انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دوران قاعدگی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

دوران قاعدگی

 قاعدگی‌ چیست‌؟

  قاعدگی‌ عبارتست‌ از خروج‌ مرتب‌ و دوره‌ای‌ خون‌ از مهبل‌ که‌ به‌ طور طبیعی‌ اتفاق‌ می‌افتد که‌ از شروع‌ قاعدگی‌ این‌ دوره‌ تا یکسال‌ نامرتب‌ بوده‌ ولی‌ بعد از یکسال‌ به‌ طور معمول‌ مرتب‌ می‌شود.آخرین مرحله بلوغ ،‌ قاعدگی است.چرخه قاعدگی در طول چرخه قاعدگی، بدن زن برای بارداری احتمالی آماده می شود. این چرخه به وسیله ? هورمون تنظیم می شود. هورمون تحریک کننده فولیکول و هورمون لوتئینی که از غده هیپوفیز ترشح می شوند، باعث بلوغ یک تخمک در یک فولیکول و آزاد شدن آن می شود. تخمک و فولیکول آن، استروژن و پروژسترون ترشح می کنند که باعث ضخیم شدن مخاط رحم می شوند. اگر یک تخمک بارور شود، خود را وارد سطوح داخلی رحم می کند و اگر بارور نشود، در طول قاعدگی به همراه خون و سلول های حاصل از مخاط داخلی رحم، از بدن خارج می شود. این چرخه حدود ۳ ‌روز طول می کشد ولی مدت زمان آن ممکن است از ماهی تا ماه دیگر و از زنی به زن دیگر فرق کند. یک چرخه قاعدگی کامل این تصویر تغییرات حاصل در آندومتر(مخاط رحم) و تخمـدان را در طی چرخـه قاعدگی نشـان می دهد. تخمک می تواند در زمان تخمک گذاری که از فولیکول آزاد می شود، به وسیله یک اسپرم بارور گردد.عامل وراثت ،‌عوامل محیطی از قبیل محل جغرافیایی و تماس با نور ، وضعیت سلامت و وزن و تغذیه و شرایط روانی در شروع سن بلوغ دخالت دارند . کودکانی که در مناطق گرم و کم ارتفاع و یا نقاط شهری زندگی می کنند و یا چاق هستند زودتر بالغ می شوند . در پایان دوره بلوغ ، تغییر فرم بدن و پیدایش هیکل زنانه رخ می دهد . به طوری که چربی به شکل زنانه در بدن توزیع می شود . یعنی لگن پهن و رانها کلفت می شود . پستانها کاملاً رشد می کند . همچنین علاوه بر قاعدگی ، رحم ، مهبل و اعضای تناسلی زن نیز به اندازه کافی رشد می کنند . این مراحل معمولاً در ۱۴ سالگی کامل می شوند . بر اثر ترشحات هورمونی ، فعالیت غدد چربی و عرق نیز در دختران افزایش پیدا می کند و ممکن است باعث پیدایش جوش در صورت و یا سایر اعضا بدن  شود . این جوشها نباید دستکاری شوند زیرا در این صورت عفونی می شوند و پس از بهبودی اثرات آنها روی پوست باقی می ماند . در صورتی که میزان عرق کردن زیاد باشد ممکن است لازم باشد دختران ( علاوه بر استحمام ) از اسپری زیر بغل و یا لوسیونهای ضد عرق استفاده کنند .

 سن‌ شروع‌ قاعدگی‌:

 دوره‌های‌ قاعدگی‌ در دختران‌ در سن‌ 13ـ9 سالگی‌ آغاز می‌شود و ممکنست‌ تا سن‌ 16 سالگی‌ به‌ تأخیر افتد.

  فاصله‌ بین‌ دو قاعدگی‌ و مدت‌ خونریزی‌ :

  از اولین‌ روز شروع‌ قاعدگی‌ تا شروع‌ قاعدگی‌ بعدی‌ در اشخاص‌ متفاوت‌ است‌ ولی‌ به‌ طور معمول‌ 28 روز است‌. فاصله‌ بین‌ 34ـ25 روز را نیز می‌توان‌ طبیعی‌ تلقی‌ کرد. مدت‌ خونریزی‌ به‌طور متوسط‌ 7ـ3 روز است‌ ولی‌ زمان‌ 8ـ2 روز نیز طبیعی‌ است‌.

  علائم‌ دوران‌ قاعدگی‌:

 شکایات‌ طبیعی‌ این‌ دوران‌ عبارتست‌ از:

 سردرد، احساس‌ سنگینی‌ در ناحیه‌ لگن‌، احساس‌ خستگی‌، حالت‌ تهوع‌ یا استفراغ‌، احساس‌ افسردگی‌ و تغییرات‌ روحی‌ نظیر: بدخلقی‌، خواب‌ آلودگی‌ و بی‌ حوصلگی‌، درد در قسمت‌ پایین‌ شکم‌ که‌ حتی‌ ممکنست‌ تا کمر و پاها نیز ادامه‌ پیدا کند. حداکثر  میزان‌ درد با شروع‌ قاعدگی‌ همراه‌ بوده‌ و وقتی‌ جریان‌ خون‌ به‌ طور عادی‌ آغاز گردید از شدت‌ آن‌ کاسته‌ می‌شود. این‌ اختلالات‌ در افراد مختلف‌ متفاوت‌ و به‌ علت‌ تغییرات‌ هورمونی‌ در بدن‌ است‌ و معمولاً خودبه‌خود از بین‌ می‌رود ولی‌ در صورت‌ شدت‌ اختلالات‌ فوق‌ باید به‌ پزشک‌ مراجعه‌ کرد.

  توصیه‌های‌ بهداشتی‌ در دوران‌ قاعدگی‌ :

 ـ در زمان‌ قاعدگی‌ از نوار بهداشتی‌ استاندارد استفاده‌ کنید و در صورت‌ عدم‌ دسترسی‌، با قراردادن‌ مقداری‌ پنبه‌ تمیز در داخل‌ پارچه‌ای‌ تمیز از آن‌ نوار درست‌ کنید.

 ـ از آنجایی‌ که‌ خون‌ قاعدگی‌ بوی‌ خاصی‌ دارد لذا عوض‌ کردن‌ به‌ موقع‌ نوار بهداشتی‌ در این‌ دوران‌ توصیه‌ می‌شود. نوار استفاده‌ شده‌ را در داخل‌ کاغذ باطله‌ پیچیده‌ و در ظرف‌ آشغال‌ در دار بگذارید.

 ـ در هر بار اجابت‌ مزاج‌ با آب‌ گرم‌ یا آب‌ ولرم‌ نسبت‌ به‌ تمیز کردن‌ خودتان‌ اقدام‌ کنید.

 ـ از لباس‌ زیر نخی‌ استفاده‌ کنید وآنرا زود به‌ زود تعویض‌ نمایید.

 ـ استحمام‌ در دوران‌ قاعدگی‌ به‌ علت‌ خونریزی‌ و افزایش‌ فعالیت‌ غدد داخلی‌ مخصوصاً غدد عرق‌ که‌ سبب‌ بد بو شدن‌ بدن‌ می‌گردد، ضروری‌ است‌.

 ـ شستشوی‌ بدن‌ باید به‌ صورت‌ ایستاده‌ انجام‌ شود  و از نشستن‌ در کف‌ حمام‌ و فرو رفتن‌ در آب‌ وان‌ و استخر خودداری‌ گردد.

 ـ از پرخوری‌ در این‌ دوران‌ پرهیز کنید و با خوردن‌ میوه‌ و آب‌ از یبوست‌ در این‌ دوران‌ پیشگیری‌ نمایید.

 ـ فعالیت‌ و ورزش‌ سبک‌ در این‌ دوران‌ نه‌ تنها منعی‌ ندارد بلکه‌ به‌ عضلات‌ آرامش‌ داده‌ و مشکلات‌ جسمی‌ و روانی‌ پیش‌ از قاعدگی‌ را کم‌ می‌کند.

 ـ مایعات‌ گرم‌ بخورید و دوش‌ آب‌ گرم‌ بگیرید.

 ـ حرکت‌ به‌ صورت‌ چهاردست‌ و پا به‌ شل‌ شدن‌ رحم‌ کمک‌ می‌کند.

 ـ دراز بکشید و زانوها را داخل‌ شکم‌ جمع‌ کنید.

 ـ شما نوجوانان‌ و جوانان‌ به‌ دلیل‌ سوخت‌ و ساز انرژی‌ بیشتری‌ نیاز دارید و باید با تغذیه‌ مناسب‌ آن‌ را تأمین‌ نموده‌ و سلامت‌ دوران‌ بلوغ‌ و باروری‌ خود را تضمین‌ کنید.

 ـ مصرف‌ روزانه‌ و صحیح‌ از چهار گروه‌ اصلی‌ مواد غذایی‌ روند رشد دوران‌ بلوغ‌ را تأمین‌ می‌کند.

وقتی قاعدگی مختل می‌شود



خرید و دانلود  دوران قاعدگی 15 ص


مقاله درمورد دوران جاهلیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

دوران جاهلیت

کلمه «جاهلیت» از جهل مشتق شده است. مورّخان عرب و قرآن کریم، زمانِ قبل از اسلامِ عرب را «دوره جاهلیت» نامیده اند و علت اطلاق این امر به این دوره از تاریخ عربستان و به طور کلى اعراب، به لحاظ فسادى بود که بین مردم آن دیار وجود داشته است.

اخلاق در جاهلیت

نظام قبیله اى در میان عرب پیش از اسلام، بنیادى ترین نظام اجتماعى بود و در میان اعراب شبه جزیره، به سان دیگر جوامع آغازین، بسیارى از دستورهاى اخلاقى در قالب قبیله تفسیر مى شد. آنگاه که دستورى اخلاقى به حقوق انسانى; مانند «حق زیستن» و «حق مالکیت» مربوط مى شد، دایره اجراى آن، با قبیله بسته مى شد و کشتن افرادى از دیگر قبایل، به بردگى گرفتن آنان و به یغما بردن اموالشان، امرى غیر اخلاقى تلقى نمى گشت. تعرض به جان، آزادى و مال مردمان دیگر قبایل، در میان اعرابِ پیش از اسلام امرى کاملاً عادى به شمار مى آمد و در جاى جاى آثار بازمانده از آن دوران، بازتاب این شیوه زندگى دیده مى شود. حاتم طایى که به عنوان یکى از نامدارترین الگوهاى اخلاقى پیش از اسلام شناخته شده، به طبع از این گونه جنگیدن و کشتن، اسیر گرفتن و غنیمت ستاندن پرهیز نداشته است; تنها در وصف ویژگیهاى او چنین آورده اند که: «هر گاه غنیمت مى گرفت، آن را به غارت مى داد و چون اسیرى مى گرفت، آزادش مى ساخت» و «هرگز یگانه فرزند مادرى را نمى کشت».در قرآن کریم با اشاره اى به همین تاخت و تازهاى میان قبایل، الفت و برادرى آنان، پس از روزگارى عداوت و دشمنى، از نعمتهاى الهى شمرده شده است.

در نظام اخلاقى محدود به قبیله، حمایت از عضو قبیله در برابر بیگانه، حتى اگر وى از اهل ظلم و تجاوز مى شد، امرى تخلف ناپذیر بود و این آموزش به صراحت در یک مَثَل باستانى عرب انعکاس یافته است. این تعلیم و این ضرب المثل به قدرى گسترش و نفوذ داشته که حتى در فرهنگ اسلامى، در قالب یک حدیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله) تکرار گشته و در جهت اصلاح مضمون آن چنین گفته شده است که «یارى برادر ظالم، همانا بازداشتن او از ارتکاب ظلم است.»

در سالهاى نزدیک به بعثت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) گروهى از رجال صاحب نفوذ و نیک اندیش مکه، پیمانى مشهور به «حلف الفضول» را منعقد کردند که بر اساس آن هر مظلومى را، بدون در نظر گرفتن قوم و قبیله، حمایت کنند; این پیمان را، که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) خود از مؤسسان آن بود و پس از رسالت نیز آن را تأیید مى فرمود، باید گامى در جهت شکستن حمیت بى قید و شرط قبیله اى دانست. حمیت قبیله اى عرب پیش از اسلام در آیه اى از قرآن کریم نکوهش گشته و از آن به «حمیة الجاهلیه» تعبیر شده است

در دوران پیش از اسلام، برخى از حقوق اخلاقى کمابیش در داخل قبیله رعایت مى شد و مجازاتهایى براى افراد متخلف وجود داشت، اما برخى دیگر از حقوق اخلاقى اساساً نزد آنان به عنوان حق شناخته نمى شد; از جمله آن که پدر درباره جان فرزندان خود تصمیم گیرنده بود و مى توانست از بیم تنگدستى فرزند خود را به قتل رساند. یا حتى دختر خویش را زنده به گور کند بدون آن که جامعه این کردار او را سزاوار مجازات و تنبیه بینگارد.

در مواردى که دستورهاى اخلاقى نه بر پایه حقوق انسانى، بلکه بر پایه لطف و بزرگوارى نهاده شده بود، در میان عرب پیش از اسلام، فضایل اخلاقى حتى در برخورد با مردمى از دیگر قبایل دیده مى شود. در حکایاتى بر جاى مانده، بخشندگى و میهمان نوازى عرب پیش از اسلام، که در اشخاصى چون حاتم طایى به اوج خود رسیده است، گاه تا آنجاست که فرد بخشنده واپسین مایملک خود، اسب راهوارش را ذبح کرده و اطعام نموده است! این گونه بخشندگىِ بى حساب که نتیجه اى جز حرمان و بى چیزى نداشت، در آن روزگار از سوى گروهى سرزنش مى شد، اما نظام اخلاقى غالب، آن را به عنوان فضیلتى عالى ستایش مى کرد. قرآن کریم به صراحت افراط در جود را مذمت کرده و انسان را به رعایت شیوه اى متعادل در بخشش فراخوانده استو این یکى از نمونه هاى روشن در اصلاح نظام اخلاقى است.

تبیین اخلاق اسلامى در ضمن آیات قرآنى و سنت نبوى، به تدریج در طول حیات پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صورت پذیرفت، اما به ویژه در میان اعراب بدوى، برخى از ویژگیهاى اخلاق پیش از اسلام تا مدتها نازدوده مانده بود. تلقى قبیله اى از اخلاق اگر چه در بُعد جنگها و غارتها در صدر اسلام زدوده شد، اما برخى از ویژگیهاى اخلاقى که مردمان خارج از قبیله را با خطر مواجه نمى ساخت و نظر حکومتها را به خود جلب نمى کرد، تا دیر زمانى دوام یافت.

حکمتوحکیمان عرب پیش از اسلام:

حکمت به مفهوم اندرزهاى کاربردى، که از اندیشه و تجربه دانایان نشأت گرفته است، از دیرزمان در آموزشهاى اخلاقى مردم مشرق زمین; از جمله اقوام سامى جایگاهى ویژه داشته و در نظام اخلاقى عرب پیش از اسلام نیز اندرزهاى حکیمان، محور اصلى تعالیم اخلاقى را تشکیل مى داده است. شمارى از حکیمان کهن، در شکل دادن به نظام اخلاقى جامعه عرب، در واقع یا در اسطوره نقش مهمى ایفا نموده اند.

لقمان که غالباً فردى از قوم باستانى عاد شناخته شده است، در فرهنگ عربى پیش از اسلام نقشى انکار ناپذیر داشته و حکمت او ضرب المثل بوده است. از همین روست که قرآن کریم نیز از او به عنوان حکیمى برجسته نام مى برد و نمونه هایى از مواعظ او را یادآور مى شود. نام لقمان را به عنوان نماد حکمت عربى در بازمانده هاى ادب عربى پیش از اسلام به تکرار مى توان یافت. از روایات چنین بر مى آید که مجموعه اى مدون از حکمتهاى لقمان تا روزگار پیامبر(صلى الله علیه وآله) رواج داشته و نسخه اى از این مجموعه که از آن به «مجلة لقمان» تعبیر مى شده، در اختیار سوید بن صامت از رجال عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)بوده است.

پس از ظهور اسلام نیز تأیید قرآن کریم بر جایگاه لقمان در حکمت آموزى، بهترین انگیزه بود تا عالمان اسلامى نیز بر حفظ و ترویج حکمت لقمانى اهتمام ورزند. علاوه بر نسخه هاى مستقل با عنوان «حکمة لقمان» یا عناوین نزدیک بدان، نمونه هایى از گفته ها و اندرزهاى لقمان در آثار اخلاقى و دیگر آثار اسلامى جاى داده شده است ستایش قرآن کریم از شخصیت لقمان از یک سو و نقل افسانه هایى گوناگون از لقمان ـ که اعمالى ناپسند از دیدگاه اخلاق اسلامى; چون قتل فرزند به خشم و زیاده روى در اکل را به این حکیم نسبت داده اند ـ از سوى دیگر موجب گشته است که برخى نویسندگان اسلامى براى رفع این مشکل تلاش نمایند و لقمان قرآنى را شخصى جز لقمان از قوم عاد محسوب دارند



خرید و دانلود مقاله درمورد دوران جاهلیت


مقاله درمورد بهداشت روانی دوران بلوغ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

بهداشت روانی دوران بلوغ

نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می‌شود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونی‌های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق می‌شود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل می‌دهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتی‌شان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانواده‌ها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری می‌بایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیده‌های جدید در زندگی، ‌انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است می‌رهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرس‌زا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرس‌زا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد می‌شوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم می‌کند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق می‌افتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث می‌شود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط می‌تواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان می‌بایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع می‌شود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق می‌افتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی می‌دهد پا به دوران بزرگسالی می‌نهد. او اینکه می‌خواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانش‌آموز نوجوانشان صمیمانه‌تر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمی‌ها و کاستی‌هایش قبول داشته باشید. کاستی‌های رفتاری او را همچون نقاط قوت و توانایی‌هایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقه‌های خاص و عقاید قابل ارائه است،‌ نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیده‌اش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به ساده‌ترین وجه ممکن می‌نگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بی‌اهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه می‌زند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف‌ شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما می‌شود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه می‌زند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید .



خرید و دانلود مقاله درمورد بهداشت روانی دوران بلوغ


مقاله درمورد هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار

مقدمه

بدیهی است که اقوام وملل جهان در آشنایی با هنر و بهروری از آن تقدم وتاخر دارند.ایرانیان و رومیان،سده ها پیش از ظهور اسلام با هنر آشنا شده بودند وهر یک از این دو قوم،هم زمان با ظهور اسلام،سنتهای هنری چند صد ساله داشتند.وقتی سخن از هنر اسلامی در میان است،ایران وایرانی جایگاهی ویژه در رشد واعتلای آن دارد،از سده چهارم هجری تا آغاز سده دهم هجری که قیام صوفیان صفوی آغاز شد،ایران مهد هنر وهنرافرینی در جهان اسلام بود.

عربستان پیش از اسلام،از نظر هنری به استثنای خط عربی که بالقوه آمادگی پذیرش زینتها را یافت،از درون مایه چندانی برخوردارنبود.شعر وسرود بیشترین هنر عرب بود تا آنکه فتوحات مسلمانان موجب شد تا آن چادرنشیان ناگهان دیده بر کاخهای با شکوه ایرانیان وکلیساها وپرسشگاههای یونانیان ورومیان بگشایند.به همین سبب،هنر صنعتگران ایرانی ویونانی ومصری وسوری

با هم پیوند خورد وزیر فرمان اسلام،به شیوه هایی مبدل شد که امروزه هنر اسلامی نامیده می شود

«یک ظرف نقره‌ای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل می‌دهد و زیبایی آن بیانگر سلیقه‌ی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دوره‌ی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزه‌های سیاسی با دختران ترک ازدواج می‌کردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقه‌مند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان نیز معمولاً‌ ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ می‌کردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2

«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شده‌اند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته می‌شود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته می‌شد و

اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیه‌های گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً‌ تزئین می‌شدند.

تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده می‌شد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا می‌شد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو می‌شد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات     نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر می‌بینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3

«عکس‌های مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکننده‌ای است. وی عکس‌هایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمی‌شوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4

«عدم وجود سایه روشن و حجم‌نمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه می‌گردد. در این دوره رنگهای بی‌جان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند.

هنر نقاشی دوره قاجار و منیع‌الملک

برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشی‌ها نامیده‌اند چرا که در این دوران، نقاشی‌های دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو می‌توان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمی‌شوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بوده‌اند که در گوشه و کنار کشور ساخته می‌شدند و موضوع آنها : «تاریخی ، ادبی، اساطیری، شکار، جنگ، پرتره و موضوعات مذهبی بوده که اغلب به اندازه طبیعی ترسیم می‌شدند گاه این اشتیاق ثبت تصاویر در کنار نقش برجسته‌های ساسانی جلوه‌گر شده است» و نکته برجسته اینکه، برای اولین بار نقاشی ایرانی در قید سنتیهای شرق دور، با چشم بادامی و صورتهای مدور آزاد شده و چهره‌ها کاملا‌ً ایرانی‌اند در تشریح این گذار سنن مکاتب قبلی به سبکی جدید که آن را می‌توان سبک دربار قاجار دانست، برخی محققان چنین تفسیر نموده‌اند که در دوران صفویه، هنرمندان درک می‌کردند که سبک متداول رضا عباسی و پیروان او مجالی به ابداع و تجرد نمی‌داد، همچون قرون گذشته، توجه هنرمندان برای الهام گرفتن به منابع خارجی معطوف شده با این تفاوت که در سده هفدهم (یازدهم هـ . ق ) منبع الهام اروپا بود نه چین بدین نمود در دوران قاجار و به خصوص در عهد فتحعلی شاه، نقاشی دیواری متعددی پدید آمدند که متاسفانه اکنون تعداد اندکی از این نقاشیها دیواری در مکان اصلی بر جا مانده‌اند از بسیاری نقاشیها تنها تنها عکسهایی پراکنده باقی مانده و برخی همچون نقاشیهای کاخ نگارستان جابه جا شده و قطعات آنهادر خزانه کاخ موزه گلستان نگهداری می‌شدند نقاشیهای کاخ سلیمانیه از جمله آثار معدود بر جا مانده در مکان اصلی خود است از جهاتی منحصر به فرد به شمار می‌آید. این نقاشیهای دیواری نمونه بارز و یگانه‌ای از نقاشی قاجاری‌اند. ترکیب‌بندی متقارن و ایست با عناصر افقی و عمودی و منحنی، سایه‌پردازی مختصر در چهره و جامعه، تلفیق نقشمایه‌های تزئینی و تصویری، رنگ تزئینی محدود با تسلط رنگهای گرم به خصوص قرمز.

از جمله ویژگی این آثار هستند در نقاشی قاجار ، شبیه‌سازی فدای میثاقهای زیبای استعاری و جلال و رفتار ظاهری می‌شود مردان با ریش بلند و سیاه، کمر باریک نگاه خیره، دستی بر سرشان کمر و دست دیگر بر قبضة خنجر و عموماً افراد به واسطة‌اشیاء معرفی می‌شود.» 5

«از مقایسه دو تکچهرة‌ به تصویر درآمده توسط شباشی هر دوره بهتر درک می‌شود تکچهره فتحعلی شاه به قلم میرزا بابا به تاریخ 1213 هـ . ق 1798 م به اندکی پس از تاجگذاری به تصویر در آمده و دیگری نقاشی کمال الملک از چهره ناصرالدین شاه که تنها چند سال قبل از مرگش در تاریخ 1307 هـ . ق 1889 کشیده شده تعلق این دو اثر به دوره مختلف از همان برخورد نخست آشکار می‌شود این دو تصویر اساساً‌ با دو تعبیر مختلف «تصویرپردازی شاهانه» ‌و شیوه هنرمندانه از هم متمایز هستند که فتحعلی شاه در شوکتی شاهانه و کاملاً‌ شرقی و ناصرالدین شاه در هیأت رسمی و نظامی اواخر قرن نوزدهم اثر میرزا بابا به لحاظ تکنیک، اندازه و ابزار و سبک ادامة‌ سنتی است. که در ربع دوم قرن هجدهم در زمان فرمانروایی خاندان زند در ایران شکوفا گشت در حالی که نقاشی کمال‌الملک به سبکی از نقاشی تعلق دارد که در ربع سوم قرن نوزدهم از اروپا وارد ایران شد. آثار چهره‌نگاری دوران قاجار در عین این که ویژگی‌های تجسمی مختص به خود را دارند دارای بار مفهومی بسیار با اهمیتی نیز هستند اگر چه در میان حکومتهای پس از اسلام در ایران، شاهان قاجار تنها حکمرانانی نبودند که از هنرهای تجسمی برای مقاصد تبلیغاتی سود جستند اما تاکید آ‌نان بر تک چهره‌نگاری، این خاندان را از سایرین متمایز می‌سازد. مسلم این که دل مشغولی منحصر به فرد قاجار در توجه به پیکرنگاری به عنوان مظهری از سلطنت، رویکرد گسترده‌تری به این هنر را در ابتدای این قرن به همراه داشت. در واقع یکی از جنبه‌ها جالب توجه عصر قاجار، مسیر تبدیل و تحول هنر و تعاملات سنت و نوآوری است. این تعامل از همان آغاز در نقاشی تکچهره فتحعلی شاه توسط میرزا بابا نمایان گشت. به این صورت که سبک اثر به سنت نقاشی زندیه تعلق دارد اما به لحاظ محتوا و حال و هوای کلی نوعی نوآوری را نشان می‌دهد باید گفت فتحعلی شاه با نشان دادن شخصیتی نمایشی از خود و سازماندهی درباری تشریفاتی و تشکیلاتی منسجم، خود باعث دمیده شدن این روح تازه به اثر شده است. سیمای ظاهری فتحعلی شاه آنگونه که برد کرزن توصیف کرده:‌ با کمری باریک و ریشی با شکوه «می‌تواند واکنشی روانی باشد نسبت به گذشته، بدین معنا که ریش بلند و انبوه فتحعلی شاه و شیوه زندگی وی، با حرمسرایی متشکل از هزاران نفر در تقابل با صورت ظاهری عمویش آغا محمدخان (بنیانگذار سلطنت قاجار که خواجه بود) ‌دارد و بر تضاد جسمانی این دو تاکید می‌کند فتحعلی شاه در مجلدی که به پرنس رخبت اهدا کرد با کنار هم قرار دادن تصاویر خود و آقا محمدخان از این تضاد بهره جست از سوی دیگر فتحعلی شاه قصد داشت تا شوکت شاهانه و دربار



خرید و دانلود مقاله درمورد هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار


تحقیق در مورد وقایع دوران خلافت عمر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

وقایع دوران خلافت عمر

در این دوران حوادث و وقایعی اتفاق افتاد که اهم آنها در ذیل فهرست می‏شوند.

1 ـ فتوحات که عمر را در کل دوران خلافتش به خود مشغول کرد و ما در عنوان جداگانه‏ای بدان می‏پردازیم.

2 ـ ایجاد دیوان: یکی از مهم‏ترین اقدامات اداری در دوره خلیفه دوم، ایجاد دیوان در سال 51 بود، زمانی که غنائم و درآمدهای دولت زیاد شده و راه مصرفی برای آنها وجود نداشت، صحبت از تقسیم آنها میان مردم شد.برخی اعتراض کردند که تقسیم این پول‏ها مردم را تنبل می‏کند.اما عمر گفت چاره‏ای جز این ندارد، چون فی‏ء زیاد شده و راه مصرفی ندارد.تشکیل دیوان برای کنترل درآمدها، دخل و خرج دولت، شمارش لشکر و معین ساختن حقوق آنان از خمس غنایم و سایر درآمدهایی بود که به دولت می‏رسید.اصل دیوان از ایرانیان بود و دستگاه خلافت با استفاده از خود ایرانی‏ها و نیز خط و زبان پهلوی آن را به راه انداخت.این خط و زبان تا زمان عبد الملک بن مروان، زبان رسمی دیوان بود و پس از آن عربی شد.

در دیوان نام قبایل و افراد نوشته شده و بر حسب موقعیت قبیله‏ای حقوقی به آنها تعلق می‏گرفت.این حقوق معمولا از خمس غنایم جنگ ـ که سهم دولت بود ـ و سایر درآمدهای عمومی مانند جزیه و ...پرداخت می‏شد.ایجاد چنین روشی برای مراقبت از مسایل مالی، به احتمال برگرفته از تجربه‏هایی بود که در ایران و شام در کار بوده است.

در این دیوان، سپاهی عرب بر سپاهی عجم، عرب قحطان بر عرب عدنان، عرب مضر برعرب ربیعه، قریش بر غیرقریش وبنی هاشم بر بنی امیه تقدم داشت وحقوق گروه اول بیش از حقوق گروه دوم بود. تاریخنویسان معروفی مانند ابن اثیر ویعقوبی وجرجی زیدان، در تاریخهای خود نمونه ای از ارقام متفاوت مقرریهای سپاهیان وکارمندان دولت اسلامی را ذکر کرده‏اند. (1) اختلاف ارقام حقوق بهت آور است.حقوق عباس بن عبد المطلب، سرمایه دار معروف، در سال 12000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی مصری در سال از 300 درهم تجاوز نمی‏کرد. حقوق سالانه هر یک از زنان رسول خدا 6000 درهم بود، در حالی که حقوق یک سپاهی یمنی در سال به 400 درهم نمی‏رسید. حقوق سالانه معاویه وپدر او ابوسفیان در سال 5000 درهم بود، در حالی که حقوق یک فرد عادی مکی که مهاجرت نکرده بود 600 درهم بود.

خلیفه، با این عمل، تبعیض نژادی را که از جانب قرآن وپیامبر صلی الله علیه و آله و سلم محکوم شده بود، بار دیگر احیا نمود وجامعه اسلامی را دچار اختلاف طبقاتی ناصحیح کرد .

چیزی نگذشت که در جامعه اسلامی شکاف هولناکی بروز کرد وزر اندوزان ودنیا پرستان، در تحت حمایت خلیفه، به گرد آوری سیم وزر پرداختند واستثمار کارگران وزحمتکشان آغاز شد .

با اینکه خلیفه وقت اموال گروهی از فرمانداران ودنیا پرستان، مانند سعد وقاص، عمرو عاص، ابو هریره و... را مصادره کرد وپیوسته می‏کوشید که فاصله طبقاتی بیش از حد گسترش پیدا نکند، ولی متأسفانه چون از نخست نظرات واقدامات اقتصادی او غلط وبر اساس برتریهای بی وجه استوار بود، مصادره اموال سودی نبخشید وکاری از پیش نبرد وکار را برای زمامدار آینده، که روحا نژادپرست بود، سهلتر کرد ودست او را در تبعیض بیشتر باز گذاشت.

زراندوزان جامعه آن روز، بر اثر بالا رفتن قدرت خرید، بردگان را می‏خریدند، وآنان را به کار وا می‏داشتند ومجبور می‏کردند که هم زندگی خود را اداره کنند وهم روزانه یا ماهانه مبلغی به اربابان خود بپردازند.وبیچاره برده، از بام تا شام می‏دوید وجانش به لب می‏آمد تا مقرری مالک خود را بپردازد.

ثبت نام افراد در دیوان بر دو پایه بود: یکی نسب قبیله‏ای افراد، و دیگر پیشینه آنان در زمان اسلام آوردن و شرکت در جنگ‏های صدر اسلام.بدین ترتیب نوعی تفاوت و گاه تبعیض میان مردم اعمال می‏شد.سیاست مزبور تا پایان دوره خلافت خلیفه سوم اجرا می‏شد.اما در دوره خلافت امام علی ـ ع ـ اموال مزبور به طور مساوی میان افراد تمامی قبایل بدون ملاحظه سوابق، نوع قبیله و حتی عرب و غیر عرب تقسیم شد.گفته‏اند که خلیفه دوم نیز در لحظه‏های پایانی زندگی گفته بود، اگر زنده بماند، سیاست تساوی را پیشه خواهد گرفت.پیش از او ابوبکر نیز اموال مزبور را به صورت مساوی تقسیم می‏کرد.

البته در اینجا بی‏مناسبت نیست که از سازمان مالی آن دوره مطلع گردیم:

از نظر مالی چند منبع درآمد برای مسلمانان وجود داشت:

در درجه اول زکات به عنوان یک منبع رسمی مالیات اسلامی بود که اجرای آن از سال نهم هجری آغاز شد.این زکات، مربوط به برخی از اموال مردم بود که در شرایطی و به طور سالانه گرفته می‏شد.بیشتر اموالی که زکات شامل آنها می‏شد، عبارت از شتر، اسب، گاو و گوسفند و...بود .موارد مصرف زکات در قرآن مشخص شده بود.عمومی‏ترین مصرف آن، زدودن فقر و فاقه از میان مردم، انجام کارهای خیر و فی سبیل الله بود.

منبع دیگر درآمد غنایم جنگی بود.این غنایم به پنج قسمت تقسیم می‏شد، چهار قسمت آن سهم جنگجویان و یک پنجم نصیب حکومت می‏شد.توسعه فتوحات، منجر به فراوانی غنایم شد.سهم حکومت در خزانه جمع می‏شد و همراه درآمدهای دیگر میان مردم تقسیم می‏گردید.این تقسیم در زمان عمر بر اساس دیوانی عملی گردید که پیش‏تر به آن اشاره کردیم.در درجه نخست، کسانی بیشتر می‏گرفتند که به پیامبر ـ ص ـ نزدیک‏تر بودند.عایشه دوازده هزار درهم در سال می‏گرفت و این بالاترین مبلغ بود.پس از آن از بنی هاشم و دیگران، سپس مهاجران و بعد انصار و همین طور زنان و موالی و غیره که سالانه دویست درهم می‏گرفتند.

اموال مزبور به اندازه‏ای فراوان بود که حکومت، مصرفی جز قسمت میان مردم برای آن نمی‏شناخت .با همه ملاحظاتی که در سال‏های نخست برای رعایت عدالت می‏شد، تفاوت‏هایی که به برخی از آنها اشاره کردیم، وجود داشت.با کمال تأسف در دوره خلیفه سوم این تبعیض‏ها بیشتر شد و کسانی که باید از آنان به عنوان اشراف قریش یاد کرد، سهم بیشتری بردند.عنایت خلیفه و بذل و بخشش‏ها عامل عمده این توزیع ناروا بود.

درآمد دیگر از زمین‏هایی بود که طی فتوحات به دست مسلمانان افتاده بود.خلیفه دوم تصمیم گرفت تا زمین‏ها را دردست صاحبان اصلی آن نگاه دارد و آنان بخشی از درآمد آن را به عنوان خراج به دولت تحویل دهند.این امر، علاوه بر جلب رضایت مردم، درآمد ثابتی را برای دولت به همراه داشت.به علاوه، سپردن آنها به دست جنگجویان با توجه به مشکلات فراوان آن ـ که یکی از آنها ناآشنایی اعراب با زراعت بود ـ به هیچ روی به مصلحت دولت نبود.زمین‏ها در دست مسلمانان و اهل ذمه بود و همه آنها به تناسب مساحت زمینی که دراختیار داشتند، خراج می‏پرداختند.

جزیه یکی دیگر از منابع مالی دولت اسلامی بود که از اهل کتاب گرفته می‏شد.اهل کتاب شامل نصارا، یهود، و زرتشتیانی بود که در سایه حکومت اسلامی زندگی کرده به جای زکات که مسلمانان پرداخت می‏کردند، جزیه می‏دادند.این مالیات به طور سرانه ـ یعنی تعداد افراد، گرفته شده و در زمان‏ها و مکان‏ها، مقداری که گرفته می‏شد، متفاوت بود.از ثروتمندان چهار دینار در سال، از طبقات‏متوسط دو دینار و از طبقات پایین یک دینار به طور نقد و یک جا دریافت می‏شد.

عشریه یا ده یک، مالیات دیگری بود که از تجار غیر مسلمان که وارد کشور اسلامی می‏شدند، گرفته می‏شد.زمانی که خلیفه دوم شنید کفار از تجار مسلمان چنین مالیاتی دریافت می‏کنند، دستور داد تا از مال التجاره آنان ده یک اخذ شود.گفته شده که کفار برخی از مناطق خود پیشنهاد تجارت در بلاد مسلمین را با پرداخت ده یک داشته‏اند و این امر کم کم به صورت مالیات رسمی برای دولت اسلامی درآمد.

در دوره خلفای نخست، به جز سال‏های کوتاهی از خلافت خلیفه سوم، نظارت مالی شدیدی بر اموال بیت المال وجود داشت و از حیف و میل شدن آن به شدت جلوگیری می‏شد.تنها باید گفت سیاست موجود در دیوان که میان سابقه‏داران دیگران و نیز مهاجر و انصار با سایر قبایل، تفاوت‏هایی گذاشته می‏شد، اثرات نامطلوبی را بر دوره‏ها و رخدادهای بعدی گذاشت.

3 ـ از کارهایی که در زمان عمر توسط او انجام شد، جلوگیری از خروج اصحاب پیامبر (ص) از مدینه بود.

از مهمترین مسائل در مورد انتخاب خلیفه، عدم استفاده از بزرگان اصحاب پیامبر (ص) است .یکبار وقتی از او علت اینکار پرسیده شد گفت: نمی‏خواهم آنها را به کار و عمل آلوده سازم، (2) چنانچه وقتی پرسیدند که چرا «ابی بن کعب» را بر سر کار نمی‏نهد گفت نمی‏خواهد او را بکار آلوده سازد. (3) از او پرسیدند که چرا از اهل بدر در جریان امور بهره نمی‏گیرد؟ پاسخ او همان عدم آلوده نمودن آنها به کار بوده است. (4) ابن اثیر نیز عدم استفاده از آنها در امور ولایات را اشاره می‏کند، (5) اما آنچه شعبی یکی از تابعین معروف توضیح می‏دهد چیزدیگری است، او می‏گوید: عمر قصد داشت تا از خروج صحابه‏ئی که خود وزنه‏های مهمی بودند و امکان داشت اگر خارج از مدینه بروند محور مستقلی شوند، جلوگیری کند.عمر فتنه آنها را می‏دانست و لذا آنها را در مدینه محصور کرده بدانها گفت بدترین چیزی که من از آن هراس دارم انتشار شما در شهرهاست. (6)

هنگامی که «زبیر بن العوام» از او خواست تا برای جنگ بیرون رود عمر بدو گفت: من نمی‏گذارم اصحاب محمد (ص) در میان مردم متفرق شده و آنها را به ضلالت بکشند. (7) وقتی از او پرسیده شد که چرا امثال یزید بن ابو سفیان، معاویه، سعید بن العاص و فلان و فلان از طلقاء و فرزندان آنها را بر سر کار مینهی، اما عباس، زبیر و طلحه را بر کنار نهاده‏ئی، عمر گفت اگر اینان در بلاد پراکنده شوند ایجاد فساد می‏کنند. (8)

حسن بصری نیز در علت جلوگیری از خروج مهاجرین از قریش از مدینه جز با اجازه گرفتن و تعیین مدت معین برای بیرون از مدینه بودن، می‏گوید: این بدان جهت بوده که عمر نسبت به آنان بدگمان بوده که مبادا فسادی بر پا کنند (9) احمد امین مصری می‏گوید چون مدینه اهمیت داشته عمر از خروج آنها ممانعت کرده، (10) اما این یک‏نوع تحریف قضایای تاریخی است.

4 ـ مشاطره اموال:

ابن سعد می‏گوید: عمر هر کس را به ولایتی می‏فرستاد اموال او را می‏نوشت و پس از بازگشت هر چه داشت دو نیمه می‏کرده نیمی را برای بیت المال برمی‏داشت و نیمی را به او پس می‏داد (این مشاطره اموال است) ابن سعد می‏افزاید عمر بعضی از اصحاب پیامبر (ص) همچون، سعد بن ابی وقاص ابو هریره، عمر بن العاص، معاویه و...را سر کار می‏نهاد اما کسانی را که از آنها برتر بودند همچون عثمان، علی (ع)، طلحه، زبیر، ابن عوف، و...را رها می‏کرد چرا که آن افراد قوت بر کار داشتند و نسبت به امور بیناتر بودند (11) ؟ ؟ این مشاطره اموال در حقیقت به معنای آنست که والی اموالی را که از بیت المال بوده دزدیده است و باید از او پس گرفت: عمرو بن العاص از جمله کسانی است که اموال او مشاطره شده است (12) ، خلیفه شنید که عامل او در شهر حمص خانه‏هائی ساخته و در بانی نیز بر آن نهاده کس را بفرستاد تا درب خانه او آتش زنند و باز پس از چندی او را بکارش گمارد (13) خلیفه شخصی را به بادیه‏ای فرستاد تا هر کس قرآن نمی‏خواند او را تأدیب کند او نیز شخصی را آنقدر کتک زد تا مرد (14) در حقیقت این قوت اوست؟ ؟ و اموال ابو هریره را که والی در بحرین بود مشاطره کرده و او را متهم به دزدی از بیت المال نمود (15).

همچنین اموال «ابو موسی اشعری» و «حارث بن کعب» نیز مورد مشاطره قرار گرفته است «عتبه بن ابو سفیان» که مسئول جمع آوری زکات در طائف بود اموالش مورد مشاطره قرار گرفت (16). «ابو بکرة» نیز از جمله والیان خلیفه بود وقتی عمر اموال او را مشاطره می‏کرد ابو بکرة می‏گفت اگر همه این مال از آن خداست چرا همه را نمی‏گیری و اگر از ماست پس چرا آنرا می‏گیری (17).

عین همین اعتراض نیز از علی (ع) در مورد عمر نقل گردیده و اضافه شده که تعجب از آنجاست که خلیفه آنها را باز بر سر کارهای اولیه می‏فرستد، وقتی والی خلیفه از یمن برگشت و لباسی زیبا بر تن داشت عمر گفت تا لباس او را در آوردند و باز او را به محل کارش اعزام داشت (18).

ابو هریره بعدها وقتی باز برای کار مورد پیشنهاد قرار می‏گرفت گفت که نمی‏رود چرا که آبرویش ریخته شده اموالش گرفته شده و بر پشت او نیز زده شده است (19) از جمله کسانی که اموالشان مشاطره شد سعد بن ابی وقاص است (20) همان کسی که مردم کوفه نیز از او نزد عمر شکایت کرده و گفتند که نیکو نماز نمی‏خواند (21) بلاذری اسامی کسانی که اموالشان مورد مشاطره قرار گرفته ذکر کرده است! ابو بکره، نفیع بن الحرث، نافع بن الحرث، جز بن معاویه، بشر بن المحتفر که درجندی‏شاپور بوده خالد بن حرث که بر بیت المال اصبهان بوده، قیس بن عاصم، سمرة بن جندب که بر بازار اهواز بود همان بن عدی، مجاشع بن مسعود، که بر زمین بصره و صدقات آن بوده، شبل بن معبد که مأمور رسیدگی به غنائم بوده و ابو مریم بن محرش که در رامهرمز بوده است (22) این مشاطره هیچ مفهومی جز اینکه اینان در نظر خلیفه دزد بیت المال بوده‏اند ندارد.

5 ـ متعه در زمان عمر تحریم شد.

گفتاری از دکتر تیجانی سماوی پیرامون متعه و اینکه متعه در زمان عمر تحریم شد:

نکاح متعه یا ازدواج موقت مدت‏دار، مانند ازدواج دائمی، منعقد نمی‏شود مگر با عقدی که مشتمل بر قبول و ایجاب است به این معنی که زن به مرد بگوید: خودم را در ازدواج تو درآوردم با مهریه‏ای که مقدارش این قدر و این مقدار است و به فلان مدت، سپس مرد بگوید: قبول کردم یا رضایت دادم.

این ازدواج را شرایط و احکامی است که در کتابهای فقهی امامیه وارد شده است، مانند لزوم تعیین مهر و مدت که به هر چه دو طرف رضایت دهند، صحیح است، و حرام بودن این نوع ازدواج با محارم همچنانکه در ازدواج دائم نیز چنین است.وعده نگه داشتن زن صیغه‏ای پس از تمام شدن مدت به اندازه دیدن دو حیض و یا گذشتن چهار ماه و ده روز در حال وفات همسر می‏باشد .

و بر دو طرف متعه هیچ ارث و نفقه‏ای نیست، پس نه زن از مرد ارث می‏برد و نه مرد از زن و اما فرزندی که از ازدواج متعه بدست می‏آید، مانند فرزند ازدواج دائم است چه در حقوق و میراث و نفقه و چه در تمام حقوق مادی و معنوی، و ملحق به پدرش است.

این حکم متعه است با شرایط و حدودش، و خود می‏بینی که هیچ ارتباطی با زنا ندارد چنانکه برخی از جنجال برانگیزان‏می‏پندارند.و اهل سنت نیز مانند برادرانشان از شیعیان متفق القول‏اند بر تشریع این ازدواج از سوی خداوند متعال که در سوره نساء ـ آیه 24 آمده است :

«فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فریضة و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة، ان الله کان علیما حکیما» .

پس چنانکه شما از آنها بهره‏مند شدید (متعه کنید) مهر معین که مزد آنها است واجب است به آنها بپردازید، و باکی نیست بر شما که پس از تعیین مهر به چیزی رضایت دهید و همانا خدا دانا و آگاه است.

و همه قبول دارند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متعه را جایز دانسته و اجازه دادند و اصحاب در دوران حضرت، تمتع کردند.ولی اختلافشان در این است که آیا این حکم نسخ شده یا نشده است.اهل سنت معتقدند که نسخ شده و حرام شده در حالی که قبلا حلال بوده است، و نسخ در سنت رخ داده است، نه در قرآن ولی شیعیان معتقدند که این حکم نسخ نشده و تا روز قیامت، حلال است.

بنابراین، بحث فقط مربوط می‏شود به نسخ شدن یا نشدن آن.و با بررسی کردن سخنان هر دو گروه، حق برای خواننده روشن می‏شود و بی‏گمان هر جا حق باشد، بدون هیچ تعصب و عاطفه‏ای، از آن پیروی خواهد شد.

دلیل شیعیان که معتقدند این حکم نسخ نشده و تا قیامت پا بر جا است این است که می‏گویند : برای ما ثابت نشده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن نهی کرده باشد و ائمه ما که از عترت طاهره پیامبرند نیز قائل به حلال بودن آن هستند، و اگر نسخی ازسوی پیامبر صورت گرفته بود، قطعا ائمه اهل بیت و در رأس آنان حضرت علی آن را می‏دانستند چرا که اهل بیت از آنچه در درون بیت می‏گذرد آگاهتر از دیگران‏اند.ولی آنچه نزد ما ثابت شده این است که خلیفه دوم عمر بن خطاب آن را نهی کرد و به اجتهاد خودش که علمای اهل سنت نیز بر آن شهادت می‏دهند، تحریم نمود.و ما بهر حال حکم خدا و رسولش را به خاطر رأی و نظر شخصی و اجتهاد عمر، رها نمی‏کنیم و تغییر نمی‏دهیم.این است خلاصه سخنان شیعیان در مورد حلال بودن متعه.و این سخن بحقی است زیرا تمام مسلمانان مأمور به پیروی از احکام خدا و رسولش هستند و هر که خلاف خدا و رسولش حکم کرد، هر قدر هم درجه‏اش بالا باشد، مردود است زیرا در اجتهادش مخالفت صریح با نصوص قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نموده است.

اما اهل سنت و جماعت معتقدند که متعه حلال بوده و قرآن آن را تأیید کرده و پیامبر به آن اجازه داده و اصحاب هم انجام داده‏اند ولی پس از این، نسخ شده و در نسخ کننده‏اش اختلاف دارند.

برخی می‏گویند که پیامبر پیش از وفاتش آن را نسخ کرد و برخی معتقدند که عمر بن خطاب آن را تحریم نمود و می‏گویند که: سخن او حجت است زیرا پیامبر فرمود: «بر شما باد به سنت من و سنت خلفای راشدین پس از من...» .

آنان که متعه را تحریم می‏کنند به این دلیل که عمر آن را حرام کرده و کار او لازم الاجرا است، ما با اینها بحثی نداریم زیرا فقط از راه تعصب چنین می‏گویند وگرنه چطور می‏شود مسلمانی سخن خدا و رسولش را رها کند و با آنها مخالفت نماید و دنباله‏روی ازانسانی کند که اشتباهش زیاد است.تازه این نوع اجتهاد در موردی ممکن است پذیرفته شود که سخن صریحی از کتاب و سنت نباشد، ولی اگر نصی و سخن صریحی بود، هیچ کس حق انتخاب از پیش خود ندارد «و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله أمرا أن یکون لهم الخیرة من أمرهم، و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا» (23).هیچ مرد مؤمن و هیچ زن مؤمنه‏ای در کاری که خدا و رسولش حکم کرده‏اند را اراده و اختیاری نیست و هر کس مخالفت کند، به گمراهی سختی افتاده است.

و هر که این اصل را قبول ندارد، لازم است که در معلومات خود تجدید نظر کند و مفاهیم شرع را فرا گیرد و قرآن و سنت را بیاموزد چرا که قرآن در همین آیه‏ای که گذشت و در آیات زیاد دیگری اعلام کفر و گمراهی کسی که به قرآن و سنت تمسک نجوید کرده است.

و اما دلیل از سنت نبوی، این هم بسیار است.و به این سخن پیامبر اکرم بسنده می‏کنیم که فرمود: «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة» ـ حلال محمد (ص) حلال است تا روز قیامت و حرام او حرام است تا روز قیامت.

به آنان که می‏خواهند ما را قانع کنند به اینکه کارهای خلفای راشدین و اجتهادهای آنان برای ما لازم الاجراء است می‏گوئیم:

«أتحاجوننا فی الله و هو ربنا و ربکم و لنا أعمالنا و لکم أعمالکم و نحن له مخلصون» (24).

شما با ما در مورد خداوند جدال و بحث می‏کنید، حال آنکه او پروردگارما و پروردگار شما است و ما مسئول اعمال خود و شما مسئول اعمال خویشتن هستید و ما به خدایمان اخلاص داریم .

و بهر حال آنان که این دلیل را می‏آورند، با ادعای شیعه موافقت می‏کنند و خود دلیلی علیه برادرانشان از اهل سنت می‏باشند.بنابراین، ما فقط با آن گروه که معتقدند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خود، این حکم را تحریم کرد و قرآن را با حدیث نسخ نمود، بحث داریم.و اینان در سخنان و استدلالهای خود سراسیمه‏اند و اثبات‏هایشان تو خالی است که بر هیچ اساس محکمی، استوار نمی‏باشد و اگر مسلم در صحیحش، نهی از این حکم را آورده است، برای این است که اگر نهی و منعی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده بود، اصحابی که در زمان ابو بکر و قسمتی از زمان شخص عمر، به این حکم، عمل کردند ـ که در صحیح مسلم نیز آمده است (25) قطعا آن را نادیده نگرفته و به آن نهی پایبند می‏شدند.

عطاء گوید: جابر بن عبد الله برای عمره آمده بود، ما به منزلش رفتیم و دوستان سئوالهائی از او کردند، سپس نام «متعه» به میان آمد.جابر گفت: آری! ما در دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ابو بکر و عمر، به متعه عمل کردیم.

پس اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از متعه نهی کرده بود، اصحاب نمی‏توانستند در دوران ابو بکر و عمر متعه کنند، همانطور که ملاحظه کردید.

بنابراین، حقیقت این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن نهی نکرده و آن را تحریم ننموده است و این نهی فقط از جانب‏عمر بن خطاب بوده، چنانکه در صحیح بخاری آمده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد وقایع دوران خلافت عمر