انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد تاثیر قرآن بر زندگی انسان 29 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 29 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تاثیرات تلاوت قرآن در زندگی

چکیده :

بی گمان تلاوت به معنای خواندن و تدبر در معنای آن در خصوص کتاب های آسمانی از جمله قرآن، می بایست به عنوان امری روزانه انجام شود؛ زیرا خواندن و تدبر در آیات قرآن افزون بر ایجاد شناخت نسبت به هستی، فرمان هایی را نیز به خواننده منتقل می کند که بر پایه آن می تواند به سعادت دنیا و آخرت دست یابد و زندگی خویش را به درستی مدیریت نماید. به ویژه آن که قرآن از سوی خداوندی فرو فرستاده شده است که آفریدگار و پروردگار هستی و انسان است و خیر و صلاح وی را بیشتر می داند و می خواهد.

به نظر می رسد که قرائت به معنای خواندن مطلق است ولی تلاوت به معنای خواندنی خاص است که شخص آیات و یا سوره های قرآنی را پشت سر هم می خواند. راغب اصفهانی براین باور است که تلاوت افزون بر ویژگی خواندن پیاپی و پشت سر هم از ویژگی دیگری نیز برخوردار می باشد که عبارت از تدبر در آیات و معانی آن است. بنابراین هر نوع قرائتی را نمی توان تلاوت نامید. (مفردات راغب ص167 ذیل ماده تلو و نیز نگاه کنید کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم ج1 ص505 ذیل مدخل التلاوه) ...

قرآن کریم افزون بر بیان ارزشمندی تلاوت (یونس آیه 61 و صافات آیه3) و توصیه بدان (احزاب آیه 34) به آثار تلاوت عموم کتب آسمانی و آثار تلاوت قرآن و تأثیر آن و نیز موانع تأثیر و آداب تلاوت اشاره می کند. در این نوشتار بخشی از این آیات برای تبیین جایگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا انگیزه ای برای تلاوت همراه با تدبر پدید آید.

آثار تلاوت آیات آسمانی

قرآن در آیات چندی به مسئله آثار تلاوت آیات در زندگی بشر می پردازد تا افزون بر بیان ارزش و اهمیت آن، کارکردهای تلاوت را بنمایاند. به سخن دیگر بیان آثار تلاوت از سوی خداوند توجه دادن به کارکردهای تلاوت است و انسان می بایست با توجه به این کارکردها به تلاوت آیات بپردازد.از جمله نقش هایی که قرآن برای تلاوت برمی شمارد و آن را از آثار تلاوت می داند، مسئله اتمام حجت است. به این معنا که تلاوت آیات الهی برای مردم از سوی پیامبران به این قصد و منظور انجام می شد که اتمامی حجتی صورت پذیرد و کسی مدعی نشود که به حقایق آگاه نبوده و یا دسترسی به حقایق نداشته و نتوانسته است از حق و حقیقت آگاهی یابد.

ازآن جایی که توبیخ و مجازات می بایست برپایه آگاهی و علم و توان انجام شود و مجازات بدون آگاهی بخشی و ظرفیت سنجی، امری قبیح و از نظر عقل و عقلا نادرست و مذموم می باشد، خداوند از طریق آیات الهی می کوشد تا مردمان را به حق آگاه ساخته و باطل را به ایشان بازشناساند. از این رو هرگونه مجازات و عذاب و سرزنشی را موکول به بیان حکم و تبیین حق و حقیقت نموده است.

خداوند در آیه 59 سوره قصص می فرماید: و ما کان ربک مهلک القری حتی یبعث فی امها رسولا یتلوا علیهم آیاتنا و ماکنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون.

تلاوت قرآن زمینه ساز آگاهی بخشی

در این آیه به دو مسئله مهم توجه داده شده است: نخست آن که هرگونه مجازات توبیخی و عذابی متوقف بر بیان حکم و آگاهی بخشی از طریق تلاوت آیات الهی و آموزه های وحیانی شده است و خداوند نیز به حکم عقل و سیره عقلایی، مردمان را بدون اطلاع و آگاهی بخشی از حق و باطل، عذاب نمی کند. دوم این که تنها آگاهی برای عذاب و مجازات کافی نیست بلکه می بایست شخص در مقام عمل قرار گیرد و توان عمل به مطلب و حکم را داشته باشد. بنابراین هرگاه قادر به انجام کاری بود ولی باز رفتاری بیرون از حق و دایره قانون تلاوت شده انجام داد می توان وی را مجازات کرد. براین اساس احتمال خلاف و یا نیت عمل به تنهایی موجب نمی شود تا شخصی را حتی اگر به موضوع آگاه بود مجازات کرد. تنها کسانی از سوی خداوند مجازات می شوند که پس از آگاهی، برخلاف حق عمل کرده و با در پیش گرفتن ظلم یعنی تجاوز از حدود بیان شده رفتاری برخلاف قانون انجام می دهند.

بنابراین یکی از کارکردها و اهداف تلاوت آیات الهی بر گناهکاران و مجرمان از سوی خدا و پیامبران اتمام حجت خدا بر ایشان است. (مؤمنون آیات 103 و 105)

اصلاح افراد

از دیگر کارکردهای تلاوت می توان به اصلاح افراد اشاره کرد. تلاوت آیات الهی بر انسان زمینه ساز اصلاح وی می شود و او از این شایستگی برخوردار می گردد تا به مقام اهل تقوا و رستگاری برسد. (اعراف آیه 35)

قرآن در آیه 113 و 115 سوره آل عمران تلاوت آیات الهی به ویژه در شب را عامل مهمی برای انجام کارهای خیر و تزکیه انسان برمی شمارد.

تلاوت آیات الهی زمینه ساز تقواپیشگی انسان به شمار می رود (اعراف آیه 35) و موجب می شود انسان در زمره صالحان (آل عمران آیه 113 و 114) قرار گیرد.

از نظر قرآن تلاوت آیات الهی به هنگام شب و در حال سجده معیاری برای برتری و فضیلت انسان بر دیگری می باشد (آل عمران آیه 113) و موجبات ازدیاد و افزایش ایمان مؤمنان راستین (انفال آیه 2 و 4) و خشم و غضب کافران (حج آیه 72) را فراهم می آورد.

از آثاری که قرآن برای تلاوت بیان می کند می توان به اظهار ایمان (قصص آیه 52 و 53) اعراض کافران و مشرکان از حق و حقیقت(اسراء آیه 46)، اقرار به حق و حقانیت قرآن (قصص آیات 52 و 53) امیدواری به پاداش همیشگی (فاطر آیه 29)، انذار انسان های دیگر (مریم آیه 97) بشارت و مژده به پرهیزگاران (همان)، بالا بردن ظرفیت و توان انسان ها برای به دوش گرفتن مسئولیت های سنگین (مزمل آیه 4 و 5) تذکر (دخان آیه 58) و تسلیم در برابر حق (قصص آیات 53 و 54) تعلیم معارف الهی به مردم (بقره آیه 129 و 151 و آل عمران آیه 164 و جمعه آیه2)، ایجاد حجاب میان کافران و مؤمنان (اسراء آیه 45)، ایجاد خشوع (اسراء آیه 107 و 109) و خضوع (همان)، هدایت (آل عمران آیه 101) و مغفرت (انقال آیه 2 و 4) و جلوگیری از ارتداد (آل عمران آیه 100 و 101) اشاره کرد.

موانع تاثیرگذاری

قرآن از استکبار (مؤمنون آیه 66 و 67)، تمسخر و استهزاء (نساء آیه 140)، غفلت (انبیاء آیه 1 تا 3)، کفر (آل عمران آیه 101)، کوردلی (انعام آیه 25) و گناه (جاثیه آیه 31) به عنوان مهم ترین موانع تاثیرگذاری آیات قرآن یاد می کند.

آداب تلاوت

قرآن، خواندن آیات الهی به هنگام شب را از آداب تلاوت آیات الهی برمی شمارد و مردمان را تشویق و ترغیب می کند تا در این هنگام به تلاوت بپردازند؛ زیرا تلاوت در شب موجب



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاثیر قرآن بر زندگی انسان 29 ص


دانلود تحقیق زند گینامه شهید حاج حسین خرازی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

 زند گینا مه شهید حاج حسین خرازی

  در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به نام کوی کلم در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .

قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک کوی عرفان متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با تلا وت قران پالا یش یافته بود .

حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی کرد.

پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی احضارگردید.

ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت پرداخت .

قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از مهلکه نجات داد.به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی کند.وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد هزار نفر زخمی از دشمن نشاندهنده گستردگی عملیات تعیین کننده و سر نوشت ساز کربلای 5 است. اکنون حسین با کوله باری از اخلاص وعشق به خداوند و دوستی اهلبیت آماده سفر جاودان است . برای حسین کربلای 5 و نهر جاسم پایان راه این دنیایی وآخرین وداع است.

شهید حسن  انصاری

  بنام خدا

نگاه اساطیری عامه به پدیده ی ارزشمند شهادت همواره بسیاری از جانهای مشتاق را از کالبد شکافی روح این حقیقت بلند بر حذر داشته . نگاهی که در آن شهید چنان در هاله ای قدس پیچیده میشود که اجازه ی نزدیک شدن و لمس کردن این واقعیت تاریخی را به هیچ دل بیدار و ذهن آگاهی نمی دهد.انگار که شهدا انسان نبوده اند و زیستی طبیعی  نداشته اند. توصیف فرشته وار این عزیزان  هیچ کمکی به فرزندان این مرز وبوم نخواهد کرد آنها که  به دنبال الگویی ارزشمند در روزگاران نزدیک  همواره سر به دیدار نا امیدی می کوبند  واز این که کسی را نمی یابند سر خورده و مایوس  به دامان  تخیل و تحزیر پناه میبرند.                           

   در حالیکه چنین الگو هایی در این سرزمین   همواره وجود داشته و دارند اما به واسطه ی  برخورد  غیر منطقی و غیر عقلانی با چنین انسانهای وارسته ای ایشان هر روز و هر روز بیشتر از قبل  دور از دسترس و غیر قابل تقلید  جلوه داده شده اند.نگاهی بیشتر احساسی  تا عقلانی . این نگاه  تنها محدود  به شهدا و علما نمی شود  بلکه  در مورد  پیامبر گرامی  اسلام و ائمه معصومین (ع) نیز  ما با چنین معضلی  همواره رو برو  بوده ایم و همواره جملاتی نظیر این ((اوه علی (ع) کجا و ما کجا)) یا((مگه میشه مثل  امام حسین (ع) بود))را شنیده ایم. انگار که حضرت  محمد (ص)و ائمه   اطهار (ع) برای راهنمایی  هدایت و نجات انسانها  نیامده اند انگار که خود اولین الگوی آن چه از آن می گفته اند  نبودندواین روند هم چنان ادامه دارد تا به پیروان صدیق و راستین آن بزرگوارنیز تعمیم داده شود از جمله شهدا .واین در حالی است که شما هیچ وصیت نامه ای از این عزیزان را نمی بینید که در آن از سالار شهیدان آقا امام حسین (ع) یاری نکرده باشند واز ایشان به عنوان الگوی راستین برای هر دل عاشق و جان مشتاقی یاد نشده باشد. تمامی این بزرگواران هم چون درخت ریشه در زمین و دست رو به آسمان داشته اند . زندگی ،هستی و امکانات آن را همواره ستوده اند از آن رو که میتوانند تعالی بخش روح هر انسان خواهان کمالی قرار گیرند .آری راه  رسیدن به آسمان همواره از دل زمین عبور کرده و هیچ پیامبر یا امامی جهت کمال و تعالی هیچ گاه قوانین حاکم بر نظام بشری را نادیده نگرفته است .به عنوان مثال همین حالا که در حال نگارش  زندگی نامه  و نحوه ی به شهادت رسیدن شهید حسن انصاری هستیم  چند عکس از او پیش روی من است که اتفاقا هیچ کدام بیانگر این نیستند که شهید انصاری از کره ای دیگر یا از دل اساطیر ، شاهنامه یا از آن  سوی تاریخ پا به زمین گذاشته مدتی این جا زیسته و بعد عروج کرده بلکه بر عکس او نیز همانند تمامی آنها که به این درجه بالا از مقام انسانی رسیده اند مراتب سلوک و دستیابی و نقطه ای را که آن جا انسانی جانش را در راه دین و آیین ،ناموس ، شرف ، سرزمین و معشوق ازلی ابدی فدا می سازد را در همین کره خاکی طی نموده است .در یکی از عکس ها که شهید را در سنین پایین تر حیات نشان میدهد ما جوانی را میبینیم با موهای انبوه ،پیشانی بلند،سبیلی که پیداست دیر زمانی بیش نیست که بر پشت لب ها سبز شده و البته نگاهی نافذ ،پر حرارت  در عین حال آرام وحاوی غریب.چهره ی کسی که میتوان به آن اعتماد کرد  و کارهایی بزرگ تر از سنش را به او واگذار کرد نیز جوانی که به نظر نمی رسد از چیزی به  همین سادگی ها هراسی به دل راه دهد .شاید بعضی بگویند که نه آقا این طور نیست و شما قصد دارید آن چه در ذهنتان می گذرد به این آدمها نسبت دهید و.... اما  ای کاش آن بعضی خود این جا بودند واین عکس ها را می دیدند و تفاوت ها را احساس میکردند .در عکسی دیگر که پیداست متعلق به سنین حدودا 19 الی 20 سالگی شهید است نشانی از پختگی زود رس و آرامشی دوست داشتنی دیده میشود همچنین با نگاهی کمی عمیق و موشکافانه تر می تواند به روشنی پرتو شعله ای یا نوری در پس نگاه شهید پی برد . چهره ی این عکس از ان چهره هایی است که هر گاه میبینمشان حس میکنیم که پیش از این هم آن ها را بار ها دیده ایم  هر چند که به واقع امر این گونه نبوده باشد .چیز دیگری که در این عکس ها قابل مشاهده است سادگی روستایی و پاکی و صفای ایرانی است.آدم هایی که تو میتوانی ساعت ها وحتی سال های متمادی را در کنار آن ها سپری کنی  بدون این که احساس ذره ای ملال و دل زدگی به تو دست دهد و این که گذشت زمان را احساس کنی .اما شرح عکس سوم ،محوطه ای بزرگ که به نظر با میله هایی آهنین محسور شده است .باد بی رحمانه د رحال ریختن برگ های زرد پاییزی ست و خورشید آرام آرام قامتش را به پشت کوه ها میکشد .شهید قصه ی ما به اتفاق دوست و هم رزمش  شهید فارسی و با لای آب نمایی نشسته اندو به جایی خارج از قاب دور بین می نگرند شاید آن جا که خورشید در حال غروب کردن است .شهید فارسی پنج انگشت دست راستش  را باز کرده و بالا آورده و همچون کوهی استوار به نظر میرسد .اماحالت نشستن شهید انصاری شبیه حالت آدم هایی است که آمادگی انجام هر کار بزرگی را دارند و بی قراری و جنب و جوش و تب و تابی خاص در ایشان دیده میشو د . موهای او کوتا هاند و پوست صورتش سوخته  اما نگاه همان نگاه است

چیزی در دور دست ها او افکار را به خود می خواند این را به راحتی می توان از حالت او تشخیص داد.اما با تمام آن چه در بالا آمد فقیر تنها می تواند روایت گر بخش های مهم زندگی شهید باشند و کالبد شکافی تمامی ابعاد و وجوه روح این زندگی پر بار به واقع امر در توان من نیست و آن چه میخوانید آن چیز هایی است که به قدر نموده ام و نه بیشتر . شهید حسن انصاری در اولین روز تابستان سال 1339 در شهرستان محلات در خانواده ای مذهبی و انقلابی دیده به جهان گشود. زندگی و رشد و بالیدن در چنین خانواده ای از او جوانی پاک وصدیق و مومن  ساخت  جوانی شایسته و خوش نام و مثال زدنی و البته الگو .او توانست تحصیلات ابتدایی  و متوسطه را با موفقیت پشت سر گذارد و بلا فاصله بعد از اخذ مدرک دیپلم در سال 57 با سمت آموزگاری به استخدام آموزش و پرورش در آید .سنگر پر نور علم و دانش به موازات سنگر مستحکم مبارز و اسقامت علیه رژیم طاغوت از او یک انقلابی آگاه ساخت کسی که با شعور و آگاهی این راه را بر               

گزیده بود و هیچ چیز نمی توانست  او را از انجام کاری که به او ایمان داشت باز دارد .روحیه ی بالای انسانی و نیز شوق به تعلیم و تربیت  نوباوه گان محروم جامعه او را بر آن داشت تا در یکی از دور افتاده ترین ومحروم ترین مناطق شهرستان سر بند یعنی روستای ساکی علیا مکتب عشق و ایثار را بنیان نهند و به دانش آموزانش چیزهایی بیاموزد که تا سال های سال از او به نیکی یاد کند و هرجا و به هر مناسبتی نام نیکویش را پاس دارند . شهید حسن انصاری در این روستا و روستای هندودر  تنها  به تدریس بسنده نکرد آن نیرو و جنبش و جوشش درونی به او اجازه نمی داد که اوقاتی را به فراغت بگذارند اساسا او آن گاه فراغت می یافت که دیگران را در آسایش



خرید و دانلود دانلود تحقیق زند گینامه شهید حاج حسین خرازی


تحقیق کریم خان زند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

موضوع مربوطه:

کریم خان زند و زمان او

فهرست مطالب

مقدمه...................................................................................................4

عادت و سنن در زمان کریم خان زند......................................................5

شخصیت کریم خان زند...........................................................................7

فرزندان کریم خان زند............................................................................10

جانشینان کریم خان زند........................................................................11

آثار کریم خان زند.................................................................................13

کورشدن شیخ علی خان به دست کریم خان..........................................16

مرگ کریم خان......................................................................................17

منابع....................................................................................................18

مقدمه

دربارة تاریخ سلسلة زندیه و پیدایی و مرگ سردودمان این سلسله تاکنون بررسی علمی و همه جانبه ای بعمل نیامده است. هدف این نوشته پرداختن به این قسمت از تاریخ ایران است که از بسیاری جهات در میان کلیة دوره های زندگی سیاسی و اجتماعی ایران ویژگیهایی کاملاً مشخص دارد.

زیرا تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران پس از اسلام، در زمان کریم خان زند، به حکم جبر زمان، بطور رنگ باخته ای ، آخرین مظاهر خود را نشان می دهد. بلافاصله پس از دودمان زند، با قاجاریه، مخصوصاً از زمان فتح علی شاه قاجار تحت تأثیر تمدن مغرب زمین، چهرة اجتماعی ایران بشدت و با سرعت روبه دگرگونی می گذارد که پرداختن به این دگرگونی و سیر تطور آن جایی دیگر دارد.

در این تاریخچه کوشش شده است تا جایی که منابع اجازه می دهد جسته گریخته در حین شرح رویدادهای تاریخی و سپس در بخشی جداگانه، اندکی به اوضاع اجتماعی ایران نیز پرداخته شود.

عادت و سنن در زمان کریم خان زند

فریدریش روزن می نویسد«همة مسافرینی که در گذشته و حل از ایران دیدن کرده اند، متفق القول هستند که ایرانیها از نظر استعداد، در میان همة نژادهای انسانی، شاخه ای استثنایی هستند». مسلم است که این ادعا شامل ایرانیان سدة دوازدهم هجری نیز می شود. مردمی که از استعداد پذیرش و درک مطلب او، همه اروپائیانی که در این قرن به ایران آمده اند، کم و بیش گزارش داده اند. ویلیام فرانکلین می نویسد، ایرانیها خیلی سریع درک می کنند و خیلی باشعور هستند. ایرانی سدة دوازدهم به علم و هنر علاقمند بود و می کوشید که درست تربیت بکند و تربیت بشود.

او با اینکه اصولاً با کتابهای مذهبی سروکار داشت، از پرداختن به سایر علوم نیز روگردان نبود. اولیویه می نویسد:« در ایران عنوانی افتخار آمیز از عنوان یک عالم نیست»ۀ کسی می توانست به مقامی عالی برسد که درس خوانده بود. کسی که از نظر



خرید و دانلود تحقیق کریم خان زند


کریم خان زند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کریم خان زند

 

کریم خان زند ، پایه گذار سلسله زندیه محسوب می شود . اقبال جهانگشایی او ، بیش از هر چیز مدیون اغتشاشاتی بود که پس از قتل نادر در ایران سربرآورد و از سابقه دراز هفتاد یا هشتاد ساله ای برخوردار بود. وی قریب سه سال بعد از در گذشت نادر شهرتی نداشت و در میان قبیله خود ، که به دستور نادر در سال 1144 ه.ق. به خراسان کوچانیده شده بودند ، از حیثیت متعارفی برخوردار بود.بی کفایتیهای آشکار بازماندگان نادر و نزاعهای برادر کشانه ای که میان آنان رخ داد ،‌ موجب شد که کریم توشمال ( پهلوان ) در کنار دو تن دیگر از بزرگان ، به نامهای علی مردان خان و ابوالفتح خان بختیاری برای آرامش مناطق غربی و مرکزی کشور به میدان آید . او پس از نشان دادن لیاقتهای مکرر ، از سوی قبیله خویش لقب خانی دریافت کرد . ( 1162 ه.ق. ) بدین گونه وی توانست در پرتو تدبیر و حسن عمل و صداقت بی ریای خویش ، بر حریفان مزبور و نیز آزادخان افغان کع در آذربایجان ترکتازی می کرد و محمد حسن خان که در استرآباد به سر می برد غلبه کند . کریم خان از سال 1179 ه.ق. به صورت مستقل بر ایران فرمان راند . روابط او با شاهرخ ( نواده نادر شاه ) نیز بر خراسان فرمان می راند ،‌خوب و مبین نوعی احترام به اولاد ولی نعمت پیشین خود بود .حادثه مهم سالهای پایانی عمر کریم خان ،‌لسکر کشی به بصره بود که به سرداری برادرش ، صادق خان در سال 1189 ه.ق. انجام پذیرفت که متاسفانه با مرگ شاه به انتها رسید .دوران چهارده ساله اخیر زندگانی وی را ، باید نعمتی برای مردم ایران شمرد ، چرا که توانست امنیت را در تمامی صفحات داخلی کشور و خلیج فارس برقرار کند و پس از قریب پنجاه سال ناآرامی و جنگهای مستمر ، طعم شیرین آسایش را به هموطنان خود بچشاند .با مرگ کریم خان در سیزدهم صفر سال 1193 ه.ق. زکی خان ( برادر ناتنی کریم خان ) بیشتر بزرگان زند و زبدگان دربار را کشت یا کور کرد و به بهانه پادشاهی ابوالفتح خان و محمد علی خان ( فرزندان کریم خان ) اختیار امور را در دست گرفت . پس از چندی ، صادق خان بر او شورید و از آنجا که نیز تدبیر درستی نداشت به دستور علی مردان خان کور و بر کنار گردید . وی پس از سه سال حکومت ، در سال 1199 ه.ق. در گذشت. پس از او ،‌ جعفر خان زند ( پسر صادق خان ) فرمانروایی را به دست گرفت و در سال 1203 ه.ق. به دست چندتن از خانهای زندانی در شیراز کشته شد . آخرین بازمانده این دودمان ،‌لطفعلی خان بود که با وجود دلاوری و رشادت بسیار ، در برابر حریف کهنه کار پرتدبیری چون آقا محمد خان قاجار دوام نیاورد و پس از دستگیر شدن ، در ارگ بم به سال 1209 ه.ق. کشته شد و بدین ترتیب سلسله دیگری در ایران قدرت را در دست گرفت .به طور کلی ، دوران تقریبا" پنجاه ساله زندیه ( 1209 – 1160 ه.ق. ) عصر کشمکشهای داخلی بود و مدعیان خارجی را یارا و اندیشه آن نبود که به ایران تجاوز کنند . سرحدات کشور نیز از هر جهت در اختیار دودمانهای ایرانی قرار داشت . همچنین ، با تحکیم اقتدار احمد خان ابدالی ( در صفحات جدا شد از هند به وسیله نادر شاه ) می توان گفت که نفوذ عنصر ایرانی در شبه قاره هند کماکان برقرار بود .

یکی دیگر از سلاطینی که آرامگاهش در شیراز قرار دارد کریمخان زند است. وی از طایفه زند بود که در اطراف ملایر سکنی داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانیده شدند. پس از مرگ نادر ایل زند مجدداً به سوی ملایر روی آوردند و رئیس آنان کریمخان و برادرش صادق خان بودند. کریم خان در آنجا به راهزنی پرداخت و به تدریج تمام منطقه را متصرف شد و کارش بالا گرفت. وی پس از تصرف همدان قدرت عظیمی پید کرد و علی مردان خان زند برای حمله به اصفهان با او عقد اتحاد بست. حاکم اصفهان ابوالفتح خان در اثر شجاعت کریمخان و برادرش اسکندر خان شکست خورد و ناچار با مهاجمین از در سازش در آمد.

طبق قرارداد، یکی از شاهزادگان صفوی را با عنوان شاه اسمعیل سوم به شاهی برداشتند، کریمخان سمت سرداری کل عراق، علی مردان خان عنوان وکیل الدوله و ابوالفتح خان حکومت اصفهان یافت.

علی مردان خان به شاه که طفل هشت ساله ای بود یاد داد تا خلعتی فاخر برای کریم خان بفرستد و او را به همدان و کرمانشاهان و قزوین جهت ملک گیری اعزام دارد.

کریمخان فرمان را اطاعت کرد و علی مردان خان فرصتی یافته، ابوالفتح خان را کشت و به قصد تصرف فارس عزیمت کرد.

این خان لر چنان آتش بیداری در فارس روشن کرد که به توصیف نمی گنجد.

در شیراز لشکریانش درخت و گیاهی سبز نگذاشتند. در کازرون نیز به غارت اموال مردم اکتفا نکردند، بلکه زنان و بچه ها را هم به اسارت و بردگی گرفتند.

کریمخان که در عراق به فتوحات مهمی نائل آمده بود از جنایات علی مردان خان آگاهی یافت وی پس از مشاوره با سرداران خویش به اصفهان آمد و عوامل علی مردان خان را از کار بر کنار و محبوس ساخت. آنگاه با سپاه علی مردان خان در نزدیکی سرچشمه زاینده رود برخورد کرد و آنان را شکست داد. کریم خان شاه اسمعیل سوم را در اصفهان بر تخت نشانید و خود را وکیل الدوله نامید. کریمخان با دو حریف روبرو بود یکی علی مردان خان و دیگری محمد حسن خان قاجار.

پادشاه زند در جنگ های پیاپی ابتدا از خان قاجار شکست خورد و شاه اسمعیل سوم هم به طرف محمدحسن خان رفت و در این هنگام دشمنان زندیه زیاد شدند. عثمانی ها به مدعیان حکومت کمک می کردند. آزادخان افغان هم



خرید و دانلود  کریم خان زند


کریم خان زند و سلسله زندیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

کریم خان زند و سلسله زندیه

 

یکی دیگر از سلاطینی که آرامگاهش در شیراز قرار دارد کریمخان زند است. وی از طایفه زند بود که در اطراف ملایر سکنی داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانیده شدند. پس از مرگ نادر ایل زند مجدداً به سوی ملایر روی آوردند و رئیس آنان کریمخان و برادرش صادق خان بودند. کریم خان در آنجا به راهزنی پرداخت و به تدریج تمام منطقه را متصرف شد و کارش بالا گرفت. وی پس از تصرف همدان قدرت عظیمی پید کرد و علی مردان خان زند برای حمله به اصفهان با او عقد اتحاد بست. حاکم اصفهان ابوالفتح خان در اثر شجاعت کریمخان و برادرش اسکندر خان شکست خورد و ناچار با مهاجمین از در سازش در آمد.طبق قرارداد، یکی از شاهزادگان صفوی را با عنوان شاه اسمعیل سوم به شاهی برداشتند، کریمخان سمت سرداری کل عراق، علی مردان خان عنوان وکیل الدوله و ابوالفتح خان حکومت اصفهان یافت.علی مردان خان به شاه که طفل هشت ساله ای بود یاد داد تا خلعتی فاخر برای کریم خان بفرستد و او را به همدان و کرمانشاهان و قزوین جهت ملک گیری اعزام دارد. کریمخان فرمان را اطاعت کرد و علی مردان خان فرصتی یافته، ابوالفتح خان را کشت و به قصد تصرف فارس عزیمت کرد.این خان لر چنان آتش بیداری در فارس روشن کرد که به توصیف نمی گنجد. در شیراز لشکریانش درخت و گیاهی سبز نگذاشتند. در کازرون نیز به غارت اموال مردم اکتفا نکردند، بلکه زنان و بچه ها را هم به اسارت و بردگی گرفتند.کریمخان که در عراق به فتوحات مهمی نائل آمده بود از جنایات علی مردان خان آگاهی یافت وی پس از مشاوره با سرداران خویش به اصفهان آمد و عوامل علی مردان خان را از کار بر کنار و محبوس ساخت. آنگاه با سپاه علی مردان خان در نزدیکی سرچشمه زاینده رود برخورد کرد و آنان را شکست داد. کریم خان شاه اسمعیل سوم را در اصفهان بر تخت نشانید و خود را وکیل الدوله نامید. کریمخان با دو حریف روبرو بود یکی علی مردان خان و دیگری محمد حسن خان قاجار.پادشاه زند در جنگ های پیاپی ابتدا از خان قاجار شکست خورد و شاه اسمعیل سوم هم به طرف محمدحسن خان رفت و در این هنگام دشمنان زندیه زیاد شدند. عثمانی ها به مدعیان حکومت کمک می کردند. آزادخان افغان هم به تاخت و تاز پرداخته بود. سرانجام کریمخان پس از شکست های تلخ و مکرر بر تمام مشکلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شیراز را به عنوان پایتخت خویش برگزید و حتی جزایر خلیج فارس را هم که در اثر از هم گسیختگی اوضاع از کف رفته بود مجدداً متصرف گردید.کریمخان در شیراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنیه دیگر برپا ساخت. حصار شیراز را مستحکم نمود. امروزه ابنیه کریمخان قسمت عمده آثار باستانی شیراز را تشکیل می دهد و در حقیقت هنوز هم رونق شهر از بناهای اوست.کریمخان در شیراز درگذشت و او را در عمارت کلاه فرنگی که اکنون به موزه پارس تبدیل شده دفن کردند. پس از پیروزی آقا محمدخان قاجار، دستور داد تا جسد را از آنجا به



خرید و دانلود  کریم خان زند و سلسله زندیه