لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
زن و رسانه ها
نویسنده: نوشین جاودان (شیراز)
آخرین مدرک تحصیلی: کارشناس حرفه و فن
سوابق تحقیقات تالیفاتی:
تأثیر توسعه تحقیق و پژوهش ر فرایند یاددهی – یادگیری (منتخب و ارائه در همایش کشوری ارومیه)
راههای افزایش کارایی مدیران (منتخب و ارائه همایش کشوری سنندج)
بیماری ایدز در استان فارس
تاریخچه پوشاک بانوان
معیارهای ارزشیابی از فعالیت های اقدام پژوهی (مجموعه مقالات هفته پژوهش آذر 1383)
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
زیبایی زن، صورت یا سیرت
حضور زن در رسانه ها به عنوان شخصیتی مستقل مطرح نمی شود بلکه چون مرد و جنس مذکر وجود دارد، او هم لاجرم وجود دارد و قابل حذف نیست.
حال حضور او چگونه و چرا قرار دارد جای صحبت دارد. زنانی می توانند در رسانه ها حضور یابند که از چهره زیبا و فریبنده و ترحم انگیز برخوردار باشند هر جا که از چهره زیبا برخوردار نیست، چهره ای ترحم انگیز از خود نشان می دهند که باز مورد توجه تماشاگر و بیننده عام قرار گیرد.
اما زمانی که از سیرت زیبا برخوردار باشد امری غیرطبیعی، روشنفکرانه و غیرواقعی است و این خود، گواه تأکید بر ادامه نگاه تحقیرآمیز به موفقیت زنان در عرصه اجتماعی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
زن و رسانه ها
نویسنده: نوشین جاودان (شیراز)
آخرین مدرک تحصیلی: کارشناس حرفه و فن
سوابق تحقیقات تالیفاتی:
تأثیر توسعه تحقیق و پژوهش ر فرایند یاددهی – یادگیری (منتخب و ارائه در همایش کشوری ارومیه)
راههای افزایش کارایی مدیران (منتخب و ارائه همایش کشوری سنندج)
بیماری ایدز در استان فارس
تاریخچه پوشاک بانوان
معیارهای ارزشیابی از فعالیت های اقدام پژوهی (مجموعه مقالات هفته پژوهش آذر 1383)
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
زیبایی زن، صورت یا سیرت
حضور زن در رسانه ها به عنوان شخصیتی مستقل مطرح نمی شود بلکه چون مرد و جنس مذکر وجود دارد، او هم لاجرم وجود دارد و قابل حذف نیست.
حال حضور او چگونه و چرا قرار دارد جای صحبت دارد. زنانی می توانند در رسانه ها حضور یابند که از چهره زیبا و فریبنده و ترحم انگیز برخوردار باشند هر جا که از چهره زیبا برخوردار نیست، چهره ای ترحم انگیز از خود نشان می دهند که باز مورد توجه تماشاگر و بیننده عام قرار گیرد.
اما زمانی که از سیرت زیبا برخوردار باشد امری غیرطبیعی، روشنفکرانه و غیرواقعی است و این خود، گواه تأکید بر ادامه نگاه تحقیرآمیز به موفقیت زنان در عرصه اجتماعی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
زن و رسانه ها
نویسنده: نوشین جاودان (شیراز)
آخرین مدرک تحصیلی: کارشناس حرفه و فن
سوابق تحقیقات تالیفاتی:
تأثیر توسعه تحقیق و پژوهش ر فرایند یاددهی – یادگیری (منتخب و ارائه در همایش کشوری ارومیه)
راههای افزایش کارایی مدیران (منتخب و ارائه همایش کشوری سنندج)
بیماری ایدز در استان فارس
تاریخچه پوشاک بانوان
معیارهای ارزشیابی از فعالیت های اقدام پژوهی (مجموعه مقالات هفته پژوهش آذر 1383)
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
زیبایی زن، صورت یا سیرت
حضور زن در رسانه ها به عنوان شخصیتی مستقل مطرح نمی شود بلکه چون مرد و جنس مذکر وجود دارد، او هم لاجرم وجود دارد و قابل حذف نیست.
حال حضور او چگونه و چرا قرار دارد جای صحبت دارد. زنانی می توانند در رسانه ها حضور یابند که از چهره زیبا و فریبنده و ترحم انگیز برخوردار باشند هر جا که از چهره زیبا برخوردار نیست، چهره ای ترحم انگیز از خود نشان می دهند که باز مورد توجه تماشاگر و بیننده عام قرار گیرد.
اما زمانی که از سیرت زیبا برخوردار باشد امری غیرطبیعی، روشنفکرانه و غیرواقعی است و این خود، گواه تأکید بر ادامه نگاه تحقیرآمیز به موفقیت زنان در عرصه اجتماعی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
چکیده :
شماره تلفن اورژانس و پلیس در آمریکا911 است. و در فنلاند 112، طبق آماری که گرفته شده بیشتر مردم فنلاند وقتی خطری برایشان پیش می آید با شماره 911 تماس می گیرند. چرا؟
این تأثیر غیر قابل انکار سینما و شبکه های ماهواره ای آمریکایی است. دوایت آیزنهاور که بعد ها به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسید در سال 1940 گفته است «این افکار عمومی است که در جنگ پیروز می شود.»
رسانه ها درشکل دادن به تصورات مردم و هدایت افکارعمومی نقش تعیین کننده ای دارند. از اینرو قدرتهای سلطه جو برای تحقق اهداف امپریالیستی خود، به کارکرد مؤثر رسانه ها در جنگ و طرحریزی جنگ رسانه ای یا جنگ نرم توجهی جدی دارند.
رسانه ها می توانند حقایق را وارونه نمایش دهند، کتمان کنند، تحریف یا سانسور نمایند و یا با انعکاس برخی اخبار واقعی و غیر واقعی به تهییج و تحریک افکار عمومی بپردازند.
امروزه روشهای بسیار پیچیده ای در جنگ روانی، بوسیله رسانه ها بکارگرفته می شود و رسانه ها بعنوان جنگجویان جنگ سرد فرهنگی محسوب می شوند. سیطره و حاکمیت بلامنازع امپریالیسم رسانه ای امکان فوق العاده ای را برای تحقق آمال و امیال کانونهای قدرت فراهم ساخته است. شناخت امکانات، شیوه ها، روشها و فضای رسانه ای حاکم بر جهان، برای سیاستگذاران فرهنگی و دفاعی کشور، امری ضروری بنظر می رسد. نوشته حاضر نگاهی است کوتاه به بخشی از مسائل پیرامون جنگ رسانه ای، با تأکید بر لزوم تأملات گسترده تر در این خصوص.
مقدمه
در سپیده دم 3 فوریه 1943، یک میلیون آلمانی از رادیوی رژیم نازی آلمان این خبر را شنیدند، «زیر پرچم صلیب شکسته، برافراشته بر فراز ویرانه های شهر استالینگراد، آخرین نبرد صورت گرفت. امرای ارتش، افسران، درجه داران و سربازان شانه به شانه ایستادند و تا آخرین نفس جنگیدند. آنان بی هدف قربانی نشدند، آنان جان باختند تا آلمان زنده بماند». این گزارش یک دروغ آشکار بود؛ واقعیت این بود که ارتش ششم آلمان نازی، تاب مقاومت در برابر قدرت برتر لشکریان شوروی را نیاورد و تسلیم شد. این رویداد هیتلر راخشمگین ساخت و به فرمان او، این حقیقت کتمان شد. (ضِیایی پرور، ص161)
بنابه تعبیر هیرام جانسون( Hiram Johnson)، سناتور آمریکایی«هنگامی که جنگ آغاز می شود، حقیقت اولین قربانی است» (ضِیایی پرور، ص13 ) جنگ و اراده برای دست یازیدن به قدرت بیشتر، همواره با چالشهایی همچون مواجه با افکار عمومی، روحیات سربازان خودی و دشمن، فریب و گمراه ساختن افکار و اذهان مردم و دشمنان و بهره جویی از فنون جنگ روانی مواجه بوده است.
«احتمالاً هر جنگ حداقل در دو زمینه رخ می دهد: میدان نبرد و اذهان عمومی مردم»(ضیایی پرور، ص14)در هر دو جبهه فرماندهانی که قادر به بهره گیری از ابزار کنترل و مدیریت انگاره های ذهنی باشند، می توانند دشمن را بفریبند و نیروهای خودی را در جبهه دفاع از اهداف خود سازماندهی نمایند.
استفاده از عوامل مؤثر بر افکار عمومی اگر چه از دیر باز ملازمت قطعی با جنگها و لشکرکشی ها داشته و مدافعان نیز از آن بهره جسته اند، اماامروزه گستره وسیع منازعات روانی، این عرصه را تبدیل به یک میدان و جبهه ای از جنگ ساخته و فراتر از بهره گیری از ابزار رسانه ای، جنگ و منازعه ای تمام عیار را در عرصه رسانه ها به راه انداخته است.
جنگ نرم نوع جدیدی از جنگهاست که در حوزه رسانه ها اتفاق می افتد.
تعریف جنگ رسانه ای (Media War) « استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها(اعم از مطبوعات، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع از منافع ملی است.»جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های«جنگ نرم» Soft Ware و«جنگ های جدید بین المللی» است.»(ضیایی پرور، ص11)
جنگ و رسانه ها یا جنگ در رسانه ها، هر کدام که موضوع بررسی مقاله حاضر تلقی شود، ارتباطی مستقیم با موضوع افکار عمومی و انگاره های ذهنی گروه هدف دارد. جنگ رسانه ای یا جنگ رسانه ها، موضوعات وعناوین مختلفی راشامل می شود که در این مجال به طرح چند موضوع مهم بسنده می کنیم.
جنگ، رسانه ها و افکار عمومی
هنگامی که ژاک نکر(Jacques Necker)وزیر امور مالی لویی شانزدهم برای اولین با اصطلاح افکار عمومی را بکار برد تصور نمی رفت که افکار عمومی تا بدین حد در شکل گیری، تداوم و توفیقات جنگ مؤثر و مورد توجه باشد. وقتی سیمور هرش(Seymour Hersh) در سال 1968، گزارشی از یک قتل عام غیر نظامیان ویتنامی را انتشار داد، افکار عمومی بسرعت در برابر جنگ جبهه گرفتند. (w. w. wdwelle. de/Persian)
در سال 1972 تصاویر تکان دهنده، و معروف یک دختر برهنه و گریان ویتنامی که از بمب های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
رسانه ها و مطبوعات و نقش آنها در اجتماع
گوناگونی مطبوعات و گسترش انتشار نشریات متنوع و متفاوت و به طور کلی جایگاه شایستهء رسانه ها در تنویر افکار و ایجاد فضای مناسب برای گفت و گو و برخورد سالم و سازندهء نظرات و همچنین اهمیتی که رسانه های گروهی در ارتقاء سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گُمان یکی از مهمترین عوامل توسعهء فرهنگی و از نشانه های پویایی و تحرک هر جامعه است. بدیهی است که توسعهء فرهنگی – به معنای گستردهء آن که در برگیرندهء گشایش و گسترش گفت و گو های فلسفی و فرهنگی و ادبی و هنری است – نه تنها عامل اصلی رشد خودآگاهی جمعی، بلکه زمینه ساز توسعهء سیاسی و اقتصادی و پیشرفت علوم و در واقع نخستین پیش شرط حل بنیادی مسایل و رفع مشکلات فراگیر جامعه است. البته این همه زمانی میسر و محقق می گردد که از یک سو صاحبان قدرت و دولت، با قانون گرایی و قانون گذاری و سعه صدر به رسانه های گوناگون و نقش آنان در جامعه بنگرند و به ویژه، رسانه های گروهی را به عنوان رکنی اساسی در جامعه باور کنند و به رسمیت بشناسند. از سوی دیگر اما ارباب جراید و اهالی قلم نیز باید که به رسالت فرهنگی و مسئولیت خود در اطلاع رسانی درست و ترویج تفاهم و تبلیغ و تقویت حس همبستگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز آگاه باشند و جداً از هتک حرمت اشخاص و دروغ پردازی و شایعه پراکنی، و از همه مهمتر، از تبلیغ خشونت بپرهیزند و در جهت تثبیت پایه های نظام اسلامی و حکومت مردمی و دولت خدمتگذار تلاش نمایند .
این هشدار بی شک در وهلهء اول متوجه رسانه های تصویری فراگیر (صدا و سیما و سینما) و روزنامه ها و نشریه های سرتاسری و با نفوذ است که تأثیر آنی و گستردهء خبرها و گزارش ها و تجزیه و تحلیل ها و پیام های آنان قابل کتمان نیست؛ تأثیری که بنا بر احساس مسئولیت، می تواند سودمند و سازنده باشد و در صورت بی مسئولیتی گردانندگان آن، لاجرم مضّر و مخرّب خواهد بود.
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها اطلاع رسانی از وقایع است که در محیط اجتماعی واقع می شود. پیشرفت بهت انگیز وسائل ارتباط جمعی درقرن حاضر جهان را به دهکده کوچکی تبدیل کرده است که انسان ها امکان اطلاع یابی از همه وقایع و حوادث جهان را به طور سریع و جامع دارند. در عصر ارتباطات هیچ حادثه ای هر چند در دورترین مناطق جهانی باشد- منحصر به یک منطقه جغرافیایی نیست و از این رو سه ویژگی ، فرا زمانی، فرا مکانی و سرعت فوق العاده از خصیصه های وسائل ارتباط جمعی است. امروزه تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها در رسانه ها رسوخ کرده و از خصوصی ترین رفتار انسان ها تا بزرگترین تغییرات نهادهای اجتماعی وساختارهای فرهنگی و سیاسی از طریق رسانه ها ارائه می شود.
- رسانه های جمعی اعم از روزنامه ها، مجلات، رادیو و تلویزیون، گاه از انحرافات اجتماعی، نظیر تجاوز، خشونت، قتل و...پرده برمی دارند و با اطلاع رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه، در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش مؤثری ایفا می کنند.
- وسائل ارتباط جمعی می توانند با بهره گیری از شگردهای تبلیغی و آفرینش های هنری، نفرت و زشتی تزلزل باورها و ارزش های ملی و دینی را به مخاطبان خود القا کنند. بر این اساس، یکی از وظایف و کارکردهای مهم رسانه ها ، آگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی است.
- کارگزاران رسانه های جمعی می بایست با حساسیت ویژه ای، از ارزش های عام و هنجارهای نهادینه شده اجتماعی پاسداری نمایند و برای تحقق عینی آن با سیر نهادهای فرهنگی هماهنگی کرده و تمام امکانات را برای حفظ کرامت انسانی بکار گیرند.
طبیعی است، هر گاه که ارزش ها و باورهای جامعه مصون بماند، وفاق و همبستگی اجتماعی بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا ارزش ها و باورها از مهم ترین عوامل همبستگی اجتماعی کنش گران اجتماعی محسوب می شوند و چنانچه هر روز، به بهانه ای خاص یکی از ارزش های عام به طور بی رحمانه از سوی خرده فرهنگ های کجرو مورد هجوم قرار گیرد، بنیان های وفاق و همبستگی اجتماعی تضعیف شده و جامعه تا هنگامه شکل گیری هنجارها و ارزش های نوین، آسیب های فراوانی خواهد دید.
- وسائل ارتباط جمعی می بایست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحیه قانون گرایی را ترویج نمایند و نشان دهند که به عنوان ایدئولوژی توجیه گرا برای عملکرد قدرتمندان و حاکمان عمل نمی کنند، بلکه تذکرات قانونی را به عنوان مبنای نظم اجتماعی مطرح می نمایند.
- رسانه های جمعی از طریق تبیین قانون و مقررات می کوشند تا رفتارهای افراد را در مسیر هنجارهای تعریف شده جامعه رهبری نمایند و به افراد بیاموزند که هر گاه فرد رفتارهای خود را بر اساس هنجارها و قواعد اجتماعی تنظیم نماید، از طرف جامعه پاداش داده می شود؛ بالطبع کنش گران اجتماعی نیز در می یابند برای رسیدن به خواسته های خود می بایست به رفتارها و هنجارهایی روی بیاورند که قانون معین کرده است. رویه