لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
زمانبندی
در علم کامپیوتر، هسته (kernel) اساسیترین بخش یک سیستم عامل است. هسته سیستم عامل برنامهای است که دسترسی ایمن به سختافزار را برای برنامههای گوناگون فراهم میکند. به علت تعدد برنامههای کامپیوتری، همچنین از آنجایی که دسترسی به سختافزار محدود است، هسته از طریق تکنیکی که Multiplexing نامیده میشود، تصمیم میگیرد که یک برنامه چه وقت و به چه مدت میتواند بخشی از سختافزار را در اختیار بگیرد. از آنجایی که دسترسی مستقیم به سختافزار میتواند بسیار پیچیده باشد، معمولا هسته سیستمهای عامل مجموعهای از سختافزارهای مجرد را پیادهسازی میکنند. این مجردسازی پیچیدگیهای سختافزاری را پنهان میکند و رابطی (Interface) ساده و یکنواخت برای سختافزار فراهم میکند که استفاده از آن را برای برنامهنویسان آسانتر میکند.
برای اجرای یک برنامه بر روی کامپیوتر وجود هسته در سیستم عامل ضروری نیست. برنامهها میتوانند مستقیما بر روی کامپیوتر بارگذاری و اجرا شوند، به شرط آنکه نویسنده برنامه توانایی نوشتن چنین برنامههایی را، بدون پشتیبانی سیستم عامل و انتزاع سختافزاری داشته باشد. اجرای برنامهها بدون استفاده از سیستم عامل، در بسیاری از کامپیوترهای اولیه روش معمولی بوده است. البته، در این روش برای اجرای برنامههای مختلف لازم بود که مجددا کامپیوتر راهاندازی (Reset) و برنامه بارگذاری شود. سرانجام برای رفع این مشکل برنامههای کمکی کوچکی مثل loaderها و debuggerها ایجاد شدند، که حین اجرای برنامههای مختلف در حافظه باقیمیماندند یا از حافظه ROM بارگذاری میشدند. با تولید این برنامههای کمکی پایه و اساس چیزی که ما آن را هسته سیستم عامل میخوانیم شکل گرفت.
چهار نوع دسته بندی کلی برای هسته سیستمهای عامل وجود دارد:
1. هسته یکپارچه (Monolithic)، که انتزاع (abstraction) [1] سختافزاری نیرومندی را فراهم میآورد.
2. ریزهسته (Microkernel)، که مجموعهای کوچک از انتزاع ساده سختافزاری را به وجود میآورد و از نرمافزارهایی با نام سرویسدهنده (Server) استفاده میکنند تا قابلیت بیشتری را ارایه دهند.
3. هسته دورگه (Hybrid) یا "ریزهسته اصلاح شده"، که شباهت زیادی به ریزهسته دارد، با این تفاوت که به منظور اجرای سریعتر، شامل کدهایی اضافی در فضای هسته میباشد.
4. برونهسته (Exokernel)، که هیچ گونه انتزاعی را فراهم نمیکنند، ولی با استفاده از کتابخانهای از توابع (libraries) برای افزایش کارایی، دسترسی مستقیم یا نیمهمستقیم به سختافزار را فراهم میکنند.
هسته یکپارچه (Monolithic)
هسته یکپارچه (Monolithic)، یک رابط مجازی سطح بالا بر روی سختافزار تعریف میکند. همچنین مجموعهای از توابع برای پیادهسازی سرویسدهندههای سیستم عامل، مانند مدیریت پردازشها (Process Management)، همزمانی (Concurrency) و مدیریت حافظه را فراهم میآورد.
حتی اگر تمام اجزایی که به این عملیات سرویس میدهند از کل مجموعه هسته جدا باشند، از لحاظ همبستگی کد در تنگنا سختی خواهیم بود و با توجه به اینکه تمام اجزا در یک فضا اجرا میشوند، بروز خطایی در یکی از آنها میتواند کل سیستم را مختل کند. از طرفی دیگر، وقتی که پیادهسازی تکمیل و قابل اطمینان شد، شرایط همبستگی تنگاتنگ بین اجزای داخلی باعث میشود که امکانات سطح پایین سیستم به طور موثری در دسترس قرار گیرد و منجر به یک هسته یکپارچه، با کارآیی بسیار بالا شود.
طرفداران هستههای یکپارچه عقیده دارند که اگر کدی خطا دارد نبایستی در هسته قرار داشته باشد (متعلق به هسته باشد). چرا که در غیر این صورت، برتری اندکی نسب به ریزهستهها خواهند داشت. سیستمهای عامل Linux و Unix را میتوان جزو پیشرفتهترین هستههای یکپارچه دانست
زمانبندی نوبت گردشی
این زمانبندی یکی از قدیمیم ترین , ساده ترین , عادلانه ترین و رایجترین الگوریتم های زمانبندی است و از نوع غیر انحصاری (preemptive) میباشد. این الگوریتم شبیه FCFS است ولی به هر پردازش حداکثر به میزان زمانی مشخصی CPU داده میشود.به عبارتی دیگر یک واحد کوچک زمانی به نام کوانتوم زمانی (time quantum) با برش زمانی (time slice) تعریف میشود که معمولاً بین 10 تا 100میلی ثانیه است و هر پروسس حداکثر به این میزان میتواند CPU را در اختیار بگیرد. هنگامی که پردازشی CPU را در اختیار دارد دوحالت ممکن است رخ دهد .یا انفجار محاسباتی جاری کمتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت پردازش داوطلبانه CPU را رها میکند و منتظر اتمام عملیات I/O میشود (مانند FCFS) و یا اینکه انفجار محاسباتی بیشتر از یک کوانتوم زمانی است که در این حالت تایمر یک وقفه به سیستم عامل میدهد و سیستم عامل با تعویض متن (Context switch) CPU را از پردازش جاری گرفته و آن را به ته صفآماده میفرستد, سپس از ابتدای صف آماده, پردازش دیگری را جهت اجرا انتخاب میکند :از این روش در سیستمهای اشتراک زمانی استفاده شده تا زمانهای پاسخ برای کاربران محاورهای بصورت مناسب گارانتی شود.حد بالای کوانتوم زمانی بایدبه قدری باشد که زمان پاسخ دهی مناسبی داشته باشیم. حد پایین برش زمانی توسط دو عامل تعیین میشود یکی اینکه باید این برش خیلی بزرگتر از زمان تعویض متن باشد مثلاً هزاران برابر.دیگر آنکه مقدار برش زمانی بایستی کمی بزرگتر از زمان لازم برای یک فعل و انفعال نوعی باشد چرا که در غیر اینصورت هر کار کوچکی نیاز به چندین برش زمانی خواهد داشت و کارایی سیستم به علت تعویض متنهای متعدد کم میشود.یک قاعده سرانگشتی این است که go درصد انفجارهای محاسباتی باید کوتاهتر از کوانتوم زمانی باشند و در عمل برا یاین امر برش زمانی را حدود 100 میلی ثانیه در نظر میگیرند
انواع زمانبند ها در سیستم عامل
از یک جنبه زمانبندهای پردازش در سیستم عامل به سه دسته الف- دراز مدت (Long term scheduler) ب– کوتاه مدت(Short term scheduler) ج – میان مدت, تقسیم بندی میشوند.
در یک سیستم دستهای پردازشهای بیشتری نسبت به آنچه فوراً میتوانند اجرا شوند تحویل داده میشوند . این پردازشها در دیسک نگهداری میشوند .زمانبندی دراز مدت (یازمانبندی کار sheduler Job )پروسسهایی را انتخاب کرده و آنها را برای اجرا از دیسک به حافظه اصلی میآورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
زمانبندی
در گریدهای محاسباتی
چکیده
زمانبندی در گریدهای محاسباتی مهمترین نقش را در بهبود کارایی ایفا می کند. زمانبندی ضعیف باعث افزایش زمان اجرای کار و در نتیجه کاهش گذردهی گرید می شود. سیستم گرید صدها یا هزاران کار را به طور همزمان اجرا می کند و در نتیجه تصمیم گیری ضعیف در مورد مکان اجرای کار می تواند به طور چشمگیری باعث کاهش کارآیی شود. اما زمانبندی موثر یا به عبارت دیگر تصمیم گیری خوب در مورد مکان اجرای کار یک مساله بسیار دشوار و NP – Complete است که با چالش های مختلفی روبروست. یکی از این چالشها ارتباطات بین وظایف یا زیر کارهای موجود در یک کار است. علاوه بر آن محیط گرید یک محیط بسیار پویاست که تعداد منابع، در دسترس بودن آنها، بار پردازنده و فضای دیسک در طول زمان مداوم در حال تغییرند. از طرف دیگر کارهای ویژگی های متفاوتی دارند که این امر زمانبندی های متفاوتی را طلب می کند. به عنوان مثال بعضی از کارها نیازمند توان پردازشی بالا و بعضی نیازمند توان ارتباطی بالا بین وظایف خود هستند. در نهایت
یکی از مهمترین ویژگی های زمانبندی گرید که آن را از دیگر زمانبندی ها(مانند زمانبندی کلاستر) متمایز می کند، قابلیت مقیاس پذیری آن است. زمانبندی که
بسیار ساده ای(مانند زمانبندی تصادفی، چرخشی تکراری و ...) استفاده می کنند و زمان ارتباطات بین وظایف یک کار و همچنین زمان ارسال یک کار از یک نقطه گرید به نقطه دیگر را نادیده می گیرند. علاوه برآن با توجه به این که غالب زمانبندها عمل زمانبندی را در یک سطح انجام می دهند و با عناصر پردازنده و وظیفه سروکار دارند، معمولاً قابلیت مقیاس پذیری خوبی ندارند.
در این تحقیق به منظور مقیاس پذیر بودن، مساله زمانبندی در دو سطح بررسی شده است. در سطح بالا که همان زمان بندی در سطح گرید است، زمانبند با عناصر کلاستر یا سایت و کار سروکار دارد. در حقیقت گرید مجموعه ای از سایت ها در نظر گرفته شده که هر یک نماینده یک سازمان یا فرد است . از یک تا چند صد ماشین دارد. تاکید اصلی تحقیق نیز بر روی همین زمانبند سطح بالا است که به آن گلوبال یا سراسری نیز گفته می شود و وظیفه آن اختصاص کل یک کار(با تمام وظایف موجود در آن) به یک کلاستر است. سپس زمانبند سطح پایین (زمانبند سطح کلاستر) وظایف موجود در کار را بر روی نودهای موجود در کلاستر زمانبندی و اجرا می کند. پیشتر، زمانبندی های سطح کلاستر خوبی طراحی و پیاده سازی شده است.
زمانبند گلوبال پیشنهادی با درنظر گرفتن از یک طرف نیازهای ارتباطی بین وظایف یک کار، زمان مورد نیاز برای انتقال یک کار از یک نقطه گرید به نقطه دیگر و علاوه برآن نیاز پردازشی و محاسباتی کار و از طرف
دیگر اطلاعات راجع به بار کلاسترها(سایت ها)، میزان ترافیک موجود در شبکه هر کلاستر و گرید، سعی در تصمیم گیریهای موثر دارد. به منظور برخورد کیفی با این پارامترهای مختلف از منطق فازی استفاده شده است تا تطابق بین نیازهای کار و ورودی و ویژگی های فعلی هر کلاستر تعیین شود و در نهایت کار به کلاستر با بالاترین تطابق ارسال شود.
1 مقدمه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انواع سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپها vvt
۱. سازوکار تغییر زاویه بادامک
زمانبندی متغیر سوپاپ از نوع تغییر زاویه بادامک سادهترین، ارزانترین، و متداولترین سازوکاری استکه درحال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد. اساسا این سازوکار زمانبندی سوپاپها را با تغییر دادن زاویه زمانبندی میل بادامک تغییر میدهد. به عنوان مثال در سرعت زیاد میل بادامک تنفس به اندازه 30 درجه چرخانده میشود تا سوپاپ هوا زودتر بازشود. این حرکت با استفاده از عملگر هیدرولیکی اعمال شده و مقدار جابجایی موردنیاز توسط سیستم کنترل الکترونیک موتور مراقبت و تنظیم میشود.
توجه داشته باشید که سازوکار تغییر زاویه بادامک نمیتواند زاویه بازبودن سوپاپ را تغییر دهد و فقط دیر یا زود باز شدن سوپاپ تنفس را تغییر میدهد. در نتیجه اگر سوپاپ هوا زود باز شود، زود هم بسته میشود و اگر دیر باز شود، دیرهم بسته میشود. همچنین نمیتواند کورس بازشدن سوپاپ را نیز تغییر دهد. با این وجود سادهترین، و ارزانترین شکل سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپ محسوب میشود. زیرا برخلاف سایر سازوکارها که برای هر سیلندر یک عملگر مستقل نیاز دارد، این سازوکار برای هر میل بادامک تنها به یک عملگر هیدرولیکی نیاز دارد.
تغییر پیوسته یا گسسته زاویه میلبادامک
سادهترین سازوکار تغییر زاویه بادامک فقط 2 یا 3 نقطه ثابت برای تغییر زاویه دارد، مثلا زاویه 0 و 30 درجه. سیستم بهتر سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک میباشد که هر زاویهای بین 0 تا 30 درجه را برحسب سرعت پوشش میدهد. واضح استکه بدین ترتیب زمانبندی بهنیه برای هرسرعتی قابل تنظیم است، ضمن آنکه تغییرات نیز با پیوستگی صورت میگیرد که مزیت مهمی است. برخی طراحیها مانند سیستم :
BMW: VANOS (VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
برروی هر دو میل بادامک تنفس و تخلیه سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک قرار دارد و موجب میشود تا قیچی سوپاپ یا همپوشانی بیشتری بدست آمده و بازدهی بیشتری حاصل شود. به همین دلیل است که خودروی M3 3.2 از نمونه قبلی خود M3 3.0 که فقط روی میل بادامک تنفس عملگر تغییر پیوسته زاویه بادامک دارد، بازدهی بیشتری داشته و قدرت 100 اسب بخار در هر لیتر تولید میکند.در سری E46 این سازوکار برروی میل بادامک تنفس 40 درجه و بروی میل بادامک دود 25 درجه تغییر زاویه ایجاد میکند.
مثال ۱
BMW's Vanos
(VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
همانطوریکه در شکل دیده می شود، کارکرد این مجموعه بسیار آسان است. به انتهای میل بادامک یک چرخدنده هلیکال متصل شده است. این چرخدنده هلیکال در درون یک فنجانی قرار داشته و میتواند در امتداد محور میل بادامک حرکت خطی داشته باشد. از انجائیکه چرخدنده هلیکال دارای دندانههای مایل مییاشد، در اثر حرکت خطی فنجانی زاویه میل بادامک نسبت به چرخدنـده تایمینــگ اختـلاف فـاز پیـــــدا میکند و موجب تقدم یا تاخیر در باز و بسته شدن سوپاپها میشود و به همین ترتیب عقب رفتن فنجانی اختلاف فاز در جهت معکوس ایجاد میکند. مقدار جابجایی فنجانی بستگی به اختلاف فشار هیدرولیک دارد. به این ترتیب که در کنار فنجانی دو حفره برای روغن قرار داشته و یک پیستون نازک در وسط آن دو حرکت میکند. جریان روغن بوسیله یک شیر الکترومغناطیس کنترل شده و روغن به میزان لازم وارد حفره موردنظر در سمت جلو یا عقب پیستون میشود. سپس حرکت پیستون توسط یک محور به فنجانی منتقل و سبب جلو یا عقب رفتن آن شده و در نتیجه مقدار پیش افتادن یا تاخیر در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انواع سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپها vvt
۱. سازوکار تغییر زاویه بادامک
زمانبندی متغیر سوپاپ از نوع تغییر زاویه بادامک سادهترین، ارزانترین، و متداولترین سازوکاری استکه درحال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد. اساسا این سازوکار زمانبندی سوپاپها را با تغییر دادن زاویه زمانبندی میل بادامک تغییر میدهد. به عنوان مثال در سرعت زیاد میل بادامک تنفس به اندازه 30 درجه چرخانده میشود تا سوپاپ هوا زودتر بازشود. این حرکت با استفاده از عملگر هیدرولیکی اعمال شده و مقدار جابجایی موردنیاز توسط سیستم کنترل الکترونیک موتور مراقبت و تنظیم میشود.
توجه داشته باشید که سازوکار تغییر زاویه بادامک نمیتواند زاویه بازبودن سوپاپ را تغییر دهد و فقط دیر یا زود باز شدن سوپاپ تنفس را تغییر میدهد. در نتیجه اگر سوپاپ هوا زود باز شود، زود هم بسته میشود و اگر دیر باز شود، دیرهم بسته میشود. همچنین نمیتواند کورس بازشدن سوپاپ را نیز تغییر دهد. با این وجود سادهترین، و ارزانترین شکل سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپ محسوب میشود. زیرا برخلاف سایر سازوکارها که برای هر سیلندر یک عملگر مستقل نیاز دارد، این سازوکار برای هر میل بادامک تنها به یک عملگر هیدرولیکی نیاز دارد.
تغییر پیوسته یا گسسته زاویه میلبادامک
سادهترین سازوکار تغییر زاویه بادامک فقط 2 یا 3 نقطه ثابت برای تغییر زاویه دارد، مثلا زاویه 0 و 30 درجه. سیستم بهتر سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک میباشد که هر زاویهای بین 0 تا 30 درجه را برحسب سرعت پوشش میدهد. واضح استکه بدین ترتیب زمانبندی بهنیه برای هرسرعتی قابل تنظیم است، ضمن آنکه تغییرات نیز با پیوستگی صورت میگیرد که مزیت مهمی است. برخی طراحیها مانند سیستم :
BMW: VANOS (VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
برروی هر دو میل بادامک تنفس و تخلیه سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک قرار دارد و موجب میشود تا قیچی سوپاپ یا همپوشانی بیشتری بدست آمده و بازدهی بیشتری حاصل شود. به همین دلیل است که خودروی M3 3.2 از نمونه قبلی خود M3 3.0 که فقط روی میل بادامک تنفس عملگر تغییر پیوسته زاویه بادامک دارد، بازدهی بیشتری داشته و قدرت 100 اسب بخار در هر لیتر تولید میکند.در سری E46 این سازوکار برروی میل بادامک تنفس 40 درجه و بروی میل بادامک دود 25 درجه تغییر زاویه ایجاد میکند.
مثال ۱
BMW's Vanos
(VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
همانطوریکه در شکل دیده می شود، کارکرد این مجموعه بسیار آسان است. به انتهای میل بادامک یک چرخدنده هلیکال متصل شده است. این چرخدنده هلیکال در درون یک فنجانی قرار داشته و میتواند در امتداد محور میل بادامک حرکت خطی داشته باشد. از انجائیکه چرخدنده هلیکال دارای دندانههای مایل مییاشد، در اثر حرکت خطی فنجانی زاویه میل بادامک نسبت به چرخدنـده تایمینــگ اختـلاف فـاز پیـــــدا میکند و موجب تقدم یا تاخیر در باز و بسته شدن سوپاپها میشود و به همین ترتیب عقب رفتن فنجانی اختلاف فاز در جهت معکوس ایجاد میکند. مقدار جابجایی فنجانی بستگی به اختلاف فشار هیدرولیک دارد. به این ترتیب که در کنار فنجانی دو حفره برای روغن قرار داشته و یک پیستون نازک در وسط آن دو حرکت میکند. جریان روغن بوسیله یک شیر الکترومغناطیس کنترل شده و روغن به میزان لازم وارد حفره موردنظر در سمت جلو یا عقب پیستون میشود. سپس حرکت پیستون توسط یک محور به فنجانی منتقل و سبب جلو یا عقب رفتن آن شده و در نتیجه مقدار پیش افتادن یا تاخیر در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
انواع سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپها vvt
۱. سازوکار تغییر زاویه بادامک
زمانبندی متغیر سوپاپ از نوع تغییر زاویه بادامک سادهترین، ارزانترین، و متداولترین سازوکاری استکه درحال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد. اساسا این سازوکار زمانبندی سوپاپها را با تغییر دادن زاویه زمانبندی میل بادامک تغییر میدهد. به عنوان مثال در سرعت زیاد میل بادامک تنفس به اندازه 30 درجه چرخانده میشود تا سوپاپ هوا زودتر بازشود. این حرکت با استفاده از عملگر هیدرولیکی اعمال شده و مقدار جابجایی موردنیاز توسط سیستم کنترل الکترونیک موتور مراقبت و تنظیم میشود.
توجه داشته باشید که سازوکار تغییر زاویه بادامک نمیتواند زاویه بازبودن سوپاپ را تغییر دهد و فقط دیر یا زود باز شدن سوپاپ تنفس را تغییر میدهد. در نتیجه اگر سوپاپ هوا زود باز شود، زود هم بسته میشود و اگر دیر باز شود، دیرهم بسته میشود. همچنین نمیتواند کورس بازشدن سوپاپ را نیز تغییر دهد. با این وجود سادهترین، و ارزانترین شکل سازوکار زمانبندی متغیر سوپاپ محسوب میشود. زیرا برخلاف سایر سازوکارها که برای هر سیلندر یک عملگر مستقل نیاز دارد، این سازوکار برای هر میل بادامک تنها به یک عملگر هیدرولیکی نیاز دارد.
تغییر پیوسته یا گسسته زاویه میلبادامک
سادهترین سازوکار تغییر زاویه بادامک فقط 2 یا 3 نقطه ثابت برای تغییر زاویه دارد، مثلا زاویه 0 و 30 درجه. سیستم بهتر سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک میباشد که هر زاویهای بین 0 تا 30 درجه را برحسب سرعت پوشش میدهد. واضح استکه بدین ترتیب زمانبندی بهنیه برای هرسرعتی قابل تنظیم است، ضمن آنکه تغییرات نیز با پیوستگی صورت میگیرد که مزیت مهمی است. برخی طراحیها مانند سیستم :
BMW: VANOS (VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
برروی هر دو میل بادامک تنفس و تخلیه سازوکار تغییر پیوسته زاویه بادامک قرار دارد و موجب میشود تا قیچی سوپاپ یا همپوشانی بیشتری بدست آمده و بازدهی بیشتری حاصل شود. به همین دلیل است که خودروی M3 3.2 از نمونه قبلی خود M3 3.0 که فقط روی میل بادامک تنفس عملگر تغییر پیوسته زاویه بادامک دارد، بازدهی بیشتری داشته و قدرت 100 اسب بخار در هر لیتر تولید میکند.در سری E46 این سازوکار برروی میل بادامک تنفس 40 درجه و بروی میل بادامک دود 25 درجه تغییر زاویه ایجاد میکند.
مثال ۱
BMW's Vanos
(VAriable NOckenwellenspreizung, Variable Camshaft Lobe Separation)
همانطوریکه در شکل دیده می شود، کارکرد این مجموعه بسیار آسان است. به انتهای میل بادامک یک چرخدنده هلیکال متصل شده است. این چرخدنده هلیکال در درون یک فنجانی قرار داشته و میتواند در امتداد محور میل بادامک حرکت خطی داشته باشد. از انجائیکه چرخدنده هلیکال دارای دندانههای مایل مییاشد، در اثر حرکت خطی فنجانی زاویه میل بادامک نسبت به چرخدنـده تایمینــگ اختـلاف فـاز پیـــــدا میکند و موجب تقدم یا تاخیر در باز و بسته شدن سوپاپها میشود و به همین ترتیب عقب رفتن فنجانی اختلاف فاز در جهت معکوس ایجاد میکند. مقدار جابجایی فنجانی بستگی به اختلاف فشار هیدرولیک دارد. به این ترتیب که در کنار فنجانی دو حفره برای روغن قرار داشته و یک پیستون نازک در وسط آن دو حرکت میکند. جریان روغن بوسیله یک شیر الکترومغناطیس کنترل شده و روغن به میزان لازم وارد حفره موردنظر در سمت جلو یا عقب پیستون میشود. سپس حرکت پیستون توسط یک محور به فنجانی منتقل و سبب جلو یا عقب رفتن آن شده و در نتیجه مقدار پیش افتادن یا تاخیر در