لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
کنترل فعال نامتمرکز سازههای بلند با پسخور شتاب
چکیده:
پاسخ سازههای بزرگ مقیاس و بلند را میتوان با بهرهگیری از الگوریتمهای کنترل فعال مناسب و بکار بردن عملگرها در طبقات کاهش داد و استفاده از روشهای نوین کنترل جهت رسیدن به ترازهای ایمنی بالا در این راستا میباشد. در این مقاله روش کنترل نامتمرکز سازههای بلند با پسخور شتاب ارائه شده است. در روش کنترل نامتمرکز، یک سازه بزرگ به چند زیرسازه کوچکتر تقسیم شد و برای هر زیرسیستم، الگوریتم کنترل مخصوص آن استفاده میشود. زیرسیستمهای مختلف با یکدیگر همپوشانی داشته و در نقاط مشترک با یکدیگر تبادل اطلاعات خواهند داشت. الگوریتم مورد استفاده جهت کنترل سازه، الگوریتم کنترل بهینه لحظهای با بهرهگیری از پسخور شتاب بوده و در انتها یک نمونه عددی جهت الگوریتم پیشنهاد شده در این مقاله و بررسی نتایج آن با حالت کنترل متمرکز ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: کنترل، نامتمرکز، سازههای بلند، پسخور.
1) مقدمه
سازههای بلند از انواع سیستمهای سازهای میباشند که ضرورتاً در کنترل لرزشهای آن باید از کنترل غیرمتمرکز استفاده شود. این لرزشها میتوانند شامل دو دسته لرزشهای کلی و لرزشهای موضعی شوند. از طرفی با توجه به بزرگی این سازهها، مطمئناً بهرهگیری از یک مرکز کنترلی ارتعاشات برای این ساختمان منطقی نبوده و باید از چند مرکز کنترل ارتعاشات استفاده شود.
در سازههای بلند از چندین نوع سیستم باربر گرانشی و زلزله استفاده میشود که غیرمتمرکز کردن کنترل سازه تا اندازه زیادی به سیستم باربر جانبی بستگی دارد. در واقع بحث نامتمرکز کردن کنترل در ترازها، در جهت بالا بردن ایمنی کنترل ارتعاشات سازههای بلند بوده و در این حالت در صورت از کار افتادن یکی از مغزهای کنترل با سریسازی خودکار سیستم میتوان کنترل ارتعاشات سازه را به زیرسیستم سالم سپرد.
به طور کلی کنترل فعال (Active control) سازهها شامل دو بخش الگوریتمهای موردنیاز جهت بدست آوردن مقدار نیروی کنترل و مکانیزمهای اعمال نیرو میباشد. در این نوع کنترل، از الگوریتمهای گوناگونی که دارای دیدگاههای متفاوتی میباشند، استفاده میشود. الگوریتمهایی نظیر کنترل بهینه، کنترل بهینه لحظهای (Instantaneous Optimal Control)، جایابی قطبی (Pole Assignment)، کنترل فضای مودی (IMSC)، پالس کنترل و الگوریتمهای مقاوم (Robust) مانند H2، H∞، کنترل مود لغزشی (Sliding Mode Control) و غیره از جمله الگوریتمهای بکار رفته در کنترل سازه میباشند.
کنترل غیرمتمرکز در آغاز در مورد سیستمهای قدرت بکار رفته و سپس توسط افرادی مانند یانگ و سیلژاک (Yanng & Siljack) گسترش یافته است. در این کنترل، ونگ و دیویدسون (Wan g & Davidson) مساله پایداری سیستم را بررسی کردند. آنها یک شرط لازم و کافی را برای اینکه سیستم تحت قوانین کنترلی با پسخور محلی و جبرانسازی دینامیکی پایدار باشد، بیان کردند. یانگ و همکاران (Yang et al) روش مود لغزشی را برای اینکه کنترل غیرمتمرکز سیستمهای بزرگ مقیاس، زیر اثر ورودی خارجی و با وجود عامل تاخیر زمانی در متغیرهای حالت ارائه کردند. طرح کنترل شامل یک قانون کنترلی غیرمتمرکز و یک فوق صفحه سوئیچینگ از نوع انتگرالی است. آنها ابتدا قانون کنترل غیرمتمرکز را به گونهای تعیین کردند تا شرایط رسیدن کلی (Global Reaching low) برقرار شود.
کنترل غیرمتمرکز در مهندسی عمران اولین بار توسط ویلیامز و ژو (Williams & Xu) در سازههای فضایی انعطافپذیر بررسی شد. سپس ریاسیوتاکی و بوسالیس (Ryaciotaki & Boussalis) از روش کنترل تطبیقی مدل مرجع (Reference Adaptive Control Theory Model) برای تعیین قانون کنترلی غیرمتمرکز استفاده کردند. دیکس و همکاران (Dix et al) چندین روش غیرمتمرکز را برای سازههای فضایی بیان کردند. هینو و همکاران (Hino et al) در مورد مسئله کنترل یک سازه ساختمانی چند درجه آزادی مانند یک ساختمان بلندمرتبه با بهرهگیری از کنترل تطبیقی ساده غیرمتمرکز بحث کردهاند. رفویی و منجمینژاد (Rofooei & Monajeminejad) نسبت به کنترل نامتمرکز سازههای بلند با بهرهگیری از کنترل بهینه لحظهای اقدام نمودند. آنها ابتدا به بررسی دلایل ضرورت استفاده از کنترل غیرمتمرکز پرداخته شده و سپس با طراحی کنترلکنندهها و ماتریس بهره (Gain Matrix) به بررسی دو حالت کنترل یکی با بهرهگیری از پسخور سرعت و دیگری کنترل با بهرهگیری از پسخور سرعت و جابجایی پرداختند.
منجمینژاد و رفویی در ارتباط با کنترل غیرمتمرکز در سازههای بلند، در ادامه به بررسی الگوریتم مود لغزشی (Sliding Mode) به صورت غیرمتمرکز پرداختند. مراحل طراحی کنترلکننده در روش مود لغزشی شامل دو مرحله است. مرحله اول شامل طراحی سطوح لغزش بوده و مرحله دوم طراحی رابطه کنترل یا قانون رسیدن (Reaching Law) را در بر میگیرد. باید توجه داشت که نامتمرکز بودن کنترل، قابلیت اعتماد به پایداری سیستم را افزایش داده و در صورت از کار افتادن کنترل یکی از زیرسیستمها، سیستم کنترل دچار آسیب کلی نخواهد گردید. کنترل نامتمرکز میتواند در دو حالت با درنظر داشتن تاثیرات درجات آزادی مشترک بین زیرسیستمها و یا بدون درنظر داشتن این تاثیرات انجام شود که البته در حالت با درنظر داشتن تاثیرات درجات آزادی به پایداری هر زیرسیستم و کل سیستم کنترل میتوان اطمینان بیشتری داشت.
در مقاله حاضر کنترل متمرکز و نامتمرکز سازههای بلند در حالت سه بعدی با درنظر داشتن درجات آزادی مشترک بین زیرسازهها و اثر دوگانه آنها بر یکدیگر بررسی گردیده است. الگوریتم مورد استفاده کنترل بهینه لحظهای (Instantaneous Optimal Control) میباشد که توسط آقایان یانگ و همکارانش بسط داده شده و از پسخور شتاب جهت محاسبه نیروهای کنترل استفاده گردیده است. روش نامتمرکز کردن کنترل در این مقاله بر اساس تعداد درجات آزادی بوده و نمونههای عددی نیز با بکارگیری الگوریتم کنترل نامتمرکز حل و نتایج آنها با حالت کنترل متمرکز مقایسه گردیده و ارائه شدهاند.
2) روابط حاکم
1-2) کنترل نامتمرکز و روابط وابسته
مدل ساختمان برشی در حالت دو بعدی درنظر میباشد. در این مدل هر طبقه به صورت یک درجه آزادی مدل میشود که به دو تراز بالا و پایین بوسیله یک فنر برشی و یک میراگر متصل شده است. مقالات زیادی در حوزه کنترل سازهها بر اساس این مدل نگاشته شدهاند. منجمینژاد و رفویی مدل سازهای را به صورت ساختمان برشی درنظر گرفته است و روابط مربوطه را بدست آوردهاند. در این حالت معادله دیفرانسیل حاکم بر رفتار دینامیکی یک مدل سازهای دوبعدی به صورت زیر است:
(1)
که در آن M ماتریس جرم، K ماتریس سختی، C ماتریس میرایی، H ماتریس موقعیت کنترلرها، U فرمان کنترلی، شتاب زلزله وارد بر ساختمان، بردار تغییر مکانهای طبقات و {1} بردار ستونی است که تمام مولفههای آن عدد یک میباشد. ماتریسهای رابطه به شرح زیر بوده و نحوه ریز کردن سیستم نیز مطابق شکل 1 میباشد.
شکل (1) مدل سازهای یک ساختمان بلند
(2)
n: تعداد طبقات ساختمان؛
r: تعداد کنترل کنندهها؛
ki: سختی برشی طبقه iام؛
mi: وزن طبقه iام.
در این روابط، xi را میتوان به دو صورت زیر تعریف کرد:
xire: جابجایی طبقه iام نسبت به یک دستگاه اینرسی (تغییر مکان اینرسی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
کنترل فعال متمرکز و نامتمرکز سازههای بلند در حالت سه بعدی با پسخورجابجایی و سرعت
*مهران فدوی، فیاض رحیمزاده رفویی2، سهیل منجمینژاد3
1. دانشجوی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
2. استاد دانشگاه صنعتی شریف تهران
3. استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
*. MehranFadavi@yahoo.com
چکیده
نیاز به ترازهای ایمنی بالاتر در سازههای بااهمیت، تامین پایداری و ایجاد محدودیتهایی در خصوص میزان لرزش به لحاظ احساس ایمنی ساکنین در سازههای بلند از اهداف اصلی طراحان و مهندسان عمران میباشد. در این گونه سازهها بکارگیری سیستمهای کنترل ارتعاشات سازهای به صورت فعال و غیرفعال مرسوم بوده و برخی از آنها نیز کاربردی شدهاند. در این مقاله کنترل متمرکز سازههای بلند تشریح شده و در خصوص نامتمرکز کردن این کنترل به گونهای که بر رفتار کلی سازه تاثیر مثبت داشته باشد، پژوهش گردیده است. در این پژوهش سازه به صورت سه بعدی مدل شده و الگوریتم کنترل فعال بهینه لحظهای، با پسخور جابجایی و سرعت جهت حل معادلات کنترل استفاده شده است. روابط حاکم بر پایداری سازه در حالت نامتمرکز و نوشتن الگوریتم حل معادلات به گونهای که پایداری سازه در کلیه حالتها برقرار باشد، بحث و اثبات گردیده و در انتها نمونههای عددی از حل روابط و معادلات حاکم با توجه به حالتهای گوناگون از نامتمرکزسازی کنترل در سازههای بلند ارائه شده است. یکی از حالتهای نامتمرکزسازی کنترل به تقسیم سازه اصلی با تعداد 3n درجه آزادی به زیرسازههایی با تعداد 3ni درجه آزادی گفته میشود که مجموع تعداد درجه آزادی زیر سازهها برابر با تعداد درجه آزادی سازه اصلی میباشد.
واژههای کلیدی: سازههای بلند، متمرکز، نامتمرکز، سه بعدی، پسخور
1. مقدمه
کنترل فعال (Active Control) سازهها به طور کلی شامل دو بخش الگوریتمهای مورد نیاز جهت بدست آوردن مقدار نیروی کنترل و مکانیزمهای اعمال نیرو میباشد. در این نوع کنترل، از الگوریتمهای گوناگونی که دارای دیدگاههای کنترلی متفاوتی میباشند، استفاده میشود. الگوریتمهایی نظیر کنترل بهینه، کنترل بهینه لحظهای (Instantaneous Optimal Control)، جایابی قطبی (Pole Assignment)، کنترل فضای مودی (IMSC)، پالس کنترل و الگوریتمهای مقاوم (Robust) مانند ، ، کنترل مود لغزش (Sliding Mode Control) و غیره از جمله الگوریتمهای به کار رفته در کنترل سازه میباشند. با توجه به تعریفهایی که از کنترل فعال توسط آقای یائو (Yao) و سایر پژوهشگران شده است یک سیستم کنترل فعال شامل بخشهای زیر میباشد (شکل 1):
شکل 1: الگوریتم کلی کنترل فعال سازه در حالت کنترل متمرکز
سیستمهای کنترل را میتوان در دو دسته سیستمهای معمولی و سیستمهای بزرگ مقیاس (Large Scale Systems) در نظر گرفت. در سیستمهای معمولی، کنترل سازه به صورت متمرکز مناسب بوده و نیازی به تقسیم سیستم به سیستمهای ریزتر نمیباشد ولی در سیستمهای بزرگ مقیاس نظیر ساختمانهای بلند و حجیم، اندازه سیستم کنترلی و حجم آن در انتقال و جابجایی اطلاعات و فرمانها، به ویژه با توجه به اینکه نیروهای لرزهای در مدت زمان کوتاهی (کمتر از دقیقه) بر سازه وارد میشوند، مشکل ایجاد کرده و تأخیر زمانی قابل توجهی در صدور فرمانها به وجود میآورد. بر این اساس تلاش میشود تا هر بخش از سیستم به صورت مستقل کنترل شود. به هر بخش زیرسیستم گفته شده و یک سیستم از تعداد معینی زیرسیستم (Subsystem) تشکیل میشود (شکل 2).
شکل 2: الگوریتم کلی کنترل فعال در حالت کنترل غیرمتمرکز با سه زیرسیستم
شیوه ریز کردن یک سیستم به چند زیر سیستم بستگی به طرح سیستم از نظر سازهای، درجات آزادی آن و میزان گستردگی فیزیکی آن دارد. کنترل غیرمتمرکز در آغاز در مورد سیستمهای قدرت بکار رفته و سپس توسط افرادی مانند یانگ و سیلژاک (Yanng & Siljack) گسترش یافته است. در این کنترل، آقایان ونگ و دیویدسون (Wang & Davidson) مساله پایداری سیستم را بررسی کردند. آنها یک شرط لازم و کافی را برای اینکه سیستم تحت قوانین کنترلی با پسخور محلی و جبرانسازی دینامیکی پایدار باشد، بیان کردند.
کنترل غیرمتمرکز در مهندسی عمران اولین بار توسط ویلیامز و ژو (Williams & Xu) در سازههای فضایی انعطافپذیر بررسی شد. سپس ریاسیوتاکی و بوسالیس (Ryaciotaki & Boussalis) از روش کنترل تطبیقی مدل مرجع (Reference Adaptive Control Theory Model) برای تعیین قانون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
گفتار نخست: کلیات
1-1) مقدمه
تامین پایداری سازههای عمرانی در برابر بارهای وارده بر آنها هدف اصلی طراحان و مهندسان عمران میباشد. هنوز هم ساختمانها، پلها و دیگر سازههای ساخت بشر به عنوان سازههایی غیرفعال به لحاظ پایداری تابع جرم و صلبیت خود در برابر بارهای خارجی بوده و توانایی مشخصی برای اینگونه بارها دارند. در چند دهه اخیر به دلایلی چون نرمی زیاد و اجتنابناپذیر سازههای بلند، وجود محدودیتهایی در خصوص میزان لرزش حداکثر به لحاظ آسایش ساکنین، نیاز به ترازهای بالاتر ایمنی در سازههایی با کاربردهای پراهمیت و همینطور ارزش بالای وسایل و تجهیزات داخلی و نصب شده در این سازهها سبب شدهاند که در نظر گرفتن ملاحظاتی ویژه برای سازهها و محدود کردن دامنه لرزش آنها ضرورت یابد. بدین لحاظ روشهای گوناگونی برای محدود کردن پاسخ سازهها به تحریکات خارجی در قالب سیستمهای کنترل غیرفعال (Passive Control) و کنترل نیمه فعال (Semi-Active Control) و کنترل فعال (Active Control) در چند دهه اخیر ابداع و ارائه شده و برخی از آنها عملاً مورد استفاده قرار گرفتهاند.
در حوزه سیستمهای کنترل غیرفعال روشهایی نظیر جدایش لرزهای پی سازه (Base Isolated)، میراگرهای جرمی (TMD)، میراگرهای مایع (TLD) برای نیروی باد و میراگرهایی نظیر میراگرهای اصطکاکی، میراگرهای ویسکوالاستیک (FVD, SVD) و انواع گوناگون دیگر به کار گرفته شدهاند.
در حوزه سیستمهای فعال میتوان به میراگرهای جرمی فعال (AMD)، سیستم کابلهای فعال (AT)، القا کنندههای پالسی (PIC)، سیستمهای با سختی متغیر فعال و .... اشاره نمود که با استفاده از انرژی خارجی قابل بهرهبرداری میباشند.
1-2) بیان موضوع و اهمیت آن
با توجه به محدود بودن میزان عملکرد سیستمهای کنترل غیرفعال در سالهای اخیر، کنترل فعال سازهها به صورت شاخصتری نمود پیدا کرده و مورد توجه پژوهشگران و حتی طراحان قرار گرفته است. ایده کنترل و الگوریتمهای مورد استفاده در آن پیش از آنکه در مهندسی عمران کاربردی شوند در سایر رشتههای مهندسی نظیر برق، مکانیک، هوافضا و الکترونیک کاربرد گستردهای داشته و دارند. هرچند در این رشتهها سیستمهای موردنظر جهت کنترل مشابه موارد موجود در زمینه مهندسی عمران حجیم و با تعداد درجات آزادی بالا نبوده است.
کنترل فعال سازههای عمرانی، به طور کلی شامل دو بخش مکانیزمهای اعمال نیرو و نیز الگوریتمهای مورد نیاز جهت تعیین مقدار نیروی کنترل میباشند. در این راستا، از الگوریتمهای کنترل نسبت به تعیین نیروهای مورد نیاز اقدام و سپس به کنترلکنندهها (Actuators) فرمان اعمال نیرو را میدهد. در کنترل فعال، از الگوریتمهای گوناگونی که دارای دیدگاههای کنترلی متفاوتی میباشند، استفاده میشود. الگوریتمهایی نظیر کنترل بهینه، کنترل بهینه لحظهای (Instantaneous Optimal Control)، جاگذاری قطبی (Pole Assignment)، کنترل فضای مودی (IMSC)، پالس کنترل و الگوریتمهای مقاوم (Robust) مانند ، ، کنترل مود لغزش (Sliding Mode Control) و غیره از جمله الگوریتمهای به کار رفته در کنترل سازه میباشند. هدف نهایی کلیه این روش، کاهش نیروی اعمال شده به سیستم با هدف حفظ عملکرد سیستم کنترل شده است.
با توجه به تعریفهایی که از کنترل فعال توسط آقای یائو (Yao) و سایر پژوهشگران [1] شده است یک سیستم کنترل فعال شامل بخشهای زیر میباشد (شکل 1-1):
شکل (1-1): الگوریتم کلی کنترل فعال سازه
هنگامی که نیروهای کنترل صرفاً بر اساس پاسخ سازهای محاسبه میشوند (حلقه 2) سیستم کنترل، حلقه بسته (Closed–Loop) و هنگامی که نیروهای کنترل صرفاً بر اساس انگیختگی بیرونی محاسبه شود (حلقه 1) سیستم کنترل حلقه باز (Open-Loop) نامیده شده و اگر هر دو حلقه محاسبه نیروهای کنترل به کار گرفته شوند سیستم کنترل حلقه بسته ـ باز (Closed–Open–Loop) نامیده میشود.
از نظر بزرگی، سیستمهای کنترل را میتوان در دو دسته سیستمهای معمولی و سیستمهای بزرگ مقیاس (Large Scale Systems) در نظر گرفت. در سیستمهای معمولی، کنترل سازه به صورت متمرکز مناسب بوده و نیازی به تقسیم سیستم به سیستمهای ریزتر نمیباشد ولی در سیستمهای بزرگ مقیاس نظیر ساختمانهای بلند و حجیم، اندازه سیستم کنترلی و حجم آن در انتقال و جابجایی اطلاعات و فرمانها، به ویژه با توجه به اینکه نیروهای لرزهای در مدت زمان کوتاهی (کمتر از دقیقه) بر سازه وارد میشوند، مشکل ایجاد کرده و تأخیر زمانی قابل توجهی در صدور فرمانها به وجود میآورد. بر این اساس تلاش میشود تا هر بخش از سیستم به صورت مستقل کنترل شود. به هر بخش زیرسیستم گفته شده و یک سیستم متشکل از تعدادمعینی زیرسیستم (Subsystem) خواهد بود.
شیوه ریز کردن یک سیستم به چند زیر سیستم بستگی به طرح سیستم از نظر سازهای، درجات آزادی آن و میزان گستردگی فیزیکی آن دارد. در ادامه در خصوص شیوههای ریز کردن و الگوریتمهای مورد استفاده جهت کنترل هر زیرسیستم بیشتر توضیح داده خواهد شد.
1-3) چارچوب پژوهش
سازههای بلند یکی از انواع سیستمهای سازهای حجیم میباشد که موضوع کنترل نامتمرکز در آن قابل بررسی میباشد. پژوهش حاضر پیرامون امکان نامتمرکز کردن نحوه عمل سیستم کنترل در این نوع سازهها و بررسی پایداری سیستم سازهای و نیز کارایی روش کنترل مورد استفاده تحت اثر تحریکهای مختلف وارده بر سازه بوده و با حالت کنترل متمرکز مقایسه میشود.
1-4) موضوعات بررسی شده در هر گفتار
پیشنهاد رساله دکترای حاضر،شامل پنج گفتار میباشد. در گفتار دوم، الگوریتمهای کنترل متمرکز سازهها و کارهای انجام شده در این زمینه بررسی و مرور میگردند. گفتار سوم نیز بررسی الگوریتمهای کنترل نامتمرکز سازهها و کارهای انجام شده تا کنون را شامل میشود. روشهای ریز کردن سیستمهای سازهای بلند با توجه به نوع سیستم سازهای باربر آنها قابل تعریف بوده و نمیتوان بدون توجه به سیستمهای انتقال بار گرانشی و جانبی طرح کنترل نامتمرکز را پیشنهاد داد. در انتهای این گفتار نیز به بررسی کارهای پژوهشگران در این زمینه پرداخته خواهد شد.
گفتار چهارم به پژوهش پیشنهادی و زمینههای کاری مورد نظر در این رساله میپردازد در این پژوهش الگوریتم پیشنهادی جهت نامتمرکز کردن کنترل سازههای بلند در حالت سه بعدی، به همراه حل یک نمونه مدل سه بعدی دو طبقه ارائه گردیده است. در این گفتار برنامه زمانبندی پژوهش نیز ارائه شده است. گفتار پنجم نیز شامل مراجع و پیوستها میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
فناوری سوپرفریم در اجرای ساختمان های بلند
محمد هادیان : دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس
(معاونت مالی و اداری موسسه آموزش عالی خاوران)
پیشگفتار
فناوری در صنعت ساختمان مقوله ای است که در کشورهای پیشرفته، بخصوص آنهایی که با خطر زلزله مواجه هستند بشکل کاملأ پویا در حال پیشرفت است. امروزه برای هر کالای تولیدی، افزودن جنبه های نوآوری و افزایش بهره دهی برای بازاریابی آن ضرورت دارد. افزایش دانایی مردم وامکان انتخاب های مبتنی بر دانایی روز به روز در حال گسترش است. در صنعت ساختمان نیز لازم است ، در طراحی ها، تکیه بر نوآوری ها و استفاده از فناوری های پیشرفته الگوی تولید ساختمان قرار گیرد.
ارتقاء فنی در صنعت ساختمان خود موجب می گردد تا ساختمان سازی از حالت سنتی و با کیفیت پایین آن خارج شده و در زمره فعالیت شرکت های پویا و فنی قرار گیرد. به همین دلیل در کنار ترویج فرهنگ استفاده از فناوری های پیشرفته در صنعت ساختمان ، تشکیل شرکتهای سازنده با خط فکری ارتقاء کیفیت ضرورت پیدا می کند.
واژه های کلیدی : بتن پر مقاومت، اسکلت پیش ساخته بتنی، کابل های پیش تنیده، میراگرهای ویسکوز
فرآیند تولد فناوری سوپرفریم
تکنولوژی سوپر فریم که جزو آخرین و پیشرفته ترین فناوری ها در صنعت ساختمانهای بلند است حاصل ترکیب چهار فناوری است که در صنعت ساختمان در زمانهای قبل از آن توسعه یافته وبمورد اجرا گذاشته شده است. این چهار فناوری عبارتند از فناوری HiRC یا بتن پرمقاوم، فناوری R-PC یا اسکلت بلند پیش ساخته بتنی، فناوری استفاده از کابلهای پس تنیده پر مقاوم، و فناوری استفاده از میرا گرهای ویسکوز ویژه یا Hi Damper است. برای شناخت بهتر سیستم فناوری سوپر فریم، لازم است بطور مختصر به توضیح هر یک از فناوری های فوق پرداخته شود.
فناوری بتن پر مقاوم یا HiRC
با افزوده شدن بر ارتفاع ساختمانها و تولید آسمانخراشها و برجهای بلند ساختمانی، در ابتدا استفاده از فولاد رایج گردید. اگرچه هم اکنون نیز سازه های فولادی برای ساختمانهای بلند مورد مصرف زیاد دارد، لیکن به دلیل روشن شدن مزیت های ساختمانهای بتن آرمه ، بخصوص مقاومت بیشتر در مقابل حریق و عایق صوتی بودن آن، استفاده از سازه های بتن آرمه در ساختمان های بلند نظر سازندگان را بخود جلب نموده است. بر این اساس تحقیقات دامنه داری شروع شد و استفاده از آن رایج گردیده است . با توجه به اینکه قطعات بتن آرمه در اسکلت ابعاد بزرگی داشته و فضای زیادی را اشغال می نمایند، محققین در صدد تولید بتن های با مقاومت بالا برآمدند. و با توجه به تولید مواد مضاف مناسب برای تولید بتن های متنوع، استفاده از بتن پر مقاوم با مقاومت حداکثر 80Mpa در ساختمان ها مورد تصویب قرار گرفت .
از نظر آیین نامه های ویژه ساختمانهای بلند در کشور ژاپن ،استفاده از بتن با مقاومت 60Mpa در ساختمانهای مسکونی و تجاری مورد قبول همگان قرار گر فت.
استفاده از بتن پر مقاوم از نظر ترکیب استفاده از شبکه های آرماتورگذاری شرایط خاصی را می طلبد به بیان دیگر نمی توان تنها از روش های رایج آرما تورگذاری در این نوع قطعات استفاده نمود، زیرا با افزودن بر مقاومت بتن در اکثر موارد بر مقاومت میلگردها نیز افزوده می شود. مجموعه این عمل موجب کاهش شکل پذیری در عضو شده و لذا استفاده از آن را به بخش های خاصی از ساختمان محدود می کند. بر این اساس انجام آزمایش های متعدد فناوری HiRC ر ا بوجود آورده است که تقریباً از 30 سال پیش در ساختمانهای بلند و آسمانخراشها مورد استفاده قرار گرفته است. شکل 1 محدوده استفاده از بتن پر مقاوم و میلگردهای پر مقاوم را در تکنولوژی HiRC نشان می دهد. در شکل 2 یک نوع از میلگردگذاری در چنین سیستم هایی ارائه شده است .
فناوری اسکلت بلند پیش ساخته بتنی یا R-Pc
فناوری پیش ساخته یکی از مهمترین قدمهایی بود که از اوایل قرن بیستم برای صنعتی کردن ساختمان سازی و تولید انبوه آن برداشته شد. استفاده از صنعت پیش ساخته بخصوص در کشورهای بلوک شرق (سابق) بطور وسیعی مورد استفاده قرار گرفت. روش ساخت با فناوری پیش ساخته دارای محاسن زیر می باشد :
تولید صنعتی و تولید انبوه
سرعت اجرای زیاد
کنترل کیفیت و تولید قطعات مرغوب و پر مقاوم
در طول استفاده از این فناوری به نکات ضعف این روش برخورد نمودند. که عمده ترین نکات ضعف این روش عبارتند از:
ضعف اتصالات در برابر نیروهای حاصل از زلزله
عدم انعطاف پذیری از نظر معماری
وزن زیاد قطعات
با توجه به مزیت های زیاد این فناوری، در کشور ژاپن که شدیداً زلزله خیز است، تحقیقات دامنه داری توسط شرکت های ساختمانی انجام پذیرفت. تحقیقات بطور عمده برای رفع نکات ضعف در سیستم های پیش ساخته بود. بر این اساس با طراحی اتصالات متعدد و انجام آزمایش های بزرگ مقیاس توانستند اتصالا تی را بوجود آورند که در زلزله آسیب به ساختمان وارد نشود. همچنین با تمرکز بر اجزای باربر ، عدم انعطاف در معماری را بطور کل حل نمودند، بطوریکه با روش اجزای پیش ساخته بتنی هر گونه معماری را می توان بمرحله اجرا گذاشت. البته سنگینی قطعات پیش ساخته در مقابل سرعت ساخت آنها با تولید جرثقیل های برجی و یا متحرک قوی چندان مورد توجه قرار نگرفته است و لازم است برای نصب قطعات پیش ساخته بخصوص برای ساختمانهای بلند از ماشین آلات مناسب آنها استفاده نمود.
فناوری استفاده از کابلهای پس تنیده
سالیان دراز است که از کابلهای پس تنیده برای ایجاد دهنه های بزرگ در پلها استفاده می شود، لیکن استفاده از آن در ساختما نها کمتر مورد توجه بوده است. با پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها ، قیمت زمین و سپس هزینه متر مربع زیر بنا افزایش یافت و طراحان به این فکر افتادند که فاصله ستونها را افزایش داده و در فضاهای داخلی ساختمانها انعطاف بیشتری از نظر معماری و عملکرد بوجود آورند. بهمین دلیل روز بروز بر استفاده از سیستم های پس تنیده در ساختمانها افزوده شده است. در پی پیشرفت های متعدد، استفاده از سیستم های پس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
تاریخچه ساختمانهای بلند:
قبل از قرن نوزدهم ساختمانهای بلند بصورت معابد کوه مانند مطبق، اهرام، آمفی تئاترها قلعه ها، تالارهای شهر مساجد، کلیساهای جامع و ازاین قبیل وجود داشتند که طراحی آنها عموماً به انگیزه های سیاسی یا مذهبی صورت می گرفت و مصالح آنها الوارهای چوبی، سنگ، خشت های گلی و در مواردی ساروج بود و از سیستم دیوار باربر استفاده می کردند. و تا اوایل قرن نوزدهم که اسکلت فلزی کم کم جانشین ساخت وساز سنگین بنایی در ساختمانهای چندطبقه شد و آغاز ساخت وساز چندطبقه را باید آسیابها و انبارهای انگلیسی دراین دوره دانست که در آنها از اسکلت بندی داخلی تمام چدن اغلب همراه با مصالح بنایی برای نگهداشتن کفها استفاده می شد. تکامل فنی آسمانخراشها در نیمه دوم قرن نوزدهم تنها به یمن تکامل مستقل اجزای اصلی آن پیش از این تاریخ میسر شد این اجزا عبارت بودند از:
سازه: ساختمان با اسکلت تمام فلزی و توانایی تأمین پایداری جانبی
دیوارجداگر: جداسازی سازه تکیه گاه ساختمان از دیوار پیرامون آنکه بمنظور روکار بود.
ایمنی: مقاوم سازی در برابر آتش سوزی
آسانسور
سیستمهای مکانیکی و بهداشتی: شامل لوله کشی، حرارت مرکزی، روشنایی مصنوعی، تهویه
تکامل آسمانخراش:
نخستین گامها در تکوین آسمانخراش از حدود سال 1880 تا 1900 در شیکاگو برداشته شد که در آن ساختمانی با فرم جعبه ای صرفاً تا 20 طبقه بالا می رفت بعدها با برجهای سربه فلک کشیده نیویورک آسمانخراش راستین پدیدار شد و به مظهر شهرهای آمریکا بدل گشت.
دوره های بلندمرتبه سازی:
نخستین دوره: این دوره با احداث ساختمان شرکت بیمه عمر شروع شد و عمده این دوره در شیکاگو بوقوع پیوست.
دوره دوم: با ساخت ساختمان 21 طبقه «امریکن شورتی» در سال 1895 در نیویورک شروع شد و در همین دوره بود که عصر طلایی آسمانخراشها با ساختمان 102 طبقه« امپایراستیت» به ارتفاع 381 متر به اوج خود رسید در این دوره برجها را به دو سبک «ایستاده برقاعده یا خودایستا» و« برجهای پلکانی» تقسیم کردند.
دوره سوم: سومین دوره آسمانخراش را مدرنیسم تعیین می کند و از لحاظی ادامه سبک تجاری نخستین دوره آسمانخراش در شیکاگو است. برجهای مرکز تجارت جهانی جزو این دوره می باشد.
دوره چهارم: دوره چهارم که دوره فعلی آسمانخراشهاست در دهه 1970 همراه با پست مدرنیسم و مدرنیسم متأخر تحقق یافت.
تعریف ساختمان بلند و برج:
بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمانها را نمی توان برحسب ارتفاع با تعداد طبقه دسته بندی و تعریف نمود. از