لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
منابع:
روانشناسی صنعتی
فهeرست مطالب:
1- روانشناسی در صنعت
2- تاریخچهی روانشناسی صنعتی
3- روانشناسی اجتماعی صنعتی
4- عامل انسانی و رابطهی آن با تولید
5- فلسفه و روانشناسی کار
6- کار و استراحت
7- روابط انسانی در صنعت
8- سنجش شایستگی
9- رضایت حرفهای و روحیهی صنعتی
10- زنان در کارخانجات
11- ارزیابی مشاغل
12- آموزش در صنعت
13- آزمونهای روانی
14- سوانح و ایمنی در کارخانجات
1- روانشناسی در صنعت
روانشناسان بیش از آنچه ما تصور میکنیم میتوانند در کارخانجات مثمرثمر واقع شوند. فعالیت و راهنماییهای آن فقط به تست و آزمونهای روانی منتهی نمیشود بلکه در موارد روابط، روحیه و طرز فکر، عادات، شخصیت و بهبود زدگی افراد نیز اظهارنظر مینمایند. شغل روانشناسان صنعتی بیشتر جنبهی مشورتی دارد و علاوه بر حل مشکلات فری از فکر و تجربهی او در موارد مختلف صنعتی، برنامههای آموزشی و پیشگیری سوانح استفاده مینمایند.
2- تاریخچهی روانشناسی صنعتی
اولین روانشناس صنعتی توماس ک بالمر است. تاریخچهی روانشناسی صنعتی به قرار زیر است: روانشناسی در جنگ جهانی اول، دورهی روانشناسی صنعتی اجتماعی، روان شناسی در عصر جدید، روانشناسی در جنگ دوم جهانی، روانشناسی در زمان حال.
3- روانشناسی اجتماعی صنعتی
عبارت از پژوهش و مطالعه روابط انسانی در کارخانجات و محیطهای صنعتی بوده و وضع کارگران را از نظر سازش به محیط، سازش به کار و سازش به همکاران مورد بررسی قرار میدهد.
4- عامل انسانی و رابطهی آن با تولید
استفاده از عامل انسانی در محیطهای صنعتی و اداری بستگی به علاقهی فردی و رضایت حرفهای کارگران دارد، اگرچه دو شرط تأمین شود شاید م دیران به موفقیت بزرگی نایل یند و اجتماعی را از دگرگونی رهایی بخشند. روانشناسان ارضای انگیزههای فردی و برقراری روابط انسانی را عامل مؤثر رشد دستگاهها و رمز موفقیت کارخانجات میدانند.
5- فلسفه و روانشناسی کار
رشد انسانی بزرگترین عاملی است که انسان را به کار واداشته و انگیزهی تحرک را در نهاد بشر به وجود میآورد. اگر باور کنیم که عوامل شکست در مراحل مختلف زندگی ما بیشتر متوجه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروهای درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایشها ، نیازها و واکنشهای فردی به رفتار شخص ناشی میشود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته میشود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل میشود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی میشود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه میکنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزهها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزههای نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمیدهند، ولی ما مجموعهای از این انگیزهها را که در نهایت میتوانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر میپرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزهها
برخی نظریهپردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزههای انسان را به صورت سلسلهمراتبی ارائه کردهاند. مزلو انگیزههای انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزههای (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونهای دیگر شامل «غرایز ، سایقهای نخستین ، سایقهای اکتسابی ، هیجانها و انگیزش شایستگی » طبقهبندی میکند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه میدهد تا انگیزههای بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقهبندی کند.
● آگاهی انگیزهها در سطح ناهوشیار
انگیزههای انسان میتوانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان دادهاند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند میزنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری میشوند و اگر @بیپولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک میکنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزههایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
www.prozhe.com
روانشناسی تربیتی
روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشتههایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائیهای تحصیلی یاد گیرندگان میپردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخهای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلیتری مییابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینههای تربیت را شامل میشد، اما با رشد سایر حوزههای روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوههای یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل میدهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعهای به نظام آموزشی برتر و پیشرفتهتر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده میکنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامههای سنجیدهای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دستاندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشتهها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامهها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه میدهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافتهها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام میگیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده میشود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمیگیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار میگیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوههای پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی میپردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده میشود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوههای تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافتههای تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.با شناخت تاثیر مهم یافتههای این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول میشود. استفاده از یافتههای این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند
فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او