لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
نظریه متعالى بودن زبان قرآن
فهم کتاب الهى مىطلبد که زبان آن را بشناسیم . در باره زبان قرآن اختلاف نظر وجود دارد: زبان قرآن را برخى علمى و ادبى و برخى رمزى و برخى دیگر عرفى دانستهاند; اما هیچ یک از آنها درستبه نظر نمىرسد; زیرا قرآن براى همه انسانها و همه زبانها آمدهاست; حال آنکه زبان علم و ادب و رمز به گروه خاصى تعلق دارد . زبان عرف نیز از مسامحه و مبالغه خالى نیست . به علاوه در قرآن واژههایى در معناهایى وراى فهم عرف بهکار رفته است . بنابراین زبان قرآن، زبانى فراتر از همه این زبان هاست . قرآن از همه این زبانها بهره گرفتهاست . ظاهر قرآن عرفى است; ولى موضوعاتى به این قرار آن را از عرف متمایز مىسازد: 1 . ظاهر وباطن 2 . تاویل و تنزیل 3 . محکم و متشابه 4 . جرى و انطباق 5 . نظام مندى 6 . خبر از مغیبات 7 . بهکارگیرى بعضى از واژهها در معناى خاص .
کلید واژهها: زبان قرآن، متعالى بودن زبان قرآن، عرفى بودن زبان قرآن، علمى بودن زبان قرآن، رمزى بودن زبان قرآن .
1 . مقدمه
مطالبى در قرآن وجود دارد که پرسشها و ابهامهاى فراوانى را برانگیختهاست; از قبیل: حروف مقطعه; آنچه به ظاهر با علوم روز سازگار نیست; مانند: آسمانهاى هفتگانه، آفریده شدن آدم از خاک، تولد حضرت عیسى بدون پدر; امورى که با علم قابل اثبات نیست; مانند: وحى، ملک، جن، معراج پیامبر، داستان تختبلقیس و تاثیر جادو [فلق/3]، تاثیر چشم زخم، خلقت زمین و آسمان در شش روز; احکامى که با قوانین امروز بشر قابل توجیه نیست; مانند: سلطه مردان بر زنان [نساء/24]، دو برابر بودن ارث مردان نسبتبه زنان; برترى مردان بر زنان [نجم/22]، تایید بردهدارى [نحل/75; نساء/11] ; آنچه معناى ظاهرى آن با عقل سازگار نیست; مانند: آمدن پروردگار و فرشتگان صف به صف [فجر/22]، نشستن خدا بر تخت [طه/5] ; دست داشتن خدا [فتح/10]، نگاه کردن انسانها به خدا [قیامت/22 و 23] ; مواردى که وجود نوعى نقص را در قرآن به پندار مىافکند، مثل: ناپیوسته بودن ظاهرى آیات قرآن در بعضى سور، آیاتى که امورى را مناسب پیامبراسلام و قوم آن حضرت بیان کردهاست; مانند: آیاتى که مسائل خصوصى و خانوادگى پیامبر را مطرح مىکند که اینها با جهانى بودن قرآن نمىسازد; طرح مسائلى مربوط به اعراب آن زمان; مانند: تصویر نعمتهاى بهشت، شراب، حوریه و . . . که با روحیه اعراب آن روز موافق بوده است و مواردى مانند سر ترسناک داشتن شیاطین که با اوهام آنان موافقت دارد .
اختلاف برداشت و اختلاف مشرب مفسران هم مزید بر علتشده و تفسیرهاى آنان نیز این مشکلات را به طور منقح حل نکردهاست ; گروهى خواستهاند، هرنوع اختراع یا اکتشافى را از قرآن در بیاورند; مانند: تفسیر جواهر طنطاوى و گروهى مطالب ذوقى و فلسفى و عرفانى را به قرآن نسبت دادهاند; مانند فخر رازى، تفسیر زمخشرى و بیظاوى [1]. برخى گفتهاند: قرآن با فرهنگ و باورهاى خود آن مردم با آنان سخن گفتهاست; اما این توجیه درست نیست; زیرا قرآنى که براى تصحیح عقاید، فرهنگ و رسوم آمده است، نباید خودش عقاید و باورهاى آنها را تایید نموده و تقویت کند . اگر قرآن نظام برده دارى را پذیرا بود، نمىگفت: «فلا اقتحم العقبه و ما ادریک ماالعقبه فک رقبه» [بلد/14- 12] ; باز هم به عقبه تکلیف تن در نداد و چگونه توان دانست که عقبه چیست؟ آن بنده آزاد کردن است» و به حمایت از دختران فرمود: «و اذا الموؤدة سئلتباى ذنب قتلت» [تکویر/10- 9] ; اما آیه شریفه «الکم الذکر و له الانثى» [نجم/21] معنایش این است که شما که داراى چنین فکر غلطى هستید، پس چرا خدا را کوچک مىشمارید و آنچه را به غلط بىارزش مىشمارید، به خدا نسبت داده و آنچه را بهتر مىدانید، به خود نسبت مىدهید .
در هر حال، راه صحیح این است که اول ببینیم زبان قرآن چیست و سپس برآن اساس راه حلى بیندیشیم; زیرا هدف از طرح این بحث چند چیز است، از جمله: حل فهم اوصاف خدا یا هر مجرد دیگر; حل تهافتهایى که درباره قرآن مطرح شدهاست; توجیه و حل تعارض دین و علم .
2 . مقصود از «زبان قرآن»
زبان به چند معنا بهکار مىرود:
1 . روش تفهیم و تفاهم مقصود یکدیگر;
2 . اسلوب محاوره بهگونهاى که افق فهم مخاطب رعایتشود:
چونکه با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکى باید گشاد .
3 . سخن مناسب با فاهمه و فضاى فرهنگى و علمى جامعه و محیط .
زبان به معناى اخیر به اقسامى چند که در پى مىآید، تقسیم مىشود: عرفى، ادبى، علمى، فلسفى، عرفانى، نمادین، رمز و سمبلیک و . . .
آنچه در این نوشتار مورد بحث است، زبان به همین معناى چهارم است; یعنى: مىخواهیم بدانیم خداوند با چه زبانى و در چه قالب و فضایى با مردم سخن گفته است تا مشکلات مطرح شده را بر پایه آن حل کنیم .
3 . پیشینه بحث
روش تفهیم و تفاهم قرآن به نحو پراکنده از صدر اسلام مورد بحثبوده است و لکن سبک منسجمى نداشتهاست . تعابیر قرآنى از قبیل «عربى مبین» یا «لسان قومه» نیز ناظر به این موضوع بودهاست; ولى این بحثبه صورتى منسجم که در این چند ساله اخیر مطرح شدهاست، ریشه در بحث زبان دین دارد که از چند قرن قبل در غرب مطرح شده است .
بحث زبان دین در غرب پیشینهاى نسبتا طولانى دارد . «فیلون» یکى از برجستهترین چهرههاى فلسفه اسکندرانى یهودى و «سنت اوگوستینى» تئوریسین و متکلم برجسته قرون وسطایى مسیحیت، با استفاده از برخى تئوریهاى زبان شناختى، یعنى نظریه رمز و تمثیل، به حل تعارضات متون یهودى و مسیحى با مبانى نظام فلسفى ارسطویى پرداختهاند .
در باره زبان دین، چند تئورى از سوى فلاسفه غربى ارائه شده است که یه معرفى آنها پرداخته مىشود:
الف . تئورى اثبات گرایان یا پوزیتیویسم: اثباتگرایان معیار معنادار بودن گزارهها را، تحقیقپذیرى حسى مىدانند; از اینرو تمامى گزارههاى متافیزیکى و دینى را بىمعنا و غیر قابل صدق و کذب مىدانند [2].
ب . تئورى انشائى بودن گزارههاى دینى: صاحبان این نظریه مىگویند: گزارههاى دینى انشایى هستند و ناظر به خارج نیستند و از واقع خبر نمىدهند .
ویلیام الستون (1921) در این مورد مىگوید: در باب تفاوت در کاربرد محمولات در مورد خداوند و در مورد انسان، باید گفت: روشهاى مختلفى است که به کمک آنها مىتوان دریافت که این تعابیر نمىتواند در هر دو مورد دقیقا یک معنا داشته باشد; زیرا در کلام مسیحیت، خداوند به عنوان موجودى تصور مىشود که داراى وجود زمانى نیست . پس روشن است که عمل کردن خداوند به اعمالى همچون سخن گفتن، ایجاد کردن و یا بخشیدن متفاوت از عمل زمانمند و مندرج در افراد انسانى است [3].
این نظریه در پى تحول علمى غرب مطرح شدهاست . در پى این تحول بسیارى از قضایاى مسلم در کتاب مقدس از قبیل داستان خلقت انسان در اثر تعارض با دستاوردهاى علمى دستخوش ناباورى گردید . متکلمان مسیحى در برخورد با این تعارضها راهى جز این ندیدند که آیات وارد در کتاب مقدس را ناظر به واقع ندانند و خبرى نشمارند و براى آنها، یک رشته معانى انشایى، تخیلى و تمثیلى بیندیشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ
یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن. طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد. در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.
تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود. توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.
واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود. در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ. بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود. در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1:
1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت
آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت
قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت...
رخت سراى عقلم تاراج شوق کردى *** اى دزد آشکارا مى بینم از نهانت...
من فتنه زمانم و آن دوستان که دارى *** بى شک نگاه دارند از فتنه زمانت...
2) به جان پیر خرابات و حق نعمت او *** که نیست در دل من جز هواى خدمت او
بهشت اگر چه نه جاى گناهکاران است *** بیار باده که مستظهرم به همت او
چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد *** که زد به خرمن ما آتش محبت او
بر آستانه میخانه گر سرى بینى *** مزن به پاى که معلوم نیست نیست او...
بیار باده که دوشم سروش عام غیب *** نوید داد که عام است فیض رحمت او...
در پاره (1) که نمونه اى از غزل سعدى است، ما با عبور از دو سطح معنائى مى توانیم از سطح صورت غزل به چیزى در مایه پیام واقعى آن برسیم. سطح نخست همان سطح معناى زبانى است که، به تأیید معناشناسان2، از سر جمع معانى لغاتِ غزل و روابط دستورى آن حاصل مى شود. در این سطح، ما از رهگذر نظام معناشناسى3 زبان به ساختى از معناى متن مى رسیم که، طبق قواعد معنایى4 همان نظام، خلاف قاعده5 قلمداد مى شود. مثلا، معنائى که در سطح نخست براى بیت چهارم از پاره غزل سعدى به دست مى آوریم، چیزى در مایه معناى خلاف قاعده (3) در زیر است:
3) سبب شدى که شوق همه اسباب و اساس خانه عقل مرا تاراج کند. من تو را که دزدِ آشکارى هستى از نهان مى بینم.
آنگاه همین ساختِ معنائى خلاف قاعده را به سطح دوم مى بریم که سطح معناى ادبى است و در آنجا، غرابت ها یا، به اصطلاح، هنجارگریزى هاى6 سطح نخست را به کمک قواعد معنائى ادبى که به نظام ادبیات تعلق دارند از میان برمى داریم تا به ساختى از معنا برسیم که با معناى زبانىِ آشکار و لفظ به لفظ غزل فرق دارد. مثلا معنائى که در سطح دوم براى همان بیت چهارم به کمک قواعدِ ادبى به دست مى آوریم مى تواند چیزى در مایه معناى (4) در زیر باشد:
4) شور عشق تو عقل مرا به کلى مقهور کرده است. مثل کسى شده ام که نهانى به تماشاى دزدى ایستاده است که روز روشن دارد مال او را مى برد.
درست، در همین سطح دوم و از دل همین نوع معناى ادبى است که مى توانیم به چیزى در مایه پیام پاره غزل (1) سعدى دست یابیم پیامى حاوى نکات (5) در زیر:
5) ستایش خرام معشوق در تنهائیش که با تمام عالم سودا نمى توان کرد لذت تماشاى او که هوش از سر مى برد و همه را حیرت زده مى کند شوق خدمت به او عمق شیدائى عاشق و، سرانجام، وقوف عاشق به ناکامى نهائیش.
پیدا است که هر درک و التذاذ هنرى هم که از این غزل نصیبمان مى شود حاصل همین مایه از پیام و کشف آن است. و این در مورد غزل هاى دیگر سعدى نیز غالباً صادق است.
در پاره (2) که نمونه اى از غزل حافظ است، امکان ندارد تنها با عبور از دو سطح معنائى یاد شده به چیزى در مایه پیام واقعى غزل حافظ برسیم. در اینجا، ما ناگزیریم فاصله بسیار بیشترى را طى کنیم تا به کشف پیام واقعى غزل و درک و التذاذ هنرى راه یابیم. با این تفصیل که ما پس از گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى غزل حافظ، به گونه اى که در مورد غزل سعدى دیدیم، تازه به معنائى مى رسیم در مایه معناى (6) در زیر:
6) تمناى خدمت به پیر خرابات به پاس حق نعمت او امید رفتن به بهشت در عین ادامه باده خوارى آرزوى تداوم واقعه اى که آتش به حاصل عمر شخص زده است دعوت به مدارا بامیخواره چون نمى دانیم چه در سر دارد و، سرانجام، اصرار به میخوارى به دلیل عام بودن فیض رحمت، او، که در غزل معلوم نیست چه کسى است.
پر پیدا است که این مایه از معنى، که حاصل گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى است، نه خود پیام واقعى پاره غزل حافظ است نه نیز مى توان چنان پیامى را مستقیماً و بدون گذشتن از سطوح دیگر از دل آن بیرون آورد. چرا که این معنى نه با امور جهان واقع جور در مى آى د، نه با معانى و روابط معنائى در نظام زبان که صحّت آن ها در گرو مراتب صدقشان با مصادیق جهان واقع است، نه نیز با آن معانى متعالى که قرار است هر اثر ادبى به کمک صورتگرى ها و معنى پردازى هاى متداول در نظام ادبیات نصیب خواننده کند.
پس براى کشف پیام واقعى پاره غزل حافظ و نیل به درک و التذاذ هنرى از آن، باید از سطح معناى ادبى هم فراتر رفت و در آنجا به کمک امکانات موجود در نظام ها و شیوه هاى تحلیل دیگر که، چنان که خواهیم دید، نه به سطوح زبان و ادبیات، بلکه به سطوح و ساحات متعالى ترى تعلق دارند، به جستجوى معنائى پرداخت که بتواند هم با امور جهان واقع دمساز باشد، هم با نظام معنائى زبان، هم، بالآخره با نظام معنائى ادبیات. چنان معنائى مى تواند در مایه پیام (7) در زیر باشد:
7) تمناى خدمت به کسى به پاس حق نعمتى امید بخشایش از او براى شخص گناهکارى آرزوى تداوم عشقى با همه جانکاه بودنش امید عنایت به نیت خیرى که در پس گناهى ظاهرى نهفته است و، در نهایت، مژده برخوردارى از رحمت عامى.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تاریخچه زبان VB
از امروز قصد دارم آموزش آموزش برنامه نویسی به زبان ویژوال بیسیک و در آینده نزدیک با آموزش ویژوال بیسیک دات نت برای شروع آموزش برنامه نویسی بهتره از زبان بیسیک شروع کنید و با مفاهیم برنامه نویسی در حالت کلی آشنا تر بشوید
در 3 یا 4 پست آینده با آموزش الگوریتم نویسی و نوشتن برنامه های محاسباتی در محیط ساده و بی آلایش بیسیک خواهم پرداخت اجازه بدین ابتدا با تاریخچه زبان بیسیک بیشتر آشنا بشیم و آموزش الگوریتم نویسی و برنامه نویسی رو به پست های آینده موکول کنیم
تاریخچه زبان بیسیک:
ویژوال بیسیک تاریخچه جالبی دارد .با گرافیکی شدن سیستم عامل ها (ویندوز) برنامه نویسی برای برنامه نویسان بسی مشکل تر شد زیرا برنامه نویس علاوه بر نوشتن برنامه می بایست برای برنامه محیط گرافیکی نیز ایجاد می کرد البته نه به روش امروزی که این کار به سادگی هرچه تمام تر انجام می پذیرد در آن زمان برای ایجاد فرم برنامه برنامه نویس با زبان C مجبور بود صدها سطر کد بنویسد تا یک فرم ساده ایجاد شود
این ویژوال بیسیک بود که همه چیز را عوض کرد حتی نیازی نبود که برای ایجاد فرم کدی بنویسید اولین پنجره را ویژوال بیسیک برایتان می ساخت برای ایجاد هر کنترلی دیگری نیز برنامه نویسی سختی ای را متحمل نمی شد و با کشیدن و رها کردن می توانست چندین کنترل را روی فرم ایجاد کند
ویژوال بیسیک از دوعبارت Basic که نشان می دهد این زبان براساس زبان Basic ساخته شده است و کلمه Visual به معنی بصری است و نشان دهنده این است که برنامه هایی که توسط این زبان نوشته می شوند جنبه بصری دارند و دارای عناصر گرافیکی هستند ساید تصور شود که ویژوال بییسیک زبانی ساده است اما به جرات می توان گفت که <یزوال بیسیک هرچیزی است به جز ساده ویژوال بیسیک برای ویندوز امکان ساخت کنترل های سفارشی را فراهم آورد در زیر نگاهی به نسخه های گوناگون ویژوال بیسیک می اندازیم :
ابتدا ویژوال بیسیک در سال 1991 توسط غول نرم افزاری دنیا یعنی مایکوسافت وارد بازار شد
در ویژوال بیسیک 3 امکان کار با بانک اطلاعاتی به وی بی (Visual Basic) اضافه شد
در ویژوال بیسیک 4 امکان کامپایل(ترجمه) کردن برنامه برای سیستم عامل های 16 و 32 بیتی فراهم آمد و امکان نوشتن COM و DLL به وی بی اضافه گشت
در نسخه 5 ویژوال بیسیک امکان ساختن ActiveX Control (کنترل های سفارشی) فراهم آمد
در نسخه 6 ویژوال بیسیک که در آن کل برنامه از نو نوشته شده بود کامپایل مفسری به سرعت اجرای برنامه ها کمک بسزایی کرد همچنین در این نسخه امکان ساخت کنترل های وب نیز فراهم آمد
در سال 2001 بزرگترین پیشرفت ویژوال بیسیک با ورود به دنیای دات نت فراهم شد و ویژوال بیسیک ثابت کرد برای برنامه های تحت وب هم گزینه ای بی نقص است
هر برنامه ای که می خواهید بنویسید ویژوال بیسیک دات نت بهترین گزینه است زبانی که روزی افرادی آن را برای سرگرمی جالب می دانستند آرام آرام بزرگ شد و امروز یکی از متداول ترین و پر طرفدارترین زبانهای برنامه نویسی به شمار می آید
مقدمه
visual Basic (که ازین پس آن را VB خواهیم خواند) از زبانهای برنامه نویسی تحت Windows می باشد که برای کدنویسی از دستورات زبان Basic سود می برد.
VB (مانند تمام زبانهای برنامه نویسی تحت ویندوز) با استفاده از تمام امکانات زیبای ویندوز (که باعث فراگیرشدن این سیستم عامل زیبا و توانمند در میان کاربران شده است)، طراحی محیطی زیبا و قدرتمند را برای پروژه مورد نظر، بسیار ساده می نماید.
در حال حاضر، به جرأت می توان گفت که یکی از انتخاب های اصلی برنامه نویسان حرفه ای در سطح جهان برای تهیه پروژه های با قابلیت های ویژه، VB می باشد، خصوصاً از VB6 که مایکروسافت عملاً با افزودن توانایی های متنوع بسیار به VB، حتی حاضر شد از دیگر زبانهای معروف تحت ویندوز خود مانند Visual C++ و Visual Foxpro بگذرد و سعی در هدایت تمام برنامه نویسان به سوی VB داشته باشد.
در حال حاضر که به تهیه این جزوه همت گماردم، نسخه آزمایشی VB.net در بازار وجود دارد ولی عموماً برنامه نویسان ازVB6 استفاده می کنند و لذا ما نیز این نسخه ازVB را برای آموزش انتخاب می کنیم، هر چند تمام خوانندگان عزیز می دانند که عموماً با فراگیری یک نسخه از یک برنامه، فراگیری نسخه های بعدی آن کار چندان دشواری نخواهد بود.
خوانندگان عزیز توجه داشته باشید که برای فراگیری VB، آشنایی با ویندوز و Basic لازم است. همچنین بهتر است در هنگام مطالعه، VB باز باشد و مطالب را در همان لحظه کار کنید
مفاهیم بنیادی
درVB، شئ (Object) های بسیاری وجود دارد مانند فرمها، دکمه ها، برچسب ها، تصاویر و ... . همانطور که می دانیم هر شئ(Object) دارای یک سری مشخصات(Properties) می باشد. به عنوان مثال اگر یک اتومبیل را به عنوان یک شئ در نظر بگیریم، این اتومبیل دارای مشخصاتی چون رنگ خاص، وزن خاص، طول و عرض و ارتفاع خاص، میزان خاص مصرف بنزین و ... می باشد که در تمایز دو اتومبیل از هم، همین مشخصات هستند که به ما کمک می کنند.درVB نیز هر Object دارای یک تعداد مشخصه (Property) می باشد. به عنوان مثال یک دکمه(Button) دارای مشخصاتی چون عرض(Width) و ارتفاع(Height) خاص و یا یک عنوان(Caption) خاص و ... می باشد.برخی شئ(object) ها درVB، فقط در کدنویسی قابل دسترسی هستند(مانند شئADODB که در آینده با آن آشنا خواهید شد) اما برخی دیگر علاوه بر زمان کدنویسی، در زمان طراحی (Design) نیز می توان آنها را بر روی فرمها و در جای دلخواه قرار داد و آنها را تنظیم (Set) نمود. به اشیاء نوع اخیر، کنترل (Control) گفته می شود.
کتاب Language and Imaginability زبان و قابلیت تصور، پی دی اف، 283 صفحه.
لطفا جهت اطلاع از سایر محصولات این فروشگاه به بخش "لیست محصولات" در ابتدای صفحه یا به بخش "دسته بندی محصولات" در منوی سمت راست مراجعه نمائید.
از بازدیدکنندگان و خریداران بزرگوار تقاضا داریم به خاطر رعایت حقوق معنوی تهیه کنندگان مطالب، به جای ارسال فایلها به دوستان و آشنایان، آدرس سایت فروشگاه یا لینک محصولات را به آنان ارسال کنند.
چنانچه به خلاصه مباحث از مقالات، فصلها یا کل کتابهای مربوط به دروس زبان انگلیسی در تمامی سطوح تحصیلی از مدرسه تا دکترا نیاز دارید، کافی است با ایمیل یا تلفن مدیر فروشگاه تماس حاصل کرده و درخواست خود را مطرح بفرمایید تا در اولین فرصت جهت تهیۀ آن اقدام شود. ایمیل: mobashshernia@yahoo.com شماره تماس: 09357358155
در مورد این محصول پیشنهاد یا انتقادی برای بهتر شدن دارید؟ پس خواهش میکنیم از راههای ارتباطی مذکور در بالا تماس بگیرید. رضایت شما برای ما بسیار مهم است.
TABLE OF CONTENTS
Acknowledgements .................................................................................... ix
Introduction ................................................................................................. 1
In the Beginning was Resemblance
Chapter One ............................................................................................... 15
Resemblance in Language: Locke
Chapter Two .............................................................................................. 36
Iconicity in Kant and Peirce
Chapter Three ............................................................................................ 55
Meaning and Imaginability in Husserl
Chapter Four .............................................................................................. 77
The Propositional Route: From Frege to Hyperintensional Semantics
Chapter Five ............................................................................................ 101
A Critique of Meaning as Use
Chapter Six .............................................................................................. 121
The Linguistic Route: Saussure and Vygotsky
Chapter Seven .......................................................................................... 149
Cognitive Linguistics and Conceptual Blending
Chapter Eight ........................................................................................... 173
Brain, Consciousness, and the Evolution of Language
Chapter Nine ............................................................................................ 193
Imaginability and Pragmatics: From Grice to Habermas
Chapter Ten ............................................................................................. 218
Language and Imaginability
Conclusion ............................................................................................... 237
Language as Heterosemiotic, Intentional Construct
Bibliography ............................................................................................ 239
Index ........................................................................................................ 258
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بسمه تعالی
دلایل عدم تمایل یادگیری زبان انگلیسی در بین دانش آموزان و دانشجویان ایرانی
در اکثر موارد دانش آموزان و دانشجویان ایرانی در یاد گیری زبان خارجه بعنوان زبان دوم وشاید هم زبان یا لهجه سوم دچار مشکل هستند در بعضی از زبانها ساختار جمله زبان اصلی با زبان دوم کاملاً متفاوت می باشد وچون اکثر دانش آموزان برای یادگیری زبان دوم با ساختار زبان اصلی مقایسه می کنند لذا یادگیری مشکل می شود بعنوان مثال در زبان فارسی ساختار جمله به شکلی است که اگر زبان انگلیسی با آن مقایسه شود،یادگیری مشکل است.
2) شیوه تدریس در بین دبیران با یکدیگر متفاوت است بنابراین ایجاد انگیزه در بین دانش آموزان و دانشجویان در طی سالهای متوالی با هم دیگر فرق می کند و تا حدودی انگیزه را از بین می برد بنابراین اگر برنامه ریزی شود تا تمامی دبیران یک رشته طی دوره های خاص شیوه هایی مناسب و یکسانی داشته باشند در یادگیری دانشجویان کمک می کند .
3)دانش آموز بعد از اتمام دوره تحصیل در صورتیکه در مکانی مشغول به کار شد شاید زبان انگلیسی یا زبان خارجه دوم زیاد به کارش کمک نکند ( حداقل در جامعه ما )
4)در بعضی از شهرها که زبان رسمی کشور صحبت نمی شود بلکه با لهجه خاصی صحبت می شود یادگیری زبان خارجه بعنوان زبان سوم میباشد تا قدری مشکل می باشد .
5)از عوامل مهم دیگری که باعث می شود که دانش آموزان در یادگیری زبان خارجه ضعیف باشند غییر نظام آموزشی از نظام قدیم به نظام جدید و از سیستم ترمی به سیستم سالی واحدی باعث افت در آموزش می شود بعنوان مثال در نظام ترمی دانش آموز در ترم اول سال تحصیلی 77 - 76 را در زمان را انتخاب می کند و ترم دوم همان سال زبان ندارد و در سال تحصیلی بعد یعنی 78 - 77 در ترم دوم موفق به گرفتن واحد زبان خارجه می شود که خود بخود 1 سال تحصیلی وقفه در یادگیری درس زبان بوجود می آید و با توجه به اینکه یکی از بهترین راههای یادگیری زبان تکرار می باشد و می بایستی مرتب در تماس با درس زبان باشند حداقل روزی 2 ساعت بنابراین این فاصله طولانی یک سال باعث فراموشی و عدم علاقه به یادگیری می شود.
یکی دیگر از عوامل عدم یادگیری زبان خارجه در بین بعضی از دانش آموزان ساعات کم هفتگی برای تدریس در مدارس می باشد می بایستی ساعات آموزشی بیشتر حداقل به دو برابر برسد تا تکرار برای دانش آموز بیشتر شود .
از مهم ترین عوامل عدم علاقه دانش آموزان به یادگیری زبان عدم تطابق الگوهای زبان مادری با زبان خارجی می باشد که با توجه به اینکه دانش- آموزان عادت به تطبیق یک زبان با زبان مادری را دارند و قطعا دچار اشتباه می شوند و نیز در تدریس دچار اشکال و ایرادی می شود .
با توجه به سئولاتی که از دانش آموزان مختلف پرسیده شده اکثر قریب به اتفاق علت آنرا بر می گردانند به اینکه زبان خارجه چه تاثیری در زندگی آینده و کار اجتماعی دارد بنابراین فقط در حد نمره قبولی در دبیرستان و گذراندن واحد در دانشگاه اکتفا می کنند و کمتر دانش آموز یا دانشجویی با میل و علاقه خود به کلاسهای تقویتی و یا مکالمه خارج از مدرسه می روند و یا در محیط خانه با وسایل کمک آموزشی سعی در یاد گیری زبان دارند .
یکی از بهترین راه کارهای ایجاد علاقه د انگیزه در دانش آموزان و یا دانشجویان به یادگیری زبان دوم اینست که به آنها باور دهیم که با یادگیری زبان دوم شخصیتی جدای از شخصیت خود دارند و مزیتی جدای از سایر اشخاص دارند .
معلمان بهترین وسیله در علاقمند کردن دانش آموز و یا دانشجویان می باشند از این طریق که ایجاد انگیزه کنند و نقش آینده ای آنرا مشخص کنند.
یکی دیگر از راههای مهم گذاشتن کلاسهای ضمن خدمت و دوره های آموزشی سراسری یکسان برای مدرسان و دبیران بصورت یکسان می باشد و ایجاد المپیادهای گسترده و