انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه

 امام نهم

مقام:

 محمّد

نام:

 جواد، التقی

لقب:

 ابو جعفر

کنیه:

 علی

نام پدر:

 خیزران

نام مادر:

 10 رجب سال 195 ه ق

روز ولادت(ه ق):

 23 فروردین سال 190 ه ش

روز ولادت(ه ش):

 مدینه-عربستان سعودی

مکان ولادت:

 محمّد امین

سلاطین زمان تولّد:

 17 سال

مدت امامت(ه ق):

 25 سال

مدت عمر(ه ق):

 30 ذیقعده سال 220 ه ق

روز شهادت(ه ق):

 8 آذر سال 214 ه ش

روز شهادت(ه ش):

 معتصم

فرمانروایان زمان:

 معتصم

قاتل:

 کاظمین-عراق

محل دفن:

 4

فرزند پسر:

 7

فرزند دختر:

نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.

و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.

هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.

بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.

از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.

مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.

مکتب علمى امام جواد علیه السلام

مى‏دانیم که یکى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مکتب خویش شاگردانى تربیت مى‏کردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مى‏کردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى‏ شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسکرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین‏ نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت ‏به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیرى را نشان مى‏دهد.

بنابراین اگر مى‏خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بوده‏اند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج‏ سال عمر نکرد!

درعین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهره‏هاى درخشان و شخصیتهاى برجسته‏اى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند که هر کدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مى‏رفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.

از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمى‏شوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل کرده‏اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى‏» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل کرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى‏» در کتاب «معالم العترة الطاهرة‏» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل کرده‏اند. (8)

نحوه شهادت حضرت

درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)

فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.

مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)

پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.

مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:

نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .

ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:

ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه


تحقیق؛ شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه

 امام نهم

مقام:

 محمّد

نام:

 جواد، التقی

لقب:

 ابو جعفر

کنیه:

 علی

نام پدر:

 خیزران

نام مادر:

 10 رجب سال 195 ه ق

روز ولادت(ه ق):

 23 فروردین سال 190 ه ش

روز ولادت(ه ش):

 مدینه-عربستان سعودی

مکان ولادت:

 محمّد امین

سلاطین زمان تولّد:

 17 سال

مدت امامت(ه ق):

 25 سال

مدت عمر(ه ق):

 30 ذیقعده سال 220 ه ق

روز شهادت(ه ق):

 8 آذر سال 214 ه ش

روز شهادت(ه ش):

 معتصم

فرمانروایان زمان:

 معتصم

قاتل:

 کاظمین-عراق

محل دفن:

 4

فرزند پسر:

 7

فرزند دختر:

نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.

و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.

هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.

بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.

از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.

مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.

مکتب علمى امام جواد علیه السلام

مى‏دانیم که یکى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مکتب خویش شاگردانى تربیت مى‏کردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مى‏کردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى‏ شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسکرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین‏ نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت ‏به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیرى را نشان مى‏دهد.

بنابراین اگر مى‏خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بوده‏اند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج‏ سال عمر نکرد!

درعین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهره‏هاى درخشان و شخصیتهاى برجسته‏اى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند که هر کدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مى‏رفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.

از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمى‏شوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل کرده‏اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى‏» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل کرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى‏» در کتاب «معالم العترة الطاهرة‏» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل کرده‏اند. (8)

نحوه شهادت حضرت

درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)

فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.

مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)

پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.

مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:

نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .

ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:

ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .



خرید و دانلود تحقیق؛ شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه


تحقیق درباره؛ اهمیت سلام کردن در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

"اهمیت سلام کردن در قرآن"

«سلام» یکی از نام های الهی است در قرآن آمده است : « السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِن » سلام و ایمنى دهنده است و مسلط است‏. (1) که خداوند عزوجل به این جهت به این نام وصف شده است که عیب و گزندی که به بندگان می رسد به خداوندعزوجل نمی رسد. « سلام به معنای اینکه زندگی خالی از آفات ظاهری و باطنی است» . (2) درواقع «سلام» که همان سلامتی و عادی از هرگونه عیب و نقص و آفت است تنها در بهشت محقق می گردد در آن جایی که ابدیت بدون فنا و نیستی است و ثروت بدون فقر و عزت بدون خواری و تندرستی بدون بیماری است . سلام یکی از شعارهای اساسی اسلام است که با گفتن « سلام علیکم » یعنی از هرگونه گزندی در امان می باشی ، آغاز می شود و انسانی که بر او «سلام» شده واجب است جواب سلام را بدهد . سلام رمزی است که باعث وحدت و اخوت و نزدیکی دلها به یکدیگر می گردد. سلام در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا در سایه «سلام» است که صمیمیت و الفت و برادری حکمفرما میگردد . دو مسلمانی که از کنار یکدیگر می گذرند باید سلام کنند و به همین منظور آمده است کسی که ابتدا سلام کند صاحب حسنات بیشتری از جواب دهنده خواهد شد . سلام کردن در واقع نوعی اظهار تواضع و فروتنی است و خود را در مقابل دیگران کوچک می بیند و اقدام به سلام کردن می کند . در جامعه امروزی نیاز به معنویت و ارزشهای اسلامی بیـش از هر زمان دیگری احساس می شود . امروز بزرگترها ، از معلم گرفته تا استاد دانشگاه از مسئولین رده بالای سیاسی تا مسئولین اجرایی کشور بایستی نسبت به شعار رسمی مسلمانان اهتمام بیشتری داشته باشند تا از حسنات و ثواب الهی برخوردار گردند خصوصاً اگر سلام کننده نسبت به کوچکتر از خود سلام کند دارای دو مزیت است اولاً اینکه : انسان سلام کننده تواضع ، را در خورد بوجود آورده است و با این عمل خود به یکی از شعارهای بزرگ اسلامی لبیک گفته است و ثانیاً : کسی که به او سلام شده احساس بزرگی و شخصیت می کند که این انسانی که از من بزرگتر است به من سلام کرده پس من کسی هستم در واقع شخصیت و بها دادن به دیگران زمینه ساختن اجتماع است . بدیهی است انسانی که در کارهای خیر و نیک پیشتاز است فضیلت بیشتری کسب می کند و از حسنات و ثواب بیشتری برخوردار خواهد شد . در احادیث متعددی آمده است که کسانیکه قبل از سلام کردن سخن گویند آنها را بی پاسخ بگذارید پیامبر بزرگوار اسلام (ص) می فرماید : ( مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوه ) ‏رسول خدا (ص) فرمود : هر که پیش از سلام کردن آغاز بسخن کند پاسخش را نگوئید . (3) یکی از تأثیرات سلام کردن ار بین بردن تکبر و غرور در انسان است که باعث می شود فرد متواضع شود و تکبر را کنار بگذارد با این کار ، فرد خود را همسطح با دیگران می بیند و برای خود شخصیت دروغین و کاذب نمی سازد و به راحتی با آنها انس می گیرد . سلام کردن باعث می شود دوستی و محبت در میان مردم برقرار گردد . بحمد الله در منطقه ما (سوسـنگرد) سلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا مردم ما به هر که برسند به او سلام می کنند خواه آشنا یا ناآشنا باشد زیرا به یکی از شـعارهای اسلامی که همانا سلام است عمل می کنند . در زمانهای قدیم در کشور چین قبایلی وجود داشتند که هنگام سلام کردن با همدیگر کاری می کردند که کف دست آنها خونی شود و با همدیگر دست می دادند تا به طرف بفهمانند که خون من و تو با هم اختلاط پیدا کرده است و این عمل نزدیکی هر دو را به هم می رساند . نکته قابل توجه این است که در فرهنگ اسلامی سلام کردن به چند گروه ممنوع شده است ؛ از جمله سلام کردن به کسانی که کارهای ناشایست و نامشروع انجام می دهند مانند سلام کردن به فرد قمارباز ، شرابخوار و فرد معروف به فسق و کسانی که آشکارا دست به گناه و مفسده می زنند . زیرا سلام کردن به آنها نوعی تأیید و صحه گذاشتن بر اعمال آنها محسوب می شود و باید در برخورد با آنها با قیافه ای گرفته و نامهربان برخورد کرده ، ولی اگر بدانیم که با سلام کردن و احوالپرسی کردن صحیح با آنها باعث هدایت آنها خواهیم شد ، اشکالی ندارد . و از جمله کسانی که نباید مردان به آنها سلام کنند زن جوان است زیرا امکان دارد خود به مفسده بیفتد یا تأثیر نامطلوبی بر روحیه معنوی انسان بگذارد . خداوند عزوجل از انسان مسلمان می خواهد که خواسته ها و نیازهای روحی و عاطفی و روانی خود را به نحو احسن پاسخ دهد . اگر انسانی کار نیک و امر خیر و احسانی را برای ما انجام می دهد بایستی همانند آن احسان و کار نیک و یا بهتر از آن به عنوان عکس العمل جواب دهیم . در زندگی کارهای خیر و احسانهای فراوانی وجود دارد که انسان می تواند برای هم دین خود و یا همنوع خود انجام دهد در قرآن آمده است : (وَ إِذَا حُییتُم بِتَحِیةٍ فَحَیواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلىَ‏ کلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ حَسِیبًا ) چون به شما درودى گویند در پاسخ درودى بهتر از آن گوئید و یا حد اقل همان را باز گوئید که خدا بر هر چیز براى حسابگرى ناظر است‏ . (4) سلام یکی از امور بسیار نیکی است که هم قرآن و هم سنت به آن سفارش نموده است زیرا که اسلام برخواسته از نیازهای روحی و عاطفی انسان است و خصوصاً اگر سلام کردن اسلامی باشد که عبارت است از « السلام علیـکم » زیرا این کلمه برخواسته از احساس عمیق و محبت و عاطفه خالصانه است . در واقع سلام کردن انسان به برادر دینی اش حامل تعبیر زیبایی از علاقه اش به انسانهای دیگر است که حامل امنیت و آرامش و طمانینه و عدم تجاوز به دیگران است . اسلام می خواهد که سلام گفتن را با سلام پاسخ داده شود و محبتی که در متن سلام نهضته را به طرف مقابل بیان کند و به همین خاطر است که جواب گفتن «سلام» واجب شده است . زیرا خداوند نمی خواهد که این احساس و عواطف زیبا در میان انسانها از بین برود . زیرا سلام کردن ضامن روابط عمیق بین انسانها به طور اعم و بین مؤمنین به طور اخص است کسی که دست محبت را به طرف انسانها به صورت سلام دراز می کند باید به بهترین نحو به او پاسخ داده شود تا روابط عمیق اجتماعی بر اساس محبت و دوستی و برادری مستحکم گردد . در میان اعراب قبل از اسلام هنگامیکه به یکدیگر می رسیدند به همدیگر « حیاک الله » خداوند شما را زنده نگه دارد می گفتند . ولی اسلام ( حیاک الله ) را به «سلام» تعبیر داد (تحَِیتُهُمْ یوْمَ یلْقَوْنَهُ سَلَام‏ ) تحیتشان در روزى که او را دیدار کنند سلام است‏ . (5) و گفتن السلام علیک کاملتر و تمامتر از گفتار حیاک الله است زیرا سلام کردن نامی از نامهای الهی است که خداوند می خواهد که سلامتی بر بندگان حاکم شود . مقررات سـلام کردن : 1- سلام کردن مستحب است و جواب آن واجب است که در اینجا اهمیت جواب سلام را تا حد وجوب رسانده است . (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَة ) رسول خدا (ص) فرمود: سلام کردن مستحب است و رد (یعنى جواب) آن واجب است‏ . (6) 2- کسی که قبل از آنکه «سلام» کند به او پاسخ ندهید چقدر به سلام اهمیت داده شده است که انسان باید بداند که با گفتن «سلام» یکی از شعارهای اسلامی را رعایت کرده است . ( مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوه ) ‏رسول خدا (ص) فرمود : هر که پیش از سلام کردن آغاز بسخن کند پاسخش را نگوئید . (7) 3- ابتدا به اسلام سخن گفتن نزدیکی به خدا و رسولش را در پی دارد . ( قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَام‏ ) رسول خدا (ص) فرمود: نزدیکترین مردم بخدا و رسولش کسى است که بسلام آغاز گفتار کند . (8)



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ اهمیت سلام کردن در قرآن


شبکه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

با سلام خدمت دوستان

امروز هم ادامه بحث لایه 1 را خواهیم داشت

خوب در مورد کابلهای Twisted Pair در بخش قبل توضیحاتی را خدمتتان دادم . حالا در مورد چگونگی اتصالات و ... صحبت خواهم کرد.

برای اتصال این کابل ها به کارت شبکه و سویچ یا هاب نیاز به کانکتور داریم ،کابلهایی که هم اکنون در اکثر شبکه ها استفاده میشود ، Cat5,Cat5e،Cat6,Cat7 هست که از کانکتور RJ45 استفاده می کنند.

 

از این 8 رشته سیم در سرعت 100 فقط از 4 رشته و در سرعت 1000 از هر 8 رشته برای انتقال اطلاعات استفاده می شود. از این سیمها نصفشان برای ارسال و نصف دیگر برای دریافت اطلاعات استفاده می شود. خوب اگر دقت کنیم اگر بخواهیم دو کامپیوتر را به یکدیگر متصل کنیم ، همانند گوشی تلفن بخش انتقال یک سمت به دریافت دیگری و بخش دریافت یک سمت به ارسال دیگری متصل باشد تا ارتباط منطقی باشد.

پس در اتصال سیمها ما جابجایی داریم.

در شکل زیر اگر سمت چپ را یک کامپیوتر و سمت راست را کامپیوتر دیگر در نظر بگیریم این جابجایی در سیمها میبایست رخ دهد.

 

 با این نوع اتصال یا کابل، کابل Cross گفته میشود و کاربردش در اتصالات زیر است:

1-  2 تا PC به هم

2- PC به Router

3- Switch به Switch

اما اگر در دو سمت کابل جابجایی ایجاد نکنیم به کابل Straight می گویند.

در شکل زیر آمده است: 

 

این نوع کابل نسبت به کابل Cross مصرف بیشتری دارد و زمانی که کامپیوتر ها از طریق سوئیچ به یکدیگر متصل اند از آن استفاده میشود.

سوال اینجاست که جابجایی مورد نیاز جهت این ارتباط کجا انجام میشود؟؟؟؟

بلی ، در سویچ این عمل جابجایی Send و Recieve  انجام میشود و امکان ارتباط 2 PC  را برقرار می کند.

به دلیل تفاوتی که در جنس سیمها است و.... باید بر مبنای استانداردهای خاصی از رنگ بندیها استفاده کنیم که متداول ترین آنها 568A , 568B است که 568B متداول تر میباشد.

 

شکل بالا سرعت 100 را نشان داده است.

سیمهای 1و2و4و5 برای ارسال می باشند.

سیمهای 3و6و7و8 برای دریافت به کار میروند.

تا بخش بعدی خدا نگهدار

موفق و پیروز باشید.

لینک دائم

نظر شما ( undefined)

 



خرید و دانلود  شبکه


دانلود پاورپوینت ایمنی،سلامت و استانداردهای فضا و تجهیزات ورزشی

دانلود پاورپوینت ایمنی،سلامت و استانداردهای فضا و تجهیزات ورزشی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .PPT ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

 قسمتی از متن .PPT : 

 

 

تعداد اسلاید : 22 اسلاید

ایمنی ، سلامتاستانداردهای فضاو تجهیزات ورزشی استاد : دکتر احسانی
دانشجو:ناصر محسنی
پرفسور نیگ در مرسم اختتامیه نهمین کنگره علمی دانشکده های تربیت بدنی کشور های اروپایی در سال 2003 طی مقاله ای به بررسی علوم در طی قرون و اعصار گذشته پداخت و قرون آتی را متعلق به علم تربیت بدنی برشمرد برخی کشور های اروپایی توانسته اند به این دو محور یعنی : فعالیت مناسب و جذابیت بطور انسانی بپردازد.
بطوری که حدود 80-85 درصد مردم روزانه مشغول فعالیت بدنی هستند. در کشور ما نیز در 4 سال اخیر به دلیل افزایش آگاهی عمومی و تشویق بخش های ذی ربط مردم دریافته اند که زندگی سالم و طولانی با کیفیت بهتر در سایه تحرک بدنی و تغذیه مناسب امکان پذیر است گسترش تربیت بدنی و ورزش نیازمند توسعه همه جانبه و توجه به عوامل موثر به آن از جمله : برنامه، فضا، تجهیزات، نیروی انسانی و فرهنگ می باشد. بنابراین توجه به فضای آموزشی وایمنی دانش آموزان در اولویت قرار دارد و لازم است از سه بعد حقوقی،استانداردهاو سلامتی مورد بررسی قرار گیرد.
جنبه حقوقی
استانداردها
سلامتی تربیت بدنی فرآیندی است آموزشی- تربیتی که هدف آن بهبود بخشیدن اجرا و رشد انسان از طریق فعالیت های جسمانی است که اساس حرکت است.
بنابراین نخستین ضرورت برای دست یابی به این هدف ، سلامتی فردی است که می خواهد به ورزش بپردازد و آنگاه معلم یا مربی موظف است قبل از ارجاع هر حرکتی به از فرد از سلامت او اطمینان حاصل کند. تضمین ایمنی یکی از شروط است ولی نباید فراموش کرد که آموزش وظیفه اصلی معلم و مربی است و باید به جذابیت فعالیت نیز توجه نمود. در طراحی فضاها و تجهیزات ورزشی باید با چینش مناسب از حداقل فضا، حداکثر استفاده رابرای انجام فعالیت های بدنی کرد نکته دیگری که در طراحی فضاها و نصب تجهیزات باید در نظر گرفت ، رعایت استانداردها می باشد بنا براین لازم است تعریف روشنی از استاندارد ارائه شود استاندارد، مدرکی است در برگیرنده قواعد ، راهنمایی ها یا ویژگی هایی برای فعالیت ها یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق همراهی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شدهای تصویب شده باشد . هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است . استاندارد باید مبتنی برنتایج علوم ، فنون تجربیات و در راه ارتقاء منافع مطلوب جامعه باشد نتیجه استاندارد سازی افزایش بهره وری است که از روشهای زیر انجام می گیرد.
ارائه روش های صحیح محاسبات فنی
تعیین قواعد عمومی ، مشخصات و ویژگی ها ی محصول
یک نواختی و هماهنگ سازی
گردش صحیح اطلاعات و جلوگیری از اتلاف سرمایه و زمان
کاهش قابل توجه هزینه ها از طریق کاهش انواع و سپس تولید انبوه بازدید و بررسی
زمان بازدید
وسایل شخصی: کفش- کلاه ایمنی- دستکش- دوچرخه –مایو- راکت بارفیکس-پارالل
وسایل عمومی: توپ- پیست- زمین- استخر- اسباب ژیمناستیک-تشک- وزنه- چکش-نیزه- تور اطراف محوطه پرتاب و نظیر اینها نحوه بازدید
بازدید عینی: مثل بازدید از زمین بازی، پیست دوومیدانی یااسکی
بازدید حرکتی: مثل اسباب ژیمناستیک
بازدید حسی: بازدید دستکش بوکس- درجه حرارت استخر یا طعم و بوی آن
نکات مهم در بازدید



خرید و دانلود دانلود پاورپوینت ایمنی،سلامت و استانداردهای فضا و تجهیزات ورزشی