لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اثرات داروهای بیهوشی تبخیری بر روی عظلات قلبی
خلاصه:
داروهای بیهوشی تبخیری، بخصوص نسل جدید این داروها، دارای خاصیت سرعت اثر و دفع سریع هستند. این خواص باعث می شوند که پس از بیهوشی بیمار به سرعت بیدار شود و بهبود یابد. از آنجا که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد در هنگام کاهش جریان خون عضلۀ قلب، این داروها اثرات حفاظتی بر روی عضله قلب دارند، بنابراین آنها می توانند برای بیمارانی که تحت عمل جراحی عروق کرونر قرار می گیرند، مفید باشند.
مقدمه:
محافظت کافی از عضله قلب در حین جراحی قلب شاید تنها عامل مهم در تعیین نتیجه عمل جراحی باشد. با وجود روش های دقیق جراحی و استفاده از محلول کاردیوپلژیا، دوره های کوتاه ایسکمی( کمبود جریان خون و گردش آن) میوکارد در حین جراحی قلب غیر قابل اجتناب است. کمبود جریان خون و برقراری مجدد جریان آن بعد از کمبود گردش خون (Ischemia- reperfusion) که به آشفتگی و اختلال کار عضله قلب (Stunning) و یا بروز اختلال نظم بطنی منجر می گردند ، عوارضی هستند که در حین یا بعد از جراحی عروق کرونر دیده می شوند. بنابراین استفاده از یک داروی بیهوشی که بتواند بروز یکی از این دو عارضه را کاهش دهد مفید بوده و می تواند در بهتر شدن نتیجه جراحی قلب کمک کند.
داروهای بیهوشی تبخیری وایسکمی هیوکارد:
به دنبال تحریک شدید جراحی (مثلاً استرنوتومی) تعداد ضربان قلب و قدرت انقباض عضله قلب افزایش می یابد که این امر خود موجب افزایش نیاز عضله قلب به اکسیژن می شود. این افزایش احتیاج به اکسیژن، فشاری است که قلب در مراحل بحرانی عمل جراحی عروق کرونر ممکن است نتواند آن را تحمل کند وبه دلیل ناتوانی درافزایش اکسیژن رسانی به مناطقی از عضله قلب که در اثر بیماری عروق کرونر دچار کمبود و نارسایی گردش و جریان خون هستند، ممکن است ضایعه ای موضعی در عضله قلب ایجاد شود. میزان صدمه ای که به عضله قلب پس از این ضایعه وارد می شود از یک دیسکینزی یا اختلال حرکات و اعمال قابل برگشت تا اختلال عملکرد دیاستولی دیوارۀ صدمه دیده بطن( از یک اختلال فعالیتی عضله قلب تا سکتۀ قلبی) متفاوت است.
کاهش قدرت انقباض عضله قلب به دنبال استفاده از داروهای بیهوشی تبخریر( هالوتان- سووفلوران) ممکن است در حین عمل جراحی عروق کرونر مفید باشد، به شرطی که میزان کاهش مصرف اکسیژن توسط عضله قلب بیشتر از میزان کاهش در گردش خون موضعی عضله قلب( که توسط داروی بیهوشی تبخیری ایجاد می شود) باشد.
اگر چه پیشرفت های زیادی به وقوع پیوسته ولی هنوز مناطق یا نقاط سلولی عضله قلب که داروی بیهوشی تبخیری روی آن ها اثر کرده و باعث کاهش عملکرد عضله قلب می شود به خوبی شناسایی نشده است. به علاوه ممکن است فعالیت ها و ساز و کارهای سلولی بخصوصی توسط داروهای بیهوشی تبخیری به وجود بیایند که منجر به کاهش قدرت انقباض عضله قلب نشوند، ولی ممکن است در هنگام کمبود جریان خون عضله قلب اثر محافظتی بر روی عضله قلب داشته باشند. در این راستا، در حالی که اثر مطالعات انجام شده اثر محافظتی داروهای استنشاقی را روی عضله قلب به وضوح نشان داده اند، یک مطالعه جدید نشان داده است که در سگ های بیهوش شده با هالوتان (در مقایسه با سگ های گروه مقایسه) در هنگام مرحلۀ اولیه جریان مجدد خون میزان برداشت اکسیژن توسط عضله قلب بیشتر است. این یافته ها باید دقیقاً ارزیابی شوند زیرا مطالعات انجام شده اکثراً اثرات بی خطر و مفید داروهای بیهوشی استنشاقی در بیماران مبتلاء به بیماری عروقی کرونر را نشان داده اند.
در مورد بیمارانی که در خطر کم خونی عضله قلب قرار دارند، مهار و ادارۀ واکنش های بیمار به محرک های شدید و مضر یکی از موارد مهمی است که باید در حین عمل جراحی در نظر گرفته شود. افزایش فشار خون و ضربان قلب که از اولین علائم ناشی از تحریک های جراحی در حین عمل محسوب می شود ممکن است در بیمارانی که مبتلاء به بیماری عروق کرونر هستند، مانند سایر بیماران، واضح نباشد که دلیل این امر قدرت انقباضی کمتر عضلۀ قلب و یا استفاده از داروهای بتابلوکر و یا سد کننده های کانال کلسیم توسط این بیماران در مرحلۀ قبل از عمل است. در این مورد، اگر کار و عملکرد عضله قلب طبیعی باشد، نه ایزوفلوران و نه سوروفلوران در مقادیری که قابل تحمل برای بیمار باشند، نمی توانند واکنش های همودینامیک یک بیمار را در مقابل برش پوست مهار کنند. هالوتان به علت اثرات سمپاتولتیکی که نسبت به دو داروی مزبور دارد می تواند یک استثنا باشد. تفسیر این نتایج دلیل قانع کننده ای به دست می دهد مبنی براینکه در حین عمل جراحی همراه با داروهای بیهوشی استنشاقی، داروهای مخدر نیز تجویز شوند تا واکنش های برانگیخته در بیمار به توسط محرک های قوی جراحی که می تواند منجر به تشدید کم خونی عضله قلب شوند مهار گردد و به این ترتیب از خطر اختلال نظم و عملکرد و سکتۀ قلبی بعد از عمل کاسته شود.
اختلال نظم بطنی نیز مکرراً در حین و بعد از دوره های کاهش جریان خون عضلۀ قلب روی می دهد. coetzee و همکاران نشان دادند که در خوک ها بعد از یک دوره کاهش جریان خون عضله قلبی، بیهوشی با هالوتان عملکرد بطنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پوشش نهایی کف که روی زیرسازی انجام می شود کف پوش ، آخرین پوشش بدنه داخلی ساختمان دیوارپوش نامیده می شود .
در گذشته ، بسته به مصالح گوناگونی که در دسترس بود ، کف ها ، بدنه ها و سقف ها را با کاهگل ، شفته ، ساروج ، گچ و خاک ، سنگ ، چوب ، آجر و مانند اینها می پوشاندند ولی امروزه برخی از این مصالح بخاطر کمی دوام و ویژگی های نامطلوب دیگر در پوشش مصرفی ندارند . پاره ای از این مواد را با دگرگونی هائی که در ا«ها داده اند به شکل نو بکار می گیرند و از بسیاری مواد و مصالح جدید نیز بعنوان پوشش نهایی بهره گیری می شود . انتخاب مصالح پوششی برای هر یک از فضاهای زیست و کار به عوامل زیادی بستگی دارد . نوع استفاده و بهره برداری از ساختمان (مسکونی ، تجاری ، صنعتی و غیره ) جنس زیرسازی کف ، دیوار و سقف از جمله این عوامل هستند . عامل دیگر نحوه استفاده است که از پوشش خواهد شد .
حرک چرخ ، آمد و شد سبک یا سنگین زیر پا در کف ها و ایجاد سایش ، ویژگی های جذب صوت ، نرمی یا سختی ، تنوع رنگ ، صافی ، پایداری ، در برابر مواد شیمیایی ، سهولت انجام تعمیرات و قیمت تمام شده نیز در انتخاب مصالح پوشش نقش دارند .
انواع
مصالح عمده ای که در پوشش کف و بدنه مصرف می شوند عبارتند از : سنگ ، بتن ، موزائیک ، انواع آجر رسی ، سرامیک و کاشی ، پلاستیک های گوناگون ، لاستیک ، چوب ، چوب پنبه ، مواد نساجی ، مواد قیری ، آجر ، ماسه آهکی ، انواع اندودهای سیمانی ، گچی و آهکی ، فلزات ، تخته گچی ، و کاغذ دیواری .
سنگ
در گذشته از قلوه سنگ و لاشه بهمراه ملات گل ، گل آهک یا ساروج در کف سازی و دیوار سازی سنگی اشتفاده می شد . گاهی اوقات در ترکیب با آجر (بصورت نره) به شکل نقش دار کف سرسراها و کوچه ها را فرش می کردند با دست چین کرده قلوه سنگ ها و انتخاب شکل ، اندازه و رنگ مناسب به زیبائی نقش ها می افزودند. امروزه مصرف سنگ در کف ها ، پله ها ، قرنیزها و دیوارها و ندرتا سقف ها بصورت صفحات نازکی (اصطلاحا پلاک) می باشد . انواع سنگ های آذرین ، رسوبی ، و دگرگون در پوشش به مصرف می رسند و برای این منظور صفحات سنگ را به ضخامت های از 6 تا 50 میلیمتر (بسته به مورد مصرف و ابعاد سنگ) می برندو سطح آنها را به صورت صیقلی ، تیشه ای یا چکشی آرایش می دهند .
سنگهای آذرین بیشتر از نوع گرانیت و دیوریت و سنگ های رسوبی از انواع آراگونیت ، تراورتن ، مرمریت و ماسه سنگ می باشند . از سنگ مرمر و شیست که از نوع دگرگونی هستند نیز بهره گیری می شود . مصرف سنگ در ساختمان ها بخاطر استحکام ، پایداری در برابر سائیدگی ، زیبائی و قابلیت تمیز کردن رایج است .
بتن
کف سازی و نماسازی با بتن کاربرد وسیعی دارد و از مراکز تفریحی گرفته تا انبارها ، کارخانه ها و پیاده روها متداول است . نظر به ایکه پوشش های بتنی ، به ویژه در کف ها در معرض ضربه ، سائیدگی و حمله نمک ها و مایعات خورنده قرار می گیرند از اینرو انتخاب مصالح مناسب و دقت درساختن بتن حائز کمال اهمیت است . تاب فشاری بتن مصرفی در کف هائی که زیرآمد و شد سبک هستند باید حداقل 24 مگاپاسکال باشد ، در مورد آمد و شدهای متوسط تا سنگین مقاومت از 31 تا 48 مگاپاسکال تغییر می کند . عامل مهم در پایداری بتن کف در برابر عوامل مکانیکی کیفیت سنگدانه مصرفی در آن است . زیرا مقاومت خمیر سیمانی حتی با تاب فشاری بسیار زیاد در برابر سائیدگی و ضربه ناچیز است . برای آمد و شد سبک سنگدانه شسته و دانه بندی شده از نوع کوارتز یا گرانیت بلوری و به منظور آمد و شد سنگین تر سنگدانه از نوع سنگ سمباده ، سیلیس و تراپ مناسبند . در حالی که در آمد و شد سنگین سنگدانه هائی که به روش های خاصی استخراج شده اند یا از مصالح فلزی و غیرفلزی سخت ساخته شده اند به مصرف می رسند اختلاط کامل به منظور یکنواختی و پراکندگی همگن دانه ها و آغشته شدن کامل آنها با خمیر سیمان نیز ضروری است . اسلامپ بتن کف باید حتی المقدور کم باشد تا در اثر لرزاندن و پرداخت و ماله کشی آب نیندازد و شیره آن رو نزند ، زیرا این شیره در برابر سایش و ضربه بسیار ضعیف است . مراقبت از بتن نیز بسیار مهم است کف های بتنی ممکن است یک پارچه ریخته شوند یا در دو لایه استر و رویه اجرا گردند .در صورت اخیر سطح لایه آستر باید کاملا خشن و دانه دار رها شود تا قشر رویه بخوبی به آن بچسبد ، در صورت امکان ریختن دو لایه در یک زمان مناسبتر است . سنگدانه های آهنی را می توان به اندازه مورد نیاز روی بتن تازه ریخت و با لرزاندن و ماله کشی آنها را به داخل بتن راند . مقدار سنگدانه بسته به سبکی و سنگینی آمد و شد از 5/2 تا 100 کیلوگرم در هر مترمربع سطح بتن کف تغییر می کند . مصرف سنگدانه های فلزی به اندازه مناسب در کف های بتنی باعث هدایت جریان الکتریسیته شده و کف ها را در برابر برخورد اشیاء ضد جرقه می سازد . برای جلوگیری از سرخوردن روی کف های بتنی بهتر است از ماله چوبی یا چوب پنبه ای برای پرداخت بتن استفاده شود و سطح کار زبرتر گردد .
افزودن سنگدانه های خشنی چون اکسید آلومینیوم و سیلیکون کارباید نیز متداول است . گاهی اوقات پس از اینکه خمیر سیمان قدری خود را گرفت سطح بتن را با آب و جاروی سیمی یا علفی می شویند خمیر سیمان شسته شده و سطح سنگ ها رو می زند و چنانچه اندازه و رنگ دانه ها مناسب انتخاب شود نمای زیبایی پیدا می کند . این نماسازی برای کف و بدنه گاراژها ، موتورخانه ها ، کف پیاده روها و محوطه ها متداول بوده و به بتن شسته موقوم است . برای شستن خمیر سیمانی که خود را گرفته باشد می توان از محلول اسید کلریدریک رقیق استفاده کرد . برای شستن خمیر سیمانی که خود را گرفته باشد می توان از محلول اسید کلریدریک رقیق استفاده کرد . برای ساختن کف های بتنی رنگی رنگ های معدنی ویژه ای به لایه رویه اضافه می کنند یا آنها را روی سطح بتن تازه می ریزند و با ماله کشی به داخل بتن می رانند .
برخی سنگدانه های فلزی رنگی نیز ساخته شده اند که هر دو ویژگی فلزی بودن و رنگی بودن را دارا هستند .
کف های بتنی را به صورت بلوک ها پیش ساخته نیز در انواع مختلف می سازند . این بلوکها ممکن است بصورت یک لایه یا دولایه ساخته شوند . قشر آستر بتن معمولی ریزدانه است و لایه رویی را می توان با سیمان پرتلند معمولی ، سیمان سفید یا رنگی و سنگدانه های خرده مرمر ساخت .
نمهای بتنی را می توان با ابزار دستی یا ماشینی سائید . تیشه داری کرد و بصورت چکشی در انواع نقش ها ارایش داد .
موزائیک
موزائیک نوعی بتن است که سطح آن سائیده شده و دارای ظاهری خالدار و درهم است و در کف ها ، پله ها ، قرنیزها و نمای ساختمان مورد استفاده قرار می گیرد . کف پوش موزائیک ارزان با دوام و متداولترین نوع کف پوش در ایران است و بیشتر ساختمان های مسکونی و آموزشی و برخی از ساختمن های تجاری ، اداری و بهداشتی با این کف پوش مفروش شده اند . در نماسازی و پوش بدنه داخلی بعضی از ساختمان ها نیز از موزائیک بهره گیری شده است . موزائیک را هم به صورت درجا و یکپارچه اجرا می کنند . در این صورت در سطوح بزرگ با نوارهای شیشه ای ، سنگی ، پلاستیکی و فلزی (مانند مس ، برنج ، برنز و آلومینیوم ) درزبندی می شود و هم برای کف پوش یا قرنیز ، بشکل بلوک های پیش ساخته در کارخانه می سازند . موزائیک از دو لایه آستر و رویه ساخته می شود . لایه زیرین بتن ریزدانه (نخودی) است و سیمان کمتری دارد و آب آن نیز کم است . لایه روئی از خرده سنگ و نرمه سنگ و گرد سنگ و سیمان بیشتری ساخته شده است . در کارخانه نخست قالب فولادین دور آنرا تمیز کرده با روغن معدنی چرب می کنند . کف قالب از لاستیک یا فلز صاف است . ملات رویه را درون قالب می ریزند و روی آنرا هموار می کنند . سپس ملات آستر را درون قالب ریخته و قسمت های اضافی را تمیز و سطح آنرا صاف می کنند . آستر و رویه را با هم زیر فشار پرس قرار می دهند و پس از آن آجر موزائیکی را از قالب در می آورند و همانند بلوک بتنی در محلی که گرما و رطوبت مناسب داشته باشد قرار می دهند تا سفت و سخت شود .موزائیک را معمولا دوباره می سایند بار اول آن در کارخانه است پس از سائیدن چشمه ها و گودی های سطحی موزائیک را با خمیری از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
اقتصاد بیمار ایران اقتصاد مختلط است و دلیل بیماری آن نیز همین اختلاط و امتزاج وظایف ویژه و سنگین حکومتی با امور اقتصادی است که از سوئی هفتاد درصد بودجه کشور همه ساله صرف کمک به شرکتهای زیانده دولتی میشود و از سوئی گرانی و تورم را دائما برآحاد جامعه تحمیل میکند و هیچ چاره ای جز تفکیک وظائف دولتی از کارهای گوناگون اقتصادی به چشم نمیخورد.
صنایع دولتی ناکار آمدی خود را در تمامی کشورها و بیش از همه جا در میهن خودمان به اثبات رسانده بطوریکه بزرگترین و پیشرفته ترین آنها که صنعت نفت باشد هنوز موفق نشده به اندازه مصرف داخلی بنزین تولید کند دیگر انتظار صادرات فراورده پیشکشش. اساسا پیشرفت اقتصادی منوط به انگیزه سود آوریست و اقتصاد دولتی نه تنها از این انگیزه برخوردار نیست که اغلب سود و رشد و توسعه صنایع وابسته به دولت ، فدای انگیزه های دیگری نظیر امنیت ملی و یا کسب مشروعیت سیاسی برای حکومتگران میشود .امروزه انباشت ضرر و زیان ناشی ازگره خوردن صنایع کشور به امنیت ملی و مشروعیت سیاسی به مرحله -ای غیر قابل دوام و تحمل رسیده که خود خطر آفرین شده و هیچ چاره- ای جز واگذاری اقتصاد دولتی به بخش خصوصی و تعاونی باقی نمانده خوشبختانه افزایش در آمد نفتی زمان مساعد را برای واگذاری کلیه شرکتهای دولتی به بخشهای تعاونی یا خصوصی فراهم آورده است زیرا این شرکتها غالبا نیاز به نوسازی و یا تغییر خط تولید دارند تا به مرحله سود آوری برسند و دولت میتواند تقاضای تسهیلات ارزی مدیران مذکور را موکول به واگذاری سهام دولتی بنماید و در آینده نیز نقش اقتصادی دولت حتی المقدور منحصر به واگذاری تسهیلات ریالی و ارزی به مدیران کارخانجات و شرکتها ی نیازمند باشد. سرمایه باید تحت سلطه افراد در آید زیرا انحصار ابزار خشونت در دست دولت برای حفظ نظم داخلی و جلوگیری از حملات خارجی کافیست و اگر قدرت سرمایه نیز برآن افزوده شود دیگر احدی یارای مقابله با تندرویهای حکومت را نخواهد داشت و از سوی دیگر عملا نیز به اثبات رسیده که اقتصاد تنها زمانی که دولت ان را رها کند بهترین کارکرد را خواهد داشت و علاوه بر ان شکل گیری دولت دموکراتیک تنها در سایه دولت حد اقل میسر است و دولتها وظیفه دارند ابتدا در بخش اقتصادی و سپس در سایر بخش ها کمترین مداخله را داشته باشند . تخصصی شدن امر حکومت نیز منوط به تقلیل وظایف دولت است تا در زمینه هائی نظیر حفظ آزادی شهروندان، تضمین امنیت جانی و مالی مردم و حفظ نظم و ثبات و جلوگیری از تجاوز خارجی و بر قراری عدالت در جامعه فعال باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
طلاق
و آثار سوء آن به روی فرزندان
مقدمه
پیامدهای طلاق در کودکانطلاق فرایندی است که به زندگی زناشویی رسمی یک زن و مرد یا به عبارتی پدر و مادر خاتمه می دهد. طلاق شعله محبت ها را خاموش می کند، عشقها را به کینه و نفرت تبدیل می کند. خطر بزرگ طلاق متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناختند. آثار روانی طلاق بر روی کودکان به قدری گسترده و جدی است که نمی توان از تاثیرات آن به سادگی گذشت.
اولین و مهمترین مشکلی که کودکان طلاق با آن روبرو می شوند تصمیم گیری در مورد حضانت آنها است و اینکه کودک تحت سرپرستی چه کسی خواهد بود؟ این مشکل زمانی حادتر می شود که والدین نتوانند به توافق برسند، تصمیم گیری در این مورد بیشترین فشار را روی کودک وارد خواهد کرد.
تصمیم گیری نهایی در باره کسی که قرار است سرپرستی او را بعهده بگیرد خود موجب برانگیختن احساس شرم و گناه در کودک می گردد. شرم از اینکه چرا دیگری را رها کرده است و فکر می کند اگر کودک خوبی بود، پدر و مادرش هر دو با او زندگی می کردند. این احساس واکنشهای عصبانیت، غمگینی و افسردگی را بدنبال خواهد داشت.
احساس کودک از طلاق
طلاق وحشتناکترین حادثه زندگی یک کودک است. از بین آسیبهای چون مرگ یکی از والدین، سوء استفاده جنسی کودکان، معلولیت جسمانی، طلاق را بدترین حادثه زندگی او رتبه بندی کردند. کودکان طلاق خود را محکوم و گناهکار می دانند و مدام خود را مقصر و عامل جدائی پدر و مادر می دانند و حتی اگر یقین حاصل کنند که در جدایی والدینشان مقصر نیستند باز این فکر آنها را رنج می دهد که شاید می توانستند اقدامی به عمل آورند تا از این جدایی جلوگیری کنند.
حتی برخی از کودکان می گویند حاضر بودند بمیرند ولی شاهد طلاق والدین از هم نباشند.
تاثیر عاطفی طلاق بر کودک
طلاق از عمده ترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی که زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بی سرپرستی و ترس ناشی از آینده مبهم برای او پدید می آید که روان او را آزرده می سازد. طلاق کودک را دچار اختلال عاطفی می سازد، حالت افسردگی، گوشه گیری و تخیل را در او بوجود می آورد. و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او می گیرد. کودکانی که در اثر طلاق دچار اختلالاتی شده اند بعضی غمگین و خشمگین هستند بعضی گیج و بی تفاوت هستند و عده ای از پسران از لحاظ همانند سازی مردانه دچار آشفتگی هستند. کوکان طلاق نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند احساس حسادت می نمایند.
تاثیر طلاق بر روی تحصیل
انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.
نگاه کودک بر زندگی
کودکان با طلاق والدین این احساس را دارند که امید و دنیایشان از هم پاشیده شده است زیرا خانه و خانواده تنها امید و پناهگاه آنها است و والدین دنیا او و آرزو او هستند. در کل طلاق برای کودک بسیار گران تمام می شود، تاثیرش در ویرانی دل کودک عظیم است او احساس می کند بدبخت است، بیچاره و بی پناه است، پدر و مادر او را دوست ندارند. برخی از آنان به زبان می آورند که حاضر بودند بمیرند و شاهد این وضع نبودند.
در پایان می توان نتیجه گرفت که طلاق یکی از مهمترین عوامل آسیب زا روانی و اجتماعی کودکان می باشد. بنابر این برای کم کردن تاثیر سوء طلاق از موارد ذکر شده زیر استفاده می کنیم:
1- والدین پیش از طلاق بچه ها را آگاه سازند و با یک روانشناس مشورت کنند تا آگاهی های لازم به آنها داده شود.
2- سرپرستی و حضانت کودکان با مشورت کودکان صورت گیرد.
3- در زندگی فعلی کودک تغییرات چندانی با زندگی قبلی او ایجاد نشود.
4- قرار ملاقاتها پیش از طلاق با توافق کودک مشخص شود و والدین به وعدهای ملاقات اهمیت بدهند.
5- هر یک از والدین از بدگویی کردن طرف مقابل نزد کودک بپرهیزد.
6- آموزشهای لازم به مربیان و دبیران در مورد کودکان طلاق داده شود.
در نهایت فرزندان طلاق زندگی بهتری خواهند داشت اگر رابطه خود را با هر دو والد حفظ کنند و جامعه نیز حمایت اجتماعی و عاطفی خود را از آنها دریغ نکند
***
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
حداقل عمق پوشش خاکی بر روی پلهای خاکی- فولادی
خلاصه: پهنای خاکی- فولادی از قابهای فولادی موجودار و انعطاف پذیر پوشانده شده درون خاک دانه ای خوب متراکم ساخته شده اند.
طراحی آنها براساس اندرکنش ترکیبی میان فشارهای خاک و جابه جایی های دیواره کانال انجام می شود. گسیختگی سازه ممکنست به سبب گسیختگی برشی یا کششی در پوشش خاکی روی کانال فولادی آغاز شود. بکارگیری ملاحظات طراحی ارائه شده در آئین نامه های مختلف، مانند آئین نامه طراحی پلهای بزرگراه کانادا، در جلوگیری از برخی مشکلات مربوط به گسیختگی خاک روی پلهای خاکی- فولادی با در نظر گرفتن حداقل عمق پوشش خاکی روی تاج کانال با توجه به شکل هندسی آن، موفقیت آمیز بوده است. با این وجود، الزامات آئین نامه موجود برای حداقل عمق پوشش جهت حداکثر دهانه به طول 62/7 متر و استفاده از قابهای سخت نشده با عمق اعوجاج 51 میلیمتر، بسط داده شده اند. اثر طول دهانه های بزرگتر یا بکارگیری قابهای موجدار صلب تر، پیشتر بررسی نشده و موضوع این مقاله است. مطالعه حاضر، جهت بررسی مجدد گسیختگی های ممکن خاک به سبب بارهای زنده وارده در مرکز (یعنی بارهایی که بصورت متقارن، حدودا در وسط دهانه کانال وارد می شوند) یا بارهای زنده خارج از مرکز، از تحلیل اجزاء محدود استفاده می کند. این بررسی، مربوط به کانالهای دایروی با دهانه بزرگتر از 24/15 متر و قوسهای 3/21 متری با موجهای عمیق است. نتیجه حاصله این است که علاوه بر هندسه کانال، ابعاد واقعی دهانه نیز بایستی جهت تعیین عمق لازم برای پوشش خاکی مورد توجه قرار گیرد.
معرفی: پلهای خاکی- فولادی از قابهای فولادی موجدار و انعطاف پذیر پوشانده شده در خاک دانه ای خوب متراکم شده ساخته شده اند. این پلها با دهانه هایی به طول حداکثر 62/7 متر با استفاده از قابهای فولادی با عمق اعوجاج (موج) 51 میلی متر ساخته شده اند در حالیکه بخشهای خاصی مانند سخت کننده ها برای دهانه های بزرگ بکار رفته اند. اخیرا، موجهای عمیق تری (در قابها) به اندازه 140 میلیمتر (شکل 1) ایجاد شده و برای سازه هایی با دهانه هایی کمتر از 22 متر در استاندارد ASTM-A 796.A 796 M مورد استفاده قرار گرفته اند. (استاندارد 1999,ASTM).
طراحی پلهای خاکی- فولادی، بر اندرکنش ترکیبی میان فشارهای خاک و جابه جائیهای دیواره کانال، بنا نهاده شده است. (معیارهای) حدود طراحی و الزامات آئین نامه ای تعیین شده و به اثبات رسیده اند؛ به Abdel- sayed و همکاران (Adbel- Sayed) و همکاران، 1993) آئین نامه طراحی پلهای بزرگراه کانادا (2001 , CSA- CHBDC) و مشخصات استاندارد پلهای بزرگراه منتشر شده توسط آشتو (2001, AASHTO) مراجعه شود.
یکی از معیارهای گسیختگی برای چنین سازه هایی در شرایطی که پوشش خاکی روی مجرای فولادی کافی نباشد، گسیختگی خاک بخاطر برش و / یا کشش ایجاد شده در آن می باشد. بکارگیری ملاحظات طراحی ارائه شده شده در آئین نامه های مختلف، مانند آئین نامه طراحی پلهای بزرگراه (1992, OHBDC) Ontario، آشتو (آشتو، 2001) یا آئین نامه طراحی پلهای بزرگراه کانادا، در جلوگیری از برخی مشکلات مربوط به گسیختگی خاک روی پلهای خاکی- فولادی با در نظر گرفتن حداقل عمق پوشش خاکی روی تاج کانال، موفقیت آمیز بوده است.
این الزامات، در اصل تجربی بوده و از آن پس، براساس تحلیل اجزاء محدود (1981, Hafez) با در نظر گرفتن شکل هندسی کانال و بارهای محوری، کامیون OHBDC جهت طراحی (شکل 2)، اصلاح شوند (1983a, Abdel- Sagal, Hafez). در نتیجه، حداقل عمق پوشش مورد نیاز (h) در دومین ویرایش از (1983,OHBDC)OHBDC، بزرگترین مقدار از بین یا با حداقل مقدار 6/0 متر بود که براساس شکل 3، D,S به ترتیب دهانه موثر و خیز (برآمدگی) کانال هستند. با وقوف به دست وپاگیر بودن الزامات فوق بخصوص در مورد کانالهای دهانه کوتاه به شکل بیضی افقی، سومین ویرایش (1992,OHBDC) OHBDC شرط پیشین را به کاهش داد.
همچنین الزامات مشابهی در آئین نامه فعلی طراحی پلهای بزرگراه کانادا مشخص شده اند (2001,CSA-CHBDC) و در حال حاضر بدون توجه به نیمرخ اعوجاج صفحه، قابل استفاده برای تمام سازه های خاکی فولادی می باشند. هر چند، بایستی به این نکته اشاره نمود که تمامی الزامات برای حداقل عمق پوشش، برای حداکثر دهانه 62/7 متری و استفاده از قابهای سخت نشده با عمق اعوجاج 51 میلیمتری ایجاد شده اند. تاثیر دهانه های بلندتر و / یا استفاده از قابهای موجدار صلب تر یا بیشتر مورد بررسی قرار نگرفته و موضوع این مقاله می باشد که به بررسی مجدد مسئله گسیختگی امکان پذیر در پوشش خاکی بعلت بار زنده واقع در مرکز یا خارج از مرکز که بر خاکریز اعمال می شود، می پردازد. در اینجا گسیختگی پوشش خاکی برای کانالهای دایروی با دهانه های کوتاهتر از 24/15 متر و قوسهای 3/21 متری دارای، قابهایی با موجهای عمیق (شکل 1) مورد بررسی قرار گرفته است. مشاهدات ارائه شده مبتنی بر نتایج تحلیل اجزاء محدود انجام شده توسط Hafez در دانشگاه وینزور (1981, Hafez) (به بخش بعدی مراجعه شود) و نیز بکارگیری آئین نامه جامع و عمومی ABAQUS [نرم افزار اجزاء محدود، نسخه 1/6 (1998)، R.I. , Providence, Sorenson, Karlssen, Hibbit] و در نظر گرفتن بار کامیون مطرح شده توسط 1992, OHBDC می باشند (شکل 2).
شکل
شکل 1- انواع قابهای کانال، ابعاد به میلیمتر بیان شده اند موج استاندارد 51 میلیمتری (2 اینچی)، قاب (I)؛ (b) موج استاندارد 1400 میلیمتری، قاب (II)؛ (c) قابهای موجدار سخت شده؛ قاب (III)؛ و (d) قابهای موجدار سخت شده با پرکردگی بتنی، قاب (IV).
شکل 2- بارهای محوری کامیون OHBDC برای طراحی (1992,OHBDC)، (a) نما (b) پلان
شکل 3- تعریف و توضیح S,D برای اشکال مختلف سطح مقطع کانال، (a) دایره، (b) نیم قوس، (c) بیضی قائم، (d) بیضی افقی، (e) قوس Re-entrant و (f) قوس لوله ای
شکل 4- مدل اجزاء محدود برای کانالهای دایروی (1981, Hafez).
شکل 5- تعریف خروج از محوریت e برای موارد بارگذاری تحت بررسی، (a) در صورت اعمال یک بار محوری (b) در صورت اعمال یک بار محوری