لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آسیبشناسی مدیریت بازاریابی
تخصص در قرون جدید، ابزارها و شرایط جدید پدید آورده است.
وظیفه بازاریابی تنها افزایش تقاضا برای پارهای از کالاها و خدمات نیست بلکه هدف اصلی مدیریت تقاضاست.
رایانه و شبکه جهانی اینترنت عادات خرید مشتریان را دگرگون خواهندکرد.
دو نیروی پرتوان یعنی فناوری و جهانیشدن، چشمانداز اقتصادی امروز را میسازند.
چنانچه هر سازمانی امروز نتواند سریعتر، ارزانتر و با کیفیت بالاتر از رقبای جهانی کالا تولید کند، از صحنه بازار حذف میشود.
هیچ سازمانی قادر نیست تا رضایت مشتریان خود را فراهم آورد مگر آنکه ابتدا اسباب رضایت کارکنان خود را تامین کند.
در جهان رقابتی امروز، سازمانها برای بقای خود نیازمند تحول در مدیریت بازار هستند و قطعاً این تحول تصادفی نیست.
سازمانهایی که از وجود مدیران خلاق بیبهرهاند، خیلی از فرصتها را از دست خواهند داد.
یکی از مشکلات مهم کشورهای درحال توسعه، نبود بازار رقابتی سالم در این کشورهاست.
مقدمه
موضوع پیوند میان خواسته(WANT) و مشتری(CUSTOMER) از زمان خلقت بشر تاکنون بارها مطرح شده است. گروهی از بزرگترین و برجستهترین اندیشهگران بازاریابی درجهان، بر نقش محوری آن در بازاریابی صحه گذاشتهاند و پارهای آن را مردود دانستهاند. این تایید یا رد، بستگی به پاسخ پرسشهایی دارد ازجمله اینکه آیا مشتری موجودی است که خواستههایش را میشناسد؟، آیا میان نوع نیازها(NEEDS) و نوع مشتریان تضادی وجود ندارد؟، آیا خواستهها را میتوان پیشبینی، ایجاد و یا تعدیل کرد؟، بازاریابی بدویNEANDERTHAL) )، نوگرا(MODERN) و فرانوگرا (POST-MODERN) چه روشی را در مواجهه با خواستههای مشتریان به عرصه آزمون و خطا نهادهاند؟ و... با سرعت یافتن دگرگونیها در شیوههای استفاده از ابزارها و فنون، منابع انرژی و افزایش میزان سرمایهگذاری در سدههای اخیر، تنوعی فزاینده در ساختار بازارها پدیدار گشته و با همین تنوع و همچنین گسترش دامنه انتخاب «این یا آن» برای مشتری، شرایطی نو پدید آمده است. اما سطح پیشرفتهای مزبور با سطح رشد خواستههای مشتری همراه نبوده است. باید گفت که با گشوده شدن دریچههای تازه به روی روشهای تفکر و شیوههای پژوهش، ضریب بالایی از تخصصی شدن پدید آمده است. تخصص در قرون جدید، ابزارهای جدید آفریده و ابزارهای جدید شرایط تازهای پدید آورده است.
وظیفه بازاریابی تنها افزایش تقاضا برای پارهای از کالاها و خدمات نیست. هدف اصلی بازاریابی، «مدیریت تقاضا» است بهعبارتی مهارت تنظیم و اداره سطح، زمان و ترکیب عوامل تقاضا است. اما جاانداختن دانش مدیریت بازاریابی و ایجاد خواسته برای آن کار آسانی نبوده است. بسیاری از منتقدان ترجیح میدادند که بازاریابی همچنان به افزایش فروش کالاها تکیه کند ولی برداشت عدهای نیز چنین بود که ایدههای جدید در مدیریت، بازار خاص خود را دارند و در این بازار، شبیه دیگر بازارها تنها محصولاتی جا باز میکنند که «ارزش کاربردی» داشته باشند. (کاتلر، 1379،21-20) از سوی دیگر عملاً کلیه سازمانها با چالشهای روزافزون عوامل موثر متعددی مانند بازار، تکنولوژی، محیط قانونگذاری، محیط اجتماعی، مسایل جمعیت شناختی و رقبا مواجهند که واکنش موفقیتآمیز سازمان به آن چالشها مستلزم دگرگونی لازم خواهدبود. باتوجه به آغاز قرن جدید دگرگونیهای آینده بسیار بزرگتر خواهدبود. اندیشمندان اکنون با این پرسش درگیرند که آیا مفهوم بنیادین مدیریت بازاریابی باید بر «دادوستد»، «روابط» یا «شبکهها» باشد؟ برداشتها از بازاریابی خدمات و کالاها درحال دگرگونی است و روی آوردن به فناوریهای نوین و بازار یکپارچه جهانی هم، تاثیرهای ژرف و ویژه خود را دارند. رایانهها و شبکه جهانی اینترنت عادات خرید مشتریان را دگرگون خواهندکرد.
خوب که بنگریم، دو دسته شرکت در صحنه میبینیم: آنهایی که دگرگونیها را میپذیرند و آنهایی که نابود میشوند. بهعبارتی دو نیروی پرتوان - فناوری و جهانی شدن - چشمانداز اقتصادی امروز را میسازند. ریچاردلاو از مدیران شرکت «هیولت پاکارد» میگوید: اکنون شتاب دگرگونی آنقدر زیاد است که توان همراه شدن با آن، به یک امتیاز رقابتی و نقطه قوت تبدیل گردیده است. توان «دگرگونیپذیری» به توان «خودیادگیری» نیاز دارد. پیتر سنگه و دیگران، عنوان «سازمانهای یادگیرنده» را به کار بردهاند. (همان منبع، 28-26).
فیلیپ کاتلر معتقد است: «اینک بسیار خشنودم که میبینم گروه بزرگ و شایستهای از اندیشمندان به مدیریت بازاریابی رو آورده و به مفهومهای آن ژرفا و گستردگی چشمگیری بخشیدهاند» (همان منبع، 21). تحول موفقیتآمیز بازاریابی اصولاً موضوع ارتباطات مطلوب و موثر با مشتری است و برای توضیح تحول و کسب تعهد نسبت به آن، به چیزی فراتر از یک برنامه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
روان شناسی ازدواج
مقدمه
ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار میرود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کردهاند. در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر میگیرد.
تاریخچه روانشناسی ازدواج
ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقولهای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر میگردد، که بطور گستردهتر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی میتواند بین ازدواج موفق و ناموفق داشته باشد.
مباحث روانشناسی ازدواج
بطور کلی میتوان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است. یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج میشود، در دسته دیگر مطالبی را شامل میشود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند. در زیر به برخی از آنها میپردازیم.
تصمیم گیری برای ازدواج
در این مرحله تلاش میشود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه میتواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟ در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟ آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه میتواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟ چگونه میتوان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره. روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافتههای خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.
آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است. بر اساس اصل تناسب گفته میشود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.
تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را. با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر میپسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت. بر اساس اصل الویت بندی گفته میشود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبهها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه میشود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبههای مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند. این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.
شروع و تداوم ازدواج
در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار میگیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم میگیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ... باز میگردد. رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل میرسد. البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند. در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته میشوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک میکنند آموزش بینند. روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش میدهد.
سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی
سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است؛ یکی از نظر روانی ودیگری از نظر فیزیولوژیکی. انسان در فرایند رشد از نظر روانی درسنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت است. روان شناسی کودک با روانشناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در بیشتر زمینه ها قابل مقایسه نیست.بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید، یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند.
او برای کسب رضایت همسرش، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی کند. عکس این حالت، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت.
بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تاثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند. دوم از جنبه فیزیولوژیکی که علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است. معمولا در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود، مهم این است که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است. در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است. معمولا چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نه سال و پسران 15 سال می باشد.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص شده؛ یعنی روی زمین مناطقی هست که دختر در 9سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید حتما ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد.
در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سالگی ازدواج می کنند. تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است.
گاه تفاوت سن تا 10سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده، آن است که در سنین پایین تر، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست. آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد کرد آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
مشاوره ازدواج در ارتباط با سن
مشاوران در ارتباط با مراجعانی که برای ازدواج در مورد سن مشکل دارند، باید به روش های زیر عمل کنند؛
1 - در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است. یعنی به علت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
آسیب شناسى انقلاب اسلامى
مقدمهیکى از نظریه پردازان شوروى سابق در توصیف انقلاب اسلامى مى نویسد: «انقلاب اسلامى شعار اصلى جنبش هاى سیاسى، اسلامى مختلف در بسیارى از کشورهاى اسلامى مشرق زمین است... مسأله مشترک براى این جنبش ها، اسلامى کردن تمام جوانب زندگى اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و خانوادگى تمام شهروندان کشورهاى خود و اعلان سومین راه رشد، که با سرمایه دارى و سوسیالیسم متفاوت هست، مى باشد.»( )به این معنا، انقلاب اسلامى با رویکرد به مذهب، خط مشى جدیدى در زمینه توسعه و استقلال، آزادى و عدالت براى جهان سال 1979، و براى تمامى کشورها و جنبش هاى انقلابى که تا آن زمان روى پاى خود ایستادن را تجربه نکرده، و به سمت بلوک غرب یا شرق متوجه شده بودند، ارائه مى دهد. این موضوع براى قدرت هاى جهان آن روز، تکان دهنده بود. به ویژه در این خصوص مسأله صدور انقلاب و پیوند بین جنبش هاى اسلامى و آزادى بخش و حمایت از آنان در مبارزه با سلطه جویان و استعمارگران دنیاى سرمایه دارى و کمونیسم، بسیار قابل توجه است. در این زمینه، فرد هالیدى، استاد و کارشناس برجسته مسایل خاورمیانه، طى سمینارى در انگلیس مى گوید: «انقلاب اسلامى در ایران جذابیت ایدئولوژیکى بسیار زیادى میان اعراب تا الجزایر و سودان دارد که نمى توان آن را نادیده گرفت. به علاوه، در جمهورى هاى آسیایى شوروى، بخصوص آذربایجان و گرجستان، عراق، افغانستان و پاکستان، با توجه به بافت اجتماعى این کشورها، دین و فرهنگ ایران داراى نفوذ بسیار زیاد است.»( )تاریخ بسیارى از انقلاب ها نشان مى دهد که معمولا انقلابیون و مصلحان گام هاى اولیه را با موفقیت برمى دارند و رژیم سیاسى ظالم حاکم را بر انداخته و وضع موجود را متحول مى سازند، ولى در تحقق اهداف انقلاب و بناى جامعه مطلوب ناکام مى مانند. براى مثال، انقلاب مشروطیت هرچند حرکتى وسیع و مردمى بود و خون هاى زیادى در راه آن نثار شد، اما با گذشت کم تر از چهارده سال از فرمان مشروطیت، شاهد کودتاى 1299 و پایه گذارى دیکتاتورى رضاخان و روى کار آمدن غرب زده ها مى باشیم. در ناکامى انقلاب مشروطیت، عوامل زیادى نقش داشت. بر ماست که از آن انقلاب درس عبرت گرفته، عوامل ناکامى آن را در انقلاب اسلامى از بین ببریم.مقام معظم رهبرى (دام ظلّه) در مورد تلاش دشمنان براى نابودى انقلاب اسلامى فرموده اند: «از وقتى ملت ایران با پیروزى انقلاب توانست دین خدا و اسلام را در قالب یک نظام اجتماعى مجسم و متبلور کند، ترس از اسلام در دل مستکبران به وجود آمد. تلاش و مبارزه خودشان علیه اسلام را به هر طریق ممکن شروع کردند. مبارزه با جمهورى اسلامى هم به خاطر اسلام است; زیرا وقتى که جمهورى اسلامى پاى بندى خود را نسبت به معتقدات و اصول اسلامى ثابت کرد، به عنوان یک خطر بزرگ تلقّى شد و تمام دستگاه هاى استکبار علیه آن به کار افتادند.»( )از سوى دیگر، انقلاب اسلامى را آفت هایى از درون تهدید مى کند که مى تواند منجر به افول آن گردد. مشکلاتى که همراه و درون انقلاب مى باشد، «آفت»هاى انقلاب، و مشکلاتى که از بیرونْ انقلاب و انقلابیون را تهدید مى کند، «موانع» انقلاب شناخته مى شود. آنچه در پى مى آید مرورى بر گوشه هایى از آفت ها و موانعى است که انقلاب اسلامى را تهدید مى کند و توجه به آن ها بر همه دلسوزان این نهال مقدس و حافظان آن لازم و ضرورى است.پیش از پرداختن به اصل موضوع، یاداورى این مطلب ضرورى است که آفات انقلاب را مى توان به دو دسته کلى تقسیم نمود: الف) آفات طبیعى: که دست بشر یا در آن ها دخالتى ندارد و یا اگر دارد دخالت تام ندارد، مثل افزایش بى رویه جمعیت، توزیع نامناسب جمعیت، مهاجرت بى رویه، بى سوادى و حوادث طبیعى همچون سیل، زلزله و خشکسالى. ب. آفت هاى انسانى; که دست بشر در پیدایش آن ها نقش دارد. مراد ما از آسیب ها، در این بحث، نیز همین نوع دوم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
احساساتی انتخاب نکنیم! آسیب شناسی انتخاب رشته های دانشگاهی با نیازهای بازار کار
این روزها بازار تعیین رشته برای آزمون کنکور داغ است، جلسات شور و مشورت در مدارس، دانشگاه ها و جمع خانواده ها نیز برپا شده، به نحوی که در هر خانواده ای که جوانی پشت کنکوری وجود دارد و اینک به دنبال تعیین رشته می گردد، اغلب دوستان و اقوام می خواهند به نوعی او را در انتخاب رشته مناسب یاری کنند و از تجربیات خود و دیگران در اختیارش قرار می دهند، از طرفی داوطلبین نیز با استرس و دقت خاصی به دنبال گزینه مناسب و رشته مورد علاقه خود هستند.
اما در کنار این مسایل سوال اساسی که مطرح است این است که آیا داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی رشته های مورد علاقه منتخب خود را براساس نیاز بازار کار انتخاب می کنند و به راستی آیا داوطلبین ورود به دانشگاه از آینده شغلی رشته ای که انتخاب کرده اند، باخبرند و می دانند کارآمدی این رشته در سطح جامعه چگونه است؟امروز با این واقعیت روبرو هستیم که بسیاری از رشته های تحصیلی دانشگاه منطبق با نیاز بازار کار نیست و چه بسا سالهاست که آن رشته در جامعه اشباع شده و فارغ التحصیلان آن رشته ها نیز یا در بیکاری بسر می برند و یا اینکه در مشاغلی خارج از رشته تحصیلی شان مشغول به کار شده اند.
در این میان لازم است تا مسئولان مربوطه و دستگاه های دولتی به اطلاع رسانی در این باره بپردازند و از پذیرش دانشجو در رشته هایی که جامعه نیازی به آنها ندارد خودداری نمایند، از طرفی هم داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی باید در انتخاب رشته سوای علایق شخصی، معیار نیازهای بازار کار را هم مدنظر قرار دهند.شما چه رشته ای را انتخاب می کنید؟
معمولا در انتخاب رشته باید مشورت های لازم با افراد کاردان صورت گیرد، چرا که با یک انتخاب، آینده تحصیلی خود را رقم می زنید، آینده ای که در سایه رشته متناسب با خواست جامعه و علاقه افراد به تحصیل مشخص می شود.
این روزها گروهی از داوطلبین هنوز به گزینه مناسب در انتخاب رشته دست پیدا نکرده اند و نمی دانند چه رشته ای را انتخاب کنند، اما سوای موارد مذکور بایدگفت که درباره بسیاری از رشته های تحصیلی اطلاعاتی موثق از آینده شغلی در دست نیست و بعضا داوطلبین نمی دانند با انتخاب فلان رشته چه آینده ای در انتظار آنهاست.«کریم مهرنیا» که یکی از داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی است، در گفتگو با سرویس گزارش روز کیهان می گوید: «یکی از مشکلاتی که برای انتخاب رشته پیش روی ما قرار دارد کمبود مراکز مشاوره ای است، یعنی الان ما به یک مشاور خوب نیاز داریم تا درباره تمامی جزییات رشته انتخابی توضیح دهد، این در حالی است که مراکز مشاوره ای در آموزشگاه های خصوصی وجود دارد و هزینه آن بسیار گران و سرسام آور است.
وی می گوید: «بسیاری از خانواده ها به دلیل اینکه توانایی مالی برای گرفتن مشاور در انتخاب رشته را ندارند از طریق اقوام و بستگان به تحقیق درباره رشته انتخابی خود می پردازند که قطعا چنین تحقیقاتی نمی تواند کاملا مستند و واقعی باشد چرا که یک مشاور خود راهکارها را در تمامی زمینه ها بهتر می داند.»
«محسن قدوسی» که می خواهد رشته حقوق و علوم قضایی را انتخاب کند، درباره دلایل این انتخاب می گوید: «در وهله اول بسیار علاقمند به رشته حقوق و سپس علوم قضایی هستم، در ثانی متاسفانه هنوز مشخص نیست که چه تضمینی برای آینده شغلی ما پس از فارغ التحصیلی وجود دارد، یعنی ما که این رشته را با شور و شوق فراوان انتخاب کرده ایم هنوز نمی دانیم که در آینده آیا شغل مناسبی مرتبط با این رشته در جامعه وجود خواهد داشت؟»
«زهره آقایی» یکی از پشت کنکوری ها که در مرحله انتخاب رشته است، می گوید: «متاسفانه باید اذعان داشت که هنوز یک مرکز اطلاع رسانی در کشورمان وجود ندارد تا به داوطلبین و دانشگاه ها اعلام کند که چه رشته هایی تا 4 سال آینده ظرفیت آنها در جامعه تکمیل خواهد شد و به چه رشته هایی نیازمندیم.
وی می گوید: «با توجه به اینکه رشته روابط عمومی را انتخاب کرده ام اما نمی دانم در چهار سال آینده و پس از فارغ التحصیلی می توانم وارد بازار کار شوم یا خیر.»نبود بانک اطلاعات یکی از مسایلی که داوطلبین ورود به دانشگاه ها را با مشکلی جدی و اساسی روبرو کرده نبود بانک اطلاعات مشاغل در ایران است، به نحوی که یک داوطلب ورود به دانشگاه نمی داند چه رشته ای در حال حاضر و ظرف 4 سال آینده نیاز جامعه است و در مقابل کدام رشته ها نیز اشباع شده و در صورت انتخاب آن رشته فرد دانشجو پس از دوران فارغ التحصیلی بیکار خواهد شد.
بسیاری از داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی و دانشجویانی که هم اکنون به تحصیل اشتغال دارند درگفتگو با سرویس گزارش روز کیهان از نبود چنین اطلاعاتی گله و شکایت دارند و معتقدند باید رشته های تحصیلی منطبق با نیاز جامعه باشد و به اصطلاح آینده شغلی داشته باشد.
دکتر «حمید ورجانی پور» کارشناس امور اجتماعی و استاد دانشگاه می گوید: «در بحث ورود به دانشگاه با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم که سوای رقابت های موجود در امتحان کنکور باید این را هم اضافه کرد که هنوز یک داوطلب دانشگاهی نمی داند کشور ما به چه رشته های تحصیلی نیازمند است و چه رشته هایی نیز هیچگونه فرصت شغلی را ایجاد نخواهد کرد.»
این استاد دانشگاه برخی از رشته های دانشگاهی را در حال انقراض اعلام می کند و می گوید: «برخی از رشته ها در دانشگاه ها به دلیل فراوانی فارغ التحصیلان در حال انقراض هستند و داوطلبان کمتری جذب آن درس می شوند اما نکته حائز اهمیت این است که باید سیستمی را تعریف کنیم تا دانشجویان با آگاهی کامل به انتخاب رشته بپردازند و از آینده شغلی خود با خبر شوند.»
رشته های لوکس
برخی از رشته های تحصیلی متأسفانه در بازار کار کشورمان تعریف نشده اند و اصولاً مشخص نیست این فرد دانشجو فردا در کدام اداره و ارگان مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و جامعه ما چه نیازی به این رشته تحصیلی دارد.
«دکتر محمد حسین ملکیان» کارشناس زبان و ادبیات فارسی و استاد دانشگاه می گوید: «برخی از رشته های تحصیلی دانشگاهی در کشورمان رشته های لوکس محسوب می شوند که هنوز برای آنها بازار کاری تعریف نشده، که ادامه چنین روندی قطعاً در بالا بردن نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان بسیار مؤثر خواهد بود.»
وی می گوید: «باید در آینده برنامه هایی را طراحی و تدوین نماییم تا داوطلبین ورود به مراکز آموزش عالی همراه با انتخاب رشته همزمان آینده شغلی خود را ببینند، یعنی در کنار دفترچه های کنکور و در هنگام انتخاب رشته فرم هایی تهیه و در اختیار داوطلب نهاده شود تا براساس آن فرم، داوطلب آینده شغل و حرفه خود را بسنجد و ببیند که این رشته در 4 سال آینده و هنگام فارغ التحصیلی در جامعه چه شأن و مرتبه ای دارد.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اهمیت سفال در باستان شناسی
قاسم کریمی وند
کارشناس ارشد باستان شناسی
پیش درآمد:
اصولاً هدف از علم باستان شناسی شناسائی تمدنهای باستانی و کهن از طریق کاوشهای علم ی در محوطه های استقراری می باشد. مشخص کردن نوع معماری و مصالح مورد استفاده در ساخت بناء نوع تدفین موجود در محل، نوع اقتصاد معیشتی، مذهب و آداب و رسوم و بسیاری موارد دیگر در نتیجه کاوشهای باستان شناسی آشکار می گردد.اما شناخت دوره ای که این استقرار در آن دوره صورت گرفته از راههای گوناگونی چون بررسی و آزمایش با استفاده از روش کربن 14 ( surveypottery ) بررسی سفال بررسی مصالح و فرم بناها صورت می پذیرد.بررسی علمی سفالها یکی از راههای مهم شناخت دورة استقراری در هر محوطة باستانی به شمار می رود. علاوه بر این با توجه به اهمیت سفال درباستان شناسی که به عنوان الفبای باستان شناسی نیز معرفی شده است لازم دیدم مطالبی را فهرست وار از ابتدای استفاده بهتر از سفال و مراحل تکاملی آن در اختیار خوانندگان و دانشجویان عزیز قرار دهم.
مواد تشکیل دهندة سفال:
مواد تشکیل دهندة سفال شامل خاک و آب و مادة چسباننده یا شاموت ( shamoot ) می باشد. بشر به تجربه دریافت در صورت ترکیب مواد اولیه مذکور می تواند اشکال و ظروف متنوعی را بسازد که از لحاظ عملکرد به مانند اشیاء و ظروف سنگی بوده و گل را به هر
شکلی که می خواست فرم می داد. اما از چه زمانی بشر موفق به ساخت و استفاده از سفال شد. در تقسیم بندی های انجام شده در عصر سنگ، دوره نوسنگی را با نام نوسنگی بدون سفال و ن وسنگی باسفال تقسیم کرده اند.
آقای دکتر ملک شهمیرزادی در این زمینه می نویسند:
((... از ویژگیهای تکنولوژی در پایان این مرحله و در اوائل مرحله استقرار دائم در یک مکان ساخت و استفاده از سفال است. ساختن سفال در مقایسه با ابزار و ادوات سنگی که تماماً از تغییر شکل دادن به مواد اولیه صورت می گرفت یک نوع صنعت ترکیبی محسوب می شود.حداقل اعمالی را که برای ساختن سفال یک سفالگر باید انجام دهد عبارت اند از مخلوط کردن آب و خاک و مادة چسباننده و سپس ورز دادن و سرانجام پخت آن ...))
فرم و شکل مورد نظر، طرحها و نقوش مختلف هنری، جانوری، گیاهی، موضوعات انسانی مرحله بعد از فرم دادن به شمار می روند. این نقوش ، زمانی که ظرف سفالین هنوز کاملاً خشک نشده بود بر روی ظرف به روشهای مختلف تثبیت می شد و در نهایت ظرف به کوره می رفت پس از پخت ظرف براساس فرم ساخت آن مورد استفاده قرار می گرفت. ظروف عمدتاً شامل خمره، کاسه های مختلف و بشقاب بودند. ظروف سفالین قبل از اینکه به کوره برده شوند در ابتدا با لعاب گلی پوشش داده می شدند که بعدها شاهد کشف لعاب در سفالگری و معماری هستیم. لعاب از ذوب مواد معدنی خاصی بدست می آید و خاصیت آن علاوه بر جلوگیری از نفوذ مایعات و تخریب زود هنگام ظرف به عنوان زیبائی هنری نیز بوده است.
اما سوالی که ممکن است برای خواننده محترم مطرح شود این است که آیا مراحل نامبرده در ساخت سفال تماماً در یک زمان صورت گرفته و بشر در همان مرحله اولیه ساخت و استفاده از سفال این موارد را به طور کامل به اجرا می گذاشته است؟
واضح که رسیدن به تکامل در هر رشته علمی نیاز به تجربه و آزمون دارد و اینگونه نیست که مثلاً معماران ایلامی به ناگاه در 1250 قبل از میلاد ناگهان تصمیم گرفتند معبد چغازنبیل را بسازند. بلکه تجربه قرنها لازم بود تا در نهایت در این زمان منجر به خلق پدیده ای با عنوان چغازنبیل شد. هنر سفالگری نیز چیزی جدا از این امر نمی باشد و تمامی مراحل ساخت سفال از جمله مرحله تلفیق آب و خاک، نوع شاموت و میزان آن، انواع فرمها و اشکال ظروف، کاربرد انواع نقوش، دمای لازم برای پخت سفال و کاربرد لعاب در ظروف سفالین به مرور با گذشت زمان به تکامل رسیده اند مثلاً