لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
بخش 2
باروری / حاصلخیزی
قبل از بحث در مورد رژیم مناسب برای چمن ، ممکن است آزمایش اینکه گیاهان چگونه برای بقا سازمان دهی شده اند قبل از مداخله انسان، ارزشمند است، هیچ بحثی نیست که چمن نیاز به بارور کردن دارد، اما با کمان تعجب نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، کلسیم، منزیم، سولفور، عناصر سازمان دهندة دیگر تنها 5 درصد کل رژیم گیاه را شامل می شوند. بقیه 95 درصد از آب و اتمسفر تأمین می شود. همانطور که نسبتاً مواد معدنی مورد نیاز به نظر کم می اید این سئوال باقی می ماند که گیاه چگونه مادة مغذی را که نیاز دارد به دست می آورد اگر هیچ کس این کار را برای او نمی کند؟ شخصاً ع گیاهان با تکیه بر خودشان در طی میلیونها سال به بقا ادامه داده اند ، و قبل از بشر یا هر موجود زنده ای که حاصلخیزی را متشر کند در زمین ظاهر شدند.
کربن و اکسیژن از دی اکسید کربن در هوا و هیدروژن از اب با هم ترکیب می شوند تا ساختاری متحد با همة چند جزئی جای ارگانیک که توسط نور خاست تولید شده اند. همه بقیه مواد مغذی لازم از منابع ارگانیک و ؟ درخاک بدست می آید، توسط بسیاری از ارگانیسم های خاک قابل دسترس به گیاهان می شود. پروتئین ، کربوهیدارات، چربیها، موم، سلولزع و دیگر چند جزئی های ارگانیک که در گیاهان و حیوانات یافت می شود. در خاک ارگانیک، و در هوموس، و مواد معدنی که در خاک یافت می شود همه از مواد مغذی ضروری برای گیاه تشکیل شده است. اما ارگانیزم خاک ابتدا باید این مواد مغذی را به گونة قابل دسترس تبدیل کند، شما می توانید این عملیات ارگانیزم را سیستم گوارشی گیاهان بخوانید. بیشتر دی اکسید کربن در اتمسفر در خاک وجود دارد از طریق فعالیتهای زیستی. دقیقاً همانطور که بشر و حیوان دی اکسید کربن را رها می کنند،به همین ترتیب نیز ارگانیسم خاک عمل می کند، ابتدا از طح خاک ریشة گیاهان برای جذب دی اکسید کربن زمانی است که ابتدا از سطح خاک پدیدار شود – قبل از اینکه تلاطم اتمسفر نتواند آنرا رقیق کند با دیگر گازها. این سیستم تحویل ، بیش از هزاران ، بهبود آن را دشوار ، لازم و تأثیر گذار اثبات می کند.
متاسفانه این سیستم در کنار رأس اجرایی در بیشتر مناطق بسیاری از زمینهای ورزشی عمل نمی کند. اصولاً ، خاک شامل ذرات ارگانیک کوچک است، که جمعیت ارگانیزم خاک و خلق هوموس را محدود می کند، و زیاد طبق روش ارگانیک به کاربده نمی شود. اگر چسبندگی ریشه از زمین از بین رفت ، موقعیت وخیم تر می شود. ارگانیزم خاک منابع را محدود کرده است، که توانایی آنها را در قابل دسترس ساختن مواد مغذی به گیاه را محدود می کند، و خلق دی اکسید کربن بستگی به سطح فعالیت آنها دارد. حقیقتاً ، وقتی از حاصلخیزی صحبت می شود، ما باید به نیازهای کل سیستم های در حال رشد گیاهی توجه کنیم – که شامل ارگانیزم های خاک می شود.
به طور نرمال ، حاصلخیز کنندگان بر اساس تحلیلات N-P-1 انتخاب شده اند که توسط وزن کل نیتروژن ، فسفات قابل دسترس و پتاس حل شدنی درصد بندی می شود. مدیران ممکن است از ؟ ثانویه استفاده کنند. کلسیم ع منیزیم، سولفور و ذرات دیگر – اگر قسمت خاک بر کمبود دلالت کنند. بسیار نادر است که ؟ کسی که به دنبال یک بارورنده ای است که کربن قابل گوارش را برای ارگانیزم های خاک فراهم می کند و حتی نادرتر آنجا است که می پرسد آیا بارورنده کربنی به جمعیت باکتری توجه دارد. این ها سئوالهای مهمی برای پرسیدن هستند. تعادل و تناسب درست ارگانیزمی که در خاک زندگی می کندد گیاهان ریشه ای را با هر دوی حمایت و تغزیه تأمین می کند، و همانطور که کربن ته نشین گوارش می شده است ، این ارگانیزم نیز دی اکسید کربنی را که ریشة گیاهان می توانند بگیرند همانطور که در حال گذشتن از سطح خاک است. جمعیتهای مساوی این ارگانیسم نمی توانند باقی بمانند تا وقتی که منابع مناسب قابل دسترس باشند
علف هرز، حشره و مشکلات بیماری و عملکرد ضعیف ریشه اغلب نشانة یک سیستم خاکی ناقص است. آفت اصولاً با حشره کشی چک می شود، و عملکرد ضعیف ریشه به طور نرمال با اضافه کردن ماده مغذی شیمیایی مرتبط است. اما مشکلات به درستی بیولوژیکی هستند. در زمین های ورزشی ، عدم تعاادل بیولوژیکی کلاً کمتر شکل ساز است تا سطح نامساوی فعالیت های زیستی.
کربن:
کربن در خاک در بیومس های زنده یافت می شود، رسوبات ارگانیک ، گیاخاک ناپایدار و گیاخاک پایدار. این منابع برای ارگانیزم های خاک انرژی فراهم می کند. کربن خاک توسط ارگانیزم های اتوتروفیک از قبیل گیاهان و جلبکی که می تواند کربن را از اتمسفر با انرژی خورشید بگیرد برای تولید ماه ارگانیک ترکیبات کربن که توسط اتوتروف تولید می شوند نهایتاً به قستی از انرژی تلف شده و پروتئینی که به نام ماده ارگانیک خاک نامیده می شود تبدیل می شود. این عملیات در هزاران راه صورت می پذیرد. دو هدف اصلی برای تأمین انرژی زندگی خاکی و دی اکسید کربن برای گیاهان وجود دارد.
وقتی رسوبات تازه ارگانیک با خاک تماس پیدا می کنند ، تخریب ناگهان آغاز می شود حداقل در طی فضاهای که ارگانیسم خاک فعال است. دما، رطوبت، هوا و تعادل کربن و نیتروژن در رسوبات سرعتی که در آن رسوبات ارگانیک صورت می پذیرد، را تعیین می کند ، معیار کربن به نیتروژن (C:N) همیشه به عنوان قسمت X کربن به یک قسمت نیتروژن اندازه گیری می شود. اگر میزان (C:N) وسیع باشد، از تجزیه آرام صورت می پذیرد. علاوه بر این ارگانیزم های خاک باید نیتروژن قابل دسترس را از خاک مصادره کند. همانطور که کربن را گوارش می دهند زیرا رژیم های آنها میزان (C:N) باریکی را مطالبه می کند. این عصب دائماً نیاز نیتروژن به گیاهان را از بین می برد. اگر ؟ اصلی ارگانیک میزان (C:N) باریکی و کمی داشت، همانطور که با چسبندگی ریشه ، هدر رفتن غذا ، هدر رفت حیوانات ، تجزیه احتمالاً با سرعت تر رخ می دهد، قابل دسترس کردن نیتروژن برای گیاهان و دیگر ارگانیزم ها. هر زمان ارگانیزم تخریب اجزا گوارشی رسوبات ارگانیک یا ارگانیزم ها توسط تغذیه کنندگان مصرف شدند، مقداری انرژی استفاده می شود و کربن به دی اکسید کربن، اکسید می شود، که سپس به اتمسفر خاک رها می شود.
خاک ریشه دار در خاک زیستی متعادل ، سالم ترین است. آنی که باکتری در آن برای بیش از نیمی از بیومس ها شمرده می شود. باکتری در خاکی که شامل رسوبات بالای کربوهیدرات که شکرهاست، رونق می یابد. سبزیجات و غذای حیوانات و کمپوست از اضافات غذا یا بیوسولفیدهایی که شامل کربوهیدراتهای ضروری برای حفظ یک خاک باکتری است ایجاد می شود. ضافات انبار اغلب شامل مقدار بیشتری سلولز و سنین های است که می تواند محدوده قارچی را حفظ کند. کمپوست یک حالت دهنده جذب خاک است اما احتمالاً برای خاک ریشه دار ایده آل نیست، جایی که تعادل بیشتر بین باکتری و قارچ قابل ترجیح است. بر اساس تحقیقات دانشگاه کرنل ، کمپوست انبارهای اضافی ؟ بیشتری از کمپوست ساخته شده یا ترکیبات چوبی را ایجاد می کند. اگر چه تولید کنندگان می توانند عهده دار تغییر توازن باکتری و قارچ در کمپوست انبار اضافات باشد.
تغذیه کردن خاک: ما همه این حقیقت را قبلاً شنیده ایم. گاهی اوقات از افرادی که یک باغچه ارگانیک ، اجاق چوبی ، یا یک توالت کمپوستی دارند. هر چه نظر پیغامبر ، فلسفه شنیده می شود و این قضیه نیازهای اساسی عملکرد اکوسیستم خاک را توصیف می کند. ما معمولاً بارور کننده را بر اساس تحلیلات تضمینی بر داریم، که به ما نیتروژن کلی را می گوید. و نیز فسفات قابل دسترس، و پتاس قابل حل. گاهی اوقات منیزیم یا مواد معدنی مثل آهن یا منگنز نیز اضافه می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 114
بخش اول
آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 17799
پیش گفتار
در طول تاریخ، موج عقاید، تلاش ها، پاداش ها، رسوم، و ترس، انسان را به پیش رانده است. امروزه توجه به کیفیت به عنوان وسیله افزایش توان رقابت، بسیار مروم شده است.
مقامات دولتی همت خود را بر این گذاشته اند تا صنایع را به بهبود کیفیت محصولات و خدمات تشویق کنند. برای شرکت هایی که به استانداردهای بین المللی سیستم کیفیت دست یافته و موفقیت هایی در عملکرد کیفیت گرا به دست آورده اند، جوایزی تعیین شده و بسیاری از شرکت ها در هراس هستند که در صورت محروم شدن از چنین جوایزی، مشتریان خود را از دست دهند. در بسیاری از سازمان ها، کیفیت به روش سعی و خطا حاصل شده است. برخی برای دستیابی به آن با بهره گیری از طراحی، آینده نگری کرده و چندین نسل و دو جنگ جهانی را به سلامت پشت سر نهاند. «باید دید رمز کار در چه بوده است».
اغلب بنگاه های کسب و کار غربی از انگیزة سود (پول در آوردن بدون توجه به پی آمدهای آن) زاده شدند. پس از ویرانی جنگ دوم جهانی تقاضای زیادی برای کالاهای مصرفی و تجدید تسلیحات وجود داشت. کمیت مهم تر از کیفیت بود، زیرا تقاضا بر عرضه فزونی داشت. درست پس از این که ژاپن به کشورهای غربی اثبات کرد که پیش گرفتن بر انتظارات مشتری، افزایش مداوم سود را تضمین می کند. آنان توجه خود را به کیفیت معطوف کردند و «عرضه» کم کم بر «تقاضا» پیشی گرفت.
عقیده بر این است که راز معجزه اقتصادی ژاپن «کایزن» بوده است. کایزن به مععنی پی گیری بی وقفه و بی پایان بهبود کیفیت به صورت تدریجی و با حداکثر استفاده از منابع موجود است. صنعتگران غربی معتقدند که برای پیشرفت باید پول بیشتری خرج کنند و تجهیزات قدیمی، فن آوری قدیمی و ساختمان های قدیمی را نوسازی کنند. ژاپن برای این کار واژه دیگری دارد: کای روی. معنی آن ایجاد بهبود از طریق صرف پول است. در عین حال که غرب برای رفع مشکلات فقط پول خرج کردن را می شناسد، ژاپن بهبود را از طریق تغییرات تدریجی حاصل می کند. تنها زمانی که ظرفیت بهبود از این طریق تمام می شود، نوبت «کای روی» است. سرعت بهبود تدریجی، کند است و توجه مدیران غربی را جلب نمی کند. غربی ها بجای اینکه روی منابع کم بازده تلاش کنند، آنها را دور می ریزند و سیستم جدیدی را جایگزین می کنند، بی توجه به اینکه همراه با آن، مشکلات جدیدی پدید خواهد آمد. با کنار گذاشتن سیستم قدیمی، ممکن است اصل مسئله با جوانب آن کنار گذاشته شود.
تکلیف چنین دیدگاهی با سیستم های کیفیت و ISO TS 19949 چیست؟ سیستم های کیفیت، بایستی شرکت ها را قادر سازند که کنترل خود را حفظ کنند، ثبات پیش بینی پذیری و توان مندی پدید آوردند، اگر یکی از آن شرکت هایی هستید که همواره در حال تغییرید، سیستم های کیفیت شما را قادر می سازند این کار را در شرایط کنترل شده انجام دهید نه به روش سعی و خطا. سیستم های کیفیت شما را قادر می سازند کاری را که همیشه می کنید بهتر انجام دهید. گام نخست، در پدید آوردن یک سیستم کیفیت، روی کاغذ آوردن فرایند اصلی است. پس از آن، اقداماتی را شروع کنید که نخست شما را قادر به حصول نتایجی یک نواخت کند. سپس عملکرد خود را به تدریج بهبود بخشیده و در گام های بعدی، تغییرات و پیچیدگی را کاهش دهید. به این ترتیب، از طریق تغییر تدریجی، بهبود مستمر – در یک کلام «کایزن» - حاصل می شود. با این حال موفقیتی در به کارگیری ابزارهای صحیح به دست نیامده است. یک بازیکن گلف می تواند همان چوب گلف بازیکن حرفه ای را داشته باشد بدون این که بتواند مهارت او را نشان دهد، پس بازیکن حرفه ای چه دارد که به نظر می رسد برای آماتور دست یافتنی نیست؟ به عبارت ساده، کسب دانش است که شخص را قادر می سازد چیزهای درستی را برای انجام دادن انتخاب کند و مهارت های لازم را برای توانا ساختن او برای انجام درست کار در همان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 133
بخش اول ( مبحث پلها )
تاریخچه پل سازی
تاریخ باستان
انسان از قدیم به ساخت پل علاقه داشته چه سوای اهمیت نظامی و غیر نظامی آنها ، پلها بعنوان نشانه ای از کارهای بزرگ مهندسی شناخته شده بود. اگر چه ابتدای تاریخ پل سازی قدری مبهم است ولی تکامل تاریخی انواع مختلف پلها احتمالاً به بش از 5000 سال پیش برآورد می گردد. به طور کلی از نظر فرم سازه ای پلهای ساخته شده را می توان به سه دسته ی مجزا تقسیم کرد. نوع تیر یا دال که در قدیم با استفاده از تنه درخت یا تخته سنگها ساخته می شد نوعی قوسی که با استفاده از لاشه سنگها و بالاخره نوع معلق که با استفاده از تنه درخت یا تخته سنگها ساخته می شد، نوعی قوسی که با استفاده از لاشه سنگها و بالاخره نوع معلق که با استفاده طنابهای ساخته شده از الیاف گیاهی انجام می شد. پلهای مدرن امروزی در واقع از نظر سازه ای بطور کلی از سه فرم فوق تبعیت می کنند هر چند که از نظر مصالح بکار رفته خیلی پیشرفته تر از آن ایام می باشند.
قدیمی ترین پل ثبت شده ی دنیا در تاریخ پلی است که در حدود 2650 سال قبل از میلاد مسیح توسط منس، اولین پادشاه مصر، بر روی رودخانه نیل بنا گردید. از جزئیات این پل اطلاعات دقیقی در دست نیست. پل دیگری ازنوع عبورگاه چوبی با پایه های سنگی در حدود 4000 سال پیش بر روی رود فرات در بابل قدیم ساخته شد. پلهای معلق ابتدایی شامل یک طناب ساخته شده از نی هندی یا الیاف گیاهی دیگر بود که عابر بوسیله ی دست از طرفی به طرف دیگر عبور می کرد . اولین پل معلق واقعی متشکل از سه طناب موازی بود که یکی از آنها در تراز پایین تر جهت جای پای عابر و دو تای دیگر در تراز بالاتر به منظور دستگیره و حفظ تعادل شخص بکار برده می شد. قدیمی ترین پل معلق ساخته شده از زنجیرهای فلزی که تاکنون بجای مانده است پلی است بر روی رودخانه چین چین در کشور چین. در کشور هندوستان نیز آثاری از این نوع پلها وجود دارد . باافزایش تعداد کابلهای طولی در پلهای معلق این نوع سازه کاملتر گردید. نوع دیگر از پلهایی که در قدیم زیاد مرسوم بوده پلهای ساخته شده از تیرهای چوبی بود که برای عبور از رودخانه بر روی فونداسیونهای معلق در آب تکیه داشت و اساس پلهای موقت امروزی را تشکیل می دهند.
تکامل فرم سازه قوسی برای بناها و پلها با استفاده از مصالح سنگ و آجر به دوره های کلدانیان و آشوریان بر می گردد. با توجه به نوع سقف های قوسی کشف شده از مقبره های موجود در مصر که از حدود 1800 سال قبل از مسیح بجای مانده است نشان می دهد احتمال می رود که برای اولین بار سازه های قوسی در مصر بکار برده شده . یونانیان قدیم تئوری مقدماتی استاتیک را توسعه داده و ارشمیدس (212 الی 278 قبل از میلادمسیح ) از وضعیت تعادل اجسام آگاهی داشت هر چند که این اصول ظاهراً در ساخت سازه ها بکار برده نمیشد . روسها در ساخت قوسها تجربه ی زیادی کسب کردند بطوری که بعضی از سازه های قوسی آنها حتی تا به امروز پابرجاست. از جمله اینها پلی است بنام پانت دگارد شاهکار شخصی بنام آگریپا که به سال 19 قبل از میلاد مسیح در جنوب فرانسه فعلی ساخته شد. این پل که شامل یک قوس سه طبقه به ارتفاع حداکثر 40/47 متر از سطح رودخانه و شعاع هر قوس 4/22 متر می باشد حدود 2000 سال قدمت دارد.
یونانیها و رومیها از مصالح چوب برای سازه های موقت استفاده می کردندو پلهای پایه خرپائی چوبی مخصوصاً برای امور نظامی توسعه یافت . اولین پل جوبی بر روی رودخانه تیمز در لندن ساخته شد.
یکی از مهم ترین کشف سازندگان رومی را می توان کشف سیمان طبیعی دانست که از یک نوع سنگ آتشفشان بدست می آمد و در اثر اضافه کردن آب به آن سفت میشد که پیشرو سیمان جدید می باشد.
پیشرفت کند پلسازی در قرون گذشته دلیل بر نبودن تشریک مساعی بین سازندگان و به اصطلاح فیلسوفان یا معماران آن زمان بود.ه است. با ایجاد جدائی بین تئوری و عمل ساخت یک سازه مهندسی و اصولی هیچگاه میسر نبود. از نمونه پلهای باقیمانده از قرن دوم میلاد مسیح پل زیبای آنجل می باشد که در سال 136 پس از میلاد بر روی رودخانه ای در روم ساخته شد.
قرون وسطی
در طی قرون وسطی اطلاعات مهندسی سازه ای جمع آوری شده توسط رومیها ناپدید گشت بطوریکه که در این دوران هیچگونه پیشرفت و خلاقیت چشمگیری در زمینه ساخت سازه ها ایجاد نگردید. اما هنر ساخت بطور گسترده ای در اروپا رواج یافت. پلهای چوبی که در چین در حدود قرن ده میلادی ساخته شدند هنوز پا بر جا هستند. از پیشرفت و کاربرد اطلاعات فنی کسب شده در این دوران اطلاعی در دست نیست.
دوره رسانس
با تجدید نظر افرادی چون لئونارد داوینچی (1452 الی 1519 ) در هنرها و علوم پیشرفت چشمگیری در علوم مهندسی مخصوصاٌ طرح پلها در دورهی رنسانس بوجود آمد. وی با استفاده از تئوری و تجربه ی پیشینیان در ساخت سازه ها پیشرو پلهای مدرن محسوب می شود. از آن پس سازندگان با تجربه ی عملی در پلسازی اجباراً از نظرات طراحان آگاه استفاده می کردند. کلیه افراد مهمی که در آن دوران در فن پلسازی نقش بسزایی داشتند کسانی بودند که تجربه و تئوری را با هم بکار می بردند.
پلهای مهمی که با استفاده ازتئوری و تجربه در این عصر ساخته شد عبارتند از پل سانتاترینیتا در فلورانس، پل ریالتو که بر روی کانال بزرگ شهر و نیز ساخته شده پل نتردام و پل نیوف در پاریس.
لئونارد داوینچی با محاسبه و نتایج آزمایشگاهی توانست پروفیل خط فشار را برای قوسها تحت هر بار وارده تعیین نماید. وی نیز با انجام آزمایشاتی موفق شد مقاومت مصالحی چون کابلهای آهنی را تعیین کند. روش کار مجازی نیز جهت محاسبه ی سیستم های مختلف قرقره ها و اهرم ها بکار گرفته شد. ار آزمایشاتی نیز بر روی تیرها و ستونها انجام داد.
گالیله ( حدود سال 1600 بعد از میلاد) تلاش زیادی در تعیین روابطی بین ابعاد تیر و مقاومت داخلی آن تحت اثر بارهای خارجی انجام داد و به نتیجه مهم زیر نایل آمد:
« برای اینکه ساز های عظیمی چون کشتی هاف قصرها و مقبره ها را طوری بسازیم که در مقابل بارهای وارده مقاوم باشند، باید ابعاد اعضای آن را خیلی بزرگ انتخاب کنیم که از نظر عملی همواره میسر نیست بنابراین راه حل دیگر آنست که اعضای مربوطه را با ابعاد کوچکتر ولی ساخته شده از مصالح قوی تری انتخاب کنیم.»
او بر مزیت اعضای توخالی آگاه بود و مفهوم اساسی تنش را درک کرد اما مسئله ای در رابطه با مقاومت داخلی تیرها حل نکرد.
آکادمی علوم در سال 1560 میلادی در ایتالیا شروع بکار کرد. در قرن هفدهم میلادی در کشورهای دیگری چون انگلستان ، فرانسه و آلمان نیز پیشرفتهای علمی پدید آمد.
دانشی که بعداً بنام علم مقاومت مصالح شناخته شد در قرن هفده پیشرفت قابل توجهی پیدا کرد و افرادی چون رابرت هوک (1635-1703)، که کشف مهم وی قانون هوک در مقاومت مصالح می باشد؛ماریوت (1620-1684) برای مطالعاتش در رابطه با تئوری خمش، جاکوب (1654-1705) و جان رنولی (1667-1748) دو برادر مشهوری که تئوری خیز در تیرها را ارائه دادند و نیز اصل کار مجازی را تعیین کردند دانیال برنولی، (1700-1782)، پسرجان برنولی که مطالعاتی در رابطه با شکل منحنی ایجاد شده در اثر کمانش میله ی ارتجاعی تحت اثر انواع بارگذاریها انجام داد و معادلات مربوط به لرزش جانبی میله های با مقطع منشوری را تعیین کرد و لئونارداولر (1707-1753) که کار دانیال برنولی را ادامه داده و فرمول مشهور بار بحرانی کمانش را برای اعضای تخت اثر بار محوری فشاری تعیین کرد، را می توان به عنوان پیشگامان این علم نام برد.
در قرن 18 علوم مهندسی توسعه یافته در صد سال قبل از آن، راه خود را به کارهای عملی پیدا کرد. کتابهایی زیادی در این مورد نوشته شد و از ریاضیات به عنوان یک وسیله مفید مهندسی استفاده شد.
در سال 1713 پارنت (1666- 1716) دو اثر مهم خود را منتشر کرد که در آن او برای اولین بار محل تار خنثی در مقطع اعضاء را مشخص کرد و نیز تنشهای داخلی تیر را بدست آورد.
اولین مجتمع ( دانشکده ) مهندشی در دنیا در سال 1716 در پاریس بوجود آمد و در این زمان بود که اولین کتب در رابطه با مهندسی سازه منتشر شدند.
دانشمند مشهور کولمب (1736- 1806)نیز در این عصر نقش مهمی را در پیشرفت علوم که دامنه وسیعی داشت بازی کرد. کار عمده وی در مهندسی سازه شامل تحلیل و آزمایش در رابطه با خمش تیرها، پیچش میله ها، پایداری دیوارهای حائل و تئوری قوسها بوده است. در این دوران کارهای آزمایشگاهی در رابطه با خواص مکانیکی مصالح پیشرفت خوبی داشت.
عصر انقلاب صنعتی
در دهه آخر قرن 18 اولین آثار صنعتی در انگلستان پدیدار گشت. اولین پل آهنی در دنیا بنام پل کلبروکدال در آنجا ساخته شد. این پل شامل یک قوس نیم دایره به دهانه 5/30 متر بوده که بر روی رودخانه سورن توسط شخصی بنام آبراهام داربی که احتمالاٌ بر اساس طرح توماس پریچارد و جان ویلکینسون بوده است در سال 1669 کامل شد. اولین پل آهنی در آمریکا 60 سال پس از آن ساخته شد.
در اوایل قرن 19 پیشرفت قابل توجهی در تئوری مقاومت مصالح توسط شخصی بنام ناویر (1785-1836) انجام گرفت اما چند دهه بطول انجامید تا مهندسین این مطالب را بخوبی درک کرده و نتایج آنرا بکار بردند. کار وی در واقع مقدمه ای بر تحلیل سازه های مدرن به شمار می آید. ناویر اولین کسی بود که روش کلی حل سازه ای نامعین را ابداع کرد. کار وی بعداً توسط ریاضی دانان و مهندسین ادامه ی یافت و بدین ترتیب اساس مهندسی سازه های مدرن بوجود آمد.
در دوران احداث راه آهن پلهای مهمی ساخته شدند یکی از آنها که در واقع به عنوان عجایب دنیا بحساب می آید پل قوسی چهار طبقه سنگی گلتزاشتال در آلمان می باشد که در سال 1851 کامل شد. دهانه کل این پل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 120
بخش اول :
کاشی
کاشی :
کلمه کاشی از واژه لاتین tegula مشتق شده از فعل tegere میباشد که معنی پوشاندن یا پوششدادن است لازم به ذکر است که این واژه در زبان رومیها به کاشیهای بام اطلاق میشده کاشی را بعنوان قطعاتی مسطح سطحی از سفالینه پخته شده در نظر میگیریم که در کفها و دیوارهای ساختمانها استفاده میشود و اغلب بخاطر ایجاد مانعی جهت نفوذ آب به بدنه کاشی و نیز جهت خلق رنگ و نقش متنوع آنها را لعاب میدادند معمولاً به لحاظ جنبههای عملی و زیباکاری از کاشی استفاده میگردد. یک سطح مفروش به کاشی و سطحی کاملاً بهداشتی نفوذناپذیری در برابر آب و مناسب نظافت خواهد بود. و با وجود اینکه در مقابل آتش مقاوم است لیکن بخوبی گرما را در محیط پخش مینماید. معمولاً تزئین کاشیها به روشهای مختلفی انجام میگیرد. گاهی اوقات تصویری واحد گاهی منظرهای کامل و زمانی نیز نقوش مرموز که البته ریشه در مسائل آموزشی دارد با باورهای نمادین ملل طرح این کاشیها را تشکیل میدهند. گاهی اوقات فقط در مورد زیبائی سطحی کاشی بحث میشود که البته این نکته مهم نیز حکایت از اهمیت طرحها بافتها، لعابهای رنگی دارد که همیشه چشمها را خیره ساخته است. شکلهای کاشی بسیار متنوع است و اما وجه تشابه تمامی آنها در این است که فقط مناسب پوشش سطوح هستند( که معمولاً صاف و یکدست و گاهی اوقات نیز کوژ دارند) و به همین علت میتوان به راحتی آنها را بدون ایجاد خسارت به ساختمان و از سطوح جدا ساخت. این خصوصیات سبب تمایز کاشی از دیگر پوششهای سرامیکی مانند آجرهای لعابدار، سفالینههای بدون لعاب، یا بلوکهای کوچک لعابدار شدهاست. انواع مذکور معمولاً پس از نصب جزء لازم ساختمان به شمار میآیند و به آسانی نمیتوان آنها را انتقال داد اساساً کاشی را جسمی دوبعدی یا دوکاره محسوب میکنند چرا که تمایز بین اثر ظاهری کاشی و کاربرد آن امری تقریباً محال است.1
یکی از دلائل استفاده از کاشی مسئله محکمبودن، مقاومبودن این ماده در مقابل حوادث طبیعی مانند باد، باران، آفتاب. عناصر شیمیای و کنشها و واکنشهای فیزیکی در ساختمان میباشد. کاشی که پوششی از لعاب روی آن مینشیند بعد از انجام مراحل پخت به دلیل شیشهای بسیار مقاوم سخت و در مقابل جذب آب نفوذناپذیر میباشد. علاوه بر استحکام مناسب این ماده عوامل دیگری نیز در بکارگیری کاشی مؤثر بودهاند از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 196
بخش اول
ساخت های ثابت و واحدهای آزاد (گونه گونی ها در ساختمان سازی)
پیشگفتار
در دسامبر 1964 در اتحادیه معماران هلندی پیشنهادهایی شد که طرح کلی و روشی برای طراحی مسکن تطبیق پذیر با استفاده از ساخت ثابت (نگهدارنده Support) و واحدهای آزاد (واحد جدا شدنی Detachable Unit) را نشان میدهد .
در این گروه هم معماران و هم مجریان ساختمان و تولید کنندگان قطعات ساختمانی ، سرمایه گذاران ، پیمانکاران و شرکتهای خانه سازی نیز می باشند . به دلایلی چند هلند را می توان آزمایشگاهی برای بررسی راه حل مشکلات خانه سازی انبوه در سراسر دنیا به حساب آورد . این گروه هلندی روشی را برای طراحی ارائه میدهد که نتیجه آزمایشها و شرایط خاص می باشد .
چون تراکم جمعیت کشور زیاد بود و با وجود سنت قدرتمند شهرنشینی تقریبا ناممکن بود که مسئله ساختمان سازی را چون امری کاملا مجزا به حساب آورد . بنابراین معماران تصمیم به صنعتی شدن ساختمانها گرفتند ولی هنوز معلوم نبود که این تفکر مقرون به صرفه نباشد .
معماران بنیانگذار پذیرفتند که از مفهوم «ساخت ثابت» به عنوان یک فرضیه عملی دیگر برای تحقیقات بیشتر استفاده شود . اساس فرضیه ساخت ثابت و واحدهای آزاد آن بود که شخص مصرف کنندة خانه در تولید آن مشارکت یا نظارت داشته باشد . چنین پنداشته می شد که نقص تولید انبوه ، همان عدم مشارکت مصرف کننده در روند خانه سازی است . در واقع هم در خانه سازی انبوه اصل مهم به مفهوم فنی و سازمانی آن این است که مصرف کننده نقشی در تصمیم گیری ندارد . از سوی دیگر در مفهوم «ساخت ثابت» مبنای کار اینست که مسکن به هر شکل و هر اندازه که باشد ، همیشه محصول دو حوزة مسئولیت و تصمیم گیری است . بخشی از ساختار شخصاً در اختیار ساکن خانه است که می تواند آن را به دلخواه تغییر دهد و تبدیل کند امّا بخش دیگر به یک زیر ساخت عظیم تری تعلق دارد ، که فرد دربارة آن نمی تواند تصمیم گیرد بلکه باید از قوانین و قراردادهای گروه بزرگتر (چه در حد همسایگی باشد یا مقامات محلی) پیروی کند .
این دو حوزة تصمیم گیری را همیشه و همه جا می توان تشخیص داد . حتی آنها که صاحب خانه ویلایی نیز هستند باید زیر ساخت خیابانها ، خدمات و مقررات حوزه بندیها و غیره را بپذیرند . آنچه محیط خود می نامند محصول یک زمینه طبیعی و اجتماعی بزرگتری است که افراد در آن مشارکت دارند . در طول تاریخ این تعادل بین فرد و جمع در اشکال بیشماری تجلی یافته است .
مفهوم ساخت ثابت ، بازشناسی سنت دیرینه ای است در مورد بازتاب خصوصیات اساسی در محیط ظاهری و بدین معنی ابداع جدیدی به حساب نمی آید . ولی به هر جهت این مفهوم با مفهوم خانه سازی انبوه که در این قرن به یکسان مورد توجه متخصصان و دولتمردان ، در تلاششان برای دنیا بهتر بوده ، در تضاد است .
در مفهوم ساخت ثابت تولید خانه مشابه سایر کالاهای صنعتی نخواهد بود بلکه مصرف کننده نیز در روند تولید آن دخالت دارد . اما این دخالت