لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه و تکامل بدنسازی
در اواخر قرن نوزدهم ، علاقه خاصی برای بدنسازی در مردم بوجود آمد و این بدنسازی به معنی اضافه کردن عضلات برای دفاع شخصی و بتا نبود ؛ بلکه منظور از آن بازگشت به این ایده یونانیان بود که با افزایش عضلات از بدن تجلیل می کردند. این زمانی بود که بلند کردن سنگ به روشی سنتی جای خود را ورزش مدرن وزنه برداری داد. در خلال پیشرفت این ورزش ، فرهنگ های مختلف این ورزش را برای مقاصد خاصی انجام می دادند . در اروپا وزنه برداری برای سرگرمی توسط مردان قوی و حرفه أی بوجود آمد . شکل ظاهری و فیزیکی این وزنه برداران برای تماشاچیان یا خود وزنه برداران زیاد مهم نبود.
در سال های دهه 1920 ، 1930 ثابت شد که سلامتی و رشد بدن به یکدیگر نزدیک و مربوط بوده و کارکردن با وزنه ، بهترین وسیله برای ازدیاد حجم عضلات در کوتاه ترین زمان است . سطح دانش بدنسازی در آن زمان محدود بود ، اما بدنسازان آن موقع بیشتر بدن خود را با ستارگان نسل قبلی مقایسه می کردند. در این دهه زیادکردن نیرو توسط وزنه برداری مورد قبول واقع نشده بود و به وزنه برداری در آن موقع ورزشکار یا قهرمان نمی گفتند و ازدیاد حجم عضلات در باشگاه را به جای تمرین کردن در ورزش های دیگر تقلب می دانستند.
در سال 1939 چیزهایی شروع به تغییر کردند . اتحادیه بدنسازان آماتور (AAU) مسابقات آقای آمریکا را برگزار کرد . شرکت کنندگان در این مسابقات فقط بدنسازان نبودند بلکه از تمامی رشته های ورزشی مانند بوکسورها در آن شرکت می کردند و در هر لباسی اقدام به نمایش عضلات خود می کردند. بعد ها بر اثر تأکیدی که بر روی شکل ظاهری بدن شد ، بدنسازان از این امتیاز بهره بردند و فاصله خود را با ورزشکاران رشته های دیگر زیاد کردند. کار کردن با وزنه شکل بدن را بیشتر از ورزش های دیگر تغییر می داد.
بدنسازی در دهه های 1940 و 1950 میلادی
برنده مسابقه آقای آمریکا در سال 1945 کلارنس رراس بود که می توان گفت اولین قهرمان واقعی ورزش بدنسازی است. نوع بدن او امروزه روی صحنه مسابقات کمتر به چشم می خورد . او دارای شانه های پهن عضلات پهن زیر بغل ، کمر باریک و ساق پاها عضلات خوب شکم بود.
در این هنگام تفاوت بین وزنه برداری بطور خاص برای بدست آوردن قدرت و تمرین با وزنه برداری متناسب کردن شکل بدن کاملاً مشخص شد . حالا شکل فیزیکی بدنسازان بر خلاف دیگر ورزش ها به نوع خاص خودش شناخته شد.
مجموعه این موفقیت ها موقعی نمایان شد که در سال 1997 ورزش بدنسازی توسط کمیته بین المللی المپیک به رسمیت شناخته شد و این ورزش عضوی از کمیته ورزش های آماتور گردید. پیشرفت بدنسازی در دهه 1980 اتفاق افتاد . در این دهه بدنسازی نه فقط به عنوان رقابت ورزشی ، بلکه بخاطر تأثیری که بطورکلی روی فرهنگ و مردم گذاشت ، رشد شدیدی کرد.
الفبای بدنسازی
بدنسازی به عنوان یک سیستم تمرین از مؤثرترین و مناسبترین راهها برای پرقدرت کردن و زیاد کردن حجم عضلات می باشد. بعضی ها فکر می کنند که بدنسازی فقط یک رقابت شدید است و ورزش نیست. یکی از دلایلی که مردم بدنسازی را ورزش نمی دانند این است که آنها این ورزش را با ورزشهایی که با اندازه چقدر دور ، چقدر سریع ، چه ارتفاع و غیره و ورزشهایی که با فرم (شیرجه رفتن ، ژیمناستیک ) آنها قضاوت می شوند ، مقایسه می کنند. بدنسازی ورزش فرم است و به جای حرکت دمای اندازه ، شکل تناسب ، جزئیات و کیفیت خود بدن ، با تمرینات مداوم در باشگاهها و بوسیله رژیم گرفتن و نمایش دادن بدن و گرفتن فیگوری سروکار دارد.
اگرچه بدنسازی هنوز بعنوان یک ورزش المپیکی شناخته نشده ، اما توسط جامعه ورزشکاران آماتور بین المللی پذیرفته شده و در بازیهای آسیایی و پان آمریکن گنجانیده شده است.
تمرینات افزایش تدریجی استقامت :
هیکل یک بدنساز ایده آل باید چیزی شبیه به این شکل باشد : شانه ها پهن و به تدریج که به پایین بدن می آید و به کمر می رسد باریک می شود ، پاها متناسب با بالا تنه تند.
ساختن تمام این عضلات باید روی اصول صحیح و با تمرینات افزایش تدریجی استقامت انجام گیرد. اما هر نوع تمرین با وزنه به ایجاد قدرت ختم نمی شود. شما باید تمرین مناسب را با استفاده از تکنیک صحیح انجام دهید تا یک پیغام مخصوص به سیستم های عصبی بدن شما فرستاده شود و بگوید چه چیزی را می خواهید به آن عادت کنید. به این اصل آموزش گفته می شود و به همین دلیل آموزش صحیح مهم می باشد. ساختن عضلات در بدنسازی هم از همین اصل پیروی می کند. عضلات به تحمل مقدار معینی فشار عادت دارند ، بخصوص بالابردن مقدار معینی وزنه با تحمل شدت فشار مشخص در هنگام تمرین کردن . وقتی که شما مقدار وزنه را افزایش می دهید به شدتِ فشار روی عضلات اضافه می کنید ، عضلات باید بزرگتر شوند تا بتوانند چنین فشاری را تحمل کنند. هم این که عضلات به تحمل چنین فشاری عادت کردند دوباره مقدار وزنه را در تمرینات خود بیشتر کنید و به این کار ادامه دهید تا عضلات بزرگتر و قوی شوند . بعبارت دیگر شما بتدریج تقاضای عضلات خود را افزایش می دهید.
استقامت در بدنسازی
اساساً دو نوع مختلفن استقامت وجود دارد : عضلانی و قلب و عروقی .
1ـ استقامت عضلانی : به قادر بون عضله به منقبض شدن به دفعات و استفاده از حداکثر تعداد رشته های عضله برای انجام تمرین گفته می شود .
2ـ استقامت قلب و عروق : توانایی قلب ، ششها و سیستم گردش خون برای رساندن اکسیژن به عضلات است ، تا آنها بتوانند به تمرین ادامه دهند و ضایعات حاصل شده (اسید لاکتیک) در اثر تمرین را از عضلات دور کنند. تمرینات سخت ، اسید لاکتیک زیادی را در عضلاتی که از آنها استفاده شده ایجاد می کند . ضایعاتی که در اثر منقبض شدن و ایجاد انرژی تولید می شود. اگر قلب ، ششها و سیستم گردش خود اکسیژن لازم را برای آن ناحیه ایجاد کنند ، اسید لاکتیک ایجاد شده دوباره در بدن تبدیل به انرژی جدید می شود ؛ در غیر اینصورت ، ضایعات از منقبض شدن عضله جلوگیری کرده و باعث ایجاد خستگی کامل می شود.
شناخت نوع بدن
یکی از روشهایی که بدن انسان را روی شکلی که دارند طبقه بندی می کند روش سوماتو تایپ است که در این روش بدن انسان به سه گروه تقسیم می شود.
اکتومورف : به بدنهایی گفته می شود که قسمت بالا تنه کوتاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
تاریخچه مسجد جمعة اصفهان
قدیم ترین تاریخی که تاکنون در یکی از بناهای تاریخی شهر اصفهان مشکوف گردیده است (481 هجری ـ 9ـ1088 میلادی) می باشد. تاریخ مزبور در انتهای کتیبه مدوری که قاعده گنبد کوچکتر عهد سلجوقی مسجد جمعه را زینت می دهد دیده می شود .
گنبد دیگری که شبستان محراب اصلی مسجد را می پوشاند تاریخ ندارد، لکن اسم پادشاهی که این گنبد در زمان سلطنت وی ساخته شده یعنی معزالدنیا والدین ابوالفتح ملکشاه ابن محمد بن داوود که از سال 465 تا 485 هجری (1092ـ1072) میلادی پادشاهی نموده و همچنین نام وزیرش حسن بن علی بن اسحق نظام الملک در اینجا ثبت است.
با توجه به این نکته که قدیم ترین(بخش) مسجد معمولاً شبستان محراب اصلی آن است از یک طرف و از طرف دیگر روایتی که در اصفهان محفوظ مانده و مطابق آن روایت ساختمان مسجد جامع را صراحتاُ به ملکشاه نسبت می دهند چنین به نظر می رسد که بدون احتمال خبط بزرگ بتوان برای سلطان سلجوقی فوق الذکر افتخار ساختمان معروفترین بنای دورة اسلامی ایران را قائل شد.
با وجود مراتب فوق تصورات عامة مردم دربارة این مسجد نیز مانند اغلب ابنیة مهم کشور تأثیراتی داشته است.
شاردن می گوید « ایرانیان این بنا را خیلی قدیمی حساب می کنند زیرا بر طبق روایت ایشان امام رضا(ع) که یکی از امام های دوازده گانه بوده و در قرن چهارم هجری می زیسته معمولاً عبادت های خود را زیر طاقی که نام شرقی دارد بجای میاورده . قدماء اصفهان تعریف می کنند که سلطان ملکشاه که در سال 400 هجری میزیسته بانی این طاق بوده است لکن پادشاه مزبور تعمیر کننده ای بیش نبوده زیرا گنبد شمالی بنام سلطان منصور و گنبد جنوبی بنام سلطان یوسف که خیلی پیشتر زندگی می کرده مرقوم است.
در دو کتیبه فوق الذکر نیز مشهود می گردد اسمی نه از سلطان منصور و نه از سلطان یوسف در کار است و گمان می رود امام هشتم (ع) که بر خلاف گفتة شاردن در قرن چهارم هجری نمی زیسته بلکه در قرن دوم از سال 148 یا 153 تا 203 هجری زندگانی می کرده به چندین علت نمی توانسته است عبادات خود را در زیر سقف شرقی مسجد بجای آورد : یکی از علل آنکه اساساً گنبد شرقی در مسجد جامع وجود ندارد و اگر مقصود از گفتة شاردن ایوان شرقی باشد ایوان مزبور نیز پیش از ابتدای قرن ششم هجری ساخته نشده بوده است.
هرچند نویسندگان مشهور صحبت های بی اساس سابق الذکر را جدی تلقی کرده و تکرار نموده باشند با وجود این بطور قطع نمی توان تصور کرد که افسانة عباسی الاصل بودن مسجد جامع تا امروز دنباله پیدا کند مگر اینکه در بنیاد این اشتباه حقیقتی یا بطریقی اولی شبه حقیقتی موجود بوده باشد.
ابن حوقل ، مقدسی ، ناصر خسرو ، مافروخی ، ابن اثیر و یاقوت همگی خصوصاً چهار نفر اول شرح مسجد جمعة یهودیه را برای العین می دهند که مسجد جمعة فعلی اصفهان جانشین آن گردیده است. نویسندگان مزبور دربارة این موضوع مجموعة کاملی از اطلاعات ذیقیمت فرا آورده اند که تاریخ مسجد جامع از آن اقتباس شده و قسمت اعظم تاریخچة مسجد ایرانی نیز از آن بدست آمده است ، لکن متأسفانه این نویسندگان از بنائی صحبت می دارند که مسجد جمعة اصفهان نیست. ایشان شرح مسجد نمونة عربی را می دهند که فعلاً وجود ندارد و مطلقاً اثری از آن باقی نمانده و می گویند آنرا با خشت خام ساخته بودند و بعداً بجای آن بنای فعلی به طرز ایرانی «تماماً از آجرهای خوب که در کوره پخته شده» احداث گردیده و با بنای پیشین ارتباطی ندارد الا اینکه روی همان زمین ساخته شده و هنوز هم گاهگاهی جامع عتیق خوانده می شود . بنای مسجد قدیم که ستون هائی در برداشته با حیاط چهار ایوانی مدرسة نمونة ایرانی که در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
تاریخچه کاشی :
هنر کاشی سازی معرق یا کاشی گل وبته که نزد اروپائیان بیشتر به موزائیک شهرت دارد ، ازقرن هفتم هجری بتدریج زینت بخش معماری ایران ، به ویژه بناهای مذهبی گردید . اهمیت کاشی معرق نسبت به انواع دیگر کاشی ، زیبائی فوق العاده ودرجه استحکام آن است وبه همین دلیل پس از گذشت سالیان سال بر روی بناها برجای می ماند .
برای ساخت کاشی معرق ابتدا کاشی را به قطعات کوچک یا بزرگ بریده وطبق نقشه ای که قبلا تهیه گردیده پهلوی هم می چینند وسپس بادوغ آب گچ درزها ومنافذ راپرمی کنند به طوری که تمامی آن به صورت یک قطعه کاشی یکپارچه درآید وزمانی که سفت ومحکم شد آن رابرروی بنا نصب می کنند .
هنرمندان دوره تیموریه کاشیکاری معرق رادرشرق ایران توسعه داده وبسیاری ار بناهای مذهبی این ناحیه به ویژه درهرات ، سمرقند وبخارا پایتخت های تیمور وجانشینان اوباکاشی معرق تزئین گردیده است . به موازات رونق این نوع کاشی درخراسان بزرگ استفاده ازآن درشهرهای دیگر ایران نیزرواج یافت .
مسجد مولانا به تاریخ 848 ه.ق مدرسه غیاثیه خرگرد ، به تاریخ 848 ه.ق مسجد گوهرشاد ، 821ه.ق ، مدرسه دودر 843ه.ق دراستان خراسان ، مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی ومسجد کبود 870ه.ق دراستان آذربایجان ومدرسه امامی 725ه.ق درامام شهر 857ه.ق وهارون ولایت به تاریخ 918 ه.ق ومسجد امام خمینی ( مسجد شاه سابق ) مدرسه چهارباغ متعلق به عهد صفویه دراصفهان ومدرسه خان 1024ه.ق درشیراز ومسجد جامع یزد 861ه.ق وبالاخره مسجد ورامین دراستان مرکزی 722ه.ق ازجمله بناهای مذهبی هستند که شاهکار کاشیکاری های معرق رادربر می گیرد . درکاشیکاری معرق رنگهای متنوع بکار برده شده که دراین بین رنگهای سفید وآبی تیره ، فیروزه ای سبز و پرتقالی بیشتر به چشم می خورد .
تااوایل قرن 17 این سبک کاشی کاری درایران رواج داشته است .
طرحهائی که دراین زمان بیشتر مشاهده گردیده اند عبارتند از: گل وبرگ به هم پیچیده ویک قطعه ، گل آبی ( رزآبی ) ولاله آبی از چین وگلدان وگاهی نیز پرندگان .
رنگهای این آثارکاملا بارنگهای کاشی هائی که درقرن 13 ساخته شده ودرترکیه مشاهده گردیده متفاوت است . این رنگها : آبی ، فیروزه ای متمایل به زرد ، قهوه ای ، سبز ، سفید ، ارغوانی ویک رنگ قرمزمات نپخته که بر روی سطوح بدنه های خاک رسی ویا برروی یک لعاب زرد رنگ نقاشی شده می باشد .
اینگونه موزائیک ها نیز کاملا باموزائیک های ترکیه تفاوت دارند . اهمیت فوق العاده این کاشی ها وزیبائی مخصوص آنها فقط اثرهنر لعاب کاری با ضخامت زیاد آن می باشد که رنگ لعاب کاملا مشخص بوده ودرخشندگی مخصوص خود راظاهر می سازد . خواص مخصوص خاک رس ودرجه حرارت پخت کم بیسکویت های ( خشت های کوچک) مواد ایرانی وضخیم شدن لعاب درحین انجماد می تواند دلیل زیبائی موزائیک های فوق باشند . وجود لعاب شفاف که برروی آنها داده شده میتواند موجب پیدایش درخشندگی بیشتر رنگها بوده باشد .
درمرز سده های 13-14 ساختمان های مهمی درتبریز وحومه آن بنا گردیدند ازآنجمله مقبره غازان خان ایلخانی مغول که دارای گنبدی بسیار بلند بوده ویا سنگ مرمر تزئین شده است ، مسجد وزیر، تاج الدین علیشاه گیلانی می باشد
برخی ازساختمان های مهم که درآغاز سده ی 14 ساخته شده اند به شرح زیرمی باشد : مسجد ویا مقبره هشت ضلعی وگنبددار الجایتو خان درسلطانیه مسجدی درورامین باسردرنوک تیزوگنبد که با کاشی های لعابی رنگارنگی پوشیده شده وکنده کاری های عالی محراب الجایتو خان درمسجد جامع قدیمی اصفهان که بسیار جالب وزیبا است .
ازاواخر دوره تیموریه وآغاز دوره صفویه استفاده ازنوع دیگری ازکاشی معروف به کاشی خشتی یاهفت رنگ درتزیین بناهای گوناگون متداول شد .
همانطور که قبلا نیزیاد گردید ، دراواخر دوره های تیموری وصفویه بتدریج تزئینات کاشی هفت رنگ جایگزین کاشیکاری معرق گردید . تحویل ورواج کاشی هفت رنگ راتاحدودی میتوان ناشی ازدلایل اقتصادی وسیاسی دانست . باتوجه به اهمیت معماری واحداث روزافزون بناهای مذهبی وغیرمذهبی دردوره صفویه معماران برآن شدند که درتزئین بناهای گوناگون از شیوه تزئینی کاشی هفت رنگ بهره گیرند . بااستفاده از این شیوه هنرمندان قادر بودند .
کاشی کاری در عهد هخامنشی:
در عهد هخامنشی کاش هایی لعاب دار از شوش و تخت جمشید به دست آمده که بسیار ظریف و زیبا تهیه شده. آثار شوش در زمان هخامنشی با همان شیوه هنر کاشی سازی
بین النهرین تهیه شده است و این خود دلیل دیکری است بر تاثیر هنر بین النهرین برهنر هخامنشیان.
در دوره اشکانی و ساسانی هنر کاشی کاری به دست فراموشی سپرده شد.
کاشی کاری پس ازاسلام تا دوره سلجوقی:
در معماری اسلامی ابتدا از آجر کاری و گچ بری برای نوشته های کتیبه های مساجد و مقابر و منازل استفاده می شده، اما رفته رفنه استفاده از کاشیکاری در سر درها، محرابها و گنبد ها رایج گردید. کاشیکاری در عهد سلجوقی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه فوتسال :
تاریخچه فوتسال بر سال 1930 در مونته ویدئوئی بر میگردد. زمانیکه جان کارلوس سریانی یک پنجم زمین فوتبال را برای مسابقات انجمن فوتبال جوانان آمریکا انتخاب کرد. بازی در زمین بسکتبال بطوریکه زمین سر پوشیده و بدون استفاده از دیوارهای کناری برگزار شد . واژه فوتسال یک کلمه بین المللی است که برای این نوع بازی بکار می رود که واژه Foot یا Soccer از کلمه ای اسپانیایی سالن مشتق شده است.
بازی فوتسال در یک پنجم زمین فوتبال انجام میگیرد زمانی که سریانی فوتسال را ابداع کرد به سرعت محبوبیت شدیدی میان کشورهای آمریکای جنوبی به ویژه برزیل کسب کرد. مهارتهای این ورزش توسط بازیکنان مشهور برزیلی چون پله، زیکو، سوکتراس و بتود در زمین فوتبال پیشرفت کردند و سایر فوق ستاره های برزیلی مهارتهای بازی فوتسال را گسترش دادند .در حالی که برزیل به عنوان کانون فوتسال جهان به فعالیتش ادامه داد فوتسال زیر نظر فیفا در تمام جهان از اروپا تا آمریکای شمالی، مرکزی ، دریای کارئیب و آمریکای جنوبی ، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه گسترش یافت .اولین مسابقات جام جهانی فوتسال در سال 1982 در سائو پائولوی برزیل برگزار شد که برزیل اول شد در دومین دوره مسابقات در سال 1985 اسپانیا دو باره برزیل قهرمان شد و در سومین جام در سال 1988 استرالیا ، قهرمانی به پاراگوئه رسید .فیفا بر پائی این مسابقات را مستقیماً از سال 1989 به عهده گرفت که در سال 1989 در هلند و 1992 در هنک کنگ سومین دوره در سال 1996 در اسپانیا و چهارمین دوره مسابقات در سال 2000 در گواتمالا برگزار شد.
مقدمه:
در گام اول،موفقیت فوق العاده سومین مسابقات فوتسال جهانی فیفا که در سال 1996 در اسپانیا برگزار شد، سند گویایی از پیشرفت عظیم این ورزش بود،که در چند سال گذشته به وجود آمده است و سند مشخصی از محبوبیت غیر قابل انکار و استعداد فوق العاده زیاد آینده آن می باشد. و این،استعدادی است که اکثرا علاقه بیشتری را نسبت به گذشته در بین فدراسیون های ملی چها رمین مسابقات فوتسال قهرمانی جهان ایجاد کرده است .
چاپ جدید قوانین فوتسال ، انعکاسی از تعهد پیگیر فیفا به این رشته از بازی می باشد.اصلاحات آنها،
سبک و الگویی را شامل می شود که برای انجام مسئولیت اساسی مان در تضمین توسعه فوتسال از طریق رقابت جوانمردانه،بازی جذاب ، سلامت جسمانی شرکت کنندگان(بازیکنان)و تماشاگران به طور مساوی طراحی شده اند.اینها برخی از عوامل کلیدی هستند که مرا بر آن داشت که نسبت به احساس تعهد اعضای فعلی کمیته فوتسال و همجنین کسانی که در گذشته به فوتسال خدمت صادقانه کرده اند، نهایت تشکر صادقانه ام را ابراز دارم. تلاشهای آنها نه تنها وسیله کسب موفقیت فعلی ابن بازی بوده،بلکه در شکل دهی آینده آن نیز موثر می باشد. به علاوه،مشارکت ارزشمند و احساس وظیفه انجمن های ملی و کنفدراسیون های مختلف در تجهیز این رشته به ما اعتماد فوق العاده نسبت به آینده اهداء کرده است.
من کاملا مطمئن هستم که همه این پیشکسوتان و سازمان ها در کنار ازار عالی کار با شور و شوق و با امید واری،موجبات اصلاح این قوانین را فراهم نموده اند که به طور اجناب ناپذیری فوتسال را قادر می کند با همه اصول حیاتی جدا نشدنی از ورزش،برای جامعه ما مفید واقع شود.من احساس اطمینان می کنم که فوتسال برای جوانان و ورزشکاران آماتور و حرفه ای ما و برای گروه در حال افزایش تماشاچیان مشتاق یک تفریح سالم و سودمند و لذت بخش خواهد بود.
قانون اول
زمین بازی:
ابعاد زمین بازی:
زمین بازی باید به شکل مستطیل باشد .طول خط کناری باید از طول خط دروازه بیشتر باشد.طول زمین بازی باید حداقل25 متر و حداکثر 42 متر وعرض زمین باید حداقل15وحداکثر 25متر باشد.
مسابقات بین المللی:
طول زمین بازی حداقل 38 متروحداکثر42 مترو عرض آن حداقل 18مترو حداکثر 22متر باشد.
علامت گذاری زمین بازی:
زمین بازی با خطوط علامت گذاری می شوند.خطوط،جزء مناطقی محسوب می شود که خط مرزی آنها است.دو خط مرزی درازتر((خطوط کناری))ودو خط کوتاه تر ((خطوط دروازه))نامیده می شوند. تمام خطوط 8 سانتیمتر عرض دارند. زمین بازی به وسیله خط میانی به دو نیمه مساوی تقسیم می شود.نقطه میانی زمین در وسط خط میانی علامت گذاری می شود.دایره ای به شعاع 3 متر به دور نقطه میانی رسم می شود.
محوطه جریمه:
محوطه جریمه در انتهای زمین به صورت زیر مشخص می شود:
یک چهارم دایره ها،از هر تیرک عمودی دروازه به طرف بیرون و به شعاع 6 متر رسم می گردند.یک چهارم دایره ها ،از خط دروازه تا تلاقی خطوط فرضی که با خط دروازه زاویه قائمه می سازند ،از بیرون تیرک عمودی دروازه رسم می شوند.قسمت بالایی هر یک از یک چهارم دایره ها به وسیله خط16/3 متری که موازی با خط دروازه و بین تیرک های عمودی دروازه می باشد،به هم وصل می شوند.
نقطه پنالتی:
نقطه پنالتی در فاصله 6 متری از وسط و بین تیرک های عمودی دروازه رسم می شود.
نقطه پنالتی دوم:
نقطه پنالتی دوم در فاصله 10 متری از وسط و بین تیرک های عمودی دروازه رسم می شود.
قوس کرنر:
یک چهارم دایرهای به شعاع 25 سانتیمتری از هر گوشه زمین بازی به طرف داخل رسم میشود.
منطقه تعویض:
منطقه تعویض در سمتی از زمین بازی واقع شده که نیمکت های ذخیره تیم ها قرار دارند و محلی است که بازیکنان جهت تعویض،وارد یا خارج زمین می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
تاریخچه خوشنویسی
خوشنویسی یا خطاطی در اریام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری ـ آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف دیگر، هم در نظام سنتی و هم در دنیای معاصر و مدرن، انگیزههای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در تحولات خط محسوب میشود. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و یک دستی و متحدالشکلی مکاتبات، این بعد عملکردی خطاطی را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبههای دیگر خطاطی اهمیت یافته است. بنابراین نوآوری، مهمترین خاستگاه تحولات خط در یکصدو پنجاه سال اخیر میباشد. تحولات فرهنگی ـ هنری و سیاسی ـ اجتماعی و فناوری که زمینه ساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند در ایران، طی دو حرکت در دورههای قاجار و پهلوی خطاطی و خوشنویسی را تحت تأثیر قرار داده اند:
الف ـ دوره اول ـ قاجاریه ـ (دوره نوآوری در جامعه سنتی)
جامعهٔ قاجاری جامعهای سنتی بود اما در این دوران از عهد عباس میرزا پسر فتحعلی شاه و پس از جنگ های ایران و روس و شکست های ایران با جمع بندی از دلایل شکست و با حرکتی عبرت گیرانه توسط عباس میرزا تحولاتی در روند نوآوری انجام گرفت که حاصل آن نوسازی قشون ـ ورود صنعت چاپ و ورود برخی کارخانجات و تأسیس مدارس سبک جدید و فرستادن دانشجو به خارج از کشور برای کسب علم و هنر بوده است. اما شاه بیت این نوآوری بعدها در ظهور و روزنامه ها و نشریاتی تحقق یافت که به نحوی اطلاع رسانی و آگهی های جدید را به عهده گرفتند. خط و خوشنویسی نیز در پرتو این تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگی بسیار کند حرکت نمود تا بتواند نشریات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نماید به عنوان نمونه نخستین نشریاتی که خوشنویسی جدیدی را میطلبیدند عبارت بودند از:
• کاغذ اخبار در 1253 به سردبیری میرزا صالح شیرازی
• وقایع اتفاقیه 1267 –1264 به سردبیری امیرکبیر
• قانون 1295-1290 به سردبیری میرزا ملکم خان
به طور تفصیلی تر و جهت تشریح نوآوری و تأثیر آن بر خطاطی یکصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستین روزنامههای ایران قابل بررسی است.(به جستارهای مربوط به هر روزنامه مراجعه کنید)
ب- دوره دوم – پهلوی (دوره نوسازی
در سراسر قرن چهارده شمسی تاریخ خط و خوشنویسی در ایران مواجه با سرعت و نوآوری شگفتی است تا بتواند نیازهای معاصر تجارت و تبلیغات و فناوری را پاسخگو باشد. از سوی دیگر در سراسر قرن بیستم مکاتب بینالمللی که پس از تولید در خاستگاه خود به سرعت جهانی میشدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسیم گردند: نخستین دسته هنرمندانی بودند که در هماهنگی کامل با سبکهای بینالمللی قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمندانی تشکیل میشد که گرایشهای بومی و ملی را در فضایی جهانی جستجو میکردند. نقش این هنرمندان بر تولد خطاطی نوین از چنان اهمیتی برخوردار است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط بوده است.
مکتب سقاخانه و تأثیر آن بر نوآوری در خطاطی
در دهه چهل در ایران – در بهبوهه مدرانیزاسیون و درگیریهای سنت گرایان و مدرنیستها در حالی که مکتب رایج در سپهر بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات خط، از خود باقی گذاشت، این مکتب بعدها، سقاخانه، نام گرفت.
در رأس این هنرمندان – پرویزتناولی، ژازه طباطبایی و حسین زنده رودی در جستجوی تعریف دربارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند. و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس نمایند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی به عمل آید و در سامانی دهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود …
عناصر مورد علاقه این هنرمندان در نماز، قفلها و کلیدها - ضریح های اماکن متبرکه و سقاخانهها، نگینهای انگشتری و حرزها و کاسهها و الواح شمایلهایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بوده است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند. در حقیقت زیبایی با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرفکنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساخت و ساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
تاریخچه انجمن خوشنویسان
قبل از طلوع اسلام خطوط مختلفی از جمله میخی و پهلوی و اوستائی در ایران متداول بوده است. با پیدایش و ظهور دین مبین اسلام و گسترش آن در ایران، نیاکان ما با پذیرش شریعت محمّدی، الفبا و خطوط اسلامی را نیز پذیرا شدند. خطّ متداول آنزمان که نزدیک دو قرن قبل از اسلام شکل گرفته بود، خطّ کوفی و نسخ قدیم بود که از دو خطّ قبطی و سریانی اخذ شده بود. پس از ظهور اسلام تا دو قرن بعد نیز این خطوط بهمان سادگی آغازین بکار می رفت. سپس به وسیلة ایرانیان تحوّلی در این راه صورت پذیرفت و کم کم هنر خوشنویسی چهرة خود را نشان داد. بطوریکه در اوایل قرن چهارم بسال (310 هجری قمری) ابن مُقله بیضاوی شیرازی (متوفّی 328 هـ . ق) وزیر المقتدربالّله با استفاده از خطوط موجود و نبوغ ذاتی خود خطوطی بوجود آورد که به اقلام سته یا خطوط اصول معروف شد که عبارتند از : محقّق ـ ریحان ـ ثلث ـ نسخ ـ رقاع و توقیع ، و وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبتِ سطح و دور در هر کدام می باشد و برای این خطوط قواعدی وضع کرد و 12 اصل نوشت : ترکیب ـ کرسی ـ نسبت ـ ضعف ـ قوّت ـ سطح ـ دور ـ