لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بررسی سیاستهای مدیریت ریسک دربخش کشاورزی آنچه در پی می آید دومین بخش از کارگاه «بررسی سیاست های مدیریت ریسک در بخش کشاورزی ایران» است که به موضوع «بیمه محصولات کشاورزی» اختصاص داشت.به گزارش ایسنا، دردومین بخش ازگزارش این کارگاه دکترسید ابوالفضل جوادیان عضوهیات مدیره صندوق بیمه محصولات کشاورزی دومین گروه ازموانع ومشکلات فراروی بیمه کشاورزی را ناشی از نگرش غالب بیمه گذاران و مسوولین دولتی می داند. وی در ادامه به بیان چالش های همانند انتظارات نامعقول بیمه گذاران از صنعت بیمه، نادیده گرفتن قرارداد های دو جانبه بیمه و انتظارات نامعقول در ارتباط با جبران خسارات ریسک های خریداری نشده، عدم مرزبندی و تعریف نقش حاکمیتی دولت ها درارتباط با جبران خسارت، بی توجهی به تفاوت میان صندوق بیمه کشاورزی و صندوق کمک به خسارت دیدگان، انتقال بار پیش برد برخی از تصمیم گیری های نادرست درباره اشتغال و تولید محصولات استراتژیک به بیمه و... می پردازد.این عضو هیات مدیر ه صندوق بیمه کشاورزی با اشاره به برخی از مصادیق این سیاست های اشتباه، از بدهی 671 میلیارد تومانی دولت به صندوق بیمه به عنوان یکی از چالش های بزرگ این صندوق یاد می کند و اعلام ناتوانی دولت در پرداخت این بدهی را به مثابه تعطیلی صندوق بیمه محصولات کشاورزی می داند.او همچنین بر نقش بیمه های اتکایی در بالابردن تضمین بیمه و مسوولیت دولت در این باره تاکید دارد.بیمه کشاورزی درکشورهای مختلف به عنوان سیستمی حمایتی عمل می کند، اما میزان حمایت، جایگاه و خط قرمز آن به نوع نگرش و انتظاردولت مردان و بهره برداران از بیمه کشاورزی بستگی دارد. میزان یارانه پرداختی دولت ها دربرخی ازکشورها،60 درصد و در برخی دیگراین یارانه ها به 20 درصد هم می رسد. بخش زیادی ازاین تفاوت ناشی از نحوه نگرش وانتظارمسوولین بخش کشاورزی نسبت به میزان یارانه و هم چنین انتظارات بهره برداران ازاین خدمت است.در این جا با این پرسش مواجه می شویم که، درواقع برد خدمت رسانی بیمه محصولات کشاورزی درارتباط با خرید ریسک باید تا چه محدوده ای باشد؟ منظوراز برد بیمه، دامنه ا ی است که بیمه گرمی تواند ریسک را به خود منتقل کند. بنابراین هراندازه برد انتقال ریسک بیشتر باشد، انتظارات بیمه گذاران ازخدمات بیمه ای نیزبیشتر تامین می شود. به بیان دیگر آیا تمام خسارت های وارده به بخش کشاورزی باید توسط صنعت بیمه جبران شود؟ یا این که تنها برخی ازریسک ها وخسارت ها باید تحت پوشش این صنعت قرارگیرند. جبران تمام خسارت های وارده به بخش کشاورزی از سوی بیمه به طور حتم امکان پذیر نیست; چرا که مشکلات زیادی در ارتباط با تامین انتظارات کشاورزان وجود دارد; این مساله نیز به عنوان چالشی در بیمه محصولات کشاورزی مطرح است.برای نمونه هنگامی که پدیده سونامی در قاره ای منجر به تخریب اراضی کشاورزی می شود، آیا سیستم بیمه باید تمام خسارت را جبران کند؟ یا این که دولت موظف به پرداخت خسارات با شیوه های گوناگون است; این موضوع به نگرش دولت مردان و کشاورزان برمی گردد. بررسی های انجام شده دردنیا نشان می دهد که دولت ها سیاست های گوناگونی را درارتباط با این چالش ها اتخاذ کردند; به طوری که دربرخی ازخسارت های همگانی، دولت ها بدون ورود به سیستم بیمه، مقید به جبران این نوع از خسارات هستند. درکشورما نیز، به طورطبیعی این چالش وجود دارد، چراکه براساس مطالعات سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) از مجموعه 40 بلایای طبیعی موجود دردنیا، که به شیوه های گوناگون منجر به پیدایی خسارات در بخش کشاورزی می شوند، 31 مورد آن درکشورما مشاهده شده است.به بیان دیگر، کشورما جزو 10 کشوراول بلاخیز دنیاست. بنابراین انتظارات دولتمردان، سیاست گذاران و 4میلیون و سیصد هزار بهره بردار بخش کشاورزی، در مقابل جبران خسارات ناشی از این بلایای طبیعی می تواند به عنوان چالشی مهم برای بیمه کشاورزی مطرح شود.به منظور تحت پوشش قراردادن خسارات ناشی ازبلایای طبیعی باید سیستم و نظام بیمه ای ویژه ای طراحی شود، ازسوی دیگردولت ها باید نقشی بسیار فراتر از عملکرد کنونی خود ایفا کنند. خسارت ها دارای انواع گوناگونی هستند، برای نمونه یک نوع از آن ها خسارت اقلیمی و نوع دیگر آن ها ناشی ازریسک های مالی هستند; اما تفکرموجود، تمام خسارت های بخش کشاورزی را خسارت های اقلیمی می داند. در ریسک های مالی، نوسانات قیمتی به عنوان یکی از بزرگ ترین چالش های مطرح دربخش کشاورزی است که به عنوان یک ریسک قابلیت بیمه پذیری دارند. اما نکته مهم آن است که ریسک ها باید تا چه محدوده و به چه میزانی مورد حمایت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها
مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری
موضوع: مدیریت ریسک
سال انتشار(میلادی): 2003
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com
چکیده:
دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.
1 - مقدمه
تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.
این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.
2 - یک تعریف یا دو تعریف؟
این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:
1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:
- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.
- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.
2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:
- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.
- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.
شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.
به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.
3 - یک فرایند یا دو فرایند؟
در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.
علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
کلیات
بر خلاف بیمه های باربری که از قدمتی طولانی برخوردار است بسیاری از شاخه های بیمه های مهندسی جوانند و قدمت برخی از آنان از چند دهه تجاوز نمی کند . تاریخچه بیمه های مهندسی را می توان در بیمه دیگ های بخار جستجو نمود ، آن زمان که پس از اختراع دیگ های بخار انفجارهای پی در پی در آنها مشکل آفرین گردیده بود و این امر موجب گشت تا جمعی از اهل نظر به بررسی علل انفجار دیگ های بخار پرداخته و اقداماتی را به منظور کنترل و پیش گیری از خطرات به عمل آورند . تأسیس انجمن یا اتحادیه ماشین های بخار به سال 1854 در کشور انگلستان را بایستی در این راستا در نظر گرفت . این انجمن به منظور جلوگیری از انفجار در دیگ های بخار توصیه های ایمنی خود را به صاحبان آنها منعکس می نمود و درضمن پس از بررسی موضوع ، شیوه های عملی و کارآمدی را برای حل مشکل و در جهت کنترل و پیشگیری از خطرات در اختیار آنان قرار می داد بدون شک این انجمن خود زمینه ساز تأسیس شرکت بیمه ای در اوایل قرن بیستم تحت عنوان شرکت بیمه دیگ های بخار گردید . نا گفته نماند آلمان و سوئیس ، دو کشور صاحب نام در امر بیمه ، نیز در اوایل قرن بیستم نوعی پوشش بیمه ای جهت بیمه نمودن ماشین آلات به صورت تمام خطر طراحی و در اختیار متقاضیان قرار می دادند . به طور کلی عرضه بیمه هایی از نوع فوق را می توان نقطه شروع و پیدایش بیمه های مهندسی به شکل امروزی به حساب آورد .
در میان انواع بیمه های مهندسی دو بیمه تمام خطر پیمانکاران و تمام خطر نصب بیش از دیگر بیمه های مهندسی کاربرد عملی یافته و مورد استفاده قرار گرفته است . بی مناسبت نیست اشاره گردد نخستین بیمه ای که در غالب بیمه تمام خطر پیمانکاری صادر گردید بیمه عملیات ساخت پل لم بس lambeth است که در سال 1929 روی رودخانه تایمز لندن بنا گردید .
بدون شک وقوع جنگ جهانی دوم ویرانه های عظیم به جا مانده از جنگ ، ضرورت بازسازی مناطق ویران شده اهمیت برپایی هر چه سریع تر کارخانجات و تأسیسات تأثیر قابل توجهی در شناسایی تعمیمی در رونق این نوع بیمه ها داشته است .
در این راستا تحولات شگرف و پرشتابی که در چند دهه گذشته با ظهور تکنولوژی جدید ، ماشین آلات پیچیده و ابزارهای رایانه ای پدید آمده علاوه بر اعتبار بخشیدن تعمیم هر چه بیشتر این نوع بیمه زمینه ساز پیدایش انواع مختلفی از بیمه های مهندسی نیز گردیده است . بایستی در نظر داشت شرایط جدید اقتصادی و اجتماعی مهندسی معاصر شرکت های بیمه را ناگزیر نموده است تا خود را هر چه بیشتر با نیازهای روز وفق داده و منطبق با موضوعات جدید بیمه های جدید و متنوع تری طراحی و در اختیار متقاضیان خود قرار دهند . امروزه بازار بیمه شاهد ارائه نوعی بیمه جمعی تحت عنوان Package Policy می باشد . این نوع بیمه که برای تأمین پوشش بیمه طرح های بزرگ با سرمایه هایی هنگفت که اجرای کار در آنها بصورت عملیاتی مرکب ، گسترده و به هم پیوسته در نظر گرفته شده نمونه ای از یک بیمه نامه یا قرارداد بیمه جمعی است که بر اساس آن انواع پوشش های بیمه مورد نیاز در قالب یک بیمه نامه یا قرارداد بیمه مهندسی در اختیار بیمه گذار قرار داده می شود .
در یکی از تقسیماتی که از بیمه کرده اند بیمه را به دو بخش یا گروه اموال و اشخاص تقسیم نموده اند . بیمه های مهندسی نظیر بیمه های آتش سوزی ، باربری ، کشتی و هواپیما یکی از شاخه های بیمه اموال به شمار می رود گرچه نوع و ماهیت بیمه های مهندسی آن را بصورت یکی از بیمه های تخصصی و فنی تبدیل کرده است . این نوع بیمه در مقایسه با دیگر انواع بیمه از ویژگی هایی برخوردار است و به همین علت صدور برخی از بیمه های مهندسی بدون در اختیار داشتن تخصص ها و تجربه های لازمه میسر نمی باشند .
تاریخچه پیدایش و تحول بیمه های مهندسی
صنعتی شدن اروپا در قرن نوزدهم زمینه ارائه انواع جدید پوشش های بیمه ای از جمله بیمه های مهندسی را فراهم آورد .اولین بیمه های مهندسی در نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد . بطور مثال در سال 1859 میلادی در انگلستان بیمه موسوم به« دیگ بخار » و در سال 1900 میلادی بیمه نامه Maschine Versicherung در آلمان پدید آمد . بیمه های «تمام خطر نصب » و«تمام خطر مقاطعه کاری» از سال 1925-1920 میلادی رایج گردید و هم اکنون به صورت گسترده در تمام بازارهای بیمه جهان مورد استفاده قرار می گیرد .
قبل از طراحی این نوع بیمه نامه ها هر یک از اشخاص که به نحوی در اجرای یک پروژه صنعتی ذینفع بودند برای تهیه پوشش بیمه ای لازم قراردادهای مختلف در مقابل خطراتی مانند آتش سوزی ، صاعقه ، انفجار ، سرقت ، سیل ، زلزله و مسئولیت در مقابل اشخاص ثالث منعقد می کردند . این امر در بیشتر موارد بیمه گذاران را هنگام خسارت با مشکلات متعددی از قبیل بیمه مضاعف مسائل مربوط به اصل جانشینی مواجه می کرد . از سوی دیگر گاهی خطر واقع شده تحت پوشش هیچ یک از بیمه نامه ها نبود و بیمه گران الزامی به جبران خسارت نداشتند . ضمن اینکه کل هزینه های پرداختی بابت حق بیمه به مراتب بیش از حق بیمه معقول برای یک پروژه می شد .
همراه با توسعه صنعت بیمه در سطح جهان و رشد فن آوری در زمینه های مختلف مهندسی ، ضرورت طراحی بیمه نامه هایی ایجاد شد که ضمن اینکه مشکلات یاد شده را نداشته باشند ، منافع کلیه دست اندرکاران ساخت و اجرای یک پروژه مهندسی را نیز تأمین می نمایند . بر این اساس بیمه های مهندسی طراحی گردید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
ریسک
در سرمایه گذاری ریسک و بازده همواره به همراه هم هستند و تصمیمات سرمایهگذاران در گرو اطلاعات دقیق از هر دوی آنهاست . ریسک این گونه تعریف می شود : اختلاف میان بازده واقعی یک سرمایه گذاری و بازده مورد انتظار آن . رابطة میان ریسک و بازده را همواره می توان بصورت یک خط با شیب مثبت نشان داد زیرا سرمایه گذار منطقی ریسک بالا را با انتظار کسب بازده بالاتر خواهد پذیرفت .
نقطة RF (Risk Free Rato of Return) ، بازده دارائی های بدون ریسک ، نظیر اوراق خزانه می باشد . هرچه روی خط جلوتر می رویم با توجه به افزایش میزان ریسک بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد . به عنوان مثال ، ریسک و در نتیجه بازده اوراق قرضه از سهام عادی ، سهام عادی از اوراق اختیار خرید ، و اوراق اختیار خرید از اوراق اختیار خرید و فروش سهام کمتر است .
بیشتر سرمایه گذاران بر این باورند که بازده واقعی همواره کمتر از بازده مورد انتظار است . هر چه پراکندگی بازده بیشتر باشد ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود .
عوامل مؤثر بر ریسک یک دارایی :
چند عامل بر ریسک کلی یک دارائی تأثیر می گذارند :
ریسک نوسان نرخ بهره : ریسک نوسان نرخ بهره ریسکی است که یک سرمایه گذار زمان خریدن اوراق قرضه با بهرة ثابت آن را می پذیرد . قیمت این اوراق در صورت افزایش نرخ بهره بازار کاهش می یابد و صاحب اوراق در صورت فروش آن قبل از سررسید زیان خواهد دید . عکس این موضوع نیز صادق است یعنی با کاهش نرخ بهره بازار ، قیمت اوراق قرضه افزایش خواهد یافت . در حالت کلی می توان گفت قیمت اوراق بهادار با نرخ بهره رابطة معکوس دارد . تاثیر ریسک نوسان نرخ بهره بر اوراق قرضه بیشتر از سهام عادی است . برای محفوظ ماندن در برابر این ریسک دو راه وجود دارد: یکی نگهداری اوراق بهادار تا تاریخ سررسید و دیگری خرید اوراق قرضه کوتاه مدت . در اوراق قرضه کوتاه مدت ، به دلیل تاریخ سررسید نزدیک تغییر در نرخ بهره تأثیر قابل توجهی بر قیمت اوراق نخواهد داشت .
ریسک بازار : ریسک بازار به مفهوم تغییر در بازده ناشی از نوسانات کلّی بازار است. این ریسک به انتظارات سرمایه گذاران نسبت به آیندة قیمت سهام بستگی دارد . سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک قرار دارد . برای آگاهی از ریسک بازار باید رفتار قیمت سهام را بررسی و مطالعه کرد . عواملی نظیر رکود ، جنگ ، تغییر در ساختار اقتصادی و تغییر علایق مشتریان می تواند در ریسک بازار تأثیر گذار باشد. برای اجتناب از این نوع ریسک چند روش وجود دارد : یکی تجزیه و تحلیل دقیق رفتار قیمت سهام ، دیگری خرید سهام شرکتهای روبه رشد زیرا درجة ریسک آنها پائین تر است ، راه دیگر نیز سرمایه گذاری در دوره های طولانی مدت است که باعث می شود صاحب سرمایه نگران تغییرات روزانه و یا هفتگی قیمت سهام نباشد.
ریسک تورمی : این نوع ریسک که بر همة انواع اوراق بهادار تأثیر گذار است ، عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است ، زیرا نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش می یابد . به عبارت بهتر اگر نرخ تورم پس از خرید اوراق بهادار افزایش یابد ، علاوه بر کاهش قدرت خرید پول ، باعث افزایش نرخ بهره و در نتیجه کاهش قیمت اوراق بهادار نیز خواهد شد . خرید اوراق بهادار با درآمد ثابت این ریسک را بیشتر می کند ، در حالیکه خرید سهام عادی می تواند مصونیت قابل توجهی در برابر آن ایجاد کند .