لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی رنگها
رنگها بر نیازهای روحی-روانی، شرایط یادگیری، کنترل رفتارهای خشمگینانه، احساسات، درمان افسردگی و اختلالات یادگیری و سطح انرژی اثر دارند.رنگها در کنترل نبض، تپش قلب، فشار خون، اشتها و حتی خواب مفید هستند و همچنین در درمان بیماریهایی مثل میگرن، سرطان، اعتیاد و امراض پوستی و حتی تومورهای مغزی اثر دارند.رنگها در هر جا از دنیا و به تناسب فرهنگ و عرف هر جامعه معانی متفاوت و حتی متضاد دارند.برای مثال سفید در کشوری مثل ایران نشان شادی، پاکدامنی است و برای مراسم جشن و عروسی استفاده می شود، در حالیکه در کشوری دیگر نشان روحانیت است و در مراسم عزاداری کاربرد دارد.شاید تا به حال از خودتان پرسیده باشید که چرا کشتی و یا هواپیمای سیاه نداریم؟و یا چرا هیچ جعبه شکلاتی سبز نیست؟شاید در این مطلب جوابهایتان را پیدا کنید.متأسفانه به دلیل جذابیت روانشناسی رنگها، این شاخه از علم مورد سوء استفاده قرار گرفته است.در هر سایت، مجله، روزنامه و یا وبلاگی از این مطالب زیاد دیده می شود ولی درست یا غلط بودنشان مشخص نیست.پروفسور لوشر از دانشمندانی است که حدود بیست سال و اندی در این مورد تحقیق کرده است.حال بد نیست از نظر این محقق در مورد روانشناسی رنگها برای بعضی از رنگهای پر طرفدار نگاهی بیاندازیم.پروفسور لوشر می گوید:
سیاه:سیاه رنگی مطلق است که در فراسوی آن، زندگی تمام می شود.سیاه یعنی نه، که نشانه ای از ترک عشق و انصراف از فعالیتهای جمعی است.به معنی نیستی، ناامیدی به آینده و سکوتی ابدی است و حس سنگینی را به افراد القا می کند.تأثیر خوبی بر مزاج ندارد و در کودکان هم اثرات منفی دارد.دوستداران رنگ سیاه معمولا" خسته و افسرده اند.اگر خسته نباشند، ناراضی اند.اگر ناراضی نباشند، مغرورند.اگر مغرور نباشند، انکار می کنند.اگر انکار نکنند هم ناراضی اند، هم مغرور، هم خسته و هم انکار می کنند اما احتمالا" خودشان هم خبر ندارند.طرفداران سیاه زیاد هم ناامید نشوند چون از طرفی دیگر سیاه نمادی از آبرومندی و شرافت است(دیده اید ماشین های شیک و کلاس بالا معمولا" سیاه و براقند).قهوه ای:آدمهای قهوه ای را بدون قسم خوردن می توان باور کرد، یعنی حرفشان سند است.اما طرفداران این رنگ معمولا" آواره اند(جالب است بدانید که رنگ مورد علاقه آوارگان جنگ جهانی دوم، قهوه ای بوده است).قهوه ایها یا یک بیماری جسمی جدی دارند و یا مشکلی که به نظر آنها غیر قابل حل است، پس این افراد از نظر جسمی و روحی در خطرند.خاکستری:خاکستری را در کهنسالان و خانه سالمندان باید پیدا کرد.این افراد معمولا" غمگینند و محافظه کار و حتی اگر آهنگی گوش کنند(اگر خجالت نکشند)، غمگین است(مثلا" مثل اینکه ایرانیها داریوش گوش کنند)، مثل اینکه به آنها گفته اند خوشی بی خوشی.قرمز:قرمز پسندها پر از شوق زندگی، عاشق و مبارزه طلب، پرتکاپو و شجاع، اهل معاشرت، شلوغ و پر سروصدا هستند.ظاهرا" نیرویشان تمام نشدنی است، خوب مشت می زنند و کتک خورهای خوبی هم هستند.در مجموع و خلاصه اینکه برونگرا هستند.قرمز باعث افزایش نبض و فشار خون می شود.(هر چی باشه پرسپولیسه دیگه)
رنگ قرمز
این رنگ نشان میل شدید نسبت به چیزی یا کاری و نمادی از حسرت، تمایل و اشتیاق است .قرمز رنگ عشق و خون است. قرمز رنگ جنگ و جرات و جسارت است. قرمز رنگ نفسانیات و اعلام خطر است و سمبل عشق و تحرک. در بسیاری از کشورها از جمله ستانهندو رنگ لباس عروسی قرمز است. وبسیاری از کشو رها هم رنگ قرمز را رنگ شادی میدانند.
روانشاسی رنگ قرمز
انسانهایی که علاقه وافری به رنگ قرمز دارند در رده تیپ روانشاسی قرمز قرار میگیرند. قرمزها انسانهای قدرتمندی هستند و از انرژی سرشاری برخوردارند.به گونهای که ذخیره انرژی انها نا تمام به نظر میرسد. انها هیچگاه در ابتدا از سختی و سهولت کار پرسشی نمیکنند بلکه بی درنگ دست به کار میشوند. انان مدیرانی قوی، سر سخت، جاه طلب، حکم فرما و خواستار اولویت و ارجحیت هستند به گونهای که هیچ ایراد و انتقادی هر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
لبخند درمانی
پس از مطالعهی چندین کتاب و تحقیق دربارهی خنده و خنده درمانی و رسیدن به این نتیجه علمی و تجربه عملی مَثل معروف ( خنده بر هر درد بیدرمان دواست ) و با بیان مکرر این جمله در بین اقوام، دوستان و همکاران و ... دوستی که مثل خودم سخت گرفتار مشکلات روزمرة تورم و ترافیک و فشار مالی و روحی و غیره و بود گفت : ای بابا دلت خوشه خنده کجا بود نفست از جای گرمی بلند میشه دل باید خوشی باشه که آدم بتونه بخنده و شادی کنه با این همه مشکلات زمانه و زندگی ماشینی خنده چیه؟!
در جوابش گفتم : دوست عزیز من هم مثل تو شاید شدیدتر از تو درگیرم و بقول معروف « کارم از گریه گذشت بدان میخندم » ...
در واقع اگر در اوج فشار و ناتوانی و نگرانی کسی بتونه بر مشکلات خندیده و به کمک لبخند درمانی بر مشکلات پیروز شود برنده است.
این یک واقعیت است که: با خنده فکر آزاد می شود و بهتر میتوان بر هر مشکلی پیروز شد و این را همان بدان بقولی می گویند :
آن کس که میگرید یک غم دارد و آنکه می خندد هزار و یک غم ...
دکتر آندره مورو تحصیل کردة دانشگاه سورین و مونترال کانادا معتقد است : ما باید آگاهانه در جستجوی انگیزه هائی برا ی لبخند زدن و خندیدن در همه ابعاد زندگی خود باشیم. او می گوید: « لبخند زدن وخنده باعث استنباط شخصیت گردیده و انرژیهای مثبتی که زندگی را لذتبخش و با ارزش تر میکند آزاد می سازد. »
نورمن کازنیز سردبیر مجله به بیماری لا علاجی بنام جمود و التهاب مهرهها دچار شده بود ( این بیماری باعث بی حرکتی ستون فقرات شده بیمار بتدریج زمین گیر میشود و در حد شکنجه آوری دردناک است.) پس از مدت مدیدی در بیمارستان بستری و تحت مداوا و داروهای مسکن قوی و شیمیایی گوناگون و اشعه ایکس ( که تأثیری در بهبودی وی نداشت) ، بالاخره تصمیم گرفت از بیمارستان به هتل رفته و در آنجا با دیدن فیلم های کمدی خندهدار و صحنههای دوربین مخفی با خنداندن خود بصورت اصیل و رودهبر و خوردن ویتامین C بر بیماری خود بطور معجزه آسایی پیروز گشته و در این باره کتابی بنویسد که این کتاب او باعث ایجاد جنجالی در جامعه پزشکی شد. تا جائی که دانشگاه کالیفرنیا به او کرسی استادی افتخاری را اهداء کرد.
او به دقت به تحقیق خود دربارة خنده و خنده درمانی ادامه داد و کشف کرد که : ده دقیقه خنده رودهبر اصیل آن چنان تأثیر آرامشبخشی دارد که حداقل دو ساعت بعد از آن مداومت مییابد.
وقتی اثر آرامبخشی خنده از بین رفت او دوباره فیلمهای خندهدار بیشتری را تماشا کرد و یا به خواندن کتابها و جملات طنز میپرداخت او می نویسد تماشای فیلم بعدی به خوابی خالی از درد منتهی می شد.
البته تمام ناتوانیهای او یک شبه ناپدید نشد، اما دایرة ترس افسردگی و وحشتی که او در آن گرفتار شده بود بتدریج معکوس گردید، او پی برد : خنده بطور قطع در عمل تولید اندروفین ( مسکنهای طبیعی ) را در مغز تحریک میکند، خنده به خودی خود حالتی بوجود می آورد که در آن دیگر هیجانات مثبت را می شد به کار انداخت.
در مقالهای که در کالج سلطنتی به پزشکان عمومی انگلستان به چاپ رسیده بود اعلان شده بود :
« خنده از نظر پزشکی برای افراد مفید است. خندیدن بر تمام اندام های بدن تأثیر میگذارد و هر قدر خنده رودهبرتر باشد برای شخص فایده بیشتری دارد و بعنوان مسکن طبیعی عمل میکند. فشار روانی را کاهش میدهد. کالری ها را میسوزاند و سوء هاضمه را بهبود میبخشد. حال این شما و این خنده که فرمان کشتی بزرگ و با عظمت بدن را بدست دارد»
(( کالج سلطنتی پزشکان عمومی ))
شما میتوانید با خنده چاقی را از بین ببرید زیرا خنده سرعت سوخت و ساز را افزایش میدهد.
اگر شروع به خندیدن کنید چیزی نمیگذرد که حقیقتاً احساس شادی خواهید کرد. ذهن و شعور پالایش مییابد و مسائل زیاد ناخوشایند به نظر نمیرسند. کسی که به حقیقت این امر شک دارد باید آنرا امتحان کرده و نتیجه آنرا مشاهده نماید.
دکتر ملکم کاروتز متخصص در استرس در موارد زیادی بیان کرده: عامل مهم در بیماریهای قلبی اکثراً مربوط به چیزی نیست که میخوریم بلکه مهم عاملی است که شما را می خورد
پس باید بیائیم به کمک خنده نگذاریم خورده شویم!
خندیدن به ما این توانایی را میدهد که دنیای اطراف خود را با دید واضح بینانهتر و زیباتر بنگریم. خندیدن این توانائی را به ما میدهد تا فراسوی تظاهر و تفاخر، ریا و خودپرستی، فراسوی حرص و جاهطلبی بی رحمانه و تمام چیزهای بد و مخرب را ببینیم.
متأسفانه در جامعه فعلی این خطر ما را تهدید میکند که خندیدن را به کلی از یاد ببریم. طی تحقیقاتی توسط روزنامه لومین در فرانسه شده :
فرانسوی ها در سال 1930 بطور متوسط روزی 19 دقیقه میخندیدند اما در سال 1980 این میانگین به 6 دقیقه در روزکاهش یافته.
بی علت نیست با وجود اینکه خیلی از بیماریها که در گذشته قابل علاج نبودند امروز علاج پذیرند یا کلاً نابود شده اند. اما بیماریهای که ریشه در استرس دارند اینچنین رو به افزایش میباشد بنظر می رسد که ما خوشحال تر از آن دوران نیستیم بلکه درست برعکس تبدیل به موجودات بدبخت تری شدهایم.
کلنل مارکوس مؤسس سازمان خیریه یافتههای جدید در سرطان همه روزه اتاقهای خنده درمانی بیشتری برای بیماران سرطانی ( در افریقای جنوبی ) تأسیس میکند. میگوید : چقدر بهتر خواهد بود اگر فضائی برای یک اتاق خنده بوجود آید تا به بیماران سرطانی، کمک کند در آن استراحت کرده و استرسهای خود را کاهش دهند و دید مثبت تری نسبت به بیماری خود به دست آورند.
دکتر ورنون کولمن در کتاب خود بنام کنترل طبیعی درد مینویسد :
آنها که درد دارند باید هر چه بیشتر فیلم ها و کتابهای خندهدار جمعآوری کنند و سعی کنند تا جائیکه ممکن است با افراد شاد و باروحیه وقت بگذرانند و از افراد افسرده پرهیز کنند تحقیقات انجام شده نشان میدهد یک همنشین خوب چقدر میتواند در ذهنیت مثبت شخص مؤثر باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
روانشناسی کار
یکی از شاخههای جدید علم ومعرفت که مساله نیروی انسانی ودیگر جنبه های مربوط دنیای کار را در کانون توجه خود دارد،روان شناسی صنعتی وسازمانی است. این شاخه از دانش مطالعه علمی رابطه میان انسان ودنیای کار را وجهه همت خود قرار داده است. در واقع ،کاربرد و بسط وگسترش اصول روانشناسی است به مسایلی که انسان در تجارت و صناعت با آنها دست به گریبان است. از آنجا که شاخه روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از شاخه های کاربردی و فعال رشته مهم روانشناسی است و همچنین کشور نیز در آستانه توسعه اقتصادی و صنعتی است لذا استفاده از خدمات مشاوره روانشناسی صنعتی و سازمانی یکی از ضروریات دنیای تولید و کار است و بدون این گونه خدمات تولید با کیفیت در دنیای پر رقابت فعلی با مشکل روبروست. خدمات مشاوره ای با حل و فصل مشکلات کارکنان در ابعاد مختلف می تواند تخصص، انرژی و توان کارکنان را در اختیار اهداف و ماموریت سازمان قرار دهد. آثار عملی خدمات مذکور در سازمان ها بسیار زیاد است که از آن جمله می توان : بهبود رضایت کارکنان، پیشگیری از فرسودگی منابع انسانی، کمک به توسعه منابع انسانی، معنادار کردن سازمان غیر رسمی، فراهم کردن بستر لازم برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای روان سازمان، بالابردن انگیزه کارکنان، تقویت فرهنگ استفاده از خدمات مشاوره ای، جلوگیری از پیری زودرس سازمان و هماهنگی بین خانه و کارخانه را نام برد که همگی این آثار صرف نظر از صرفه جویی در سرمایه گذاری جدید برای نیروی انسانی موجب تحقق رسالت توجه به کرامت انسانی در سازمان ها می شود و بهره وری و سلامت و شادابی را در کارکنان و سازمان تا حدود زیادی تضمین می کند. روانشناسان صنعتی وسازمانی می توانند در زمینه هایی از قبیل: کارمندیابی، گزینش، کارگماری و طبقه بندی کارکنان ، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی، ارزشیابی شغل و عملکرد شغلی ،کاهش سوانح و افزایش ایمنی، بهبود شرایط محیط کار، افزایش انگیزه و روحیه کار، افزایش دلبستگی ، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی، کاهش فشار روانی شغلی، بهبود ارتباطات، ، ایجاد تغییرات مناسب، مشاوره شغلی و حرفه ای، افزایش بهداشت روانی، روابط فرهنگی و هماهنگی میان انسان و ماشین نقش موثر و کارساز داشته باشند. به این شاخه از روانشناسی گاه روانشناسی کار و روانشناسی شغلی هم گفته میشود.این رشته را در آمریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology میشناسند.
افزایش بهره وری نیروی کار یکی از مصادیق بهبود بهره وری می باشد و فاکتورهای روانشناسی از جمله عوامل مهم و کارساز در بهره وری نیروی کار می باشد. نقش نیروی انسانی همانطور که در پایه های مدیریت نوین مطرح می گردد قبل از نقش ماشین و تکنولوژی در اولویت اول مطرح می گردد، چرا که مهمترین سرمایه هر جامعه ای به شمار می رود. در این پژوهش با نگرشی به مهمترین عوامل روانشناسی فوق الذکر تلاش شده است، تاثیر این عوامل در سازمانهای خدماتی که در این ادارات پست استان اصفهان انتخاب شده است، مورد مطالعه قرار گیرد. معرفی مهمترین عوامل روانشناسی در بهره وری نیروی کار در بخش ادبیات موضوع مورد بحث قرار گرتفه است و تاثیر این عوامل ومیزان اهمیت آنها در بخش تجزیه و تحلیل آماری نتایج به دست آمده ردج شده است. در این تحقیق جهت تست فرضیه های تحقیق از پرسشنامه ای که به همین منظور طرح گردیده است استفاده شده است. و جهت تجزیه و تحلیل سوالات پرسشنامه از آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. در این تحقیق صحت کلیه فرضیه ها اثبات گردید و ترتیب اولویت هریک از زیرفرضیه ها تعیین گردید.
فرهنگ کار
مقدمه :
علوم اجتماعی با دایره گسترده و وسیع خود می توان گفت در هر حوزه زندگی اجتماعی و فردی و کلان انسانها و جامعه دارای نظر و روش می باشد و باید گفت که هر حوزه علوم اجتماعی باالخص
جامعه شناسی دارای گسترده وسیع و ژرفی می باشد که هر کدام از این حوزه ها دارای محتوایی عمیق دارا می باشد که بحث و نظر دادن در هر حوزه زمان و سالهای متمادی می خواهد که در آن حوزه صاحبنظری دارای روش علمی شد . یکی از این حوزه ها که با زندگی تمام انسانها درگیر است " کار " می باشد و اگر بخواهیم که بطور اجمالی گفت که کار در هر دوره و زمان بر اساس شیوه تولید بشر متفاوت و متنوع بوده که مثلا تا قبل از دوره انقلاب صنعتی کار حاکم بر دامداری و کشاورزی و تجارت از طریق دریا و یا زمینی بوده و لی باتغییر شیوه تولید جامعه صنعتی رخ داد و زندگی انسانها را تغییر اساسی داد و حالا که در دوره جامعه اطلاعاتی این تغییر نسبت به جامعه صنعتی عمیقتر و بحث برانگیز تر می باشد . ما در این مقاله سعی داریم که اول به معرفی علمی و بررسی صاحبنظران این حوزه کاری پرداخته و بعد از آن به بررسی فرهنگ کار بپردازیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
روانشناسی رشد
روانشناسی رشد شاخهای از علم روانشناسی است که به توصیف و تبیین تغییرات در طول زندگی فرد میپردازد و از رشتههای مختلف زیستشناسی، جامعهشناسی، تعلیم و تربیت و پزشکی کمک میگیرد. اگر چه روانشناسی رشد به تمام مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ میپردازد، اما بر کودکی و نوجوانی تأکید دارد.
روانشناسان رشد در پی آن هستند تا چگونگی رشد انسان را در طول زمان تعیین کنند، برای تحقق این هدف روانشناسان رشد، رفتار افراد را در سنین مختلف به دقت مورد مشاهده قرار میدهند. از سوی دیگر روانشناسان رشد به تبیین رشد میپردازند که در آن دو الگوی عمومی و اختصاصی را مد نظر دارند. سومین هدف روانشناسی رشد این است که حاصل مطالعات توصیفی و تبیینی خود را در مورد رشد در جهت مثبت رشد انسان به کار بگیرد و رشد انسانها را به حداکثر برساند. این جنبه کاربردی رشد خصوصاً به کودکان و نوجوانانی که به دلایلی دچار نارسایی در رشد شدهاند، میپردازد.
روانشناسی رشد
رشد از دیدگاه اسلام
نگاه اجمالی
رشد جسمی(Physical Development) یکی از مهمترین فرایندهای رشدی است . این رشد زمینه را برای بدست آوردن توانائیها و مهارتهای دیگر فراهم میآورد. در واقع در نقش تاثیرگذاری در رشد حرکتی بدست آوردن مهارتها و رشد شناختی و...دارد. این قسمت از رشد شامل رشد مغز ، رشد عضلات ، رشد استخوانها ، رشد دندانها ، رشد اندام درونی ، رشد اندام بیرونی و ... میشود.
رشد مغز
مغز از چند میلیارد نورون (Neuron) تشکیل شده است که باهم سیستم عصبی را تشکیل میدهند. رشد سیستم اعصاب بیش از تولد و تا سه تا چهار سالگی بسیار سریع است . البته رشد دوران جنینی شامل بوجود آمدن سلولهای عصبی جدید میشود و در مرحله رشد پس از تولد کمتر سلول عصبی تازهای بوجود میاید. اندازه گیریها نشان میدهد که رشد مغز انسان تا چهارده سالگی بسیار سریع است و از 4 تا 8 سالگی از سرعت آن کاسته میشود. سپس به کندی رشد میکند تا اینکه در 16 سالگی ، مغز به اندازه کامل خود میرسد. از لحاظ وزنی مغز نوزاد در حدود 350 گرم است. در حالیکه وزن مغز انسان بالغ بین 1400 تا 1600 گرم است. اگرچه در موارد استثنایی مغزهای کمتر از 1400 گرم نیز دیده شده است.
رشد عضلات
عضلات در تنظیم فعالیتهای اعضای اصلی بدن مانند قلب ، دستگاه گوارش و غدد داخلی نقش بسیار مهمی دارند. همچنین عضلات عهدهدار حفظ نیروی بدن و هماهنگی فعالیتهای مختلف هستند. هنگام تولد ، بافتهای عضلانی هنوز تکامل نیافتهاند و به همین دلیل نوزاد ضعیف و ناتوان بوده و در فعالیتهایش ناهماهنگی وجود دارد. پس از تولد همانند مغز ، بافت عضلانی دیگری بوجود نمیآید. ولی همان بافتها از لحاظ بزرگی و شکل تغییر میکنند. عضلات همچنین از لحاظ طول ، عرض و ضخامت نیز رشد میکنند و همگام با این رشد بر وزنشان نیز افزوده میشود. این افزایش بقدری است که وزن عضلات یک فرد بالغ چهل برابر وزن عضلات در موقع تولد است. عضلات تا پنج سالگی به صورت معمولی رشد میکنند، ولی پس از پنج سالگی جهش در عضلات دیده میشود، بطوریکه 75% از افزایش وزن کودک در این سنین در نتیجه رشد عضلات است. پس از این رشد عضلات به کندی صورت میگیرد، تا اینکه در دوران بلوغ رشد عضلات برای مدتی با سرعت زیاد انجام میگیرد.
رشد استخوانها
رشد استخوانها شامل رشد و تغییر تعداد استخوانها و تغییر در نحوه پیوند آنها میباشد. از نظر تعداد استخوان ، کودک هنگام تولد دارای تقریبا 2700 قطعه استخوان است، تا اینکه در آغاز بلوغ این تعداد به 350 قطعه میرسد. ولی بتدریج از رشد استخوانها کاسته میشود. بطوریکه استخوانبندی فرد بالغ 206 قطعه است. برای مثال در مچ دست کودک دو ساله 2 تا 3 قطعه ، در 6 سالگی 6 تا 7 قطعه استخوان وجود دارد. در حالیکه بین 12 تا 15 سالگی تعداد استخوانهای مچ دست به 8 قطعه میرسد.
از لحاظ پیوند بین استخوانها به دلیل نرمی استخوانها در سالهای اول زندگی ، این پیوند ضعیف است و خوب به هم نچسبیدهاند. حتی در بعضی نقاط استخوان وجود ندارد، بلکه در آن مکانها ماده غضروفی وجود دارد که بعدا به استخوان تبدیل خواهند شد. چون استخوانهای کودک نرم هستند، او میتواند بدن خود را به وضعیتهای شگفتاوری درآورد. همچنین در این سنین استخوانهای کودک به آسانی به شکلهای نادرست در میآیند. برای مثال اگر نوزاد بیشتر به پشت بخوابد، پشت جمجمهاش پهن میشود و اگر روی شکم بخوابد، سینهاش زیادتر از حد طبیعی مسطح میشود.
رشد دندانها
انسان دو رشته دندان دارد که شامل دندانهای شیری و دندانهای ثابت است. این دو از چند لحاظ باهم تفاوت دارند.
تعداد دندانهای شیری 20 و دندانهای ثابت 32 است. همچنین دندانهای شیری کوچکتر از دندانهای ثابت بوده و دندانهای ثابت دارای کیفیت بهتر و در نتیجه دوام بیشتری هستند. رشد دندانها فرایند مداومی است که از سه ماهگی (زمان بوجود آمدن دندانهای شیری در لثه) شروع میشود و در 21 تا 25 سالگی با درآمدن دندان عقل پایان میپذیرد.
درآمدن دندانهای شیری همراه با درد است که معمولا اشتهای کودک را مختل و او را عصبانی میکند. اما دندانهای ثابت بدون ناراحتی در میآیند. از لحاظ زمانی اولین دندان شیری بین 6 تا 8 ماهگی ظاهر میشود. کودک در سال اول زندگی بین 4 تا 6 دندان دارد و در دو سالگی این تعداد به 16 دندان میرسد. دندانهای ثابت نیز از حدود 6 تا 7 سالگی شروع به در آمدن میکنند. بطوریکه کودک 7 ساله یک تا دو عدد و کودک 8 ساله ده عدد و ... دندان ثابت دارد.
با این حال زمان در آمدن دندانها متغیر است و به عواملی از قبیل وراثت ، سلامت ، تغذیه و جنس بستگی دارد. نکته مهم در در آمدن دندانها مرتب و ردیف بودن دندانهای شیری است. اگر دندانها نامنظم باشند، ممکن است وضع آرواره را به هم بزنند و این اختلال شکل قسمت پایین صورت را تغییر میدهد و سبب میشود دندانهای ثابت نیز بطور نامنظم درآیند.
رشد حرکتی
نگاه اجمالی
نوزاد در موقع تولد هیچ گونه کنترلی بر اعضا و اندام خود ندارد ولی کودک توسط فرایند «رشد حرکتی» (Motor Development) که هفته به هفته و ماه به ماه در او بوجود آمده و پیشرفت میکند در به حرکت در آوردن ارادی بدن تواناییهای لازم را به دست میآورد. به حرکت در آوردن ارادی هر یک از اعضای بدن مستلزم رشد عضلات آن قسمت از بدن است و قبل از رشد عضلات حرکاتی که در اعضا و اندام دیده میشود تصادفی ، غیر ارادی و بعضی مواقع بازتابی است.
در فرایند رشد حرکتی و به کنترل در آوردن اعضای بدن کودک ابتدا به حرکات ناحیه سر مسلط میشود و سپس به حرکات دستها و بازوها و بعد به حرکات تنه و در نهایت به حرکات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
روانشناسی رنگ در دکوراسیون
روانشناسی رنگ
با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند امّا برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است...
مطلبی کامل و جامع در مورد رنگها و روانشناسی رنگها...
رنگ چیست؟ در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست.
آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمّل مینامند.
تاثیرات رنگها از نظر روانشناسی با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند امّا برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
رنگهایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگهای سرد نامیده میشوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بیتفاوتی را به ذهن آورند.
روانشناسی رنگها به عنوان روش درمان در برخی از فرهنگهای قدیمی، از جمله مصریها و چینیها، از رنگها برای درمان استفاده میشده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته میشود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش:
از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده میشود.
از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده میشود.
از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده میشود.
از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده میشود.
از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتیهای پوستی استفاده میشود.
اغلب روانشناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید مینگرند و میگویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگها اغراق شده و رنگها در فرهنگهای مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهشها نشان دادهاند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آنها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آنها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
روانشناسی رنگهای مختلف
1- روانشناسی رنگ سیاه
سیاه تمام نورها در طیف رنگها را جذب میکند.
سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار میگیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته میشود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیتهای خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده میشود.
رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار میگیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایشهای مد مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روانشناسی رنگ سفید
رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
رنگ سفید میتواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستانها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده میکنند.
3- روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.
4- روانشناسی رنگ آبی
آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن میآورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
رنگ آبی، میتواند احساس غم، درونگرایی یا گوشهگیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار میگیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاقهای آبی کارآیی بیشتری دارند.
رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگهاست امّا یکی از رنگهایی است که کمترین اشتها را بر میانگیزد. در برخی از برنامههای کاهش وزن توصیه میشود که غذای خود را در بشقابهای آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکیها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته میشود.
رنگ آبی میتواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.
5- روانشناسی رنگ سبز
رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.
پژوهشگران دریافتهاند که رنگ سبز میتواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانشآموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، میتوانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند.
رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار میرفته است.
از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده میشود.
رنگ سبز باعث کاهش استرس میشود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار میکنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش میشوند.
6- روانشناسی رنگ زرد
رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس میکند، بیشتر از بقیه رنگها چشم را خسته میکند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر میتواند باعث چشم درد یا در حالتهای خاص از دست دادن بینایی گردد.
رنگ زرد میتواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته میشود اما بیشتر مردم در اتاقهای زرد رنگ، هیجانشان را از دست میدهند و بچه ها نیز در اتاقهای زرد رنگ بیشتر گریه میکنند.
رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان میگردد.
چون رنگ زرد، از بقیه رنگها زودتر دیده میشود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار میگیرد.
7- روانشناسی رنگ ارغوانی
رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.
8- روانشناسی رنگ قهوهای
رنگ قهوهای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینانپذیری است.
رنگ قهوهای همچنین میتواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
رنگ قهوهای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن میآورد.
رنگ قهوهای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی میتواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.