لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه
یکی از نیازهای نسل کنونی، به خصوص جوانان و بسیجیان که امید آینده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند این است که درک و دریافت درستی از تحولات سیاسی- اجتماعی صد ساله اخیر ایران و جهان داشته باشند. این مقصود براورده نمی شود مگر اینکه منابع اطلاعات و تحلیل درست، صادقانه و علمی در مورد ایران و جهان در اختیار آنها قرار گیرد.
جریان های سیاسی از پدیده های مهم تحولات سیاسی- اجتماعی ایران بعد از نهضت مشروطه تاکنون می باشند. از این رو شناخت این جریان هاو مواضع فکری سیاسی و فرهنگی آنها باعث برخورد آگاهانه، هوشیارانه و سنجیده تر بسیجیان، در حال و آینده خواهد شد و به آنها کمک خواهد کرد کهدر دفاع از انقلاب نظام جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای آن راه درست را انتخاب کنند.
علاوه بر این شناخت ماهیت واقعی استعمار غرب و به ویژه آمریکا و جامعه آن کشور که در حال حاضر دچار بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی است، برای بسیجیان لازم و ضروری است. کتاب حاضر به این منظور برای بسیجیان شرکت کننده در طرح معرفت در نظر گرفته شده است.
در پایان از تمام بسیجیان، مربیان و مسؤولان محترم آموزشی و برگزار کنندگان این طرح درخواست می شود که کاستی های کتاب را به صورت کتبی در اختیار پژوهشکده تحقیقات اسلامی قرار دهند تا در چاپهای بعد مورد استفاده قرار گیرد.
تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و مواضع آن
پس از پایان جنگ و در سال 1370 هـ.ش اعضای مستعفی سازمان قبلی، شامل بهزاد نبوی، محمدتقی سلامتی، محسن آرمین، سید مصطفی تاج زاده، هاشم آغاجری اقدام به تجدید حیات سازمان نبوده و این بار به عنوان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران» (با اضافه کردن نام ایران به آخر نام قبلی سازمان)، به طور رسمی از وزارت کشور اجازه فعالیت گرفتند. دبیرکل این سازمان، محمد سلامتی است و از آن تاریخ تاکنون این سازمان با حکامیت کامل چپ و استراتژی جدید به کار خود ادامه می دهد.
این سازمان تاکنون با وجود اخذ مجوز رسمی فعالیت از وزارت کشور عضوگیری عام در تهران و سطح کشور انجام نداده است. البته از 1373 تا اوایل 1381 هـ.ش هفته نامه سیاسی اجتماعی «عصر ما» که ارگان رسمی این سازمان است به طور مرتب منتشر می شد تا این که در اوای سال 1381 به علت تحریف سخنان جانشین فرمانده کل سپاه به شش ماه محرومیت از چاپ محکوم شد. گفتنی است تا پیش از این سال 13765 استقبالی از سوی مردم از این سازمان نمی شد تا این که در پی حمایت این سازمان از نامزدی آقای خاتمی، پایگاه اجتماعی این گروه افزایش یافت. به طور یکه در انتخابات مجلس ششم دو نفر از کاندیداهای این سازمان از تهران به مجلس راه یافتند.
مواضع این گروه پس از تجدید حیات در سال 1370 بیشتر انتقاد از برخی از عملکردهای دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی و جناح رسات بود. در آستانه انتخابات هفتمین دوه ریاست جمهوری این سازمان به طور صریح از آقای خاتمی حمایت کرد. به طوری که یکی از گروه های تشکیل دهنده ائتلاف گروه های خط امام (ره) بود.
پس از دوم خرداد 1376 این سازمان به عنوان بخشی از جبهه دوم خرداد از شعارهای جامعه مدنی، مردم سالاری دینی (البته مردم سالاری دینی از طرف رهبر معظم انقلاب بیان شده است و جناح های تندرو جبهه دوم خرداد از جمله سازمان مجاهدین آن را قبول ندارند و روی مردم سالاری منهای دین تاکید دارند) توسعه سیاسی و فرهنگی، رقایت سیاسی احزاب و گروه ها حمایت کرد، ولی به ظاهر مخالف خصوصی سازی، ادغام در بازار جهانی و دولت حداقل بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 117
مقدمه : انسان اجتماعی
اول – جامعه مدنی
انسان با استعدادهای دوگانه تنهایی و معاشرت جویی خود ، ذهن فلاسفه را همواره به خود مشغول ساخته است . این دو استعداد اگر چه ظاهرا ضد یکدیگر به نظر می رسند ، در حقیقت با هم در ارتباط و متلازمند . بدین معنی که از یک طرف ، تنهایی انسان در استعداد فردی و خود مشغولی او است و از طرف دیگر میل به معاشرت در بین افراد مستقل زندگی جمعی را به وجود می آورد . این دو حالت که هر یک در جای خود اصالت دارد ، نه تنها یکدیگر را نفی نمی کنند ، بلکه دو قطب هستی بخش جامعه بشری به شمار می آیند .
با قبول ملازمه مذکور ، انسان اجتماعی مجموعا دربرگیرنده پدیده ای به نام جامعه می باشد . این جامعه ، یا برآیند معاشرت جویی طبیعی انسانها است که آن را جامعه طبیعی می نامند و یا انسانها به خاطر علایق و منافع مشترک و گوناگون اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و حتی عقیدتی که دارند با به کار انداختن اندیشه و هنر خود آن را بنا می نهند که اصطلاحا " جامعه مدنی " نامیده می شود . این جامعه ممکن است همسان یا نقطه مقابل " جامعه سیاسی " نامیده شود .
دوم – جامعه مدنی در اندیشه های سیاسی
جامعه مدنی محور اصلی مطالعه اندیشمندان ژرف بین خصوصا فلاسفه سیاسی از گذشته های دور تاکنون بوده است که پیرامون نقش آن در انسجام جامعه سیاسی و در مقابل حکومت به تجزیه و تحلیل پرداخته اند . فلسفه سیاسی اندیشه خردمندانه ای است که درباره جامعه سیاسی و پدیده ها و گروههای متنوع اجتماعی مربوط به آن به کار می رود . غرض اصلی و عمده فلاسفه سیاسی شرح و وصف تحلیلی و ارزیابی جوامع سیاسی و آئین زندگانی سیاسی و شیوه زمامداری است . جدال فلاسفه در مورد ظهور جامعه و دولت و یا مساله قدرت و بحث در تنازع و تضاد و یا تلازم بین اصالت فرد و اصالت جمع مجموعا متکی به اهدافی است که سعادت بشریت در آن ملحوظ می شود . پدیداری جوامع و دولتها ، رابطه مستقیم یا با واسطه فرد و دولت ، حاکمیت و حکومت ، حقوق و قانون ، حقوق و آزادیهای فردی و گروهی و نقش مثبت و منفی مردم در امر زمامداری ، از موضوعات قابل توجه در جامعه سیاسی به شمار می رود که فلاسفه به تفاوت از آن سخن گفته اند .
الف – فلاسفه قدیم یونان و جامعه سیاسی
یونان قدیم گونه ای از زندگی شهری سامان یافته را نوع تکامل یافته زندگی شهری به نام " دولت – شهر " در نظر می گرفتند و آن را مایه زندگی خوب و شایسته می دانستند .
افلاطون و ارسطو این اشتراک را در نظر داشتند که چون انسان ذاتا حیوان اجتماعی است ، جامعه سامان یافته شهری یک نهاد شهری به حساب می آید .
به نظر افلاطون ، کشور و دولت برای این وجود دارد که در خدمت نیازهای انسان باشد . زیرا آدمیان از یکدیگر بی نیاز هستند و یار و یاور یکدیگرند . در مدینه مورد نظر افلاطون " خیر و مصلحت عموم " منظور اصلی است و بدین منظور وجود حکومت و قانون ضروری می باشد .
حکومت می تواند در اختیار یک تن ، تنی چند و یا عامه مردم باشد . در صورت رعایت قانون حکومت فردی بهترین نوع ، حکومت تنی چند در مرتبه دوم و حکومت عام بدترین نوع خواهد بود . برعکس اگر جامعه بی قانون باشد ، بدترین نوع ، حکومت فرد خود کامه و ستمگرا است ، در حالی که حکومت عامه کمترین بدی را داراست .
بدین ترتیب از نظر افلاطون ، دموکراسی از همه حکومتهای قانون مند بدتر و از همه حکومتهای بی قانون بهتر است .
از نظر ارسطو نیز انسان مدنی الطبع است . وی به جای آنکه حکومت را حاصل بند و بست های زودگذر میان افراد پندارد ، آن را پدید آورنده کشش پنهانی سرشت آدمی با همانندان خد می داند . بر اساس این اعتقاد خانواده جامعه ابتدایی است که برای زندگی روز مره به وجود می آید .
با پیوند چند خانواده دهکده و با پیوند چند دهکده مدینه ( شهر ) پدیدار می شود . این پدیداری آفریده طبیعت است و انسان بالطبع حیوان سیاسی است . به این ترتیب کسی که نمی تواند با دیگران زیست کند یا چندان به ذات خویش متکی است که نیازی به همزیستی با دیگران ندارد ، عضو شهر نیست و از این رو ، یا باید " دد " باشد یا " خدا " .
شهر جامعه سیاسی مطلوبی است که برآورنده زندگی کامل و تامین کننده غایات طبیعی انسان است و دولت به عنوان مجری ، وظیفه خدمت به غایات انسانی ، تشکیل می گردد . بنابراین غرض دولت یا جامعه سیاسی عبارت از تحصیل بزرگترین خیر در بالاترین صور آن برای اعضای جامعه سیاسی است . حکومت که بالاترین مرجع قدرت در تشکیلات قدرت است ، به ناچار باید در دست شخص واحد ( پادشاهی ) عده معدودی از اشخاص ( آریستوکراسی ) یا عده کثیری از همان اشخاص ( جمهوری باشد ) .
در تمام این اشکال ، اگر قصد اعمال قدرت تامین منافع شخصی باشد همه شان منحرف هستند .
شکل منحرف پادشاهی تورانی ، آریستو کراسی الیگارشی و جمهوری دموکراسی افراطی است . حکومت ستمگر آن است که فقط به راه تامین منافع فرمانروا کشیده شود . الیگارشی فقط به اصطلاح توانگران و دموکراسی فقط به صلاح تهیدستان نظر دارد .