لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سلاح هجومی Enfield SA-80 ، ساخت انگلستان » [سلاح های سبک]
سلاح هجومی Enfield SA-80 ، آخرین محصول رسمی و سازمانی کارخانه انفیلد انگلستان محسوب می شود. ارتش انگلستان در دهه 80 میلادی ، تصمیم به بکارگیری نسل جدیدی از سلاح های انفرادی با کالیبر کوچک و سرعت دهانه بالا گرفت. این پروژه ، با معرفی 2 سلاح SA80IW (سلاح پیاده نظام) و SA80LSW (سلاح پوشش سبک) آغاز شد. درواقع ارتش انگلستان قصد داشت تا سلاح FAL بلژیکی با کالیبر 62/7 میلیمتر را از رده خارج کرده و از سلاحی جدید استفاده کند. در سال 1977 و با ورود گلوله های 56/5 میلیمتری به بازار سلاح های انفرادی ناتو ، کارخانه انفیلد یک نوع گلوله جدید با کالیبر 19/0 اینچ (85/4 میلیمتری) را آزمایش کرد. سلاحی که برای شلیک این گلوله ساخته شد ، XL65 نام گرفت.
XL65 حداقل در ظاهر و بصورت کلی ، بسیار شبیه به انفیلد EM-2 بود. ولی شباهت آن به سلاح AR-18 امریکایی بیشتر بود ؛ با این تفاوت که به شکل بولپاپ ساخته شده بود. با تآیید کالیبر 56/5 برای سلاح های انفرادی ناتو ، مهندسین انفیلد آن را با کالیبر 56/5 و کد XL-70 روانه مرکز تست سلاح های ناتو کردند. این سلاح ، نهایتآ توسط نیروی زمینی ارتش انگلستان پذیرفته شد و تنها در سال 1984 ، مورد بهینه سازی های اندکی قرار گرفت. SA-80 های اولیه (L85 و L86) ، سلاح هایی پردردسر و کمی به درد نخور بودند. نگهداری ، تعمیر و نظافت آنها بسیار زمانبر و پرهزینه بود. تااینکه در سال 1997 ، برنامه اصلاح L85 وارد مرحله عملی شد. برنامه بهینه سازی این سلاح ، در سال 2002 و توسط شرکت هکلر و کخ انجام شد. (شرکت هکلر و کخ از سال 2000 تا سال 2002 ، در تملک شرکت رویال اردنانس انگلیس بود.)
از مجموع 320 هزار قبضه L85-A1 تولید شده تا آن زمان ، 200 هزار قبضه مورد بهینه سازی قرار گرفته و با نام L85-A2 ، به ارتش انگلیس تحویل داده شدند.البته نتیجه حاصله ، باز هم رضایت بخش نبود. چرا که در جنگ افغانستان و عراق ، معلوم شد که کماکان نمی توان دیدی خوش بینانه به این سلاح داشت. L85-A2 به احتمال قوی ، جای خود را به سلاح G36 خواهد داد. نمونه دیگر L85-A1 یعنی SA80IW با لوله ای کوتاه تر و با نام L98-A1 ظاهر شد.ولی هرگز روانه میادین جنگ نشد و تنها برای آموزش تیراندازی به سربازان مبتدی استفاده می شود. L85 سنگین و کمی بددست است. مرکز ثقل سلاح ، به قنداق نزدیک تر است تا به نوک لوله و به همین علت است که حتی شکل بولپاپ سلاح هم به حفظ تعادل و کاهش جهش لوله آن کمکی نمی کند.
گلنگدن L85 از نوع چرخشی بوده و با فشار گاز باروت عمل می کند. پیستون گاز ، از نوع کورس کوتاه است و درست بالای لوله قرار می گیرد. سیلندر گاز این سلاح ، دارای یک رگلاتور 3 حالته است ؛ حالت اول برای شلیک معمولی ، حالت دوم برای شلیک با نواخت تیر پایین تر و حالت سوم برای ایجاد حداکثر فشار گاز در لوله و پرتاب نارنجک تفنگی است. قابل ذکر است که در حالت سوم ، مسیر برگشت گاز کاملآ بسته می شود. حمال گلنگدن ، بر روی دو ریل جانبی حرکت می کند و دارای یک فنر ارتجاع جداگانه می باشد. (پیستون گاز هم دارای یک فنر ارتجاع جداگانه است.) گلنگدن هم دارای 7 زبانه می باشد که به بدنه سلاح قفل می شوند. دستگیره گلنگدن ، به سمت چپ حمال گلنگدن وصل شده است. یکی از معایب این سلاح در مدل های اولیه ، برخورد پوکه با صورت یا بدن تیرانداز بود که در مدل L85-A2 اصلاح شد. مکانیزم ماشه این سلاح ، در قنداق آن جاسازی شده و به واسطه یک میله بلند به ماشه وصل شده است. در مدل L85-A2 ، یک مکانیزم ایجاد تآخیر در عملکرد ماشه به کار رفت که از نواخت تیر سلاح نمی کاهد. ولی باعث افزایش دقت در تیراندازی می شود.
مشخصات فنی:کالیبر: 56/5 ناتو (223/0 رمینگتون)مکانیزم گلنگدن: چرخشی ، مسلح شونده به وسیله فشار غیرمستقیم گاز باروتطول: 780 میلیمتر استاندارد ، 709 میلیمتر مدل کارابینطول لوله: 518 میلیمتر استاندارد ، 442 میلیمتر مدل کارابینوزن: 4130 گرم مدل استاندارد بدون خشاب ، 5000 گرم با خشاب 30 تیری پرظرفیت خشاب: 20 و 30 تیرنواخت تیر علمی: 650 تیر در دقیقهبرد مفید: در حدود 500 متر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
سلاحهای شیمیایی به کلیه عواملی اطلاق میشود که اثرات مستقیم سمی بر انسان، حیوانات و گیاهان دارند. گاهی اوقات به این ترکیبات «گازهای جنگی» نیز میگویند. حتی اگر چه این ترکیبات مایع و یا جامد نیز باشند، اثرات سمی این ترکیبات ممکن است موقتی یا دائمی باشد و شدت اثرات آنها ممکن است از تحریک موقتی چشم تا آسیبهای شدید منجر به مرگ باشد.
سلاحهای شیمیایی از وحشیانهترین ابزاری هستند که بشر در جنگ بر علیه همنوعانش استفاده کرده است. اگر چه تاریخ استفاده از این سلاحها، به تاریخ جنگهای بشر باز میگردد ولی بشر متمدن نیز هیچگاه در استفاده از این سلاحها به خود تردید راه نداده است.
تاریخچه
هر چند استفاده از سموم، عوامل شیمیایی و میکروبی در جنگها قدمتی به بلندای حیات بشریت دارد اما استفاده از سموم، عوامل شیمیایی و میکروبی در شکل جدید و کلاسیک، اولین بار توسط ارتش انگلیس در سال 1894 و با استفاده از گاز تهوعآور گوگرد به عنوان سلاح شیمیایی در جنگهای کریمه صورت گرفته است ، که البته چندان هم مؤثر نبود. اسید پیکریک در سالهای 1899- 1902 بهعنوان سلاح شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت ولی اوج کاربرد سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول طی سالهای 1914- 1918 بود. در این جنگ حدود یکصد هزار نفر بر اثر استفاده از سلاحهای شیمیایی کشتـــه و 000/200/1 نفر مجروح شدند.
طی جنگ جهانی اول در سال 1915 نیروهای آلمانی گاز سبز رنگی را به طرف نیروهای بلژیکی مستقر در شهر ایپر پرتاب کردند. این حمله که با گاز کلر انجام شده بود، منجر به مرگ پنجهزار نفر سرباز بلژیکی و نیروهای متحدین شد. در دسامبر 1915 نیروهای آلمانی اولین حمله خود را با گاز فسژن انجام دادند و بعدها در جولای 1917 گاز خردل را به عنوان دو سلاح شیمیایی در منطقه ایپر مورد استفاده قرار دادند.
کاربرد سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول و بعد از آن، روند صعودی سریعی را طی کرد و تلفات زیادی نیز ایجاد کرد. با این وجود طی جنگ دوم جهانی از عوامل شیمیایی استفاده نشد.
با وجود تحریم و ممنوعیت کاربرد جنگافزارهای بیولوژیک و شیمیایی بر اساس کنوانسیون سالهای 1972 و 1997 ژنو، رژیم بعث عراق در طی سالهای جنگ تحمیلی، هیچ گونه تردیدی در استفاده از عوامل شیمیایی بر علیه نیروهای ایرانی به خود راه نداد و علاوه بر حملات مکرر و متوالی شیمیایی بر علیه رزمندگان اسلام، حدود سی حمله نیز بر علیه مناطق کاملاً مسکونی ایران انجام داد که حمله به سردشت در سال 1366 فجیعترین آنها بــود.
عوامل سیانوژن یا سیانیدها
مکانیسم عمل
به ترکیبات سیانیدی، عوامل خون نیز اطلاق می شود. مهمترین اثر سمی سیانید مهار سیتوکروم اکسیداز و در نتیجه تداخل در تنفس سلولی است. در این حالت اگر چه اکسیژن کاملاً در اختیار سلولها قرار دارد ولی قادر به استفاده از آن نیستند. نتیجه این حالت تجمع اسید لاکتیک و مرگ سلولی ناشی از آنوکسی است. از نقطه نظر کاربرد به عنوان سلاح شیمیایی سه ترکیب هیدروژن سیانید 1 ، سیانوژن کلراید و سیانوژن بروماید اهمیت دارند و بهعنوان جنگ افزار شیمیایی هستند. با وجود آنکه هر سه این ترکیبات خصوصیات سمی مشابهی دارند؛ ولی سیانوژن کلراید و سیانوژن بروماید باعث تحریک بیشتر دستگاه تنفسی میشوند. استفاده از هیدروژن سیانید بهعنوان یک جنگافزار شیمیایی چندان موفقیتآمیز نبوده و فــــراریّت بالای آن مانع از مصرف وسیع هیدروژن سیانید در جنگ جهانی اول شد. سیانید هیدروژن و سیانوژن کلراید هر دو در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند ولی سیانوژن بروماید خیلی محدود بهکار گرفته شد.
ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی
سیانید هیدروژن در دمای کمتر از 26 درجه سانتیگراد مایعی است بیرنگ یا زردکم رنگ، به شدت فرّار که خطرات موقتی ایجاد میکند. بخار این ماده سبکتر از هوا است و دارای بوی ضعیفی بوده که شبیه بوی بادام تلخ یا هسته هلو است. با این وجود همه افراد حساسیتی یکسان به بوی سیانید ندارند. بعضی از افراد بوی سیانید را در غلظتهای خیلی پایین حس میکنند ولی 25 درصد مردم قادر به بوییدن آن نیستند. هیدروژن سیانید از دسته عوامل شیمیایی ناپایدار و به شکل گاز است. راه تماس و مسمومیت با آن استنشاقی است. البته باید توجه داشت که مایع هیدروژن سیانید از طریق پوست نیز به سرعت جذب میشود.
سیانوژن کلراید مایعی بیرنگ و به شدت قابل تبخیر است. بخارات آن سنگینتر از هوا بوده و در غشاهای مخاطی و در چشم سوزش شدیدی ایجاد میکند. سیانوژن کلراید دارای بوی تند و سوزاننده بوده که اشکآوری، یکی از خصوصیات بارز این ماده است. این ماده تقریباً ناپایدار است.
علائم و نشانههای مسمومیت حاد
برجستهترین ویژگی مسمومیت با سیانید، بروز بسیار سریع علائم آن است که متعاقب انتشار سریع سیانید اتفاق میافتد. اولین علامت مسمومیت با سیانید هایپرونتیلاسیون 1 است که خود موجب افزایش استنشاق سم میشود. بهدنبال هایپرونتیلاسیون، هوشیاری از دست میرود و سپس تشنج رخ میدهد. رفلکس مردمک از بین رفته و مرگ در نتیجه ایست قلبی یا تنفسی اتفاق میافتــد.
در صورت مسمومیت با غلظتهای زیاد سیانید، عمق تنفس، طی چند ثانیه افزایش مییابد. تحریک تنفس ممکن است آن چنان شدید باشد که مصدوم قادر به کنترل ارادی تنفس خود نباشد و تشنجات شدیدی طی بیست الی سی ثانیه بعد از شروع علائم مسمومیت بروز کند و طی یک دقیقه ایست تنفسی ایجاد میشود و چند دقیقه بعد قلب از کار میایستد. علائم اولیه مسمومیت با غلظتهای کمتر سیانید شامل: ضعف پاها، سرگیجه، تهوع و سردرد است. بهدنبال این علائم ممکن است تشنج و اغماء بروز کند که بسته به شدت و میزان آلودگی ممکن است برای ساعتها و روزها باقی بماند.
در مورد علائم مسمومیت با سیانید نکات زیر قابل توجه است:
الف) علائم مسمومیت با سیانید بستگی به تجمع غلظت سیانید در بافت دارد، هر قدر غلظت ماده سیانید در بافت خاصی بیشتر باشد، علائم بالینی شدیدتر و نیاز به دوز کمتری برای ایجاد اثرات سمی است.
ب) در غلظتهای بالای سم، پس از چند دقیقه قلب مصدوم از کار میافتد.
ج) در غلظتهای کم، علائم اولیه شامل: ضعف و سستی در پاها، سرگیجه، تهوع و سردرد است. متعاقب این علایم امکان دارد مصدوم دچار تشنج و اغماء شود و نسبت به مدت زمان آلودگی ممکن است ساعتها و روزها طول بکشد. کری دائمی و یا موقت نیز مشاهده شده است، در مسمومیتهای خفیف ممکن است سردرد، سرگیجه و تهوع تا چند ساعت ادامه داشته باشد.
تشخیص : تأثیر بسیار سریع است (یک الی دو دقیقه). شخصی که در برابر سیانور قرار گیرد، به دنبال چند تنفس به حال اغماء خواهد افتاد و اگر آلودگی وی خفیف باشد، بدون درمان نیز بهبود خواهد یافت و هرگز در مسمومیت تنفسی سیانوز، مصدوم در دوره کمون مراجعه نمیکند.
درمان و مراقبتهای پرستاری
با توجه به دفع سریع سیانید از بدن، چنانچه غلظت اولیه سیانید به میزان کشنده نباشد و مصدوم نیز از محیط آلوده خارج شود، معمولاً به درمان خاصی نیاز نیست و علائم بالینی به سرعت از بین میروند. در مورد مسمومینی که بهدلیل تماس با غلظت بالای سیانید، علائم بالینی بارز دارند باید هم از آنتی دوت استفاده شود و هم اقدامات حمایتی صورت گیرد.
اقدامات اولیه در برخورد با مصدوم
1- اولین اقدام در درمان مسمومین، خارج کردن آنها از محیط آلوده به سیانید است. با توجه به ناپایداری سیانید، مسمومین، معمولاً نیازی به رفع آلودگی از سطح بدن یا لباسها ندارند. ترکبیات متعددی را میتوان بهعنوان پادزهر سیانید بهکار برد.
2- در صورت قطع تنفس، دادن تنفس مصنوعی و در صورت نیاز احیاء قلبی ریوی طبق دستورالعمل احیاء شروع شود.
3. دو یا سه عدد آمپول آمیل نیتریت 1 را شکسته و از کنار گیجگاهی به داخل ماسک بریزید.
آنتی دوتها :
آنتی دوتها بهوسیله تسریع سمزدایی آنزیمی (تیوسولفات سدیم)، اتصال مستقیم به سیانید (ترکبیات کبالت) و یا اتصال غیرمستقیم (مواد تولید کننده متهموگلوبین 2 ) عمل مینمایند.
1- تأمین گروههای سولفور اضافی در بدن برای تبدیل یون سیانید به ترکیبات سولفوردار: ترکیبات سولفوردار بهعنوان عامل سمزدا عمل نموده و ترکیبات سیانیدی و تیوسیاناتی حاصل، توسط آنزیم رودوناز در بدن تجزیه میشوند.
مصرف توأم تیوسولفات و نیتریت سدیم، درمان کلاسیک مسمومیت با سیانید محسوب میشود. این شیوه درمان، سمیتزدائی سیانید را از طریق فراهم آوردن گوگرد برای آنزیم رودوناز تسریع میکند. سدیم تیوسولفات سرعت واکنش آنزیمی را تا سی برابر افزایش میدهد. سدیم نیتریت با دوز سیصد میلیگرم در ده میلی لیتر به صورت داخل وریدی و سدیم تیوسولفات به میزان پنجاه میلیلیتر از محلول 25 درصد به صورت وریدی تزریق میشود.
2- تأمین موادی برای متصل نمودن یونهای سیانید به خود : این مواد جایگاههایی دارند که یون سیانید میتواند در پیوستن به آن با چسبیدن به آنزیم سیتوکروم اکسیداز رقابت کند. چون غلظت این مواد بیشتر از غلظت سیتوکروم اکسیداز است، در نتیجه موجب بازیابی آنزیم سیتوکروم اکسیداز میشود. اتصال یونهای سیانید به این مواد از دو طریق: اتصال مستقیم (مانند ترکیبات کبالت) و یا غیرمستقیم (مانند تولیدکنندههای متهموگلوبین) انجام میشود. ادتات دیکبالت 3 مهمترین ترکیبات کبالت است که بهعنوان آنتی دوتسیانید استفاده میشود.
ادتات دیکبالت به صورت آمپولهای بیست میلیلیتری حاوی محلول حدود 2-25 درصد کبالت آزاد یا 4/1-7/1 گرم در صد سیسی ادتات دیکبالت و چهار گرم گلوکز در هر آمپول مصرف میشود. ادتات دیکبالت به صورت تزریق وریدی مصرف میشود و در صورت نیاز تجویز آن تکرار میشود.
ایجاد متهموگلوبین
متهموگلوبین قادر است با سیانید ترکیب شده و سمیت آن را کاهش دهد. هر چند بالا بودن سطح متهموگلوبین برای جان فرد امری تهدید کننده است (کاهش ظرفیت اکسیژنرسانی به بافتها) ولی این ترکیب نامطلوب هموگلوبین، خاصیت اتصال به آنیونهای زیانآور نظیر سیانید را داشته و سمیّت آنها را کاهش میدهد. سیانید در درون گلبولهای قرمز به ماده مرکبی به نام سیانو متهموگلوبین، تبدیل میشود. روش معمول برای ایجاد متهموگلوبین استفاده از ترکیبات شیمیایی است. این ترکیبات عبارتند از: نیتریتها (آمیل نیتریت و سدیم نیتریت)، آمینوفنولها و آمینوفنونها.
آمیل نیتریت با ایجاد متهموگلوبین با اثرات سمی سیانید مقابله میکند. آمیل نیتریت به صورت آمپول استنشاقی 2/0 – 3/0 میلیلیتری در درمان مسمومیت با سیانید استفاده میشود. دو یا سه آمپول آن را بر روی یک دستمال یا قدری پنبه شکسته و به مدت سی ثانیه جلوی بینی فرد مسموم میگیریم تا آن را استنشاق کند و این عمل را تا هشت آمپول در عرض پنج دقیقه میتوان تکرار کرد تا تنفس به حالت عادی برگردد. درمان با آمیل نیتریت حتماً باید با دادن سدیم تیوسولفات پیگیری شود.
دیمتیلآمینوفنل هیدروکلرید 1 یکی از مواد مؤثر درمانی مسمومیت با ترکیبات سیانید معرفی شده است. این ماده میتواند حیات بخش باشد ولی به تنهایی درمان کننده نیست باید تزریق این دارو توأم با تزریق تیوسولفات باشد تا اثر درمانی داشته باشد. دیمتیلآمینوفنل در آمپولهای پنج میلیلیتری حاوی 250 میلیگرم DMAP به همراه اسیداسکوربیک و دیسدیم هیدروژن فسفات موجود است. دوز توصیه شده، 25/3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل وریدی است. دوزهای بالای نیتریتها موجب هیپوکسی و وازودیلاتاسیون و افت فشارخون میشود.
نکته: موافقت عموم متخصصان در این است که اولویت اول درمان، متصل نمودن یون سیانید به جایگاههای اتصال با داروهای فوقالذکر است، ولی به دنبال آن باید تیوسولفات داده شود تا تبدیل یونسیانید به تیوسیانات انجام گیرد[3[.
درمانهای حمایتی و مراقبتهای پرستاری
هر مصدومی که کاملاً هوشیار بوده و مدت پنج دقیقه پس از آلودگی به صورت طبیعی تنفس کند احتیاج به درمان ندارد و خودبخود بهبود خواهد یافت.
در حالات دیگر، اقدامات عبارتند از :
1- خارج کردن سریع مصدوم از محیط آلوده.
2- در صورت لزوم احیاء قلبی ریوی، گرفتن رگ و تجویز سرم قندی پنج درصد، باز نمودن راههوایی، ساکشن ترشحات، وضعیت خوابیده به پهلو، کنترل تشنجات با دیازپام وریدی، کنترل علایم حیاتی، تزریق 25 الی پنجاه میلیلیتر بیکربنات سدیم وریدی.
3- تجویز اکسیژن از اولین لحظات تا هوشیاری نسبی بیمار لازم و مفید خواهد بود.
4- در مصدومینی که بهدلیل تماس با غلظت بالای سیانید، علائم بالینی بارز دارند، باید هم از آنتیدوتها استفاده شود و هم اقدامات حمایتی صورت گیرد.
5- مراقبتهای عمومی (نقاهتگاهی) : کلیه بیماران، 48 ساعت پس از درمان باید تحت نظر باشند و درمانهای علامتی در صورت لزوم انجام پذیرد که عبارتند از :
الف) بستری در بخش مراقبت ویژه، کنترل علایم حیاتی، کنترل جذب و دفع.
ب) فیزیوتراپی تنفسی، بخور با آب ساده.
ج) استفاده از مواد موکولیتیک 1 .
د) شربت سالبوتامول 2 یک قاشق چهار بار در روز .
هـ) آنتی بیوتیک در صورت آسپیراسیون .
و) تجویز آرام بخش مانند کلردیازوپوکساید 3 به مقدار پنج میلیگرم روزی سه بار به مدت دو روز .
ز) رژیم غذایی ابتدا نرم و سپس عادی به همراه مایعات فراوان به منظور ایجاد دیورز.
دید کلی
با هر دستاورد علمی ، استفادههای درست و نادرست از آن شروع میشود و جنبههای مثبت و منفی آن ، نمود عینی مییابد. کشفیات علمی گاها به عوض بکارگیری در جهت آسایش و رفاه مردم جامعه ، در جهت اهداف پلید قرار میگیرد. جنگ افزارهای شیمیایی را میتوان به عنوان شرمآورترین کاربرد شیمی در جامعه به حساب آورد. در این مبحث ، مواد بکار رفته در جنگ افزارهای شیمیایی را نام برده ، به اختصار معرفی میکنیم.
فسژن
فسژن (Phosgene COCl2) غیر از زمانی که در هوای سرد قرار میگیرد، در سایر مواقع ، یک گاز بیرنگ است. در غلظتهای کم ، بوی نسبتا شیرین شبیه یونجه تازه چیده شده دارد که ناخوشایند نیست، ولی در غلظتهای بالا ، بوی مشمئز کننده دارد. بخار آن سه برابر سنگینتر از هواست. وقتی در آب حل شود، به سرعت به دیاکسید کربن و کلرید هیدروژن تجزیه میشود. در هوای مرطوب این امر با سرعت کمتری صورت میگیرد.
کاربرد فسژن به عنوان یک ماده شیمیایی جنگی
چون فسژن ، تحت فشار به آسانی به صورت مایع در میآید، میتواند به راحتی برای تشکیل سریع غلظتهای کشنده گاز سنگین بر روی مناطق سریع بکار برده شود، بدون آن که نیازی به سلاحهای سنگین باشد. میزان سمیت آن ، در مقایسه با گازهای عصبی کمتر است. چون اثرات پوستی ندارد، ماسکهای تنفسی ، حفاظت کاملی در مقابل اثرات آن تامین مینماید.
سیانید هیدروژن
سیانید هیدروژن (HCN) همانند فسژن یکی از محصولات تجارتی است که به فراوانی در دسترس است.
کاربرد به عنوان یک ماده شیمیایی جنگی
جذابیت سیانید هیدروژن به عنوان یک ماده جنگی ، ناشی از سرعت بسیار زیاد اثرات سمی آن است، مشروط به اینکه بتوان آن را در غلظتهای عملیاتی زیاد پخش نمود. این ماده نیز همانند فسژن به علت پایین بودن سمیت ، انتخاب خوبی برای حمله بر روی هدفهای بزرگ غیر نظامی نیست. ماسکهای تنفسی عملا حفاظت کاملی را در مقابل آن تامین مینماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
انواع سلاح های شیمیایی و میکروبی
و
مروری بر جنگ ایران و عراق
در جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ایران رژیم عراق با بهره گیری از چالش های میان تهران واشنگتن، با تحریک کاخ سفید و با هدف رسیدن به امیال خود، مرزهای غربی کشورمان را مورد تاخت و تاز قرار داد. این جنگ به لحاظ بسیاری پارامترها، با سایر نزاع های چند سال اخیر متفاوت بوده است. استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در این جنگ از سوی رژیم عراق یکی از این پارامترها است که هیچگاه در این وسعت، در هیچ نزاع منطقه ای به کار نرفت. وسعت این اقدام غیرانسانی و مغایر با قوانین بین المللی به حدی بود که حتی شهروندان عراقی نیز از آن در امان نماندند. اسفند ماه سال 1366 یادآور خاطره تلخ بمباران شیمیایی شهر حلبچهدر منطقه کردستان عراق است که طی آن صدها نفر از اهالی منطقه جان خود را از دست دادند.
آنچه در پی مطالعه خواهید فرمود، مروری است بر تاریخ استفاده رژیم عراق از این سلاح ها در طول جنگ تحمیلی .
* * *
اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب (استان خوزستان) است. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول زا (گاز خردل) استفاده کرده که 1 مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سال های 1360 و 61 که مقارن بود با عملیات های پیاپی رزمندگان اسلام، گسترش یافت. در سال 1360 عراق 6 بار از این سلاح مرگبار و غیر انسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه (جبهه های جنوب) و از همان نوع تاول زا بود این بار 101 نفر به شهادت رسیدند.
در سال1361، در عملیات والفجر مقدماتی 12 بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمب های شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استان های ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه و در عملیات های والفجر 2 و 4 در سال1362، 64 بار مورد اصابت بمب های شیمیایی از نوع تاول زا(خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند.
بر اثر این حملات وحشیانه و غیر انسانی صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در این سال (62) سلاح های شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیر نظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از تاریخ اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و 40 شهید در عملیات های خیبر و بدر حاصل اصابت 58 بار بمب های تاول زا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است سال 1364، در عملیات های والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات رزمندگان اسلام و به خاطر شکست سنگین در عملیات های پیروزمندانه کربلای دو،چهار ، پنج وشش 102 بار از سلاح های شیمیایی استفاده کرد که 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1365عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که 9440 مصدوم 442 شهید حاصل این حملات وحشیانه بود.
در سال پایانی ،34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قرار داد 598 در تاریخ سوم شهریور در عملیات باز پس گیری «فاو» بود. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسؤول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود 2600 شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیر نظامی حملات شیمیایی 107 هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوش بنیاد جانبازان هستند) حدود 45 هزار نفر است.
به کارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق در حالی صورت می گرفت که این کشور جزو 120 کشور امضا کننده پروتکل ژنو درباره منع استفاده از سلاح های سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل 1925 ژنو که طی قطعنامه 2612 (12)Bسازمان ملل مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاح های شیمیایی را منع می کند.
اما به نوشته هفته نامه اشپیگل چاپ آلمان یک کارخانه تولید گاز خردل و اعصاب (تابون) می تواند سالیانه 000/760/1 تن مواد خام شیمیایی را به گازهای کشنده خردل و تابون مبدل سازد.
در حالی که در کارخانه تولید سلاح های شیمیایی سامرا 4 خط تولید مشغول ساخت 4 نوع ماده ضد عصبی مرگ زا بود و مواد اولیه هر یک از خطوط تولید از کشورهای غربی به اسم گازهای حشره کش خریداری می شد که تولید هفتگی آن جمعاً حدود 10 هزار تن بود. رادیوی صدای عراق در تاریخ 30 مهر 1380 اعلام کرد: در جنگ با ایران از پودر سیاه زخم استفاده می نمودو در طول 8 سال جنگ هر هفته اقدام به تولید 3 هزار لیتر ماده مادر در تولید پودر سیاه زخم می کرد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده گاز تابون اغلب در زمان حمله به رزمندگان ایران مورد استفاده قرار می گرفت که خیلی سریع مرگ را به دنبال دارد و از آنجا که مواد این گاز به فاصله چند ثانیه تجزیه می شود، هیچ اثری از آن در محیط باقی نمی ماند.
پزشکان انگلیسی می گویند: بازماندگان بمباران شهر حلبچه که بیش از 5 هزار کشته داشت به بیماری های روانی، پوستی و مغزی بسیار خطرناک مبتلا هستند و تعداد بیماران سرطانی بسیار زیاد است. این سلاح ها دارای تأثیر موروثی بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
ضایعات مشاهده شده در مصدومان شیمیایی به شرح ذیل می باشد.
1. سوختگی های پوستی از درجه 1 تا 3 در نقاط مختلف سطح بدن که 20 تا 70 درصد سطح بدن را به خصوص صورت، دندان ها و نواحلی تناسلی را می پوشاند.
2. تحریک شدید چشم ها، ورم ملتهبه که با احساس سوزش شدید، اشک، ریزش، ترس از نور و خیره شدن دید همراه است.
3. ضایعات ریوی، گرفتاری دستگاه تنفسی فوقانی، تمام بیماران از احساس سوزش در ناحیه سینه و سرفه و علایم فارانژیت و برنشیت رنج می برند و اکثراً دچار سرفه های پیاپی، دفع خلط و تنگی تنفس هستند.
4. عوارض گوارش شامل اشکال در بلع، حالت تهوع و استفراغ که در مقایسه با سایر عارضه ها کمتر مشاهده می شود.
.
عوارض خونی که خطرناک ترین عارضه در میان مصدومان گازها ی شیمیایی است پس از 5 تا 7 روز در بیمار علایم دپرسیون مغز استخوان پدید می آید. این علایم با کاهش سلول های خونی مشخص می شود و تعداد گلبول های سفید به 500 می رسد.
انواع سلاح های شیمیایی
وی ایکسVX
سمی ترین سلاح شیمیایی است و به شکل مایع چسبناک و بی رنگی است که به آرامی به گاز بی رنگ و بو تبدیل می شود. وی ایکس با تحریک اعصاب موجب تشنج و فلج رگ های خونی و ریه ها می شود.
مقدار 10 میلی گرم از این ماده بر روی پوست برای مرگ کافی است و قربانیان درنهایت بر اثر خفگی می میرند.
عراق توانایی ساخت بیش از 200 تن وی ایکس را داشته و هرگز نیز آمار واقعی آن میزانی که عراق ادعا می کند نابوده کرده، به دست نیامده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
عراق و استفاده از سلاح های شیمیایی
چکیده:
استفاده عراق از جنگ افزارهای شیمیایی در جنگ علیه ایران در سه دوره متمایز انجام شد. دوره نخست، از آغاز تهاجم برق آسای ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور ماه سال 1359(22 سپتامبر 1980) تا پایان مقطع آزادسازی مناطق اشغالی، به ویژه آزادی خرمشهر (بزرگ ترین نماد اشغالگری ارتش عراق) در سوم خرداد ماه سال 1361 بود که طی آن، نیروهای عراقی به طور پراکنده و برای درهم شکستن مقاومتهای پراکنده نیروهای رزمنده ایران و هموار کردن مسیر پیشروی به داخل خاک کشور ما از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند. نوع عوامل شیمیایی مورد استفاده در این دوره، گازهای ساده ای همچون گاز اشک آور با نام علمی اورتوکلرو بنزیلید این مالونو نیتریل یا سی اس و گاز های موسوم به باران زرد بود که نوعی علف کش به حساب می آید. این گازها از نظر عملیاتی، پایداری در محیط و اثر بخشی نظامی بسیار ضعیف بودند، به طوری که گاهی اوقات، نیروهای ایرانی متوجه قرار گرفتن در معرض این گونه حملات نمی شدند، به همین علت نیز، طبق آمار موجود، مجموع تلفات نیروهای ایرانی در این دوره با وجود فقدان هرگونه تجهیزات حفاظتی و خنثی سازی، بیش از ده شهید و یک یا دو مجروح نیست،
کلید واژه
جنگ افزارهای شیمیایی - گاز اشک اور-عملیات رمضان -گازهای شیمیایی -عامل سولفورموستار - سم قارچی، باران زرد، گاز اعصاب با نام تابون-پیرانشهر رواندوز- سردشت و سومار
مقدمه
با وجود این، برخی از اسناد به دست آمده از نیروهای عراقی در مناطق عملیاتی یا مطالب منتشر شده در مطبوعات جهان، به ویژه در دهه 90 بر این امر دلالت دارد که ارتش عراق پس از زمین گیر شدن در خاک ایران و فرو رفتن در لاک دفاعی، تلاش فراوانی را به کمک شیمیدانها و دانشمندان میکروب شناس برای دستیابی به ترکیبات پیچیده تری از عوامل شیمیایی و میکروبی معطوف کرد. طبق این اسناد، به هنگام برگذاری دوره ها و مانور های نظامی، دانشمندان عراقی با استفاده از مواد سیانید سدیم در حال انجام آزمایشهایی روی حیوانات بودند (ضمیمه یک).
مبحث حاضر به دوره دوم استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی اختصاص دارد که از مرداد ماه سال1361 هم زمان با آغاز نخستین، عملیات نفوذی نیروهای ایران به داخل خاک عراق عملیات رمضان با هدف تنبیه متجاوز آغاز شد و تا پایان سال 1365 و نبردهای بزرگ کربلای 4 و 5 ادامه یافت. در این دوره، عراق با اتخاذ تاکتیک نظامی دفاع مطلق در زمین، از جنگ افزارهای شیمیایی در نقش سلاح تدافعی استفاده کرد تا به کمک آن، عملیاتهای تهاجمی متکی به انبوه نیروهای پیاده جمهوری اسلامی ایران را خنثی کند. در طول این دوره، ارتش عراق بیش از 230 بار مواضع نیروها، مراکز پشتیبانی و تدارکاتی و حتی شهرها و مناطق غیرنظامی ایران را هدف حملات شیمیایی قرار داد؛ اقدامی که در مجموع، حدود 44 هزار نفر تلفات اعم از کشته و مجروح را در پی داشت.
دوره سوم جنگ شیمیایی بین عراق و ایران از آغاز سال 1366 شروع شد و تا پایان جنگ و پذیرش قطع نامه 598 و حتی پس از آن تا تابستان سال 1367 ادامه یافت. در این دوره، ارتش عراق پس از برطرف کردن ضعفهای تاکتیکی خود در زمینه کاربرد گازهای شیمیایی در دو دوره گذشته و دستیابی به عوامل شیمیایی مضاعف یا دوگانه توانست از آنها به منزله یک سلاح تهاجمی برای بازپسگیری مناطق تحت کنترل نیروهای ایران استفاده کند. نظامیان عراقی همچنین موفق شدند از این سلاحها به عنوان بخشی از عملیاتهای هماهنگ شده خود در بهار سال 1367 علیه نیروهای ایران در فاو، شلمچه و جبهه های غرب و شمال بهره گیرند و عملاً نیروهای ایرانی را به عقب نشینی از مواضع تصرف شده مجبور کنند.
نقش بازدارنده سلاح شیمیایی در جنگ
در فاصله سالهای 1361 تا آخر سال 1365، عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاسی به کار گرفت که از جنگ جهانی اول به بعد بی سابقه بود. در این دوره، واحدهای شیمیایی ویژه، که مسئول مراقبت، ساخت و حمل و نقل مهمات شیمیایی بودند، در تمامی یگانهای نیروهای مسلح عراق جا افتادند. واحدهایی از نیروی زمینی و هوایی عراق مأموریت شلیک این نوع سلاح را به عهده گرفتند. عراق در پیروی از الگوی واحدهای شیمیایی اتحاد جماهیر شوروی، به واحدهای نظامی شیمیایی خود چنان منزلت و موقعیتی بخشید که تقریباً به شکل یک ارتش رزمی مستقل درآمد. آنها واحدها و زیر واحدهای مسئول دفاع شیمیایی، تشعشع و اکتشاف شیمیایی، تحلیل اوضاع جوی و آلودگی زدایی را شامل می شدند. هر سپاه یک گردان، هر تیپ یا لشکر مستقل یک گروهان و هر هنگی یک دسته شیمیایی داشت.(1) با چنین آمادگی، ارتش عراق منتظر حملات تهاجمی نیروهای ایران به داخل خاک آن کشور ماند.
از سوی دیگر، با گذشت نزدیک به دو ماه از آزادسازی خرمشهر و عقب نشینی اجباری نیروهای عراقی به پشت مرزهای بین المللی به استثنای نفت شهر و برخی از بلندیهای استراتژیک مرزی آشکار شد که مجامع بین المللی به تأمین حقوق حقه ایران، تعیین متجاوز و تنبیه آن و جبران خسارات جنگی ناشی از عمل تجاوزکارانه رژیم عراق تمایلی ندارند. در نتیجه، جمهوری اسلامی ایران در راستای استیفای حقوق خود، در صدد برآمد تا را‡ساً وارد عمل شود. بدین ترتیب، عملیات رمضان طراحی و آماده اجرا شد. پیش از آغاز این عملیات در تیرماه سال 1361، طبق اخبار به دست آمده از برخی از اسیران عراقی، ارتش عراق خود را برای مقابله با تهاجم نیروهای ایران با توسل به جنگ افزارهای شیمیایی آماده کرده بود.(2) با وجود این، ایران به این اطلاعات و اخبار توجهی نکرد. در نتیجه، در تاریخ 23 تیرماه سال 1361، عملیات رمضان را با هدف تعقیب متجاوز و آزادسازی بصره در شرق این شهر به اجرا درآورد. با ورود نیروهای ایران به منطقه عملیاتی و پیشروی سریع آنها به سوی اهداف از پیش تعیین شده، نیروهای عراقی علیه نیروهای پیاده و فاقد تجهیزات حفاظتی ایران از گازهای اشک آور و تهوع آور استفاده کردند. این تاکتیک در کنار بمباران گسترده هوایی و شلیک همه جانبه توپخانه سنگین مؤثر واقع شد و به از هم پاشیدن شیرازه نیروهای عمل کننده ایران و عدم فتح عملیات انجامید. هر چند هرگز آمار دقیقی از میزان گازهای شیمیایی به کار گرفته شده علیه نیروهای رزمنده ایرانی و تعداد تلفات ناشی از این گازها در این عملیات ارائه نشد، اما وجود پیکرهای شهیدانی که کوچک ترین آثاری از جراحتهای ناشی از گلوله در بدنشان وجود نداشت،(3) به کارگیری گازهای سمی از سوی نیروهای عراقی را اثبات می کرد. این برای نخستین بار بود که در این جنگ، سلاح شیمیایی نقش بازدارندگی به خود گرفت و نیروهای ایران را از دستیابی به اهداف عملیاتی بازداشت. در پی این واقعه، روزنامه لس آنجلس تایمز چاپ امریکا نوشت: < در تابستان سال 1982 (1361)، هنگامی که نیروهای ایرانی به نزدیکی سربازان عراقی رسیدند، دشمن از عامل سی اس (اورتوکلروبنزیلیداین مالونونیتریل) که به عنوان گاز اشک آور شناخته می شود، استفاده کرد. هدف از این کار، وادار کردن نیروهای دشمن به پوشیدن تجهیزات حفاظتی و ایجاد مانع در راه عملیات بود> .(4)
این تجربه موفق عراق در استفاده از گازهای شیمیایی برای مقابله با پیشروی سریع و غافلگیرانه نیروهای پیاده ایران در داخل خاک آن کشور سبب شد که مدیریت رسته جنگهای شیمیایی به طور رسمی، به سازمان رزم ارتش عراق اضافه شود(5) و آمادگی لازم برای استفاده از عوامل پیچیده تر و خطرناک تر شیمیایی فراهم آید. با آغاز نیمه دوم سال 1361، جمهوری اسلامی ایران به دنبال عدم فتح عملیات رمضان، با کمی تأخیر استراتژی تعقیب متجاوز را شدت بخشید و در 9 مهرماه سال 1361، در سومار، عملیات مسلم بن عقیل؛ در 10 آبان ماه، سال 1361، در ارتفاعات مرزی حمرین در منطقه عمومی ایلام، عملیات محرم؛ و در 17/11/1361 در محور چزابه فکه، عملیات بزرگ والفجر مقدماتی را اجرا کرد. عراق در واکنش به عملیاتهای مزبور، کاربرد سلاحهای شیمیایی را افزایش داد و طی شش ماه، حدود ده بار آنها را علیه نیروهای ایرانی به کار گرفت. از جمله در 24 مهر ماه در منطقه ساوجی، 30 مهر ماه در آبادان، در 1 و 25 آبان ماه در ارتفاع 175، 5 آبان ماه در موسیان، 28 آذر ماه در تنکاب، 30 دی ماه در شلمچه، 5 بهمن ماه در گردنه بایره و کردستان، 19 بهمن ماه در شرهانی و سرانجام در 5 اسفند ماه در شلمچه با استفاده از توپخانه و خمپاره به شلیک گلوله های شیمیایی اقدام کرد که در نتیجه آن، سیزده نفر شهید و 21 تن مجروح شدند.(6) در این حملات، برای نخستین بار از عامل شیمیایی سولفور موستارد (عامل تاولزا) استفاده شد. به نوشته لس آنجلس تایمز < عراقیها از دسامبر 1982 (آذر 1361)،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .docx :
سلاح های شیمیایی و بمب های هسته ای
/از این سلاحها برای کشتن افراد و وارد کردن صدمات بسیار جدی و یا ایجاد انواع معلولیت ها در مردم استفاده می شود. این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی که بر بدن افراد می گذارد ، به 3دسته تقسیم بندی می شوند. دسته اول سلاحهای هستند که روی سیستم عصبی بدن تاثیر می گذارند. در این دسته GA ، GB ، GD ، GF و VX «متیل فسفوبوتیوئیک اسید ,گاز سارین ) قرار دارند. دسته دوم ، اثرات خود را روی پوست به جا می گذارند و شامل HD «گازخردل گوگرد) ، HN «خردل نیتروژن)، L و CX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن می شوند. در این گروه گازهای بی رنگ CG و DP ، کلرین (Cl) و فسفوکلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی که روی اعصاب اثر می گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفاده های بی شماری شده است.
دسته ی اول
:این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشره کش هایآلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل کولین استر از می شوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل کولین را در بدن به بیش از حد لازم می رسانند. ریه ها و چشمها بسرعت این مواد را جذب کرده در کمتر از یک دقیقه بر سیستم عصبی بدن تاثیرات قابل توجهی می گذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی ، ترشح زیاد بزاق ، تنگی قفسه سینه ، کوتاهی تنفس ، تنگی مردمک چشم ، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شکم ظهور می کند.
دسته دوم
:سلاحهای شیمیایی که بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد می کنند ، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها ، پوشش مخاطی ، ریه ها ، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریه ها شوند ، بر شدت تنفس اثرات منفی می گذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند ، سبب اسهال و استفراغ می شوند.خردل ها که جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیکی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند.اگر دو دقیقه از تماس یک قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد می شود. CX نیز که جزو این گروه است ، پودری کریستالی شکل است که در دماهای 39 تا 40 درجه سانتی گراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتی گراد به جوش می آید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع درمی آورند. CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است. در غلظتهای کم آن سوزش شدید چشم بروز می کند، اما در غلظتهای بالا به پوست حمله کرده و چند میلی گرم آن سبب دردهای زیاد و سوزشهای فراوان شده و زخمهای بدی بر جای می گذارد. برای پیشگیری از اثر این مواد سربازان باید به لباسها و ماسکهای حفاظتی مجهز باشند.
دسته سوم
:سلاحهای شیمیایی که بر دستگاه تنفسی اثر می گذارند. این مواد بشدت به بافت ریه آسیب می رسانند. فسفوژن که خطرناک ترین عضو این گروه است ، برای اولین بار در سال 1915 استفاده شد. این ماده گازی بی رنگ است که در دمای 2/8 درجه سانتی گراد به جوش می آید، بنابراین بسیار فرار و ناماندگار است ، ولی چون غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است ، به مدت طولانی در گودال ها و دیگر مناطق پست زمین باقی خواهد ماند. غلظت زیاد آن پس از چند ساعت سبب مرگ می شود، اما در غلظتهای کم سبب سرفه ، اختناق ، احساس تنگی قفسه سینه ، حالت تهوع و سردرد و غیره می شود. (انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین و خردل همان هایی هستند که حکومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق کردنشین خود استفاده کرد.) در این میان ، محققان طرفدار صلح نیز بیکار ننشسته اند و همواره برای یافتن راه حل مبارزه با این سلاحها، مطالعه و تحقیق می کنند. مثلا آنها فهمیده اند اگر موشها مقدار کمی از آنزیمی با نام NTE داشته باشند، نسبت به فسفرهای آلی حساسترند. این موشها کم تحرک تر هستند و شانس مردنشان نسبت به جانورانی که مقدار این آنزیم در بدنشان در حد طبیعی است ، 2برابر بیشتر است ، پس وجود این آنزیم در بدن موشها از اثر فسفرهای آلی جلوگیری می کند. به همین ترتیب ، انسانها نیز ژن این آنزیم را دارند ، پس می توان امیدوار بود که از داورهایی که سطح NTE را افزایش بدهند، برای مبارزه با این مواد شیمیایی استفاده کرد، البته این داروها را باید پیش از حمله گازهای شیمیایی به کار برد. به عبارت دیگر، «هیچ درمانی برای ضایعات مواد شیمیایی وجود ندارد، مگر پیشگیری از تماس انسان ها با این مواد.» اما باید پرسید آینده این سلاحها چیست و ماهیت سلاحهای جدید چه خواهد بود؟ آیا ممکن است آینده ای رویایی در پیش رو داشته باشیم که در آن کاربرد هرگونه سلاح شیمیایی از نظر وجدان تمامی افراد کاری غیرقانونی باشد؟ آیا ممکن است آیندگان روزهای سیاه گذشته را به دست فراموشی بسپارند؟
سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول
با آغاز قرن بیستم و توسعه روز افزون دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت که طی قراردادی به کارگیری این مواد را ممنوع کنند. کنوانسیون 1907 لاهه به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد.
جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر 1914 در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد. با وجود پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها، این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در 22 آوریل 1915 در «یپرس» (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت از خود نداشتند به کار بردند.
علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند.(1) عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در 1917 و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.(2)
به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود 125000 تن عوامل سمی مشتمل بر 45 نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها 18 عامل کشنده و 27 عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و 300 هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً 100 هزار نفر جان باختند.
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل 1925 ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. (3)
اما تصمیمی درباره منع ساخت و انباشت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد شیمیایی جنگی (پوشش وسیع، خواص مصدوم کنندگی شدید، افت روحیه شدید دشمن و نیاز به نیروی متخصص و کارآمد جهت درمان و رفع آلودگی)