لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اولین ریاضی دان زن
نام اولین زن ریاضیدان، هیپاتیا بود. او در سال 370 میلادی در شهر بندری "اسکندریه " ( مصر) به دنیا آمد. پدرش تئون، ریاضیدان و منجم بزرگی بود که در دانشگاه اسکندریه تدریس می کرد. اوهنر، ادبیات وعلوم را به دخترش آموزش داد و سپس او را به" آتن" فرستاد تا تحصیلاتش را ادامه دهد.هیپاتیا پس از مطالعاتش به مدت 10سال سراسراروپا را زیرپا گذاشت و با دانشمندان بسیاری آشنا شد. هیپاتیا تفسیری بر کتاب جبردیوفانتوس یونانی نوشت و رساله هایی درباب قانون ستاره شناسی دیوفانتوس ومقاطع مخروطی آپولونیوس و... نوشت، ولی بیشترآنها با به آتش کشیده شدن کتابخانه اسکندریه از بین رفت و تنها چند کتاب او در قرن 15 در کتابخانه واتیکان پیدا شد.او راهی برای شیرین سازی (تقطیر) آب اختراع کرد و در ساخت اسطرلاب برای یافتن زاویه ستارگان کمک شایانی نمود. دربحبوحه اختلافات بین مسیحیان و نو افلاطونیان هیپاتیا در یکی از روزهای سال 415میلادی راهی محل درس بود که توسط اوباش مورد حمله قرار گرفت ، موهای او را کشیده از ارابه بیرون آوردند، تا کلیسای شهر بردند و با صدفهای برنده، گوشت تنش را تراشیدند وازاستخوان جدا کردند.پس از آن گوشت تنش را در آتش ریختند و شروع به پایکوبی کردند تا پایان زندگی یک ریاضیدان را جشن بگیرند. بامرگ هیپاتیا رشد ریاضیات تا هزار سال در تمدن غرب به پایان رسید اما نام هیپاتیا، به عنوان اولین ریاضیدان زن در همه کتابهای تاریخ ریاضی، می درخشد. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به سایتهای ذیل مراجعه کنید
هیپاتیا شهید حقیقت
هیپاتیا ریاضی – فیزیکدان بزرگ یونانی‘ پدرش تئون از دانشمندان بزرگ زمان خود و صاحب کرسی استادی دانشگاه آتن بود. او معتقر بود می تواند انسان برتری را تربیت کند به همین دلیل تمام انرژی خود را صرف تربیت هر چه بیش تر دخترش هیپاتیا کرد.هیپاتیادر تمام علوم زمان خود به کمال رسید.او جویای حقیقت بودو سراسر اروپا را در پی حقیقت زیر پا نهاد. و با وجود خواستگاران فراوان که عمدتا از شاهزادگان و بازرگانان بزرگ اروپا بودند هرگز ازدواج نکرد.هیپاتیا معتد بود که با حقیقت ازدواج کرده است.او به زودی صاحب کرسی استادی دانشگاه شد و افراد زیادی را شیفته ی کلاس درس ‘ اخلاق و منش او شدند تا جایی که که به وی لقب موزی دادند. هیپاتیا در بین جمع هواداران از حقیقت و خدا سخن می گفت و با وجود این که حاضر به قبول دیدگاه نوافلاطیون نبود هرگز آنان را نفی نکرد. ولی با افکار متجددانه ی علمای زمان خود مخالف بود و سرانجام توسط تعدادی مسیحی افراطی زنده زنده گوشت تنش با صدف های بران دریایی جدا و در آتش ریخته شدو... .ولی یاد او در قلب ها ماند و به یکی از الهه های یونان بدل شد.و وی را شهید حقیقت می نامند.
«هیپاتیا»، بانوی ستارهشناس، فیلسوف و ریاضیدانی که در اسکندریه زندگی میکرد یک نابغة صنعتی بود واختراعات فراوانی به نامش به ثبت رسیده است. در سال ۴۱۵ میلادی وی را دستگیر کردند و به خاطر باورهایشبه قتل رساندند. آنگاه جسدش را سوزاندند و اسناد و نوشتههایش را از بین بردند. «هیپاتیا» تنها یکی از بیشمار زنان دانشمندی بود که ظرف سه هزار سال گذشته جانشان را به خاطر دانش و آگاهی و بینشی که داشتند از دستدادند. سرگذشت این زن برجسته و استثنایی که شهامت ورود به سرزمینی را که صرفاً مردانه خوانده میشد یافت تنها به او خاتمه نمییابد. در سراسر جهان و در طول تاریخ کشورهای مختلف، در سرزمینهایی که استبداد و جهلو خرافات حاکم بوده و هست همواره چنین سرانجام شومی در انتظار زنانی است که به جنگ سرنوشت از پیشساخته شدة خود به عنوان شهروند ردة دوم رفتهاند. گاه زنان پیامبر را به اتهام دروغگویی سوزاندند، گاه زنان شیمیست را به عنوان جادوگر به آتش سپردند، در چین پای زنان شمشیر زن را در قالبهای سفت فرو کردند تا توان راه رفتن هم نداشته باشند چه رسد به اینکه شمشیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بی بی مریم زن بختیاری
بی بی مریم دختر حسینقلی خان ایلخانی کل بختیاری و خواهر علیقلی خان سردار اسعد فاتح تهران و مادر علی مردان خان قهرمان مبارزه با رژیم شاه در حدود سال 1290هـ.ق بدنیا آمد. مادرش بی بی فاطمه دختر علی رضا خان از طایفه ی کیان ارثی چهارلنگ بود. لذا بی بی مریم از جهت مادر نسبش به محمدتقی خان کیان ارثی چهارلنگ که در مبارزه با قاجارها شهرت داشت می رسید. ایلخانی از بی بی فاطمه تنها صاحب همین یک دختر شد. او. در کنار شش برادر و دوازده خواهر ناتنی در خانه ی ایلخانی زندگی می کرد. چهل روز پس از تولد بی بی مریم، پدرش ایلخانی او را نامزد علیقلی خان پسر محمدعلی خان نمود. علیقلی خان از طایفه ی محمودصالح شاخه ی چهارلنگ بختیاری بود. پدرش محمدعلی خان از خوانین بزرگ چهارلنگ بود که به نوشته ی بی بی مریم سالها با دولت قاجار مبارزه داشت. جد آنان علی مردان خان بود که در زمان افشاریه ادعای سلطنت داشته و با کریم خان زند جنگید.بی بی مریم حدوداً نه ساله بود که پدرش حسینقلی خان ایلخانی به دستور ناصرالدین شاه و به دست ظل السلطان در 27 رجب 1299هـ.ق به قتل رسید. از آن پس دوران دربدری و بدبختی خانواده ی ایلخانی به ویژه مریم کوچک آغاز گردید. اما هفت سال بعد با آزاد شدن برادر بزرگ مریم به نام اسفندیارخان سرداراسعد از زندان ظل السلطان، خانواده ی ایلخانی دوباره به خوشبختی و قدرت رسیدند. در این هنگام یعنی هفت سال پس از مرگ ایلخانی و سالها پس از مرگ محمدعلی خان چهارلنگ، مقدمات ازدواج و عروسی بی بی مریم با علیقلی خان چهارلنگ فراهم گردید. بی بی مریم آنچنان که در خاطرات خود می نویسد هیچ تمایلی به سر گرفتن این ازدواج نداشته و به برادرهای خود اصرار بر گرفتن طلاق نموده بود. اما خان چهارلنگ حاضر به صرف نظر کردن از بی بی مریم نشد. سرانجام عروسی برقرار گردیده و بی بی مریم در سن پانزده سالگی به خانه ی شوهری رفت که به نوشته ی وی چهل ساله بوده و چندین زن و فرزند داشت. او به مدت چهارسال و شش ماه همسر علیقلی خان چهارلنگ بود. در این مدت وی بر روی مزاج شوهر خویش نفوذ داشته و قدرت بسیاری در میان چهارلنگ ها به دست آورد. اما شوهر وی به مرگ طبیعی یا مطابق نوشته ی بی بی مریم توسط سمی که برادر بزرگش به وی خورانیده بود درگذشت. بی بی مریم از علیقلی خان چهارلنگ دارای سه پسر شد که یکی از ْنها در کودکی درگذشته اما دو پسر دیگر وی به نامهای علی مردان خان و محمدعلی خان بعدها در زمان سلطنت رضاشاه به قیام بر ضد دولت مرکزی برخاسته و نام خود را درفهرست حماسه سازان تاریخ ثبت کردند. با مرگ شوهر بی بی مریم به نزد برادران خویش بازگشته و با مادر خود زندگی نمود. او حاضر به ازدواج مجدد با چهارلنگ ها نگردید. پس از مدتها زندگی نزد مادر و برادران، فتح اله خان ضیغم السلطنه(سردار ارشد بعدی) پسر عموی در گذشته اش مصطفی قلی خان از او خواستگاری نمود اما بی بی مریم که عموزاده ی خود را خوب می شناخته است به هیچ وجه حاضر به ازدواج با وی نمی گردید. سرانجام با اصرار و سماجت فتح اله خان و فشار برادران بی بی مریم، وی با اکراه و بی میلی به ازدواج عموزاده درآمد که دارای چندین زن عقدی، صیغه ای و چندین فرزند بود. فتح اله خان فردی بوالهوس بوده که در فساد اخلاق و بی عفتی ید طولایی داشته است. بی بی مریم در خاطرات خود گوشه هایی از فساد اخلاق، بی عفتی و بی شخصیتی شوهر خویش را بر ملا می سازد و از بدبختی ها و مشکلاتی که با این شوهر داشته ایست سخن می گوید. فتح اله خان زنان و فرزندان شرعی و املاک و اموال ارثی خویش را در چهارمحال و بختیاری تنها و بی صاحب گذاشته و در عوض در اصفهان ضمن نوکری ظل السلطان به گذراندن وقت در کنار دلبران خویش مشغول بوده است. از سوی دیگر برادران بی بی مریم که نقاط ضعف شوهر خواهر خود را می دانستند در تلاش بودند تا املاک وی را در چهارمحال و بختیاری به چنگ بیاورند اما بی بی مریم با قدرت و صلابت در مقابل برادران خویش ایستاده و با دشواری بسیاری از حقوق و املاک شوهر معلوم الحال خویش دفاع می نمود. او در این راستا حتی تا پای زد و خورد با برادران خویش پیش رفت. او سرانجام از دست هوسبازی، بی عاری و بی غیرتی شوهر خویش خسته شده و خواستار طلاق گردید اما برادران وی گرفتن طلاق را از شوهر جایز ندانسته و لذا بی بی مریم در سن سی سالگی بدون اخذ طلاق از فتح اله خان جدا گردید
مطابق توافقی که میان فتح اله خان و بی بی مریم صورت گرفت و برادران بی بی مریم نیز حاضر و ناظر بودند قرار گردید که بی بی مریم بر سر املاک فتح اله خان مانده و به تربیت و بزرگ کردن پسرش مشغول شود اما هرگز زندگی زناشویی با فتح اله خان نداشته باشد. او از فتح اله خان فرزندانی متعددی داشته که اغلب آنها قبل و یا بعد از تولد از بین رفتند و علت آن را پزشکان بیماری فتح اله خان به خاطر هوسبازی هایش تشخیص دادند. تنها پسری از وی بنام مصطفی قلی خان بجا ماند که بعدها داماد سردار ظفر برادر بی بی مریم گردید. بی بی مریم پس از جدا شدن از فتح اله خان بر سر املاک و خانه ی وی مانده و به تربیت پسر خویش مشغول گردید. بی بی مریم در طی جنگ جهانی اول به همراه عده ای از خوانین بختیاری چون ابراهیم خان ضرغام السلطنه و پسرش ابوالقاسم خان بختیاری، سردار معظم، سردار صولت و دیگران جانب آلمانی ها را گرفت.
برخلاف عده ای از خوانین بختیاری چون سردار محتشم، سردار ظفر و سردار جنگ که از متفقین و انگلیسی ها حمایت کردند. این شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمان ها به شعار و حرف اتکا نکرده بلکه اسلحه به دست گرفته و با انگلیسی ها و روسها جنگید. او نیز همچون خیلی از رجال ملی و وطن پرست دریافته بود که با بهره گیری از کمک متحدین به ویژه آلمان می توان به منافع روسیه و انگلیس ضربه زده و آنها را از ایران اخراج نمود. نمی توان بی بی مریم و دیگر میهن دوستان ایران طی جنگ جهانی اول را ژرمانوفیل و یا وابسته به آلمان دانست. بلکه در آن روزگار عملی ترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینه ی ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بوده است و سایر راه حل ها و شیوه ها برای دفاع از میهن کاربرد عملی نداشته است.
بی بی مریم رهبری یک عده سرباز آلمانی را در خاک بختیاری بر عهده گرفت. او در جریان حمله سربازان روسی به آلمانها، کاردرف شارژدافر سابق آلمان را به همراه آلمانی های دیگر به مدت بیش از یک ماه در خانه ی خود در سورشجان پناه داده و مورد پذیرایی قرار داد. به علت حمایت های بی دریغ بی بی مریم از آلمان ها، سربازان روسی و عوامل ایرانی آنها همچون پسران ظل السلطان خانه و اسباب اثاثیه ی وی در اصفهان را غارت و تخریب نمودند. اما بی بی مریم دست از ضدیت با انگلیسی ها و روس ها و حمایت از آلمان ها نکشیده و همچنان به مبارزه ی خود با قوای متجاوز روس و انگلیس ادامه داد. او در جنگ هایی که خوانین جوان و میهن پرست بختیاری در نزدیکی اصفهان بر ضد ضد قوای اشغالگر روسیه به راه انداخته بودند به همراه بعضی از عناصر آلمانی حضور داشت.
اما آنها در این جنگ شکست خوردند. لذا بی بی مریم پس از مدتی پذیرایی از کاردرف و همراهانش چون می ترسید که آنها به چنگ روسها بیفتند وسائل مسافرت آنها را به خاک عثمانی فراهم نمود. کاردرف از خاک بختیاری روانه ی کرمانشاه و از آنجا از طریق خاک عثمانی به آلمان رفت. او ماجرای حمایت شیرزن بختیاری بنام بی بی مریم ازآلمانها و نجات دادن جان خود و همراهانش را برای ویلهلم دوم امپراتور دوم تشریح کرد. لذا امپراتور نیز برای قدرشناسی از حمایت های سخت و بی دریغ بی بی مریم از آلمانها، تمثال میناکاری و الماس نشان خود را برای او فرستاد. بی بی مریم از آن پس به خاطر شجاعت بی نظیری که در مقابل اشغالگران نشان داده بود و هدایایی که امپراتور آلمان برایش فرستاده بود به سردار مریم مشهور گردید
جریان مبارزات بی بی مریم بختیاری با انگلیس ها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.
بی بی مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش علی مردان خان در اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت.
علی مردان خان دوم چهار لنگ محمود صالح خان پسر علیقلی خان مادرش بی بی مریم معروف به (سردار مریم) دختر حسینقلی خان هفت لنگ دورکی بود مقارن با حکومت منفور پهلوی علیه رضاه شاه قیام نمود.در سال 1942م.آلمانها توسط مامور سیاسی و امنخود به نام واسموس در میان ایل بختیاری مشغول فعالیت سیاسی بودند تا بتوانند از راه خوزستان و مناطق بختیاری نشین جهت گذشتن از خاک ایران و اعزام نیروی کمکی به روسیه اقدام کند که اگر موفق به این کار می شدند می توانستند سرنوشت جنگ را تغییر بدهند و در روسیه به پیروزی بزرگی نائل گرد.انگلیسی های مستقر در خوزستان و مناطق بختیاری نشین که چا ههای نفت را در اختیار داشتند و از گروه ..........
متخاصم آلمان ها بودند تلاش می کردند تا به هر نحو ممکن از پیاده کردن نیروهای آلمانی در خلیج فارس ممانعت نمایند،اما چون نیروی نظامی در منطقه نداشتند ،ناچار بودند با حیله و تزویر مانع ورود آلمانی ها گردند.آنها که در نظر داشتند با راه انداختن جنگ داخلی و ایجاد نا امنی در منطقه مانع ورود نیرو های آلمانی گردند ،حرکات آنها را کاملا زیر نظر داشتند و بلاخره موفق شدند بین نیروهای علی مردان خان و نیرو های دولتی درگیری ایجاد کنند .آلمان ها در ابتدای امر با سران ایل چهار لنگ ارتباط برقرار نمودند .انتخاب علی مردان خان چهار لنگ برای آنها انتخاب خوبی بودچه علی مردان خان از نوادگان محمود صالح بود و در میان ایل وندان از موقعیت سیاسی و احترام فوق الهاده ای برخوردار بود علاوه بر ان مادرش بی بی مریم معروف به سردار مریم نه تنها از هوش و ذکاوت و قدرت فرماندهی والای برخوردار بود که دختر حسینقلی خان دورکی نیز بود و می توانست طوایف چهار لنگ و هفت لنگ را را در جهت خواسته های آلمانی ها متحد کند . علی مردان خانعلی مردان خان با تدبیر مادرش در منطقه چهار محال در منطقه سفید دشت همایشی از سران طوایف هفت لنگ و چهار لنگ ترتیب داد .سران ایل هفت لنگ که در واقع دایی های علی مردان خان بودند دعوت او را اجابت کرده راهی سفید دشت شدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
زن و رسانه ها و مطبوعات
مقدمه:
اصولاً هنر رسانه ها دارای خصوصیاتی است که گوشه هایی از حالات، اوضاع و رفتار افراد را نمونه برداری می کند و به نمایش می گذارد.
ارسطو برای اولین بار مفهوم ارتباطات را مورد توجه قرار می دهد و به عنوان یک عنصر اجتماعی هسته اصلی آن را (تبادل افکار متعدد) معرفی می کند.
او عناصر جریان ارتباطات را (فرستنده) (پیام) (مخاطب) و هدف فرستنده از ارسال پیام را، متقاعد نمودن مخاطب می داند. وظیفه پیوند دادن اجزای این اجتماع به عهده رسانه ها است.
دکتر الهه کولایی معتقد است که ما به عنوان زن ایرانی باید با توجه به شرایط داخلی برای رسیدن به نتایج مطلوب ظرفیت ساز می کنیم.
شخصیت زن:
نحوه انتخاب، توانایی درک ایمان و عشق، آموختن از تجارب زندگی و نیز قبول تعهد است که به شخصیت زن شکل می بخشد.
بسیاری تصور می کنند که شخصیت پردازی از زن منوط به اعطای نقش های بسیار بالا به اوست و گروهی نیز می پندارند زن می تواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان (مادر، همسر و دختر) به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد.
گروه اول زن را (ماشین) و گروه دوم زن را حیوان تلقی کرده اند پس نگاه انسانی و منطقی به شخصیت زن کجا رفته است؟
نگاهی که به زن به عنوان یک انسان هویت بخشد.
زن به عنوان جنس دوم
نظر نشریات زنان در مورد زنان در رسانه ها به عنوان جنس دوم را می توان به سه دسته تقسیم کرد.
1-حضوری حاشیه ای و بی رنگ و غیرجدی.
2-در قالب موجودی ساده، تسلیم و سرشار از محبت و از خود گذشتگی
3-حیله گر، گستاخ و از بند رها شده و عصیانگر.
موقعیت فرهنگی – اجتماعی زن
زن کارمند، زن معلم، زن پزشک و ... در فیلم های موجود، شخصیت های مهمی هستند و در واقعیت همه این شخصیت ها در اقلیت قرار گرفته اند. در نگاه نخست آنچه وضعیت فرهنگی و اجتماعی را ترسیم می کند، حال همان واقعی بودن امور است. دیدگاه فرهنگی اجتماعی جامعه زن رام وجودی غیرمستقل می داند و شخصیت او در کنار مرد تکمیل می شود. اما در رسانه ها این امر با شدت بیشتری ترسیم شده است و در واقع بهتر بود که در جهت تضعیف این دیدگاه غیرمنطقی قدمهایی برداشته می شد.
پوشش
به نظر می رسد که (حجاب) به عنوان ارزش اساسی در سیما و سینمای امروز مورد بی مهری قرار گرفته است.
آیا پوشش هنرپیشگان زن در سیما و سینمای امروز ما واجد خصوصیاتی هستند که هدف حجاب مطلوب اسلامی را برآورده سازد.
آیا صرف پوشانیدن بخشی از سر و بدن، هرگونه پوشیده شود و هرگونه به نمایش درآید حجاب محسوب می شود؟ تکلیف بخش های ناپوشیده چه خواهد شد؟ در چه قالب هایی قابل نمایش اند؟ بدون آرایش؟ با آرایش؟
هرچه گیراتر بهتر!
حجاب سنتی و کاملی چون چادر در سیما و سینما بدست فراموشی و تغافل سپرده شده و یا بطور غیرناشایسته و نازیبا و نابجا بکار گرفته شده داست که ناخودآگاه به عنوان یک لباس غیر ارزشی در ذهن مخاطب جا می گیرد.
تأثیر رسانه ها بر مخاطبین زن
در ابتدا می توان به آسیب پذیری بیشتر زنان و دختران اشاره نمود که به دلیل روح حساس خود، بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تهاجمات و حملات قرار می گیرند، دیگر اینکه وقت بیشتری در منزل و صرف استفاده از رسانه ها می کنند.
میان زن شهری و روستایی و عشایری تفاوت هایی وجود دارد که همه اینها نمی توانند در معرض پیام های یکسان از سوی رسانه ها قرار گیرند. اگر تاثیر رسانه های جمعی را فراتر از مرز ملتها، اقوام، تمدن ها و فرهنگها در نظر بگیریم می توانیم از تاثیر این رسانه ها در ایجاد تعرض در فرهنگ، شکستن مرزهای فرهنگی و تهاجم فرهنگی سخن بگوییم و عمده تریم اقشاری که در معرض این تهاجم قرار می گیرند به دلایلی که ذکر شد زنان و به خصوص دختران جوان و نوجوان می باشند. در حالی که می توان از طریق رسانه ها فرهنگ سازی نمود و با تهاجم فرهنگی مبارزه کرد.
تعداد شاغلین در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شغل و جنس در سال 1379
شغل
زن
مرد
تهیه کنندگان تلویزیونی
60
240
تهیه کنندگان رادیویی
31
143
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
موقعیت زن در جامعه
مقتضیات ایجاب می کند که بسیاری از مسائل بعداً مورد ارزیابی قرار می گیرد و به ارزیابیهای گذشته بسنده شود.
«نظام حقوق و تکالیف خانوادگی» از جمله این سلسله مسائل است. در این عصر به عللی فوض شده که مسئله ای اساسی در این زمینه «آن دی» زن و «تساوی حقوق» او با عدد است، همه ی مسائل دیگر فرع این دو مسئله است. قدهای فلاسفه، فلسفه ی زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از «حکمت علمی» می شوند و معتقد به منطق و معیار جداگانهای برای این بخش از حیات انسانی بوده اند. افلاطون در رساله جمهوریت، و ارسطو در کتاب سیاست و بوعلی در کتاب اشفا با چنین دیدی و از این زاویه به موضوع نگریسته اند.
در مورد حقوق زن در اجتماع نیز قطعاً چنین تردید و پرسشی در اجتماع هست که آیا حقوق طبیعی انسانی زن و مرد همانند و متشابه است یا نا همانند و نا متشابه یعنی آیا خلقت و طبیعت که یک سلسله حقوق به انسان ها ارزانی داشته است. آن حقوق را دو جنسی آفریده است یا یک جنسی؟ آیا «ذکوریت» و «انوثیت» در حقوق و تکالیف اجتماعی راه یافته است یا از نظر طبیعت و در منطق تکوین و آفرینش، حقوق یک جنسی است؟ در دنیای غرب، از قرن هفدهم به بعد، پا به پای نهضتهای علمی و فلسفی، نهضتی در زمینه ی مسائل اجتماعی و به نام «حقوق بشر» سورت گرفت. نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره ی حقوق طبیعی و فطری و غیر قابل سلب بشر با پشنکار قابل تحسینی در میان مردم پخش کردند.
ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکرانند. این گروه حق عظیمی بر جامعه بشریت دارند. شاید بتوان ادعا کرد که حق اینها بر جامعه بشریت از حق مکتشفان و مخترعان بزرگ کمتر نیست.
اصل اساسی مورد توجه این گروه این نکته بود که انسان بالفطره و به فرمان خلقت و طبیعت، واجد یک سلسله حقوق و آزادی هاست. این حقوق و آزادی ها را هیچ فرد یا گروه به هیچ عنوان و با هیچ نام نمی توانند از مرد یا قومی سلب کنند، حتی خود صاحب حق نیز می تواند به میل و اراده ی خود، آن ها را به غیر منتقل نماید و خود را از این ها عریان و منسلخ سازد. و همه ی مردم: اعم از حاکم و محکوم، سفید و سیاه، ثروتمند و مستمند در این حقوق و آزادی با یکدیگر «متساوی» و برابرند.
این نهضت فطری و اجتماعی. ثمرات خود را ظاهر ساخت، اولین بار در انگلستان و سپس در امریکا و بعد در فرانسه به صورت انقلابها و تغییر نام ها و امضاء اعلامیه بروز و ظهور نمود و به تدریج به نقاط دیگر سرایت کرد.
در قرن نوزدهم افکار تازه ای در زمینه حقوق انسانها در مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی پیدا شد و تحولات دیگری رخ داد که منتهی به ظهور سوسیالیزم و لزوم و لزوم تخصیص منافع به طبقات زحمتکش و انتقال حکومت از طبقه ی سرمایه دار به مدافعان طبقه ی کاگر گردید.
تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، آنچه درباره حقوق انسان ها گفتگو شده و یا عملاً اقدامی صورت گرفته مربوط است به حقوق ملتها در برابر دولت ها و یا حقوق طبقه ی کاگر و زحمتکش در برابر طبقه ی کارفرما و ارباب. در قرن بیستم مسئله «حقوق زن» در برابر «حقوق مرد» مطرح شد و برای اولیت بار در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر که پس از جنگ جهانی دوم در سال 1938 میلادی از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت تساوی حقوق زن و مرد صریحاً اعلام شد.
در همه نهضتهای اجتماعی غرب، از قرن هفدهم تا قرن حاضر، محور اصلی دو چیز بوده «آزادی» و «تساوی» و نظر به اینکه نهضت حقوق زن در غرب، دنباله ی سایر نهضت ها بود، و بعلاوه تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابری ها فوق العاده مرارتبار بود، در این مورد نیز، جز درباره «آزادی» و «تساوی» سخن نرفت.
پیشگامان این نهضت، آزادی زن و متساوی حقوق او با مرد مکمل و متصم نهضت حقوق بشر که از قرن هفدهم عنوان شده بود دانستند و مدعی شدند که بدون تأمین آزادی زن و تساوی حقوق او با مرد سخن از آزادی و حقوق بشر بی معنی است، و بعلاوه، همه ی مشکلات خانوادگی ناشی از عدم آزادی زن و عدم تساوی حقوق او با مرد است و با تأمین این جهت، مشکلات خانوادگی یک جا حل می شود.
آنچه اذهان را به خود معطوف ساخته بود همان تعمیم اصل آزادی و اصل تساوی در مورد زنان نسبت به مردان بود. به عبارت دیگر: در مورد حقوق زن نیز تنها موضوع بحث «حقوق طبیعی و فطری و غیر قابل سلب بشر» بود و بس. همه ی سخن مادر اطراف این یک مطلب دور زد که زن با مرد در انسانیت شریک است و یک انسان تمام عیار است. پس باید از حقوق فطری و غیر قابل ساب بشر، مانند مرد، و برابر با او برخوردار شود.
زن از آن جهت که انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده است و از حقوق مساوی بهرمند است، ولی زن انسانی است با چگونگی های خاص و مورد انسانی است با چکونگی های دیگر، زن و مرد در انسانیت «برابرند» ولی دو گونه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
کلیات
از آنجا که برروی ورزشکاران زن تحقیقات دقیق و گسترده ای صورت نگرفته است،یک اتفاق نظر کلی در مورد سطح عملکرد آنها وجود ندارد.وجود اختلافات فیزیولوژیک و نیز ساختاری بین جنس زن و مرد هم مزید بر علت شده است.اما با توجه به آنچه که تا به امروز میدانیم،به تعدادب از خصوصیات و ویژگی های جنس مونث در ارتباط با ورزش و فعالیت بدنی اشاره میکنیم.
اگر چه بر اساس نظر سنجی ها،اکثر ورزشکاران زن معتقد به افت عملکرد بدنی در جریان دوران قاعدگی هستند،اما از لحاظ فیزیکی زنان بوده اند که در طی زمان قاعدگی قادر به شکستن رکورد های جهانی شده اند.
فعالیت ورزشی شدید باعث کاستن سطح استروژن خون میشود،اما لزوماً روی سطح عملکرد بدنی اثری نمی گذارد.
در تمرینات با شدت برابر،اختلافی در میزان بروز آسیبهای ناشی از ورزش در زن ومرد دیده نمیشود.
قرص های ضد بارداری احتمالاً سبب تغییرات چشمگیر فیزیولوژیک در بدن زن می شوند،اما تاثیر عمده ای روی عملکرد فرد نخواهند گذاشت.
حاملگی در 2 تا 3 ماه اول،اثر منفی روی عملکرد نمی گذارد.لابد میدانید در المپیک سال 1956 ملبورن،3 تن از برندگان مدال طلا حامله بودند.حتی بعد از طی حاملگی اگر وضعیت جسمی و شکل پیش از حاملگی زن بازگردد،مشکلی در رقابتهای ورزشی نخواهد داشت.
ورزش سبب بهبود دانسیته(تراکم)استخوانی زنان نمیشود بلکه فقط سبب حفظ آن میگردد.در صورت مصرف مقادیر کافی کلسیم،ورزش احتمالاً در شکل گیری استخوانهای قویتر کمک خواهد کرد.هیچ محدودیت سنی برای شرکت در ورزشهای استقامتی وجود ندارد.حتی زنان80 ساله هم توانایی شرکت منظم در دوهای ماراتن را دارند،گرچه که مدت زمان طی شده بیشتر خواهد بود.دقیقاً معلوم نیست که آیا زنان سریعتر می دوند یا مردان،فقط می دانیم که در ازای هر دهه عمر،زنان توانایی سرعت بخشی در دویدن به میزان 14 متر در دقیقه دارند.در حالیکه این رقم برای مردان 7 متر در دقیقه است البته با توجه به اختلافات فیزیکی به نظر نمیرسد که زنان توانایی غلبه بر مردان در مسافتهای کوتاه را داشته باشند.اما عکس این موضوع در دوهای در مسافت طولانی صدق می کند که به نظر میرسد به علت چربی بالاتر موجود در بدن زنان است که به عنوان منبع انرژی عمل میکند.به علاوه تعریق ران در دماهای بالاتر بدنی،سبب حفظ و نگهداری بیشتر آب بدن خواهد شد.
آیا بین مردان و زنان ورزشکار اختلافات فیزیولوژی وجود دارد؟
بله این اختلافات در زمینه سیستم اسکلتی و عوامل بیومکانیکی نمود دارند.ورزشکاران زن بطور معمول(ولی نه همیشه)کوچکتر و کوتاهتر بوده،لگنی پهن تر دارند،زانوها به داخل متمایل شده و ساق پاها انحنای کمتری دارند.این خصوصیات از جمله مواردی است که احتمال ایجاد بعضی از آسیبها مانند دردهای کشککی-رانی را بالا میبرد.ورزشکاران زن درصد بالاتری از چربی بدن داشته و حدود30 درصد قدرت عضلانی کمتری نسبت به مردان دارند که خصوصاً مربوط به اندام فوقانی است.اما در هر صورت به رشته ورزشی خاص است تا اینکه جنسی خاص عاملشان باشد.
آیا ورزش کردن برای زنان سودمند است؟
تمرینات منظم ورزشی دارای فواید مشابهی در زنان و مردان است.یعنی کاهش فشار خون،پایین آوردن تعداد ضربان قلب و افزایش ظرفیت هوازی همراه با کاهش درصد چربی بدن،تمام تمام موارد فوق به پیشگیری از آترواسکلروز و بیماریهای قلبی کمک میکنند.به علاوه ورزشهای توام با اعمال وزن روی بدن،سبب تقویت استخوانها و جلوگیری از پوکی استخوان می شوند.
در چه مواردی بانوان نباید ورزش کنند ؟
زمانی تصور میشد که ورزش شدید به سیستم تولید مثل زنان آسیب وارد میکند.در ضمن عقیده داشتند که زنان خصوصاً در جریان عادت ماهیانه نباید ورزش کنند.امروزه خلاف هر دوی این موارد ثابت شده است.
اثرات ورزش روی قاعدگی
ورزشکاران زن مستعد اختلالات قاعدگی از جمله تأخیر در شروع آن،فقدان اولیه و ثانویه ،افزایش فاصله بین دو سیکل قاعدگی و فقدان تخمک گذاری می باشند.مثلاً فقدان قاعدگی در 3 تا 5 درصد کل جمعیت رخ میدهد اما در 15تا60 درصد زنان ورزشکار مشاهده میشود.از جمله علل آن وزن پایین بدن،از دست دادن سریع وزن،شروع سریع ورزشهای سنگین،تغذیه ناکافی در مقایسه با احتیاج به انرژی و وجود استرس های فیزیکی و روانی است.
بهترین راه جلوگیری از حاملگی در یک زن ورزشکار در سنین باروری چیست؟
در کل روشهای متعددی برای جلوگیری از بارداری وجود دارد.یکی از قابل پذیرش ترین این روشها،استفاده از قرصهای ضدبارداری است که با توجهبه نسل جدید آنها که دارای تعادل مناسبی از هورمونهای استروژن و پروژسترون است،دارای عوارض کمتری میباشند.از جمله فواید دیگر آنان میتوان به رفع علائم دردناک پیش از شروع قاعدگی،کاهش آنمی فقر آهن،ضایعات خوش خیم پستانی،بیماریهای التهابی لگن،کیستهای تخمدانی و رماتیسم مفصلی اشاره کرد.به هر حال در صورت نیاز،از طریق مشاوره با پزشک نوع و نحوه مصرف دارو معلوم خواهد شد.
فواید فعالیت بدنی و ورزش در یک زن باردار
انجام تمرینات منظم بدنی در طی حاملگی سبب بهبود خواب،بالا رفتن حس اعتماد به نفس،کاهش شدت و یا بروز درد کمر و وریدهای واریسی،جلوگیری از افزایش بیش از حد وزن و حفظ سطح آمادگی بدنی مادر میشود.اگرچه از لحاظ تئوریک،ورزش شدید در جریان حاملگی میتواند سبب ایجاد آسیب هایی به نوزاد و یا مادر شود.با توجه به تحقیقات انجام شده لزومی به کاهش شدت ورزش در زن باردار حس نمی شود.
چه ورزشهایی در یک حاملگی سالم و بی خطر توصیه میشوند؟از انجامچه ورزشهایی باید خودداری کرد؟آیا شکل ورزش برای تمام زنان باردار یکسان است؟
در جریان حاملگی،ورزشهای با شدت کم تا متوسط انجام میشود.ورزش منظم(حداقل 3 بار درهفته)به شکلهای مقطع ترجیح داده میشود.
بعد از سه ماه اول حاملگی از ورزش در حالت خوابیده به پشت خودداری ورزند.چرا که این حالت سبب کاهش برون ده قلبی در بعضی زنان میشود.در ضمن دوره های طولانی مدت ایستادن هم توصیه نمیشود.
در صورت احساس خستگی باید ورزش را قطع کنند.اصولاً فعالیت تا حدی توصیه میشود که به خستگی نیانجامد.ورزشهای بدون وزنه مثل دوچرخه سواری و شنا با حداقل خطر آسیب به مادر و جنین همراه بوده و میتوانندتا پایان دوران حاملگی ادامه یابند.
انجام هر گونه ورزش که با خطر برخورد ضربه و آسیب به شکم هر ماه باشد،ممنوع است.خصوصاً در سه ماه آخر حاملگی،با توجه به وزن رحم حامله و نیز اضافه وزن،مادر باید مراقب از دست دادن تعادل بدن،ناشی از تغییر در محور ثقل باشد.
باید رژیم غذایی مناسب در جریان حاملگی و ورزش تأمین شود،به علاوه تأمین آب مورد نیاز بدن داراری اهمیت است.
ورزشهای دوران حاملگی وابسته به وضعیت هر فرد تفاوت خواهد کرد.نوع این ورزشها بسته به سطح آمادگی بدنی قبلی خانم باردار،وضعیت پزشکی وی،در دسترس بودن وسایل تمرینی و ترجیح خود وی است.
قطع ورزش در صورت وجود هر یک از علائم زیر توصیه میشود:
تنگی نفس،سردرد،ضعف عضلانی،تهوع،خستگی،درد قفسه سینه،درد پشت،درد لگن،اشکال در راه رفتن،کاهش فعالیت جنین،انقباضات متوالی رحم،خونریزی از واژن و ترشح مایع آمنیوتیک.
منع مطلق انجام ورزش در حین حاملگی شامل موارد زیر است:
خونریزی های اخیر رحمی،دیسترس جنینی،بیماریهای قلبی،سابقه سقط یا زایمان زودرس(بیش از یکبار)،فشار خون حاملگی دیابت و بیماری کلیوی کنترل نشده،پارگی اخیر پرده ها.
از شیرجه زدن در آب،رفتن به مکانهای با ارتفاع زیاد و اکسیژن کم،شنا در آب بسیار گرم یا بسیار سرد و اسکی روی آب نیز خودداری شود.
حجاب و ورزش
«حفظ حجاب هیچ مشکلی برای ورزش کردن ایجاد نمیکنه»
«حجاب نه تنها مانع ورزش نیست بلکه ...»
«به تمام زنان توصیه میکنم با حفظ حجاب در میادین ورزشی شرکت کنند»