لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .docx :
چند نمونه از گناهان زبان
گفتار دروغ، قسم دروغ، وعده دروغ، غیبت، سخن چینی، دورویی زبان، اشاعه فحشا، نسبت زنا دادن بدون دلیل، فحش، دشنام دادن به مؤمن، مزاح(غیر از مواردی که فساد ندارد و به عنوانی مانند خوشحال کردن مؤمنان صورت میگیرد)، غنا، مسخره کردن، ارجاف(منتشرکردن اخبار ترسآور میان مسلمانان)، سخن گفتن بدون علم، مراء(جدال)، سخن بیجا و بسیار گفتن، ستایش و نکوهش بیمورد، تملّق، لعن مؤمن، خودستایی، بیباکانه هر سخنی(راست یا دروغ) را نقل کردن، اظهار کردن عیب دیگران، افشای اسرار دیگران، هجو مؤمن، تشبیب(بیان کردن زیباییهای زن نامحرم با شعر)، نقل سخنی که در مجالس به عنوان امانت گفته شده است، پرسش از روی تعنّت و نه برای فهمیدن، پرسش از چیزی که فایده دینی و دنیوی ندارد، طعن زدن، امر به منکر، نهی از معروف، اعتراف به گناه، اظهار فقر، پوزش بیجا، خیانت در مشورت، داوری بیجا
یکی از گناهان زبان، فحش و ناسزا است. عده ای از انسانها به عادت زشت ناسزاگویی عادت کرده اند. گاهی عادت دارند به همسر و فرزندانشان ناسزا بگویند. گاهی عادت دارند به زیردستان خود اهانت کنند. و گاهی پا را فراتر گذاشته و به مقدسات و ارزشهای مردم ناسزا و اهانت می کنند.
عوامل ناسزاگوئی
1- عادت. 2- عصبانیت. 3- شوخی. 4- مقابله به مثل. 5- مسائل سیاسی و حزبی. 6- مسائل اقتصادی.
7- تربیت نادرست
درمان ناسزاگوئی
1- سکوت
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
«هرگاه دیدید که مؤمن خاموش و با وقار است، به او نزدیک شوید که او به حکمت دست پیدا کرده است»
2- تربیت صحیح از دوران کودکی
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
«فرزندان خود را احترام کنید و ادب خوب به آنها بیاموزید.»
3- رعایت ادب نسبت به دیگران
علی علیه السلام فرمود:
«دیگران را نیکو صدا بزنید تا شما هم جواب خوب بشنوید.»
زانکس که نام خلق بگفتار زشت کشت
دوری گزین که از همه بدنامتر است
دشنام در آئینه ی احادیث
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «کسی که به پدر و مادرش دشنام دهد، ملعون است! پرسیدند که مگر کسی به پدر و مادرش دشنام می دهد؟
فرمود: شخصی به پدر دیگران فحش می دهد، آنها هم به پدر و مادر او فحش می دهند.»
علی علیه السلام فرمود: «از کلام زشت و ناروا دوری کنید که باعث می شود که پَستان و رذلان به شما نزدیک شده و افراد بزرگوار از شما بگریزند.»
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «فحش دادن به مؤمن مثل نزدیک شدن به مرگ است.
امام صادق علیه السلام شنید که مسلمانی به غلامش فحش داد. به این خاطر امام با او قطع رابطه کردند.»
امام صادق علیه السلام فرمود: «فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش جهنم است»
علی علیه السلام فرمود: «دیگران را نیکو صدا بزنید تا شما هم جواب خوب بشنوید
انواع فحش
عصبانیت
1- ناسزا به ناموس.
2- خطاب کردن به اسم حیوان.
3- بوسیله کاریکاتور و نقاشی اهانت کردن.
4- با اشاره توهین کردن. و...
هر بد به خود نمی پسندی با کس مکن ای برادر من
گرما در خویش دوست داری دشنام مده به مادر من
مسخره کردن دیگران
از گناهان دیگر زبان، مسخره و استهزاء دیگران است. مسخره کردن از این جهت ناپسند است که باعث توهین به دیگران می شود.
ریشه های مسخرگی
1- دشمنی و کینه.
2- تکبر.
3- تحقیر کردن.
4- شوخی و مزاح.
5- سفاهت و نادانی.
علی علیه السلام فرمود:
«مسخرگی، تفریح سفیهان و کار نادانان است.»
6- حقارت نفس و خودکم بینی
امام صادق علیه السلام فرمود: «ذلیل ترین مردم شخصی است که به مردم توهین می نماید»
گاهی مسخره کردن در مورد مسائل اعتقادی است. همانطور که عده ای از اقوام گذشته، پیامبران خدا را مسخره می کردند.
«شما آنان (مؤمنین) را مسخره کردید و یاد مرا فراموش نمودید. شما کسانی بودید که به آنان (مؤمنین) می خندیدید. در قیامت من بخاطر صبر مؤمنین به آنان پاداش می دهم و ایشان را رستگار می کنم.»
گاهی مسخره کردن در مورد مسائل مالی است. مانند مسخره کردن بعضی از مردان و زنان پولدار، فقیران و بی بضاعتان را.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «کسی که مؤمنی را ذلیل کند و یا بخاطر فقرش او را تحقیر نماید، خداوند او را در کنار پل جهنم رسوا می سازد.»
گاهی استهزاء در مورد مسائل سیاسی است
الامام صادق( علیه السلام ): « مَن خافَ النّاسُ لِسانَهُ فهُوَ فی النّارِ ». « هرکس که مردم از زبانش بترسند او در آتش است ».
رسول الله(صلی الله علیه و آله ): « ما کَانَ الفُحشُ فی شیءٍ قَطُّ اِلّا شانَهُ، وَ لا کانَ الحَیاءُ فی شیءٍ قَطُّ الّا زانَهُ ». « زشت گویی ( و زشت کرداری ) هرگز در چیزی نبود مگر اینکه آن را عیبناک گردانید و شرم و حیا هرگز در چیزی نبود مگر اینکه آن را آراست ».
انواع مسخره گی
1- موارد اخلاقی. «مثلا می گوید فلان شخص بخیل است!»
2- موارد اعتقادی. «مثلاً بی نمازها، اهل مسجد را مسخره می کنند.»
«مجرمین کسانی هستند که در دنیا مؤمنین را مسخره می کردند و به آنان می خندیدند و هرگاه به مؤمنین بر می خوردند با گوشه ی چشم به آنان طعنه می زدند... (روز قیامت) مؤمنین، کفار را مسخره می کنند.» 1
3- در مورد قیافه و اندام افراد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه غیر دولتی و غیر انتفاعی ایوانکی
موضوع :
تحقیق زبان (گرامر)
استاد :
امیر شبدار
نام و نام خانوادگی :
محمود آبیاری
شماره دانشجویی :8606009
پاییز 1386
« فهرست مطالب »
عنوان صفحه
اسم (Nouns)
ضمیر (pronouns)
فعل (verbs)
افعال کمکی (Auxiliavies)
صفت (Adjectives)
حروف تعریف (Articles)
قید (Adverb)
حروف اضافه (Prepositions)
1- اسم
توصیف گرامری اسم
قبل از پرداختن به این موضوع بایستی بدانیم که اسم چیست و نقش دستوری آن در جملات چگونه است .
تعرف : اسم کلمه ایست که برای نامیدن اشخاص. اشیاء، و یا برای بیان حالت چیزی بکار می رود . بطور کلی اسم را میتوان بر دو نوع (ذات) و (معنی) دسته بندی نمود .
اسم ذات یا Concrete noun اسمی است که موسوم آن قابل دیدن و لمس کردن باشد بعبارت دیگر اسمی است که موسوم آن وجود خارجی داشته باشد ، مانند درخت ، کوه ، میز ، صندلی و .... .
اسم معنی یا Abstract noun اسمی است که بر حالت و کیفیت انسان و یا اشیاء دلالت دارد و قابلیت لمس و رویت ندارد . مانند دانش ، هوش ، عدالت و ... .
در مورد نقش دستوری (اسم) بایستی به این نکات توجه داشت :
الف: عملکرد اسم در جمله
ب: جایگاه اسم در جمله
عملکرد: اسم دارای چهار حالت است . در حقیقت این چهار حالت رابطه اسم را نسبت به کلمات دیگر نشان میدهد این چهار حالت عبارتند از : فاعلی ، مفعولی ، ندایی، ملکی .
1- حالت فاعلی (Nominative case) آن است که اسم یا ضمیر بعنوان فاعل جمله بکار برده شود .
به عبارت دیگر میتوان گفت فاعل یک فعل واقع شود . مانند :
John loves Mary
در اینجا کلمه John بعنوان فاعل جمله بکار رفته است و محل و موقعیت آن قبل از فعل است .
2- حالت مفهولی (Objective case) آن است که اسم یا ضمیر در جمله نقش دستوری مفعولی داشته باشد و یا میتوان گفت که مفعول یک فعل در جمله باشد .
مانند :
John loves Mary
در این جمله John مجدداً در نقش دستوی فاعل ظاهر گردیده اما Mary در مقام مفعول در جمله آورده شده است .
در صورتیکه اسم حالت مفعولی داشته باشد سه نقش دستوری متفاوت پیدا میکند.
الف: مفعول مستقیم
John loves Mary
ب: مفعول غیر مستقیم
John sent Mary money
پاراگراف : حالت مفعولی (بی واسطه)
Mary was sent some money
3- مفعول حرف اضافه Object of preposition. در این حالت اسم و یا جانشین آن (ضمیر) بواسطه حروف اضافه مفعول واقع می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه
تکلم وزبان به قدری جزء طبیعی زندگی روزمره ما شده اند که ما بندرت حاضر می باشیم کار خود رامتوقف کرده ولحظه ای درباره آن بیندیشیم. گفتگوهای گروهی با اعضای خانواده دوستان وآشنایان تا به آن حد مطبوع وبی زحمت است که برایمان مشکل است درباره فردی که دراین رابطه مساله ای دارد تفکرکنیم. اغلب ما دربارهء توان گفتاری خود درموقیعتهای پرتنش و غیرطبیعی دوچار مشکل شده ایم مثل زمانی که خواسته ایم برای جمعیتی بزرگ سخنرانی کنیم ویا هنگامی که برای به دست آوردن شغلی مجبور بوده ایم در مصاحبه ای شرکت کنیم.اگرما همیشه درباره طرزتکلم خود دوچار هراس باشیم درآن صورت همهء ارتباطات اجتماعی برایمان پردلهره خواهد بود.
نکته امیدوار کننده این است که همه انواع اختلالهای تکلمی به اندازه لکنت زبان درروابط اجتماعی مشکل ایجاد نمی کنند و علاوه براین لکنت زبان شایع ترین اختلال گفتاری نمی باشد. با وجود این لکنت زبان همچنان به صورت معمایی باقی مانده استکه توجه متخصصان به این امرمعطوف گردیده اماعلل و درمان آن هنوزنا شناخته مانده است. لکنت زبان مهمترین نقص در بین ای اختلالها نمی - باشداما با وجوداین نقیصه چند مشخصه دارد که آن را از سایر اختلالها متمایز می سازد:اولا ارائه تعرف دقیقی از آن مشکل است وثانیا علل آن بدرستی شناخته نیست وبالاخره راههایی برای غلبه بر آن وجود دارد که می توان با اعتماد آنها را به کار برد(سورلی1984).از یک نظرلکنت زبان می تواند بهترین مثال باشد.وآن این است که همین که صحبت ازاختلالهای گفتاری می شود ذهناکثرمردم به سرعت به سمت لکنت زبان معطوف می شود(آونز1986).این اختلالی است که ما همه دربارهء آن چیزهایی شنیده ایم واگردرمواقعی آنرا تجربه نکرده باشیم حداقل با ن آشنا شده ایم نتایج اجتماعی آن آشکاراست به نظرمی رسد که(آرام باش) ((ناراحت مباش)) ((درباره آنچه می خواهی فکر کن)) ونظایر آن.امااین روشهای عوام پسندانه نمی توانند کاری از پیش ببرند.
نکات مهمی که می خواهیم نتیجه بگیریم این است که : اولا اختلالهای گفتاری و زبانی معلول سختگیریهای اجتماعی هستند .ثانیا گفتار و زبان جزء پیچیده ترین اعمال انسانی می-باشند. وثالثا اختلالهای به وجود آمده در این اعمال همیشه با راههای من درآوردی وعوامانه قابل حل نیست.
1
تعاریف
تکلم و زبان ابزارهایی هستند که برای ایجاد ارتباط مورد استفاده قرار می گیرند.هر ارتباطی مستلزم دو عمل است یکی به صورت رمز گردانی(یعنی ارسال پیام به طریقی قابل فهم)ودیگری به صورت رمز بر گردانی(یعنی دریافت وفهم پیام)ارتباطات همیشه دو طرف دارد.یکی فرستنده پیام ودیگری گیرنده پیام.با وجود این همه ارتباطات جنبه گفتاری ندارد.مثلاحیوانات از طریق حرکات وسروصدابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند اما ارتباط میان آنان خصوصیات واقعی ارتباط گفتاری را فاقد است.
زبان یعنی ابزار عقاید از طریق سیستمی از نشانه هایدلخواه است که بر طبق قواعدی خاص به کار رفته و بر معنایی دلالت دارد. موقعی کهمردم اززبان سخن می گویند ذهنشان معمولابه زبان گفتاری که اغلب ما آن را به کار می بریم معطوف می شود گفتار(یا رفتار مربوط به تشکیل وتوالی آواهای شفاهی)مهمترین سیستم علامتی است که ازآن برای ایجاد ارتباط بین انسانها استفاده می شود.با وجود این برخی از زبانها هستند که برتکلم استوار نمی باشند.مثلا یک نوع زبان علامتی در آمریکا وجود دارد که در آن از صداهای گفتا ری استفاده نمی شود.این زبان که براساس علائم دستی شناخته شده است اکثراّ بوسیله افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که قادر به شنیدن نمی باشند.انجمن گفتار زبان وشنوایی آمریکا اصطلاحاتی در زمینه اختلالهای ارتباطی ارائه داده است که برخی از آنها از این قرارند:
اختلالات گفتاری اختلالات زبانی وجود تفاوتهایی درزمینه چگونگی برقراری ارتباط(نظیر تفاوتهای موجود درلجهه های مختلف) وغیره.درواقع تفاوت در لهجه ها رانمی توان نوعی اختلال تلقی کرد.به خاطرداشته باشید که اختلالها ی گفتاری شامل مسائلی می باشند که فرد در زمینه درک وکاربردزبان هنگام برقرای ارتباط با آن مواجه می شود بدون اینکه به سیستم علامتی به کاربرده شده (چه گفتاری و نوشتاری و غیره)توجه شود. در اختلالاهای گفتاری بیشتر به فرم محتوا و یا عمل زبان توجه می شود فرم زبان مشتمل است بر ترکیب صداها(آواشنا سی)ساختار اشکال مختلف کلمات نظیر جمع ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه
تکلم وزبان به قدری جزء طبیعی زندگی روزمره ما شده اند که ما بندرت حاضر می باشیم کار خود رامتوقف کرده ولحظه ای درباره آن بیندیشیم. گفتگوهای گروهی با اعضای خانواده دوستان وآشنایان تا به آن حد مطبوع وبی زحمت است که برایمان مشکل است درباره فردی که دراین رابطه مساله ای دارد تفکرکنیم. اغلب ما دربارهء توان گفتاری خود درموقیعتهای پرتنش و غیرطبیعی دوچار مشکل شده ایم مثل زمانی که خواسته ایم برای جمعیتی بزرگ سخنرانی کنیم ویا هنگامی که برای به دست آوردن شغلی مجبور بوده ایم در مصاحبه ای شرکت کنیم.اگرما همیشه درباره طرزتکلم خود دوچار هراس باشیم درآن صورت همهء ارتباطات اجتماعی برایمان پردلهره خواهد بود.
نکته امیدوار کننده این است که همه انواع اختلالهای تکلمی به اندازه لکنت زبان درروابط اجتماعی مشکل ایجاد نمی کنند و علاوه براین لکنت زبان شایع ترین اختلال گفتاری نمی باشد. با وجود این لکنت زبان همچنان به صورت معمایی باقی مانده استکه توجه متخصصان به این امرمعطوف گردیده اماعلل و درمان آن هنوزنا شناخته مانده است. لکنت زبان مهمترین نقص در بین ای اختلالها نمی - باشداما با وجوداین نقیصه چند مشخصه دارد که آن را از سایر اختلالها متمایز می سازد:اولا ارائه تعرف دقیقی از آن مشکل است وثانیا علل آن بدرستی شناخته نیست وبالاخره راههایی برای غلبه بر آن وجود دارد که می توان با اعتماد آنها را به کار برد(سورلی1984).از یک نظرلکنت زبان می تواند بهترین مثال باشد.وآن این است که همین که صحبت ازاختلالهای گفتاری می شود ذهناکثرمردم به سرعت به سمت لکنت زبان معطوف می شود(آونز1986).این اختلالی است که ما همه دربارهء آن چیزهایی شنیده ایم واگردرمواقعی آنرا تجربه نکرده باشیم حداقل با ن آشنا شده ایم نتایج اجتماعی آن آشکاراست به نظرمی رسد که(آرام باش) ((ناراحت مباش)) ((درباره آنچه می خواهی فکر کن)) ونظایر آن.امااین روشهای عوام پسندانه نمی توانند کاری از پیش ببرند.
نکات مهمی که می خواهیم نتیجه بگیریم این است که : اولا اختلالهای گفتاری و زبانی معلول سختگیریهای اجتماعی هستند .ثانیا گفتار و زبان جزء پیچیده ترین اعمال انسانی می-باشند. وثالثا اختلالهای به وجود آمده در این اعمال همیشه با راههای من درآوردی وعوامانه قابل حل نیست.
1
تعاریف
تکلم و زبان ابزارهایی هستند که برای ایجاد ارتباط مورد استفاده قرار می گیرند.هر ارتباطی مستلزم دو عمل است یکی به صورت رمز گردانی(یعنی ارسال پیام به طریقی قابل فهم)ودیگری به صورت رمز بر گردانی(یعنی دریافت وفهم پیام)ارتباطات همیشه دو طرف دارد.یکی فرستنده پیام ودیگری گیرنده پیام.با وجود این همه ارتباطات جنبه گفتاری ندارد.مثلاحیوانات از طریق حرکات وسروصدابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند اما ارتباط میان آنان خصوصیات واقعی ارتباط گفتاری را فاقد است.
زبان یعنی ابزار عقاید از طریق سیستمی از نشانه هایدلخواه است که بر طبق قواعدی خاص به کار رفته و بر معنایی دلالت دارد. موقعی کهمردم اززبان سخن می گویند ذهنشان معمولابه زبان گفتاری که اغلب ما آن را به کار می بریم معطوف می شود گفتار(یا رفتار مربوط به تشکیل وتوالی آواهای شفاهی)مهمترین سیستم علامتی است که ازآن برای ایجاد ارتباط بین انسانها استفاده می شود.با وجود این برخی از زبانها هستند که برتکلم استوار نمی باشند.مثلا یک نوع زبان علامتی در آمریکا وجود دارد که در آن از صداهای گفتا ری استفاده نمی شود.این زبان که براساس علائم دستی شناخته شده است اکثراّ بوسیله افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که قادر به شنیدن نمی باشند.انجمن گفتار زبان وشنوایی آمریکا اصطلاحاتی در زمینه اختلالهای ارتباطی ارائه داده است که برخی از آنها از این قرارند:
اختلالات گفتاری اختلالات زبانی وجود تفاوتهایی درزمینه چگونگی برقراری ارتباط(نظیر تفاوتهای موجود درلجهه های مختلف) وغیره.درواقع تفاوت در لهجه ها رانمی توان نوعی اختلال تلقی کرد.به خاطرداشته باشید که اختلالها ی گفتاری شامل مسائلی می باشند که فرد در زمینه درک وکاربردزبان هنگام برقرای ارتباط با آن مواجه می شود بدون اینکه به سیستم علامتی به کاربرده شده (چه گفتاری و نوشتاری و غیره)توجه شود. در اختلالاهای گفتاری بیشتر به فرم محتوا و یا عمل زبان توجه می شود فرم زبان مشتمل است بر ترکیب صداها(آواشنا سی)ساختار اشکال مختلف کلمات نظیر جمع ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه
تکلم وزبان به قدری جزء طبیعی زندگی روزمره ما شده اند که ما بندرت حاضر می باشیم کار خود رامتوقف کرده ولحظه ای درباره آن بیندیشیم. گفتگوهای گروهی با اعضای خانواده دوستان وآشنایان تا به آن حد مطبوع وبی زحمت است که برایمان مشکل است درباره فردی که دراین رابطه مساله ای دارد تفکرکنیم. اغلب ما دربارهء توان گفتاری خود درموقیعتهای پرتنش و غیرطبیعی دوچار مشکل شده ایم مثل زمانی که خواسته ایم برای جمعیتی بزرگ سخنرانی کنیم ویا هنگامی که برای به دست آوردن شغلی مجبور بوده ایم در مصاحبه ای شرکت کنیم.اگرما همیشه درباره طرزتکلم خود دوچار هراس باشیم درآن صورت همهء ارتباطات اجتماعی برایمان پردلهره خواهد بود.
نکته امیدوار کننده این است که همه انواع اختلالهای تکلمی به اندازه لکنت زبان درروابط اجتماعی مشکل ایجاد نمی کنند و علاوه براین لکنت زبان شایع ترین اختلال گفتاری نمی باشد. با وجود این لکنت زبان همچنان به صورت معمایی باقی مانده استکه توجه متخصصان به این امرمعطوف گردیده اماعلل و درمان آن هنوزنا شناخته مانده است. لکنت زبان مهمترین نقص در بین ای اختلالها نمی - باشداما با وجوداین نقیصه چند مشخصه دارد که آن را از سایر اختلالها متمایز می سازد:اولا ارائه تعرف دقیقی از آن مشکل است وثانیا علل آن بدرستی شناخته نیست وبالاخره راههایی برای غلبه بر آن وجود دارد که می توان با اعتماد آنها را به کار برد(سورلی1984).از یک نظرلکنت زبان می تواند بهترین مثال باشد.وآن این است که همین که صحبت ازاختلالهای گفتاری می شود ذهناکثرمردم به سرعت به سمت لکنت زبان معطوف می شود(آونز1986).این اختلالی است که ما همه دربارهء آن چیزهایی شنیده ایم واگردرمواقعی آنرا تجربه نکرده باشیم حداقل با ن آشنا شده ایم نتایج اجتماعی آن آشکاراست به نظرمی رسد که(آرام باش) ((ناراحت مباش)) ((درباره آنچه می خواهی فکر کن)) ونظایر آن.امااین روشهای عوام پسندانه نمی توانند کاری از پیش ببرند.
نکات مهمی که می خواهیم نتیجه بگیریم این است که : اولا اختلالهای گفتاری و زبانی معلول سختگیریهای اجتماعی هستند .ثانیا گفتار و زبان جزء پیچیده ترین اعمال انسانی می-باشند. وثالثا اختلالهای به وجود آمده در این اعمال همیشه با راههای من درآوردی وعوامانه قابل حل نیست.
1
تعاریف
تکلم و زبان ابزارهایی هستند که برای ایجاد ارتباط مورد استفاده قرار می گیرند.هر ارتباطی مستلزم دو عمل است یکی به صورت رمز گردانی(یعنی ارسال پیام به طریقی قابل فهم)ودیگری به صورت رمز بر گردانی(یعنی دریافت وفهم پیام)ارتباطات همیشه دو طرف دارد.یکی فرستنده پیام ودیگری گیرنده پیام.با وجود این همه ارتباطات جنبه گفتاری ندارد.مثلاحیوانات از طریق حرکات وسروصدابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند اما ارتباط میان آنان خصوصیات واقعی ارتباط گفتاری را فاقد است.
زبان یعنی ابزار عقاید از طریق سیستمی از نشانه هایدلخواه است که بر طبق قواعدی خاص به کار رفته و بر معنایی دلالت دارد. موقعی کهمردم اززبان سخن می گویند ذهنشان معمولابه زبان گفتاری که اغلب ما آن را به کار می بریم معطوف می شود گفتار(یا رفتار مربوط به تشکیل وتوالی آواهای شفاهی)مهمترین سیستم علامتی است که ازآن برای ایجاد ارتباط بین انسانها استفاده می شود.با وجود این برخی از زبانها هستند که برتکلم استوار نمی باشند.مثلا یک نوع زبان علامتی در آمریکا وجود دارد که در آن از صداهای گفتا ری استفاده نمی شود.این زبان که براساس علائم دستی شناخته شده است اکثراّ بوسیله افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که قادر به شنیدن نمی باشند.انجمن گفتار زبان وشنوایی آمریکا اصطلاحاتی در زمینه اختلالهای ارتباطی ارائه داده است که برخی از آنها از این قرارند:
اختلالات گفتاری اختلالات زبانی وجود تفاوتهایی درزمینه چگونگی برقراری ارتباط(نظیر تفاوتهای موجود درلجهه های مختلف) وغیره.درواقع تفاوت در لهجه ها رانمی توان نوعی اختلال تلقی کرد.به خاطرداشته باشید که اختلالها ی گفتاری شامل مسائلی می باشند که فرد در زمینه درک وکاربردزبان هنگام برقرای ارتباط با آن مواجه می شود بدون اینکه به سیستم علامتی به کاربرده شده (چه گفتاری و نوشتاری و غیره)توجه شود. در اختلالاهای گفتاری بیشتر به فرم محتوا و یا عمل زبان توجه می شود فرم زبان مشتمل است بر ترکیب صداها(آواشنا سی)ساختار اشکال مختلف کلمات نظیر جمع ها