انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد

 

پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد ( M.A )

 

عنوان :

بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین

مقدمه

 

بی شک خانواده، نخستین و مهمترین آموزشگاه و پرورشگاه انسان به شمار می آید و یکی از نهادهای اصلی و مقدس هرجامعه است. این خانواده است که فرایند شدن انسان را از قوه به فعل فراهم می کند و تسهیل می سازد و پس از یک زمینه مناسب وراثتی، مهمترین و ضروری ترین نیاز برای رشد یک انسان محسوب می شود و از این نظر خانواده، حیاتی ترین نقش را به عهده دارد. حساس ترین ایام زندگی یک فرد در خانه، در خانواده و در دامن مادر سپری می شود. از این رو قابل تعجب نیست که ریشه اکثر مشکلات رفتاری و ناهنجاریهای عاطفی، اجتماعی و روانی را باید در خانواده جستجو کرد. فرار نوجوانان از خانه، پرخاشگری، بی اختیاری در نگهداری ادرار، ناخن جویدن، اعتیاد، بزهکاری، اضطراب و نظایر آن جلوه هایی از عدم آموزش و عدم برقراری رابطه درست با کودکان و نوجوانان است (به پژوه، 1383).

 

مطالعات گوناگون نشان داده اند مشکلات بهداشت روانی در کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه مشاهده می شود. افسردگی، اضطراب، خودکشی، بزهکاری، مصرف مواد مخدر، شکست تحصیلی و ترک تحصیل از جمله مشکلاتی به شمار می آیند که در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می شود که ناشی از عوامل متعددی چون ژنتیک، اختلال های خانوادگی، تبعیض های اجتماعی، برخوردهای نامناسب افراد خانواده، مدرسه، اجتماع و مجموعه ای از عوامل (خدایاری فرد، 1382).

 

کودک کافی است که عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد کند و به جایگاه ارزشمند خود برسد. اما زندگی خانوادگی، محیط اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاهی امکان ناپذیر می سازد. ما غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها محکوم می کنیم، یا آنها را به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم به جای آن باید خطاها و ندانم کاریهای خودمان را دلیل بروز مشکلات آنها بدانیم (کاکاوند، 1385).

 

اختلالات عاطفی- رفتاری، بویژه به سبب وضعیت نامتعادل و متحول زندگی خانوادگی و اجتماعی در یکی از دو دهه اخیر در کشور ما، بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است. نابسامانیهای خانوادگی، کمبود آموزشی و پرورشی و بهداشتی، جابجا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن، رشد نامعقول جمعیت، مهاجرتهای بی رویه، آوارگی، فقر و اعتیاد گسترده، دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گیریهای حاصل از غیبت یا فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و... بسیاری از عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد (لطف آبادی، 1387).

 

غیبت های طولانی پدران از خانه، ساعت های طولانی دوری مادران از خانواده تحولات و بحران های شدید اقتصادی و اجتماعی و از همه مهمتر کم رنگ شدن ارزشی های مذهبی و اخلاقی را باید عامل اصلی این بی ثباتی ها در خانواده دانست (نوابی نژاد، 1379).

 

از آن جا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهم ترین نقش را در پرورش ویژگیهای روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود. تحقیقات نشان داده اند اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هرچه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان سریع تر خواهد بود (بلانز و همکاران، 1991).

 

مطالعات نشان داده اند که مشکلات رفتاری فرزندان با اختلال روان پزشکی والدین رابطه دارد (زیما و همکاران، 1996؛ راتروکوینتون، 1984).

 

اگر در خانواده شرایط و روابط ناسالم و منفی وجود داشته باشد، تأثیری بر روی فرزندان خواهد گذاشت و منش های عاطفی ناهنجاری در آن ها شکل خواهد گرفت. نقش های منفی از قبیل حسادت، پرخاشگری، احساس عدم امنیت، مضطرب، پرخاشگری، ناسازگاری و افسرده می گردد. لسلت (1987) ناسازگاری کودکان و نوجوانان را ناشی از شکست در دوران کودکی و در خلال دوران دلبستگی مادر می داند (اسماعیلی، 1383).

 

مطالعات لی[1] و همکاران (1987 ) نشان داده که آسیب روانی مادر موجب اختلالات عاطفی – هیجانی و مشکلات تحصیلی فرزندان می شود ( به نقل از محمد اسماعیل ، 1382 ) .

 

تحقیقات نشان داده اند که یکی از علل ابتلای به انواع اختلال های روانی و یکی از منابع آسیب روانی کودک ، در ماهیت تعامل آن ها با والدین شان بالاخص با والدین بیمار می باشد . هترینگتون[2] و همکاران ( همان منبع ).

 

نتایج تحقیقات یافته های آماری نشان داد که : 61 درصد از مادران کودکان مبتلا به اختلال رفتاری هیجانی مشکوک به عدم سلامت روان هستند که این میزان برحسب اختلالات رفتاری کودکان متفاوت می باشد ( همان منبع ) .

 

متأسفانه در مورد اختلالهای مربوط به کودکان مطالعات اندکی صورت گرفته است و اطلاعات موجود بیشتر براساس مطالعات انجام شده در مورد بزرگسالان است (نلسون و ایزرائل، ترجمه، خدایاری فرد، 1382) با توجه به اهمیت مطالب فوق پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی این موضوع بپردازد.


بیان مسئله

 

تأثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است. والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند، موجب شادمانی، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند. از سوی دیگر، والدینی که رفتاری مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند.

 

برای آنکه کودک به شکل سالم و هنجار رشد یابد بایستی در حد معقول نیازهای شخصیتی، روانی، فیزیکی و اجتماعی او ارضا شود. ناکامی در رفع این نیازها باعث مشکلات رفتاری، بزهکاری و ناشادی کودک می گردد و شرایط خانوادگی زمینه ساز این ناکامی هاست. از جمله این شرایط: خانواده های از هم پاشیده، طرد شدگی کودک، سخت گیری و محدودیت شدید، فقر و کمبودهای شخصی، عصبی بودن والدین، نبودن معیارهای صحیح اعتقادی و اخلاقی در خانواده و ... را می توان نام برد. در اکثر نظریه های روانشناسی رشد، چگونگی روابط کودک با اعضای خانواده و مخصوصاً ما در یکی از اساسی ترین عامل رشد شخصیت، شناخته شده است.

 

اگر در روابط عاطفی مادر و کودک اختلالی بوجود آید، موجب بهم خوردن امنیت عاطفی در کودک می شود که آثار آن را در رفتار کودک می توان مشاهده کرد. بنابراین توافق کلی براین است که خانواده در پیدایش اختلالات رفتاری کودک تأثیر مهمی دارد (نوابی نژاد، 1380 و میلانی فر، 1380).

 

رئیس[3]و همکارانش (1995) با اجرای پژوهشی تحت عنوان رابطه بین شیوه های تربیتی مختلف خانواده با آسیب شناسی روانی در نوجوانان، سه شیوه ضدیت- منفی گرایی، گرم و صمیمی و حمایتی، و کنترل کننده- نظارت کننده را مطالعه نمودند. آنها در این تحقیق دریافتند که شیوه ضدیت و تعارض با علائم افسردگی، همبستگی کمتر و با رفتارهای ضد اجتماعی همبستگی بیشتری دارد. از طرفی بین ارتباط گرم و صمیمی و رفتارهای مرضی ارتباطی مشاهده نشد (امینی، 1384).

 

پورتس[4] و هاور (1992) در پژوهش پیرامون کارآیی خانواده و سازگاری کودکان پس از طلاق دریافتند که آن دسته از عواملی که بیشترین سهم را در تسهیل سازگاری عاطفی- اجتماعی دارند عبارتند از: نقش های خانوادگی، مهار رفتار و مشارکت عاطفی، علاوه بر این مشخص شد که خانواده هایی که در آنها مراقبت، حمایت متقابل و رسوم خانوادگی پس از طلاق نیز حفظ شده است، احتمالاً بیشتر قادرند ناسازگاری کودکان را کاهش دهند(کریمی، 1387).

 

فرار از خانواده نیز معمولاً به دنبال یک دوره طولانی تعارضات شدید خانوادگی رخ می دهد. اگر فراری ها مشکلات شدیدی را در خانه تجربه کرده اند اما آنهایی که بیشتر از یکبار از خانه فرار کرده اند شدیدترین مشکلات را داشته اند (اولسون و همکاران، ترجمه کریمی، 1378).

 

طبق تحقیقات انجام شده نحوه تربیتی والدین، ویژگی های رفتاری خاصی را در کودک بوجود می آورد مثلاً والدینی که در تعامل با فرزندان خود از شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کنند فرزندانشان مستقل و با هدف بوده، دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر می باشند و از نظر روانی سالم هستند (بوری[5]، 1991، مارتین[6] و مک کوبی، 1984، نقل از طیبی، 1383).

 

ری[7] (1990) طی تحقیقی نشان داد که: کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری در خانواده هایی پرورش یافته اند که در آنها انضباط و محبت کم بوده است.

 

سیف نراقی و نادری (1379) طی پژوهشی نشان دادند که: اگر جو یا فضای کل خانواده، بر حرکت و رفتار کودک را علیرغم درست یا نادرست بودن آن پذیرا باشیم،کودک به احتمال زیاد دچار اختلالات رفتاری می گردد... از طرف دیگر در نقطه مقابل خانواده هایی قرار دارند که هیچگونه رفتار کودک را نمی پذیرند. و کودک دچار بلاتکلیفی و تشویش است. افراط و تفریط در میزان توجه و مراقبت نسبت به اعمال و رفتار کودک می تواند موجبات اختلالات رفتاری باشد...داشتن انتظارات و توقعات نامتناسب با رشد و توان جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و یا نداشتن هیچگونه توقعی از آنان در موقعی باید توقع داشت، سبب اختلالات رفتاری در آنان می شود(سالاری، 1380).

 

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی[8] سالانه، بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار می کنند بیشتر این نوجوانان میان 14 تا 17 سال سن دارند که از این میان 74 درصد دختر و 26 درصد پسر هستند(روزنامه جام جم، دی ماه 1380).

 

نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهند اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده بویژه والدین است و در این میان نقش مادر اساسی و تعیین کننده است بطوریکه محرومیت از وجود او و یا عدم بهداشت روانی والدین اثرات ناگواری از جمله کاهش میزان جنب و جوش، کاهش واکنش عاطفی، ضعف اعتماد به نفس و... را به همراه دارد. نگرش ها و رفتارهای والدین همانند محرومیت از والدین سهم نسبتاً زیادی در علت شناسی اختلالات رفتاری دارند به همین جهت برخی از صاحب نظران معتقدند کودک مشکل دار عمدتاً والدین مشکل داری داشته اند (ماسن، ترجمه یاسایی، 1380).

 

«نلسون و ایزرائل[9]» نقل از حمیدی (1380) توافق همگانی وجود دارد که خانواده در پیدایش اختلالهای رفتاری کودکان تأثیر مهمی دارد. درباره خانواده های بزهکاران و نیز خانواده های کودکان مبتلا به اختلال رفتار، جرمها و بزهکاریهای بسیاری گزارش شده است. به نظر می رسد اختلالات رفتاری کودکان از نظام خانوادگی ناصحیح سرچشمه می گیرد.

 

با توجه به مطالب فوق مسئله پژوهش حاضر این است که «آیا بین اختلالات رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین رابطه وجود دارد»؟


اهمیت موضوع پژوهش

 

در کشور ما نیز کم نیستند کودکانی که دارای پدر و مادری عصبی ، پرخاشگر ، روان گسیخته ، افسرده ، مضطرب و یا به فوبی دچارند . بنابراین یک عامل فشار زای محیطی در خانواده می تواند برای کودکان ، اختلال رفتاری ایجاد کند . برای تخفیف ضایعات و اثرات این مشکلات لازم است شناخت علمی از آن کسب نماییم . پس بررسی رابطه اختلال رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین و درک بهتر وضعیت روانی والدین آنان با اختلال رفتاری کودکان حائز اهمیت بوده و پژوهش گر را بر آن داشت تا به بررسی این موضوع بپردازد .

 

پژوهش حاضر از دو جبنه نظری و عملی حائز اهمیت است.

 

الف) جنبه نظری

 

در زمینه اختلالها رفتاری و بهداشت روانی تحقیقات زیادی انجام شده است. بنابراین نتایج تحقیق حاضر می تواند اطلاعاتی در مورد کیفیت بهداشت روانی والدین و اهمیت آن در تحول مهارتهای اجتماعی و سازگاری کودکان فراهم آورده و در بهبود بهداشت روانی والدین موثر واقع می شود.

 

ب) جنبه کاربردی

 

1)مشاوران، روان درمانگران که به کار تشخیص، درمان و راهنمایی اشخاص می پردازند در کاربر روی اختلالهای رفتاری که در اثر ناکارآمدی سازگاری و پایین بودن بهداشت روانی والدین شکل گرفته اند به ریشه های آن توجه کرده و راهکارهای لازم را ارائه نمایند.

 

2) محیط آموزشی خانواده، جهت افزایش بهداشت روانی والدین و تأثیر آن بررفتارهای سالم و رشد مهارتهای اجتماعی مؤثر واقع می شود.


اهداف تحقیق:

 

هدف کلی تحقیق

 

بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین آنها است.

 

اهداف اجتماعی

 

بررسی رابطه بین لجبازی – نافرمانی کودکان با میزان پرخاشگری والدین.بررسی رابطه بین سلوک کودکان با میزان پرخاشگری والدین . بررسی رابطه بین اضطراب کودکان با میزان اضطراب والدین.بررسی رابطه بین افسردگی کودکان با میزان افسردگی والدین.بررسی رابطه بین فوبی کودکان با میزان فوبی والدین.بررسی رابطه بین روان پریشی کودکان با میزان روان پریشی والدین.

 

 

 

فرضیه های پژوهش

 

فرضیه اصلی

 

" بین اختلال رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین رابطه وجود دارد ."

 

بین لجبازی- نافرمانی کودکان با پرخاشگری والدین رابطه وجود دارد.بین اختلال سلوک کودکان با پرخاشگری والدین رابطه وجود دارد.بین اضطراب کودکان با اضطراب والدین رابطه وجود دارد. بین افسردگی کودکان با افسردگی والدین رابطه وجود دارد.بین فوبی کودکان با فوبی والدین رابطه وجود دارد.بین روان پریشی کودکان با روان پریشی والدین رابطه وجود دارد.

 

 


تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 

تعریف مفهومی لجبازی:

 

کودک یا نوجوان مکرراً به شیوه های منفی گرانه، خصمانه و توأم بانافرمانی در مقابل اشکال قدرت عمل می کند. معمولا رفتارهای منفی گرایانه و لجبازی به شکل یکدندگی مستمر، مقاومت در برابر دستورالعمل ها و عدم تمایل به مصالحه و سلطه پذیری یا جر و بحث با بزرگسالان و همسالان ظاهر می شوند. لجبازی ممکن است به صورت تخطی عمدی و یا مداوم از محدودیتها رخ دهد که معمولا به شکل نادیده گرفتن دستورها، مشاجره و ناتوانی در تحمل سرزنش به خاطر بدرفتاری، دیده می شوند. تظاهرات اختلال بیشتر در خانه دیده می شود ولی در مدرسه یا اجتماع چندان آشکار نیستند (کاکاوند، 1385).

 

تعریف عملیاتی لجبازی :

 

لجبازی: منظور از لجبازی نمره ایست که آزمودنی (کودکان ) در سؤالات مربوط به لجبازی- نافرمانی پرسشنامه مرضی CSI-4 می گیرد.

 

پرخاشگری:

 

پرخاشگری مهم ترین ویژگی در اختلال سلوک است. به همین دلیل در بعضی از دیدگاهها، برای تبیین اختلال سلوک به پرخاشگری توجه شده است. علاوه براین، پرخاشگری مشکلی است که در بسیاری از کوکانی که به مراکز درمانی ارجاع داده نمی شوند نیز مشاهده می شود. به نظر بندورا (1965) در صورتیکه پرخاشگری پیامدهای مثبتی در پی داشته باشد، تداوم پیدا می کند. کودکان پرخاشگری را از طریق تقلید یاد می گیرند. والدین پرخاشگر باعث پرخاشگری کودکان خود می شود (شکوهی یکتا و پرند، 1384).

 

تعریف مفهومی پرخاشگری:

 

منظور از پرخاشگری زود رنجیدن و عصبی شدن، نداشتن کنترل برخشم، تمایل شدید به کتک زدن و اذیت دیگران، میل شدید به شکستن اشیاء، زیاد درگیر شدن و جر و بحث کردن، داد و فریاد کردن و پرتاب اشیاء (انصاری، 1387).

 

 

 

تعریف عملیاتی پرخاشگری :

 

منظور از پرخاشگری در این تحقیق نمره ای است که آزمودنی ( والدین ) آزمون SCL-90 کسب می کند .

 

تعریف مفهومی اختلال سلوک :

 

مهمترین ویژگی اختلال سلوک الگوی پایدار و مداوم رفتارهایی است که در آن حقوق دیگران، هنجارها و قوانین اساسی اجتماعی متناسب با سن کودک نادیده گرفته می شود. ویژگیهای رفتاری افراد با اختلال سلوک را می توان در چهاردسته قرار داد: پرخاشگری که موجب آسیب بدنی به سایر افراد یا حیوانات می شود یا تهدیدی برای آنان حساب می شود ؛ آسیب به اموال یا تقلب و سرقت ، سرپیچی از قوانین و مقررات ( کزدین ، ترجمه : محمد خانی و شاملو ، 1383 ).

 

تعریف عملیاتی اختلال سلوک :

 

منظور از اختلال سلوک در این تحقیق نمره ای است که آزمودنی ( کودکان ) در سؤالات آزمون CSI-4 کسب می کند .

 

تعریف مفهومی اضطراب:

 

منظور از اضطراب شامل یک ردیف علایم و نشانه هایی است که از نظر بالینی با سطح بالایی از تظاهرات اضطرابی همراه است. علایمی مانند عصبی بودن، احساس فشار و لرزی در اندام، ترس های ناگهانی، احساس وحشت، بیم و نگرانی نسبت به آینده و برخی از جنبه های جسمانی اضطراب مانند دلشوره، ترس مفرط، تپش قلب، تنش و برانگیختگی، بی قراری یا آشنایی با امور آشنای قبلی( انصاری ، 1387 ) .

 

تعریف عملیاتی اضطراب :

 

منظور از اضطراب نمره ایست که آزمودنی( والدین) در سوالات آزمون SCL 90 کسب می کند.

 

منظور از اضطراب نمره ایست که آزمودنی (کودکان ) در سوالات آزمون ‍‍‍‍‍CSI-4 کسب می کند .

 

 

 

تعریف مفهومی افسردگی:

 

به خلق غمگین فراگیر اشاره دارد. وجود حالت ملال و غم عمیق در مرکز توجه تشخیص افسردگی قرار دارد. این افراد با مسائلی همچون تحریک پذیری، فقدان احساس لذت، گوشه گیری اجتماعی، عزت نفس پایین، ناتوانی در تمرکز حواس، کارکرد تحصیلی پایین، تغییر در کارکردهایی مانند خواب و اشتها و ناراحتیهای جسمانی که در این افراد دیده می شود (کاکاوند، 1385).

 

تعریف عملیاتی افسردگی :

 

منظور از افسردگی نمره ایست که آزمودنی های کودک در سؤالات مربوط به افسردگی آزمون CSI-4 می گیرند. همچنین منظور از افسردگی نمره ایست که آزمودنیهای بزرگسال (والدین) در سؤالات مربوط به افسردگی آزمون SCL- 90 کسب می کنند.

 

تعریف مفهومی فوبی :

 

به ترس شدید از یک شیء یا موقعیت یا وضعیت اطلاق می شود و ترس غیر منطقی است که به اجتناب هشیارانه از شیء فعالیت یا موقعیت منبع ترس منجر می شود ( کاپلان – سادوک ، 1386 ).

 

 

 

تعریف عملیاتی فوبی:

 

منظور از فوبی نمره ایست که آزمودنیهای کودک در سؤالات مربوط به آزمون CSI-4 کسب می‌کند.

 

منظور از فوبی نمره ایست که والدین (آزمودنیهای بزرگسال) در سؤالات مربوط به فوبی آزمون SCL- 90 کسب می کنند.

 

تعریف مفهومی روان پریشی :

 

روان پریشی شامل یک حالت گوشه گیرانه و انزوا طلبانه و نحوۀ زندگی روان گسیخته مانند هذیان و گریز افکار می گردد، سوالات این مربوط به روان گسیختگی در برگیرنده تدریجی اختلال از یک حالت خفیف بیگانگی تا روان گسیختگی حاد مانند اعتقاد به اینکه شخص دیگری قادر به کنترل فکر خود است( کاکاوند ، 1385 ) .

 

 

 

تعریف عملیاتی روان پریشی :

 

روان پریشی نمره ایست که آزمودنی (والدین) در سوالات آزمون SCL-90 کسب می کند.

روان پریشی نمره ایست که آزمودنی (کودکان) در سوالات آزمون CSI-4 کسب


[1] Lee

[2] Hetherington

[3] reiss

[4] Portes & hower

[5] borry

[6] Martin & macoby.

[7] rey

[8] W.h.o(world health organization).

[9] Nelcon & lsrael

 



خرید و دانلود بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین


مقاله درمورد پَرخاشگَری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

پَرخاشگَری، در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد می‌شود.

طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری

گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید۱ و لورنز۲ معتقدند که پرخاشگری یک رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده می‌شود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا می‌کند. به نظر لورنز اگر چنین انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزش‌ها و بازیها تخلیه شود جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه‌ای تخلیه می‌شود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم ، تخریب و نظایر آن را در برداشته باشد. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی مارا در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت می‌کند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می‌کوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود می‌کند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر می‌شود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.(اکبری سال ۱۳۸۱-ص ۱۹۱).

طرفداران منشاء اجتماعی پرخاشگری

عده‌ای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب می‌شود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمی‌تواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمی‌تواند داشته باشد ارائه داده‌اند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:

۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد می‌بینیم آموزش‌هایی است که والدین این حیوانات به آنها داده‌اند. ۲: وجود کرومزوم اضافی را نمی‌توان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام می‌شود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالت‌های پرخاشگرانه را به وجود می‌آورند باشند حال میتوان عده‌ای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. ۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه می‌شود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمه‌ای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپخته‌است، نمی‌داندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال ۷۳ ص ۴۲و۴۳). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفته‌است. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانه‌است از خود دفاع می‌کند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.(نوابی نژاد سال ۷۳ ص۴۸)

فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه

گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکام کننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گسترده‌ای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلاً کودکی که از بازی کردن منع می‌شود در اثر خشم اخم می‌کند یا پاهای خود را بر زمین می‌کوبد. چیزی که ثابت شده‌است این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش می‌دهد پرخاشگری می‌تواند ناکامی‌های فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولاً رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آنرا به صورت یک مساله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیما خود مانع را هدف قرار دهد.(فرقان رئیسی سال ۱۳۷۶ ص ۸۳و ۸۴) جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود(والر دوب-مورد سیرز-۱۹۳۹) این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه می‌دانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها می‌توانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز می‌تواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک موثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمی‌شود(ریتا ولکسی نلسون، سال ۱۳۶۹ ص ۵۲۲- ۵۲۷)

علل و عوامل پرخاشگری

عوامل خانوادگی پرخاشگری

عوامل خانوادگی به عنوان یکسری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن می‌آموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهم‌ترین این عوامل عبارت‌اند از: ۱) نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک: معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری می‌بیند برانگیخته می‌شود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت می‌شود.تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشده‌است خشمگین وپرخاشگر می‌شود. ۲) وجود الگوهای نامناسب، داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است زیرا انسان‌ها علاقه مند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که بیشتر کودکان پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشته‌اند یعنی نه تنها کودک آنها از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود. دیکتاتوری خانواده‌هایی که تابع اصول دیکتاتوری هستند معمولاً رشد فرزندانشان را محدود می‌کند در این نوع از خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است که غالبا پدر چنین نقشی را دارد اما گاهی اوقات مادر، خواهران و برادران بزرگ‌تر نیز با دیکتاتوری رفتار می‌کنند در این گونه خانواده‌ها فرد دیکتاتور تصمیم می‌گیرد، هدف تعیین می‌کند، راه نشان می‌دهد، وظیفه معلوم می‌کند، برنامه می‌ریزد و همه باید به طور مطلق مطابق میل او رفتار کند و حق اظهارنظر از آن اوست. بچه‌هایی که در محیط دیکتاتوری پرورش پیدا می‌کنند ظاهراً حالت تسلیم و اطاعت در رفتارشان مشاهده می‌شود و همین حالت آنهارا به هیجان و اضطراب وا می‌دارد. این بچه‌ها در مقابل دیگران حالت دشمنی و خصومت به خود میگیرند و به بچه‌های هم سن و سال خود یا کمتر از خود صدمه می‌رسانند این افراد از تعصب خاصی نیز برخوردارند و از به سر بردن با دیگران عاجز هستند، در کارهای گروهی نمی‌توانند شرکت کنند و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و در امور زندگیشان بی لیاقتی خود را نشان میدهند و اغلب در کارها با شکست روبرو می‌شوند. ۳) تأثیر رفتار پرخاشگرانه: عده‌ای از افراد پرخاشگر و زورگویی را تقبیح نمی‌کنند بلکه آنرا نشانه شهامت و قدرت خود می‌دانند این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت موجه و حتی لازم می‌دانند و به آن صحه می‌گذارند. ۴) تشویق رفتار پرخاشگرانه: در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار می‌شود. گاه با والدین یا مربیانی روبرو می‌شویم که به بهانه آموزش دفاع از خود به کودکی می‌گویند «از کی نخوری» «توسری نخوری» و... که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع شخصی را به پرخاشگری بی مورد تشویق می‌کنند. ۵) تنبیه والدین و مربیان: والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی می‌شوند به صورت پرخاشگرانه اورا تنبیه می‌کنند از تشدید این رفتار در او موثرند درچنین مواقعی تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالاً پرخاشگری کودک می‌شود، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک می‌شود.(اکبری-۸۱ ص۱۹۷و۱۹۸)

عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی)

عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند می‌توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارت‌اند از: ۱) زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص؛ پژوهش‌های به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میال آندورپرو، که به پرخاشگرترین انسان‌های روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد: الف: زندگی در ارتفاعات خیلی بلند کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص. ب: جویدن برگ کوکا که محتوی کوکائین و نوع مخدر است و سبب می‌شود مصرف کنندگان آن موقتا احساس آرامش می‌کنند اما



خرید و دانلود مقاله درمورد پَرخاشگَری


تحقیق در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

موضوع : بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی )

فصل اول

مقدمه

طرح مساله

اهمیت پژوهشی

هدف پژوهشی

فرضیه تحقیق

تعریف عملیاتی

فصل دوم

ادبیات (مروری بر نظریات )

تاریخچه مفاهیم رفتار انطباقی (سازشی)

نعریف رفتار سازشی و ناسازگارانه

تعریف کودکان و نوجوانان ناسازگار

طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری

طبقه بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار

عوامل موثر در پیدایش اختلالات روانی و ناسازگاری در کودکان

دیدگاههای سبب شناسی مشکلات رفتاری

علل مشکلات رفتاری

اختلاف یادگیری در کودکان

ناسازگاری کودکانی و نوجوانان بر حسب سن

چه رابطه ای بین اختلالهای رفتاری اولیه و مشکلات بعدی وجود دارد ( همه گیر شناسی)

عوامل روانی و اجتماعی ناسازگاری در کودکان

شناسایی و دخالت اولیه کودکان ناسازگار

چگونه به پرورش اعتماد به نفس در فرزندانمان کمک کنیم

آموزش درمانی



خرید و دانلود تحقیق در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری


تحقیق در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری

موضوع : بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی )

فصل اول

مقدمه

طرح مساله

اهمیت پژوهشی

هدف پژوهشی

فرضیه تحقیق

تعریف عملیاتی

فصل دوم

ادبیات (مروری بر نظریات )

تاریخچه مفاهیم رفتار انطباقی (سازشی)

نعریف رفتار سازشی و ناسازگارانه

تعریف کودکان و نوجوانان ناسازگار

طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری

طبقه بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار

عوامل موثر در پیدایش اختلالات روانی و ناسازگاری در کودکان

دیدگاههای سبب شناسی مشکلات رفتاری

علل مشکلات رفتاری

اختلاف یادگیری در کودکان

ناسازگاری کودکانی و نوجوانان بر حسب سن

چه رابطه ای بین اختلالهای رفتاری اولیه و مشکلات بعدی وجود دارد ( همه گیر شناسی)

عوامل روانی و اجتماعی ناسازگاری در کودکان

شناسایی و دخالت اولیه کودکان ناسازگار

چگونه به پرورش اعتماد به نفس در فرزندانمان کمک کنیم

آموزش درمانی



خرید و دانلود تحقیق در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری


مقاله بررسی شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی

شهر ایلام

واژه‌های کلیدی: اختلالات رفتاری، دانش آموزان دبستانی، میزان شیوع

مقدمه

هر جامعه ای برای پیشرفت و رشد در ابعاد مختلف اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی و ... نیاز به افرادی دارد که از نظر روانی و جسمانی سالم باشند. با توجه به اینکه کودکان امروز، صاحبان بلافصل آینده جامعه هستند، سلامتی و بیماری آنان در سلامتی و بیماری جامعه فردا و نسلهای آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. بنابراین، لازم است به سلامت روانی-جسمانی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گامهایی اساسی در جهت پیشگیری و درمان بیماریها و اختلالات روانی و رفتاری آنان برداشته شود. در مجموع، تحقیقات معتبر انجام شده در جهان نشان داده اند که میزان اختلالات رفتاری در کودکان سنین دبستانی در مناطق مختلف متغیر بوده و معمولا بین 2 تا 12 درصد است که در غالب موارد بررسی شده، میزان شیوع این اختلالات در پسران بیشتر از دختران بوده است. علاوه بر آن نتایج بررسیهای انجام شده نشان می دهد که میزان شیوع این اختلالات در دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم دبستان بیش از سایر پایه هاست(1).

بررسی آماری ده کشور اروپایی و نیز نتایج مطالعات شیوع شناسی در 11 شهر و استان کشورمان نشان داده است که عواملی همچون نابسامانی های درون خانواده (عدم سازگاری والدین، سرزنش، تهدید، انضباط ضعیف، تحصیلات پایین والدین، فقر اقتصادی)، عوامل مربوط به مدرسه مانند روابط معلم و دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر، وضعیت تحصیلی، کیفیت و امکانات آموزشی، همچنین سن، جنس، هوش به عنوان (عوامل وراثتی) و عوامل فرهنگی و اجتماعی، مهمترین علل بروز اختلالات رفتاری هستند(2). بنابراین، شناخت دقیق و علمی مشکلات روانی و رفتاری کودکان و شیوع شناسی اختلالات رفتاری آنان اولین گام در جهت پیشگیری و درمان آنهاست.

هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 بوده است که به منظور، تعیین درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان دبستانی به تفکیک جنس و نوع اختلال، رابطه بین عواملی همانند میزان تحصیلات، ترتیب تولد، وضعیت تحصیلی، شغل والدین، سن و جنس با اختلال رفتاری و میزان همبستگی اختلالات رفتاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مد نظر قرار گرفت.

مواد و روش ها

جامعه آماری: جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 تشکیل داده است. کل جامعه 15283 نفر بوده که تعداد 7425 نفر از آنها دختر و 7858 نفر آنها پسر بودند.

برای تعیین اعضای نمونه از روش غربالگری استفاده گردید. با توجه به این که معلمان، مدیران و معاونین مدارس ارتباطی طولانی و نزدیک با دانش آموزان دارند، توسط محققین، مشخصات و ویژگیهای کــودکان و دانش آموزان دارای اختلال رفتاری بصورت کتبی و شفاهی در اختیار آنان قرار گرفت و سپس از آنان خواسته شد که دانش آموزانی که چنین ویژگیهایی دارند را معرفی نمایند، که در نهایت از مجموع دبستانهای ابتدایی شهر ایلام تعداد 840 نفر بدین شیوه و با رعایت ملاحظات اخلاقی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. ضمناً تعداد 370 نفر از اعضای نمونه دختر و 470 نفر پسر بودند.

ابزار پژوهش : ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر (Rutter) فرم ویژه معلمان بوده است. این پرسشنامه شامل 30 سوال بود که تعداد 24 سوال آن مستقیماً استخراج شده و تعداد 6 سوال نیز با توجه به فرهنگ و ویژگیهای خاص جامعه آماری به آن افزوده شده است. پرسشنامه ها توسط معلمان تکمیل شده (اطلاعات فردی و خانوادگی آنان مانند شغل والدین، معدل سال قبل و... توسط مدیران و دفترداران تکمیل گردید) و دامنه نمرات اکتسابی از صفر تا 60 متغیر بود. کسب نمره بالا به منزله وجود اختلال رفتاری (بیش از 9) و کسب نمره پایین تر از 9 نشانه بهنجاری است. اما به دلیل اینکه نمونه های این تحقیق به شیوه غربالگری انتخاب شده اند، همه کودکان انتخاب شده سطحی از اختلالات رفتاری را نشان دادند.

روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی برای نشان دادن فراوانیها و درصدهای آنها، و نیز برای بررسی سطح معنی داری از روشهای آمار استنباطی نظیر همبستگی و آزمون 2x استفاده شده است.

یافته های پژوهش: میزان کلی شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام 5/5 درصد بود که از این میزان 42/2 درصد مربوط به دختران و 08/3 درصد به پسران اختصاص داشته است. این اطلاعات نشان داده که شیوع اختلالات رفتاری در پسران به میزان 66/0 درصد بیش از دختران بوده است(جدول شماره 2،1).

بیشتـرین میزان شیوع اختلالات رفتاری در پسران و دختران، مربوط به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه (در پســران 02/1 درصد و در دختــران 66/0 درصد) بود، و کمترین میزان شیوع، مربوط به اختلال رفتارهای نــاســازگارانه (در پسران 43/0 درصد و در دختران 18/0 درصد) بدست آمد( جدول شماره 4 ).

جدول 1. توزیع فراوانی و درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان شهر ایلام در جمع و بر حسب جنس

جنس

فراوانی کل

فراوانی اختلال

درصد اختلال رفتاری نسبت به جمعیت هر جنس

درصد اختلال رفتاری هر جنس به نسبت کل جمعیت

دختر

7425

370

98/4

42/2

پسر

7858

470

98/5

08/3

جمع

15283

840

___

5/5

جدول 2. آزمون 2x و توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام بر حسب جنس

اختلال رفتاری

جنس

فراوانی

درصد

مقدار 2x

سطح معنی داری

(P)

دختر

370

44

9/11

04/0

پسر

470

56

جمع

840

100

این تــــوزیع نشــــان می دهد که شیــوع اختــلالات رفتــاری در دختــران به میــزان 12 درصــد کمتر از پسران بوده اســت. همچنیــن 2x محـــاسبه شده نشـــان می دهــد که اختـــلاف معنــی داری بین جنسیـــت و اختــلالات رفتاری وجود دارد(4 0/0= P).

جدول 3. توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان بر حسب پایه تحصیلی

اختلال رفتاری

پایه تحصیلی

فراوانی

درصد

مقدار 2x

df

سطح معنی داری

(P)

اول

161

2/19

دوم

158

8/18

سوم

151

18

6/18

8

017/0

چهارم

166

8/19

پنجم

204

3/24

جمع

840

100

این توزیع نشان داده که دانش آمــوزان پـــایه پنجم بیشتـــرین میزان اختــلالات رفتاری و پایه ســوم کمتـــرین میـــزان آن را به خود اختصاص داده اند. 2x محــاسبه شده نیز نشان داده است که اختلاف معنــی داری بین پایه تحصیلی و اختلالات رفتاری وجود دارد( 017/0 = P ).

جدول 4. توزیع فراوانی و درصد شیوع اختلالات رفتاری ( بر حسب ابعاد چهار گانه اختلالات ) در دختران و پسران مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84

اختلال رفتاری

کمبود توجه

بیش فعالی

اضطراب

افسردگی

رفتار ضد اجتماعی اختلال سلوک

رفتارهای ناسازگارانه

جنسیت

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

دختر

127

83/0

116

76/0

99

65/0

28

18/0

پسر

156

02/1

133

87/0

116

76/0

66

43/0

کل

283

85/1

249

63/1

215

41/1

94

61/0

2x محاسبه شده نشان می دهد که بین فاکتورهای: جنس(05/0 < P)، سن(01/0 < P)، پایه تحصیلی (05/0 < P)، میـزان تحصیلات والدین (001/0 = P)، رتبه تولد(05/0 = P) و اختــلالات رفتاری دانش آموزان تفــاوت معنــی داری وجود دارد(جــداول شماره 2،3،4).

طبق نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون، نمره اختلالات رفتـــاری کل بیشترین همبستگی(40/0) را با پیشرفت تحصیلی دارد، به طوریکه اختلالات رفتاری کل به میزان 16/0 تغیــیرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند. (منظور از پیشرفت تحصیلی وضعیت درسـی، میـــانگین نمرات یا معدل نمرات دانش آموزان می باشد که توسط معلمان و مدرسه از طریق پرسشنامه بدست آمده است).

آزمون F نشان داد که نمرات اختلالات رفتاری کل، پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی می باشد. بدین ترتیب، با افزایش میزان اختلال پیشرفت تحصیلی کمتری حـــاصل می شود، 5/89 F= و 001/0P=. در این مطالعه، ضـــرایب همبستگی پیـــرسون بین نمـــرات، اختــلالات رفتاری و پیشــرفت تحــصیلی دانـــش آموزان محــاسبه شد. ضــریب همبــستگی محــاسبه شده، برای اختلال رفتاری با پیشرفت تحصیل، معادل 40/0- بود که در سطح 01/0 معنی دار است. این بدان معنی است که با افزایش میزان اختلالات رفتاری، پیشرفت تحصیلی کمتـــری حاصل می شود.

بحث و نتیجه گیری

نتایج این تحقیق نشان داد که شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام 5/5 درصد است. راتر و همکاران (1965) در مطاله ای تحت عنوان "همه گیر شناسی روی کودکان 10 و 12 ساله انگلیسی" میزان شیوع را 8/6 درصد به دست آوردند. گادیت (2001) در بررسی میزان اختلالات دانش آموزان دبستانی پاکستان میزان این شیوع را 26/4 درصد بدست آورده است. میرزایی (1379) میزان شیوع 15/4 درصد در کودکان 6 تا 12 ساله مدارس ابتدایی شهر قزوین و رجبی (1379) این شیوع را معادل 47/5 درصد در میان دانش آموزان شهر مذکور به دست آورده است (3،4). بنابراین، نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص شیوع شناسی اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام با نتایج تحقیقات اشاره شده همخوانی دارد.

علاوه بر این، نتایج به دست آمده در پژوهشهای انجام شده توسط میرزایی (1379)، راتر (1983) وولف (1980) میزان اختلالات رفتاری در پسران را بیشتر از دختران عنوان داشته اند که یافته های تحقیق حاضر نیز نشان می دهد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در



خرید و دانلود مقاله  بررسی شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان