لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشگاه جامع علمی کاربردی
شرکت صنعتی کوشا واحد تهران
کاردانی کنترل صنعتی:
درس کارآفرینی و پروژه
موضوع:
نقش سرپرست در روابط کار
استاد:
دکتر سیدی
دانشجو:
علی تاجیک اسماعیلی
شماره دانشجویی : 8312442506
زمستان 1385
فهرست موضوعات
چرا کارگران به اتحادیههای کارگری ملحق میشوند؟ 2
اقدام شما نسبت به یک اتحادیه موجود چیست؟ 3
2ـ قانون مدیریت ـ کارگر 5
کارگاه اتحادیه، کارگاه بسته ـ این در چه مورد است؟ 9
قانون حق کارگر چیست؟ 9
آیا قوانین دیگری از کار وجود دارد که یک سرپرست باید آگاهی داشته باشد؟ 10
هدف از قانون1959چیست؟ 12
3ـ وامدهی جمعی 14
چانه زدن ( داد و ستد) دستهجمعی شامل چه چیزی است؟ 16
آیا چانه زنی دستهجمعی با امضاء کردن مذاکرات قرارداد خاتمه مییابد؟ 17
چگونه کار نظارت هر روزه سرپرست بر روی مذاکرات قرارداد تأثیر میگذارد؟ 18
چرا اقتدار سرپرست در روابط کار مطابق با سازمان استخدامی، تغییر میکند؟ 19
میزان اقتدار نظارتی یک کارگاه اتحادیه چقدر است؟ 22
رابطه دوستانه سرپرست با یک مباشر کارگاه چگونه باید باشد؟ 22
آیا یک روش تنظیم شکایت استاندارد توسط قانون وجود دارد؟ 25
چرا گاهی اوقات سرپرستان قانون را نقض میکنند؟ 26
چرا شکایتها در مرحله اول به درستی مورد حکمیت قرار نمیگیرد؟ 26
عناوین تحقیق
1ـ مسئولیتهای عملی و قانونی سرپرست را در روابط مدیریت ـ کارگری بحث کنید.
2ـ ویژگیهای اصلی قوانین روابط مدیریت ـ کارگر را مطابق شرح در متن تعیین کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
استاد:
دانشجو:
درس: اصول سپرستی
زمستان86
پرورش مهارتهای سرپرستی
مدیران در تمامی سطوح سازمانی و در کلیة سازمانها وظیفة بنیادی طراحی و پویا نگهداشتن محیطی را بر عهده دارند که در آن ، افراد با همکاری همدیگر ، بتوانند مأموریت ها و هدفهای معنی را به اجرا درآورند .
اجرای این مهم ، نیاز به توانایی ها ، مهارتها و دانشهایی دارد . هدف از تهیه این جزوه تلاش به منظور اشنایی هر چه بیشتر اینجانب با اصول سرپرستی می باشد لذا با راهنمایی استاد ارجمند جناب آقای افشار تلاش گردیده تا با مفهوم رشد و رهبری از دیدگاه اسلام آشنا شده و بر اهمیت جلب همکاری روانها و حرکت درآوردن آنها به سوی هدفی مقدس و عالی تأکید گردد .
رشد و رهبری در اسلام
هنگامی که صحبت از جامعه است و اجتماع انسانی ، به دلیل ماهیت موجوی انسان که مخلوقی است جامعه زی ، مباحثی به میان می آید که به چگونگی ادارة اجتماع انسانی مربوط می شود . اسلام دینی است جاودانی و فراگیر و برای همة شئون زندگی مردم ، در مورد رهبری و مسئولیت هایش سرشار از ایات و احادیث است و سیره زندگی پیامبر (ص) و معصومین (ع) نیز خود ،نمونه هایی (الگوهایی) در این زمینه خواهند بود . اسلام همة توجه خود را به رهبران معطوف ننموده ، بلکه فرد فرد مسلمانان را نیز مسئول می داند و با این نگرش وسیع و عمیق ، نه گرفتار اصالت فرد شده ونه اصالت اجتماع ، بلکه به هر دو وجه امعان نظر داشته است ولی مسئولیت رهبران را بیش از شهروندان می داند . روایتی از پیامبران (ص) نقل شده که فرمودند : « دو گروه هستند که هر گاه صالح باشند ، امت نیز صالح خواهد بود و اگر فاسد شوند ، امت فاسد خواهد شد و آن دو گروه علما و امیران جامعه اند . » از این روایط چنین استنباط می شود که مسئولیت کسانی که رهبری فکری مردم را به عهده دارند (علما و دانشمندان ) و نیز افرادی که مسئولیت های نظام ، اعم از اجرایی و غیر آن را پذیرا شده اند ، بسیار سنگین و در چگونگی ادارة جامعه و حتی روش زندگی مردم تعیین کننده است .
شاید این سوال پیش بیاید که در اسلام چرا ، هم «افراد» مسئول هستند و هم «گردانندگاه حکومت»؟ در پاسخ باید خلقت انسان را یاد آور شد که گونه ای است که «اختیار و اراده» از خصوصیات بارز او و یکی از شاخه های تعیین کنندة تفاوت این مخلوق برتر عالم خلقت و حیوانات خواهد بود . بنابراین خداوند آفریننده ، با افزایش چنین موجودی هرگز او را عبث نیافریده و او را رها نکرده تا از این خصلت خود ، یعن اختیار اراده ، هر طور که مایل است استفاده کند . در مقابل از او مسئولیت خواسته است ، مسئولیت در قبال خود و مسئولیت در قبال جامعه که در آن زندگی می کند و حتی جامعه جهانی . در اسلام هیچ کس حق ندارد حتی به خودش ضرر بزند . مسئولیت تا به این حد است و اینچنین ، اختیار او مهار و در مسیر بهبود ، رشد و تکامل جهت دار شده است . خداوند برای این صیرورت و این شدن و به سوی تعالی رفتن ، مجموعه دستورهایی را در کتابی جاودانی به نام قرآن بر مردم عرضه نموده و خود می فرماید : «ولیکن افرادی ربانی باشید به واسطه آنکه کتاب خدا را پیوسته آموزش می دهید و به واسطه آنکه پیوسته انس و رجوع دایمی به قرآن دارید . » (آیه 79 ، سوره آل عمران) خداوند با بیان این آیه به مسلمانان می فرماید که به این کتاب باید همچون یک کتاب درسی نگاه کرد . باید از آن چیز یاد گرفت و آن را آموزش داد و از طریق انس دایمی با ان ، به انسانهایی ربانی – کمال یافته در روح و روان شخصیت – تبدیل شد .
اسلام با وجود همة تأکیدها برفرد و مسئولیت های او ، مدیران نظام اسلامی را نیز مسئول ایجاد جامعه ای می داند که در آن زمینه های رشد شعور و آگاهی مردم فراهم باشد . در چنین فضایی مردم بصیرت و بهره گیری از خرد ، اختیار و اراده خویش ، در جهت بهبود و رفاه مادی و معنوی خود استفاده خواهند برد . در قرآن کریم چنین آمده :
خداوند آگاه و بصیر است . (آیه 1 ، سوره مجادله)
نظام طبیعت بر اساس آگاهی خلق شده و بر همین اساس نیز اداره می گردد (آیه 41،سوره نور)
قرآن و سایر کتابهای آسمانی بر اساس تنظیم شده اند که بصیرت آور و آگاه کننده اند . (آیه 104 ، سوره انعام )
بصیرت و آگاهی ، از صفات بارز انسانی و جدا کنندة او از حیوان است .
تأمل در ایم واقعیات ، مسئولیت افراد را در جهت رشد و تکامل فردی و همچنین مسئولیتهای رهبری و مدیریت ، در ایجاد جامعه ای آگاه و بصیر مشخص می سازد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
استاد:
دانشجو:
درس: اصول سپرستی
زمستان86
پرورش مهارتهای سرپرستی
مدیران در تمامی سطوح سازمانی و در کلیة سازمانها وظیفة بنیادی طراحی و پویا نگهداشتن محیطی را بر عهده دارند که در آن ، افراد با همکاری همدیگر ، بتوانند مأموریت ها و هدفهای معنی را به اجرا درآورند .
اجرای این مهم ، نیاز به توانایی ها ، مهارتها و دانشهایی دارد . هدف از تهیه این جزوه تلاش به منظور اشنایی هر چه بیشتر اینجانب با اصول سرپرستی می باشد لذا با راهنمایی استاد ارجمند جناب آقای افشار تلاش گردیده تا با مفهوم رشد و رهبری از دیدگاه اسلام آشنا شده و بر اهمیت جلب همکاری روانها و حرکت درآوردن آنها به سوی هدفی مقدس و عالی تأکید گردد .
رشد و رهبری در اسلام
هنگامی که صحبت از جامعه است و اجتماع انسانی ، به دلیل ماهیت موجوی انسان که مخلوقی است جامعه زی ، مباحثی به میان می آید که به چگونگی ادارة اجتماع انسانی مربوط می شود . اسلام دینی است جاودانی و فراگیر و برای همة شئون زندگی مردم ، در مورد رهبری و مسئولیت هایش سرشار از ایات و احادیث است و سیره زندگی پیامبر (ص) و معصومین (ع) نیز خود ،نمونه هایی (الگوهایی) در این زمینه خواهند بود . اسلام همة توجه خود را به رهبران معطوف ننموده ، بلکه فرد فرد مسلمانان را نیز مسئول می داند و با این نگرش وسیع و عمیق ، نه گرفتار اصالت فرد شده ونه اصالت اجتماع ، بلکه به هر دو وجه امعان نظر داشته است ولی مسئولیت رهبران را بیش از شهروندان می داند . روایتی از پیامبران (ص) نقل شده که فرمودند : « دو گروه هستند که هر گاه صالح باشند ، امت نیز صالح خواهد بود و اگر فاسد شوند ، امت فاسد خواهد شد و آن دو گروه علما و امیران جامعه اند . » از این روایط چنین استنباط می شود که مسئولیت کسانی که رهبری فکری مردم را به عهده دارند (علما و دانشمندان ) و نیز افرادی که مسئولیت های نظام ، اعم از اجرایی و غیر آن را پذیرا شده اند ، بسیار سنگین و در چگونگی ادارة جامعه و حتی روش زندگی مردم تعیین کننده است .
شاید این سوال پیش بیاید که در اسلام چرا ، هم «افراد» مسئول هستند و هم «گردانندگاه حکومت»؟ در پاسخ باید خلقت انسان را یاد آور شد که گونه ای است که «اختیار و اراده» از خصوصیات بارز او و یکی از شاخه های تعیین کنندة تفاوت این مخلوق برتر عالم خلقت و حیوانات خواهد بود . بنابراین خداوند آفریننده ، با افزایش چنین موجودی هرگز او را عبث نیافریده و او را رها نکرده تا از این خصلت خود ، یعن اختیار اراده ، هر طور که مایل است استفاده کند . در مقابل از او مسئولیت خواسته است ، مسئولیت در قبال خود و مسئولیت در قبال جامعه که در آن زندگی می کند و حتی جامعه جهانی . در اسلام هیچ کس حق ندارد حتی به خودش ضرر بزند . مسئولیت تا به این حد است و اینچنین ، اختیار او مهار و در مسیر بهبود ، رشد و تکامل جهت دار شده است . خداوند برای این صیرورت و این شدن و به سوی تعالی رفتن ، مجموعه دستورهایی را در کتابی جاودانی به نام قرآن بر مردم عرضه نموده و خود می فرماید : «ولیکن افرادی ربانی باشید به واسطه آنکه کتاب خدا را پیوسته آموزش می دهید و به واسطه آنکه پیوسته انس و رجوع دایمی به قرآن دارید . » (آیه 79 ، سوره آل عمران) خداوند با بیان این آیه به مسلمانان می فرماید که به این کتاب باید همچون یک کتاب درسی نگاه کرد . باید از آن چیز یاد گرفت و آن را آموزش داد و از طریق انس دایمی با ان ، به انسانهایی ربانی – کمال یافته در روح و روان شخصیت – تبدیل شد .
اسلام با وجود همة تأکیدها برفرد و مسئولیت های او ، مدیران نظام اسلامی را نیز مسئول ایجاد جامعه ای می داند که در آن زمینه های رشد شعور و آگاهی مردم فراهم باشد . در چنین فضایی مردم بصیرت و بهره گیری از خرد ، اختیار و اراده خویش ، در جهت بهبود و رفاه مادی و معنوی خود استفاده خواهند برد . در قرآن کریم چنین آمده :
خداوند آگاه و بصیر است . (آیه 1 ، سوره مجادله)
نظام طبیعت بر اساس آگاهی خلق شده و بر همین اساس نیز اداره می گردد (آیه 41،سوره نور)
قرآن و سایر کتابهای آسمانی بر اساس تنظیم شده اند که بصیرت آور و آگاه کننده اند . (آیه 104 ، سوره انعام )
بصیرت و آگاهی ، از صفات بارز انسانی و جدا کنندة او از حیوان است .
تأمل در ایم واقعیات ، مسئولیت افراد را در جهت رشد و تکامل فردی و همچنین مسئولیتهای رهبری و مدیریت ، در ایجاد جامعه ای آگاه و بصیر مشخص می سازد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .docx :
فهرست
مقدمه.....................................................................................................................2
شیوه برخورد جامعه با نوجوان.............................................................................3
نظر اسلام درباره ى روابط دختر و پسر...............................................................4
برخى از جنبه هاى منفى دوستى هاى افراطى...................................................8
تاثیر روابط نامشروع............................................................................................9
پیامدهاى منفى روابط نامشروع در بین جوانان.................................................9
نتیجه گیری.......................................................................................................10
منابع..................................................................................................................11
مقدمه:
دوستى و روابط در دوره ى نوجوانى و جوانى از اهمیت ویژه اى برخوردار بوده، امکان آسیب پذیرى آن نیز در این دوره بیش از هر زمان دیگرى است; زیرا با بیدار شدن غریزه ى جنسى در دوره ى نوجوانى و جوانى، توجه به مسائل عاطفى و جذابیت هاى ظاهرى جنس مخالف بیش تر مى شود. این گرایش در پیدایش دوستى ها و روابط دختر و پسر تأثیر به سزایى دارد و گاه چنان فرد را تحت تأثیر قرار مى دهد که تمامى ارزش ها و هنجارهاى اخلاقى و اجتماعى را زیر پا گذاشته، در دوستى ها و روابط با جنس مخالف هیچ حدّ و مرزى قایل نمى شود.در حال حاضر مسئله ى ارتباط دختر و پسر یکى از معضلات اصلى جامعه ى ماست و اگر بینش و گرایش جوانان در این زمینه اصلاح نشود، پیامدهاى منفى بسیارى را به دنبال خواهد داشت.
در این بخش به پاره اى از مهم ترین پرسش ها در این زمینه پاسخ مى دهیم.
عامل مهم در ایجاد اختلال در روابط بین دو جنس_ در جامعه ما _ می تواند ناشی از فقدان آموزش صحیح در مورد محرم و نامحرم باشد. خانواده ها معمولا در این زمینه برنامه منظمی ندارند. بسیاری از خانواده ها اختلاط بین بعضی اعضای فامیل را که با یکدیگر نامحرم هستند، مجاز می دانند. روابط صمیمانه بین دخترعمو و پسرعمو، دخترعمه و پسردائی و بالعکس و حتی وجود روابط صمیمانه، در مورد افراد دورتر در فامیل، و نیز مراعات نکردن حجاب در مقابل چنین افرادی نشانگر این است که حدود شرعی مناسب، نه تنها به فرزندان آموزش داده نمی شود، بلکه برخی از پدران و مادران نیز در مراعات آنها سهل انگاری و ساده اندیشی می کنند.
آموزش این حدود و مراعات آنها نه تنها نشانه عقب ماندگی و یا محدود سازی فرزندان نیست، بلکه خود نشانگر دقت و توجه یک خانواده به حدود رفتار اجتماعی است.
هر قدر فرهنگ یک خانواده بالاتر باشد، به جزئیات و دقایق زندگی و از آن جمله دقایق در مورد روابط اجتماعی با دیگران توجه بیشتری می کند.
برای مثال خانواده هایی که به لحاظ فرهنگی در سطح پایینی قرار دارند، حتی در مورد مراعات بهداشت فردی، از جمله صابون زدن دست و یا مسواک کردن دندان از خود بی تفاوتی نشان می دهند، این بی تفاوتی نشانه رشد و یا تعالی آنان نیست، بلکه نشانه پایین بودن سطح فکر و فرهنگ آنان است. مراعات جزییات و دقایق در روابط اجتماعی از این قاعده مستشنا نیست. دختری که در برخورد با افراد نامحرم، از آن جمله پسرعمو، پسرعمه، پسردائی و امثال اینها پوشش خود را مراعات می کند و حجاب خود را نگاه می دارد و نیز رفتار متین و وزینی در مقابل آنها دارد، با این اعمال، سطح فکر و فرهنگ خود را نشان می دهد. به این ترتیب خانواده ها خود باید برنامه مشخصی در زمینه آموزش حدود رفتاری با افراد محرم و نامحرم، حلال و حرام به فرزندان خود، داشته باشند.
شیوه برخورد جامعه با نوجوان
سومین دسته از عواملی که در ایجاد برخوردهاو روابط نادرست، بین دختران و پسران در جامعه ی ما موثر است،می رسد که همان نحوه برخورد جامعه، یعنی مردم و اطرافیان نوجوان با مسائل آنان است.
هر یک از ما به مثابه عضوی از جامعه، نه تنها در مورد مسائل تربیتی خود و اعضای خانواده خویش و دانش آموزان باید حساس باشیم، بلکه در خصوص هر یک از اعضای جامعه خویش نیز، باید حساسیت لازم را داشته باشیم. اگر در مقابل رفتار نادرست دختر و یا پسری در جامعه ی خود، احساس ناخشنودی و یا ناخوش آیندی به ما دست نمی دهد ، باید در نحوه تفکر و اندیشه خویش، تجدید نظر کنیم. چنانچه انحراف دختر و یا پسری به این لحاظ که پدر و یا مادر او، در معرض بدنامی، رنج و عذاب قرار می گیرند، ما را خوشحال نماید، باید در سلامت شخصیتی خود در ارتباط با جامعه ی خویش تردید کنیم. شخصیت سالم اجتماعی و تربیتی اقتضا می کند که در مورد تمامی اعضای جامعه خویش حساس باشیم و مشکل آنان را مشکل خود تلقی و به گونه ای رفتار کنیم که وضع را برای اشاعه ی فساد، فحشا و هر گونه اختلال در روابط سالم اجتماعی، تغییر دهیم. به این لحاظ لازم است به نکات زیر توجه کنیم.
▪ نخست اینکه از جست وجو در امور دیگران اجتناب ورزیم و کمتر در پی یافتن مسائل خصوصی دیگران و تجسس در زندگی آنان باشیم.
▪ دوم آنکه از اشاعه مطالبی که در مورد دیگران می دانیم حتی المقدور اجتناب کنیم.
▪ سوم آنکه از شما تت و سرزنش نوجوان و خانواده وی، در چنین مواردی، دوری گزینیم.
مهم ترین عامل برای اینکه دختران و پسران مان در مواقعی که داشتن ارتباط اجتناب ناپذیر است ،بتوانند با مراعات حدود شرعی وعرفی جامعه ی مان ارتباط صحیحی با یکدیگر بر قرار کنند ، داشتن خانواده ای سالم ،شاد ،معتقد ، استوار ودر عین حال دوست با فرزند است . اگر خانواده سالم شود ،جامعه هم سالم می شود چرا که از مجموع همین خانواده هاست که جامعه شکل می گیرد. ولی در عین حال نمی توانیم فقط به خانواده ی خود اهمیت دهیم چون فرزندان ما روزی از خانه خارج شده وباید با دیگران به تنهایی ارتباط بر قرار کنند ،پس سرنوشت جامعه ی مان هم باید برایمان مهم بوده واز هیچ تلاشی در جهت کمک به دیگران به منظور داشتن زندگی سالم مضایقه نکنیم .
نظر اسلام درباره ى روابط دختر و پسر (صحبت کردن، دوستى هاى خیابانى، رابطه ى تلفنى) چیست؟
ابوالقاسم مقیمى حاجى
از آن جا که تعداد زیادى از افراد جامعه ى اسلامى ما را جوانان تشکیل مى دهند، دشمنان اسلام، با تهاجم فرهنگى و توطئه هاى گوناگون، جوانان را مورد هدف قرار داده اند تا بتوانند با سرگرم کردن ایشان به مسائل پوچ و بى اساس، نشاط و کارآمدى آنان را از بین ببرند و کشور را از این سرمایه هاى گران بها محروم نمایند.مسئله ى ارتباط دختر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول
روابط زناشویی
عاشق شدن ساده است، اما عاشق باقی ماندن به مراتب دشوارتر است، همة ما خواهان عشق پردوام هستیم. همة ما می خواهیم شاد زندگی کنیم. کسی نیست که به عمد عاشق بشود و برنامة جدایی را هم طراحی کند. اوا در عمل این اتفاق می افتد وقتی این اتفاق افتاد، آزار می دهد. در آمریکا از هر دو ازدواج یکی به طلاق می انجامد و از جمله زوجهایی که با هم می مانند درصد قابل ملاحظه ای از زندگی کردن با یکدیگر خشنود نیستند و اینها آمار خوشایندی نیست. پیامی دارند. می گویند اگر قصد ازدواج دارید بدانید که ممکن است ازدواجتان به شکست بینجامد. البته هیچ کس حاضر نیست در کاری که امکان 50 درصد شکست وجود دارد سرمایه گذاری بکند. با این حال اتفاقی است که می افتد. البته هیچ تضمینی قطعی وجود ندارد که ازدواجی صد در صد برای همیشه دوام بیاورد اما می توانید مهر و محبت میان خود و همسرتان را حفظ کنید.
بعضی ها به ظاهر زندگی زناشویی خوبی دارند اما در
واقع مهر و محبت از میانشان رخت بربسته است
بسیاری از زوج ها در کنار هم زندگی می کنند و حال آنکه مهر و عشق از میانشان رخته است. اینها منزوی ترین اشخاص هستند1.
راه حل های مختلف:
اغلب اشخاص نمی دانند که چگونه مسائل زناشویی خود را حل کنند و به همین دلیل روش های مختلفی را بر می گزینند در راه حل نخست مشکلات را ندیده می گیرند و دل به این می بندند که این مشکلات به خودی خود بر طرف شوند بعضی دیگر در مقام توجیه می گویند، رابطة زناشویی صد در صد بی عیب و نقص وجود خارجی ندارد. توقع بیشتر داشتن غیر واقع ؟ و بی توجهی به حقایق است. جمعی دیگر همة تقصیرها را به گردن همسرشان می اندازند و چه بسا با همسرشان متارکه می کنند و چون تن به ازدواج مجدد می دهند می بینند با همان مشکلات قبلی رو به رو می شوند
یکی از راه های برخورد با مسائل زناشویی این است
که تقصیر را به گردن همسرمان بیندازیم
بسیاری از ازدواج ها در مقطعی از زندگی مشترک خود به این نتیجه می رسند که همسرشان را دوست ندارند. در این میان دوستان ، بستگان و حتی روان شناسان به آنها می گویند:«بالغانه فکر کن. به واقعیت ها توجه داشته باش. عشق شاعرانه نمی تواند ادامه دار باشد.» اما این دوست نیست. بر خلاف باورهای رایج، عشق شاعرانه هم می تواند پر دوام باشد. شعله های عشق و مهر و محبت می تواند هم چنان سرکش باشد و بر روشنی آن افزوده گردد.1
باز آموزی درس مهر و عشق
اگر می خواهید در مقایسه با پدر و مادرتان زندگی زناشویی بهتری داشته باشید، اگر می خواهید مهر و عشق به زندگی شما حاکم شود، باید به خود زحمت بدهید و روی آن کار کنید. به خود بگویدید که باید در زمینة مهر و عشق آموزش بیشتری داشته باشید، بدانید که این تنها شما نیستید که به این آموزش احتیاج دارید. وقتی به اطراف خود نگاه می کنید، می بینید که افراد بسیار به این بازآموزی نیاز دارند. غرور را کنار بگذارید ، نیاز به صمیمیت بیشتر، قدردانی و مهر و عشق بیشتر را بپذیرید.
ساده ترین راه آموختن این است که وانمود کنید در این زمینه چیزی نمی دانید. در نقش یک مبتدی ظاهر شوید. غنا بخشیدن به زندگی زناشویی به نظر اسرار آمیز می رسد، به نظر می رسد که درک کردنش دشوار است، مگر اینکه روی آن تمرین کنید و به احاطة لازم برسید. غنی ساختن و سرشار نمودن زندگی زناشویی موضوعی فرا گرفتنی است.2
روابط سرشار
همة ما دانسته یا نادانسته برآنیم که زندگی زناشویی خود را غنا بیشتری ببخشیم. در پس زمینه ذهن همة اشخاص ، دوست داشتن و مورد مهر و عشق واقع شدن نهفته است. در پس هر انگیزه و هر رفتار ، میل مورد عشق و مهر واقع شدن ، میل به قدردانی و میل به سهیم شدن مهر و محبت خود با دیگران نهفته است.
صحبت کردن دربارة مهر و عشق و اینکه بگوییم همه در این زمینه قصد دارند کافی نیست. پس از ساله مشاوره با زوجهایی که در روابط خود با مشکل رو به رو بودند به این نتیجه می رسیم که در اغلب موارد تقصیری متوجه اشخاص نیست، بلکه در روشی که آنها برای سرشار شدن زندگی زناشویی شان استفاده می کردند اشکالاتی وجود دارد.
بسیاری از زوجها تصمیم می گیرند که روابط زناشویی خود را بهبود بخشند اما مأیوس می شوند. دلیل ناکامی آنها این است که از مهارت های ارتباطی مؤثر بی بهره و آنها را نیاموخته اند. هر چه می خواهند روابط خود را مستحکم تر کنند. ناموفق تر ظاهر می گردند. در نتیجه این مسائل نادیده انگاشته شده روی هم انباشته می شود.
برای ایجاد مهر و عشق در زندگی زناشویی نیازی به تغییر دادن خود نیست، نیازی به تغییر دادن دیگران نیست. در واقع این تغییر خود به خود اتفاق می افتد. هر چه بیشتر برای تغیرر دادن رفتار خود تلاش کنید، بیشتر از خویشِ واقعی خویش دور می شوید. اشکالی در تغییر دادن خود وجود ندارد مگر اینکه میان شما و خویش واقعی تان فاصله بیندازد. اگر تقصیر با انگیزه عداوت و در حق همراه باشد، مهر و عشقی تولید نمی شود ممکن است توانمند تر و یا حتی شغل بهتری و دوستان جدیدی پیدا کنید. اما خود را بیشتر دوست نخواهید داشت.1
نشانه های خطر
به این نتیجه رسیده ایم که در هر ازدواجی وقتی روابط احساسی ضعیف می شود، چهار علامت خطر وجود دارد که خبر از کاهش مهر و عشق می دهد. اگر می خواهید با از دست دادن احساس عشق در ازدواج خود رو به رو نشوید، اگر می خواهید شور و شوق را در خود زنده نگه دارید، مواظب این چهار علامت خطر باشید:2
1- مقاومت 2- رنجش 3- بی اعتنایی 4- سرکوب
1- مقاومت: در هر ارتباط طبیعی انسانی تا حدودی مقاومت میان زن و شوهر وجود دارد. مقاومت زمانی آغاز می شود که احساس می کنید در برابر رفتار، گفتار یا احساس همسرتان مقاومت می کنید. ابتدا در ذهن خود رفتار، گفتار یا احساس او را مورد انتظار قرار می دهید و سپس احساس می کنید که می خواهید کمی از او فاصله بگیرید. به عنوان مثال: به اتفاق همسر خود در یک مهمانی شرکت کرده اید و به روال همیشه داستانی را که معمولاً در مهمانیها تعریف می کند برای مهمانان شروع به شرح دادن می کند و شما با خود می گویید: «اَه، نه باز هم داستان قدیمی» و یا همسرتان از شما می خواهد قبضی را در بانک بپردازید و شما احساس می کنید به انجام این کار رغبت چندانی ندارید. اغلب اشخاص این مقاومت را ندیده می گیرند و وانمود می کنند که مقاومتی وجود ندارد.