لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بخش چهارم
بافتهای گیاهی (PLANT TISSUES )
به مجموعه ای از سلولها که کار ویژه ای را بصورت یک سیستم انجام می دهند بافت گویند . از اجتماع بافتها ، اندام ( organ ) و از اجتماع اندام ها موجود زنده (گیاه) بوجود می آید.
چنانچه سلولهای تشکیل دهنده بافت از نظر ساختار و عمل مشابه هم باشند بافت را بافت همگن می نامند . مانند: کلانشیم ، مریستم اولیه و بافت پارانشیم نرده ای .
بافت ناهمگن بافتی است که سلولهای تشکیل دهندة آن از نظر شکل و حتی عمل با همدیگر همسان نیستند . مثلا بافت هادی متشکل از پارانشیم ، آوند چوب و آوند آبکش است این عناصر از نظر شکل و وظیفه با هم تفاوت دارند بنابر این بافت هادی بافتی ناهمگن است. اپیدرم نیز از بافتهای ناهمگن است زیرا در آن علاوه بر سلولهای معمولی اپیدرمی می توان گاهی کرکها ، سلولهای محافظ روزنه و سلولهای همراه را مشاهده نمود .
بافتهای گیاهی را علاوه بر تقسیم بندی فوق بر اساس ساختار و عمل به گروه های زیر تقسیم می نمایند :
1 ـ بافت مریستمی ( Meristematic tissue )
2 ـ بافت پارانشیمی ( Parenchyma )
3 ـ بافت محافظ ( Protecting tissue )
4 ـ بافت استحکامی یا نگاهدارنده ( Supporting tissue )
5 ـ بافت هادی ( Conductive tissue )
6 ـ بافت ترشحی (Secretory tissue )
1 ـ بافت مریستمی
مریستم از واژه یونانی ( meristus ) به معنی قابلیت تقسیم یا دو تا شدن گرفته شده است . این بافت شامل جوان ترین و تمایز نیافته ترین سلولهای گیاه می باشد که سلولهای آن قادر به تقسیم شدن می باشند و سلولهایی را تولید می نمایند که با تمایز یابی خود سایر بافتهای گیاهی را بوجود می آورند .
مریستم ها را بر اساس منشأ و مکان قرار گیری می توان به دو گروه : مریستم اولیه ( Primary meristem ) و مریستم ثانویه (Secondary meristem) تقسیم نمود .
1 ـ الف ) مریستم اولیه
این مریستم به مریستم نخستین نیز موسوم است . منشأ آن معمولاً سلولهای جنینی می باشد . البته بایستی تذکر داد که گاهی ممکن است دیگر بافتها با برگشت تمایز یا تمایز زدایی (Dedifferentiation) نیز به این نوع مریستم تبدیل شوند .
سلولهای مریستم اولیه ، کروی ، کوچک و تمایز نیافته بوده تقریباً در تمام جهات قادر به تقسیم هستند و معمولاً تولید مریستم های دیگری می نمایند که این مریستم ها با تمایز یابی بعدی خود سایر بافتها را بوجود می آورند . البته گاهی نیز بدون واسطه بافتهای خاصی را می توانند تولید نمایند .
هستة سلولهای مریستم اولیه بزرگ و کم تراکم است . نسبت حجم هسته به حجم سیتوپلاسم نسبت به دیگر سلولها بسیار زیاد تر است . این سلول ها دارای واکوئل های بسیار اندک و نادر می باشد و در آنها مواد غیر فعال چون: برخی بلورها و رسوبات و غیره دیده نمی شود . دیواره نیز بسیار و نازک و از نوع دیواره اولیه است .
بافتهای حاصل از فعالیت این مریستم ، بافتهای اولیه یا نخستین و رشد حاصل از فعالیت این مریستم رشد نخستین یا اولیه ( Primary growth ) نامیده می شود .
مریستم اولیه در تک لپه ایها ، دو لپه ایها و بازدانگان دیده می شود. مریستم اولیه به انواع : مریستم انتهایی (Terminal meristem ) ، مریستم میانگره ای (Intercalary meristem ) و مریستم حاشیه برگ ( Leaf marginal meristem ) تقسیم می شود .
1 ـ الف ـ 1 ) مریستم انتهایی
در نوک اندام ها وجود دارد و به انواع مریستم انتهایی ریشه و مریستم انتهایی ساقه تقسیم می شود. تمام انواع بافتها و اندام های دیگر در گیاه بصورت مستقیم یا با واسطه از این مریستم تولید می شود .
1 ـ الف ـ 1 ) مریستم انتهایی ریشه
مریستم انتهایی ریشه بوجود آورنده تمام بخش های ریشه می باشد مریستم نوک ریشه شامل دو بخش است که عبارت است از : منطقه آرام یا مرکز سکون و مریستم فعال . منطقه آرام در قسمت نزدیک به انتها قرار دارد در این بخش کمترین تقسیم شدن سلول مشاهده می شود. پیرامون منطقه آرام مریستم فعال دیده می شود که با فعالیت خود بطرف نوک ریشه کلاهک ( Root cap ) و به طرف بالا سه استوانه تودرتوی مریستمی را تولید می نماید .
کلاهک انتهایی ترین بخش ریشه است . وظیفه کلاهک محافظت از نوک ریشه ، کمک به نفوذ ریشه در خاک و کمک به جذب کاتیون های خاک می باشد . از سه استوانه مریستمی تولید شده ، استوانه بیرونی پروتودرم ( Protoderm ) نام دارد که منشأ ریزودرم (اپیدرم ریشه ) و تارهای کشنده (Root hairs) است . استوانه درونی مریستم زمینه ای ( Ground meristem ) نامیده می شود و منشأ پارانشیم پوست ( cortex ) و آندودرم ( Endoderm ) است.
مرکزی ترین استوانه به استوانه پروکامبیومی موسوم می باشد که منشأ دایره محیطیه ( Pericycle ) ، چوب اولیه ( Primary xylem ) ، فلوئم اولیه ( Primary phloem ) ، مغز (Pith) و کامبیوم آوندی ( Vascular cambium ) است . دایره محیطیه خود می تواند منشأ ریشه های فرعی ( Lateral roots ) یا ریشه های ثانویه ( Secondary roots ) باشد . بدین ترتیب تمام بخش های ریشه از فعالیت مریستم انتهایی آن بوجود می آید . در تک لپه ای ها و نهانزادان آوندی کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه تولید نمی شود و سایر عناصر فوق مشابه سایر گروه های گیاهی در آنها بوجود می آید .
بافتهای تولید شده را بافتها یا عناصر اولیه یا نخستین گویند . و رشد حاصله که غالباً باعث طویل شدن ( و اندکی نیز قطور شدن ) ریشه می شود را رشد اولیه یا نخستین (Primary growth ) می نامند .
از آنجا که فعالیت مریستم اولیه منجر به تولید اندام می شود این مریستم به مریستم اندام زا ( Organogen ) موسوم شده است.
1 – الف ـ 1 – 2 ) مریستم انتهایی ساقه
چندین تئوری برای مریستم انتهایی ساقه ارائه شده است . یکی از معروفترین نظریات راجع به ساختمان این بخش نظریه تونیکا و کورپوس نام دارد .
طبق این نظریه مریستم انتهایی ساقه شامل دو بخش است که بخش سطحی آن تونیکا و بخش میانی آن کورپوس نامیده شده است . طبق این نظر سلولهای ناحیه تونیکا غالباً بطریق پری کلین ( در جهت مماس با سطح اندام ) تقسیم شده و سلول های کورپوس در همه جهت قادر به تقسیم می باشند.
نظریه بعدی که قابل قبول تر نیز می باشد به نظریه پلانتفول ـ بوآ و یا نظریه حلقه بنیادی موسوم است .
طبق این نظریه مریستم انتهایی ساقه شامل یک بخش پوسته معادل تونیکا و یک بخش مغزی معادل کورپوس است . در ناحیة مغزی و نیز نوک کمترین تقسیم در سلولها دیده می شود اما کمی پائین تر در ناحیه ای مانند یک حلقه بیشترین فعالیت میتوزی صورت می گیرد . این ناحیه را حلقه بنیادی می نامند. حلقه بنیادی تولید کننده برگها و جوانه ها و قسمت های سطحی ساقه است . بخش قاعده ای مغز بخش های اساسی استوانه مرکزی را تولید می نماید و انتهای منطقه مغزی مریستم خفته یا مریستم منتظر نام دارد که به هنگام تبدیل جوانه رویشی به جوانه زایشی یعنی بهنگام گلزایی این لایه فعال می شود .
مطالعات نشان می دهد که مریستم انتهایی ساقه در ناحیه حلقه بنیادی با تقسیمات متعدد برجستگی های کوچکی بنام ( Leaf buttress ) را بوجود می آورد . این برجستگی ها کمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
بخش 2
باروری / حاصلخیزی
قبل از بحث در مورد رژیم مناسب برای چمن ، ممکن است آزمایش اینکه گیاهان چگونه برای بقا سازمان دهی شده اند قبل از مداخله انسان، ارزشمند است، هیچ بحثی نیست که چمن نیاز به بارور کردن دارد، اما با کمان تعجب نیتروژن ، فسفر ، پتاسیم، کلسیم، منزیم، سولفور، عناصر سازمان دهندة دیگر تنها 5 درصد کل رژیم گیاه را شامل می شوند. بقیه 95 درصد از آب و اتمسفر تأمین می شود. همانطور که نسبتاً مواد معدنی مورد نیاز به نظر کم می اید این سئوال باقی می ماند که گیاه چگونه مادة مغذی را که نیاز دارد به دست می آورد اگر هیچ کس این کار را برای او نمی کند؟ شخصاً ع گیاهان با تکیه بر خودشان در طی میلیونها سال به بقا ادامه داده اند ، و قبل از بشر یا هر موجود زنده ای که حاصلخیزی را متشر کند در زمین ظاهر شدند.
کربن و اکسیژن از دی اکسید کربن در هوا و هیدروژن از اب با هم ترکیب می شوند تا ساختاری متحد با همة چند جزئی جای ارگانیک که توسط نور خاست تولید شده اند. همه بقیه مواد مغذی لازم از منابع ارگانیک و ؟ درخاک بدست می آید، توسط بسیاری از ارگانیسم های خاک قابل دسترس به گیاهان می شود. پروتئین ، کربوهیدارات، چربیها، موم، سلولزع و دیگر چند جزئی های ارگانیک که در گیاهان و حیوانات یافت می شود. در خاک ارگانیک، و در هوموس، و مواد معدنی که در خاک یافت می شود همه از مواد مغذی ضروری برای گیاه تشکیل شده است. اما ارگانیزم خاک ابتدا باید این مواد مغذی را به گونة قابل دسترس تبدیل کند، شما می توانید این عملیات ارگانیزم را سیستم گوارشی گیاهان بخوانید. بیشتر دی اکسید کربن در اتمسفر در خاک وجود دارد از طریق فعالیتهای زیستی. دقیقاً همانطور که بشر و حیوان دی اکسید کربن را رها می کنند،به همین ترتیب نیز ارگانیسم خاک عمل می کند، ابتدا از طح خاک ریشة گیاهان برای جذب دی اکسید کربن زمانی است که ابتدا از سطح خاک پدیدار شود – قبل از اینکه تلاطم اتمسفر نتواند آنرا رقیق کند با دیگر گازها. این سیستم تحویل ، بیش از هزاران ، بهبود آن را دشوار ، لازم و تأثیر گذار اثبات می کند.
متاسفانه این سیستم در کنار رأس اجرایی در بیشتر مناطق بسیاری از زمینهای ورزشی عمل نمی کند. اصولاً ، خاک شامل ذرات ارگانیک کوچک است، که جمعیت ارگانیزم خاک و خلق هوموس را محدود می کند، و زیاد طبق روش ارگانیک به کاربده نمی شود. اگر چسبندگی ریشه از زمین از بین رفت ، موقعیت وخیم تر می شود. ارگانیزم خاک منابع را محدود کرده است، که توانایی آنها را در قابل دسترس ساختن مواد مغذی به گیاه را محدود می کند، و خلق دی اکسید کربن بستگی به سطح فعالیت آنها دارد. حقیقتاً ، وقتی از حاصلخیزی صحبت می شود، ما باید به نیازهای کل سیستم های در حال رشد گیاهی توجه کنیم – که شامل ارگانیزم های خاک می شود.
به طور نرمال ، حاصلخیز کنندگان بر اساس تحلیلات N-P-1 انتخاب شده اند که توسط وزن کل نیتروژن ، فسفات قابل دسترس و پتاس حل شدنی درصد بندی می شود. مدیران ممکن است از ؟ ثانویه استفاده کنند. کلسیم ع منیزیم، سولفور و ذرات دیگر – اگر قسمت خاک بر کمبود دلالت کنند. بسیار نادر است که ؟ کسی که به دنبال یک بارورنده ای است که کربن قابل گوارش را برای ارگانیزم های خاک فراهم می کند و حتی نادرتر آنجا است که می پرسد آیا بارورنده کربنی به جمعیت باکتری توجه دارد. این ها سئوالهای مهمی برای پرسیدن هستند. تعادل و تناسب درست ارگانیزمی که در خاک زندگی می کندد گیاهان ریشه ای را با هر دوی حمایت و تغزیه تأمین می کند، و همانطور که کربن ته نشین گوارش می شده است ، این ارگانیزم نیز دی اکسید کربنی را که ریشة گیاهان می توانند بگیرند همانطور که در حال گذشتن از سطح خاک است. جمعیتهای مساوی این ارگانیسم نمی توانند باقی بمانند تا وقتی که منابع مناسب قابل دسترس باشند
علف هرز، حشره و مشکلات بیماری و عملکرد ضعیف ریشه اغلب نشانة یک سیستم خاکی ناقص است. آفت اصولاً با حشره کشی چک می شود، و عملکرد ضعیف ریشه به طور نرمال با اضافه کردن ماده مغذی شیمیایی مرتبط است. اما مشکلات به درستی بیولوژیکی هستند. در زمین های ورزشی ، عدم تعاادل بیولوژیکی کلاً کمتر شکل ساز است تا سطح نامساوی فعالیت های زیستی.
کربن:
کربن در خاک در بیومس های زنده یافت می شود، رسوبات ارگانیک ، گیاخاک ناپایدار و گیاخاک پایدار. این منابع برای ارگانیزم های خاک انرژی فراهم می کند. کربن خاک توسط ارگانیزم های اتوتروفیک از قبیل گیاهان و جلبکی که می تواند کربن را از اتمسفر با انرژی خورشید بگیرد برای تولید ماه ارگانیک ترکیبات کربن که توسط اتوتروف تولید می شوند نهایتاً به قستی از انرژی تلف شده و پروتئینی که به نام ماده ارگانیک خاک نامیده می شود تبدیل می شود. این عملیات در هزاران راه صورت می پذیرد. دو هدف اصلی برای تأمین انرژی زندگی خاکی و دی اکسید کربن برای گیاهان وجود دارد.
وقتی رسوبات تازه ارگانیک با خاک تماس پیدا می کنند ، تخریب ناگهان آغاز می شود حداقل در طی فضاهای که ارگانیسم خاک فعال است. دما، رطوبت، هوا و تعادل کربن و نیتروژن در رسوبات سرعتی که در آن رسوبات ارگانیک صورت می پذیرد، را تعیین می کند ، معیار کربن به نیتروژن (C:N) همیشه به عنوان قسمت X کربن به یک قسمت نیتروژن اندازه گیری می شود. اگر میزان (C:N) وسیع باشد، از تجزیه آرام صورت می پذیرد. علاوه بر این ارگانیزم های خاک باید نیتروژن قابل دسترس را از خاک مصادره کند. همانطور که کربن را گوارش می دهند زیرا رژیم های آنها میزان (C:N) باریکی را مطالبه می کند. این عصب دائماً نیاز نیتروژن به گیاهان را از بین می برد. اگر ؟ اصلی ارگانیک میزان (C:N) باریکی و کمی داشت، همانطور که با چسبندگی ریشه ، هدر رفتن غذا ، هدر رفت حیوانات ، تجزیه احتمالاً با سرعت تر رخ می دهد، قابل دسترس کردن نیتروژن برای گیاهان و دیگر ارگانیزم ها. هر زمان ارگانیزم تخریب اجزا گوارشی رسوبات ارگانیک یا ارگانیزم ها توسط تغذیه کنندگان مصرف شدند، مقداری انرژی استفاده می شود و کربن به دی اکسید کربن، اکسید می شود، که سپس به اتمسفر خاک رها می شود.
خاک ریشه دار در خاک زیستی متعادل ، سالم ترین است. آنی که باکتری در آن برای بیش از نیمی از بیومس ها شمرده می شود. باکتری در خاکی که شامل رسوبات بالای کربوهیدرات که شکرهاست، رونق می یابد. سبزیجات و غذای حیوانات و کمپوست از اضافات غذا یا بیوسولفیدهایی که شامل کربوهیدراتهای ضروری برای حفظ یک خاک باکتری است ایجاد می شود. ضافات انبار اغلب شامل مقدار بیشتری سلولز و سنین های است که می تواند محدوده قارچی را حفظ کند. کمپوست یک حالت دهنده جذب خاک است اما احتمالاً برای خاک ریشه دار ایده آل نیست، جایی که تعادل بیشتر بین باکتری و قارچ قابل ترجیح است. بر اساس تحقیقات دانشگاه کرنل ، کمپوست انبارهای اضافی ؟ بیشتری از کمپوست ساخته شده یا ترکیبات چوبی را ایجاد می کند. اگر چه تولید کنندگان می توانند عهده دار تغییر توازن باکتری و قارچ در کمپوست انبار اضافات باشد.
تغذیه کردن خاک: ما همه این حقیقت را قبلاً شنیده ایم. گاهی اوقات از افرادی که یک باغچه ارگانیک ، اجاق چوبی ، یا یک توالت کمپوستی دارند. هر چه نظر پیغامبر ، فلسفه شنیده می شود و این قضیه نیازهای اساسی عملکرد اکوسیستم خاک را توصیف می کند. ما معمولاً بارور کننده را بر اساس تحلیلات تضمینی بر داریم، که به ما نیتروژن کلی را می گوید. و نیز فسفات قابل دسترس، و پتاس قابل حل. گاهی اوقات منیزیم یا مواد معدنی مثل آهن یا منگنز نیز اضافه می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 114
بخش اول
آمادگی برای اخذ گواهی ISO/TS 17799
پیش گفتار
در طول تاریخ، موج عقاید، تلاش ها، پاداش ها، رسوم، و ترس، انسان را به پیش رانده است. امروزه توجه به کیفیت به عنوان وسیله افزایش توان رقابت، بسیار مروم شده است.
مقامات دولتی همت خود را بر این گذاشته اند تا صنایع را به بهبود کیفیت محصولات و خدمات تشویق کنند. برای شرکت هایی که به استانداردهای بین المللی سیستم کیفیت دست یافته و موفقیت هایی در عملکرد کیفیت گرا به دست آورده اند، جوایزی تعیین شده و بسیاری از شرکت ها در هراس هستند که در صورت محروم شدن از چنین جوایزی، مشتریان خود را از دست دهند. در بسیاری از سازمان ها، کیفیت به روش سعی و خطا حاصل شده است. برخی برای دستیابی به آن با بهره گیری از طراحی، آینده نگری کرده و چندین نسل و دو جنگ جهانی را به سلامت پشت سر نهاند. «باید دید رمز کار در چه بوده است».
اغلب بنگاه های کسب و کار غربی از انگیزة سود (پول در آوردن بدون توجه به پی آمدهای آن) زاده شدند. پس از ویرانی جنگ دوم جهانی تقاضای زیادی برای کالاهای مصرفی و تجدید تسلیحات وجود داشت. کمیت مهم تر از کیفیت بود، زیرا تقاضا بر عرضه فزونی داشت. درست پس از این که ژاپن به کشورهای غربی اثبات کرد که پیش گرفتن بر انتظارات مشتری، افزایش مداوم سود را تضمین می کند. آنان توجه خود را به کیفیت معطوف کردند و «عرضه» کم کم بر «تقاضا» پیشی گرفت.
عقیده بر این است که راز معجزه اقتصادی ژاپن «کایزن» بوده است. کایزن به مععنی پی گیری بی وقفه و بی پایان بهبود کیفیت به صورت تدریجی و با حداکثر استفاده از منابع موجود است. صنعتگران غربی معتقدند که برای پیشرفت باید پول بیشتری خرج کنند و تجهیزات قدیمی، فن آوری قدیمی و ساختمان های قدیمی را نوسازی کنند. ژاپن برای این کار واژه دیگری دارد: کای روی. معنی آن ایجاد بهبود از طریق صرف پول است. در عین حال که غرب برای رفع مشکلات فقط پول خرج کردن را می شناسد، ژاپن بهبود را از طریق تغییرات تدریجی حاصل می کند. تنها زمانی که ظرفیت بهبود از این طریق تمام می شود، نوبت «کای روی» است. سرعت بهبود تدریجی، کند است و توجه مدیران غربی را جلب نمی کند. غربی ها بجای اینکه روی منابع کم بازده تلاش کنند، آنها را دور می ریزند و سیستم جدیدی را جایگزین می کنند، بی توجه به اینکه همراه با آن، مشکلات جدیدی پدید خواهد آمد. با کنار گذاشتن سیستم قدیمی، ممکن است اصل مسئله با جوانب آن کنار گذاشته شود.
تکلیف چنین دیدگاهی با سیستم های کیفیت و ISO TS 19949 چیست؟ سیستم های کیفیت، بایستی شرکت ها را قادر سازند که کنترل خود را حفظ کنند، ثبات پیش بینی پذیری و توان مندی پدید آوردند، اگر یکی از آن شرکت هایی هستید که همواره در حال تغییرید، سیستم های کیفیت شما را قادر می سازند این کار را در شرایط کنترل شده انجام دهید نه به روش سعی و خطا. سیستم های کیفیت شما را قادر می سازند کاری را که همیشه می کنید بهتر انجام دهید. گام نخست، در پدید آوردن یک سیستم کیفیت، روی کاغذ آوردن فرایند اصلی است. پس از آن، اقداماتی را شروع کنید که نخست شما را قادر به حصول نتایجی یک نواخت کند. سپس عملکرد خود را به تدریج بهبود بخشیده و در گام های بعدی، تغییرات و پیچیدگی را کاهش دهید. به این ترتیب، از طریق تغییر تدریجی، بهبود مستمر – در یک کلام «کایزن» - حاصل می شود. با این حال موفقیتی در به کارگیری ابزارهای صحیح به دست نیامده است. یک بازیکن گلف می تواند همان چوب گلف بازیکن حرفه ای را داشته باشد بدون این که بتواند مهارت او را نشان دهد، پس بازیکن حرفه ای چه دارد که به نظر می رسد برای آماتور دست یافتنی نیست؟ به عبارت ساده، کسب دانش است که شخص را قادر می سازد چیزهای درستی را برای انجام دادن انتخاب کند و مهارت های لازم را برای توانا ساختن او برای انجام درست کار در همان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
بخش های اصلی کامپیوترهای شخصی
شکل زیر یک نمونه برد اصلی را که دارای یک اسلات ISA ، یک اسلات AGP و پنج اسلات PCI را نشان می دهد.
شکل زیر نمونه دیگری از یک برد اصلی را که دارای یک اسلات ISA ، دو اسلات PCI یک اسلات AMR ((Audio Modem Driver و یک اسلات AGP است را نشان می دهد .
شکل زیر BIOS موجود بر روی یک برد اصلی را نشان می دهد.
حداکثر وضوح و دقت تصویر
دقت ( Resolution ) به تعداد پیکسلهای نمایشگر اطلاق می گردد . دقت تصویر توسط تعداد پیکسلها در سطر و ستون مشخص می گردد. مثلاً یک نمایشگر با دارا بودن 1280 سطر و 1024 ستون قادر به نمایش 1024 ×1280 پیکسل خواهد بود . کارت فوق دقت تصویر در سطوح پایین تر 768 × 1024 و 600 × 800 و 480 × 640 را نیز حمایت نماید.
صفحه کلید
صفحه کلید متداول ترین وسیلة ورود اطلاعات در کامپیوتر است. عملکرد صفحه کلید مشابه کامپیوتر است.
صفحه کلید شامل مجموعه أی از سوئیچها است که به یک ریز پردازنده متصل می گردد. زیر پردازنده وضعیت سوئیچها را هماهنگ و واکنش لازم درخصوص تغییر وضعیت یک سوئیچ را از خود نشان خواهد داد .
متداولترین تکنولوژی سوئیچ استفاده شده در صفحه کلید Rubber – Dume ( لاستیک برجسته) است. در این نوع صفحه کلیدها هر کلید بر روی یک لاستیک برجستة کوچک و انعطاف پذیر به مرکزیت یک کربن سخت قرار می گیرد. زمانیکه کلیدی فعال می گردد یک پیستون بر روی قسمت پایین کلید مجدداً لاستیک برجسته را به سمت پایین به حرکت در می آورد. مسئله فوق باعث می گردد که کربن سخت ، به سمت پایین حرکت نماید. مادامی که کلید نگه داشته شود کربندمدار را برای آن بخش ماتریس تکمیل می نماید. زمانیکه کلید رها (آزاد) می گردد لاستیک برجسته مجدداً به شکل حالت اولیه بر می گردد .
موس
استفاده از موس در کامپیوتر از سال 1984 میلادی و همزمان با معرفی در مکین تاش آغاز گردید. با عرضه موس کابران قادر به استفاده از سیستم و نرم افزارهای مورد نظر خود با سهولت بیشتری شدند. امروزه موس دارای جایگاه خاص خود است. موس قادر به تشخیص حرکت و کلیک بوده و پس از تشخیص لازم ، اطلاعات مورد نیاز برای کامپیوتر را ارسال می نماید تا عملیات لازم انجام گیرد.
قسمتهای مختلف موس
1 ـ یک گوی (گردی) درون موس که سطح مورد نظر را لمس و زمانیکه موس حرکت می کند می چرخد.
اخیراً مدلهای جدیدی از موس در بازار عرضه شده اند که قابلیت اتصال بطریقه بی سیم را دارا می باشند . همچنین موسهای اپتیکال که بصورت نوری عمل می نمایند.
2 ـ غلتک ( Rollers ) : غلتکهای فوق گوی را لمس می کنند . یکی از غلتکها قادر به تشخیص حرکت در جهت X می باشد. غلتک دوم 90 درجه نسبت به غلتک اول جهت یابی شده تا به این ترتیب حرکت در جهت Y را تشخیص دهد . زمانیکه گوی می چرخد یک و یا دو غلتک فوق نیز حرکت خواهند کرد. شکل زیر دو غلتک سفید رنگ موس را نشان می دهد.
اغلب کارتهای صدا که امروزه استفاده می گردد از نوع PCI بوده و در یکی از اسلاتهای آزاد برد اصلی نصب می گردد . کارتهای صدا قدیمی عمدتاً از نوع ISA بودند اکثر کامپیوترهای جدید کارت صدا را به صورت یک تراشه بر روی برد اصلی دارند . در این نوع کامپیوترهای اسلاتی بر روی برد اصلی استفاده نشده و بدین ترتیب یک اسلات صرفه جویی شده است . Sound blaster به عنوان یک استاندارد در دنیای کارتهای صدا مطرح است شکل زیر یک نمونه از این نوع را نشان می دهد. اغلب تولید کنندگان کارت صدا از مجموعه تراشه های مشابه استفاده می نمایند ، پس از طراحی تراشه های فوق شرکتهای مربوطة تولید کننده کارت صدا امکانات و قابلیتهای دلخواه خود را به آنها اضافه می نمایند.
یک آداپتور UXGA اطلاعات دیجیتالی ارسال شده توسط یک برنامه را اخذ و پس از ذخیره سازی آنها در حافظة ویدئویی مربوطه با استفاده از یک تبدیل کننده دیجیتال به آنالوگ آنها را به منظور نمایش ، تبدیل به سیگنال های آنالوگ خود می نماید . پس از ایجاد سیگنالهای آنالوگ اطلاعات مربوطه از طریق یک کابل VGA برای مانیتور ارسال خواهد شد . هدف یک کارت گرافیک ایجاد مجموعه أی از سیگنالها است که نقاط فوق را بر روی صفحه نمایشگر نمایش دهند .
◄ پردازشگر مرکزی ( CPU ) :
ریز پردازنده به منزله “ مغز “ کامپیوتر بوده ومسئولیت انجام تمامی عملیات (مستقیم یا غیر مستقیم) رابرعهده دارد.
چیزی را که کامپیوتر انجام می دهد بر اساس “ریز پردازنده “ است.
◄ حافظه :
این نوع ازحافظه ها با سرعت بالا ،امکان ذخیره سازی اطلاعات رافراهم می نمایند سرعت حافظه های فوق می بایست بالا باشد چرا که آنها مستقیماً با ریز پردازنده مرتبط می باشند. در کامپیوتر از چنین نوع حافظه استفاده می گردد:
Random – Acces Memory (RAM) از این نوع حافظه،بمنظور ذخیره سازی موقت اطلاعاتی که کامپیوتر در حال کار باآن است،استفاده می گردد.
Read Only Memory (ROM) یک حافظه دائم که از آن برای ذخیره سازی اطلاعات مهم در کامپیوتر استفاده می گردد.
Basic Input/Otput System (BIOS) یک نوع حافظه ROM که از اطلاعات آن در هر بار راه اندازی سیستم استفاده می گردد.
Caching حافظه ای سریع که از آن برای ذخیره سازی اطلاعاتی که فرکانس بازیابی آنان بالا باشد ،استفاده می گردد.
Vitual Memory فضای موجود برروی هارد دیسک که از آن برای ذخیره سازی موقت اطلاعات استفاده ودر زمان نیاز عملیات جایگزینی در حافظه RAM انجام خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بخش چهارم
بافتهای گیاهی (PLANT TISSUES )
به مجموعه ای از سلولها که کار ویژه ای را بصورت یک سیستم انجام می دهند بافت گویند . از اجتماع بافتها ، اندام ( organ ) و از اجتماع اندام ها موجود زنده (گیاه) بوجود می آید.
چنانچه سلولهای تشکیل دهنده بافت از نظر ساختار و عمل مشابه هم باشند بافت را بافت همگن می نامند . مانند: کلانشیم ، مریستم اولیه و بافت پارانشیم نرده ای .
بافت ناهمگن بافتی است که سلولهای تشکیل دهندة آن از نظر شکل و حتی عمل با همدیگر همسان نیستند . مثلا بافت هادی متشکل از پارانشیم ، آوند چوب و آوند آبکش است این عناصر از نظر شکل و وظیفه با هم تفاوت دارند بنابر این بافت هادی بافتی ناهمگن است. اپیدرم نیز از بافتهای ناهمگن است زیرا در آن علاوه بر سلولهای معمولی اپیدرمی می توان گاهی کرکها ، سلولهای محافظ روزنه و سلولهای همراه را مشاهده نمود .
بافتهای گیاهی را علاوه بر تقسیم بندی فوق بر اساس ساختار و عمل به گروه های زیر تقسیم می نمایند :
1 ـ بافت مریستمی ( Meristematic tissue )
2 ـ بافت پارانشیمی ( Parenchyma )
3 ـ بافت محافظ ( Protecting tissue )
4 ـ بافت استحکامی یا نگاهدارنده ( Supporting tissue )
5 ـ بافت هادی ( Conductive tissue )
6 ـ بافت ترشحی (Secretory tissue )
1 ـ بافت مریستمی
مریستم از واژه یونانی ( meristus ) به معنی قابلیت تقسیم یا دو تا شدن گرفته شده است . این بافت شامل جوان ترین و تمایز نیافته ترین سلولهای گیاه می باشد که سلولهای آن قادر به تقسیم شدن می باشند و سلولهایی را تولید می نمایند که با تمایز یابی خود سایر بافتهای گیاهی را بوجود می آورند .
مریستم ها را بر اساس منشأ و مکان قرار گیری می توان به دو گروه : مریستم اولیه ( Primary meristem ) و مریستم ثانویه (Secondary meristem) تقسیم نمود .
1 ـ الف ) مریستم اولیه
این مریستم به مریستم نخستین نیز موسوم است . منشأ آن معمولاً سلولهای جنینی می باشد . البته بایستی تذکر داد که گاهی ممکن است دیگر بافتها با برگشت تمایز یا تمایز زدایی (Dedifferentiation) نیز به این نوع مریستم تبدیل شوند .
سلولهای مریستم اولیه ، کروی ، کوچک و تمایز نیافته بوده تقریباً در تمام جهات قادر به تقسیم هستند و معمولاً تولید مریستم های دیگری می نمایند که این مریستم ها با تمایز یابی بعدی خود سایر بافتها را بوجود می آورند . البته گاهی نیز بدون واسطه بافتهای خاصی را می توانند تولید نمایند .
هستة سلولهای مریستم اولیه بزرگ و کم تراکم است . نسبت حجم هسته به حجم سیتوپلاسم نسبت به دیگر سلولها بسیار زیاد تر است . این سلول ها دارای واکوئل های بسیار اندک و نادر می باشد و در آنها مواد غیر فعال چون: برخی بلورها و رسوبات و غیره دیده نمی شود . دیواره نیز بسیار و نازک و از نوع دیواره اولیه است .
بافتهای حاصل از فعالیت این مریستم ، بافتهای اولیه یا نخستین و رشد حاصل از فعالیت این مریستم رشد نخستین یا اولیه ( Primary growth ) نامیده می شود .
مریستم اولیه در تک لپه ایها ، دو لپه ایها و بازدانگان دیده می شود. مریستم اولیه به انواع : مریستم انتهایی (Terminal meristem ) ، مریستم میانگره ای (Intercalary meristem ) و مریستم حاشیه برگ ( Leaf marginal meristem ) تقسیم می شود .
1 ـ الف ـ 1 ) مریستم انتهایی
در نوک اندام ها وجود دارد و به انواع مریستم انتهایی ریشه و مریستم انتهایی ساقه تقسیم می شود. تمام انواع بافتها و اندام های دیگر در گیاه بصورت مستقیم یا با واسطه از این مریستم تولید می شود .
1 ـ الف ـ 1 ) مریستم انتهایی ریشه
مریستم انتهایی ریشه بوجود آورنده تمام بخش های ریشه می باشد مریستم نوک ریشه شامل دو بخش است که عبارت است از : منطقه آرام یا مرکز سکون و مریستم فعال . منطقه آرام در قسمت نزدیک به انتها قرار دارد در این بخش کمترین تقسیم شدن سلول مشاهده می شود. پیرامون منطقه آرام مریستم فعال دیده می شود که با فعالیت خود بطرف نوک ریشه کلاهک ( Root cap ) و به طرف بالا سه استوانه تودرتوی مریستمی را تولید می نماید .
کلاهک انتهایی ترین بخش ریشه است . وظیفه کلاهک محافظت از نوک ریشه ، کمک به نفوذ ریشه در خاک و کمک به جذب کاتیون های خاک می باشد . از سه استوانه مریستمی تولید شده ، استوانه بیرونی پروتودرم ( Protoderm ) نام دارد که منشأ ریزودرم (اپیدرم ریشه ) و تارهای کشنده (Root hairs) است . استوانه درونی مریستم زمینه ای ( Ground meristem ) نامیده می شود و منشأ پارانشیم پوست ( cortex ) و آندودرم ( Endoderm ) است.
مرکزی ترین استوانه به استوانه پروکامبیومی موسوم می باشد که منشأ دایره محیطیه ( Pericycle ) ، چوب اولیه ( Primary xylem ) ، فلوئم اولیه ( Primary phloem ) ، مغز (Pith) و کامبیوم آوندی ( Vascular cambium ) است . دایره محیطیه خود می تواند منشأ ریشه های فرعی ( Lateral roots ) یا ریشه های ثانویه ( Secondary roots ) باشد . بدین ترتیب تمام بخش های ریشه از فعالیت مریستم انتهایی آن بوجود می آید . در تک لپه ای ها و نهانزادان آوندی کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه تولید نمی شود و سایر عناصر فوق مشابه سایر گروه های گیاهی در آنها بوجود می آید .
بافتهای تولید شده را بافتها یا عناصر اولیه یا نخستین گویند . و رشد حاصله که غالباً باعث طویل شدن ( و اندکی نیز قطور شدن ) ریشه می شود را رشد اولیه یا نخستین (Primary growth ) می نامند .
از آنجا که فعالیت مریستم اولیه منجر به تولید اندام می شود این مریستم به مریستم اندام زا ( Organogen ) موسوم شده است.
1 – الف ـ 1 – 2 ) مریستم انتهایی ساقه
چندین تئوری برای مریستم انتهایی ساقه ارائه شده است . یکی از معروفترین نظریات راجع به ساختمان این بخش نظریه تونیکا و کورپوس نام دارد .
طبق این نظریه مریستم انتهایی ساقه شامل دو بخش است که بخش سطحی آن تونیکا و بخش میانی آن کورپوس نامیده شده است . طبق این نظر سلولهای ناحیه تونیکا غالباً بطریق پری کلین ( در جهت مماس با سطح اندام ) تقسیم شده و سلول های کورپوس در همه جهت قادر به تقسیم می باشند.
نظریه بعدی که قابل قبول تر نیز می باشد به نظریه پلانتفول ـ بوآ و یا نظریه حلقه بنیادی موسوم است .
طبق این نظریه مریستم انتهایی ساقه شامل یک بخش پوسته معادل تونیکا و یک بخش مغزی معادل کورپوس است . در ناحیة مغزی و نیز نوک کمترین تقسیم در سلولها دیده می شود اما کمی پائین تر در ناحیه ای مانند یک حلقه بیشترین فعالیت میتوزی صورت می گیرد . این ناحیه را حلقه بنیادی می نامند. حلقه بنیادی تولید کننده برگها و جوانه ها و قسمت های سطحی ساقه است . بخش قاعده ای مغز بخش های اساسی استوانه مرکزی را تولید می نماید و انتهای منطقه مغزی مریستم خفته یا مریستم منتظر نام دارد که به هنگام تبدیل جوانه رویشی به جوانه زایشی یعنی بهنگام گلزایی این لایه فعال می شود .
مطالعات نشان می دهد که مریستم انتهایی ساقه در ناحیه حلقه بنیادی با تقسیمات متعدد برجستگی های کوچکی بنام ( Leaf buttress ) را بوجود می آورد . این برجستگی ها کمی