لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
تاریخچه ساختمانهای بلند:
قبل از قرن نوزدهم ساختمانهای بلند بصورت معابد کوه مانند مطبق، اهرام، آمفی تئاترها قلعه ها، تالارهای شهر مساجد، کلیساهای جامع و ازاین قبیل وجود داشتند که طراحی آنها عموماً به انگیزه های سیاسی یا مذهبی صورت می گرفت و مصالح آنها الوارهای چوبی، سنگ، خشت های گلی و در مواردی ساروج بود و از سیستم دیوار باربر استفاده می کردند. و تا اوایل قرن نوزدهم که اسکلت فلزی کم کم جانشین ساخت وساز سنگین بنایی در ساختمانهای چندطبقه شد و آغاز ساخت وساز چندطبقه را باید آسیابها و انبارهای انگلیسی دراین دوره دانست که در آنها از اسکلت بندی داخلی تمام چدن اغلب همراه با مصالح بنایی برای نگهداشتن کفها استفاده می شد. تکامل فنی آسمانخراشها در نیمه دوم قرن نوزدهم تنها به یمن تکامل مستقل اجزای اصلی آن پیش از این تاریخ میسر شد این اجزا عبارت بودند از:
سازه: ساختمان با اسکلت تمام فلزی و توانایی تأمین پایداری جانبی
دیوارجداگر: جداسازی سازه تکیه گاه ساختمان از دیوار پیرامون آنکه بمنظور روکار بود.
ایمنی: مقاوم سازی در برابر آتش سوزی
آسانسور
سیستمهای مکانیکی و بهداشتی: شامل لوله کشی، حرارت مرکزی، روشنایی مصنوعی، تهویه
تکامل آسمانخراش:
نخستین گامها در تکوین آسمانخراش از حدود سال 1880 تا 1900 در شیکاگو برداشته شد که در آن ساختمانی با فرم جعبه ای صرفاً تا 20 طبقه بالا می رفت بعدها با برجهای سربه فلک کشیده نیویورک آسمانخراش راستین پدیدار شد و به مظهر شهرهای آمریکا بدل گشت.
دوره های بلندمرتبه سازی:
نخستین دوره: این دوره با احداث ساختمان شرکت بیمه عمر شروع شد و عمده این دوره در شیکاگو بوقوع پیوست.
دوره دوم: با ساخت ساختمان 21 طبقه «امریکن شورتی» در سال 1895 در نیویورک شروع شد و در همین دوره بود که عصر طلایی آسمانخراشها با ساختمان 102 طبقه« امپایراستیت» به ارتفاع 381 متر به اوج خود رسید در این دوره برجها را به دو سبک «ایستاده برقاعده یا خودایستا» و« برجهای پلکانی» تقسیم کردند.
دوره سوم: سومین دوره آسمانخراش را مدرنیسم تعیین می کند و از لحاظی ادامه سبک تجاری نخستین دوره آسمانخراش در شیکاگو است. برجهای مرکز تجارت جهانی جزو این دوره می باشد.
دوره چهارم: دوره چهارم که دوره فعلی آسمانخراشهاست در دهه 1970 همراه با پست مدرنیسم و مدرنیسم متأخر تحقق یافت.
تعریف ساختمان بلند و برج:
بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمانها را نمی توان برحسب ارتفاع با تعداد طبقه دسته بندی و تعریف نمود. از نقطه نظر مهندسی، هنگامی می توان سازه را بلند نامید که ارتفاع آن باعث شود که نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله، بر طراحی آن تأثیر قابل توجهی گذارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 72 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ساختمانهای چوبی
مقدمه:
پیش از به وجود آمدن خانه و مسکن از مصالح بنائی انسانهایی که در کناره های جنگل زندگی می کردند برای رهایی از خطر حیوانات از کلاف بندی های کوچک و بزرگ به شکل ترکیبی از آلاچیق ساده و پوششهای گیاهی در جوانب آن جهت دیواره ها و بطور کلی سرپناه به وجود می آورده اند تا از گزند حیوانات وحشی در امام باشند. پس از تکامل زندگی، معماری پدید آمده که در شکلهای مختلف و از مصالح گوناگون نظیر سنگ، خشت و آجر جهت اسکلت سازی بنا در فرمهای مطلوب استفاده شده است. به طور کلی بنا به موقعیت زمان و نسبت به نوع سلیقه تزیینات در نماسازی داخلی و خارجی نیز به وجود آمده است.
در کاوشهای باستان شناسی که در طبقات سوم تپه های سیلک کاشان انجام شده، وجود پوششهای سقف چوبی از معماری هزاره سوم قبل از میلاد حکایت می کند. همچنین در اکتشافات دیگر باستان شناسی که از شهر سوخته در کناره رود هیرمند که به علت وقوع زمین لرزه در زیر خاک مدفون شده، سقفهای چوبی و نعل درگاه دربها و پنجره ها و تیرهای حمال و باربر در زیر پله ها جهت استفادة طبقه دوم بناها از تکامل معماری و کاربرد موثر چوب سخن می گوید.
در بسیاری از مکتوبات محققان رشته های معماری جهان آمده است که آثار تخت جمشید و کاخهای هفده گانه هخامنشی که از آثار معماری عظیم در جهان می باشد، حکایت از این دارد که در تعدادی از این کاخها از ستونهای چوبی مرتفع و قطور همراه با سرستونهای جالب و کلاف کشی پلها سود برده شده است و در پوششهای سقف آنها نیز از چوبهای مقاوم سدر و انواع دیگر به نام آسمانه استفاده گردیده.
در این بناها تزیینات چوبی و کله گاوسازیها مورد توجه بوده. زیرا که چوب هم مقاوم و هم شکل پذیر می باشد و اجرای آن در زمان کوتاه نسبت به انواع سنگی آن به وجود می آید. در کاخهای ساسانی از چوب در نماسازیهای داخلی و دربهای بزرگ و در کلاف بندیها و اجرای طاقها استفاده شده است. در دوران صفویه از بناهای چوبی و کلاف کشی آن جهت اسکلت بندی و سپس نماسازیهای خارجی و در برخی موارد قسمتهای داخلی نیز به شکلهای مطلوب جهت کاخهای عالی قاپو – چهل ستون و عمارت هشت بهشت در اصفهان استفاده شده.
علاوه بر استخوان بندی، از تزئینات بسیار زیبای چوبی در قابسازی سقفها به شکل کارهای بسیار ظریف گره و همچنین پنجره های مشبک گره درودگران و درهای منبت و معجرها (جانپناه) استفاده فراوان شده که تا امروز باقی مانده و مانند گوهری بر تارک معماری جهان می درخشد.
ایجاد ساختمانهای چوبی در دورانهای معاصر نیز به شکلهای مختلف مورد توجه بوده است و در زمان حاضر بناهای چوبی جدا از گرایشهای سنتی ساخته می شوند. ساکنین بومی در حواشی جنگل به علت وجود چوب فراوان در مناطق شمال و کم بودن مصالح دیگر ساختمانی از چوب استفاده فراوان میکنند همچنین در بناهای چوبی مدرن که در مواردی اجرای سنتی در آنها نیز حاکم می باشد از چوب استفاده فراوان می کنند.
طرح و روابط در بناهای چوبی
بنای چوبی به شکلهای ساده کلبه های جنگلی و مسکونی کوچک در حواشی جنگل، همچنین بناهای مسکونی در روستاها و شهرکهای کوچک و بزرگ ساخته می شوند. مسلماً در بناهای مسکونی در روستاها و شهرکهای کوچک و بزرگ ساخته می شوند. مسلماً در بناهای کوچک طرح بسیار ساده بوده. اما در ساختمانهای مسکونی چوبی بزرگ یک طبقه با توجه به مرتفع بودن آنها از زمین طبیعی بنا می گردد در مواردی در اصطلاح محلی طبقه کوتاه همکف «زیرزمین» نامیده می شود. در بناهای دو طبقه طرحهای سنتی برابر با نیاز و خواسته های زندگی پرجمعیت با فضاهایی در یک راستا و مواردی به شکل مجموعه با توجه به روابط فضاهای متداخل در یکدیگر به وجود می آید. در این طرحها به وسیله راهرو، هال، اطاق نشیمن، خواب، تالار (پذیرایی)، انباری و در مواردی آشپزخانه نیز در مجموعه فضاها ساخته می شود. به طور کلی ارتباط آشپزخانه با بنا بیشتر به شکل منفرد با رعایت فاصله از بنای مسکونی خواهد بود. این فاصله کوتاه بیشتر به خاطر پیشگیری از خطر آتش سوزی می باشد.
بالکن: در بناهای مسکونی یک طبقه داشتن ایوان سرپوشیده و در بناهای دوطبقه بالکن عریض سرتاسری سرپوشیده یکی از خواسته های اصلی طرح می باشد. معمولاً ایوان و بالکن در جهت اصلی بنا مورد نظر خواهد بود. در مواردی اجرای ایوان در دو و یا سه طرف و در طرحهای خاص در چهار طرف بنا و فضاها قرار می گیرد. معمولاً فاصله تیرها در ایوان بین 2/1 تا 5/1 متر و در مواردی ستونهای چوبی ایوان در امتداد ستونهای فضا واقع می شود. وجود ایوان و بالکن سرپوشیده سبب پیشگیری آب باران به داخل فضاها می شود. ضمناً وجود ایوان سرپوشیده مقداری وزش مستقیم باد را به داخل فضاها کاهش می دهد.
پنجره و در واشو در بناهای چوبی: معمولاً وجود پنجره در جهت جنوب ساختمان مورد توجه می باشد. در این حالت تابش خورشید در تابستان به درون اطاق کم و محدود خواهد بود. اما در زمستان نفوذ اشعه و تابش خورشید به داخل فضا به خوبی انجام می گردد. بجز ضلع جنوبی از اضلاع شرقی و غربی نیز جهت نورگیر و پنجره استفاده می شود. به طور کلی استقرار پنجره در ضلع شمالی بنا بسیار کم بوده و این به سبب نفوذ بخار آب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
آرماتور بندی و قالب بندی ساختمانهای بتنی
ساختمانهای بتنی: ساختمان بتنی ساختمانی است که برای اسکلت اصلی آن از بتن آرمه (سیمان، شن، ما سه و فولاد به صورت ساده یا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمانهای بتنی سقفها بوسیله تاوه (دالهای بتنی) پوشیده میشود. و یا از سقفهای تیرچه و بلوک و یا سایر سقفهای پیش ساخته استفاده میگردد. و برای دیوارهای جداکننده (پارتیشن) ممکن است ازانواع آجر مانند سفال تیغهای، آجر ماشینی سوراخ دار آجر معمولی کوره و یا تیغه گچی و یا چوب استفاده شود ممکن است از دیوارهای بتن آرمه نیز استفاده شود. به هر حال اولین نوع ساختمان شاه تیرها و ستونها از بتن آرمه ساخته میشود.
قالب بندی شناژ و فنداسیون:
در کارگاههای ساختمانی بتنی سه کارگاه وجود دارد که هم زمان به کار خود ادامه میدهند. این سه کارگاه عبارتند از : کارگاههای بتن سازی- آرماتور بندی و قالب بندی. از آنجا که بتن قبل از سخت شدن روان میباشد لذا برای شکل دادن به آن احتیاج به قالب داریم.
در حال حاضر در بیشتر ساختمانها از قالبهای آجری استفاده میشود چون مقرون به صرفهتر از قالبهای چوبی است از قالبهای فلزی در کارهای سری سازی استفاده میشود. قالب بندی آجری بدین طریق است که پس از بتن مگر اندازه پیهای اصلی را با آجر چیده و بعد شناژها را به آن نیز متصل مینمایند.
ضخامت این آجر چینی میتواند 10 سانتی متر هم باشد بهتر است برای این آجر چینی از ملات گل استفاده نمود زیرا در این صورت بعد از سخت شدن بتن میتوان آجرها را برداشته و مجدداً مورد استفاده قرار داد. ولی در این طریق (دیوار 10 سانتی متری و ملات گل) ممکن است در موقع بتن ریزی دیوارهای قالب تحمل وزن بتن را ننموده و از همدیگر متلاشی شود. که در این صورت میباید قبل از بتن ریزی پشت کلیه قالبها با خاک یا آجر و یا مصالح دیگر بسته شود بطوریکه بخوبی بتواند تحمل وزن بتن را بنماید.
مشکل اساسی در این نوع قالب بندی آن است که آجر آب بتن مجاور خود را مکیده و آنرا خشک میکند و فعل و انفعالات شیمیایی را در آن متوقف میکند و در نتیجه حد اقل به ضخامت 5 سانتی متر بتون مجاور خود را فاسد میکند. برای جلوگیری از این کار بهتر است که رویه آجر را با یک ورقه نایلون پوشیده شود تا آجر با بتون آجرها به راحتی از قالب جدا شده و میتواند در محلهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد به هیچ وجه نباید تصور نمود که قبل از بتن ریزی میتوان دیوارهای قالب آجری با پاشیدن آب سیراب نموده بطوریکه آجرها آب بتن را نمکد زیرا اولاً با پاشیدن آب آجر کاملاً سیراب نمیشود و در ثانی مقدار زیادی آب در قالب جمع میشود که خارج کردن آن از قالب بسیار مشکل و حتی غیرممکن میباشد و این آب داخل پی جای بتن را گرفته و موجب پوکی قطعه میشود. در ساختمانهای مهم قالب پیها را با چوبهای روسی میسازند.
بدین طریق که ارتفاع پیها را که روی نقشه مشخص میباشد تعیین نموده و با کنار هم گذاشتن تختهها به همان اندازه و اتصال آنها به یکدیگر بوسیله چوبها چهار تراش قالب پی و یا هر قسمت دیگر را میسازند باید توجه داشت که تختهها باید آنچنان به یکدیگر متصل باشند که به خوبی بتواند وزن بتن و ضربهها و ارتعاشات بوجود آمده از ویبراتور را تحمل نماید مخصوصاً در مورد شناژها باید تخته را از بالا به وسیله قطعات چوب چهار تراش به یکدیگر متصل نمود به طوری که درزبندی شود که شیره بتن از آن خارج نشود. گاهی مواقع نیز از قالبهای فلزی استفاده میشود که قالبهای فلزی به مراتب گرانتر تمام میشود.
آرماتور بندی شناژ و فنداسیون :
آرماتور بندی از حساسترین و با دقتترین قسمتهای ساختمانهای بتنی میباشد زیرا همان طوریکه قبلاً گفته شد کلیه نیروهای کششی در ساختمان بوسیله میلگردها متحمل میشوند بدین لحاظ در اجرا آرماتور بندی ساختمانهای بتنی باید نهایت دقت به عمل آید برای تعیین قطر و تعداد میلگردهای هر قطعه بتنی دو منبع تعیین کننده وجود دارد اول محاسبه دوم آئین نامه در مورد اول مهندس محاسب با توجه به مشخصات قطعه بتنی قطر میلگرد را تعیین نموده و در نقشههای مربوطه مشخص مینمایند کارگاه آرماتوربندی باید در قسمتی جداگانه از کارگاه اصلی تشکیل گردد.
در کارگاههای کوچک آرماتور را با دست (آچار گوساله) خم مینمایند ولی در کارگاههای بزرگ خم کردن آرماتور بوسیله ماشین انجام میگیرد. مسئول کارگاه آرموتوربندی باید از روی نقشه تعداد و شکل هر آرماتور را تعیین نموده و به کارگران مربوطه داده و خم کردن هر سری را دقیقاً زیر نظر داشته باشد تا طول آرماتور و خم بردن و زاویه خم کردن و طول قلاب ها طبق نقشه انجام گیرد.
میلگردها باید از نوع ذکر شده در نقشه باشد (آجدار یا ساده)
آرماتور بندی و خم کردن آرماتورها :
در کارگاههای کوچک که مصرف کل آرماتورها از 50 تن بیشتر نیست اگر میلگرد خمیدگی موضعی داشته باشد میباید این خمیدگیها قبلاً صاف گردد بعد اقدام به شکل دادن آن گردد.
برای صاف کردن میله گردها چکش کاری مجاز نمیباشد و آرماتورها باید تمیز و در موقع کار فاقد گل و مواد روغنی باشد. میلهگردهای نمره پایین مثلاً 8 و10 که گاهی به صورت کلافی به کارگاه آورده میشود این میلگردها را باید قبلاً به طولهای مناسب بریده و بوسیله کشیدن صاف نموده و آن گاه مصرف نمود.
آرماتورها باید بطوری به هم بسته شود تا در موقع بتن ریزی از جای خود تکان نخورده و جابجا نشود و فاصله آنها از یکدیگر طوری باشد که بزرگترین دانه بتن براحتی از بین آنها رد شده و در جای خود قرار گیرد.
آرماتورها تا قطر 12 میلی متر را میتوان با دست خم کرد ولی آرماتورهای بزرگتر از 12 میلیمتر را با دستگاههای مکانیکی مجهز به فلکه خم میشود. قطر فلکه خم متناسب با قطر آرماتور بوده و باید بوسیله محاسب کارگاه تعیین گردد. کلیه آرماتورهای ساده باید به قلاب ختم شود ولی آرماتورهای آجدار را میتوان بصورت گونیا خم کرد. سرعت خم کردن باید متناسب با درجه حرارت محیط باشد و باید با نظر مهندس کارگاه بطور تجربی تعیین شود. باید از خم کردن و باز کردن آرموتورهای شکل داده شده و مصرف آن در محل دیگر خودداری نمود و در مواقع ضروری باید باز کردن هم با نظر مهندس محاسب باشد.
وصله کردن آرماتورها :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
تاریخچه ساختمانهای بلند:
قبل از قرن نوزدهم ساختمانهای بلند بصورت معابد کوه مانند مطبق، اهرام، آمفی تئاترها قلعه ها، تالارهای شهر مساجد، کلیساهای جامع و ازاین قبیل وجود داشتند که طراحی آنها عموماً به انگیزه های سیاسی یا مذهبی صورت می گرفت و مصالح آنها الوارهای چوبی، سنگ، خشت های گلی و در مواردی ساروج بود و از سیستم دیوار باربر استفاده می کردند. و تا اوایل قرن نوزدهم که اسکلت فلزی کم کم جانشین ساخت وساز سنگین بنایی در ساختمانهای چندطبقه شد و آغاز ساخت وساز چندطبقه را باید آسیابها و انبارهای انگلیسی دراین دوره دانست که در آنها از اسکلت بندی داخلی تمام چدن اغلب همراه با مصالح بنایی برای نگهداشتن کفها استفاده می شد. تکامل فنی آسمانخراشها در نیمه دوم قرن نوزدهم تنها به یمن تکامل مستقل اجزای اصلی آن پیش از این تاریخ میسر شد این اجزا عبارت بودند از:
سازه: ساختمان با اسکلت تمام فلزی و توانایی تأمین پایداری جانبی
دیوارجداگر: جداسازی سازه تکیه گاه ساختمان از دیوار پیرامون آنکه بمنظور روکار بود.
ایمنی: مقاوم سازی در برابر آتش سوزی
آسانسور
سیستمهای مکانیکی و بهداشتی: شامل لوله کشی، حرارت مرکزی، روشنایی مصنوعی، تهویه
تکامل آسمانخراش:
نخستین گامها در تکوین آسمانخراش از حدود سال 1880 تا 1900 در شیکاگو برداشته شد که در آن ساختمانی با فرم جعبه ای صرفاً تا 20 طبقه بالا می رفت بعدها با برجهای سربه فلک کشیده نیویورک آسمانخراش راستین پدیدار شد و به مظهر شهرهای آمریکا بدل گشت.
دوره های بلندمرتبه سازی:
نخستین دوره: این دوره با احداث ساختمان شرکت بیمه عمر شروع شد و عمده این دوره در شیکاگو بوقوع پیوست.
دوره دوم: با ساخت ساختمان 21 طبقه «امریکن شورتی» در سال 1895 در نیویورک شروع شد و در همین دوره بود که عصر طلایی آسمانخراشها با ساختمان 102 طبقه« امپایراستیت» به ارتفاع 381 متر به اوج خود رسید در این دوره برجها را به دو سبک «ایستاده برقاعده یا خودایستا» و« برجهای پلکانی» تقسیم کردند.
دوره سوم: سومین دوره آسمانخراش را مدرنیسم تعیین می کند و از لحاظی ادامه سبک تجاری نخستین دوره آسمانخراش در شیکاگو است. برجهای مرکز تجارت جهانی جزو این دوره می باشد.
دوره چهارم: دوره چهارم که دوره فعلی آسمانخراشهاست در دهه 1970 همراه با پست مدرنیسم و مدرنیسم متأخر تحقق یافت.
تعریف ساختمان بلند و برج:
بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمانها را نمی توان برحسب ارتفاع با تعداد طبقه دسته بندی و تعریف نمود. از نقطه نظر مهندسی، هنگامی می توان سازه را بلند نامید که ارتفاع آن باعث شود که نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله، بر طراحی آن تأثیر قابل توجهی گذارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه:
ساختمان های عمومی نظیر مراکز آموزشی و اداری که امروزه ساخته می شوند معمولاً حداقل دارای یک سالن سخنرانی می باشند. سالن های سخنرانی از جمله فضاهایی هستند که در آنها، کیفیت آکوستیکی خوب مورد نیاز است. به طور معمول، یک سخنران برای گروهی شنونده صحبت می کند که انتظار می رود همه آنچه که سخنران می گوید به طور کامل شنیده شود. برای آن که چنین شرایطی در سالن های سخنرانی تأمین شود باید ضوابط مشخصی تعیین گردد که متخصصین آکوستیک بتوانند مبنای کار طراحی قرار دهند. در ابتدای امر، طراح سالن باید تصمیم بگیرد که چه ضوابط اگوستیکی را مبنای کار قرار دهد تا وضعیت اکوستیکی با کیفیت خوب حاصل شود. بررسی های انجام شده نشان داده اند که تراز نوفه زمینه بالا و زمان واخنش زیاد، وضوح گفتار را در سالن مخدوش می سازد و موجب خستگی شنوندگان نیز می شود.
بسیاری از متخصصین خصوصاً در کشورهای در حال رشد هنوز نوفه و واخنش را به صورتی جداگانه مد نظر قرار می دهند.
هدف از پروژه فعلی، بررسی کمیت های اکوستیکی و تعین ضوابطی برای طراحی های آکوستیکی سالن های سخنرانی است.
2- برسنج نوفه و برسنج واخنش
صدادهای موجود در هر فضا، بر دو نوعند؛ خواسته یا ناخواسته. یک صدای بخصوص، مثل گفتار یک فرد، ممکن است در شرایطی «خواسته» و در شرایطی دیگر «ناخواسته» باشد. هر گونه صدای ناخواسته را «نوفه» می نامند. نوفه موجود در یک سالن سخنرانی می تواند ناشی از منابع خارجی مانند نوفه وسایل رتبری بوده و یا منشاء داخلی داشته باشد، مانند صدای ناشی از تأسیسات یا همهمة افراد در داخل سالن و یا فضاهای مجاور سالن سخنرانی.
عواملی که در وضعیت آکوستیکی، ازجمله وضوح گفتار در یک سالن، حائز اهمیت است نوفه موجود و واخنش سالن می باشدو تجربه نشان داده است که این دو فراسنج باید حدود معینی داشته باشند تا عملکرد آکوستیکی مطلوب حاصل شود. این جدود مجاز، «برستنج نوفه» و «برسنج واخنش» نام دارند.
2-1 وضوح گفتار
به منظور ارزیابی آکوستیکی یک سالن، وضوح گفتار در آن مورد بررسی قرار می دهند. لذا، ضروری است عواملی که وضوح گفتار در یک سالن به آن بستگی دارد مشخص گردد.
2-1-1- درصد شمردگی
بنابر تعریف، درصد شمردگی به آن نسبت از کلمات یا هجاهای یک متن گفتاری گفته می شود که به درستی دریافت می شوند. یعنی، به آن درصدی از اجزاء صوتی اطلاق می گردد که، ذهن شنونده به درستی تشخیص می دهد و به طور تجربی با فرمول زیر توضیح داده می شود.
(2-1) KiKrKnKs96 P.A.=%(درصد شمردگی)
در این فرمول Ki مربوط به وابستگی گفتار به تراز میانگین شدت صدای سخنرانی در یک سالن می باشد. به طوری که در شکل 2-1-الف نشان داده شده است مقدار این ضریب در تراز 60 تا 80 دسی بل، به حداکثر می رسد و در تراز کمتر از 40 دسی بل به سرعت کاهش می یابد. ضریب Kr وابستگی وضوح گفتار به زمان واخنش را مشخص می کند. همان طور که در شکل 2-1-ب نشان داده شده است، با افزایش زمان واخنش، ضریب Kr کاهش می یابد. شکل 2-1-ج نشان می دهد که Kn، به نسبت بین نوفه موجود در سالن و تراز صدای گفتار سخنران بستگی دارد. هرچه تراز نوفه موجود بالاتر باشد صدای گفتار را بیشتر می پوشانند و لذا، Kn کاهش می یابد. ضریب Kr نیز به شکل هندسی و عواملی مانند پژواک بستگی دارد.
بنابراین، وضوح گفتار در یک سالن، نه تنها به زمان واخنش، بلکه به نوفه موجود نیز وابسته است و باید دید که چه ترکیب هایی از این دو فراسنجی، یعنی واخنش و نوفه قابل قبول به حساب می آیند.
این فرمول تجربی می گودی که حتی موقعی که همه ضرایب فوق برابر یک باشند بهترین شرایطی که برای درصد شمردگی (P.A.) حاصل می شود برابر 96 درصد به جای 100 درصد می باشد و دلیل آن این است که هجاهای خودشان تا حدودی دارای ابهام و عدم وضوح می باشند. راه های دقیق تر این قضیه در Acoustic Measurment ، Beranek و استاندارد ANSI Articulation S 3.5 1969 ارائه شده است.
2-2- واخنش در یک سالن
صداهایی که در یگ سالن پخش می شوند، انعکاس های متوالی و متعددی خواهند داشت و شنونده پس از شنیدن صدای مستقیم، مجموعه ای از انعکاس ها را نیز دریافت می کمند. چنانچه فاصله زمانی موجود بین دو انعکاس پی در پی، کمتر از 50 میلی ثانیه یا 20/1 ثانیه باشد، گوش انسان صدای مستقیم و تمام انعکاس های آن را به صورتی پیوسته خواهد شنید. این مجموعه انعکاس ها، «واخنش» نام دارد. در هر برخورد صدا با سطوح سالن، قسمتی از انرژی صوتی جذب می شود. لذا، انعکاس هایی که به ترتیب به گوش شنونده می رسد تدریجاً از شدت نسبی کمتری برخوردار خواهند بود. به منوظر ارزیابی عددی واخنش یک سالن، زمان واخنش آن را تعیین می کنند.
2-2-1 زمان واخنش
همان طور که در بخش 2-2، واخنش در یک سالن، توضیح دادیم، انعکاس هایی که به ترتیب به گوش شنونده می رسد، شدت نسبی کمتری دارد. مدت زمانی که پس از شنیدن صدای مستقیم، شدت صدای انعکاسی، آن قدر کاهش می یابد که دیگر اثر قابل ملاحظه ای بر صداهای موجود ندارد را «زمان واخنش» می نامند. بنا بر تعریف، زمان واخنش یک سالن، مدت زمانی است که لازم خواهد