انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ زندگینامه امام حسن مجتبی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 83

 

پیشگفتار

الحمد للَّه، و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطاهرین.

دوره اى که با قتل خلیفه سوم آغاز شد و با شهادت امام حسین علیه السلام پایان گرفت، اثرى ژرف بر امّت اسلامى از خود بر جاى نهاد.

در واقع این دوره رامى توان زنجیره اى از فجایع متعدّد به شمار آورد.

امامت سبط اوّل پیامبرصلى الله علیه وآله، امام حسن مجتبى علیه السلام، در میانه همین عصربوده است.

بنابراین بر ماست که زندگى آن امام را بکاویم و آن را بسان مشعلى فراروى خویش قرار دهیم.

آیا غیر از این بود که امام حسن علیه السلام به تصریح پیامبرصلى الله علیه وآله و به شهادت زندگى درخشان خوش پیشوایى مسلمانان را بر عهده داشت؟ مگر نه اینکه ما آن امام را حجّت خداوند بر روى زمین مى دانیم؟ ازاین رو باید در زندگى آن حضرت دقیق شویم و در راه و روش زندگى مکتبى خویش، از حیات وى الهام گیریم.

این کتاب در واقع تحلیل فشرده اى از زندگى و اوضاع دوران امام حسن مجتبى علیه السلام مى باشد که به رشته تحریر درآمده است.

امیدوارم که خداوند بنده و مؤمنان را از بهره این کتاب محروم نفرماید.

محمّد تقى مدرّسى

نام: حسن

پدر و مادر: على بن ابیطالب و فاطمه زهرا

شهرت: مجتبى سبط اکبر کنیه: ابو محمّد

زمان و محل تولّد: نیمه رمضان سال دوّم هجرت در مدینه

زمان و محل شهادت: 28 صفر سال 50 هجرى در سنّ حدود 47 سالگى به دستور معاویه، توسط جعده، در مدینه، مسموم و به شهادت رسید مرقد: قبرستان بقیع، واقع در مدینه

دوران زندگى: در سه بخش:

1 - عصر پیامبرصلى الله علیه وآله )حدود 8 سال(

2 - ملازمت با پدر )حدود 37 سال(

3 - عصر امامت)ده سال(.

بنیاد پاک

ولادت و پرورش امام حسن مجتبى

در پانزدهمین شب از ماه مبارک رمضان، خانه رسالت پس از انتظارطولانى به استقبال مولود محبوب خود مى شتافت، درست همان گونه که گُلى با طراوت و شاداب، پس از مدّتى تشنگى از یک قطره زلال و گواراى شبنم استقبال مى کند.

نوزاد به نیاى خویش، یعنى رسول بزرگ اسلام، بسیار شباهت داشت، امّا وى به هنگام تولّد این نوزاد حضور نداشت تا مژده ولادت رابه آن حضرت برسانند.

پیامبرصلى الله علیه وآله به سفرى رفته بود و به زودى به مدینه مراجعت مى کرد.

خانواده با اشتیاقى وافر چشم به راه بازگشت پیامبرصلى الله علیه وآله بود و هیچ یک از آداب و رسوم تولّد را برگزار نکرده بودند تا آنکه پیامبر اکرم ازمسافرت بازگشت و بنابر عادت همیشگى خویش، نخست به سوى خانه فاطمه زهرا رهسپار شد.

چون مژده تولّد کودک را به پیامبر خدا رساندند،سرورى زایدالوصف آن حضرت را فرا گرفت و خواستار دیدن کودک شد.

چون کودک را در آغوش گرفت، بویید و بوسید و در گوشهایش اقامه واذان گفت و پس از آنکه از پوشاندن جامه زرد به کودک نهى کرد،دستور داد تا خرقه اى سپید بیاورند وکودک را در آن بپیچند.

پیامبر اعظم منتظر بود تا ببیند آیا از آسمان خَبَر تازه اى درباره این کودک فرود مى آید یا نه؟ وحى نازل شد و خطاب به آن حضرت گفته شد: نام فرزند هارون، جانشین موسى علیه السلام، شبّر بود و على نیز نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسى، پس این کودک را "حسن" نام گذارى کن که حسن در عربى مرادف شبّر است.

نام حسن در مدینه، همچون بوى خوش گلها پیچید.

مژده دهندگان باگرمترین و شایسته ترین تبریکات به خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله آمدند، زیراحسن نخستین فرزند خانه رسالت بود و چشم پیامبر اکرم و یاران بزرگوارش به وى دوخته شده بود.

او تجدید کننده رسالت پیامبر بود و درآینده، مقتدا و الگوى مسلمانان صالح به شمار مى آمد.

او پس از پیامبرادامه دهنده راه و رسالت آن حضرت بود.

روز بعد، پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود تا قوچى بیاورند و قربانى کرد.

چون قربانى را نزد آن حضرت آوردند، وى خود آمد تا بدین مناسبت دعایى بخواند.

پس فرمود: "بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

خدایا! استخوان آن در مقابل استخوان حسن وگوشت آن در مقابل گوشت او و خون آن در برابر خون او و موى آن دربرابر موى او.

خدایا! این را نگاهبان محمّد و آل او قرار بده".

سپس دستور داد گوشت قربانى را میان تنگدستان و مستمندان تقسیم کنندتا این کار پس از وى در میان مردم سنّت گردد.

وخانواده هاى توانگر درهر مناسبتى گوسفندى قربانى کنند تا بدین وسیله ثروت در میان مردم توزیع شود و تنها در میان توانگران واغنیا نباشد.

روزى پیامبرصلى الله علیه وآله در حضور لبابه، ام الفضل، همسر عبّاس بن عبدالمطلّب، عموى خویش، حسن را در آغوش مى گیرد و مى فرماید: - آیا درباره من خوابى دیده اى؟ - آرى اى رسول خدا.

- آن را بازگوى.

- چنان دیدم که قطعه اى از تن شما در دامن من افتاده است.

- پس پیامبرصلى الله علیه وآله لبخندى زد و کودک شیر خواره را به دست او سپردوفرمود: آرى این تأویل رؤیاى توست.

او پاره تن من است.

بدین ترتیب ام الفضل به عنوان دایه امام حسن برگزیده شد.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ زندگینامه امام حسن مجتبی


تحقیق درباره؛ زندگینامه نامداران ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

زندگینامه نامداران ایران

فردوسی : حکیم فرزانه ابوالقاسم حسن ابن اسحق . از وی به نام خداوندگار تاریخ و فرهنگ ایرانشهر یاد میکنند . شاعر نامی ایران که ایران را پس از 200 سال از دست زبان اعراب نجات داد و دوباره زبان پارسی را که از ریشه پهلوی و دری گرفته شده است را بهکشور هدیه کرد . او در سال 329 در قریه باژ از توابع طوس پا به حیات گذاشتو مدت 35 سال از عمر خود صرف جمع آوری تاریخ ایران به صورت نظم و شعر کردکه منبع گردآوری او از کتاب خدای نامه شاهنشاهی ساسانیان بود . اما حاکموقت سلطان محمود غزنوی رنج او را ضایع کرد و او را آزرده و رنجیده خاطرنمود . او یکی از سه اثر بزرگ وشاهکار ادبی جهان را بوجود آورد که هم اکنون کشورهای مختلفی یادواره او راگرامی میدارند و او در نهایت اندوه در سال 411 هجری در طوس درگذشت . کهبدلیل سروده های جنجالی او علیه اعراب و نکوهش چنیدن باره آنان - مسلمانانبر جشدش نماز نگذاشتند و وی را در گورستان مسلمان خاک نکردند ولی او درتاریخ جاوید ماند .دیاکو :دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین ماست دولت ماد یکی از سه تیرهآریایی ( ماد، پارس و پارت ) فلات ایران است در سال ۱۳۳۲ پیش از تاریخخورشیدی بود . مردم ایران او را به پادشاهی برگزیدند. شاهنشاه دیاکو همدان( هگمتانه‌ ) را به پایتختی خود برگزید و در آن بر روی تپه‌ای، هفتدژ تو در تو ساخت و هر یک را به رنگ ویژه‌ای در آورد.دیاکو ۵۳ سال برایران فرمانروایی کرد او توانست اتحادی تاریخی بین تیره های مختلف نژادآریایی ایجاد نماید .دیاکو ابتدا توانست 7 طایفه قوم ماد را با هم متحد کند ، وی سپس به عنوان رهبر وقاضی آن 7 طایفه انتخاب شد که این مساله در سال 701 قبل از میلاد مسیحاتفاق افتاد. پس از 7 سال رهبری در بین این 7 طایفه، وی از طرف مادها ،پارسها و پارتها به عنوان پادشاه ایران انتخاب شد و تا سال 656 قبل از میلادمسیح حکومت کرد. ماجراهای به قدرت رسیدن دیاکو در کتاب تاریخهرودوت آمده است. دیاکو پسر کیاکسار (کسی که می‌تواند خوب نشانه‌گیریکند) و کیاکسار نام پدرش دیاکو را بر فرزند گذاشته بود .فرهاد پسر دیاکو و دومین پادشاه ایران بود و بین سالهای 665 قبل از میلاد تا 633 قبل از میلاد حکومت کرد. مانند پدرش ، فرهاد هم جنگ برعلیه آشوریان را آغاز کرد اما متاسفانه شکست خورد ، به دست آشور بنی پالافتاد و به دست او کشته شد. جانشین فرهاد ، کیاکسار نام داشت او ارتش مادرا تجدیدسازمان و نوسازی کرد و با نَبوپَلَّسَر شاه بابل متحد شد. برای استوارسازیاین اتحاد، دختر کیاکسار به نام امتیس به همسری پسر نبوپلسر یعنیبخت‌النصر دوم درآمد. امتیس از زندگی در جلگه میان‌رودان دلگیر شد و برایکوه‌های بلند همدان و ایران دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُخت‌النصر دومبه عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغ‌های معلق بابل را داد تا بلندایدیوارهای آن برای امتیس حکم کوهساران را داشته باشد.کیاکسار در جوانی، شکست پدرش، فرهاد را در برابر آشوری ها دیده بود و ازآن درس عبرتی آموخته بود. او فهمید که برای مقابله در برابر آشوریان، میبایست نیروی نظامی مجهزی تشکیل دهد. زیرا سربازانی که رؤسای زمین دار جمعآوری می کنند، هرگز از عهده ی سپاه منظم بر نمی آیند. از این رو، بر آن شدکه سپاهی رزمی، مانند آشور، بنا کند. این نیرو، مجهز به تیر و کمان وشمشیر و سواره نظام ماهر بود.کیاکسار با این نیروی نظامی، به سوی نینوا حرکت کرده، آن شهر را محاصرهکرد. اما پس از مدتی، به او خبر رسید که سکاها، به ایران هجوم آورده اند.او دست از محاصره برداشت و به مقابله با آنان



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ زندگینامه نامداران ایران


زندگینامه امام رضا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زندگینامه امام رضا

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.

نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان «رضا» به معنای «خشنودی» می‌باشد. امام محمدتقی علیه‌السلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند : خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند.

یکی از القاب مشهور حضرت « عالم آل محمد » است . این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش, بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی براین سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش « جنبه علمی امام » آمده است. این توانایی و برتری امام, در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات, کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان « نجمه » نام داشت.

تولد امام :

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که : هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر «لااله‌الاالله» رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت (2).

نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است. (3)

زندگی امام در مدینه :

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می پرداختنند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می نگریستند.تا قبل ازاین سفر با اینکه امام بیشترسالهای عمرش را درمدینه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامی پِیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

امام در گفتگویی که با مامون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می فرمایند: همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه های شهر مدینه عبورمی کردم, عزیرتراز من کسی نبود . مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او ر ا برآورده سازم, مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى نگریستند.

امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله وعلیه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام ) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نمائیم.

یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام ) می‌گوید ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود : آیا می‌دانید من کیستم ؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستی. فرمود : نام و لقب من را بگوئید. گفتم : شما موسی بن جعفر بن محمد هستید . فرمود : این که با من است کیست ؟ گفتم : علی بن موسی بن جعفر. فرمود : پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می باشد. (4) در حدیث مشهوری نیزکه جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام ) به عنوان هشتمین امام ووصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام ) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد.

اوضاع سیاسی :

مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد :

1- ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

2- پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

3- پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام ) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبت‌های اسفبار برای علویان ( سادات و نوادگان امیرالمؤمنین )واقع شده است. در آن زمان کوشش‌های فراوانی در تحریک هارون برای کشتن امام رضا (علیه السلام ) می‌شد تا آنجا که در نهایت هارون تصمیم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نیافت نقشه خود را عملی کند. بعد از وفات هارون فرزندش امین به خلافت رسید. در این زمان به علت مرگ



خرید و دانلود  زندگینامه امام رضا


زندگینامه امام حسن مجتبی 80 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 83

 

پیشگفتار

الحمد للَّه، و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطاهرین.

دوره اى که با قتل خلیفه سوم آغاز شد و با شهادت امام حسین علیه السلام پایان گرفت، اثرى ژرف بر امّت اسلامى از خود بر جاى نهاد.

در واقع این دوره رامى توان زنجیره اى از فجایع متعدّد به شمار آورد.

امامت سبط اوّل پیامبرصلى الله علیه وآله، امام حسن مجتبى علیه السلام، در میانه همین عصربوده است.

بنابراین بر ماست که زندگى آن امام را بکاویم و آن را بسان مشعلى فراروى خویش قرار دهیم.

آیا غیر از این بود که امام حسن علیه السلام به تصریح پیامبرصلى الله علیه وآله و به شهادت زندگى درخشان خوش پیشوایى مسلمانان را بر عهده داشت؟ مگر نه اینکه ما آن امام را حجّت خداوند بر روى زمین مى دانیم؟ ازاین رو باید در زندگى آن حضرت دقیق شویم و در راه و روش زندگى مکتبى خویش، از حیات وى الهام گیریم.

این کتاب در واقع تحلیل فشرده اى از زندگى و اوضاع دوران امام حسن مجتبى علیه السلام مى باشد که به رشته تحریر درآمده است.

امیدوارم که خداوند بنده و مؤمنان را از بهره این کتاب محروم نفرماید.

محمّد تقى مدرّسى

نام: حسن

پدر و مادر: على بن ابیطالب و فاطمه زهرا

شهرت: مجتبى سبط اکبر کنیه: ابو محمّد

زمان و محل تولّد: نیمه رمضان سال دوّم هجرت در مدینه

زمان و محل شهادت: 28 صفر سال 50 هجرى در سنّ حدود 47 سالگى به دستور معاویه، توسط جعده، در مدینه، مسموم و به شهادت رسید مرقد: قبرستان بقیع، واقع در مدینه

دوران زندگى: در سه بخش:

1 - عصر پیامبرصلى الله علیه وآله )حدود 8 سال(

2 - ملازمت با پدر )حدود 37 سال(

3 - عصر امامت)ده سال(.

بنیاد پاک

ولادت و پرورش امام حسن مجتبى

در پانزدهمین شب از ماه مبارک رمضان، خانه رسالت پس از انتظارطولانى به استقبال مولود محبوب خود مى شتافت، درست همان گونه که گُلى با طراوت و شاداب، پس از مدّتى تشنگى از یک قطره زلال و گواراى شبنم استقبال مى کند.

نوزاد به نیاى خویش، یعنى رسول بزرگ اسلام، بسیار شباهت داشت، امّا وى به هنگام تولّد این نوزاد حضور نداشت تا مژده ولادت رابه آن حضرت برسانند.

پیامبرصلى الله علیه وآله به سفرى رفته بود و به زودى به مدینه مراجعت مى کرد.

خانواده با اشتیاقى وافر چشم به راه بازگشت پیامبرصلى الله علیه وآله بود و هیچ یک از آداب و رسوم تولّد را برگزار نکرده بودند تا آنکه پیامبر اکرم ازمسافرت بازگشت و بنابر عادت همیشگى خویش، نخست به سوى خانه فاطمه زهرا رهسپار شد.

چون مژده تولّد کودک را به پیامبر خدا رساندند،سرورى زایدالوصف آن حضرت را فرا گرفت و خواستار دیدن کودک شد.

چون کودک را در آغوش گرفت، بویید و بوسید و در گوشهایش اقامه واذان گفت و پس از آنکه از پوشاندن جامه زرد به کودک نهى کرد،دستور داد تا خرقه اى سپید بیاورند وکودک را در آن بپیچند.

پیامبر اعظم منتظر بود تا ببیند آیا از آسمان خَبَر تازه اى درباره این کودک فرود مى آید یا نه؟ وحى نازل شد و خطاب به آن حضرت گفته شد: نام فرزند هارون، جانشین موسى علیه السلام، شبّر بود و على نیز نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسى، پس این کودک را "حسن" نام گذارى کن که حسن در عربى مرادف شبّر است.

نام حسن در مدینه، همچون بوى خوش گلها پیچید.

مژده دهندگان باگرمترین و شایسته ترین تبریکات به خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله آمدند، زیراحسن نخستین فرزند خانه رسالت بود و چشم پیامبر اکرم و یاران بزرگوارش به وى دوخته شده بود.

او تجدید کننده رسالت پیامبر بود و درآینده، مقتدا و الگوى مسلمانان صالح به شمار مى آمد.

او پس از پیامبرادامه دهنده راه و رسالت آن حضرت بود.

روز بعد، پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود تا قوچى بیاورند و قربانى کرد.

چون قربانى را نزد آن حضرت آوردند، وى خود آمد تا بدین مناسبت دعایى بخواند.

پس فرمود: "بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

خدایا! استخوان آن در مقابل استخوان حسن وگوشت آن در مقابل گوشت او و خون آن در برابر خون او و موى آن دربرابر موى او.

خدایا! این را نگاهبان محمّد و آل او قرار بده".

سپس دستور داد گوشت قربانى را میان تنگدستان و مستمندان تقسیم کنندتا این کار پس از وى در میان مردم سنّت گردد.

وخانواده هاى توانگر درهر مناسبتى گوسفندى قربانى کنند تا بدین وسیله ثروت در میان مردم توزیع شود و تنها در میان توانگران واغنیا نباشد.

روزى پیامبرصلى الله علیه وآله در حضور لبابه، ام الفضل، همسر عبّاس بن عبدالمطلّب، عموى خویش، حسن را در آغوش مى گیرد و مى فرماید: - آیا درباره من خوابى دیده اى؟ - آرى اى رسول خدا.

- آن را بازگوى.

- چنان دیدم که قطعه اى از تن شما در دامن من افتاده است.

- پس پیامبرصلى الله علیه وآله لبخندى زد و کودک شیر خواره را به دست او سپردوفرمود: آرى این تأویل رؤیاى توست.

او پاره تن من است.

بدین ترتیب ام الفضل به عنوان دایه امام حسن برگزیده شد.



خرید و دانلود  زندگینامه امام حسن مجتبی 80 ص


زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه

ساده زیستن و واکنش امام مقابل اسراف یکی از نزدیکان امام خمینی نقل می کند:در طول ده سالی که از نزدیک شاهد بوده ام، یکی از نکاتی که امام به آن فوق العاده اهمیت می دادند، ساده زیستن و عدم اسراف کاری بود. بارها من خود شاهد بوده ام که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفی می روند پس از مدت کوتاهی متوجه شده ام که ایشان قصد خاموش کردن چراغی را دارند که بی مورد روشن است. یا در مورد تلفن هایی که به دفتر ایشان می شد، فرموده بودند: « آقایان سعی کنید از کارهای تکراری و اسراف جلوگیری کنید و از افراط نیز بپرهیزید».وقتی ایشان لیوان آبی را می خوردند اگر آب لیوان به نصف می رسید بر روی آن تکه کاغذی می گذاشتند و بقیه آب لیوان را برای رفع تشنگی بعدی خود باقی می گذاشتند و یا اگر زخمی یا جراحتی بر قسمتی از بدنشان وارد می آمد، دستمال کاغذی را به چند تکه تقسیم می کردند و تکه ای از آن را استفاده می کردند. حضرت امام با تمام مشغله ای که داشتند تمامی هزینه هایی که برای منزل ایشان می شد شخصاً کنترل می کردند و مسئولین مالی موظف بودند قبل از انجام هر خریدی برای بیت، لیست اقلامی که قصد خرید آنها را دارند به امام عزیز بدهند.

روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرستبس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

وصیتنامة‌ سیاسی‌ ـ الهی‌

بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌

قالَ رسولُالله ـ صلَّی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلَّم‌: اِنّی‌ تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللهِ و عترتی‌ اهلَ بیتی‌؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌' یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ.

 الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ اللّ'هُمَّ صلِّ علی‌ محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک‌ و جلالِک‌ و خزائنِ اسرارِ کتابِکَ الذی‌ تجلّی‌ فیه‌ الاَحدیّةُ بِجمیعِ أسمائکَ حتّی‌ المُسْتَأْثَرِ منها الّذی‌ لایَعْلَمُهُ غَیرُک‌؛ و اللَّعنُ علی‌ ظالِمیهم‌ اصلِ الشَجَرةِ الخَبیثةِ.

                  و بعد، اینجانب‌ مناسب‌ می‌دانم‌ که‌ شمه‌ای‌ کوتاه‌ و قاصر در باب‌ «ثقلین‌» تذکر دهم‌؛ نه‌ از حیث‌ مقامات‌ غیبی‌ و معنوی‌ و عرفانی‌، که‌ قلم‌ مثل‌ منی‌ عاجز است‌ از جسارت‌ در مرتبه‌ای‌ که‌ عرفان‌ آن‌ بر تمام‌ دایرة‌ وجود، از ملک‌ تا ملکوت‌ اعلی‌' و از آنجا تا لاهوت‌   و آنچه‌ در فهم‌ من‌ و تو ناید، سنگین‌ و تحمل‌ آن‌ فوق‌ طاقت‌، اگر نگویم‌ ممتنع‌ است‌؛   و نه‌ از آنچه‌ بر بشریت‌ گذشته‌ است‌، از مهجور بودن‌ از حقایق‌ مقام‌ والای‌ «ثقل‌ اکبر» و «ثقل‌ کبیر»   که‌ از هر چیز اکبر است‌ جز ثقل‌ اکبر که‌ اکبر مطلق‌ است‌؛ و نه‌ از آنچه‌ گذشته‌ است‌ بر این‌ دو ثقل‌ از دشمنان‌ خدا و طاغوتیان‌ بازیگر که‌ شمارش‌ آن‌ برای‌ مثل‌ منی‌ میسر نیست‌ با قصور اطلاع‌ و وقت‌ محدود؛ بلکه‌ مناسب‌ دیدم‌ اشاره‌ای‌ گذرا و بسیار کوتاه‌ از آنچه‌ بر این‌ دو ثقل‌ گذشته‌ است‌ بنمایم‌.

شاید جملة‌  لَنْ یَفْتَرِق'ا حتّی‌ یَرِد'ا عَلَیَّ الْحَوض‌  اشاره‌ باشد بر اینکه‌ بعد از وجود مقدس‌ رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ هرچه‌ بر یکی‌ از این‌ دو گذشته‌ است‌ بر دیگری‌ گذشته‌ است‌ و مهجوریت‌ هر یک‌ مهجوریت‌ دیگری‌ است‌، تا آنگاه‌ که‌ این‌ دو مهجور بر رسول‌ خدا در «حوض‌» وارد شوند. و آیا این‌ «حوض‌» مقام‌ اتصال‌ کثرت‌ به‌ وحدت‌ است‌   و اضمحلال‌ قطرات‌ در دریا است‌، یا چیز دیگر که‌ به‌ عقل‌ و عرفان‌ بشر راهی‌ ندارد. و باید گفت‌ آن‌ ستمی‌ که‌ از طاغوتیان‌ بر این‌ دو ودیعة‌ رسول‌ اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ گذشته‌، بر امت‌ مسلمان‌ بلکه‌ بر بشریت‌ گذشته‌ است‌ که‌ قلم‌ از آن‌ عاجز است‌.

و ذکر این‌ نکته‌ لازم‌ است‌ که‌ حدیث‌ «ثقلین‌» متواتر   بین‌ جمیع‌ مسلمین‌ است‌ و  ] در [  کتب‌ اهل‌ سنت‌ از «صحاح‌ ششگانه‌»   تا کتب‌ دیگر آنان‌، با الفاظ‌ مختلفه‌ و موارد مکرره‌ از پیغمبر اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ به‌ طور متواتر نقل‌ شده‌ است‌.   و این‌ حدیث‌ شریف‌ حجت‌ قاطع‌ است‌ بر جمیع‌ بشر بویژه‌ مسلمانان‌ مذاهب‌ مختلف‌؛ و باید همة‌ مسلمانان‌ که‌ حجت‌ بر آنان‌ تمام‌ است‌ جوابگوی‌ آن‌ باشند؛ و اگر عذری‌ برای‌ جاهلان‌ بیخبر باشد برای‌ علمای‌ مذاهب‌ نیست‌.

اکنون‌ ببینیم‌ چه‌ گذشته‌ است‌ بر کتاب‌ خدا، این‌ ودیعة‌ الهی‌ و ماترک‌ پیامبر اسلام‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ مسائل‌ أسف‌انگیزی‌ که‌ باید برای‌ آن‌ خون‌ گریه‌ کرد، پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) شروع‌ شد. خودخواهان‌ و طاغوتیان‌، قرآن‌ کریم‌ را وسیله‌ای‌ کردند برای‌ حکومتهای‌ ضد قرآنی‌؛ و مفسران‌ حقیقی‌ قرآن‌ و آشنایان‌ به‌ حقایق‌ را که‌ سراسر قرآن‌ را از پیامبر اکرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ دریافت‌ کرده‌ بودند و ندای‌  اِنّی‌ تارکٌ فیکُمُ الثقلان‌  در گوششان‌ بود با بهانه‌های‌ مختلف‌ و توطئه‌های‌ از پیش‌ تهیه‌ شده‌، آنان‌ را عقب‌ زده‌ و با قرآن‌، در حقیقت‌ قرآن‌ را ـ که‌ برای‌ بشریت‌ تا ورود به‌ حوض‌ بزرگترین‌ دستور زندگانی‌ مادی‌ و معنوی‌ بود و است‌ ـ از صحنه‌ خارج‌ کردند؛ و بر حکومت‌ عدل‌ الهی‌ ـ که‌ یکی‌ از آرمانهای‌ این‌ کتاب‌ مقدس‌ بوده‌ و هست‌ ـ خط‌ بطلان‌ کشیدند و انحراف‌ از دین‌ خدا و کتاب‌ و سنت‌ الهی‌ را پایه‌گذاری‌ کردند، تا کار به‌ جایی‌ رسید که‌ قلم‌ از شرح‌ آن‌ شرمسار است‌.

و هرچه‌ این‌ بنیان‌ کج‌ به‌ جلو آمد کجیها و انحرافها افزون‌ شد تا آنجا که‌ قرآن‌ کریم‌ را که‌ برای‌ رشد جهانیان‌ و نقطة‌ جمع‌ همة‌ مسلمانان‌ بلکه‌ عائلة‌ بشری‌، از مقام‌ شامخ‌ احدیت‌ به‌ کشف‌ تام‌ محمدی‌(ص‌)   تنزل‌ کرد که‌ بشریت‌ را به‌ آنچه‌ باید برسند برساند و این‌ ولیدة‌ «علم‌ الاسما ء »   را از شرّ شیاطین‌ و طاغوتها رها سازد و جهان‌ را به‌ قسط‌ و عدل‌ رساند و حکومت‌ را به‌ دست‌ اولیا ء الله، معصومین‌ ـ علیهم‌ صلوات‌ الاولین‌ و الا´خرین‌ ـ بسپارد تا آنان‌ به‌ هر که‌ صلاح‌ بشریت‌ است‌ بسپارند ـ چنان‌ از صحنه‌ خارج‌ نمودند که‌ گویی‌ نقشی‌ برای‌ هدایت‌ ندارد و کار به‌ جایی‌ رسید که‌ نقش‌ قرآن‌ به‌ دست‌ حکومتهای‌ جائر و آخوندهای‌ خبیثِ بدتر از طاغوتیان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ اقامة‌ جور و فساد و توجیه‌ ستمگران‌ و معاندان‌ حق‌ تعالی‌ شد. و مع‌الاسف‌ به‌ دست‌ دشمنان‌ توطئه‌گر و دوستان‌ جاهل‌، قرآن‌ این‌ کتاب‌ سرنوشت‌ساز، نقشی‌ جز در گورستانها و مجالس‌ مردگان‌ نداشت‌ و ندارد و آنکه‌ باید وسیلة‌ جمع‌ مسلمانان‌ و بشریت‌ و کتاب‌ زندگی‌ آنان‌ باشد، وسیلة‌ تفرقه‌ و اختلاف‌ گردید و یا بکلی‌ از صحنه‌ خارج‌ شد، که‌ دیدیم‌ اگر کسی‌ دم‌ از حکومت‌ اسلامی‌ برمی‌آورد و از سیاست‌، که‌ نقش‌ بزرگ‌ اسلام‌ و رسول‌ بزرگوار ـصلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ و قرآن‌ و سنت‌ مشحون‌ آن‌ است‌، سخن‌ می‌گفت‌ گویی‌ بزرگترین‌ معصیت‌ را مرتکب‌ شده‌؛ و کلمة‌ «آخوند سیاسی‌» موازن‌ با آخوند بی‌دین‌ شده‌ بود و اکنون‌ نیز هست‌.



خرید و دانلود  زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه