لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ ج
چکیده ی مطالب
این تحقیق با عنوان چگونگی گسترش محبت وشناسایی موانع محبت در جامعه به مرحله ی اجرا گذاشته شده وسوال های این پژوهش به شرح زیر می باشد.
1- آیا تعلیمات اسلامی وبرنامه های پرورشی تاثیری در ایجاد محبت در جامعه دارد؟
2- آیا پیوند دل ها به معبود غایی در استحکام روابط مهر آمیز میان انسان ها موثر است؟
3- آیا خود خواهی واز جمله این موارد در هنگام به وجودآمدن ، تنها روان شخص را تانابودی می کشد یا دامن گیر عده ی زیادی است؟
4- آیا می توان ریشه های ناپایداری ارتباطات عاطفی را در خانواده واصول تربیتی آن ها جست؟
5- آیا محبت تاثیری در روابط اجتماعی بین انسان ها دارد؟
این پژوهش از نوع اجتماعی است که به روش کتابخانه ای انجام گردیده است هدف کلی پژوهش گران از انجام این پژوهش ، آشنایی با عوامل گسترش دهنده ی محبت ، خشم ، تعلیمات اسلامی وعوامل افزایش دهنده ی محبت بین مردم وزدودن موانع آن آشنا شویم
محبت در ذاتن عمر انسانی وجود دارد وبه خودی خود این محبت ظاهر نمی شود مگر اینکه شرایطی فراهم باشد وعلاوه بر این عواملی نیز وجود دارد که از گسترش آن جلوگیری می کند یکی از این عوامل خود خواهی وبی وفایی واز جمله این موارد بین مردم است که در عین بروز در روان شخصی باعث شیوع آن در بین افراد زیادی می شود که ریشه های این موانع را می توان در عواملی مانند خانواده ها واصول تربیتی آن ها جست وجو کرد وبه همین خاطر اگر فردی در جامعه از روابط عاطفی به سزایی برخوردار باشد یا اینکه هیچ بویی از محبت نبرده باشد تمام این رفتار ها به خانواده بر می گردد که بزرگان کشور با تعلیمات اسلامی وبرنامه هایی تحت عنوان تربیت صحیح عاطفی وروابط محبت آمیز باعث می شوند تا افق دید انسان ها بیشتر شود که این خود به تنهایی باعث پیوند دل ها به یکدیگر وایجاد روابط عاطفی در بین مردم است.
نتیجه گیری
نتایجی که از این تحقیق به دست آمده عبارتند از:
1- با وجود تعلامات اسلامی وبرنامه های پرورشی وپایدار شدن روابط عاطفی محبت در جامعه دو چندان می شود.
2-اگر بین انسان وخدا روابط حبی وجود داشته باشد روابط مهر آمیز بین مردم منسجم ومستحکم تر می شود.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ د
3- در اثر به وجود آمدن خودخواهی واز جمله این موارد روان تعداد زیادی از افراد تحت تاثیر آن قرار می گیرد که این عوامل به تنهایی موانعی بزرگ در ایجاد محبت بین انسان هاست.
4- اگر اصول تربیتی والدین بر اساس نظم خاصی شکل نگیرد ویا اینکه والدین در رابطه با تربیت فرزند خود کوتاهی کنند وصفات زشت مانند بی اعتنایی و... را به آن ها منتقل سازند تزلزل ارتباطات عاطفی امری شایع می باشد.
5- محبت وروابط اجتماعی انسان ها مکمل یکدیگرند به طوری که اگر محبت در بین انمسان ها کاهش یابد روابط اجتماعی نیز روبه سستی وناپایداری می رود.
پیشنهادات علمی وکاربردی
1- پیشنهاد می گرددتمام افراد جامعه از دولت مردان ورجال سیاسی ، اقتصادی ،فرهنگی واجتماعی کگرفته تا مردم عادی جامعه برای رسیدن به یک جامعه ی متعادل ودست یابی به هدف دیرینه ی امامان وپیامبران یعنی محبت ودوستی بین مردم نهایت تلاش وکوشش خود را در غالب طرح ها وبرنامه ها ی اسلامی در جامعه پیاده کنند .
2- پیشنهاد می گردداندیشمندان وفقیهان مسایل مربوط به مهر ومحبت را آن چنان که خودش آیند مردم جامعه است بیان کنند.
3- پیشنهاد می گرددکه همه ی دستگاه های فرهنگی وتبلیغاتی ووزارتن آموزش و پرورش فعالیت های خود را در راستای آشنایی هر چه بیشتر مردم با محبت و ریشه کن کردن موانع آن
مانند خود خواهی و... افزایش دهند.
4- پیشنهاد می گردد در مراکز تربیتی سراسر کشور روابط محبت آمیز دل ها را از همان کودکی به مرحله ی اجرا بگذارند.
محدودیت ها وموانع
در انجام این پژوهش محققان با محدودیت ها ومشکلات زیادی مواجه بودند که بعضی از این محدودیت ها بدین شرح اعلام می گردد:
1- آشنا نبودن محققان با انجام تحقیق به روش کتابخانه ای ونداشتن الگوی مناسب برای این امر.
2- محدودیت زمانی برای انجام تحقیق ، زیرا محققان باید اوقات فراغت خود را به انجام تحقیق می پرداختند.
3- در دسترس نبودن همه ی منابع کتابخانه ای پیرامون موضوع
4- دسترسی نداشتن دائمی به اساتید راهنما.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ ه
پیشگفتار
هدف کلی این پژوهش آشنایی با عوامل محبت وشناسایی موانع آن در زندگی اجتماعی و فردی است. مادر کار تحقیقی خود سعی کرده ایم تابا انجام این پژوهش اهمیت برقراری رابطه ی محبت آمیز میان انسان ها را در یابیم . همچنین بدانیم که چرا باید این گونه روابط عاطفی واخلاقی را به عنوان یک اصل اساسی در اجتماع بپذیریم وآشنایی با سفارشاتی که در این زمینه نقل شده است پاره ای از انگیزه های پژوهش گران رادر انجام این پژوهش تشکیل می دهد.
این پژوهش از نوع اجتماعی می باشد که به روش کتابخانه ای به مرحله ی اجرا گذاشته است. پژوهشگران کوشیده اند که بااستفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز را از منابع کتابخانه ای مثل کتاب ها جمع آوری نمایند وبا استناد به نظرات اندیشمندان اسلامی ورهبران دینی وروان شناسان به تجزیه ،تحلیل و تفسیر داده ها بپردازند وجا دارد از زحمات وراهنمایی های مربی گرامی سرکار خانم جعفری قدر دانی نموده.
در اهمیت تحقیق همین بس که برای داشتن یک جامعه ی سالم لازم است که افراد بر اساس ارزش های روابط محبت آمیز وعاطفی پرورش یابند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان تحقیق:
دوست ناباب
گردآورنده:
مطهره دراجی
دبیرستان دخترانه نسترندوستان ناباب و افراد فاسد از منجلاب هاى فساد و تباهى براى جوانان است
هر قدمى که جوان در رفـاقـت بـا دوسـت نـابـاب بـرمـى دارد, قدمى است که به طرف لجنزار فساد و منجلاب سقوط بـرمـى دارد .در واقـع , دوسـت نـاباب دشمن است , اما چون که این گونه افراد, خود را به ظاهر, دوست معرفى مى کنند, ما آن را تحت عنوان دوستان ناباب ذکر مى کنیم .آدمـى هـر قـدر هـم کـه پـاک باشد, هنگامى که با ناپاکان , رفاقت و نشست و برخاست مى نماید, بـیمارى اخلاقی شخص فاسد بسان مرضى مسرى در او سرایت مى کند .
گاه بدون این که خودش هم متوجه شود, بر اثر رفاقت با نااهلان , به گونه اى متاثر مى شود که ناخود آگاه از همه جهت به آنها شبیه مى گردد, افکار, اعمال , برخورد و سایر کارهایش , نمونه و نشانگر شخص فاسد مى شود .بـه هـمـان میزان که دوست پاک , در روحیه آدمى ناخودآگاه اثر خوب مى گذارد و نقش بسیار مهمى در پیشرفت انسان دارد,دوست ناباب نیز در سقوط و انحطاط بشر نقش دارد .
گاهى جوانان , تصور مى کنند انسان اگر خودش پاک باشد,هیچ کس نمى تواند در او اثر بگذارد, از این رو مهم نیست انسان کجا مى رود و با چه کسى دوست مى شود .اما این تصور, تصورى غلط و تفکرى شیطانى براى انحراف انسان است .این سخن مانند این است که شـخـصـى بـگوید: انسانى که سالم است مى تواند در محیط میکروبى زندگى کند, بدون این که مـیـکـروب هـا بـه بـدن او سرایت کند, حال آن که محال است انسان بتواند در چنین محیطى به زنـدگـى سـالـمـى ادامـه دهـد .
قطعا اثر و خطر رفیق بد در از بین بردن اخلاق انسانى کم تر از میکروب در مریض کردن جسم نیست , بلکه به مراتب بیشتر و مهمتر است .لرد آویبورى مى گوید: باید در انتخاب دوستان دقت کرد .غالب مصیبت هاى ما در نتیجه معاشرت هاى بیجا پدید مى آید .انـسـان وقتى از گهواره , قدم به معرکه حیات مى نهد, در جولانگاه اجتماع با طبقات مردم آشنا مـى شـود و بـر حـسب تصادف با گروهى از آنها آمیزش مى کند .
بسا مى شود در نتیجه آشنایى با فرومایگان در پرتگاه سفالت و رذالت مى افتد .ممکن است اشخاص فرومایه نسبت به آشنایان خود منظور بدى نداشته باشند, ولى مانند عقرب , فقط اقتضاى طبیعت , دایما به دیگران نیش مى زنند و اخـلاق زهـرآلـود را در روح آنـان تزریق مى کنند .بعضى اشخاص , چنان به عفت و فضیلت خود اعتماد دارند که گمان مى کنند از معاشرت بدان , ضررى نخواهند برد .
شخصیت خود را بالاتر از آن مى دانند که اخلاق نکوهیده بتواند در آنها اثر کند, غافل از آن که پنبه در مجاورت آتش , ناچار مشتعل مى شود و شیشه در پهلوى سنگ مسلما مى شکند .بدبختانه انسان طورى ساخته شده است که فساد و رذالت ,خیلى زود در روحش اثر مى کند, چون توده باروت که به یک جرقه مشتعل مى شود و از شراره خود مى سوزد .
کـسى که به فضیلت خود مغرور است و از معاشرت مردم سفله پرهیز نمى کند, مانند کسى است که خانه خود را در گذرگاه سیل استوار مى کند, به این خیال که قدرت سیل در اساس خانه اش رخنه نخواهد کرد. هر روز در روزنامه ها و مجدت از سرنوشت جوانان فریب خورده اطلاع مى یابیم که به سبب رفاقت با دوستان ناباب به کارهاى خلاف شرع پرداخته اند, از جمله : 1) جوانى که به جرم سرقت به زندان افتاده بود, گفت : دوستان نامناسب مرا از راه صحیح به در بردند و از من , یک سارق حرفه اى ساختند .
اگرچه من از یک خانواده مذهبى بودم که همیشه مرا به نماز و اطاعت خدا دعوت مى کردند .و از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
1- اهمیت دوست:
اگر به رفتار خودتان نگاه کنید به راحتی مشاهده مینمایید که تا چه حد این رفتار ناشی از رفاقت شما با دوستان شماست به حدی که بسیاری از رفتارهای شما مانند دوست صمیمی خود شما و حتی بیشتر آن چیزهایی که دوست دارید که آنها دوست میدارند. در این باب سخن فراوان گفته شده است که به چند نکته در این زمینه به شکل نمونه اشاره می نماییم.
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: انسان بر طبق دین و مرام برادر و دوستش حرکت میکند و شناخته میشود،پس مواظب باشید با چه کسانی دوست میشوید.و امام سجاد(علیه السلام)فرمود: احدی را دشمن مدار اگر چه گمان کنی که صدمه به تو نمیتواند بزند و در دوستی هیچ کس بی رغبت مباش اگرچه بپنداری که دوستی او سودی به تو ندارد زیرا تو نمیدانی چه وقت به دوستی او نیاز پیدا خواهی کرد و چه موقع، خطر دشمن تو را تهدید خواهد کرد؟
2- شرایط دوست و ویژگیهای دوست خوب:
1)- عاقل و دوراندیش: دوست نادان را بدتر از دشمن عاقل دانسته اند، و دوری از احمق را از موجبات نزدیکی به خداوند شمرده اند.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: با عاقل دوستی کن، اگر دارای اخلاق خوبی بود و از عقل او بهره نبرید از حسن برخورد و کرم او سود خواهی جست، و اگر فاقد کرم و حسن خلق بود از عقل او بهره میبری. اما هرگز با شخص احمقی که پستی و لئامت دارد دوستی مکن.
2)- اخلاق نیکو:
یکی از ملاک هایی که در رفتار انسانها بارز است همانا اخلاق آنهاست. لذا همیشه تأکید شده است در یافتن دوست سعی کنیم تا با فردی دوست باشیم که دارای اخلاق بوده و زود عصبانی نشده و انسان بتواند رفتارش را تحمل کرده و به گونه ای باشد که از نبودنش دلتنگ باشد نه اینکه در حضورش همیشه از بد اخلاقی او در عذاب باشد.
3)- ظاهر و باطن او با تو یکسان باشد.
4)- خوبی تو را خوبی خود و بدی تو را بدی خود بداند.
5)- اگر مال و ثروتی پیدا کرد و یا به مقام حکومت رسید رفتارش با تو فرق نکند.
6)- آنچه در توان دارد از تو دریغ نورزد.
7)- به هنگام معصیت و گرفتاری تو را تنها وا نگذارد.
8)- راز نگه دار باشد.
9)- عیب انسان را فاش نکند و همیشه سعی نماید خوبی های دوست خود را بیان دارد.
10)- دروغ گو، بخیل و ترسو نباشند.
11)- خود نیکو کار و مردم دوست باشد.
12)- امانت دار باشد.
13)- خیر خواه دوست خود باشد(و حق بگوید اگر چه دوست را ناراحت کند و حتی به گریه اندازد)
14)- متقی و پرهیزکار باشد(که در قرآن کریم میفرماید: در آن روز عده ای از دوستان با یکدیگر دشمن هستند مگر افراد با تقوا.)
3- حق دوست:
انسان در قبال دوستی که بر میگزیند وظایفی دارد که عبارتند از:
1)- کمک با پول و ثروت:
پیغمبر اکرم(ص) میفرماید: دو دوست مثل دو دست از یک بدن که یکدیگر را میشویند، هستند تشبیه دو دوست به دو دست بدین جهت است که دو دست یکدیگر را با هدفی واحد کمک میکنند دو برادر هم باید یکدیگر را در رسیدن به هدف یاری رسانند. چنانچه گویی هر دو یک شخص واحدند. اقتضای این امر آن است که هر دو در راحتی ها و در سختی ها به یکدیگر کمک کنند و در انجام امور با هم تفاهم کامل داشته باشند.
2)- عدم تمسخر دوست:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: شخصی که مردم را مسخره می کند و آنان را تحقیر مینماید انتظار صداقت از او نداشته باشید.
3)- اندرز به شکل پنهان:
از نظر علی(ع)هر کس دوست خود را به طور پنهانی اندرز بدهد برای او احترام گزارده و هر که دوستش را در جلو مردم نصیحت کند به وی اهانت کرده است.
4)- با بهترین اسم دوست را صدا زدن:
- از معصوم(ع): حق مؤمن بر برادرش این است که او را به بهترین اسمش بنامد.
- امیر المؤمنین(ع): با مخاطب خویش پسندیده و مؤدب سخن بگویید تا او نیز به شما محترمانه جواب دهد.
5)- کمک با زبان:
کمک به دوست با زبان به دو طریق ممکن است: الف- با سکوت کردن و اغماض نمودن، ب- با سخن گفتن و اظهار کردن
الف- سکوت و اغماض: یاری رساندن دوست و رفیق با سکوت یعنی از ذکر عیوب او در حضور و غیبت او خودداری گردد. بلکه نبست به عیوب او تجاهل شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن
فرزندم …
« نخست دوست و سپس راه »! این سخن امام علی (ع) است .
بی وجود دوستان ، چگونه انسان میتواند از گردنهها و راههای دشوار زندگی بگذرد ؟ چگونه انسانی که هنوز شبکهای روابط اجتماعی که او را در تحقق بخشیدن به اهداف و حل مشکلاتش یاری رساند ، برای خود به وجود نیاورده است ، موفق خواهد شد ؟ آیا هرگز شنیدهاید که یک رهبر بدون آنکه بر شانههای دوستانش گام نهد ، پلههای مجد و عظمت را بپیماید ؟
حقیقت آن است که بدون دوستی هرگز موفقیتی در کار نخواهد بود و بدون برخورداری از هنر روابط ، هرگز دوستی ایجاد نخواهد شد و بدون محبت و دوستی هرگز روابطی به وجود نخواهد آمد .
اما دوستی زمینههایی لازم دارد که باید آن را فراهم آورد . این زمینهها همان پایبندی به اخلاق فاضله ، بهرهمندی از تواضع و فروتنی و خویشتنداری و ارادهی نیرومند است. ما از دوستی مبتنی بر اخلاق سخن میگوییم . بنابراین آنچه بعضی آن را دوستی مینامند اگر صرفاً به معنای یک ارتباط اجتماعی و تبادل خدمات و منافع باشد ، مردود و مطرود است . زیرا اینگونه دوستیها چیزی نیست جز یک کالای تجارتی که فرد در آنها خواهان به دست آوردن سود است نه دادن زیان . میخواهد بگیرد ، نه اینکه چیزی بدهد .
در این مقاله موضوع دوستی و آیین دوستی را از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مورد بررسی قرار میدهیم .
مفهوم دوستی
دوستی گوهری است گرانبها و ودیعهای است الهی که در دلهای پاک پدید آید و چون ریشهی آن نهال در دل آدمی پدید آمد ، بر مردمان فرض است که آن را در قلب و روح خویش بپرورانند و نهال آنرا آبیاری کنند تا درختی برومند و بارور گردد . از این رو حافظ گفته است :
درخت دوستی بنشان که کام دل بر بار آرد
درخت دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند : « دوستی جز با حدود و شرایطش امکانپذیر نیست . کسی که این حدود و شرایط یا بخشی از آن در او باشد ، او را دوست بدان ، و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست ، چیزی از دوستی در او نیست . این شرایط عبارتند از :
باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد .
زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند .
مقام و مال ، وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد .
آنچه را قدرت دارد از تو مضایقه ننماید .
این شرط که جامع همهی این صفات است ، آن است که در هنگام پشت کردن روزگار ، تو را رها نکند .
دوستی به منزلهی سرمایه و ثروتی است که در اختیار آدمی است و همانگونه که هر چه شب تارتر باشد ، بیشتر به چراغ نیاز است ، انسان هم هرچه تهیدست و تیره روزتر باشد ، ارزش دوستان خوب را بیشتر میداند . برای آنکه ارزش چراغ در شبهای تار بیشتر از شبهای مهتاب است . گرچه انسان در مقامات بالاتر هر چه از مال و ثروت بینیازتر باشد . باز به دوستان بیشتری نیازمند است . و در هر حال آدمی در هر مقام و منزلتی که باشد هرگز از دوستی با نظایر خویش ، بینیاز نخواهد بود .
حضرت علی (ع) میفرماید :
غریب و تنها کسی است که او را دوست نباشد .
حال اگر چنین کسی هر چه ثروت داشته باشد و مقام و منزلتی برتر ، اگر دوستان یکدل و یگانهای نداشته باشد . غریب و تنهاست .
نقش دوست در سرنوشت انسان
بدون شک یکی از مهمترین عوامل سازندهی شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ « همنشین ، دوست و معاشر » است ؛ چرا که انسان خواه ، ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش میگیرد . این حقیقت هم از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسی به ثبوت رسیده است.
این تأثیرپذیری از نظر منطق اسلام تا آن حد است که در روایات اسلامی از حضرت سلیمان (ع) چنین نقل شده است :
دربارهی کسی قضاوت نکنید ، تا به دوستانش نظر بیفکنید ؛ چرا که انسان به وسیلهی دوستان و یاران و رفقایش شناخته میشود » .
حضرت علی (ع) میفرماید :
هرگاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید ، به دوستانش نظر کنید ، اگر اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست ، و اگر بر آیین خدا نباشند ، او نیز بهرهای از آیین حق ندارد » .
و براستی گاه نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است. گاه او را تا سر حد فنا و نیستی پیش میبرد و گاه او را به اوج افتخار میرساند .
در آیه 28 سورهی فرقان میخوانیم :
« یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاً »
ای وای بر من ! کاش فلان ( شخص گمراه ) را دوست خود انتخاب نکرده بودم !
این آیه به خوبی نشان میدهد که انسان گاهی تا مرز سعادت پیش میرود ، اما یک وسوسهی شیطانی از ناحیه یک دوست بد ممکن است او را نگون بخت و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد که روز قیامت از حسرت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد « یا ویلتی » از او بلند شود .
از امام جواد (ع) روایت شده که فرمود :
« از همنشینی با بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنهاند ، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است » .
مشکلات رعایت آیین دوستی در جامعه امروزدوست پیداکردن، کاری آسان و در عین حال سخت است! هیچ کس برای پپداکردن دوست خوب خود، نباید منتظر «بهترین» باشد؛ «چون کسی به تو گمان نیک برد، خوش بینی او را تصدیق کن» پس در دوستی نباید وسواس به خرج داد.اما هرکس درپیداکردن دوست باید ازخطر «بدترین» درامان بماند؛ «بدترین دوست آن است که به خاطر او به زحمت افتی» پس نمی توان کاملا بدون دقت بود.آرزوهای آدم ها درچهره دوستان خوبشان محقق می شود و چه آرزوهایی که با دوستان شرور به باد نرفته است. دوست بد را هرگز به دست نیاورید و دوست خوب را به دست آورید و ازدست ندهید.مولا همچنین فرمود: «ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را ازدست بدهد.»زشتی ها و پلیدی های همنشین بد، به جان آدم ها رسوخ می کند و شر به شر می پیوندد.هیچ کس از پلیدهای یک همنشین شرور بی نصیب نیست، اگرچه فقط شاهد این زشتی ها باشد و هیچ کس از نادانی های یک دوست احمق در امان نخواهدبود، حتی اگر این نادانی ها اندک باشد.لحظات دوست یابی، بسیار حساس است و کمتر کسی است که برای آن استخاره کند؛ یعنی درلحظاتی که روابطی با دیگران برقرار کند، ازخدا بخواهد که دوستان جدیدش آدم های احمق و شروری نباشند.شاید برای یافتن دوستان خوب، زحمت زیادی به خود ندهیم و به اصطلاح خود را به این در و آن در نزنیم، اما زندگی پاکیزه برای ما در گرو آن است که خود را برای درامان ماندن از دوستان بد، بسیار به این درو آن در بزنیم.
اکنون جامعه ما با نسلی روبروست که شاید در گذشته هیچ گاه چنین نسلی بروز نکرده بوده است؛ جوانانی که به نسبت درس خوانده تر از والدین خود هستند و با ابزار زندگی مدرن حرکت می کنند و آرزوهای جدیدی نیز پیدا کرده اند. بسیاری از این جوانان، ملازم پدر و مادرهای خود نیستند، بلکه درهمراهی با نوعی از زندگی پیشرفته حرکت می کنند که ساعاتی طولانی از روز آنان را از والدین خود جدا می سازد.این فرزندان یا در محیط های آموزشی، باشگاه های ورزشی و محیط های اجتماعی دیگر، دور از خانواده با دوستانشان به سرمی برند و یا در محیط خانه به انتظار والدین خود نشسته اند تا ساعات طولانی شغل دوم را تمام کنند و به خانه بازگردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
یک دوست خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
1-ایمان و پارسایی
ایمان و پارسایی از ویژگی های مهم یک دوست است ؛ زیرا انسان موحدی که دین را با جان و وجود پذیرفته و به وجود بهشت و جهنم اعتقاد دارد و از زوال دنیا و بقای جهان آخرت نیز آگاه است ، به خوبی می داند تنها از راه عبودیت و بندگی است که می تواند سعادت دو جهان را کسب نماید.
قرآن شریف در این رابطه آیات گوناگونی دارد که در ضمن آنها ، مردم و مؤمنان را از برقرار کردن پیوند دوستی و مودت با کافران و مشرکان و منافقان بر حذر می دارد.
لا یَتَّخِذِ المُومِنُونَ الکافِرینَ أَولِیاءَ مِن دُونِ المُومِنینَ وَ مَن یَفعَل ذلِکَ فَلَیسَ مِنَ اللهِ فی شَیءٍ اِلا أَن تَتَّقُوا مِنهُم تُقیةً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللهُ نَفسَهُ وَ اِلَی اللهِ المَصیر. ( سوره آل عمران ، آیه 28 )
افراد با ایمان نباید به جای مؤمنان ، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند هیچ رابطه ای با خدا ندارد.
در واقع قرآن در اینجا یک درس مهم سیاسی اجتماعی به مسلمانان می دهد و آن این است که هرگز بیگانگان را به عنوان دوست و حامی خود نپذیرید. تاریخچه استعمار گویای آن است که ظالمان استعمارگر همیشه در لباس دوستی و دلسوزی و اظهار محبت ظاهر شده و درنهایت بر آن جامعه تاخته و هر چه بوده به یغما برده اند.
از کجا بفهمیم که شخص با ایمان است؟
راه تشخیص ایمان واقعی در افراد خیلی دشوار نیست. اثر ایمان در گفتار و کردار و رفتار هر مؤمنی نمودار است. صدق ، امانتداری ، وفای به عهد، حسن خُـلق، تقید به واجبات ، پرهیز از محرمات ، همگی از شاخصه های ایمان است که می توان با آزمودن دیگران پی به وجود این صفات در ایشان برد.
عن ابی عبدالله علیه السلام :
اِنَّ اللهَ وَضَعَ الایمانَ عَلی سَبعَةِ أَسهُم عَلَی البِرِّ وَ الصِّدقِ وَ الیَقینِ وَ الِّرضا وَ الوَفاءِ وَ العِلمِ وَ الحِلمِ ثُمَّ قَسَّمَ ذلِکَ بَینَ الناس .
همانا خداوند ایمان را بر هفت سهم نهاده است: نیکی ، راستی ، یقین ، رضا، وفا، علم و حلم ، سپس آن را بین مردم قسمت کرده است.
قال علی علیه السلام :
عَلامَةُ الایمانِ أَن تُوثِرَ الصِّدقَ حَیثُ یَضُرُّکَ عَلَی الکِذبِ حَیثُ یَنفَعُکُ وَ أَلا یَکُونَ فی حَدیثِکَ فَضلٌ عَن عِلمِکَ وَ أَن تَتَّقِی اللهَ فی حَدیثِ غَیرِک .
نشانه ایمان آن است که راستگویی را در جایی که به زیان توست بر دروغ در جایی که به نفع توست مقدم داری و در سخنت چیزی زیاده از عملت نباشد و در هنگام سخن گفتن درباره دیگران تقوا را پیشه خود کنی .
بنابراین ایمان نشانه هایی دارد که در افراد بروز می کند و با شناخت آن علامت ها می توان دریافت که ایمان شخص مورد نظر تا چه اندازه است.
2- عقل
عقل نیرویی است که انسان به وسیله آن ، حقایق عالم را درک می کند.
از آنجا که عقل ، مشعل فروزان زندگی است و بهروزی و سعادت آدمی در سایه تدبیر و اندیشه است، دین مبین اسلام یکی از شرایط رفاقت و دوستی را مسئله عقل و خرد دانسته و تأکید نموده که با صاحبان عقل و اندیشمندان با وفا همنشینی و معاشرت و دوستی داشته باشید.
امام رضا (ع) می فرماید:
عَلَیکَ أَن تَصحَبَ ذَا العَقلِ فَاِن لَم تَمجِد بِکَرَمِهِ اِنتَفِع بِعَقلِهِ .
سعی کن با انسان عاقل دوستی نمایی تا اگر از کرم و بخشش آن نتوانی استفاده کنی ، از عقلش بهره ببری .
امام علی (ع) نیز می فرماید:
صُحبَةُ الوَلِیِّ اللَّبیبِ حَیاةُ الرُّوح .
همنشینی با دوست دانا سبب زنده بودن روح است.
اما رفیق ناشایست و دوست جاهل همچون زهری است که وجودش هر لحظه جسم و جان را آزار می رساند. در روایات اسلامی به شدت از دوستی با رفقای جاهل و بی خرد نهی شده است.
از امام صادق (ع) روایت شده است که :
مَن لَم یَجتَنِب مُصاحَبَةَ الاَحمَقِ یُوشِکُ أَن یَتَخَلََّقَ بِأَخلاقِه .
کسی که از رفاقت و همنشینی با احمق پرهیز نکند، تحت تأثیر کارهای احمقانه وی واقع می شود و زود به اخلاق ناپسندش متخلق می گردد.
3- حریص نبودن به دنیا
برخی به اشتباه چنین پنداشته اند که دنیا به کلی ناپسند و مذموم است. اما نخست باید دید منظور از دنیا چیست و چه بخشی از آن پسندیده و کدام قسمت آن مذموم است؟ و چرا؟
حقیقت امر این است که اگر منظور از دنیا ، این جهان مادی و به اصطلاح همین سرای طبیعت است؛ به تأکید باید گفت دنیا به خودی خود نه تنها بد نیست بلکه به فرموده پیامبر گرامی اسلام مزرعه آخرت است. دنیا بستر خوبی برای تحصیل کمال و رسیدن انسان به مقامات بلند انسانیت است.
اما آنچه در مذمت دنیا آمده ، در واقع درباره دنیایی است بی هدف و بی نتیجه ، و یا دنیایی که خودش هدف آدمی قرار گیرد .
لاخَیرَ فی دُنیا لا تَدَبُّرَ فیها .
دنیایی که در آن فکر و اندیشه نباشد و هدف والایی از آن تعقیب نشود ، خیری در آن نیست.
قرآن کریم می فرماید:
وَ مَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ مَتاعُ الغُروُر ( سوره آل عمران ، آیه 185 )
مفهوم این سخن قرآنی این است که دنیا وسیله و ابزاری برای فریب کاری خود و دیگران است. از طرفی از آنجا که دوستی های شایسته به دنیا محدود نمی شود و ارزش و نتیجه نهایی دوستی برا ی مؤمنان در آخرت گرفته می شود لذا برادران مؤمن باید دوستانی را برای خود انتخاب کنند که حریص به دنیا نباشند.
روشن است کسانی که حریص به دنیا باشند و بالاترین آرزوی شان رسیدن به امور دنیوی باشد بالاخره در جایی که ادامه دوستی با منافع دنیوی آنها منافات داشته باشد از دوستی دست برداشته و ما را رها می کنند. اینان در طلب دنیا حد و مرزی نمی شناسند؛ همان گونه که در حدیث شریف آمده است:
مَنهُومانِ لا یَشبَعانِ طالِبُ عِلمٍ وََ طالِبُ دُنیا .
دو کس سیری ندارند: طالب علم ، و طالب دنیا.
بی اعتنایی به دنیا
توجه به دنیا چه در قالب کسب مقامات و مراتب و درجات عالیه ی دنیا و چه در شکل ثروت اندوزی و رفاه طلبی و دوستی زر و زیور بستگی به مراتب ایمان هر شخصی دارد. یعنی به هر انداره که انسان از ایمان بالاتری برخوردار باشد نسبت به جاه و مقام دنیا و زراندوزی بی اعتناتر و دنیا در چشم او حقیرتر خواهد بود و تنها در حد وظیفه و انجام مسئولیت به آن می پردازد.
انسان مؤمن گرچه از نعمت های خدادادی و مواهب الهی که از راه حلال به دست آمده باشد در حد ضرورت بهره برداری می کند و شکر آنها را نیز با استفاده درست از آنها به جا می آورد اما همواره در نظر او، ماوراء طبیعت و کسب معارف دینی و خودشناسی بزرگتر و ارزشمندتر از آن است که زخارف ( چیزهای بی ارزش ) دنیا توجه وی را از آن منحرف و به سوی خود جلب کند.
4 - اعتدال و میانه روی
آیا هرگز به این نکته فکر کرده اید که چرا میانه روی در زندگی ما کمتر به چشم می خورد؟ متأسفانه باید گفت که در قشر وسیعی از جامعه، خصوصاً در میان جوانان معمولاً احساسات