لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
مقدمه
موضوع مکانیک سنگ از سال 1950شروع شد وبرپا یه فیزیک سنگها وبتدریج در سال 1960 مکانیک سنگ یعنی عکس المعل سنگ در برابر نیروهایی که به آن اعمال می شود که این نیروهامی توانند بر اثرعملیات انسانی بوجودآیند. مکانیک سنگ در رنجی ازکلیه ی علوم مهندسی کار برددارد.ازجمله مهندسی پی نیروگاهای هسته ای وپا یداری چا های نفتی وکاربرد های جدید تری مثل انرژی زمین گرمایی و دفنی زباله های هسته ای. درزمینه مهندسی معدن و مکانیک سنگ کاربرد مکانیک سنگ بر می گردد به سال 1960 یعنی در واقع در سال 1960 تاکید زیادی بر روی رفتار سنگ بکی و در سال 1970 روی ناپیوستگی ها توده سنگ شده بود. و در سال 1980 تاکید بیشتری در جهت آنالیز عددی شد.
در سال 1963 یکی از کارهای ویژه ای که انجام شد تشکیل انجمنی علمی مکانیک سنگ بود که بطور فزاینده ای رو به رشد بود و در سال 1997 حدود 7000 عضو از 37 کشور دنیا داشت.
سنگ به عنوان یک ماده مهندسی
یکی از موارد بسیار مهم مکانیک سنگ و مهندسی سنگ که اغلب هم نادیده گرفته می شود این است که ما یک ماده ای را استفاده می کنیم که بشدت دارای خواص متغیری می باشد. این را در شکل های 1-2 تا 3-2 می توان دید. ( ص 12و13) سنگ بکار می رود به عنوان یک ماده مهندسی برای ساختمان سازی بطوریکه سازه از سنگ ساخته می شود و یا سازه هایی روی سنگ ساخته می شود تا سازه در داخل سنگ ساخته شود. در بسیاری از مواد مهندسی عمران، سنگ برداشته می شود تا سازه در داخل آن قرار گیرد و بطور مثال حفاری سنگ جهت قرار دادن دستگاه های هیدروالکتریک در آن. در چنین مواردی بجای انیکه از مواد سنگی استفاده شود انها را برداشته و به بیرون منتقل می کنند. و اما از بعد معدنی سنگ ممکن است حفاری شود مثلا در یک معدن روباز و مادر این حالت درگیر می شویم با پایداری کناره های معدن روباز در این مثال ها و سایر مثال های مشابه مهندسی سنگ، سنگ یک ماده طبیعی است. ما بعنوان یک مهندس بایستی به خواص ماد و تنش های از قبل موجود در زمین و ارتباط آنها با اهداف و پروژه های مهندسی توجه کند،
در مهندسی عمران هدف اصلی، ابعاد کردن یک سازه با برداشتن سنگ می باشد. اما در مهندسی معدن هدف بدست آوردن موادی و سنگ هایی سات که برداشته و استخراج می شوند. بعنوان یک پایه اطلاعات اولیه زا هر کدام از این فعالیت ها این است که مادانش کافی از لایه زمین شناسی، هوازدگی مواد سنگی و پارامتر در زمین شناسی و وجود گسل های کوچک و بزرگ مقایس و درزهها داشته باشیم.
مکانیک سنگ بکار رفته در علم مهندسی هم یک علم و اهم هدف است.
تاثیر فاکتورهای زمین شناسی روی سنگ ها و توده سنگها:
به منظور تعیین تاثیر فاکتور در زمین شناسی روی سنگها موضوع زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت. از بعد مسائل مکانیکی ما بایستی ماده سنگ و نیروهایی که به آن اعمال می شود را در نظر بگیریم و ما سنگ بکر را دادیم که تقسیم می شود به نام پیوستگی های را سنگ بکر:
1- سنگ بکر:
سنگ بکر در اصطلاح مهندسی سنگی است که فاقد هر گونه ترک باشد. سودمندترین و مهمترین توصیف رفتار و مکانیکی این سنگها توصیف منحنی تنش – کرنش در فشار تک محوری است که تشکیل چنین منحنی کاملی به وضعیت میکروساختارها که با توجه به خصوصیات این میکروترکها شکل منحنی متغیر خواهد بود و بستگی دارد به یکی از پارامترهای مهم در این بحث صلبیت و مدول الاستیته سنگ است.
بعنوان مثال می بنید شکل های 10-3 و 11-2 کتاب هاریسون را.
2- همانطور که از اشکال پیداست سنگ تا قبل از نقطه مقاومت نهایی رفتار لااستیک از خود نشان می دهند و اگر مواد الاستیک کامل باشند هیچ انرژی جذب نمی کند و قادر به تحمل هر ترازی از تنش هستند.
3 - ناپیوستگی ها و ساختار سنگ: همانطور که در بخش قبل گفته شد یکی از شاخص های اصلی سنگ بکر، صلبیت stiffness است که بعنوان مدول یانگE تعریف می شود. یعنی قبل از نقطه شکست منحنی کم و بیش رفتار الاستیک از خود نشان می داد. اما گاهی اوقات در طول پروسه ی طبیعی زمین شناسی و تاریخ زمین شناسی سنگ ها تحت شرایط پیچیده بارگذاری واقع می شوند و در نتیجه ترکهایی در سنگ تشکیل می شود و تشکیل بلوک های سنگ را می دهد. بعنوان مثال چنینی ساختاری مثل شکل 14-2 در انالیز مکانیکی و تنش در حالت کلی فرض می شود که سنگ پیوسته است اما فاکتورها و عوامل زمین شناسی مثل گسلها، درزه ها، صفحات لایه بندی و شکافهای ریز هم می توانند سنگ را حالت پیوسته به ناپیوسته تبدیل کنند.
این ناپیوستگی ها خیلی خصوصیات زمین شناس و مکانیکی دارند که در واقع رفتار توده سنگ را کنترل می کنند. ناپیوستگی ها شکل و اندازه معینی دارند و در جهات معینی هم توسعه پیدا می کنند. مشخصه کلی ناپیوستگی ها در توده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
سنگ های قیمتی
گوهرهای معروف
دید کلی
از دیر باز گوهرهای متنوعی در جهان طبیعت وجود داشته که در مسیر تاریخ مورد توجه قرار گرفته است. تمدنهای مختلف بر حسب نوع فرهنگی که دارند از آنها استفاده میکردند. از گوهرهای مختلف در کارهای تزئینی ، علمی ، صنعتی و ... بهره برداری میشود. برخی از گوهرهای معروف را در اینجا میآوریم.
الماس
طی دوره تاریخی ، الماس در بیشتر زمانها ، برجستهترین مقام را به عنوان پرطرفدارترین گوهر داشت. اما در میان پیشینیان ، گوهر کمیابی بوده است. پلینی در سال 100 پس از میلاد اظهار میدارد که الماس با ارزشترین گوهر سنگها است، اما فقط پادشاهان آن را میشناسند. ارزش بالای الماس حاصل سختی بالا ، جلای درخشان و پراکنش بالای آن ( که در آن برق رنگهای طیفی ایجاد میکند) است. افزون بر این ، در اسیدها با قلیاها کاملا انحلال ناپذیر است. به دلیل همین مقاومت است که به آن adamas ( از واژهای یونانی به معنای شکستناپذیر ) گفته میشد که بعدها واژه Diamond به معنی الماس از آن گرفته شد.
معروفترین الماسهای قدیمی ، الماس کوه نور بوده که پس از تراش مجدد ، وزن آن به 108.83 قیراط رسید و اکنون جزو گوهرهای تاج پادشاهی بریتانیاست. الماس مغول کبیر به وزن 180 قیراط که به تفصیل توسط تاورنیه تاجر معروف فرانسوی در اواسط سده هفدهم توصیف شده پس از تاراج دهلی در سال 1739 ناپدید شد. الماس آبی امید ( به وزن 45.52 قیراط ) که تاریخی طولانی از تراژدی و مصیبت به همراه داشته ، اکنون جایی را در وسط مجموعه گوهرهای موسسه اسمیتسونین واشنگتن دی.سی اشغال میکند. بزرگترین الماس گوهری دنیا به نام کولینان به وزن 3106 قیراط در سال 1905 در آفریقای جنوبی کشف شد.
بریل
کانی بریل به عنوان یک گوهر به صورت بلورهای شفاف به رنگهای گوناگون یافت شده و به هر کدام از آنها نامی داده میشود. گوشنیت نوع بیرنگ ، مورگانیت نوع صورتی ، آکوامارین نوع سبز آبی فام و بریل طلایی نوع زرد آن است. این بریلها ، گوهرهای زیبایی هستند و فقط گونه سبز پر رنگ آن یعنی زمرد ، به عنوان یک سنگ قیمتی رده بندی میشود. از روزگار باستان ، ارزش زیادی برای زمرد قائل بودند و امروزه نیز ارزش آن میتواند مساوی یا حتی بالاتر از الماس یا یاقوت باشد.
یاقوت سرخ و یاقوت کبود
این گوهرها که گونههایی از کرندم هستند، از روزگار باستان ارزش بسیار زیادی داشته و هرماه با الماس و زمرد به عنوان با ارزشترین گوهرها در نظر گرفته میشدند. نام ruby ( یاقوت سرخ ) از واژه لاتین Rubber به معنی سرخ گرفته شده است و Sapphir ( یاقوت کبود ) نیز از واژه لاتین Sapphires به معنی آبی گرفته شده و در آغاز به همه گوهر سنگهای آبی اطلاق میشد. امروزه تمامی کرندومهای گوهری به استثنای رنگ سرخ آن را سافیر مینامند. اما رنگ آن نیز بیان میشود برای مثال : سافیر زرد ، سافیر ارغوانی و غیره. در هر حال ، در تجارت گوهر ، سافیر به گونه آبی آن گفته میشود. یاقوتهای سرخ ، سایههای مختلفی از سرخ دارند، اما یاقوتهای سرخ سیر ( که به خون کبوتری معروف است ) بیشترین ارزش را دارد. گوهر سنگهای بیعیب با این رنگ به ندرت وزنی بیش از سه قیراط دارند و سنگهای با وزن بیش از 10 قیراط بینهایت کمیاب است.
اپال
اپال قیمتی فاقد سختی بالا ، شفافیت و درخشندگی بسیاری از گوهرهای مهم دیگر است، اما حتی بدون این خواص نیز ارزش بالایی دارد. ارزش بالای اپال قیمتی ، خاصل زیبایی ظریف ناشی از نمایش درونی رنگهای براق در آن است. اپال قیمتی ، نامهای مختلفی دارد مانند اپال سیاه ( که بازی رنگ سیاه درخشانی از درون آن خارج میشود ) و اپال آتشی که در آن زمینهای نیم شفاف ، رنگهای سرخ تا نارنجی ایجاد میکند ) مجاریهای زیبایی روی اپال انجام شده است اما به صورت گوهر ، محدب تراشیده میشود.
یشم
واژه یشم ( ژاد ) به دو کانی متفاوت اطلاق میشود: ژادئیت ( یک نوع پیروکسن ) و ترمولیت + اکتینولیت ( نوعی آمفیبول که نفریت هم نامیده میشود). این دو کانی بسیار سفت بوده و به طور کلی رنگی سبز دارند.
کریزوبریل
رایجترین کریزوبریلها با سایههای زرد ، سبز یا قهوهای یافت میشوند. سختی بالای این کانی ( 8.5) شفافیت و رنگ دلپذیر آن باعث شده که کریزوبریل گوهر مطلوبی شود. در هر حال گونه کمیابتر آن یعنی چشم گربه و الکساندریت معروفتر و با ارزشتر است.
توپاز
قرنها بود که در مورد کاربرد نام توپاز اشتفاههایی رخ میداد که البته هنوز هم بین گوهرسازان و عامه این اختلاف وجود دارد. بدون شک پیشینیان این واژه را برای اولیوین گوهری یعنی زبرجد به کار میبردند که از جزیره زبرجد در (دریای سرخ به دست میآمد. در بیشتر مواقع توپاز ، بیرنگ بوده اما میتواند صورتی ، سرخ ، نارنجی ، سبز فام ، آبی کمرنگ یا قهوهای نیز باشند. افزون بر این ، برخی توپازهای بیرنگ را میتوان با تابش دهی و سپس گرما دادن به رنگ آبی دریایی سیر در آورد. بیشتر این توپازها از برزیل که منشا بیشتر توپازهای قیمتی میباشد به دست آمده است.
کوارتز
کوارتز به دلیل کمیابی یا ارزش بالا در فهرست کانیهای گوهری مهم قرار نگرفته است، بلکه قرار گرفتن آن در این لیست به دلیل گونههای متداول و فراوان گوهری آن است. کوارتز به احتمال زیاد نخستین کانیای بود که انسان اولیه از آن برای تزئین خود استفاده کرد و از آغاز تاکنون جای خاصی در میان دیگر گوهرها به خود اختصاص داده است. دست کم نیمی از 12 گوهر سنگ بکار رفته در زره کاهن اعظم گونههایی از کوارتز بودهاند.
فیروزه
فیروزه گوهری است باستانی که ارزش آن به دلیل رنگ آن میباشد. قدیمیترین معادن فیروزه در سرابیت الخادم در شبه جزیره سینا واقع بوده که زمان آن به 4000 سال پیش از میلاد باز میگردد و بدون شک فیروزههای گردنبند ملکه زر ( Queenzer ) ملکه سلسله اول مصر ، از این مکان فراهم شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سنگ های آذرین
تاریخچه و سیر تحولی
اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف میکردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد ـ 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچههای اطمینان تلقی مینمود که از آنها مواد سیال خارج میشود.
در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شدهاند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شدهاند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار میآوردند.
در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.
سرجـیـمزهال ( 1761 ـ 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایهگذاری کرد.
در سال 1844 چاربز داروین ( 1882ـ 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.
در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826ـ 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.
اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقهبندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 ).
آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قارهها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.
در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.
از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشتههای علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.
ریشه لغوی
سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفتهاند که در لاتین به معنای "آتش" است.
دیدکلی
سنگهای آذرین از تبلور ماگما حاصل می شوند. ماده مذاب ممکن است در درون پوسته زمین سرد شده و هرگز به بیرون راه نیابد که در این صورت ماگما به تدریج سرد و منجمد میشوند و تشکیل تودههایی از سنگهای آذرین با شکل و اندازههای مختلف میدهند. امروزه به خاطر فرسوده شدن سنگهای پوشاننده قبلی ، اینگونه سنگهای آذرین بر روی سطح قاره قابل روئیت هستند.برای مثال اولین قسمت درونی یک آتشفشان ، که در اثر عمل فرسایش ظاهر میشود پلاکی است که از انجماد ماگما در مجرای قبلی تشکیل شده بود. پس از آن دالانهایی که ماگما از طریق آنها به سطح راه مییافت آشکار میشوند. و بالاخره در برخی از نقاطی که در دورانهای گذشته فعال بودهاند پوسته آنقدر بالا آمده و فرسوده شده است که مخزنی که روزگاری ماگما را در خود نگاه داشته بود به صورت تودهای سنگ جامد در سطح دیده میشود.
سنگهای آذرین نفوذی
به تودههای سنگ آذرینی که از انجماد ماگما در درون پوسته زمین حاصل شدهاند سنگ آذرین نفوذی یا پلوتون میگویند اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای لایه بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب مینامند. سنگهای آذرین نفوذی بر حسب اندازه ، شکل و رابطهای که با سنگهای اطراف دارند طبقه بندی شدهاند. بر این اساس سنگهای آذرین نفوذی را به سیلها ، دایکها ، لوپولیتها ، لاکولیتها و باتولیتها تقسیم میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
سنگ ها
سنگ ها در تمامی نقاط زمین در اطراف ما وجود دارند، دره ها،کوه ها، جلگه ها و تپه ها همگی از سنگ ساخته شده اند،در زیر خاکی که بر روی آن قدم می گذاریم و در اعماق اقیانوس ها یک سنگ سخت وجود دارد.
در زمین شناسی سنگ ها از مجموعه ای از کانی و یا شبه کانی ها ، یا از قطعات خرد شده بلورها و یا سنگ های دیگر به وجود آمده اند.
برخی از سنگ ها از قطعات خرد شده صدف جانوران و یا قطعات فشرده گیاهی تشکیل شده اند.
سنگ شناسی، (Petrology) مطالعه علمی سنگ ها بوده و به سه زیر شاخه سنگ شناسی آذرین، سنگ شناسی دگرگون و سنگ شناسی رسوبی تقسیم می شود.
نحوه تقسیم بندی:
هنگام طبقه بندی سنگ ها، زمین شناسان به رنگ و بافت و ترکیب کانی شناسی سنگ توجه می کنند.
بافت: اندازه، شکل، و طرح دانه های سنگ
رنگ: رنگ ظاهری سنگ دردرون و یا در خارج آن
ترکیب کانی شناسی: کانی هایی که در قسمت های مختلف یک سنگ وجود دارند.
سنگ ها بر اساس نحوه تشکیل به سه گروه، آذرین، رسوبی و دگرگون تقسیم می شوند.
هر دسته از سنگ ها خود به انواع متفاوتی تقسیم می شوند که از یکدیگر به واسطه اندازه دانه ها، شکل، و آرایش دانه ها متمایز می شوند.
به یاد داشته باشید که تنها 3 نوع سنگ، 3 تقسیم بندی از سنگ ها ( آذرین، رسوبی و دگرگونی) وجود دارد.
سنگ های آذرین
سنگ های آذرین، سنگ هایی می باشند که یا در زیر زمین و یا بالای آن به وجود آمده اند، در زیر زمین هنگامی به وجود می آیند که سنگ های ذوب شده، به نام ماگما، در اعماق به دام می افتد. از سرد شدن آهسته این توده ها سنگ های آذرین تشکیل می شوند.
سنگ های آذرین همچنین هنگامی که آتشفشان انفجار می یابد تشکیل می شوند.در این حالت ماگما به سطح زمین رسیده و از سرد شدن آن سنگ های آذرین تشکیل می شوند. هنگامی که ماگما در سطح زمین رخنمون می یابد، گدازه نامیده می شود. هنگامی که گدازه سرد می شود سنگ های آذرین در روی سطح زمین به وجود می آیند.
انواع سنگ های آذرین
سنگ های آذرین بسته به اینکه از سرد شدن ماگما در درون زمین و یا از سرد شدن گدازه در سطح زمین به وجود آمده باشند به دو نوع آذرین درونی و آذرین بیرونی ( آتشفشانی) تقسیم می شوند.
سنگ های آذرین درونی : سنگ های آذرین درونی از سرد شدن ماگما در درون زمین به وجود آمده اند. از آنجا که در این محیط ماگما فرصت سرد شدن را دارد بنابراین اندازه دانه ها بزرگ می شود .
سنگ های آذرین بیرونی : سنگ های آذرین بیرونی از سرد شدن گدازه که توسط دهانه و یا مجرای آتشفشان به بیرون ریخته شده است ، به وجود آمده اند و از آنجا که به سرعت سرد شدند اندازه دانه ها در آنان بسیار ریز و در مواقعی شیشه ای می باشند.
تقسیم بندی سنگ های آذرین بر اساس بافت:
بافت فانرتیک
بافت آفانتیک
بافت پورفیری
سنگ های فانرتیک از بلورهای بزرگی تشکیل شده است که با چشم کاملا مشخص بوده و برای مشاهده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
سنگ شناسی
(کلیات سنگهای رسوبی، آذرین و دگرگونی)
گروه مهندسی معدن
دانشگاه آزاد اسلامی اردکان
تهیه:
علی شکاری فرد
سنگهای آذرینIgneous Rocks
- بافت در سنگهای آذرین
بافت سنگهای آذرین به اندازه، شکل، چگونگی قرار گرفتن و رابطه فیزیکی کانیهای موجود در سنگ اشاره می کند. برخی سنگها از بلورهای بسیار دانه درشت ساخته شده اند ، بلورهای سازنده برخی دیگر بسیار ریز بوده و گروهی مخفی بلور و یا فاقد بلور می باشند. به طور کلی سنگهای آذرین دارای یکی از بافتهای درشت بلور، ریز بلورو یا شیشهای هستند.
بافت پورفیری: بافت پورفیری یکی از معمولیترین و فراوانترین بافتهای سنگهای آتشفشانی (ولکانیک) است. در این سنگها بلورهای درشت در یک زمینهی ریزدانه و یا شیشهای قرارگرفتهاند. این اختلاف اندازهی بین بلورها و زمینه سنگ ناشی از تغییر شرایط تبلور ماگما است. بلورهای درشت در اعماق زمین به آرامی شکل میگیرند و در اثر خروج ناگهانی مواد مذاب و سردشدن سریع آن در سطح زمین، زمینه ی ریزبلور یا شیشهای شکل میگیرد. این بافت معمولاً در سنگهای آتشفشانی، دایکها، سیلها، و یا تودههای نفوذی کوچک دیده میشود.
بافت درشت بلور یا فانریتیک: در اثر انجماد آرام مواد مذاب در اعماق زمین، بلورها فرصت کافی برای رشد پیدا می کنند و گاهی طولشان به چندین سانتی متر نیز می رسد. این نوع بافت فاقد بخش شیشهای و غیر متبلور بوده و کانیهای سازنده آن دارای شکل بلورشناسی مشخصی هستند. بافتهای درشت بلور انواع مختلفی چون بافت دانهای، بافت پگماتیتی ، بافت کروی و ... دارند.
بافت ریز بلور یا آفانیتیک: این نوع بافت مخصوص سنگهای آذرین بیرونی (آتشفشانی)، دایکها، سیلها و سطح خارجی تودههای نفوذی است. در این نوع بافت که در اثر انجماد سریع ماگما پدید آمده است گاهی بلورهای دانه ریز با چشم غیر مسلح قابل تشخیص نمیباشند. از انواع بافت ریز بلور میتوان به بافت دانهای ریز بلور اشاره کرد که مشخصات بافت دانهای درشت بلور را در مقیاس کوچکتر دارا میباشد. در این نوع بافتها فضای بین بلورها را شیشه و یا خمیرهای با بلورهای بسیاردانه ریز پر نموده است.
بافت شیشهای Hyaline: در این نوع بافت تقریبا تمامی سنگ غیر متبلور و شیشهای است. این بافت بیانگر سرد شدن بسیار سریع ماگما است و در ماگماهای بازالتی بیشتر از ماگماهای اسیدی و خنثی دیده میشود.
- شکل و ساخت تودههای ماگمایی
مواد آتشفشانی بر اساس انجماد در اعماق و یا سطح زمین اشکال متنوعی پدید میآورند. تودههای آذرین بیرونی عمدتاً مخروط آتشفشانی، گدازه و مواد تخریبی یا آذرآواری را ایجاد میکنند. تودههای آذرین درونی نسبت به سنگهای اطراف خود ( سنگهای درونگیر) اشکال متفاوتی ایجاد مینمایند که بر حسب وضعیت نسبت به لایهبندی سنگهای رسوبی و یا شیستوزیته ( تورق ) سنگهای دگرگونی مجاور خود به دو دستهی تودههای نفوذی همشیب و دگرشیب یا متقاطع تقسیم میگردند.
- باتولیت Batholithe Bothos : به معنی عمیق و lithos به معنی سنگ می باشد. باتولیتها توده های آذرین نفوذی بسیار بزرگی هستند که وسعتی بالغ بر 100 کیلومتر مربع را اشغال می کنند. با افزایش عمق، وسعت باتولیتها افزایش می یابد و در زیر آنها مواد رسوبی دیده نمی شود. حجم ماگمای سازنده این توده ها به قدری زیاد است که انجماد کامل آن گاهی میلیونها سال به طول می انجامد. توده های کوچک باتولیت که وسعتی کمتر از 100 کیلومتر مربع داشته باشند، استوک خوانده می شوند که استوک سرچشمه که عامل اصلی کانی سازی مس است از مثالهای معروف آن است.
دایک dike: تودههای نفوذی لایهای شکل که طبقات دربرگیرندهی خود را قطع میکنند و نسبت به آنها به صورت زاویه دار قرار میگیرند(قطع لایه بندی). ضخامت دایک بین چند سانتیمتر تا چندین متر و طول آن ممکن است به دهها کیلومتر برسد. به دلیل مقاومتر بودن جنس این تودهها نسبت به سنگهای اطرافشان، پس از فرسایش به صورت دیوارهای دیده میشوند. مدت انجماد کامل ماگما در دایکهای سطحی به چند روز و در دایکهای عمیق به صدها سال میرسد.
لاکولیت : در اثر تزریق مواد به درون لایههای رسوبی اشکالی شبیه به عدسی پدید میآید به گونهای که سطح محدب آن به سمت بالا و سطح مسطح آن به سمت پایین قرار میگیرد. این اشکال را که با سنگهای درونگیر خود هم شیب بوده و ممکن است قطرشان به چندین کیلومتر و ضخامتشان به یک کیلومتر برسد لاکولیت نامیده میشوند. لاکولیتها نسبت طول به ضخامت کمتر از 10 بوده و طبقات رویی آنها معمولاً گنبدی شکل هستند.
لوپولیت lopolith: تودههای نفوذی پیاله مانندی که به صورت همشیب با طبقات درونگیر خود ایجاد میشوند و سطح بالای آنها مقعر و سطح زیرینشان محدب است. گاهی قطر لوپولیتها به صد کیلومتر و ضخامت آنها به 1 کیلومتر نیز میرسد.
فاکولیت phacolite: فاکولیتها تودههای نفوذی هم شیبی هستند که لولای چین و فضای بین طبقات چین خورده را پر می کنند و در قله تاقدسیها و یا قعر ناودیسها دیده می شوند.
سیل :sill تودههای نفوذی با ضخامت کم و به صورت صفحهای هستند که به موازات طبقات رسوبی یا شیستوزیته ( تورق) سنگهای دگرگونی تزریق شدهاند. سیلها، بافت متراکم و بدون حفره داشته و از نظر اندازهی بلورهای سازنده دارای ساخت یکنواخت میباشند. سن این لایهها همواه از سنگهای درونگیرشان کمتر است و به کمک این مشخصه میتوان آنها را از گدازهها که تنها از لایههای زیرین خود جوانترند تشخیص داد. نسبت طول به ضخامت در سیلها بیشتر از 10 میباشد.
- مشخصات ماگما
ترکیب : ماگما از عناصرSi, Al , Ca, Na, K, Fe, Mg, H, O تشکیل شده است. مهمترین ترکیبات موجود در ماگما AL2o3,Sio2,H2o,Cao میباشند. سنگهای آذرین درونی نمیتواند معرف خوبی برای ترکیب شیمیایی ماگما باشند چون کانیهای مختلف بسته به نقطه انجماد خود در مراحل مختلف از ماگما جدا میشوند و سنگهای متفاوتی را تشکیل می دهند. به همین خاطرنماینده و نشانگر قسمت خاصی از ماگما میباشد ولی اگر گدازه به سرعت سرد شود در این حالت مراحل تفریق ماگما صورت نگرفته و این دسته سنگها به ترکیب واقعی ماگما نزدیکتر هستند. با بررسی این دسته گدازهها آنها را به سه دسته کلی که 45 تا 75 درصد وزنی آنها را سیلیس تشکیل میدهند تقسیم کردهاند.
1) ماگمای بازالتی (ماگمای بازیک ) 2) ماگمای آنذریتی (ماگمای حد واسط) 3)ماگمای ریولیتی (ماگمای اسیدی)
گازهای محلول در ماگما در حدود 5% ماگما را تشکیل میدهند. تعیین نوع و مقدار واقعی آنها بسیار مشکل است ولی میتوان مهمترین آنها را، بخار آب همراه با دیاکسیدکربن دانست که 90% گازهای خروجی آتشفشانها را تشکیل میدهد. از جمله این گازها در ماگما ازت، کلر، گوگرد و آرگون میباشند. از مطالعات به عمل آمده در مورد منشاء بخارات آب ماگما چنین برداشت میشود که تمام بخار آب خارج شده از آتشفشان به صورت محلول در ماگما نبوده بلکه مقداری از آن از تبخیر آبهای زیرزمینی در نتیجه حرارت ناشی از ماگما حاصل شده است.
دما : دما در ماگمای گرانیتی(اسیدی) و بازالتی(بازی) متفاوت است. دمای ماگما از 800 تا 1200 درجه متغیر میباشد. دمای ماگمای بازالتی از ماگمای گرانیتی بیشتر است.