انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

راز موفقیت حافظ (تحقیق)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 72

 

راز موفقیت حافظ

مدد از خاطر رندان طلب ای دل، ورنه

کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم

حمد خدایی را که دوستی او مؤمنان را ذخیرة سعادات ابدی و نصرت او وسیلة سیادات سرمدی است. خدایی که شقة بارگاه کبریایش از هر گمان که دوایر وهم و خیال محیط آن است منزه و دامن سرادقات جلالش از دسترسی عقل و اندیشه مقدس و متعالی است. خدایی که اظهار محاسن هر جمیلی از عوارف لطف اوست و ستر معایب هر قبیحی از ذوارف کرم او.

درود خدا بر نخستین تجلی و آخرین پیامبر، که خاک نشینان بادیه امکان و گمگشتگان بیداری حرمان را به روضة امان هدایت و به دولت ایمان، سعادت بخشید.

از کجا باید آغاز کرد؟

در کنار دانستن هدف و شناختن راهی که به آن ختم می گردد، از کجا آغاز کردن قطعاً و حتماً در دست یافتن به مقصود و وصول به مطلوب بسیار مؤثر و قابل اعتنا می‌باشد. زیرا همانطور که اگر معمار نخستین خشت هر بنایی را کج بر زمین نهد تا ثریا دیوار کج می رود، ندانستن و نشناختن موضوع شروع تحقیق، انسان جستجوگر را به بیراهه های تاریخ می کشاند، ترکستان خیال به جای کعبة‌مقصد و مقصود و روی به سراب دارد. نتیجتاً نه تنها به آرزویش نمی رسد بلکه آنچه به بشر پیشکش می‌کند غیر واقعیت هایی می باشدکه در مسیر «گم کرد، راه مقصود» بدست آورده است.

بـخش یـکم

عـصر حـافظ



خرید و دانلود  راز موفقیت حافظ (تحقیق)


راز ختم نبوت (تحقیق)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

راز ختم نبوت

ظهور دین اسلام ، با اعلام جاودانگی آن و پایان یافتن دفتر نبوت توام‏ بوده است . مسلمانان همواره ختم نبوت را امر واقع شده تلقی کرده‏اند . هیچ گاه برای آنها این مساله مطرح نبوده که پس از حضرت محمد (ص) پیغمبر دیگری خواهد آمد یا نه ؟ چه ، قرآن کریم با صراحت ، پایان یافتن‏ نبوت را اعلام و پیغمبر بارها آن را تکرار کرده است . در میان مسلمین‏ اندیشه ظهور پیغمبر دیگر ، مانند انکار یگانگی خدا یا انکار قیامت ، با ایمان به اسلام همواره ناسازگار شناخته شده است . تلاش و کوششی که در میان دانشمندان اسلامی در این زمینه به عمل آمده‏ است ، تنها در این جهت بوده که می‏خواسته‏اند به عمق این اندیشه پی ببرند و راز ختم نبوت را کشف کنند . وارد بحث ماهیت وحی و نبوت نمی‏شویم . قدر مسلم این است که وحی ، تلقی و دریافت راهنمایی است از راه اتصال ضمیر به غیبت و ملکوت . نبی ، وسیله ارتباطی است میان سایر انسانها و جهان‏ دیگر و در حقیقت پلی است میان جهان انسانها و جهان غیب . نبوت از جنبه شخصی و فردی ، مظهر گسترش و رقاء شخصیت روحانی یک فرد انسان است و از جنبه عمومی ، پیام الهی است برای انسانها به منظور رهبری آنها که به وسیله یک فرد به دیگران ابلاغ می‏گردد . همین جاست که اندیشه ختم نبوت ، ما را با پرسشهایی مواجه می‏کند ، که‏ : آیا ختم نبوت و عدم ظهور نبی دیگر بعد از خاتم النبیین به معنی کاهش‏ استعدادهای معنوی و تنزل بشریت در جنبه های روحانی است ؟ آیا مادر روزگار از زادن فرزندانی ملکوتی صفات که بتوانند با غیب و ملکوت پیوند داشته باشند ناتوان شده است و اعلام ختم نبوت به معنی اعلام نازا شدن‏ طبیعت نسبت به چنان فرزندانی است ؟ بعلاوه ، نبوت معلول نیازمندی بشر به پیام الهی است و در گذشته طبق‏ مقتضیات دوره‏ها و زمانها این پیام تجدید شده است . ظهور پیاپی پیامبران‏ ، تجدید دائمی شرایع ، نسخهای مداوم کتب آسمانی همه بدان علت است که‏ نیازمندیهای بشر دوره به دوره تغییر می‏کرده است و بشر در هر دوره‏ای‏ نیازمند پیام نوین و پیام‏آور نوینی بوده است . با این حال ، چگونه‏ می‏توان فرض کرد که با اعلام ختم نبوت این رابطه یکباره بریده شود و پلی‏ که جهان انسان را به جهان غیبت متصل می‏کند یکسره خراب گردد و دیگر پیامی به بشر نرسد و بشریت بلاتکلیف گذاشته شود ؟ از اینها همه گذشته ، چنانکه می‏دانیم در فاصله میان 8

پیامبران صاحب شریعت مانند نوح و ابراهیم و موسی و عیسی یک سلسله‏ پیامبران دیگر ظهور کرده‏اند که مبلغ و مروج شریعت پیشین بوده‏اند . هزاران نبی بعد از نوح آمده‏اند که مبلغ و مروج شریعت نوحی بوده‏اند ، همچنین بعد از ابراهیم و غیره . فرضا انقطاع نبوت تشریعی را بپذیریم و بگوییم با شریعت اسلام شرایع ختم شد ، چرا نبوتهای تبلیغی بعد از اسلام‏ قطع شد ؟ چرا اینهمه پیامبر بعد از هر شریعتی ظهور کردند و آنها را تبلیغ‏ و ترویج و نگهبانی کردند ، اما بعد از اسلام حتی یک پیامبر اینچنین نیز ظهور نکرد ؟ اینهاست پرسشهایی که از اندیشه ختم نبوت ناشی می‏شود . اسلام که خود عرضه کننده این اندیشه است پاسخ این پرسشها را داده است‏ . اسلام اندیشه ختم نبوت را آنچنان طرح و ترسیم کرده است که نه تنها ابهام و تردیدی باقی نمی‏گذارد ، بلکه آن را به صورت یک فلسفه بزرگ در می‏آورد . از نظر اسلام ، اندیشه ختم نبوت نه نشانه تنزل بشریت و کاهش‏ استعداد بشری و نازا شدن مادر روزگار است و نه دلیل بی‏نیازی بشر از پیام‏ الهی است و نه با پاسخگویی به نیازمندیهای متغیر بشر در دوره‏ها و زمانهای مختلف ناسازگار است ، بلکه علت و فلسفه دیگری دارد . قبل از هر چیز لازم است با سیمای ختم نبوت آنچنانکه اسلام ترسیم کرده‏ است آشنا بشویم و آن را بررسی کنیم ، سپس پاسخ پرسشهای خود را دریافت‏ داریم . در سوره احزاب آیه 40 چنین می‏خوانیم : « ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین » . 9

محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست ، همانا او فرستاده خدا و پایان‏ دهنده پیامبران است ( 1 ) . این آیه رسما حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را با عنوان " خاتم‏ النبیین " یاد کرده است . کلمه " خاتم " به حسب ساختمان لغوی خود در زبان عربی ، به معنی چیزی‏ است که به وسیله آن به چیزی پایان دهند . مهری که پس از بسته شدن نامه‏ بر روی آن می‏زدند به همین جهت " خاتم " نامیده می‏شد ، و چون معمولا بر روی نگین انگشتری ، نام یا شعار مخصوص خود را نقش می‏کردند و همان را بر روی نامه‏ها می‏زدند ، انگشتری را " خاتم " می‏نامیدند . در قرآن هر جا و به هر صورت ماده " ختم " استعمال شده است مفهوم‏ پایان دادن یا بستن را می‏دهد . مثلا در سوره یس آیه 65 چنین می‏خوانیم : « الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ». پاورقی : . 1 یکی از عادات عرب و بعضی از ملل دیگر " پسر خواندگی " بود و اسلام آن را منسوخ کرد . " پسر خوانده " در ارث و روابط خانوادگی‏ همانند پسر واقعی به شمار می‏رفت . رسول اکرم آزاد شده‏ای داشت به نام زیدبن حارثه که پسر خوانده آن حضرت‏ نیز به شمار می‏رفت . مردم طبق معمول انتظار داشتند که رسول اکرم با پسر خوانده خویش مانند پسر واقعی رفتار کند ، همچنانکه خود آنها می‏کردند . مفاد این آیه این است : محمد را پدر هیچ یک از مردان خود ( زید بن‏ حارثه یا شخص دیگر ) نخوانید ، او را فقط به عنوان فرستاده خدا و پایان‏ دهنده پیامبران بشناسید و بخوانید . 10

در این روز به دهانهای آنها مهر می‏زنیم و دستهاشان با ما سخن می‏گویند و پاهاشان بر آنچه به دست آورده‏اند گواهی می‏دهند . لحن آیه مورد بحث خود می‏رساند که قبل از نزول این آیه نیز پایان یافتن‏ نبوت به وسیله پیغمبر اسلام در میان مسلمین امری شناخته بوده است . مسلمانان همان طوری که محمد را " رسول الله " می‏دانستند ، " خاتم‏ النبیین " نیز می‏شناختند . این آیه فقط یادآوری می‏کند که او را با عنوان‏ پدر خوانده فلان شخص نخوانید ، او را با همان عنوان واقعی‏اش که رسول‏ الله و خاتم النبیین است بخوانید . این آیه فقط به جوهر و هسته مرکزی اندیشه ختم نبوت اشاره می‏کند و بر آن چیزی نمی‏افزاید . در سوره حجر آیه 9 چنین آمده است : « انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ». ما خود این کتاب را فرود آوردیم و هم البته خود نگهبان آن هستیم . در این آیه با قاطعیت کم نظیری از محفوظ ماندن قرآن از تحریف و تغییر و نابودی سخن رفته است . یکی از علل تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید تحریف و تبدیلهایی است‏ که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران رخ می‏داده است و به همین جهت آن‏ کتابها و تعلیمات ، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می‏داده‏اند . غالبا پیامبران احیا کننده سنن فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف‏ یافته پیشینیان خود بوده‏اند . 11

گذشته از انبیائی که صاحب کتاب و شریعت و قانون نبوده و تابع یک‏ پیغمبر صاحب کتاب و شریعت بوده‏اند ، مانند همه پیامبران بعد از ابراهیم تا زمان موسی و همه پیامبران بعد از موسی تا عیسی ، پیامبران‏ صاحب قانون و شریعت نیز بیشتر مقررات پیامبر پیشین را تایید می‏کرده‏اند . ظهور پیاپی پیامبران تنها معلول تغییر و تکامل شرایط زندگی و نیازمندی‏ بشر به پیام نوین و رهنمایی نوین نیست ، بیشتر معلول نابودیها و تحریف‏ و تبدیل‏های کتب و تعلیمات آسمانی بوده است . بشر چند هزار سال پیش نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده‏ است ، و از او جز این انتظاری نمی‏توان داشت . آنگاه که بشر می‏رسد به‏ مرحله‏ای از تکامل که می‏تواند مواریث دینی خود را دست نخورده نگهداری‏ کند ، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبر جدید منتفی می‏گردد و شرط لازم ( نه شرط کافی ) جاوید ماندن یک دین ، موجود می‏شود . آیه فوق به منتفی شدن مهمترین علت تجدید نبوت و رسالت از تاریخ نزول‏ قرآن به بعد اشاره می‏کند ، و در حقیقت ، تحقق یکی از ارکان ختم نبوت را اعلام می‏دارد . چنانکه همه می‏دانیم در میان کتب آسمانی جهان تنها کتابی که درست و به‏ تمام و کمال دست نخورده باقی مانده قرآن است . بعلاوه ، مقادیر زیادی از سنت رسول به صورت قطعی و غیر قابل تردید در دست است که از گزند روزگار مصون مانده است . البته بعد توضیح خواهیم داد که وسیله الهی‏ محفوظ ماندن کتاب آسمانی مسلمین ، رشد و قابلیت بشر این دوره است که‏ دلیل بر نوعی بلوغ اجتماعی انسان این عهد است . 12

در حقیقت ، یکی از ارکان خاتمیت ، بلوغ اجتماعی بشر است به حدی که‏ می‏تواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود باشد و خود به نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن بپردازد . درباره این مطلب بعد بحث خواهیم‏ کرد . در سراسر قرآن اصرار عجیبی هست که دین ، از اول تا آخر جهان ، یکی‏ بیش نیست و همه پیامبران بشر را به یک دین دعوت کرده‏اند . در سوره‏ شوری آیه 13 چنین آمده است : « شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به‏ ابراهیم و موسی و عیسی ». خداوند برای شما دینی قرارداد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم . قرآن در همه جا نام این دین را که پیامبران از آدم تا خاتم مردم را بدان دعوت می‏کرده‏اند " اسلام " می‏نهد . مقصود این نیست که در همه‏ زمانها به این نام خوانده می‏شده است ، مقصود این است که دین دارای‏ حقیقت و ماهیتی است که بهترین معرف آن ، لفظ " اسلام " است . در سوره آل عمران ، آیه 67 درباره ابراهیم می‏گوید : « ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما » . ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی ، حق جو و مسلم بود . و در سوره بقره آیه 132 درباره یعقوب و فرزندانش می‏گوید : 13

« و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون ». ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود چنین وصیت کردند : خداوند برای شما دین انتخاب کرده است ، پس با اسلام بمیرید . آیات قرآن در این زمینه زیاد است و نیازی به ذکر همه آنها نیست . البته پیامبران در پاره ای از قوانین و شرایع با یکدیگر اختلاف‏ داشته‏اند . قرآن در عین



خرید و دانلود  راز ختم نبوت (تحقیق)


دانلود تحقیق راز حروف مقطعه در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

عنوان:

راز حروف مقطعه در قرآن

حروف مقطعه در آغاز سوره‌های قرآن چه معنایی دارد؟

برخى از سوره هاى قرآن کریم با حروفى آغاز مى شود که آن حروف چون ناپیوسته قرائت مى شود، به حروف مقطعه موسوم شده است .

تبیین این حروف از آغاز تاریخ تفسیر تا کنون همواره توجه مفسران و قرآن پژوهان را به خود معطوف داشته و در تحلیل آن دو راه پیموده اند: برخى آن را راز و رمزى میان خداى سبحان و رسول اکرم (صلى الله علیه وآله ) دانسته و از این رو آن را غیر قابل تفسیر مى دانند و گروه دیگر که بیشتر مفسران و قرآن شناسان هستند،برآنند که این حروف نیز مانند سایر آیات قرآن گرچه معرفت اکتناهى آن میسور نیست ، لیکن تفسیرپذیر است .

اینان در تفسیر حروف مقطعه قرآن آراى گوناگونى دارند که چون رو در روى یکدیگر نیست ، اگر آن آرا با دلیل معتبر اثبات شود، همه آنها قابل پذیرش است ؛ گرچه زمینه فحص و ارزیابى نهایى درباره حروف مقطعه همچنان وجود دارد و شاید در مناسبتهاى دیگر مطرح شود.

تفسیر

ویژگیهاى حروف مقطعه

از آغاز تاریخ تفسیر قرآن کریم تا کنون تفسیر حروف مقطعه همواره اهتمام مفسران را به خود مشغول داشته و افزون بر آنچه در کتب تفسیر آمده ، درباره آن کتابها و رساله هاى مستقلى نیز نگاشته اند. حروف مقطعه داراى ویژگیهایى است که لازم است پیش از ورود به بحث تفسیرى با آنها آشنا شویم :

1- این حروف از مختصات قرآن کریم است و در سایر کتابهاى آسمانى مانند تورات و انجیل سابقه ندارد.

2- این حروف اختصاص به سوره هاى مکى یا مدنى ندارد؛ زیرا در 27 سوره مکى و در دو سوره مدنى آمده است .

3- بیست و نه سوره اى که داراى حروف مقطعه است به ترتیب ، عبارت است از سوره هاى : بقره ، آل عمران ، اعراف ، یونس ، هود، یوسف ، رعد، ابراهیم ، ابراهیم ، حجر، مریم ، طه ، شعراء، نمل ، قصص ، عنکبوت ، روم ، لقمان ، سجده ، یس ، ص ، مومن (غافر)، فصلت ، شورى ، زخرف ، دخان ، جاثیه ، احقاف ، ق و قلم .

4- حروف مقطعه اوایل سوره ها، برخى یک حرفى است ؛ مانند ص ، ن و ق و برخى دو حرفى ؛ مانند: طس ، یس ، طه و حم و برخى سه حرفى ؛ مانند: الم ، الرا، و طسم و برخى چهار حرفى مانند: المص و المر و برخى پنج حرفى ؛ مانند: کهیعص و حم عسق . پس حروف مقطعه از این جهت به پنج قسم منقسم است .

5- برخى از حروف مقطعه در شمارش آیات سوره ها، یک آیه سوره محسوب شده غست ؛ مانند الم در سوره هاى بقره ، آل عمران ، عنکبوت ، روم ، لقمان ، سجده ، و المص در سوره اعراف و کهیعص در سوره مریم و طه در سوره طه و طسم در سوره هاى شعراءو قصص و یس در سوره یس و حم در سوره هاى مومن ، فصلت ، زخرف ، دخان ، جاثیه و احقاف .

برخى از حروف مقطعه در شمارش آیات ، دو آیه در طلیعه سوره محسوب شده است ؛ مانند: حم عسق در سوره شورى ، و در سایر موارد، جزئى از اولین آیه سوره شمرده شده ؛ مانند: الر در سوره هاى یونس ، هود، یوسف ، ابراهیم ، حجر و المر در سوره رعد و طس در سوره نمل ص در سوره ص و ق در سوره قلم . پس ، از این جهت حروف مقطعه به سه بخش منقسم است .

6- برخى از این حروف اصلا تکرار نشده ، مانند ن و ق ؛ بعض ‍ از آنها دوبار تکرار شده ؛ مانند ص که در سوره ص به طور استقلال ذکر شده و در سوره اعراف جزو المص قرار گرفته ؛ برخى از آنها شش بار تکرار شده ؛ مانند الم و بعضى از آنها هفت بار تکرار شده ؛ مانند حم و آن سوره هاى هفتگانه به حوامیم سبعه موسوم است . پس ، از این جهت حروف مقطعه به چهار بخش منقسم است .

7- حروف مقطعه پس از حذف مکررات آنها 14 حرف است : ا، ح ، ر، س ، ص ، ط، ع ، ق ، ک ، ل ، م ، ن ، ه ، ى .

8- در ابتداى همه سوره هایى که با حروف مقطعه آغاز مى شود به استثناى سوره هاى چهارگانه مریم ، عنکبوت ، روم و قلم واژه کتاب یا قرآن آمده است و در آغاز یا متن آنها سخن از وحى و عظمت قرآن است ، لیکن با بررسى بیشتر معلوم مى شود که در آن چهار سوره نیز سخن از وحى و رسالت و قرآن مطرح است . در سوره قلم آیاتى مانند ما انت بنعمه ربک بمجنون (آیه 2) آمده و در سوره مریم ، قصه بسیارى از پیامبران ، مانند یحیى و عیسى (علیهماالسلام ) ذکر شده است . پس محور مطلب سوره مریم نیز نبوت عامه و برخى از نبوتهاى خاصه است ؛ چنانکه عصاره مطالب سوره عنکبوت و روم نیز وحى و نبوت و اعجاز است .

حاصل این که ، 29 سوره اى که حروف مقطعه دارد، از جمله حوامیم سبعه و طواسین ، در آغاز یا متن آنها سخن از وحى و نبوت و کتاب است و در نتیجه یکى از مطالب مشترک بین سوره هاى داراى حروف مقطعه ، نبوت و رسالت الهى است .

9- بین حروف مقطعه هر سوره با محتواى آن سوره ارتباط خاصى است .

بر این اساس ، همه سوره هایى که با حروف مقطعه همگون آغاز مى شود در خطوط کلى مضامین نیز همگون است ؛ مثلا، هفت سوره اى که با حم آغاز مى شود (حوامیم سبعه ) همه سخن از وحى و رسالت و عظمت قرآن کریم به شیوه خاص و مضمون ویژه دارد. همچنین سوره هایى که با الم شروع مى شود همه در آغاز خود سخن از نفى ریب از قرآن دارد.

بر همین اساس ، سوره اى که به تنهایى داراى مجموع حروف مقطعه دو سوره دیگر است ، به تنهایى جامع محتواى آن دو سوره نیز هست ، مانند سوره اعراف که با المص شروع مى شود و جامع معارف سوره هایى است به با الم و ص شروع مى شود و سوره رعد که با المر شورع مى شود و جامع معارف سوره هایى است که با الم و الر افتتاح مى شود.

10- برخى مفسران در بیان ویژگیهاى حروف مقطعه گفته اند: با این حروف ، پس از حذف مکررات آنها مى توان جمله هایى مانند صراط على حق نمسکه یا على صراط حق نمسکه یا على حق ، نمسک صراط ساخت .

جمله هاى دیگرى نیز با این حروف تالیف یافته که در کتب علوم قرآنى آمده است . ( 86)

این ویژگى گرچه لطیف است ، لیکن دلیل معتبر آن را تایید نمى کند؛ افزون بر آن که ، با این گونه روشها نمى توان عقاید و مبانى دینى را اثبات کرد؛ زیرا شیوه اى است نقدپذیر، چنانکه آلوسى مى گوید:

از ظرایف این است که شیعیان براى اثبات خلافت حضرت على (علیه السلام ) از حروف مقطعه ، پس از حذف مکررات آنها، جمله صراط على حق نمسکه را ساخته اند و اهل نست نیز مى توانند براى تایید راه خود با همین حروف جملاتى مانند صریح طریقک مع السنه را بسازند؛ یعنى ، راه و روش تو در صورت هماهنگى با سنت (برداشت خاص اهل سنت از اسلام ) صحیح است . ( 87)

ما باید به گونه اى سخن بگوییم که نقدپذیر نباشد؛ سخنى که پشتوانه معقول یا منقول نداشته باشد با نقد مستدل به نحو نقص یا منع یا معارضه فرو مى ریزد.

11- زمخشرى درباره برخى از ویژگیهاى حروف مقطعه مى گوید:

و بدان که تو هر گاه در حروف مقطعه اى که خداوند در آغاز سوره ها آورده تامل کنى مى بینى آنها نیمى از حروف معجم (14 حرف ) است ...

و سوره هایى که با این حروف آغاز مى شود، به تعداد حروف معجم (29 حرف ) است و اگر در 14 حرف مقطعه تامل کنى مى یابى که مشتمل بر نصف هر یک از اجناس حروف است ... ( 88)

مراد زمخشرى از جمله اخیر این است که حروف اوصافى دارد؛ مانند: مهموسه ، مجهوره ، شدیده ، رخوه ، مطبقه ، منفتحه ، مستعیله ، منخفصه ، قلقله و... هر یک از اینها وصف گروهى از حروف الفباست که نیمى از حروف هر دسته در میان حروف مقطعه یافت مى شود؛ مثلا از حروف مهموسه ، نصف آن که ص ، ک ، ه ، (س و ح است در میان حروف مقطعه وجود دارد.

گرچه ممکن است هر یک از این ویژگیها درست باشد، لیکن ضابط جامعى را اثبات نمى کند و اینها از قبیل مناسبات ذکروها بعد الوقوع است

آراى مفسران

مفسران و قرآن شناسان از آغاز کاوشهاى تفسیرى و قرآن شناسانه خود درباره حروف مقطعه قرآن به بحث و بررسى پرداخته ، آراء و احتمالهاى گوناگونى ابراز داشته اند که از قول و احتمال مى گذرد. ( 89) اکنون به نقل و نقد برخى از آنها مى پردازیم .

راى یکم

حروف مقطعه از متشابهاتى است که علم آن مخصوص خداى سبحان است و درک آن میسور غیر خدا نیست ، ( 90) چنانکه خداى سبحان مى فرماید: هو الذى انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فى قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاءتاویله و ما یعلم تاویله و ما یعلم تاویله الا الله ... ( 91) پاسخ : حروف مقطعه قرآن را نمى توان از متشابهات به شمار آورد؛ زیرا متشابه آیه اى است که مى تواند دلالت بر معنایى روشن داشته باشد یا مى توان از آن معنایى را استظهار کرد، لیکن آن معنا، باطل حق نما و پیروى از آن فتنه انگیز باشد، در حالى که حروف مقطعه چنین نیست ، یعنى معنى حروف مزبور روشن نیست .



خرید و دانلود دانلود تحقیق راز حروف مقطعه در قرآن


دانلود مقاله هندسه در راز و رمزهای دینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

هندسه در راز و رمزهای دینی

بررسی تطبیقی دایره به عنوان نماد دینی در تمدن‌های بین‌النهرین، ایران، آیین بودایی هند و چین

مقدمه:

در جهان باستان، اعتقادات دینی و اسطوره‌ای سر منشأ بسیاری حرکت‌های انسانی بود. درون و ذات هر پدیده‌ای که رخ می‌داد به نوعی به اسطوره و دین پیوند می‌خورد و هنر بهترین وسیله برای نمایش این تفکر دینی و اسطوره‌ای بود.

در هنر باستانی، برخی نقش‌ها و نمادها صرفا تصویر نبودند بلکه نماد یک عقیده و سمبل دینی بودند. از میان این نشانه‌های دینی می‌توان به دایره اشاره کرد. دایره در جهان باستان از جمله بین‌النهرین، ایران، مصر، هند و تمدن‌های بودایی مذهب نقش مهمی را به عنوان سمبل دینی به عهده گرفته است.

حضور دایره در ابتدا در ادیان خدا - خورشید، از بین‌النهرین شروع شد و به ایران رفت. دایره نماد خدای خورشید بود ولی بعدها به عنوان نماد دینی و عقیدتی به مصر و چین و هند و... رفت و نقش‌های متعددی به خود گرفت.

دایره و مرکز از جمله رمزهای اساسی محسوب می‌شوند. درخت زندگی و مار، در زمانی اساطیری و در بهشت روی زمین که مستدیر توصیف شده، نشانه‌ها و نگاهبانان مرکز بودند. در غالب تمدن‌ها، ابدیت به شکل دایره و چرخ و اروبوروس، ماری که دمش را گاز گرفته تصویر می‌شود. شکل مدور نمودار یکی از مهم‌ترین جهات زندگی یعنی وحدت و کلیت و شکفتگی و کمال است. انسان غالبا در درون دایره‌ای که نشانگر تناسبات پیکر است تصویر شده است. در بسیاری سنن، به این شکل بسته که انسان را در برگرفته؛ محافظت می‌کند، کار ویژه‌ای جادویی منسوب شده است.(مونیک دوبوکور،1376،ص77(

در تمامی ادیان و اساطیری که خورشید نقش مهمی در آن‌ها ایفا می‌کند شکل خورشید به تدریج تبدیل به دایره شده و به عنوان نماد خورشید در هنرهای دینی آنان مطرح شده است.«خورشید غالبا در مرکز کیهان تصویر شده است و نشانه‌ی عقل عالم به شمار رفته است آن چنان که قلب آدمی مقر بعضی قوای وی محسوب می‌شود. خورشید به عنوان قلب جهان و چشم عالم، گاه در مرکز چرخ فلک البروج می‌درخشد و نیز یکی از صور درخت جهان است که در این نقش پرتوهایش درخت زندگی به شمار می‌روند(مونیک دوبوکور،1376، ص86)

در این تحقیق به بررسی تطبیقی دایره در اعتقادات مذهبی بین‌النهرین، ایران، هند و نیز جهان بودایی مانند چین پرداخته می‌شود، به اهمیت دایره در هنر مذهبی جهان باستان توجه شود.دایره در هنر بین‌النهرین و ایران

در تمدن بین‌النهرین، آشور( آسور) خدای بزرگ و محافظ کشور آشور است. قرص بالدار او را احاطه کرده است و کمانی بر ضد دشمنان دارد. وی حامی جنگ و سپاه کشور خود است.(جیمز هال، ص327)در کهن‌ترین تصاویر خورشید- خدایان، هاله‌ی تقدس ظاهر می‌شود که به شکل قرص است. هاله یا به صورت قرص ساده یا پرتوهای نوری در می‌آید که از سر آن‌ها ساطع است.(جیمز هال، ص221)

دایره و چرخ همواره بر یکدیگر دلالت کرده‌اند و همراه هم بوده و گاه به یکدیگر تبدیل شده‌اند. اولین چرخ‌هایی که در تاریخ نشانی از آن‌ها یافت شده چرخ‌های ارابه ای‌ است مخصوص حمل اموات که کاتبی سومری در 3500 ق.م آن را تصویر کرده است.(مونیک دوبوکور،1376ص87)صلیب با چهار بازوی مساوی – که ابتدا دایره بود و- درون یک دایره محاط شده است، چهار جهت اصلی آن در بین‌النهرین نماد چهار جهت اصلی طبیعت و بادهای باران زاست که نماد خدایان آسمان، آب و هوا است و نیز نماد شمش Shamash و آنو Anu خدای آسمان است(جیمز هال، ص205)

صلیب با بازوی مساوی نماد خدای آسمان بین النهرین

دایره نماد شمش خدای خورشید بین‌النهرین است. دایره‌ای به صورت ستاره چهار پر با چهار شعله یا پرتو که درون یک دایره واقع شده‌اند.(جیمز هال، ص205)

دایره نماد خدای خورشید شمش

شاه بابل در حال قربانی کردن برای الهه خورشید

مار به منزله علامتی از مدار ماه که به صورت دایره‌ای چنبر زده است. از نمادهای کیهانی بین النهرین

یکی دیگر از نمادها و سمبل‌ها که بر دایره دلالت می‌کند، گردونه تندروی است که با اسب کشیده می‌شود؛ متعلق به مهاجمان آریایی که در پیروزی نظامی آن‌ها جنبه‌ای قاطع داشت و بعدها در قصر آشور بانیپال دوم ظاهر شد. گردونه نظامی نماد پیروزی و  اسب نماد نیروی خورشید بود. گردونه نیز وسیله انتقال بسیاری از خورشید- خدایان مانند ایشتار الهه جنگ بین‌النهرین که همواره سوار بر گردونه به تصویر در آمده است.)جیمز هال 180(

چرخ گردونه در بین النهرین که کاملا بر دایره دلالت می کند

همچنین در بین‌النهرین نمادهای دیگری ظاهر شده که کاملا دایره‌ای شکل است و آن گروهی از خدایان(هفت عدد) بین‌النهرین بدون نام که برای اولین بار به روی مهرهای استوانه‌ای شکل بابل



خرید و دانلود دانلود مقاله هندسه در راز و رمزهای دینی


راز ختم نبوت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

راز ختم نبوت

ظهور دین اسلام ، با اعلام جاودانگی آن و پایان یافتن دفتر نبوت توام‏ بوده است . مسلمانان همواره ختم نبوت را امر واقع شده تلقی کرده‏اند . هیچ گاه برای آنها این مساله مطرح نبوده که پس از حضرت محمد (ص) پیغمبر دیگری خواهد آمد یا نه ؟ چه ، قرآن کریم با صراحت ، پایان یافتن‏ نبوت را اعلام و پیغمبر بارها آن را تکرار کرده است . در میان مسلمین‏ اندیشه ظهور پیغمبر دیگر ، مانند انکار یگانگی خدا یا انکار قیامت ، با ایمان به اسلام همواره ناسازگار شناخته شده است . تلاش و کوششی که در میان دانشمندان اسلامی در این زمینه به عمل آمده‏ است ، تنها در این جهت بوده که می‏خواسته‏اند به عمق این اندیشه پی ببرند و راز ختم نبوت را کشف کنند . وارد بحث ماهیت وحی و نبوت نمی‏شویم . قدر مسلم این است که وحی ، تلقی و دریافت راهنمایی است از راه اتصال ضمیر به غیبت و ملکوت . نبی ، وسیله ارتباطی است میان سایر انسانها و جهان‏ دیگر و در حقیقت پلی است میان جهان انسانها و جهان غیب . نبوت از جنبه شخصی و فردی ، مظهر گسترش و رقاء شخصیت روحانی یک فرد انسان است و از جنبه عمومی ، پیام الهی است برای انسانها به منظور رهبری آنها که به وسیله یک فرد به دیگران ابلاغ می‏گردد . همین جاست که اندیشه ختم نبوت ، ما را با پرسشهایی مواجه می‏کند ، که‏ : آیا ختم نبوت و عدم ظهور نبی دیگر بعد از خاتم النبیین به معنی کاهش‏ استعدادهای معنوی و تنزل بشریت در جنبه های روحانی است ؟ آیا مادر روزگار از زادن فرزندانی ملکوتی صفات که بتوانند با غیب و ملکوت پیوند داشته باشند ناتوان شده است و اعلام ختم نبوت به معنی اعلام نازا شدن‏ طبیعت نسبت به چنان فرزندانی است ؟ بعلاوه ، نبوت معلول نیازمندی بشر به پیام الهی است و در گذشته طبق‏ مقتضیات دوره‏ها و زمانها این پیام تجدید شده است . ظهور پیاپی پیامبران‏ ، تجدید دائمی شرایع ، نسخهای مداوم کتب آسمانی همه بدان علت است که‏ نیازمندیهای بشر دوره به دوره تغییر می‏کرده است و بشر در هر دوره‏ای‏ نیازمند پیام نوین و پیام‏آور نوینی بوده است . با این حال ، چگونه‏ می‏توان فرض کرد که با اعلام ختم نبوت این رابطه یکباره بریده شود و پلی‏ که جهان انسان را به جهان غیبت متصل می‏کند یکسره خراب گردد و دیگر پیامی به بشر نرسد و بشریت بلاتکلیف گذاشته شود ؟ از اینها همه گذشته ، چنانکه می‏دانیم در فاصله میان 8

پیامبران صاحب شریعت مانند نوح و ابراهیم و موسی و عیسی یک سلسله‏ پیامبران دیگر ظهور کرده‏اند که مبلغ و مروج شریعت پیشین بوده‏اند . هزاران نبی بعد از نوح آمده‏اند که مبلغ و مروج شریعت نوحی بوده‏اند ، همچنین بعد از ابراهیم و غیره . فرضا انقطاع نبوت تشریعی را بپذیریم و بگوییم با شریعت اسلام شرایع ختم شد ، چرا نبوتهای تبلیغی بعد از اسلام‏ قطع شد ؟ چرا اینهمه پیامبر بعد از هر شریعتی ظهور کردند و آنها را تبلیغ‏ و ترویج و نگهبانی کردند ، اما بعد از اسلام حتی یک پیامبر اینچنین نیز ظهور نکرد ؟ اینهاست پرسشهایی که از اندیشه ختم نبوت ناشی می‏شود . اسلام که خود عرضه کننده این اندیشه است پاسخ این پرسشها را داده است‏ . اسلام اندیشه ختم نبوت را آنچنان طرح و ترسیم کرده است که نه تنها ابهام و تردیدی باقی نمی‏گذارد ، بلکه آن را به صورت یک فلسفه بزرگ در می‏آورد . از نظر اسلام ، اندیشه ختم نبوت نه نشانه تنزل بشریت و کاهش‏ استعداد بشری و نازا شدن مادر روزگار است و نه دلیل بی‏نیازی بشر از پیام‏ الهی است و نه با پاسخگویی به نیازمندیهای متغیر بشر در دوره‏ها و زمانهای مختلف ناسازگار است ، بلکه علت و فلسفه دیگری دارد . قبل از هر چیز لازم است با سیمای ختم نبوت آنچنانکه اسلام ترسیم کرده‏ است آشنا بشویم و آن را بررسی کنیم ، سپس پاسخ پرسشهای خود را دریافت‏ داریم . در سوره احزاب آیه 40 چنین می‏خوانیم : « ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین » . 9

محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست ، همانا او فرستاده خدا و پایان‏ دهنده پیامبران است ( 1 ) . این آیه رسما حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را با عنوان " خاتم‏ النبیین " یاد کرده است . کلمه " خاتم " به حسب ساختمان لغوی خود در زبان عربی ، به معنی چیزی‏ است که به وسیله آن به چیزی پایان دهند . مهری که پس از بسته شدن نامه‏ بر روی آن می‏زدند به همین جهت " خاتم " نامیده می‏شد ، و چون معمولا بر روی نگین انگشتری ، نام یا شعار مخصوص خود را نقش می‏کردند و همان را بر روی نامه‏ها می‏زدند ، انگشتری را " خاتم " می‏نامیدند . در قرآن هر جا و به هر صورت ماده " ختم " استعمال شده است مفهوم‏ پایان دادن یا بستن را می‏دهد . مثلا در سوره یس آیه 65 چنین می‏خوانیم : « الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ». پاورقی : . 1 یکی از عادات عرب و بعضی از ملل دیگر " پسر خواندگی " بود و اسلام آن را منسوخ کرد . " پسر خوانده " در ارث و روابط خانوادگی‏ همانند پسر واقعی به شمار می‏رفت . رسول اکرم آزاد شده‏ای داشت به نام زیدبن حارثه که پسر خوانده آن حضرت‏ نیز به شمار می‏رفت . مردم طبق معمول انتظار داشتند که رسول اکرم با پسر خوانده خویش مانند پسر واقعی رفتار کند ، همچنانکه خود آنها می‏کردند . مفاد این آیه این است : محمد را پدر هیچ یک از مردان خود ( زید بن‏ حارثه یا شخص دیگر ) نخوانید ، او را فقط به عنوان فرستاده خدا و پایان‏ دهنده پیامبران بشناسید و بخوانید . 10

در این روز به دهانهای آنها مهر می‏زنیم و دستهاشان با ما سخن می‏گویند و پاهاشان بر آنچه به دست آورده‏اند گواهی می‏دهند . لحن آیه مورد بحث خود می‏رساند که قبل از نزول این آیه نیز پایان یافتن‏ نبوت به وسیله پیغمبر اسلام در میان مسلمین امری شناخته بوده است . مسلمانان همان طوری که محمد را " رسول الله " می‏دانستند ، " خاتم‏ النبیین " نیز می‏شناختند . این آیه فقط یادآوری می‏کند که او را با عنوان‏ پدر خوانده فلان شخص نخوانید ، او را با همان عنوان واقعی‏اش که رسول‏ الله و خاتم النبیین است بخوانید . این آیه فقط به جوهر و هسته مرکزی اندیشه ختم نبوت اشاره می‏کند و بر آن چیزی نمی‏افزاید . در سوره حجر آیه 9 چنین آمده است : « انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ». ما خود این کتاب را فرود آوردیم و هم البته خود نگهبان آن هستیم . در این آیه با قاطعیت کم نظیری از محفوظ ماندن قرآن از تحریف و تغییر و نابودی سخن رفته است . یکی از علل تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید تحریف و تبدیلهایی است‏ که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران رخ می‏داده است و به همین جهت آن‏ کتابها و تعلیمات ، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می‏داده‏اند . غالبا پیامبران احیا کننده سنن فراموش شده و اصلاح کننده تعلیمات تحریف‏ یافته پیشینیان خود بوده‏اند . 11

گذشته از انبیائی که صاحب کتاب و شریعت و قانون نبوده و تابع یک‏ پیغمبر صاحب کتاب و شریعت بوده‏اند ، مانند همه پیامبران بعد از ابراهیم تا زمان موسی و همه پیامبران بعد از موسی تا عیسی ، پیامبران‏ صاحب قانون و شریعت نیز بیشتر مقررات پیامبر پیشین را تایید می‏کرده‏اند . ظهور پیاپی پیامبران تنها معلول تغییر و تکامل شرایط زندگی و نیازمندی‏ بشر به پیام نوین و رهنمایی نوین نیست ، بیشتر معلول نابودیها و تحریف‏ و تبدیل‏های کتب و تعلیمات آسمانی بوده است . بشر چند هزار سال پیش نسبت به حفظ مواریث علمی و دینی ناتوان بوده‏ است ، و از او جز این انتظاری نمی‏توان داشت . آنگاه که بشر می‏رسد به‏ مرحله‏ای از تکامل که می‏تواند مواریث دینی خود را دست نخورده نگهداری‏ کند ، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبر جدید منتفی می‏گردد و شرط لازم ( نه شرط کافی ) جاوید ماندن یک دین ، موجود می‏شود . آیه فوق به منتفی شدن مهمترین علت تجدید نبوت و رسالت از تاریخ نزول‏ قرآن به بعد اشاره می‏کند ، و در حقیقت ، تحقق یکی از ارکان ختم نبوت را اعلام می‏دارد . چنانکه همه می‏دانیم در میان کتب آسمانی جهان تنها کتابی که درست و به‏ تمام و کمال دست نخورده باقی مانده قرآن است . بعلاوه ، مقادیر زیادی از سنت رسول به صورت قطعی و غیر قابل تردید در دست است که از گزند روزگار مصون مانده است . البته بعد توضیح خواهیم داد که وسیله الهی‏ محفوظ ماندن کتاب آسمانی مسلمین ، رشد و قابلیت بشر این دوره است که‏ دلیل بر نوعی بلوغ اجتماعی انسان این عهد است . 12

در حقیقت ، یکی از ارکان خاتمیت ، بلوغ اجتماعی بشر است به حدی که‏ می‏تواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود باشد و خود به نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن بپردازد . درباره این مطلب بعد بحث خواهیم‏ کرد . در سراسر قرآن اصرار عجیبی هست که دین ، از اول تا آخر جهان ، یکی‏ بیش نیست و همه پیامبران بشر را به یک دین دعوت کرده‏اند . در سوره‏ شوری آیه 13 چنین آمده است : « شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به‏ ابراهیم و موسی و عیسی ». خداوند برای شما دینی قرارداد که قبلا به نوح توصیه شده بود و اکنون بر تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی نیز توصیه کردیم . قرآن در همه جا نام این دین را که پیامبران از آدم تا خاتم مردم را بدان دعوت می‏کرده‏اند " اسلام " می‏نهد . مقصود این نیست که در همه‏ زمانها به این نام خوانده می‏شده است ، مقصود این است که دین دارای‏ حقیقت و ماهیتی است که بهترین معرف آن ، لفظ " اسلام " است . در سوره آل عمران ، آیه 67 درباره ابراهیم می‏گوید : « ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما » . ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی ، حق جو و مسلم بود . و در سوره بقره آیه 132 درباره یعقوب و فرزندانش می‏گوید : 13

« و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون ». ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود چنین وصیت کردند : خداوند برای شما دین انتخاب کرده است ، پس با اسلام بمیرید . آیات قرآن در این



خرید و دانلود  راز ختم نبوت