لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی شیمیایی و میکروبی آب آبانبارهای روستایی در استان گلستان
چکیده:
جمعآوری و ذخیره آب باران برای مصارف مختلف، از جمله مصرف شرب، از دیرباز در ایران و سایر کشورهای جهان معمول بوده است. شهرستان مینودشت دارای جمعیتی بالغ بر 260000 نفر است که حدو 200000 نفر آن در روستاها سکونت دارد و از 1366 آب انبار برای جمعآوری آب باران برای مصارف مختلف استفاده میکنند. لذا آنالیز شیمیایی و میکروبی آبهای جمعآوری شده از پشت بامها در آب انبارها، برای شناسایی منابع احتمالی آلودگی، یافتن روش مناسب برای جمعآوری و ذخیره آب باران و بهسازی مطلوب آب انبارها ضروری به نظر میرسد.
برای انجام این تحقیق، تعداد 114 نمونه آب، برای آنالیز پارامترهای شیمیایی و 68 نمونه آب برای آنالیز میکروبی از آب انبارهای روستاهای دهنه و صوفیان در شهرستان مینودشت، در مدت 8 ماه مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج نشان داد که پارامترهای شیمیایی شامل: هدایت الکتریکی، قلیاییت، سختی، کلرور، نیترات و منگنز، در مقایسه با استاندارد آب آشامیدنی در حد مطلوب میباشند، اما غلظت بعضی از پارامترهای شیمیایی از جمله آهن در 9 درصد، سرب در 69 درصد و کروم در 6 درصد نمونههای جمعآوری شده، از حد مجاز بیشتر بود. از لحاظ پارامترهای میکروبی در 100 میلیلیتر از نمونهها، کلیفرم در 56درصد، اشرشیاکلی در 32 درصد و استرپتوکوک فیکالیس در 26 درصد از نمونههای جمعآوری شده بیش از حد مجاز بود.
کیفیت آب تعداد قابل ملاحظهای از آب انبارها، از نظر پارامترهای شیمیایی و میکروبی، به علت آلودگی برای شرب مناسب نمیباشد. آلودگیهای شیمیایی و میکروبی آب انبارها، میتواند ناشی از نفوذ فاضلابهای کشاورزی، فضولات حیوانی و انسانی و همچنین استفاده از آب رودخانه میباشد.
مقدمه
آمارهای منتشره از سوی سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمانهای بینالمللی، نشان دهنده این واقعیت است که آب آشامیدنی سالم و بهداشتی، بیش از هر عامل دیگر در سلامتی انسانها موثر است.
به عنوان نمونه در ایالت اوتارپرادش در کشور هندوستان، پس از بهسازی شبکه توزیع آب، میزان مرگ از بیماری ویا، 1/74 درصد، بیماریهای اسهالی 7/42 درصد، حصبه 6/63 درصد و اسهال خونی 1/23 درصد کاهش یافت.
بنابراین وجود میکروارگانیسمها در آب آب انبارها، از طریق منطقه جمعآوری و یا ذخیرهسازی آن است. مطالعات نشان داده است که آب انبارهای ضدعفونی شده میتواند محیط مناسبی برای میکروارگانیسمهای بیماریزا باشد. از حمله بیماریها میتوان از بیماری سیستم گوارشی که عامل آن سالمونلا، زخم معده که عامل آن هلیکوباکتر، عفونتهای تنفسی مثل بیماری لژیونر و عفونتهای خونی که عامل آن کورنی باکتریوم است را نام برد.
افزایش سریع احداث و تکامل آب انبارها، در حدو یکصد سال پیش شروع شد، در حالی که در تمدنهای اروپایی باستان تامین آب مورد نیاز برای شرب، پخت و پز غذا و تا حدی شست و شوی ظروف، از طریق احداث فضایی به منظور جمعآوری آب باران از سقف یا حیات منزل صورت میگرفت و منصوب به ویرانههای کاخ ناس مرکز عصر مفرغ در جزیره کرت میباشد.
استفاده از آب انبارها به منظور ذخیره آب باران در کشور ایران، به دلیل محدودیت بارشهای آسمانی که سالانه به طور متوسط 250 میلیمتر در سطح کشور برآورد میگردد، از قدیمالایام معمول بوده است، به طوری که احداث آب انبار را میتوان یکی از مهمترین امکانات ذخیرهسازی آب در نقاط خشک و از جمله نقاطی در شهرستان مینودشت واقع در استان گلستان دانست. شهرستان مینودشت با جمعیتی بالغ بر 2600000 نفر که بیش از 200000 نفر آنها در روستاها زندگی میکنند، دارای 1366 آب انبار در سطح منطقه به منظور تامین آب آشامیدنی مردم میباشد.
هدف از انجام این بررسی، عبارت است از: تعیین کیفیت شیمیایی و میکروبی آب جمعآوری شده در آب انبارهای شهرستان مینودشت، بررسی و شناسایی منابع آلودگی در آب ذخیره شده در آب انبارهای شهرستان مینودشت و ارائه پیشنهادات و راهکارهای مناسب اجرایی برای استفاده بهینه از سیستم نگهداری و برداشت آب از انبارها.
روش انجام تحقیق
در این تحقیق، تعداد 114 نمونه آب به صورت تصادفی از آب انبارهای روستاهای دهنه و صوفیان از توابع بخش کلاله شهرستان مینودشت، واقع در استان گلستان، در طول مدت 8 ماه که سه فصل را در بر گیرد، برای آنالیزهای شیمیایی شامل: pH، هدایت الکتریکی، قلیاییت، سختی، کلرور، نیترات، فسفات، آهن، منگنز، سرب، کرم، کادمیوم و تعداد 68 نمونه برای تعیین کیفیت باکتریولوژیکی شامل: کلیفرمها، اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فیکالیس با روش استاندارد جمعآوری شد. آزمایشگاههای مرکز بهداشت استان، شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گلستان، مرکز بهداشت مینودشت و دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق انجام آزمایشهای میکروبی و شیمیایی انجام گردید.
روشها و دستگاههای مورد استفاده
سختی، به روش EDTA، قلیاییت، به روش تتراسیون با اسیدسولفوریک، کلرور، به روش مور، نیترات با استفاده از دستگاه DR-2000Hatch تعیین شد. فلزات سنگین به روش جذب اتمی مدل 2380 Perkin-Elmer، آزمایشهای میکروبی کالیرفرمها، اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فیکالیس به ترتیب به روش تخمیر چند لولهای (MPN)، تستهای افتراقی و پورپلیت انجام شد. نتایج حاصل با استانداردهای توصیه شده برای آب آشامیدنی مقایسه گردید.
نتایج
میانگین نتایج پارامترهای شیمیایی شامل: pH، هدایت الکتریکی، قلیاییت، سختی، فلوئور، کلرور، نیترات، فسفات، منگنز، آهن، کادمیوم و سرب در 114 نمونه جمعآوری شده و پارامترهای میکروبی شامل: کلیفرم، اشرشیا و استرپتوکوک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول:
صنعت روستایی
- سازمان
- مد فرش و صنعت روستایی
- صنعت بومی
- پروژه Dobag
سازمان
در صنعت روستایی بافندگی به منظور فروش صورت می گیرد .داشتن ماشین بافندگی امتیاز بارز وآشکار دارد:بافندگی در هر زمانی امکان پذیر می باشد و همزمان می توان چشم از بچه ها برنداشت و مراقب آنها بود.داشتن شغل پاره وقت برای زنان به منظور افزایش در آمد خانواده سود مند است.مواد خام بافندگی ازطریق مختلف تهیه می شود.ممکن است خانواده دارای گوسفند باشد و مواد خام خود را از طریق دام خود تهیه کند،یا اینکه ممکن است از همسایگان خود و در آخر از بازار تهیه کننده پشمی که از بازار تهیه می شود به لحاظ کیفیت پشم خوبی نیست و اغلب (پشم پوستی )است که قبل از بافندگی از هم جدا می شود.پشم وهزینه رنگرزی آنها مستلزم هزینه زیادی است که از عهده روستاییان فقیر بر نمی آید.مخصوصا زمانیکه سه ماه بیشتر برای کامل کردن فرش وفروش آن به تاجر جهت گرفتن پول طول می کشد بافنده به جای اینکه مواد خام خود را از بازار خریداری کند نخ رنگ شده را از طرف قرار داد خود می گیرد که بابت ارسال و مراسلات فرش کامل شده به بافنده پول می پردازد.این شیوه از نیمه دوم قرن 19در ایران رواج پیداه کرده اما پیشینه دیرینه تری در ترکیه دارد.این شیوه باعث می شود که طرف قرار دارد(باسفارش دهنده)بامشخص کردن سایز،رنگ،تناسب والگو تاثیر مستقیمی در نوع کیفیت فرش داشته باشد.بنابراین در کنترل کیفیت چندان موثر نیست. به این ترتیب صنعت بافندگی به طور محسوس و قابل توجهی با کارخانه های تولیدی تفاوت دارد.کارخانه هایی که کنترل کیفیت عامل مهمی در موفقیت تجارت محسوب می شود.
این شیوه در صنعت بافندگی نسبتاً به تقاضای بازار کار پاسخگوست. زمانیکه صنعت در حال رونق باشد ماشینهای بیشتری به کار گرفته می شود .بافنده همیشه در جستجوی ایده جدیدی است.الگویهای موفق کپی برداری یاد گرفته می شود و الگوی جدید نیز آزمایش می شوند وگاهی اوقات یک فرش برای نمونه بافته می شد تا منتخبی از الگوی زمینه ها و خطوط ویا طرح جدید مثل بوته گل را نشان می دهد (تصویر1)زمانیکه تهیه می شد باید از الگوی منسوجات اروپاییان نیز باشد.باکمک چنین نمونه ای سفارش پذیرفته می شد و متقاضی اندازه ونوع زمینه و حاشیه ای را که می خواست مشخص می کرد.بافندگی از مدتها پیش مرسوم است.ازقرن 18،17قالیچه های بسیار زیادی از غرب ترکیه به اروپا صادر می شد.بسیاری از این قالیچه های صادراتی در کلیساهای نواحی ترانسلیواینای روماینا یافت می شد.(تصویر 2)این گونه فرشها کوچک بوده و به سبک خاصی بافته می شدند که بیشتر شبیه قالیچه های نواحی میلاس در قرن 19بود که هنوز هم بافندگی به این سبک ادامه دارد (تصویر3).یکی از ویژگی های این سبک این است که بسیاری از طرحهای نسخه روستایی الگوهای پخته تر بود مثل (تصویر 23) بویژه طرحهایی که در زمان عثمانی رایج بوده است.این فرش زیر آوارهای شرق ترکستان(سینک یانگ)پیدا شده که پسر آدِل اِ ستین بازمانده های فرش که متعلق به قرن 16تا19بود را پیدا کرده است.بافندگی فروش هنوز هم در این ناحیه وجود دارد.این نمونه متعلق به آبادی (خوتن) است که انتهای هرزمینه طرح اناری دارد.که داخل گلدانی در حال رشد است.این نقش قدیمی است که به معنای زندگی و فراوانی است.در فرش های قدیمی که این فرش نمونه خوبی از آنها است،از پشمهای در خشنده در رنگهای هماهنگ بر گرفته از طبیعت استفاده می شد. در این ناحیه رنگهای مصنوعی و ساختگی بین سالهای 1960،1670 یعنی اواسط قرن 19 به کار گرفته شده است. MC200×374 ،½ 7 ×174
تصویر شماره(1) الگوی فرش را به سه طریق میتوان بازسازی کرد:
1-از طریق حفظ کردن وبه خاطر سپردن (مرسوم در بافندگی های قبیله ای)
2-از طریق کپی کردن فرش دیگر (مرسوم در صنعت بافندگی)
3-با استفاده از نقشه(مرسوم در کارخانه)
در صنعت بافندگی،بافنده سعی دارد که از طرحهای جدیدی استفاده کند که ممکن است الگوی فرش کوچکی از آب در بیاید.مثل نمونه ذیل که هر نقشی در آن حداقل یک بار تکرار شده است.وسپس به کپی طرحهای قالیچه نمونه می پردازد.(بیجار،شمال غربی ایران،قرن19،CM 112× 152 / 60×60
تصویر شماره (2): در طول قرن17،یک صنعت بافندگی در غرب ترکیه بازار صادرات موفقی راه انداخت و قالیچه –های کوچک و رنگی با الگوی مبتنی بر سبک عثمانی را صادر می کرد.این قالیچه ها را در نقاشی های آمریکایی واروپایی و تقریباً در اکثر نواحی ایتالیا ،هانگاری ورومانیا می توان دید.در آن زمان در ناحیه ترانسیلوانیای و رومانیا رسم بر این بود که تجار فرش تر ک به کیلسای محل هزینه می کردند که هنوزم این فرشها در کیلساها قابل مشاهده است. ترکیه، قرن17(اغلب به عنوان ترا نسلیو یاد می شود)
46×½69 / CM177×177
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول:
صنعت روستایی
- سازمان
- مد فرش و صنعت روستایی
- صنعت بومی
- پروژه Dobag
سازمان
در صنعت روستایی بافندگی به منظور فروش صورت می گیرد .داشتن ماشین بافندگی امتیاز بارز وآشکار دارد:بافندگی در هر زمانی امکان پذیر می باشد و همزمان می توان چشم از بچه ها برنداشت و مراقب آنها بود.داشتن شغل پاره وقت برای زنان به منظور افزایش در آمد خانواده سود مند است.مواد خام بافندگی ازطریق مختلف تهیه می شود.ممکن است خانواده دارای گوسفند باشد و مواد خام خود را از طریق دام خود تهیه کند،یا اینکه ممکن است از همسایگان خود و در آخر از بازار تهیه کننده پشمی که از بازار تهیه می شود به لحاظ کیفیت پشم خوبی نیست و اغلب (پشم پوستی )است که قبل از بافندگی از هم جدا می شود.پشم وهزینه رنگرزی آنها مستلزم هزینه زیادی است که از عهده روستاییان فقیر بر نمی آید.مخصوصا زمانیکه سه ماه بیشتر برای کامل کردن فرش وفروش آن به تاجر جهت گرفتن پول طول می کشد بافنده به جای اینکه مواد خام خود را از بازار خریداری کند نخ رنگ شده را از طرف قرار داد خود می گیرد که بابت ارسال و مراسلات فرش کامل شده به بافنده پول می پردازد.این شیوه از نیمه دوم قرن 19در ایران رواج پیداه کرده اما پیشینه دیرینه تری در ترکیه دارد.این شیوه باعث می شود که طرف قرار دارد(باسفارش دهنده)بامشخص کردن سایز،رنگ،تناسب والگو تاثیر مستقیمی در نوع کیفیت فرش داشته باشد.بنابراین در کنترل کیفیت چندان موثر نیست. به این ترتیب صنعت بافندگی به طور محسوس و قابل توجهی با کارخانه های تولیدی تفاوت دارد.کارخانه هایی که کنترل کیفیت عامل مهمی در موفقیت تجارت محسوب می شود.
این شیوه در صنعت بافندگی نسبتاً به تقاضای بازار کار پاسخگوست. زمانیکه صنعت در حال رونق باشد ماشینهای بیشتری به کار گرفته می شود .بافنده همیشه در جستجوی ایده جدیدی است.الگویهای موفق کپی برداری یاد گرفته می شود و الگوی جدید نیز آزمایش می شوند وگاهی اوقات یک فرش برای نمونه بافته می شد تا منتخبی از الگوی زمینه ها و خطوط ویا طرح جدید مثل بوته گل را نشان می دهد (تصویر1)زمانیکه تهیه می شد باید از الگوی منسوجات اروپاییان نیز باشد.باکمک چنین نمونه ای سفارش پذیرفته می شد و متقاضی اندازه ونوع زمینه و حاشیه ای را که می خواست مشخص می کرد.بافندگی از مدتها پیش مرسوم است.ازقرن 18،17قالیچه های بسیار زیادی از غرب ترکیه به اروپا صادر می شد.بسیاری از این قالیچه های صادراتی در کلیساهای نواحی ترانسلیواینای روماینا یافت می شد.(تصویر 2)این گونه فرشها کوچک بوده و به سبک خاصی بافته می شدند که بیشتر شبیه قالیچه های نواحی میلاس در قرن 19بود که هنوز هم بافندگی به این سبک ادامه دارد (تصویر3).یکی از ویژگی های این سبک این است که بسیاری از طرحهای نسخه روستایی الگوهای پخته تر بود مثل (تصویر 23) بویژه طرحهایی که در زمان عثمانی رایج بوده است.این فرش زیر آوارهای شرق ترکستان(سینک یانگ)پیدا شده که پسر آدِل اِ ستین بازمانده های فرش که متعلق به قرن 16تا19بود را پیدا کرده است.بافندگی فروش هنوز هم در این ناحیه وجود دارد.این نمونه متعلق به آبادی (خوتن) است که انتهای هرزمینه طرح اناری دارد.که داخل گلدانی در حال رشد است.این نقش قدیمی است که به معنای زندگی و فراوانی است.در فرش های قدیمی که این فرش نمونه خوبی از آنها است،از پشمهای در خشنده در رنگهای هماهنگ بر گرفته از طبیعت استفاده می شد. در این ناحیه رنگهای مصنوعی و ساختگی بین سالهای 1960،1670 یعنی اواسط قرن 19 به کار گرفته شده است. MC200×374 ،½ 7 ×174
تصویر شماره(1) الگوی فرش را به سه طریق میتوان بازسازی کرد:
1-از طریق حفظ کردن وبه خاطر سپردن (مرسوم در بافندگی های قبیله ای)
2-از طریق کپی کردن فرش دیگر (مرسوم در صنعت بافندگی)
3-با استفاده از نقشه(مرسوم در کارخانه)
در صنعت بافندگی،بافنده سعی دارد که از طرحهای جدیدی استفاده کند که ممکن است الگوی فرش کوچکی از آب در بیاید.مثل نمونه ذیل که هر نقشی در آن حداقل یک بار تکرار شده است.وسپس به کپی طرحهای قالیچه نمونه می پردازد.(بیجار،شمال غربی ایران،قرن19،CM 112× 152 / 60×60
تصویر شماره (2): در طول قرن17،یک صنعت بافندگی در غرب ترکیه بازار صادرات موفقی راه انداخت و قالیچه –های کوچک و رنگی با الگوی مبتنی بر سبک عثمانی را صادر می کرد.این قالیچه ها را در نقاشی های آمریکایی واروپایی و تقریباً در اکثر نواحی ایتالیا ،هانگاری ورومانیا می توان دید.در آن زمان در ناحیه ترانسیلوانیای و رومانیا رسم بر این بود که تجار فرش تر ک به کیلسای محل هزینه می کردند که هنوزم این فرشها در کیلساها قابل مشاهده است. ترکیه، قرن17(اغلب به عنوان ترا نسلیو یاد می شود)
46×½69 / CM177×177
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در چین
اندیشگاه شریف
(کلیه حقوق مادی و معنوی این سند, که بخشی از یک گزارش مفصل میباشد, متعلق به سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان میباشد)
مقدمه
چین کشوری پهناور با وسعت 4/9 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر است. 80 درصد جمعیت چین را روستانشینان تشکیل میدهند که عمدتاً به شغل کشاورزی مشغولند. چین باید حدود 20 درصد جمعیت جهان را تغذیه کند، و این در حالی است که تنها 7 درصد اراضی قابل کشت دنیا را در اختیار دارد ]1[.
اقتصاد چین تا حد زیادی متکی بر اقتصاد روستایی و در نتیجه بخش کشاورزی است. انقلاب کشاورزی چین در طی 30 سال سیطره خود بر کشور، صدمات جبرانناپذیری را بر اقتصاد چین وارد کرد و سیاستهای نادرست دولتمردان در آن دوران رکود شدید اقتصادی و فقر روستاییان را به همراه آورد.
امروز پس از گذشت دو دهه از اجرای اصلاحات سیاسی سالهای 1978 و 1979 که به انقلاب دوم موسوم است، پیشرفتهای قابل توجهی در توسعه کشاورزی و نیز دستاوردهای مهمی در صنایع روستایی این کشور بهدست آمده است. فقر به میزان چشمگیری کاهش یافته و منابع طبیعی و زیستمحیطی کشور حفظ و احیا شدهاند. از سال 1978 تا کنون کل تولید ناخالص داخلی کشور سالانه با نرخ میانگین 10 درصد، تولید ناخالص داخلی در بخش کشاورزی 2/5 درصد، و صنایع روستایی 31 درصد افزایش داشته است. تعداد افرادی که در فقر کامل بهسر میبرند، به 31 میلیون نفر یعنی 6 درصد جمعیت روستایی کاهش یافته است] 2[.
توسعه اقتصادی چین در این سالها روندی آرام و سنجیده داشته است. در این مدت بهتدریج از تصدی دولت بر کشاورزی کاسته شده و با اجرای سیاستهای توسعه روستایی، درآمد روستاییان افزایش یافته است.
با وجود همه این پیشرفتها چین هنوز تا توسعه اقتصادی پایدار و مؤثر راه درازی در پیش دارد. هنوز هم بخش روستایی و کشاورزی چین با معضلات عمدهای روبروست و هنوز هم ردپایی از دخالتهای نادرست دولت در روستاها به چشم میخورد.
از سوی دیگر پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 افقهای جدیدی را به روی این کشور گشوده و همراه با آن چالشهای جدیدی را نیز پیش روی کشور قرار داده است. چین برای رقابت در بازارهای جهانی باید هر چه بیشتر بر سیاست درهای باز اقتصادی تأکید کند و جهتگیریهای جدیدی را انتخاب نماید. بهنظر میرسد با اتخاذ سیاستهای درست روند توسعه اقتصادی چین در سالهای آینده آهنگ تندتری پیدا کند.
چهره چین پس از انقلاب کشاورزی
سیاستهای دولت چین پس از انقلاب کشاورزی، تأثیری شگرف بر اقتصاد ملی این کشور بر جای گذاشت و کشاورزی نیز بهعنوان زیربنای اقتصادی چین از این تأثیرات در امان نماند. اصلاحات ارضی کشور در دهه 1950 که بدون توجه به اوضاع اقتصادی و فرهنگی چین انجام شد، رکورد شدیدی در بخش کشاورزی پدید آورد. در طی این دوران نزدیک به 47 میلیون هکتار زمین کشاورزی از دست مالکان خارج شده و در اختیار کشاورزان بدون زمین قرار گرفت. پس از تقسیم زمینهای کشاورزی، چین به تقلید از شوروی و کشورهای اروپای شرقی برای اداره امور کشاورزی اقدام به راهاندازی تعاونیها نمود و کشاورزان را وادار به عضویت در این تعاونیها کرد. ابتدا زمینهای تقسیمشده تحت اختیار تعاونیهای بزرگ قرار گرفت که در اثر این سیاست نادرست بیش از 30 میلیون کشاورز در اثر فقر و گرسنگی جان باختند ]2[. از آن پس تعاونیهای بزرگ به تعاونیهای کوچکتر تقسیم شد. تا سال 1955 نزدیک به 17 میلیون خانوار کشاورز به عضویت تعاونیها درآمدند. بدین ترتیب فعالیتهای کشاورزی از مدیریت جمعی برخوردار شد و تصدی دولت بر بخش کشاورزی روزبهروز عمیقتر و گستردهتر گردید. تعاونیها در آن دوران نقشهای زیادی را بر عهده داشتند. تعیین روشهای تولید, نوع محصول، نحوه فروش و قیمت محصولات همه و همه توسط تعاونیها و زیر نظر دولت انجام میشد. حاصل این سیاستها ایجاد تنگناهای شدید برای کشاورزان و کاهش چشمگیر تولیدات کشاورزی بود. بهطوری که سهم بخش کشاورزی در تولید ملی از 90 درصد به 6/25 درصد کاهش یافت ]1[.
سایر سیاستهای دولت نیز در این دوران تأثیرات گستردهای بر بخش کشاورزی داشت. بخشی از این سیاستها عبارت بودند از ]3[ :
· تأکید بیش از حد بر خودکفایی و قطع ارتباطات بینالمللی
· تصدی بیش از حد دولت بر امور اقتصادی
· عدم کنترل جمعیت
· انتقال شتابزده اموال و املاک به دولت
· تأکید بیش از حد بر صنایع سنگین، به قیمت توجه کمتر به صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی
· عدم توجه به اهمیت انتقال فناوری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
باز تعریف جامعه شناسی روستایی
آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار میرود و با واقعیت کنونی, که شهری و روستایی در حیطه نفوذ یکدیگر قرار گرفته اند, همخوانی ندارد, زیرا این معنی بیشتر از آن که حاصل یک بینش تحلیلی همه جانبه باشد, از یک مفهوم فضایی و یک برش جغرافیایی به دست آمده است.
شکل گیری جامعه شناسی روستایی و انشعاب آن از جامعه شناسی عمومی در دوره ای اتفاق افتاد که آغاز آن سال های پایانی قرن نوزدهم و انجام آن مقارن پیدایش رکود اقتصادی 1930 است.
در این دوره, جامعه شناسی روستایی در فهم جوامع روستایی و جهان کشاورزی مشارکت نمود.
تا وقتی که جامعه روستایی بر حیات ملی سیطره داشت و دورنمای اصلی را تشکیل می داد, مورد غفلت بود, ولی زمانی که این جامعه دستخوش تغییر شد ((موضوعی برای علم)) گردید.
محیط روستایی برای جامعه شناسی همیشه یک مشغله ثانویه تلقی می شد؛ زیرا تاسیس این شاخه علمی به موازات توسعه فزاینده محیط های شهری و مراکز صنعتی صورت گرفت.
1-2. جامعه شناسی روستایی چیست؟
یکی از مشکلات عمده ای که در جامعه شناسی روستایی مطرح می شود، دقیقاً معنا و مفهوم آن و تعیین حدود میدان تحقیق آن است.
اندیشه مطالعات و بررسی های روستایی, امروزه به دام سیاههای که ما از قبل در ذهن خود داشتهایم، افتاده است. و ما نام این گونه مطالعات و بررسی ها را جامعه شناسی روستایی، اقتصاد روستایی، و از نظایر آن که شناخته شدهاند، می گذاریم. یک چنین شیوه تشخیصی، فقط امکان توسل به تحلیلهای افواهی و نظری را برای ما فراهم می سازد. اگر بخواهیم کار بهتری ارائه دهیم, شایسته است که ابتدا در اندیشه تعیین کردن تعدادی ((مسیر نماهای هادی)) باشیم و سپس راه های جدیدی را که با ضوابط موجود تقریباً مورد بی اعتناییاند و با معیارهای کنونی اهمیت درجه دومی دارند امتحان کنیم.
در چنین تحلیلی شاید مناسب تر باشد که به جای تاکید بر بعد کمی امور، بیشتر به بعد کیفی آن ها پرداخته شود.
شایسته است که نخست مفهوم اصطلاح کلیدی ((محیط روستایی)) را مشخص کنیم. این اصطلاح معانی متعددی دارد و معانی متعدد این اصطلاح به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
1-معنای محیط روستای در گذشته و در نزد جامعه سنتی کنونی. 2-معنای محیط روستایی در اندیشه طرفداران روستاگرایی جدید (نئورورالیسم). 3-معنای محیط روستایی در ناکجا آباد جامعه روستایی در حال فروپاشی یا فروپاشی شده.
((برای این که محیط روستایی را از دیدگاه جامعه شناسی معنی کنیم باید از منطق گفت و شنودهای کنشگران دست برداریم.))
2-1.مارکس و سرمایه داری ارضی
از دیدگاه مارکس، تاریخ کشاورزی، تاریخ سلب مالکیت از روستاییان و ادغام ناگزیر آن ها در شیوه تولید سرمایه داری است. مارکس خاطرنشان می کند که ویژگی های تولید سرمایه داری در روستا, همان ویژگی های سرمایه داری در شهرند, یعنی سرمایه, در هر دو جا, در مقابل کار قرار دارد.
با وجود این, به نظر می رسد که نظریه پردازان مارکسیست بعدی, به واقعیت های روستایی عصر خودشان توجه کمی مبذول داشتهاند.
جامعه شناسی روستایی غیر مارکسیستی از وقتی که تحولات در کشاورزی جدید خودنمایی کردند, به توصیف جامعه روستایی و روستاییانی که حالا طبقه متوسط جدید را تشکیل می دادند، پرداختند.
تحلیل این گروه اجتماعی جدید التاسیس، متوقف بر تحلیل هنجارهای رفتاری این گروه، ارزش های آنها و طرز تلقی هایشان و از این قبیل ارزش ها, یعنی همان اموری است که دیگر تضادی با امور مشابه شهری ندارند. به سخن دیگر گروه های روستایی و شهری جدید, فقط در همان اموری اختلاف دارند که ((معمولاً اعضای دو گروه متعلق به یک جامعه و یک تمدن با هم اختلاف دارند))
روستاییانی که به کارفرمایان اقتصادی تبدیل شدهاند، دیگر ((علاوه بر دنیای سنتی، بر دنیای جدید هم اشراف دارند, زیرا در عین حال که گرفتار ساختارهای قدیمی روستا هستند, مجذوب شهر و پدیده نو بوده، به ترقی و پیشرفت فکر می کنند)).
((نکته ضروری این است که یک سیاست اقتصادی مناسب برای ده ها هزار واحد بهره برداری بینقص و عالی، طراحی شود)).
جریانات نظری یاد شده، به رغم اختلافات بنیادین شان، در یک نکته اتفاق نظر دارند. آنها تصور میکنند که استحاله کشاورزی و تبدیل آن به بنگاه های تولیدی سرمایه داری، اجتناب ناپذیر است و هیچ چیزی نمیتواند جلو این استحاله را بگیرد.
با وجود این میبینیم که باز هم اختلاف نمایان بین و اقعیتها و نتایج این گونه تحلیلها که در واقع فقط همینها, دگرگونی میپذیرند, وجود دارد. تکامل این تحلیلها, در عین این که از مسیر تحلیلهای پیشین، منحرف میشوند، در جهت تعبیر و تفسیرهای سیر می کنند که هر کدام با دیگری تا حدودی متفاوت است.
در آخر به منظور فراهم کردن افقی انتقادی در مطالعات روستایی، سه عنصر معنی دار زیر را یادآوری میکنیم:
1-نخست این که، مناسبات کار زراعی به عنوان مناسبات خانوادگی تلقی شود که در این صورت بهرهبرداری خانوادگی زراعی قابل مقایسه با بنگاه تولیدی صنعتی نخواهد بود.
2-دوم این که، بین طبقات مختلف و مناسبات تولیدی مختلف در کشاورزی کشورهای غربی, جداسازی و تفاوت گزاری صورت گیرد.
3-و سوم این که، هرگاه در اثر کشاورزی صنعتی, محیط صدمه ببیند، باید در این باره که: این نوع کشاورزی، یگانه الگوی ارزشمند و خلاق است، تجدید نظر شود.
باید گفت که پدید آوردن الگوهای جدید برای تولید, مصرف و زندگی, برای مجموعه جامعه, کار دشواری است. فراوانی پایدار سازیها و ابداعات تازه, و اصالتی که این روزها در زمینه ابتکارات مربوط به رابطه کاری و ساختار قدرت بروز میکند, دست آوردهایی هستند که کشاورزی را, برای ایجاد گزینهای دیگر و یا گزینههایی