لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بیابان زایی چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ -
اجازه می خواهم از تشریح عوامل بیابان زایی نظیر بوته کنی، چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع ، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بی رویه آب از سفره های آب زیرزمینی، معدن کاوی و بهره برداری از معادن، جاده سازی و توسعة شهرها و روستاها و امثال آن که سالیان سال گفتیم و نوشتیم خودداری کنم و به یکی دو مورد از موارد حاد آن بپردازم و سپس راههای مهار و کنترل آن را از نگاهی دیگر (اگر نگویم جدیدتر) بیان کنم. اگر بیابان زایی را بر اساس تعریف کنوانسیون بیابان زایی تعریف کنیم؛ می گوید تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عواملی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی. در زمان حاضر عوامل طبیعی، آنچنان نقشی در بیابان زایی ندارند البته خشک سالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابان زایی را تشدید میکند ولی در ایران ما این عوامل انسانی هست که بیشتر باعث بیابان زایی میشود و شاید مهمترینش افزایش جمعیت باشد. ما در سی چهل سال پیش این جمعیت را نداشتیم. ببینید جمعیت ما در چهل سال پیش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار این جمعیت هم مخصوصا جمعیت روستایی روی زمین هست . اجازه بدهید مثال ملموس تری در ارتباط با این موضوع و ارتباطش با بیابان زایی ارایه کنم. هرچند امکانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پیش تغییرات قابل توجهی داشته است و حقیقتا از لحاظ تامین آب و برق و امکانات مشابه با قبل قابل مقایسه نیست ولی آیا در همین مناطق، بیابان زایی نسبت به قبل کمتر شده است ؟ 20-30 سال قبل روستایی که 20 یا 30 خانوار جمعیت داشت اکنون دو برابر شده است مسلما این تعداد افراد در روستا به کار کشاورزی یا دامداری مشغولند. از طرفی برای کشاورزی در مناطق بیابانی زمین و آب محدود است پس با این وجود روستایی یا باید به شهر بیاید و جذب کارهای کاذب شود و یا در روستا زمین بیشتری اضافه کند و کار کشاورزی کند. زمین بیشتر هم آب بیشتر می خواهد در بیابان که نمی شود دیم کاری کرد! آنگاه بدون توجه به امکانات سفره آب زیرزمینی و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عمیق می کنیم! آب پمپاژ می شود ، با پمپاژ بی رویه آب، علاوه بر آنکه سطح آب زیرزمینی پائین میرود ، تعادل هیدرو استاتیک بین آب شور و آب شیرین بهم میخورد. آب شیرین که پمپاژ شد آب شور زیر زمین به طرف سفرهی آب شیرین هجوم می آورد و در پمپاژهای بعدی یواش یواش آب شور میشود، آب شور که بالا آمد در سطح زمین خاک را شور میکند خاک که شور شد محصول کم میشود کیفیت محصول که پایین آمد زمین همجوار و جدید بزیر کشت می رود و این روند ادامه می یابد تا وقتی که به خود می آییم و می بینیم که در روی زمین شوره زار و کویر درست کرده ایم و در زیر زمین سطح سفره آب آنچنان افت کرده که باید چاه را کف شکنی کنیم. ایکاش که کار به همین جا ختم می شد. (همه حرف من این است که دولتی که می گوید مردم در روستا بمانید و به شهر نیایید و روستا را آباد کنید اگر برنامه ریزی درستی برای روستایی نداشته باشد عاقبتش این است. پس باید اشتغال دیگری برای روستائیان ایجاد کند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبیعی برداشته شود). در حال حاضر این پدیده بیابانزایی و کویر زایی در بسیاری از مناطق ایران بصورت یک چالشاساسی و جدی بروز کرده است که نمونه بارز آن را می توان در استان کرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان که در اوایل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متری از سطح زمین قرار داشت اکنون به 300 متر و بیشتر افزایش یافته و کیفیت آن نیز در بسیاری از مناطق در نتیجه نفوذ آبهای شور مورد تهدید جدی قرار گرفته و از بد به بدتر تبدیل شده است. کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که چارهای برای انتقال آب به این دشت صورت نگیرد (انتقال بین حوضهای آب) تخریب باغات و سفرههای آب زیر زمینی ادامه می یابد و سالانه حدود پنج هزار هکتار از باغهای پسته با شیرابه کویر که از اعماق بیش از 300 متر پمپاژ می شود, شور و قلیایی می شود. به این ترتیب در یک مقطع زمانی بیست ساله کلیه این باغات به شهر سوختهای تبدیل خواهد شد که شاید اصلاح آنها حتی با انتقال آب کافی و با کیفیت مطلوب هم دیگر امکانپذیر نباشد و در یک کلام تبدیل به بیابان خواهند شد.پس در این بخش ما دو معضل داریم یعنی با افزایش سطح کشاورزی ، سطح بیابانها و شوره زارها را گسترده تر کرده ایم ؛ دوم اینکه علاوه بر افت سطح آبخوانها، کیفیت آب را هم بدتر کرده ایم و خواسته یا ناخواسته در جهت بیابان زایی گام برداشته ایم. در این مورد وزارت نیرو آماری ارایه کرده است که بر اساس آن از 400 دشتی که در کشور داریم حدود 176 دشت با تراز منفی آب روبرو هست و در جای دیگری گفته است 67 درصد آبخانههای کشور با تراز منفی آب روبروست. تاسف بار تر از آن این است که 70 درصد این آب کمیاب و پر هزینه تا رسدن به سر مزرعه تلف می شود بعبارت دیگر راندمان آب کشاورزی در کشور ما حدود 30 درصد برآورد می شود . از طرفی در طول این سی چهل سال که حدود 9 متر افت آب داشته ایم متاسفانه تعداد سیلابها از 202 مورد در دههی سی به حدود2000 در دهه ۸۰ رسیده است یعنی بر خلاف این که ما افت آب در زیر زمین داریم در روی زمین سیلاب داریم و این حکایت از مسائلی میکند که به هر حال این آبی که باید در عرصه نفوذ بکند و آبخانهها را تغذیه کند منجر به سیلاب شده است پس یک شاخص دیگر هم از آثار و عوارض بیابان زایی پیدا شد. سیلخیزی !! دلیلش چه چیزی می تواند باشد؟ کاربری نادرست اراضی و تخریب پوشش گیاهی!! متاسفانه آمار دامی هم که الان در کشورمان ارایه می شود تقریبا سه برابر ظرفیت چرایی مراتع است چیزی حدود 107 میلیون راس واحد دامی و در طول مدت هفت یا هشت ماه از مراتع استفاده میکنند. به این ترتیب مهمترین عوامل بیابان زایی و یا موثرترین آنها شناخته شد. البته تمام تقصیر را نباید به گردن جامعه روستایی گذاشت بلکه در اطراف همین پایتخت (پایاب حوضه) آثار بیابان زایی کاملا مشهود است.
کنترل بیابان زایی در این زمینه روش هایی برای کنترل بیابان اعم از نهالکاری، بذرپاشی، قرق و امثال آن تا کنون بسیار گفته شده و نوشته شده است، ولی آیا با استفاده از این روش ها توانسته ایم بر مشکلات بیابانزایی غلبه کنیم؟ می بینیم بازخورد آنها آنچنانکه شایسته است نتیجه زضایت بخشی نداشته است. البته این مسئله را نباید کتمان کرد که کار در مناطق بیابانی بسیار سخت و طاقت فرساست چرا که سالها در اینگونه مناطق بیابانی کار کرده ام و سختی و مرارت کار را از نزدیک با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده ام اما از برآیند کار راضی نیستم هر چند که موفقیت های خوبی هم داشته ایم. شاید یکی از دلایل موفقیت کمتر کارهای بیابان زدایی توجه بیشتر به امور فنی و توجه نکردن یا به عبارتی توجه کمتر به مسایل اجتماعی و اقتصادی و بافت جامعه حاکم در مناطق کاری بوده است و حتی فراتر از آن شاید بتوان گفت ما تک بعدی کار کرده ایم چه بسا منابع طبیعی کار خودش را و کشاورزی نیز کار خودش را بدون توجه به اشتراکات بسیار نزدیک این دو بخش از بدنه یک وزارتخانه برای رفع مشکلات بیابان زایی انجام داده اند. در این مورد اگر به توضیحات قبلی رجوع کنیم آثار مدیریت درست امور کشاورزی و آبیاری در کاهش اثرات بیابان زایی کاملا قابل درک است یعنی می توان گفت در امور کشاورزی هر طرح و برنامه ای که در جهت ارتقا و بهبود کیفیت و کمیت آبیاری برای جلوگیری از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غیر مستقیم راهکاری در جهت مهار بیابان زایی محسوب می شود. بنا بر این با اجرای برنامه هایی برای افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی با استفاده از روشهای علمی و مدرن آبیاری (کوزه ای ، قطره ای، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جویی در مصرف آب، کنترل و استفاده بهینه از منابع آبهای سطحی موجود، مطالعه و اجرای طرح های آبخوانداری و پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی و همچنین برخی اقداماتی که مستقیما در اختیار وزارت نیرو می باشد از جمله جلوگیری از بهره برداری و انسداد چاههای غیر مجاز، کنترل بهره برداری چاههای دارای پروانه و امثال آن راهکارهایی برای تقویت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگیری از پدیده بیابان زایی محسوب می شوند. در ارتباط با مسایل اجتماعی و اقتصادی بیابان زایی نیز این واقعیت را باید قبول کرد که مسایل و مشکلات فعلی بیابان و بیابان زایی در ایران صرفا مشکلات فنی و تکنیکی نیست بلکه مسایل ساختاری و اجتماعی و چه بسا سیاسی است. در حوزه وسیع و گسترده بیابان سر و کار ما بیشتر با جامعه روستائی است بنابراین شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه روستایی از جمله توفیقات کاری محسوب می شود. وضع جوامع روستائی در زمینه های اجتماعی و اقتصادی ویژگیهای خاص خود را دارد ارتباط این جامعه با محیط اطراف خود در طول زمان باعث بوجود آمدن روابط و عرف خاصی در سطح روستا گردیده که بسته به شرایط محیط در مناطق مختلف متفاوت است. بنابراین در هر برنامه ای که در ارتباط با جامعة روستایی باشد، شناخت ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا و عملکرد آن ضرورت دارد و بدون توجه به آن هر گونه طرحی نه تنها با موفقیت همراه نخواهد بود بلکه باعث بروز ناهماهنگی و بر هم زدن ساختار سنتی اجتماعی و اقتصادی روستا نیز خواهد شد، فعالیتهای چند دهه اخیر بیابان زدایی تا حدودی گویای این واقعیت است زیرا در اغلب طرحهایی که تاکنون به مرحله اجرا در آمده به وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم کمتر توجه شده است به طوری که مردم در مقام معارضه با منابع طبیعی بوده اند. در این زمینه بایستی خلاء ناشی از ضعف فرهنگی بویژه فرهنگ منابع طبیعی به طریقی پر شود ضمن آنکه اقدامات قانونی در برابر متجاوزین به منابع طبیعی برای هر قشری از جامعه با قاطعیت اجرا شود. - اصلاح روش تامین انرژی در مناطق مستعد بیابان زایی: در ایران با زمینه مناسب اقلیمی و تابش آفتاب در بیشتر مناطق و در اکثر فصول سال همچنین وجود مناطق واجد پتانسیل بالای باد و قابلیت های تولید انرژی زمین گرمایی زمینه لازم و مناسبی برای استفاده و گسترش انرژیهای نو و پاک فراهم است. انرژی خورشیدی و باد ، از جمله منابعی هستند که در کشور ما بویژه در مناطق بیابانی به فراوانی یافت می شوند، با شناخت مکانهای مناسب این منابع و بکارگیری ابزار مناسب برای تبدیل آنها به انرژی های دیگر می توان از این منابع غنی به عنوان یک نیروی تکمیل کننده و یاری رسان برای تامین انرژی گرمایی و سرمایی استفاده کرد. در صورت توسعه بیشتر و بهتر این انرژی ها می توان قسمت اعظم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
پرورش حیوانات پوستی، ارزآوری، اشتغال زایی (چین چیلا) (قسمت دوم) موطن اصلی چین چیلا مناطق کوهستانی آمریکای جنوبی در ارتفاعات 2 تا 3 هزار متری بوده است. طول بدن این حیوان، 30 تا 32 سانتی متر و وزن بالغ آن 400 تا 700 گرم می باشد. رنگ چین چیلا خاکستری است که در قسمت میانی تیره تر به نظر می رسد. البته در اثر موتاسیون رنگ های دیگری نیز مانند: سفید، آبی و بنفش در این حیوان مشاهده می شود. برای نگهداری چین چیلا، باید امکان تنظیم درجه حرارت، رطوبت و تهویه هوا در سالن موجود باشد. ضمنا جهت پرورش این حیوان، می توان از سالن های مرغداری یا اتاق ها و انبارهای متروکه استفاده کرد. چین چیلا حیوانی شب زی است و باید دور از سر و صدا به سر برد و در محل آرامی پرورش داده شود. رطوبت زیاد و کوران هوا همچنین شعاع مستقیم خورشید و نورهای خیره کننده برای حیوان مناسب نیست، نور معمولی روز کافی است و احتیاج به نور اضافی نمی باشد. چون در مواقع گرفتن آن، حیوان برای دفاع کرک های پوششی خود را از دست می دهد، لذا بهتر است برای این کار از طریق گوش یا دم حیوان عمل شود. همچنین مراقبت و بهداشت در پرورش این حیوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مورد محل نگهداری این حیوان، باید قفس های جداگانه برای گله مادر و فرزندان- پس از سن 50 روزگی- در نظر گرفت. حرارت محیط زندگی پدر و مادر و نوزادان باید طوری تنظیم شود که در زمستان از 16 تا 18 درجه سانتی گراد کمتر و در تابستان از 28 تا 30 درجه سانتی گراد بیشتر نشود. البته گله تولید پوست می تواند تا برودت نزدیک صفر درجه سانتی گراد را تحمل کند و نیازی به گرم کردن سالن نیست. به هر حال در مناطقی با تابستان های گرم و زمستان های بسیار سرد، لازم است از وسایل خنک کننده و گرم کننده برای تنظیم درجه حرارت استفاده کرد. وجود هوای تازه و تمیز در سالن از اهمیت خاصی برخوردار است. تامین تهویه ی کافی به میزان سه مترمکعب هوا در ساعت به ازای هر کیلوگرم وزن زنده حیوان ضروری است. هر چین چیلا در مرحله آماده عرضه به بازار قادر است پوستی به طول بیش از 37 سانتی متر و حداقل 27 سانتی متر تولید کند، که چنانچه از مرغوبیت کافی برخوردار باشد، دارای ارزش فراوانی است. بنابراین، پرورش این حیوان می تواند از مشاغل با صرفه محسوب شود و مقادیر قابل توجهی ارز وارد مملکت کند. رعایت بهداشت محل نگهداری چین چیلا بسیار حایز اهمیت و نظافت قفس ها و دانخوری و علف خوری ضروری است. بستر حیوان در قفس باید حداقل هر 8 تا 10 روز یک بار، تمیز و شستشو شود. در ضمن، بررسی متناوب مدفوع از نظر کیفیت و شکل ظاهری می تواند در تشخیص بیماری ها در گله کمک کند. ظرف آبخوری را می توان از شیشه یا پلاستیک ساخت و انتهای ظروف استوانه ای که به داخل قفس منتهی می شود باید به تدریج باریک شود تا حیوان بتواند به آسانی آب و سایر مایعات را بمکد. از آن جایی که چین چیلا به روش حرمسرایی تولیدمثل می کند، قفس های نگهداری آن باید به طور سری باشد و هر مجموعه از شش قفس جداگانه ساخته شود. برای حیوان نر قفس اختصاصی وجود ندارد و هر شش قفس متعلق به حیوانات ماده است. چون در پرورش چین چیلا، لازم است تماس بین حیوان نر و ماده دایمی باشد و حیوانات ماده با هم تماس نداشته باشند، لذا در قسمت عقب و چسبیده به سقف، مجموعه قفس ششگانه، راهرویی تعبیه می شود که اندازه ی آن قابلیت عبور یک سر چین چیلا را داشته باشد و با هر یک از قفس های چین چیلا های ماده توسط سوراخی که در مواقع اضطراری می تواند مسدود گردد، مرتبط می شود تا حیوان نر بتواند در قفس با ماده شریک شود و در مواقع حلقه های پهن و سبکی که قطر آن کمی بیشتر از سوراخ ورودی نر است، به گردن هر یک از چین چیلاهای ماده آویخته می گردد. بهتر است بین طبقات مختلف قفس های پرورش چین چیلا، یک صفحه کشویی تعبیه کرد تا فضولات حیوان هر چند روز یک بار جمع آوری شود. در داخل اتاق یا سالن های پرورش، جهت تردد و به منظور تغذیه، نظافت، رسیدگی و غیره بین هر دو ردیف قفس یا دیوار قفس، راهرویی به عرض 80 سانتی متر در نظر گرفته می شود. مابین فواصل قفس های مجاور محفظه ای در نظر گرفته شده که درون آن جعبه ای کشویی که مقداری شن و ماسه و پودر تالک در آن ریخته شده است، به نحوی تعبیه گردیده که حیوان بتواند برای گرفتن حمام- جهت تمیز کردن سطح پوست بدن- از آن استفاده کند. این امر با بیرون کشیدن روزانه کشو- حداکثر دو بار در روز و هر بار حداقل به مدت ده دقیقه- صورت می گیرد. قفس های مخصوص نگهداری گله های مولد (پدر و مادر) و قفس های مخصوص چین چیلاهای جوان تا سن عرضه به بازار، متفاوت است. اما می توان قفس های مذکور را در یک سالن و در جایگاه های مجزا یا در سالن های جداگانه تعبیه کرد. چین چیلا برای زاد و ولد به آشیانه مخصوص نوزاد احتیاج ندارد، بلکه بچه های خود را در کف قفس و معمولا در صبح به دنیا می آورد. بچه های چین چیلا در موقع تولد، رسیده و کاملند و می توانند جست وخیز کنند. حرارت اتاق در موقع زایش نباید از 16 درجه سانتی گراد کمتر باشد، در غیر این صورت نوزادان در اثر کمبود حرارت تلف می شوند. دوره آبستنی حیوان حدود 120 روز است و فحلی و آبستنی و زایمان آن می تواند در طول سال صورت گیرد، سن بلوغ چین چیلا هفت ماهگی است و با توجه به طول دوره آبستنی، حیوان اولین سری نوزادان خود را در سن 10 تا 12 ماهگی به دنیا می آورد. چین چیلای بالغ، معمولا دو و حداکثر سه بار در سال زایش می کند. فحلی حیوان 28 روز یک بار صورت می گیرد و زمان فحلی چند ساعت بیشتر به طول نمی انجامد. معمولا سه روز بعد از زایش، حیوان آماده جفت گیری است. چین چیلای جوان، در سن 50 روزگی از شیر گرفته می شود و سپس برای مدتی به صورت دوتایی و سپس جداگانه در قفس نگهداری می شود. سن عرضه به بازار جهت پوست کنی، 8 تا 12 ماهگی است. جهت رعایت اصول اقتصادی، می توان به طور متوسط سالیانه یک سوم گله مادر را جایگزین کرد. اما چین چیلای ماده با دارا بودن طول عمری حداکثر 15 تا 20 سال، می تواند تا سن 15 سالگی نیز زایش داشته باشد. کیفیت پوست مادرها و پدرها به دلیل سن زیاد و دستمالی شدن حیوان، نامرغوب است و معمولا از پوست آنها استفاده نمی شود. خوراک حیوان به صورت کنسانتره پلت آماده است و روزانه بین 17 تا 20 گرم از این نوع جیره بر حسب سن، به اضافه ی یک مشت علوفه خشک و مقداری آب مصرف می گردد. نوتریا نوتریا از گروه جوندگان گیاه خوار است که در طبیعت به صورت آبزی زندگی می کند و محل زندگی مناسب آن، مناطقی با زمستان های سرد و تابستان های معتدل است. موطن اصلی نوتریا، کشورهای آمریکای جنوبی از جمله آرژانتین، اروگوئه و پاراگوئه بوده، سپس برای استفاده از پوست و گوشت به سایر کشورها برده شده است. رنگ نوتریا به طور معمول حنایی و طول جثه حیوان بالغ بر 50 تا 60 سانتی متر و وزن آن به حداکثر 10 تا 12 کیلوگرم می رسد. وزن حیوانات جوان که جهت تولید پوست تا سن شش و حداکثر نه ماهگی نگهداری می شوند، به 5 کیلوگرم می رسد. نوتریا هر 28 روز یک بار فحل می شود و طول دوره آبستنی اش 130 روز است و 3 روز پس از زایش، می تواند جفت گیری کند. این حیوان می تواند در سال دو بار و هر دفعه 3 تا 8 بچه تولید کند. تعداد بچه هایی که هر نوتریای مادر می تواند در سال تولید کند- با در نظر گرفتن 3 تا 5 درصد تلفات نوزادان تا سن پنج ماهگی که حیوان بالغ می گردد- در حدود 10 سر می باشد. این حیوان بر روی بستر نگهداری می شود و می توان با تغییرات جزیی، در انبارهای متروکه با آغل های بلااستفاده اقدام به پرورش آن کرد. خوراک نوتریا بر روی بستر ریخته می شود و از این نظر، احتیاجی به ظروف غذاخوری ندارد و برای آب خوری آن می توان از پستانک با سایر انواع آب خوری اتوماتیک استفاده کرد. از خصوصیات نحوه زندگی این حیوانات، سازش آنها با یکدیگر است، به طوری که در یک قسمت از جایگاه که با دیوارهایی به ارتفاع 20/1 متر محصور شده می توان خانواده ای مرکب از یک سر حیوان نر و 10 سر حیوان ماده با فرزندان آنها را نگه داشت. نوزادان تا سن شیرخوارگی با والدین خود زندگی مشترک دارند و از آن به بعد نوتریاهای جوان نر و ماده به صورت مجزا و در آشیانه های مخصوص به صورت گروهی نگهداری می شوند. با توجه به اینکه امکان زایش در تمام ماه های سال برای ماده ها وجود دارد، تقریبا هر زمان معین از سال، حدود 40 سر فرزند و 10 سر مادر و یک سر پدر (به تعداد حدود 50 سر) به صورت خانوادگی با هم زندگی می کنند. با در نظر گرفتن نیاز به یک مترمربع سطح آغل برای هر سر دام بالغ و نتاج آن حدود 11 مترمربع- یعنی جایگاهی تقریبا به ابعاد 4×3 متر- برای یک خانواده کافی است. نوتریا حیوانی است که با توجه به نیاز طبیعی برای ساییدن دندان ها، مبادرت به جویدن اشیاء مختلف و از بین بردن آنها می کند. بنابراین، لازم است، مصالحی که برای ساخت آغل در نظر گرفته می شود، مستحکم باشد و ترجیحا از بتون (صفحات بتونی) استفاده شود. دیواری با ارتفاع 20/1 متر جایگاه را محصور می کند و در عقب هر جایگاه خانوادگی، محوطه بسته ای (مسقف) که حدود یک چهارم مساحت را دربرمی گیرد، منظور استراحت خانواده منظور می شود. آشیانه بسته به وسیله دریچه ای به محوطه مرتبط می شود و حیوانات جهت استراحت به قسمت بسته می روند و به صورت دسته جمعی در کنار هم می لمند. با وجودی که نوتریا در طبیعت به صورت آبزی زندگی می کند، اما در گله های اهلی شده، می توان بدون در نظر گرفتن امکانات شنا به پرورش حیوان اقدام کرد. عمر اقتصادی نوتریای مادر و پدر در حدود سه سال است. در این مورد پرورش دهنده باید با در نظر گرفتن صفات مطلوب و قدرت باروری حیوان، درباره نگهداری آنها احیانا در زمان کوتاه تر یا طولانی تر تصمیم بگیرد. به طور کلی، همه ساله یک سوم گله پدر و مادر حذف و به جای آنها نوتریاهای جوان جایگزین می شوند. انتخاب از میان گله فرزندان، براساس نوع پوست، سلامت حیوان و صفات کمی و کیفی پدر و مادر آنها، مانند: تعداد فرزندان تولیدی، قدرت باروری حیوان نر، میزان وراثت پذیری، صفات مطلوب و غیره صورت می گیرد. با توجه به نکات فوق، پدر و مادر و فرزندان آنها باید دارای کارتی حاوی تمامی مشخصات مورد نیاز باشند، تا در مواقع به گزینی بتوان از آن بهره برد. نوتریا حیوانی است علف خوار که می توان آن را با ضایعات محصولات کشاورزی از جمله سیب زمینی، چغندر و شلغم های صدمه دیده و مقداری کنسانتره تغذیه کرد. میزان مصرف خوراک نوتریای پدر و مادر در روز، در صورت مصرف علوفه سبز، به طور