لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
زندگی یک ستاره
جالب است بدانید که ستارگان هم مانند موجودات زنده متولد میشوند، زندگی میکنند و سپس میمیرند، ولی طول زندگی آنها بسیار طولانی است. متاسفانه عمر کوتاه انسانها کفاف نمیدهد تا بتوانند زندگی یک ستاره را در مراحل مختلف شاهد باشند. با این حال اخترشناسان این مراحل را برای ما مشخص میکنند.
در طول زندگی انسان ، ستارگان بیشمار راه شیری عملا بدون تغییر به نظر میرسند. گاهی یک نواختر (ستارهای که بطور ناگهانی و انفجاری مقادیری عظیم انرژی از خود آزاد میکند) ، ناگهان ظاهر آشنای یک صورت فلکی را به مدت چند هفته عوض میکند و دوباره کم نورتر میشود. منظره زیبایی که یک ابرنواختر در آسمان پدید میآورد، بسیار نادر است. ستارگان نیز در نهایت تغییر میکنند و هیچ کدام تا ابد پایدار نمیمانند. ستاره ، هنگامی که انبار عظیم سوخت هستهای آن به پایان برسد، میمیرد. ستارگان بسیار جوان هنوز در میان گازهایی که از آن شکل میگیرند، پنهان هستند.ستاره بعد از تولد
بعد از آنکه ستاره شکل میگیرد (تولد ستاره)، بلافاصله حیاتی پایدار بدست میآورد. در همین زمان واکنشهای هستهای در داخلیترین هسته ستاره ، هیدروژن را به هلیوم تبدیل میکند و انرژی آزاد میگردد. سرانجام همه هیدروژن درون آن به مصرف میرسد. بعد از این ، تغییراتی در لایههای درونی ستاره آغاز میشود. در حالی که واکنشهای جدیدی از هلیوم شروع میشوند، لایههای بیرونی باد میکنند تا ستاره را به اندازه غول برسانند.
در اثر تغییرات زیاد ، ستاره به مرحله متغیر بودن میرسد. در نهایت هیچ منبع ممکن برای آزادسازی انرژی باقی نمیماند. ستارگان کوچکتر در اثر انقباض به کوتولههای سفید تبدیل میشوند. ستارگان سنگینتر بهصورت ابرنواختر منفجر میشوند. ماده بیرون ریخته از یک ابرنواختر ، بخشی از گاز بین ستارهای را تشکیل میدهد که زادگاه ستارگان جدید است.
سحابی سیارهای
ستارگان در یکی از آخرین مراحل زندگی خود ، قبل از آن که به کوتوله سفید تبدیل شوند، منظره بسیار زیبایی در آسمان بوجود میآورند. این مرحله سبب پیدایش سحابیهای سیارهای میشود. یک سحابی سیارهای هنگامی تشکیل میشود که ستاره مرکزی آن ، لایهای به بیرون پرتاب کند. لایه گاز همانند حلقهای از دود منبسط میشود.
تأثیر نیروی گرانش بر زندگی ستارگان
سراسر زندگی ستاره به یک میدان نبرد شبیه است. نیروی گرانش سعی دارد که ستاره را منقبض کند، ولی با مقاومت فشار رو به بیرون ستاره مواجه میگردد. سرانجام ستاره تحلیل میرود و گرانش ، کنترل را بدست میگیرد. در این حالت ستاره شکل کاملا متفاوت با ستارهای معمولی و سالم به خود میگیرد.
مراحل مختلف زندگی ستاره
تشکیل کوتوله سفید
نیروی گرانش یک نیروی جاذبه است، لذا ذرات ماده در اثر این نیرو به هم نزدیکتر میشوند. همچنین چون نیروی گرانش با جرم ذرات نسبت مستقیم دارد و نیز چون جرم ستاره فوقالعاده زیاد است، لذا جاذبه گرانشی درون آن بسیار شدید خواهد بود. به عنوان مثال در اعماق خورشید فشار در فاصله یک دهمی سطح تا هسته ، تقریبا یک میلیون بار بیشتر از فشار جو در سطح زمین است. در این فاصله فشار تا هزار میلیون بار بیشتر از فشار جو زمین صعود میکند. این فشار با مقاومت گازهای داغ درون خورشید مواجه میشود. این گاز توسط کوره هستهای گرم نگه داشته میشود.هنگامی که آتش هستهای رو به کاهش میگذارد، گاز داغ درون ستاره سرد میشود. بنابراین نیروی گرانش غالب میشود. آنچه در این مرحله روی میدهد، به جرم ستاره بستگی دارد. ستارهای رو به مرگ مانند خورشید ، درهم فرو میریزد تا به اندازه زمین برسد. در این روند هیچ انفجار واقعی و قابل توجه رخ نمیدهد. ستاره فقط به تودهای از خاکستر رادیواکتیو تنزل پیدا میکند و به آرامی سوسو میزند. در این حالت ستاره به یک کوتوله سفید تبدیل میشود. یک فنجان از ماده آن یک صد تن وزن دارد.
تشکیل ستاره نوترونی
اگر جرم ستارهای بیشتر از خورشید باشد، فشار فرو ریزش مرحله کوتوله سفید را نیز پشت سر میگذارد و متوقف نمیشود. فرایند فرو ریزش تا جایی که قطر ستاره به حدود ده کیلومتر برسد، ادامه پیدا میکند. در این نقطه ، ستاره گلولهای چگال از ذرات هستهای است که آن را ستاره نوترونی مینامند. یک فنجان از ماده آن ، یک میلیون میلیون تن وزن دارد.
تشکیل تپ اختر
برخی از ستارگان نوترونی به سرعت میچرخند و در هر بار چرخش ، تابشهایی در محدوده امواج رادیویی گسیل میکنند. اینگونه ستارگان نوترونی ، تپ اختر نامیده میشوند.
تشکیل ابرنواختر
یک ستاره نوترونی بدون وقوع یک انفجار شدید اولیه شکل نمیگیرد. ستاره رو به مرگ ، ممکن است در چند ثانیه آخر حیات خود ، به صورت یک ابرنواختر شعلهور شود. درخشش آن چند روز از تمام کهکشانها پیشی میگیرد. از بخش مرکزی ابرنواختر ، یک ستاره نوترونی تشکیل میشود.تشکیل سیاهچالهها
یک ستاره رو به مرگ ، مثلا با جرمی 10 برابر جرم خورشید چنان زیر بار گرانش تولید شده قرار میگیرد که هیچ نیرویی نمیتواند در برابر فرو ریزش آن مقاومت کند. وقتی که چنین ستارهای منقبض میشود و به اندازهای در حدود دو کیلومتر میرسد، گرانش به حدی زیاد میشود که سرعت گریز از سطح آن به بیشتر از سرعت نور میرسد.
از موشک گرفته تا ذرات نور و علائم رادیویی ، هیچ یک نمیتوانند از سطح آن بگریزند. این گرانش به قدری نیرومند است که همه چیز را به طرف خود میکشد. ما فقط میدانیم که در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
اسطرلاب ، ستاره یاب یا استرلاب یکی از کار آمد ترین ابزار اختر شناسی ، ستاره شناسی و مهندسی می باشد که از روی جام جمشید ساخته شده است .
هندسه یا نما و کشیده های استرلاب برخوردِ دایره هایِ چرخش روشنان گنبدِ آسمانی بر رویِ یک برگِ تخت ، می باشد . این نما با نمایِ یک جامِ جمشیدِ نیم کره ، با خطهای درون آن که آن را با زور تخت کرده باشند برابری می کند . و انگار که همه یِ نیم کره آسمانی بالای سرِ مارا بر یک جام کشیده و سپس بر برگِ تختی پرس کرده اند .
در استرلاب چهار بعد زمان - ژرفا – پهنا – درازا ( x - y – z - t ) را به بند کشیده اند . و شبکه عنکبوت ( آسمان نمای ) آن با چرخش خود زمان را می پیماید و دایره های روی آن هم سه بعد را می نمایاند .تنها ابزار دیگری که چهار بعد را میتواند نشان دهد کامپیوتر است .
جام جمشید ، گوی ستاره یاب ، استرلاب ، ربع دستور ، زمان سنج های آفتابی و دیگر ابزار اختر شناسی کهن ابزار کارآمد و مهندسی گذشته ی ما بوده است که بسیاری از آنها در گنجینه های همه ی کشور ها پیداست[2] و بیشتر سازندگان آنها ایرانی بوده اند و زیباترین و درست ترین آنها ماندگار آنها می باشد . و ما آنها را فراموش کرده ایم
با استرلاب می توان بسیاری از کارهای اختر شناسی ، گاهنامه ، ریاضی ، هندسه ، مهندسی ، نقشه برداری ... را انجام داد .
گزارش روش کشیدن ستاره یاب ( استرلاب ) :
مولانا عبدالعلی بیرجندی
برای کشیدن دایره های استرلاب یا ستاره یاب نوشته ها و دفتر های دست نویس بسیاری در گنجینه خوبِ ( کتابخانه خطی ) آستان قدس رضوی نگهداری می گردد .
دو دفترِ خوب ازآن دفترها را سید جلال تهرانی بررسی و به گنجینه خوب نگهدارِ آستان قدس رضوی پیش کش کرده است . و بخش استرلاب آنها را با نوشته ای زیبا به نام مولانا عبدالعلی بیرجندی نامیده است . که به شماره های 12208 و12176 بسادگی در دست رس پژوهشگران می باشد .
بخش ستاره یاب ( استرلاب ) دفتر 12208 خوب تر و درست تر است و نویسنده رونوشت بهتری را در دست رس گذاشته است و جدول ( زیگ ) های آن بیشتر از دفتر 12176 است .
مولانا عبدالعلی بیرجندی ، دفتر را چنین آغاز نموده است :
« اما بعداین مختصریست در معرفت صنعت اسطرلاب شمالی و جنوبی مشتمل است بر بیست باب ...»
بیرجندی در بخش نُخست دانستن روش کشیدن چندین هندسه و کلید هندسه های آنها را برای استرلاب ساز گزارش نموده است .که چگونه با یک خط کش ساده و یک پرگار ، یک خط را دونیم کند ، از یک نقطه چگونه بر یک خط عمود کند ، چگونه مرکز یک دایره را بدست آورد ، بر سه نقطه چگونه یک دایره بکشد ، از یک نقطه چگونه به موازاتِ( هم راستای ) یک خط ، خطی بکشد و همه ی کلیدِ هندسه آنها را گزارش کرده است . و سازنده استرلاب هم می تواند به آن روش بربرگه های مسی خودآن هندسه ها را بکشد .
در بخش دوم بیرجندی روش بر گزیدن دایره دور و درونی استرلاب را گزارش نموده است و درستی دایره ها را از سازنده به خوبی خواسته است . گزینش اندازه دایره پایه کار ، با ستاره یاب ساز است . [ اندازه های ما از هزاران سال پیش بر پایه گز و ریزه اندازه های آن بوده است و نه متر و نه اینچ و نه سانتیمتر ؟! ستاره یاب سازان به خوبی میتوانند از اتو کد برای کشیدن هندسه ستاره یاب بهره ببرند . اتو کد کار را بسیار ساده می کند . و چنانچه با اتو لیست اتو کد بتوانند کار کنند کار خیلی ساده تر می گردد . ] .
در بخش سوم بخش کردن دایره بیرونی استرلابرا به 360 درجه و کشیدن راستای شمال جنوب و شرق و غرب را گزارش کرده است .[ این زاویه بندی دور ، پایه ی کارِ گزینشِ همه یِ زاویه هایِ کشیدنِ دایره هایِ رویه های درونی استرلاب است و از روی جایگاه دندانه های آن زاویه ها ، استرلاب ساز می تواند استرلاب خود را بسازد . ]
[ اکنون به بررسی بخش چهارم تا بخش دهم هر دو دفتر می پردازیم و هندسه ( هَندَزَه ) و اندازه و کلید هندسه آنها را برای پژوهشگران و خواستگان به روز در می آوریم . اگر به این نکته پی ببریم که کار گذشتگان ما بیشتر با هندسه بوده است نه جبر و ما کم تر هندسه را می دانیم و بیشتر به روش عمو زاده های سلمی خود جبری می اندیشیم و همه چیز را به صفر و یک کامپیوتر بر گردانده و خود را از بینش و اندیشه هندسی دور کرده ایم .
پژوهشگران باید به عرض جغرافیایی خانه یا شهر خود استرلاب را بکشند.
بخش بندی دور کشیده ها به دندانه های 360 درجه ای بسبب شلوغ نشدن نگاره ها کشیده نشده است .اما پژوهشگران باید آنرا بکشید.
میل خورشید از زاویه 23:26:19 در زمانها بلند کمی جابجایی دارد که باید در آن زمانهای بلند پیدا و بکار گرفته شود. میل و بعد ستارگان هم ، همچنین است. در استرلابهای کهن میل خورشید را 24 درجه میگرفته اند.
سه نگاره نخست را بر یک برگه می کشیم و ستارگان و آسمان نما را بر برگه ای دیگری. برگه آسمان نما را پس از پایان کار بر روی تلق شفاف ( ترانس) کپی کرده ، هردو برگه ، تلق و نگاره آماده شده نخست، را از میانگاه با میخ ریزی یا پیچ و مهره عینک به نازک بینی، بهم پیوند میزنیم. تا آسمان نما بر روی برگه زیری بچرخد و استرلاب درست شود. برای آسمان نما هم میتوانیم ستارگان با قدر بالا را بکشیم که نام آنها را می دانیم یا که تمام ستارگان را بکشیم.
در بخش چهارم پس ازگزینش اندازه دایره پایه کار آنرا کشیده و دو قطر عمود برهم آنرا می کشیم و آنرا دایره ا- ب- ج – د می نا میم . [ نگاره 1 ]
[ برای نام گذاری روشِ کار از ا ب ج د برابر A B C D و ک ل م ن برابر K L M N و ق ر ش ت برابر Q R S T عمو زاده های سلمی و از حروف ابجد بهره برده ام ] .
از نقطه ج به اندازه زاویه میل بزرگ از روی دندانه های دور360 درجه ای پایه کارزاویه میل بزرگ را بر گزیده و نقطه ح را می یابیم . از ح به د می کشیم بر خورد آن با خط ا ج نقطه ک می شود دایره ای به مرکز ه و اندازه ه ک می زنیم و آنرا دایره ک ل م ن می نامیم این دایره مدار آغاز برج بره و ترازو و ن آغاز نوروز و مهر ماه را می نمایاند ( اول حمل ) . یا خط استوا می باشد . نقطه ط را در برخورد خط ه ح با دایره ک ل م ن بر می گزینیم و از آن به نقطه ن می کشیم برخوردش را با خط ا ج ، ق می نامیم و دایره ای به اندازه ه ق می کشیم و آنرا دایره ق ر ش ت می نامیم این دایره مدار آغاز برج خرچنگ ( مدار راس السرطان ) و آغاز گر ماه تیر است . دایره ا ب ج د هم دایره مدار برج بز( مدار راس الجدی ) یا آغاز گر دی ماه است . خط ا ج به گفته بیرونی خوارزمی خط نیمروزان و به گفته بیرجندی خط وسط السما است .
در بخش پنجم بیرجندی روش کشیدن کرانه ( افق ) و دایره های مقنطرات ( شیبِ روشنانِ آسمانی ) را گزارش نموده است .کلید هندسه آن چنین است :
در دایره های بدست آمده و در نگاره 2 کمان ن ح را برابر اندازه زاویه عرض شهر بر می گزینیم . از ن به ح کشیده تا به ا ج در ط برخورد کند کمان م ی را هم برابر عرض شهر برگزیده و ن ی را می کشیم تا به ا ج در ق برخورد کند . نیم ط ق را ر می نامیم و دایره ط ش م ق ن و را به میانگاهِ ر و اندازه ر ط می کشیم . این دایره ، دایره کرانه ( افق ) می شود . و کمان ش م ق ن و کرانه یا افق استرلاب نامیده می گردد .
برای کشیدن هر مقنطره ای مانند مقنطره ده درجه در آغاز به اندازه زاویه آن کمان ی ف و ح س را در دایره ک ل م ن از ح و ی بر می گزینیم از ن ، هم به س و هم به ف می کشیم تا با خط نیمروزان در ع و