لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
اثرات ورزش بر قلب و عروق
مقدمه
اگر بپذیریم که عقل سالم در بدن سالم است و یک فرد با عقل سالم می تواند فرد مفیدی به حال خود و اجتماع باشد، در آن صورت درمی یابیم که چرا جوامع پیشرفته سرمایه گذاری زیادی بر روی این امرخطیر یعنی ورزش می کنند. در متون تاریخی همواره از از ورزشکاران و پهلوانان بعنوان افرادی جسور و جوانمرد یاد می شود. امروزه اثرات مفید ورزش بر ساختار فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بر هیچکس پوشیده نیست. اگر در جامعه ای فرهنگ ورزشی جایگاه مناسب خود را پیدا کند، افرادآن جامعه از سستی و کرختی رهایی می یابند و علاوه بر بالا رفتن نیروی کار، از صرف هزینه های گزاف درمان بیماریها کاسته می شود. چون در هنگام ورزش موادی بنام آندورفین در بدن زیاد می شود و دستگاه گردش خون اکسیژن را به تمام بافتهای بدن به مقدار کافی می رساند، یک ورزشکار همواره شاداب بوده و از نشاط کافی برخوردار است. بنابراین نیازی به مواد مخدر برای دستیابی به نشاط ندارد. از طرفی نشاط ورزشی یک نشاط پایداراست و روز بروز سلامتی و نیروی فرد را افزایش می دهد. اما سرخوشی از مواد مخدر یک سرخوشی کاذب وناپایدار بوده و به مرور نیروی فرد را تحلیل برده و او را به کام مرگ می فرستد. در سایه ورزش افراد اجتماع ، افرادی منطقی، منضبط ، با اخلاق و با گذشت خواهند شد. در هنگام ورزش همراه با سمومی که از طریق عرق کردن از بدن دفع می شوند ، پلیدیها و زشتی ها جای خود را به نشاط ، طراوت و انسانیت خواهند داد و یک روح آزاد پرورش خواهد یافت.
ورزش و ذخیره قلبی
بنا به تعریف ، ذخیره قلبی عبارت است از نیروی مصرف نشده قلب در حال استراحت ، برای رسانیدن اکسیژن به بافتهای بدن. مکانیزمهای ذخیره قلبی شامل تغییرات در : 1- تعداد ضربان قلب ، 2- حجم انقباضی و انبساطی ، 3- حجم ضربه ای ، 4- جذب اکسیژن توسط بافتهای بدن، می باشد. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در خلال ورزش سنگین، برون ده قلب ممکن است از حالت عادی که 6 لیتر در دقیقه است ، به 25 لیتر در دقیقه یا بیشتر برسد، مصرف اکسیژن از 250 میلی لیتر در دقیقه به 1500 میلی لیتر در دقیقه افزایش یابد، و ضربان قلب ممکن است از حالت عادی که 72 تا در دقیقه است به 180 تا در دقیقه افزایش یابد. افزایش نیاز بدن به اکسیژن، به منظور برآورده کردن نیازهای سوخت و ساز در خلال ورزش با افزایش چشمگیر برون ده قلب ( حجم ضربه ای × تعداد ضربان قلب ) و یا جذب بیشتر اکسیژن توسط بافتها از مویرگها برآورده می شود. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در حال استراحت، خون شریانی حاوی 18 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون و خون وریدی حاوی 14 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. بنابراین اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال استراحت در حدود 4 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. در خلال ورزش ، افزایش در برون ده قلب حتی اگر به حداکثر مقدار ممکن هم برسد به آن اندازه کافی نیست که بتواند احتیاجات متابولیک بدن را برآورده نماید و مکانیزمی که در اینجا به کمک بدن می آید جذب زیاد اکسیژن توسط بافتها از مویرگها در خلال ورزش است که آنقدر اکسیژن را جذب می کند که اکسیژن وریدی بطور چشمگیری کم شده و اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال ورزش به 14 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می رسد.
واکنش قلب و عروق به ورزش
در هنگام ورزش جریان خون از پوست ، کلیه ها و احشاء به طرف ماهیچه های در حال فعالیت سرازیر شده ، مقاومت عروق محیطی کاهش می یابد و اختلاف فشار خون ماکزیمم و می نیمم زیاد شده و تعداد تنفس افزایش می یابد.
قلب ورزشی
یک گروه واکنش های فیزیولوژیک در افراد ورزشکار که به ورزشهای سخت و سنگین می پردازند ایجاد می شود. کاهش تعداد ضربان قلب یکی از مشخصات برجسته این افراد است و بزرگ شدن هر دو بطن قلب در عکس ساده قفسه سینه این افراد به وضوح دیده می شود. این بزرگی قلب که در یک فرد غیر ورزشکار ، غیر طبیعی در نظر گرفته می شود، در افراد ورزشکار نباید اشتباها به عنوان یک بیماری قلب در نظر گرفته شود.
فیزیولوژی قلب ورزشی
بزرگی و گشادی قلب از مشخصات برجسته ورزشکاران سخت کوش است. بزرگی و گشادی قلب در ورزشکاران سخت کوش توانایی پمپ کردن قلب را بالا برده و رها شدن اکسیژن در بافتها را چه در هنگام استراحت و چه در هنگام فعالیت افزایش می دهد ، که همه اینها بخاطر بالا رفتن حجم ضربه ای قلب می باشد. افزایش در زمان پر شدن یعنی هنگام انبساط قلب ایجاد می شود. کل مقدار هموگلوبین و حجم خون ورزشکاران سخت کوش هم افزایش می یابد که باعث می شود انتقال اکسیژن به بافتها ساده تر انجام گیرد. تعداد ضربان قلب چه درحال استراحت و چه در ورزشهای سبک در ورزشکاران سخت کوش به طور واضحی کم است.
اگر چه افزایش حجم بطنی باعث افزایش کار ضربه ای بطن چپ می شود، اما کم بودن تعداد ضربان قلب باعث به هدر نرفتن اکسیژن شده ومصرف اکسیژن توسط عضله قلب کاهش می یابد واین امر کاملا به نفع قلب می باشد.
اگر ورزش سخت در زندگی فرد ادامه پیدا نکند، بزرگی قلب و کم بودن ضربان قلب که از مشخصات این افراد است بتدریج از بین می رود. یک فرد غیر ورزشکار برون ده قلب خود را در موقع فعالیت در درجه اول با افزایش تعداد ضربان قلب بالا می برد ، اما فرد ورزشکارسخت کوش این عمل را با بالا بردن حجم ضربه ای انجام می دهد. فشارهای داخل قلبی را اگر در افراد ورزشکار سخت کوش اندازه گیری کنیم طبیعی است. همچنین فشار داخل حفره های قلب و ریه و عروق محیطی بطور طبیعی به فعالیت پاسخ می دهند.
جنبه های پزشکی
کم شدن تعداد ضربان قلب گاهی اوقات با بی نظمی از علائم مشخصه قلب ورزشی است. بی نظمی های دهلیزی و بطنی وتغییرات ( اس ـ تی ) ممکن است در نوار قلب مشهود باشد. این بی نظمی ها به طور واضحی بدون علامت هستند و زمانی که ضربان قلب بالا می رود این بی نظمی ها محو می شوند . ولتاژ امواج ( کیو ـ آر ـ اس ) و ( تی ) در نوار قلب افزایش می یابد و اغلب یک موج ( یو ) برجسته وجود دارد که حتما مربوط به کم شدن تعداد ضربان قلب است. فشار خون در افراد ورزشکار با افراد عادی فرق چندانی ندارد. صدای سوم قلب در ورزشکاران شایع است. یک صدای اضافی در لبه چپ جناق سینه و صدای چهارم قلب هم ممکن است شنیده شود. در عکس ساده قفسه سینه قلب بزرگ است. در اکو کاردیو گرافی ابعاد حفره بطن چپ و ضخامت دیواره آن افزایش نشان می دهد.
شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فعالیت فیزیکی بسیار شدید در یک فرد با قلب سالم تاثیر سوء داشته باشد، اما مرگ ناگهانی چه در موقع استراحت و چه در موقع فعالیت گاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
اثرات ورزش و فعالیت جسمانی بر سلامت جسم و روان
دکتر داود فرجزاده
دکترای مدیریت تحقیقات – عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت
دانشگاه علوم پزشکی بقیها … (عج)
اهداف مقاله
1- آشنایی فراگیران به اثرات مثبت جسمی و روحی روانی ورزش.
2- جدی گرفتن امر ورزش و تحرک به گونهای که افراد ورزش را جزئی از کارهای روزانه خود بدانند.
3- تاثیر به نگرش و عملکرد فراگیران و کمک به کاهش میزان بیماریها با اجرای تمرینات ورزشی.
خلاصه
ورزش و فعالیت جسمانی ، روشی برای ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماریهای جسمی و روانی است . افرادی که از آمادگی و توان جسمی خوبی برخوردار هستند ، در فعالیتهای اجتماعی و فردی موفقترند. زیرا این افراد از شادابی ، انرژی و سلامت بیشتری برخوردارند. در این مقاله به اختصار به اثرات ورزش در سلامت جسم و سلامت روانی اجتماعی اشاره شده است؛ توجه به نتایج مفید ورزش در نیروهای مسلح از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا علاوه بر کاهش هزینههای درمانی نیروهای مسلح ، آمادگی جسمی و رزمی نتیجه اصلی و مفید ورزش خواهد بود.
مقدمه
علم پزشکی علاوه بر معاینات و تجویز داروها و اعمال جراحی که در مورد بیماریهای مختلف انجام میدهد، از ورزش نیز به عنوان وسیلهای در جهت بهب ود و سلامتی بیماران بهره میبرد. بعضی از پزشکان در مواردی مثل کمخوابی ، کم کردن وزن و ضعفهای عضلانی مثــــــل کمردرد، کسب هماهنگیهای عصبی و عضلانی در بعضی از انواع فلج ، توانبخشی ، نداشتن اشتها ، داشتن اضطراب یا هیجانات روحی ، بیقراریها ، افسردگیها ، احساس پوچی و بسیاری دیگر از موارد ، بیمار خود را به ورزش کردن تشویق مینمایند (1). در اسلام نیز به ورزش شنا ، تیراندازی ، سوارکاری و حتی پیادهروی سفارش شده است. پیامبر اکرم (صلیاله علیه و آله وسلم) پیادهروی را بهترین درمان برای بسیاری از بیماریها معرفی میکنند (2). انواع ورزش را میتوان بر حسب میزان فعالیت جسمانی و انرژی مصرفی در واحد زمان به ورزشهای سبک، نیمه سنگین و سنگین تقسیم کرد. به طور کلی ورزشهای سبک اثرات مفید0ی بر جسم و روان انسان دارد که در ذیل به شرح آن میپردازیم.
تاثیر ورزش بر قلب و عروق
قلب یکی از اعضاء حساس و مهم بدن حیوانات و انسان است. در انسان ، هر گونه اختلالی در عملکرد قلب ، موجب اختلال در فعالیتهای روزانه خواهد شد. یکی از راههای مراقبت از قلب ، انجام فعالیتهای جسمانی و ورزشهای مناسب - به تناسب وزن و سن است. تأثیرات مثبت ورزش بر سیستم قلبی عروقی عبارتند از:
1- تقویت عضله قلب و سایر عضلات بدن.
2- تسریع در جریان خون و انتقال بهتر اکسیژن به قسمتهای مختلف بدن.
3- پیشگیری از بروز بیماری فشار خون به دلیل کاهش کلسترول و باز شدن عروق (3).
4- به دلیل تقویت عضله قلب و افزایش قدرت انقباضی آن، تعداد ضربان قلب در حالت استراحت در هر دقیقه کمتر شده و در مقابل ، خون با نیروی بیشتری به جریان میافتد.
5- با انقباض عضلات پا در حین ورزش ، خون راحتتر به قلب باز میگردد و از بروز واریس در پاها جلوگیری میشــود (3).
تاثیر ورزش بر دستگاه تنفس
علاوه بر اثرات مثبت ورزش بر سیستم قلب و عروق و افزایش توانمندی عضلات بدن ، دستگاه تنفس نیز توانایی بیشتری پیدا میکند. در زمان انجام فعالیت جسمانی و ورزش ، مقدار مصرف اکسیژن اعضاء مختلف بدن افزایش پیدا میکند و حجم و سرعت جریان خون برای رساندن مواد مغذی و اکسیژن به اعضاء و بافتهای مختلف افزایش مییابد. در جدول «1» مقایسه مقدار جریان خون در حالت استراحت و تمرینات سنگین ورزشی را مشاهده میکنیم که بیانگر مقدار اکسیژن مصرفی و مورد نیاز اندامهای بدن است (4).
مهمترین اثرات ورزش بر دستگاه تنفس عبارتند از :
1- با ورزش کیسههای هوایی ششها بیشتر باز شده و بازدهی آنها افزایش مییابد.
2- افزایش حجم تنفسی در طول شبانهروز ، موجب دریافت اکسیژن بیشتر و رساندن آن به اندامهای بدن میشود.
3- قابلیت دریافت و مصرف اکسیژن بیشتر ، موجب میگردد کارآیی جسمانی افزایش یافته و دیرتر خسته شویم (6).
تاثیر ورزش بر دستگاه گوارش
کارکرد صحیح دستگاه گوارش تا حدود زیادی بیانگر صحت و سلامت انسان است به گونهای که بسیاری از متخصصین داخلی معتقدند اکثر بیماریهای انسان مربوط به اختلال در دستگاه گوارش میباشد.
اثرات مثبت ورزش بر دستگاه گوارش عبارتند از :
1- تمرینات بدنی موجب تحریک اشتها و میل به غذا میشود. مخصوصاً در افرادی که دچار بی اشتهایی عصبی هستند ، این اثر بسیار مشهود است.
2- ورزش با تحریک دستگاه گوارش مانع ایجاد یبوست میشود (7).
تاثیر ورزش بر دستگاه حرکتی
اثرات مفید ورزش بر سلامت و کارکرد بسیار خوب دستگاه عضلانی اسکلتی بر کسی پوشیده نیست و اولین عضوی که با ورزش کردن ، تغییرات مطلوبی را در آن احساس میکنیم ، عضلات اندامهای حرکتی است.
مهمترین اثرات مفید ورزش بر دستگاه حرکتی عبارتند از :
1- عضلات بدن با انجام ورزش مناسب تقویت میشوند و قدرت کارآیی جسمی افزایش مییابد.
2- ورزش صحیح از آرتروز جلوگیری کرده موجب سلامت و استحکام مفاصل میشود و مقاومت مفاصل را در مقابل صدمات افزایش میدهد (8).
3- موجب کشش عضلات و انعطاف پذیری بیشتر بدن میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثرات متقابل اکوسیستمهای کشاورزی و اکو سیستمهای طبیعی :
با شروع فعالیتهای کشاورزی ، اکو سیستمهای کشاورزی در سراسر جهان ، اکوسیستمهای طبیعی را دگرگون کرده و جایگزین آنها شده اند. تداوم فرایند تبدیل فرایند تبدیل اراضی برای فعالیتهای کشاورزی اثرات منفی و زیانباری بر تنوع موجودات زنده و فرایندهای اکولوژیکی که این چشم اندازهای طبیعی را ساخته اند. به همراه داشته است اگر چه اشکال دیگر سودجویی انسان از طبیعت از قبیل شهرنشینی و معدن کاوی در تغییر زیستگاهی و کاهش تنوع زیستی در مقیاس وسیع دخیل بوده اند.
ولی فعالیت کشاورزی به انضمام چرا و تولید چوب ، نقش عمده ای در تغییرات محیطی در مقیاس زیست شهر ایفا نموده و موجب تهدید سیستمهای حمایتی حیات در جهان میشود یکی از اهداف مهم توسعه کشاورزی پایدار برگشت ، از این اثرات تخریب و غفلت است . تولیدات کشاورزی را می توان به گونه ای انجام داد که به حفاظت منابع زنده و کیفیت محیط کمک کند. کشاورزی پایدار و حفاظت از منابع زنده هر دو در جهت نگه داری باروری اکوسیستم ها فعالیت کرده و به حفظ تنوع زیستی و محدود ساختن فعالیتهای انسانی بر همة اکو سیستمها ، حفظ تنوع زیستی طبیعی صرفاً از طریق حمایت اکو سیستمهای طبیعی از تاثیرات انسانی امکان پذیر نخواهد بود و مدیریت اکو سیستمهای کشاورزی و مدیریت حفاظت هر دو از یک اصل اکولوژیک منشاء گرفته اند.
محیط های کشاورزی :
توسعة کشاورزی در محیطهایی که در گذشته طبیعی بوده اند باعث شکل گیری و گسترش لکه های غیر یکنواخت موزائیکی زیستگاههای مختلف کشاورزی شده است . مجموعة این اراضی ممکن است به صورت فشرده مدیریت شده و به طور دائم برای اهداف تولیدات کشاورزی دچار تخریب شوند. اما قطعاً قسمتهایی (زمینه های باتلاقی ، کرانه های ساحلی و تپه ماهور ها ) ممکن است به صورت نسبتاً طبیعی رها شده و قسمتهای دیگری (مرزهای بین مزارع ، مناطق اطراف ساختمانها جاده ها و نوارهای بین مزارع و مناطق طبیعی مجاور آنها ) ممکن است گاه در معرض تخریب قرار گیرند ، اما بهر حال به صورت فشرده مدیریت نمی شوند. به علاوه اکو سیستمهای طبیعی ممکن است به صورت مناطق مرزی و یا احاطه شده در مناطقی باشند که تولیدات کشاورزی در آنها غالبیت دارد.
سه بخش که سه جزء عمده محیطهای کشاورزی از آنها ناشی می شوند تقسیم کرد :
1ـ مناطق تولید کشاورزی که به صورت فشرده مدیریت می شوند و به طور منظم در معرض تخریب هستند ، این مناطق اغلب به گونه های گیاهی غیر بومی اهلی شده اختصاص دارند.
2ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم بوده و یا کاهش یافته است این گروه حد واسط به شاغل چراگاهها ، جنگلهای مدیریت شده برای تولید چوب ، ترخیصها و سایر مناطق مرزی و سیستمهای جنگل زراعی می باشند . این نوع اراضی اغلب شامل مخلوط گونه هایی بومی و غیر بومی گیاهی بوده و به عنوان زیست مکانهای بسیاری از گونه های جانوری نیز عمل می کنند.
3ـ مناطق طبیعی ، این اراضی برخی خصوصیات ساختاری و ترکیب گونه ای اکوسیستمهای اصلی را که به طور طبیعی در منطقه حضور دارند حفظ می کنند البته این مناطق ممکن است از نظر اندازه کوچک باشند ولی دارای برخی گونه های غیر بومی بوده و تا حدودی در معرض تخریب انسان قرار می گیرند.
الگوهای محیطهای کشاورزی :
در درون موزائیک محیطهای کشاورزی بسته به این که سه جزء فوق چگونه در کنار هم قرار می گیرند ، سه الگوی مشترک و قابل تشخیص وجود دارد :
1ـ یک منطقه طبیعی و یک منطقة مدیریت شده برای تولیدات کشاورزی توسط منطقه ای که تاثیر انسان بر آن ملایم یا اندک است تفکیک می شود .
2ـ مناطق طبیعی به صورت نوارها ن راهروها یا لکه هایی در داخل مناطق تولید کشاورزی شکل می گیرند.
3ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم یا اندک است در درون یک منطقة تولید کشاورزی گسترده شده اند.
یک متغییر مهم در الگوی موزائیکی محیطهای کشاورزی درجة یکنواختی یا تنوع آنها است. هنگامیکه اراضی تولیدات کشاورزی غالب بوده و بوسیلة لکه ها یا نوارهای دو نوع دیگر اجزای محیطهای کشاورزی جدا نشوند چشم انداز آنها نسبتاً یکنواخت می باشد. در مقابل اراضی غیر یکنواخت لکه های ، غیر زراعی و طبیعی فراوان دارند. شدت غیر یکنواختی اراضی کشاورزی در مناطق مختلف متغییر است. در بعضی مناطق جهان (برای مثال قسمتهای غرب ایالات متحده )استفاده زیاد از مواد شیمیایی کشاورزی ، فن آوریهای مکانیکی ، لاینهای با خویشاوندی ژنتیکی نزدیک ، آبیاری در سطوح وسیع ، اراضی کشاورزی را نسبتاً یکنواخت کرده است . در چنین مناطقی ، اراضی زراعی تقریباً در سطح وسیع به تولید یک گیاه زراعی اختصاص دارد. در دیگر مناطق ( بطور مثال استان چیان گسوتسه چین) استفاده از کشاورزی سنتی با حداقل نهادهای صنعتی موجب غیر یکنواختی شدید در محیطهای کشاورزی شده است که احتمالا حتی بیشتر از غیر یکنواختی موجود طبیعی می باشد.
مناطق کشاورزی به خاطر ساختار موزائیکی آنها ، از نظر اکولوژیکی یک محیط قطعه قطعه شده هستند. هر لکه ، قطعه ای است که بوسیله سایر اجتماعات غیر مشابه اکولوژیک از دیگر لکه های مشابه جدا شده است . این قطعه ای شدن از یک سو ممکن است بر جمعیتهایی که در زیست مکانهای خاصی محدود هستند اثرات منفی داشته باشد. از سوی دیگر ، محیطهای قطعه ای و غیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
اثرات آرامشبخش موسیقی موسیقی با تأثیر روی مغز، اندورفینها (مورفینهای داخلی) را افزایش میدهد و به این ترتیب روی گیرندههای عصبی تأثیر میگذارد. در واقع اثر موسیقی روی بدن ناشی از اثر آن روی مغز است. مغز جایی است که احساس آرامش از آن نشأت میگیرد. استرس و اضطراب را کاهش میدهد و یک محیط آرام ایجاد میکند. نه تنها موسیقی به افراد کمک میکند که آرامش داشته باشند، بلکه به گروههای بزرگ در اجتماعیشدن و برطرف شدن انزواطلبی کودکان نیز کمک میکند.علاوه بر این، از موسیقی برای بیان احساسات نیز میتوان استفاده کرد. احساساتی نظیر خشم غیر قابل کنترل، غم و غصه ناشی از دست دادن یک عزیز یا در مورادی که فرد دچار شکست و از هم پاشیدگی درونی شده است، با در اختیار گذاردن آلات موسیقی این امکان را به او میدهیم که چنین احساساتی را بیرون بریزد و خود را تخلیه کند.در مطالعات انجام شده، بیشتر از موسیقی کلاسیک برای ایجاد آرامش استفاده شده است. گرچه به نظر میرسد چنین اثراتی برای موسیقی سنتی ایرانی نیز قابل مشاهده است.تأثیر روی عملکرد حرکتی اعصابی که عملکرد حرکتی را کنترل میکنند از میان نیمه جلویی Corpus Callosum (کلاف مرکزی فیبرهای عصبی که دو نیمکره مغز را به هم متصل میکند) عبور میکند. تحقیقات نشان داده که Corpus Callosum در مغز موسیقیدان ها به طور معناداری بزرگتر از غیر موسیقیدانها است و برای آنهایی که از کودکی یادگیری را آغاز کردهاند، این قسمت از مغز 10 تا 15% ضخیمتر از غیر موسیقیدانها است. نواختن یک ساز هماهنگی حرکتی دقیقی بین دو دست ایجاد میکند. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که یادگیری موسیقی در سنین پایین میتواند موجب رشد سریعتر این قسمت از مغز شود. تاثیر روی یادگیری، تفکر و یادآوریدر مغز افراد نرمال PLanum Temporal (قسمتی از مغز که در لوب گیجگاهی مغز قرار دارد) در قسمت چپ بزرگتر از سمت راست است. در موسیقیدانها این قسمت به طور قابل توجهی چشمگیر است. به نظر محققین این قسمت نه فقط در گویش بلکه در تشخیص و آنالیز آواها نقش دارد به همین دلیل است که موزیسین ها در تشخیص زیر و بمی صداها با سایرین تفاوت دارند.علاوه بر این، شواهد محققین مغز و اعصاب بر وجود تغییرات در نوار مغزی و MRI در افرادی که موسیقی را یاد گرفتهاند دلالت دارد. در تحقیقات انجامشده، نشان داده شده که با آموزش مداوم موسیقی برای کودکان به مدت 5 هفته فعالیت قشر مغز، الگوی منحصر به فردی پیدا میکند و الگوی نوار مغزی کودکان آموزشدیده متفاوت میشود. این تغییر در الگوی نوار مغزی قابلیت پیشبینی دارد. به طور کلی نیمکره چپ بیشتر به فرایندهای صدا نظیر ملودی حساس است، در حالیکه در نیمکره راست، فرایندهای مربوط به سرعت نظیر ریتم، تحلیل میشود. با افزایش سن، این نیمکرهها به طور اختصاصی توسعه پیدا میکند. علاوه بر این افزایش توانایی در تجسم فضایی، بهبود حرکتی- بصری، افزایش در مهارت خواندن و درک ریاضی و تقویت حافظه و تحریک کلامی از جمله این مواردند. با این تغییرات فیزیکی مغز گمان میرود که موسیقی روی سه کارکرد اصلی مغز یعنی یادگیری، تفکر و یادآوری تأثیر بگذارد. گرچه معنای این تغییرات فیزیکی در مغز الزاماً در مورد نوع عملکرد شناختی به طور شفاف معین نیست، ولی شواهدی از وجود ارتباط محکم بین آموزش موسیقی و بهبود عملکرد در حوزه شناختی وجود دارد. از جمله این تحقیقات میتوان به اثر موزارت و تحقیق دیگری که دال بر افزایش هوش کودکان این تئوری و تأثیر موسیقی را بر روی تفکر را تایید میکنند، اشاره کرد.تعلیم موسیقی به کودکان قبل از سن شش سالگی موجب افزایش هوش آنان میشودپدیده موزارت (1993) بیانگر آن است که گوش دادن به موسیقی کلاسیک یا غیر کلاسیک، به مدت 10 دقیقه، ضریب هوشی افراد را بالا میبرد. بنابر نتایج تحقیقات متعدد، گوش دادن به موسیقی میتواند موقتاً تواناییهایی نظیر خلاقیت، عملکرد شناختی، تواناییهای استدلال فضایی و توانایی حل مسأله را افزایش دهد. گرچه بعضی از محققین معتقدند که بهبود این توانمندیها در واقع مربوط به تغییر و بهبودی در خلق (mood) فرد است و ناشی از اثر مستقیم گوش دان به موسیقی روی هوش شخص نیست.اشلنبرگ نیز طی تحقیقی افزایش میزان IQ را در مورد کودکان زیر شش سالی که به مدت نه ماه آموزش موسیقی داشتند، مشاهده کرد. طی این تحقیق کودکان به چهار گروه تقسیم شدند؛ در مورد گروه اول هیچ مداخلهای وجود نداشت. گروه دوم برای نمایش آموزش دیدند و به گروه سوم و چهارم به ترتیب آموزش نواختن ساز و آواز داده شد. پس از گذشت نه ماه ضریب هوش همه گروهها بالا رفته بود. ولی ضریب هوش افرادی که آموزش موسیقی داشتند 3 درجه بالاتر از سایرین بود.هوش موسیقیایی یکی از هوشهای هشتگانه است که بر اساس تئوری هوشهای چندگانه در شیوههای آموزشی نوین به کار گرفته میشود. بر اساس این تئوری افرادی که هوش موسیقیایی بالایی دارند حساسیت بالایی نسبت به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 87
اثرات حمله اعراب به ایران
تغییرات عمدۀ فرهنگی پس از حملۀ اعراب و فتح ایران در سطوح و طبقات مختلف جامعه. ( تغییرایران)
تغییرات عمدۀ اقتصادی و برقراری شرایط جدید در شیوه اخذ مالیات توسط اعراب که از ایرانیان آموختند. (تغییر اعراب)
شکست امپراتوری ساسانی از اعراب مسلمان فصل جدیدی را در تاریخ ایران گشود. فصلی که با تحولات بسیاری در سدهای پس از آن در انتظار ایرانیان بود. اغلب مورخین این حقیقت را انکار نمی کنند که آنچه ایرانیان را شکست داد نیروی عرب نبود بلکه ضعف داخلی و فساد دستگاه ساسانی بود که مردم را کاملاً نسبت به خود بی تفاوت کرده بود و دیگر دفاع از سرزمین خود را در مقابل اعراب نه تنها نوعی وظیفۀ ملی تلقی نمی کردند بلکه فرار از آن را نیز با توجه به ظلمی که از جانب دولت به ایشان رفته بود موجه می دانستند. از قضا که اعراب در آن روزها تحت تاثیر تعالیم اسلام دم از مساوات و عدالتی می زدند که ایرانیان در آن روزها سخت تشنه آن بودند. در این مورد دکتر زرین کوب می گوید:
سقوط ساسانیان البته از ضربت عرب بود لیکن در واقع از نیروی عرب نبود چیزی که آن را مخصوصاً از پای درآورد غلبۀ ضعف و فساد بود می توان گفت که مقارن هجوم عرب ایران خود از پای درآمده بود و شقاق و نفاق بین طبقات و اختلافات و رقابتهای میان نجبا بعلاوۀ تفرقه و تشتت در امر دیانت آن را به کنار ورطه نیستی کشانده بود و در چنان حالی بی آنکه معجزه ای لازم باشد هر حادثه ای ممکن بود آن را از پای درآورد دولت عظیم کهنسال ساسانی در آن روزگاران فترت و نکبت چون سلیمان مرده ای بود که تکیه به عصای افسانه ایی اما موریانه خوردۀ خویش داشت و هر تند بادی که از توان کران صحرایی برمی خاست می توانست آن پیکر فرتوت و بی رمق را خورد کند و به مغاک هلاک بسپارد....»
در حقیقت عدم وجود یک ایدئولوژی کارآ برای همۀ طبقات در جامعه ساسانی اختلاف طبقاتی بسیار در مقابل شعار برابری و برادری اعراب ایرانیان سرخورده از دولت خویش را اغواء کرده و آنان را در حمایت از ساسانیان سست کرد و سرانجام موجب سقوط آنان شد. البته نخستین برخورد اعراب با ایرانیان در نبردهای میان آنان نبود بلکه پیشتر هم ایرانیان بعنوان یک دولت غالب با اعراب از طریق بحر عمان و خلیج فارس و حیره و حجاز ارتباط داشتند. بواقع نفوذ ساسانیان در مناطق مرکزی شبه جزیره عربستان بخصوص منطقه حجاز، یثرب و مکه بیشتر از طریق دولت دست نشانده حیره و یمن صورت می گرفت. اما پس از متحد شدن قبایل عرب تحت لوای دیانت جدید و عدم نظارت جدی بر آنان از سوی ساسانیان بواسطه اختلافات داخلی اعراب توانستند در داخل سرزمین خود به سرکوب گروههای مخالف با دیانت جدیدشان با عنوان اهل رده بپردازند و به دنبال دستیابی به منابع ثروت قدم به مرزهای غربی ساسانیان نهند. هجوم اعراب به مرزهای غربی ایران و برخوردهایی که با نیروهای آشفته ساسانیان داشتند چیزی از نوع یک لشگر کشی منظم به منظور دستیابی به هدفی معین نبود ، بلکه در آغاز به منظور سرکوب اصحاب رده و تعقیب آنان نخست پای ایشان به عراق وسرحدات جنوب غربی ایران باز شد. سپس به دنبال دستیابی به منابع معیشتی جدید پس از مواجهه با سپاه ساسانیان و به دنبال هزیمت آنان به داخل ایران سرازیر شدند و با شعار مسوات و برابری ایرانیان را در عدم حمایت از ساسانیان ترغیب بیشتری کردند. قبول آئین جدید و حرکت اعراب در سرزمین ایران روندی بسیار تدریجی داشت و تا زمانیکه وجود آخرین شهریار نگون بخت ساسانی مایه امید گروههایی از ایرانیان بود که حضور این مهاجران نو رسیده را تحمل نمی کردند. مرتب شورشهای متعددی در مناطق مختلف ایران بر علیه اعراب رخ می داد. فی المثل در اشروسند مردم به هیچ وجه به مجاورت اعراب راضی نمی شدند . در سیستان آنها را اهریمن می خواندند و از همنشینی با آنها به هر بهانه که می شد خودداری می کردند .درقم نیز باآنکه وقتی آمدن اعراب با حسن قبول تلقی شدو با آنها پیمان دوستی بستند خیلی زود از این کار پشیمان شدند و نقض عهد کردند و به مساجد موذنان تعدی و تجاوز آغاز کردند . چون عربان بانگ نماز برمی آوردند دهقانان می آمدند و آنها را دشنام می دادند و سخره می کردند و گاه در مواردی جنگ و نزاع محلی نیز برمی خاست.
در قم یکبار اعراب هفتاد تن از سران محبوس را سربریدند مردم به مجاورت آنها راضی شدند. اما در برخی موارد نیز این مهمانان ناخوانده با حسن قبول تلقی می شد. زیرا که مردم در پناه آنها از تجاوز عمال و دزدان و راهزنان در امان می زیستند. به هر حال حضور اعراب در ایران در قرون نخستین اسلامی و برخورد آنان با جنبه های گوناگون تمدنی و فرهنگی ایرانیان همچنین بهنگام