لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها
مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری
موضوع: مدیریت ریسک
سال انتشار(میلادی): 2003
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com
چکیده:
دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.
1 - مقدمه
تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.
این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.
2 - یک تعریف یا دو تعریف؟
این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:
1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:
- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.
- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.
2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:
- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.
- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.
شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.
به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.
3 - یک فرایند یا دو فرایند؟
در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.
علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شرح و بسط کامل مدار ضبط و پخش دیجیتالی
مقدمه
روشهای مختلفی برای ضبط اطلاعات صوتی وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از (ضبط مکانیکی اطلاعات صوتی) و (ضبط دیجیتالی صدا بروش الکترونیکی)
روش اول قدیمی بوده و در این شیوه از ضبط صدا بصورت مغناطیسی روی نوار و یا بصورت شیارهای مکانیکی روی صفحه و یا بصورت علایم نواری روی سلونوئید فیلم بهره میجویند.
اما روش دوم، یعنی ضبط الکترونیکی صدا، جدید بوده و چیزی نمانده تا مراحل تکامل خود را پشت سر بگذارد و امروزه بسیار متداول شده و میرود تا روشهای مکانیکی قدیمی را از رده خارج کند.
چگونگی ضبط دیجیتالی صدا
همانطور که اطلاع دارید، هر سیگنال صوتی دارای چند مولفه اصلی از جمله: ارتفاع، فرکانس و شدت میباشد که برای حفظ اصالت صدای اصلی تمام این مولفهها در هنگام ضبط صدا باید رعایت شوند.
اساس ضبط تمام سیگنالهای صوتی تبدیل آنها به اطلاعات دیجیتالی، سپس نگاهداری آنها در واحدهای حافظه میباشد.
«دیجیت یا دیجیتال» در زبان انگلیسی به معنای عدد، رقم و شمره میباشد، پس چنین میتوان دریافت که در این روش اطلاعات مورد استفاده در تمام موارد ـ اعم از صوت یا تصویر ـ نه بر اساس ولتاژ و جریان بلکه بر اساس کدهای عددی مانند صفر و یک (0ـ 1) تعریف میشوند.
واحدهای حافظه دیجیتال میتوانند حافظههای غیر فرار مانند دیسکهای نوری یا مدار مجتمع EPROM یا حافظههای قابل ضبط مانند: دیسکهای مغناطیسی، نوارهای ضبط مغناطیسی و یا مدارات مجتمع استاتیک (پایدار) موسوم به STATIC RAM و یا حافظههای دینامیک (پویا) موسوم به DYNAMIC RAM باشند که مدار مورد نظر ما از این نوع بوده و اختصاص DRAM نامیده میشود.
در این قسمت (صفاپور) توضیحات بسیار مفصلی در رابطه با مطالبی مانند: الکترونیک دیجیتال، آنالوگ، مبدل آنها به همدیگر، بیت و بایت، حافظههای استاتیک و دینامیک و غیره ارائه دادهاند که توضیح آنها متناسب با این کتاب تشخیص داده نشد و حذف شدند. (مولف).
مشخصات مدار ارائه شده ضبط و پخش دیجیتالی
توسط آی سی مدار مجتمع HT8658 توسط شرکت سازنده آن:
ـ تغذیه نامتقارن 5/4 تا 5/5 ولت حداکثر.
ـ الگوریتمبندی ADM
ـ مدار رابط داخلی برای 4 مدار مجتمع دینامیک 256 کیلوبایت یا 3 مدار مجتمع حافظه دینامیک یک مگا بیت
ـ دو مرحله تقویت آمپلی فایر داخلی مخصوص تقویت میکروفون.
ـ فیلتر داخلی پایینگذر برای حذف فرکانسهای فراهم.
ـ سرعت نمونهبرداری از سیگنال صوتی قابل تنظیم از 11 کیلو بیت در ثانیه تا 32 کیلو بیت در ثانیه
ـ LED نمایشگر عملکرد وضعیت مدار مجتمع
ـ قابلیت پخش اتوماتیک صدا
کاربرد مدار
جعبههای پیغامگیر ـ ضبط صوتهای غیر مکانیکی ـ اسباببازیهای سخنگو ـ ساعت سخنگو و اذانگو ـ جواب دهنده و سکرتر تلفنی ـ دزدگیر و پیغام دهنده به پلیس و تلفنهای مورد لزوم ـ عروسک سخنگو و دهها مورد مصرف ابتکاری و غیرقابل پیشبینی که هر کدام میتواند در نوع خود با تغییراتی یک پروژه دانشجوئی یا پروژه برای جشنوارههای علمی مانند «جشنواره خوارزمی» مورد استفاده قرار گیرد.
تشریح عمومی مدار
مدار مجتمع HT 8658 یک مدار مجتمع از نوع CMOS بوده دارای مقیاس مجتمعسازی LST میباشد یعنی شامل چند هزار گیت داخلی بوده و برای کاربردهای ضبط صدا ساخته شده است.
صرف نظر از قسمت (رست) آن، بقیه قسمتهای آن با مدار مجتمع HT 8658 یکسان است.
بدین معنی که زمان لازم رست شدن 59 حداقل 2 ثانیه است در حالیکه برای آی سی 58 حداقل 4 ثانیه میباشد ساختمان داخلی این مدار مجتمع تشکیل شده از مدار رابط برای ارتباط با حافظههای دینامیک، آمپلی فایر، واحدهای مبدل دیجیتال به آنالوگ و بر عکس و یک فیلتر پایین گذر داخلی.
عمل نمونهبرداری سیگنال صوتی با 4 سرعت مختلف (11 کیلو بیت ـ 16 کیلو بیت ـ 22 کیلو بیت ـ 32 کیلو بیت) در ثانیه امکانپذیر است که این مسئله زمان ضبط و پخش را از 8 ثانیه تا 70 ثانیه تغییر میدهد.
اما باید بدانید که هر قدر زمان نمونه برداری کمتر شود، به همان مقدار از کیفیت صدا کاسته میشود.
این ای سی در دو شکل مکعبی مسطح و مستطیل 28 پایه بستهبندی شده استاندارد ارائه میگردد.
تنها دو نمونه از این ای سی موجود است. نوع A که در آن خروجی صدا بصورت فرکانس ارائه میگردد.
نوع B که خروجی آن بصورت ولتاژ است که هر دو آنها را باید به یک آمپلی فایر خارجی وصل نمود.
ترتیب پایههای دو نوع A، B در صفحه یک کاتالوگ این آی سی آمده است.
شرح کاربردی مدار مجتمع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها
مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری
موضوع: مدیریت ریسک
سال انتشار(میلادی): 2003
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com
چکیده:
دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.
1 - مقدمه
تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.
این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.
2 - یک تعریف یا دو تعریف؟
این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:
1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:
- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.
- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.
2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:
- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.
- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.
شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.
به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.
3 - یک فرایند یا دو فرایند؟
در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.
علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
خاتمیت و بسط تجربه عقلانیت (1)
برابر یافته های علمی انسان پدیده ای است که رفتاری دینامیکی دارد. این یافته ها که با داده های وحیانی هم ، همسویی و همراهی دارند،انسانرا – چونان طبیعت – واقعیت رازگونه ای تعریف می کند که در نهان و نهاد او اصالتها و استعدادها و فرصت هایی کِشته و نهفته شده است(←الناس معادن.....رک:میزان الحکمه،ج10،ص/240)که برای جاری زندگی چون سفره زیر زمینی می ماند.بدیهی است که این واقعیت ها و قابلیت های سفره مانند باید کاویده شود و کشف و استخراج گردد.چه آنکه هستی بوته برفرازی استعدادها و گردونه شکوفایی کمال انسانی و نیز چرخه رویش و بالش " انسان کامل" است و این راز و رمز آفرینش است.
و بر این پایه "غایت بعثت و نهایت تجربه رسالت – چنانکه در بیان وحیانی آمده است – آزاد سازی انسان از طریق بیدار سازی انگیزه های ساختاری و فعال سازی ذخیره های روانی است." ( ←رک:اعراف/157+شعرا/17+غاشیه/88)
و به بیان دیگر:" غایت شریعت و حقیقت طریقت وهم گوهر و جوهر دیانت،رستاخیز جان انسان است."
و در این میان آنچه بر پیشانی توانایی های انسان می درخشد و در واقع عنصر گوهری وی بشمار رفته و می رود و چون هسته ای برای پوسته اوست،گنجینه خرد و ذخیره عقلانی است. و چنان است که در نگاه امام موسی کاظم،"حکمت بعثت" در"حکومت عقل" دانسته و شناخته شده است.(تحف العقول:406)
بدین ملاحظات است که در تبیین امام علی،سرنمون رستخیز پیامبران در جهان،انگیزش و جوشش خرد در جان انسان دانسته شده است.وی می گوید:
" پیامبران از ژرفنای جامعه سر زده و بر آمده تا مگر چون خیش کاران، زمینه های روانی انسان را بکارند و گنجینه های عقلانی را بیانگیزند و شکوفا کنند."( ←رک:نهج البلاغه:خطبه/1) چه آنکه آنان – به گواهی رفتار و گفتارشان – به درستی دریافته و بر این باور بودند که، راهبرد و بلکه تنها راهبرد وصول و حصول کمال انسانی ، تکیه بر منابعی است که خود – انسان – در اختیار دارد.و این به بیان اقبال سر خاتمیت است.
"پیامبر اسلام میام جهان قدیم و جدید ایستاده است.تا آنجا که به منبع الهام وی مربوط می شود به جهان قدیم تعلق دارد و آنجا که پای روح الهام وی در کار می آید متعلق به جهان جدید است، زندگی در وی منابع دیگری از معرفت را اکتشاف می کند که شایسته خط سیر جدید آن است.ظهور ولادت اسلام،ولادت عقل برهانی استقرایی است،رسالت باظهور اسلام،در نتیجه اکتشاف پایان یافتن خود رسالت به حد کمال می رسد،و این خود مستلزم دریافت هوشمندانه این امر است که زندگی نمی تواند پیوسته در مرحله کودکی و رهبری شدن از خارج باقی بماند.الفبای کاهنی و سلطنت میراثی در اسلام،توجه دائمی به عقل و تجربه در قرآن و اهمیتی که این کتاب مبین به طبیعت و تاریخ به عنوان منابع معرفت بشری می دهد،همه سیماهای مختلف اندیشه واحد ختم رسالت است...
ارزش عقلانی این اندیشه در آن است که در برابر تجربه باطنی وضع مستقل نقادانه ای ایجاد می کند، و این امر با تولد این اعتقاد حاصل می شود که حجیت و اعتبار ادعای اشخاص به پیوستگی با فوق طبیعت داشتن در تاریخ بشری به پایان رسیده است..."(اقبال/145-146)
در واقع سخن اقبال شمن تاکید بر اینکه "اندیشه خاتمیت را نباید به معنی جانشین شدن کامل عقل به جای عاطفه دانست."(همان) معطوف به این نکته است که:"حیات را نمی توان تا ابد در قید زنجیر تربیت نگاه داشت و انسان برای رسیدن به مقام شناخت کامل خود باید سرانجام بر منابعی تکیه کند که خود در اختیار دارد."(آنه ماری شیمل:1384/422)
بدین بیان ظهور عقل استدلالی و انتقادی و بروز اراده مستقل در فرایند زندگی،تقدیر تاریخی انسان و دترمنیسم جنبش سامان یابانه و پیشرفت گرایانه اوست و این – یعنی انگیزش خرد و درخشش سپیده دولت عقل به بیان وحیانی – نقطه جوش درام الهی آفرینش است.
پس باید سفره عقل از ژرفنای روان فواره زند و جوشش گیرد تا باران اندیشه از بلندای آسمان جان انسان فرو گشته و ریزش گیرد و جهان شاد و آباد و آزاد گردد.
به بیان دیگر،حصول تجربه خودآگاهی پیامبرانه و وصول به معنویت در دوره جدید از حیات،مستلزم این است که ژرفنای روان انسان کاویده و سفره های درونی او برآورده و بالنده گردد و چون کاریزی به جوشش درآید، و این فرآیندی است که گرچه – به تعبیر اقبال – در دنیای قدیم از حیات،بطور کلان و گسترده و در سطح همگانی از افراد رخ نداده و پیش نیامده است،چراکه زمینه پیدایش نداشته و دست روا نبوده است،اما بطور خرد و در سطح ناچیزی از افراد روی داده و تجربه شده است.برابر تبیین امام علی (ع) : "همواره چنین بوده و هست که خداوند در بازه ها و در پاره گاههای نبود پیامبری بندگانی داشته و دارد که از ژرفنای خودآگاه آنان سر برآورده و از درون با آنان راز گفته و پیغام داده و از راه خرد خود بنیاد با آنان سخن گفته و می گوید."(نهج البلاغه،خطبه/222)
این گفتار – آنهم از سوی اندیشمند پرستشگری چون علی بن ابیطالب – گویای آن است که پیوند بایسته ای بین معنویت و نبوت نبوده و نیست.یعنی این چنین نیست که دروازه های آسمان به شرط امتداد نبوت به سوی انسان باز باشد و نیز این چنین نیست که انقطاع وحی و نبوت، امتناع ارتباط مستقیم و مستقل انسان و آسمان را در پی داشته باشد. به موجب این نکته – که در آثار استاد مطهری نیز به آن تصریح و تاکید شده است (مطهری : 538) ممکن است آدمیانی – گرچه با بهره گیری از میراث فرهنگی و مدنی انبیاء پیشین – به مرزی از بیداری و شکوفایی انرژی های درونی و گنجینه های عقلانی، جای گیرند که خود – بی واسطه منابع بیرونی – از طریق منابع درونی پیغام گیر سروش غیبی شوند و سر راست دریافت "خبر" و "تکلیف" کنند،چه آنکه "عقل" در ادبیات دینی به عنوان "رسول باطنی حق" تعریف شده است (کافی،ج 1،کتاب العقل و الجهل) چنانکه چنین توانی و رویدادی را قرآن با بهره گیری از ادبیات داستانی و تاریخی درباره تنی چند از انسان ها و بویژه در رابطه مادر موسی(قصص/7) و مادر عیسی (آل عمران/33-47 + مریم/16-30) گزارش کرده است.
این امکان در گذشته – گر چه خرده وضعیت بوده است – اما نشان آن است که چنین آمادگی و توانایی در انسان نهفته و نهادینه شده است که به شرط بیداری و شکوفایی – گرچه معنویت ممتنع و منقطع نمی گردد،زیرا نه ممکن است و نه مطلوب – اما پیامبری منقطع گشته و نزول شریعت نوین ممتنع