لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 73 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشگفتار
نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند. نوجوان نهال نو رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.
بها دادن به نوجوانان و در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است . بر خلاف گمان برخی مردم ، تربیت به طور کلی کاری بسیار دشوار است بویژه تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است . شاید گفتة حکیمانه ی کانت متفکر و فیلسوف نامی آلمانی ، حق مطلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گوید : دو کار هست که در دشواری ، هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد ، مملکت داری و تربیت.
تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است کاری سخت و دشوار می باشد. پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را به سادگی تحت ضابطه ای مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی که خود در بارة تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. این ها همه نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزش و تخصصی ندارد.
فرزندان ما در دوران خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند . بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم چگونه می توانیم فرزندان خود را تربیت کنیم. شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند که اگر شرایط مادی و امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود فراهم آورند وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند حال آنکه وظیفه ی پدر و مادر بسیار فراتر از این هاست.
خانواده کانون پذیرایی از نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی ـ که بذر آن در لحظه ی آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است ـ باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند .
نابسامانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند شکل می گیرد و ناآگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود.
اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر از قبیل مدرسه ، رسانه های گروه و غیره این خلاء را نمی توانند پر کنند.
دشواریها و پیچیدگیهای تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است زیرا در این دوره نوجوان بطور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با او روشن بین ، شکیبا و هوشیار باشد و به سرعت دریابد که او دیگر یک کودک نیست . از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشند شاید این مسئله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد.
بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران ، مادران و مربیان دارد . تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ی آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند از زندگی سالم و موفقی برخوردارند ، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ناشی از نبود تربیت صحیح است . پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیر تر می باشند. و امام علی (ع) می فرمایند : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب سرباز زند.
از این جا می توان به نقش حساس و خطیری که خانواده ها و مربیان در هدایت و تربیت نوجوانان دارند پی برد . اگر ما به وظیفه ی بزرگ خود نسبت به این سرمایه های بی نظیر جامعه به نحوی شایسته توجه نکنیم، باید برای رویارویی با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشیم . در آموزشهای دینی ما نیز بر مسئولیت پدران و مادران در تربیت فرزند بسیار تأکید شده است و تصریح شده همچنانکه والدین را بر فرزندان حقوقی است فرزندان را نیز بر والدین خود حقوقی است که از آنها در مورد این حقوق در پیشگاه الهی بازخواست خواهد شد . در روایات اسلامی آمده است : همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر می شود پدر و مادر نیز برای سهل انگاری در انجام وظایف خویش عاق فرزند می شود.
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمـه Introduction
یک هدف خوب آن است که مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد که چه هنگام بدان نایل خواهیم شد. امروزه یکی از مشکلات مهم تربیتی در بیشتر مراکز تعلیم و تربیت مسائلی هستند که بطور مشابه در بسیاری از کودکان و نوجوانان و جوانان سر می زند و این مسایل در نوجوانان و کودکان گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت جامعه و افراد جامعه شده است و روز بروز این مسایل و مشکلات در دامنه های وسیعی در تعلیم و تربیت خودش را آشکارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و کنه و ریشه ی این مسایل پرداخته نشود و راههای بوجود آوردن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد احتمال آن می رود که جامعه علاوه بر آن که پیشرفتی نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بین رفتن ارزشهای والای انسانی خواهد شد. پیشگامان تعلیم و تربیت هرچند درباره ی این مسایل اندیشیده اند و نظرات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تربیت دینی کودکان
اُنس دینی:نخستین مرحلهی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سالهای نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا میشود و در سه یا چهار سالگی در کنار آنان جانمازی پهن میکند و به تقلید از آنان، قیام، رکوع و سجده برپا میکند، کمکم زمینهای به نام اُنس و الفت دینی در او ایجاد میشود. وقتی فرزند شما در کنارتان سجده و رکوع کرد و سلام نماز را داد و شما دستش را به گرمی فشردید، پیشانیاش را بوسیدید و لبخند رضایتبخشی در صورت او شکوفا شد، به یادش میماند که هر موقع این حرکات را انجام داده، از شما یک پاداش درونی و رضایتبخش دریافت کرده است. هر زمان با شما به مسجد آمد و شما مراعات کردید که به او سخت نگذرد و راحت و خوشحال باشد و ماندن خارج از حوصلهی او نباشد، این مراعاتها و ظرافتها او را کم کم به نوعی وابستگی دینی گرایش خواهد داد که پایهی آن اُنس والفت با دین است. ما در روانشناسی به این پدیده «conditioning» یا شرطی کردن میگوییم؛ به این صورت که اگر دو امر در مجاورت یکدیگر قرار بگیرد و با حضور یکی، دیگری هم حضور پیدا کند، کودک کم کم بین اینها پیوندی برقرار میکند که به آن «پیوند شرطی» گفته میشود. کودک در سالهای بعد که زندگی مستقلی را دنبال میکند، هر وقت به یاد میآورد که وقتی نماز میخواند سیمای شما شاد میشد و او را تشویق میکردید، در او شوق و علاقه به دین ایجاد میشود.2- عادت دینی:وقتی کاری را بارها و بارها تکرار کردیم، این عمل در شخصیت ما نفوذ میکند و استوار و پایدار میشود، مثل عادت به نظم، سحرخیزی، مسؤولیت پذیری یا هر عادت دیگر. از خصوصیات مهم دورهی کودکی و دبستان، عادتپذیری است. اگر شما در این سالها همّت کنید و عادت ارزشمندی را در فرزند یا شاگردتان پدید بیاورید، در سالهای بعد نیاری به صرف آن همه نیرو و هزینه نخواهد بود. در سنّ دبستانی عادت دینی بهتر جایگزین میشود. مثلاً با همت و مساعدت شما به کودکان اجازهی نماز خواندن در مسجد میدهند؛ در حالی که هنوز نماز بر آنان واجب نیست، به آنجا میآیند و نماز میخوانند و به این ترتیب نوعی عادت و استمرار بر عمل در آنان پدید میآید.ما باید بچهها را به خواندن نماز اول وقت عادت دهیم و به آنان بیاموزیم که صبحها قدری زودتر بیدار و آمادهی نماز شوند. همچنین باید تلاش کنیم قرآن را در حدّ ظرفیت خود و بر اساس جاذبههایی که ما برایشان ایجاد میکنیم حفظ کنند. حفظ آیات قرآن و سورههای کوتاه آن در سالهای بعد در زندگی او تأثیر مثبتی دارد.وقتی فرزندانمان به سن تکلیف رسیدند، باید مسائل شرعی و تکلیفی را برایشان بیان کنیم.3- معرفت دینی:مرحلهی سوم، معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سالهای پیشدبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا میکند و عادت دینی در او پدید میآید. باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دورهی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر میتواند به درجهای برسد که انسان در غیاب اشیا هم دربارهی آنها فکر کند، در حالیکه در سالهای قبل از دورهی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما میتوانیم در دورهی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشهی دینی صحبت کنیم و به پرسشهایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیتهایی که باید در سالهای قبل از دورهی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سالهای راهنمایی به بعد، بچهها کم کم از چرایی مسائل سؤال میکنند و میخواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا بهحال نماز خوانده است و اکنون هم میخواند، اما حالا میخواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او میخواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشهی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونهها و شواهدی مستدل و روشن در بحثتان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّیمان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستانهایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، میتوانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایتها، ضربالمثلها، داستانها ، خاطرات و موضوعهای تاریخی یاد میکنید، بحثتان شیرینتر میشود و جذابیت و گیرایی آن بالا میرود.4- عمل به آموختههای دینی:مرحلهی چهارم، عمل به آموزههای دینی است. اگر در گام سوم معرفت دینی ایجاد شد، گام چهارم، اجرایی است؛ یعنی تمام تار و پود وجود او، نگاه او،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطا لب
عنوان صفحه
مقدمه 2
پرورش عقل و علم 4
سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل 5
د عوت اسلام به تعلیم و تعلم 6
تربیت و پرورش عقل در اسلام 7
صفات عقل 9
اصل تعقل 11
ا صل تفکّر اساس تربیت اسلامی 11
راه و حقیقت تفکّر 14
مجاری تفکّر 15
اصل تد بّر 18
جایگاه تد بّر در تر بیت 18
تربیت اسلامی و شأن مومن 20
ثمرات تدبّر 21
آموزش مهارتهای فکر کردن به کودکان 23
منا بع و مآ خذ 26
مقدمه
بر ا ساس رأی صادره در ششصد و چهل و هفتمین جلسه شورای عا لی آموزش و پرورش ، مورخ 29/2/79 ، ا هدا فی برا ی دوره ا بتدا ئی در زمینه های اعتـــقادی ، اخـــلاقی، علمـــی و آموزشی ، فرهنگی ، اجتماعی ، زیستی ، سیا سی وا قتصـــادی در را ستای رســا لت و مأموریت آموزش و پرورش و جهت دهی به رشـــــد همه جا نبه دا نش آموزان بر پایه تعالیم و دستورات دین مبین ا سلام تعیین شده ا ست .
مدیران ، برنامه ریزا ن و همه افرادی که در تعلیم و تربیت دا نش آموزا ن نقشـی بر عهده دارند ، مکلف شده ا ند ، در برنامه ریـــــــزی ا مور طوری اقدا م کنند که در پایـان دوره تحصیلی دستیا بی دا نش آموزا ن به ا هداف تعیین شده ممکن با شد .
در بخش ا هداف علمی و آموزشی موارد زیر آمده ا ست :
1- نسبت به شناخت پدیده ها کنجکا و ا ست .
2- در فکر کردن ، شنیدن ، گفتن و بیان مقصود ، خوا ندن و نوشتن و حساب کردن مهارت کا فی دارد .
3- با زبان فارسی آشنایی دارد و میتوا ند ا ز کتاب و روزنامه ا ستفاده نماید .
4-به ا همیت و ارزش اطلاعات و اطلاع رسا نی در زندگی آگاه ا ست .
5- ارزش علم را در ا نجام درست کارها تا حدی می دا ند .
6- مهارتهای اولیه برای زندگی در جامعه را کسب کرده ا ست .
7- با نحوه یادگیری خود تا حدودی آشنا ست .
8- به مطالعه کتاب علاقه نشان میدهد .
موضوع مقاله حاضر " تفکر و ضـــــرورت آموزش آن در دوره ا بتـدائــــی " می با شد ، هما نگونه که در موارد ذکر شده در بالا ملاحظه می نمائید ، دا نش آموزا ن ما باید در پایان دوره ا بتدا ئی در فکر کردن مهارت کافی دا شته با شند . ولی آیا مــا به آنها آموزشی در این خصوص داده ایم ؟ آیا برای چگونه و چطور فکــر کردن و یـا به طور کلی ، فکر کردن به مسائل ا طرافمان ،آمـــوزشی در مدا رس به نو نهـالانمـا ن ارائه می دهیم ؟ اگر جواب مثبت ا ست ، آیا تا همین حد کافی ا ست ؟ و . . .
البته بچه ها در زمینه : گفتن و بیا ن مقـصود ، خوا ندن و نوشتن و حساب کردن مهارت کا فی کسب می نمایند ، تا جایی که گفتن آنها در برخــی موارد به پرگویی منتهی می شود و بدون فکر کردن در مورد چیزی ، اولین مطلبی را که به ذهنشا ن میرسد بیان می نمایند . به نظر بنده باید در زمینه گوش کردن و فکر کردن با توجه به سفارشات زیادی که در این خصوص شده ا ست و اثرا تی که اندیشیدن در موفقیت بیشتر آنها در پی خواهد دا شت ، آ موزشهایی به دا نش آموزا ن داده شود تا در این زمینه نیز مهارت کافی کسب نمایند .
سؤالات و موارد بالا باعث شدند تا نگارنده مطالعاتی در این خصوص ا نجام دهد ، در قرآن و کلام معصومین سفارشات زیادی برا ی تفکر در کارها و ضرورت آن شده ا ست ، تا آنجا که یک لحظه تفکر را ا ز عبادت شصــت سا ل بهتــر دا نسته ا ند ، یا اینکه سالار شهیدا ن حضرت امام حسین ( ع ) که معلم درس آزادگی به ا نسانهای عالم هستند ، میفرمایند : « چیـــزی به زبا نتــان نیاورید که ا ز ارزش شما بکا هـد » و این مطلب خود تأکیدی ا ست بر سخن گفتن همراه با تفکر تا باعث نقصان ارزش ما نگردد ، د ر سخنی دیگر ا ز امام حسن مجتبی ( ع ) می خوا نیم که :
« اَ لتَّفَکُر حَیوهُ قَلبِ ا لبَصیرِ »
ا ندیشیدن مایه زنده دل بودن ا نسان آگاه ا ست .
همچنین مباحث جالب توجهی در کلام بزرگا نی چون ا ستـــاد مرتضی مطهـری و دیگران در زمینه تفکر آمده ا ست ، که قابل تأمل و بررسی می با شند . در صفحا ت بعدی خلاصه ای ا ز مطالعات نگارنده در این خصوص ارائه شده ا ست ، که امید ا ست بتواند برای نگــارنده و دیگران در ا مر آمـــوزش آینده سازان کشورمان رهگـشا بوده و مفید وا قع شود . ا نشاء ا . . .
ا بو ا لفضل باقرپور ولاشا نی
آذر 1384
پرورش عقل و علم
مسئله " علم " همان آموزش دادن ا ست . تعلیم عبارتست ا ز یاد دادن ، ا ز نظـر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده ا ست . مغز متعلم به منزله ا نباری ا ست که یک سلسله معلومـــات در آن ریختـه می شود . ولی در آموزش کافی نیست که هدف این با شد . امروز هم این را نقص می شمارندکه هدف آموزگار فقط این با شد تنها که یک سلسله معلومات ، اطلاعات ، فرمول را در مغز متعلم بریزد ، آنجا ا نبار کند و ذهن ا و بشود مثل حوضی که مقداری آب در آن جمع شده ا ست . هدف معلم باید بالاتر با شد وآن ا ینست که نیروی فکری متعلّم را پــرورش و ا ستقلال بدهد و قوه ا بتکا ر ا و را زنده کند . یعنی کا ر معلم در واقع آتشگیره دادن ا ست ، فرق ا ست میان تنوری که شـما بخوا هید آتش ا ز بیرون بیاورید و در آن بریزید تا این تنور را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمـــع ا ست ، شما آتشگیــره از خارج می آورید آنقدر زیرا ین چوبها و هیزمها آتش میدهید تا خود اینها کم کم مشتعل شود و تنور با هیـزم خودش مشتعل گردد . چنین به نظر می رسد ، آنجا که راجع به " عقل و تعقل " بحث می شود در مقا بل " علم و تعلم " نظر به همان حالت رشد عقـلانی و ا ستقلال فکری ا ست که ا نسان قوه ا ستنباط دا شته با شد .
جمله ای دارند امیر ا لمو منین (ع ) که در نهج ا لبلاغه ا ست ، میفرمایند : علم دو علم ا ست : یکی علم شنیده شده یعنی فرا گرفته شده ا ز خارج و دیگر علم مطبـــوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت ا نسان سرچشمه می گیرد . علمــی که ا نسان ا ز دیگری یاد نگرفته و معلوم ا ست که همان قوه ا بتکار شخص ا ست .
بعد می فرمایند : وعلم مسموع ، اگر علم مطبـــــوع نبا شد ، فایده ندارد و وا قعاً هم چنین ا ست . این در تجربه ها درک کرده اید : ا فرادی هستــــند که اصلاً علـــم مطبـــوع ندارند ، منشـأ آن هم اغلب ســـوء تعلیم و ســوء تربیــت ا ست ، نه اینـکه ا ستعــدا دش را ندا شته ا ند . تربیت و تعلیم جوری نبــوده که آن نیـــروی مطبــوع او را به حرکت در آورد و پرورش بدهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ترانسفورماتور قدرت
ترانسفور ماتور وسیله ای است که انرژی الکتریکی را در یک سیستم جریان متناوب از یک مدار به مدار دیگر انتقال می دهد و می تواند ولتاژ کم را به ولتاژ زیاد وبالعکس تبدیل نماید .
برخلاف ماشینهای الکتریکی که انرژی الکتریکی و مکانیکی را به یکدیگر تبدیل می کند ، در ترانسفور ماتور انرژی به همان شکل الکتریکی باقیمانده و فرکانس آن نیز تغییر نمیکند و فقط مقادیر ولتاژ و جریان در اولیه و ثانویه متفاوت خواهد بود . ترانسفورماتورها نه تنها به عنوان اجزاء اصلی سیستم های انتقال و پخش انرژی مطرح هستند بلکه در تغذیه مدارهای الکترونیک و کنترل ، یکسوسازی ، اندازه گیری و کوره های الکتریکی نیز نقش مهمی بر عهده دارند .
انواع ترانسفورماتورها را میتوان برحسب وظایف آنها بصورت ذیل بسته بندی کرد : 1- ترانسفورماتورهای قدرت در نیروگاهها و پستهای فشار قوی
2- ترانسهای توزیع در پستهای توزیع زمینی و هوایی ، برای پخش انرژی در سطح شهرها و کارخانه ها
3- ترانسهای قدرت برای مقاصد خاص مانند کوره های ذوب آلومینیم ، یکسوسازها و واحدهای جوشکاری
4- اتوترانسها جهت تبدیل ولتاژ با نسبت کم و راه اندازی موتورهای القایی 5- ترانسهای الترونیک
6- ترانسهای ولتاژ و جریان جهت مقاصد اندازه گیری و حفاظت
7- ترانسهای زمین برای ایجاد نقطه صفر و زمین کردن نقطه صفر
8- ترانسهای آزمایشگاه فشار قوی و ...
و از نظر ماده عایقی و ماده خنک کننده نیز ترانسفورماترها را می توان بصورت ذیل بسته بندی کرد :
1- ترانسفورماتورهای روغنی Oil immersed power Transformer 2- ترانسفورماتورهای خشک Dry type transformer 3-ترانسفورماتورهای با عایق گازی (sf6) Gas insulated transformer سایر ترانسفورماتورها مانند ترانسفورماتورهای کوره ، ترانسفورماتورهای تغییر دهنده فاز و..
بعنوان ترانسفورماتورهای خاص قلمداد می گردند .
ترانسفورماتورهای قدرت پست فولاد خراسان که به نام T2 , T1 قلمداد می شوند ، از نوع ترانسفورهای روغنی هستند
ساختمان ترانسهای قدرت روغنی
قسمتهای اصلی در ساختمان ترانسفورماتورهای قدرت روغنی عبارتند از: 1- هسته یک مدار مغناطیسی
2- سیم پیچ های اولیه و ثانویه
3- تانک اصلی روغن
به جز موارد فوق اجزا دیگری نیز به منظور اندازه گیری وحفاظت به شرح زیر وجوددارند :
1- کنسرواتوریا منبع انبساط روغن
2- بک چنجر
3- ترمومترها
4- نشان دهنده های سطح روغن
5- رله بوخ هلتز
6- سوپاپ اطمینان یا لوله انفجاری / شیر فشار شکن )
7- رادیاتور یا مبدلهای حرارتی
8- پمپ و فن ها
10 – شیرهای نمونه برداری از روغن پایین و بالای تانک
11- شیرهای مربوط به پرکردن و تخلیه روغن ترانس
12- مجرای تنفسی و سیلیکاژل مربوط به تانک اصلی و تب چنجر
13- تابلوی کنترل
14- تابلوی مکانیزم تب چنجر
15- چرخ ها
16- پلاک مشخصات نامی
1- هسته :
هسته ترانس یک مدار مغناطیسی خوب با حداقل فاصله هوایی و حداقل مقاومت مغناطیسی است تا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تحول بیان سینمایی
سینما در آغاز 1895 یک هنر نبود – دو سه دهه طول کشید تا شکلها، سبک ها و روش های بیانی آن توسط فیلمسازان مختلفی در اروپا و آمریکا تدریجاً تجربه، کشف و ابتکار شود و هنر هفتم بوجود بیاید و سینما را مقارن با آخرین سالهای دهه 1920 و تقریباً همزمان با تبدیل سینمای صامت به ناطق در زمره هنرها جا دهد. در واقع به تدریج منتقدان و هنرمندان سایر رشته ها نگاهشان به سینما به عنوان یک هنر بدیع که می تواند با ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی برابری کند معطوف شد. گرچه فیلم های صامت و سیاه و سفید هم قادر به پوشش حوزه وسیعی از بیان سینمایی هستند ولی پیدایش صدا، یک همه بعد پیدایش رنگ، و در 1950 پرده عریض این تحول را پرشتاب تر و پیچیده تر کردند و وسعت و عمق بیشتری به هنر سینما دادند و امکانات بیانی بیشتری فرا پیش گذاشتند.
ویژگی های بنیادی سینما به لحاظ یک وسیله بیان
1- حرکت: وجود یا در واقع توهم وجود حرکت یکی از این ویژگیهاست. از آنجایی که (به جز مواردی که عمداً سرعت حرکت تصاویر کند یا تند می شوند که هر یک به قصد منظور خاصی است) سرعت حرکت اشیاء و بازیگران هر قاب فیلم با واقعیت بیرونی که ما می شناسیم دقیقاً برابری می کند و رویداد داخل قاب واقعی به نظر میرسد. این ویژگی همینطور باعث می شود که تصویر فیلم همیشه در زمان حال به نظر برسد، انواع حرکت.
2- شرایط روانی و فضایی دیدن فیلم: شرایطی که چه در منزل یا در سالن سینما همه چیز برای چیرگی عاطفی و روانی فیلم بر بیننده مهیا می شود. چون بیننده با انتخاب دیدن یک فیلم خودش را از محیط حقیقی بیرون جدا می کند و به دست فیلم و رویدادهای آن می سپارد. حال اگر این اتفاق در سالن تاریک باشد و یا پارازیت ها به حداقل برسند این وابستگی بیشتر و بیشتر می شود.
واقعگرایی توهم زندگی – حرکت سوژه ها در کادر و عمق و کاربرد صدا حضور در همه جا و همواره در زبان حال
3- صراحت: صراحت یک نما ناشی از نیرویی است که در حفظ توجه کامل تماشاگر دارد یعنی توجه به تکه ای از واقعیت که بر پرده نشان داده می شود. در خارج از فضای فیلم توجه انسان در پدیده ها، صداها، حرکت ها و امور جاری پراکنده و ناپیوسته است. اما در هنگام تماشای فیلم تماشاگر ناگزیر به آن بخش از واقعیت که برایش انتخاب شده توجه می کند. مثل حرکت در میدان انقلاب. حالا تصویر کنیم که یک دوربین جای چشم ما باشد. حرکت های این دوربین و نزدیک شدن یا دور شدن هایش به موضوعات چیزی وجود نداشت. در ضمن قاب محدود کننده سینما با چشم بازیگوش، متفاوت است و واقعیت را محصور می کند اما در زندگی عادی عبور یک مشخص از گوشه چشم یا نئون یک مغازه جهت نگاه ما را عوض می کند ولی سینما صراحتاً با قاببندی اش تکه مورد نظر خود از واقعیت را در اختیار بیننده می گذارد. این از حرکت. ولی سینما بوسیله تدوین این امکان را بوجود میآورد که تعداد زیادی تصویر که در زمانها و مکانهای گوناگون گرفته شده را در زمانی کوتاه و بدون نیاز به جابجایی به صورت پیاپی ببینیم در مقایسه زبان گفتاری با زبان سینمایی باید گفت زبان سینما هم واجد صراحت است ولی در مقابل ابهام بیشتری دارد یعنی چی؟
در سینما چیزهای معین و خاصی نشان داده می شوند ولی در گفتار واژه ها به تنهایی قابلیت عام بودن دارند یعنی در واژه می گنجد که «پسر خوب» این عبارت مشخص خاصی را به ذهن نمی آورد ولی وقتی تصویر یکی از دانشجویان را ببینیم متوجه می شویم که این آقا در بیان سینمایی صراحت بیشتر می دارد و فقط خود این آقاست. اما خوب بودن چی؟ تصویر این آقا در مقابل چیزی از خوب بودن او را نمی تواند نشان دهد و این می تواند باعث ابهام می شود. برای همین تماشاگر هنگام دیدن فیلم عموماً به دنبال پیدا کردن معنا یا نسبت دادن تعبیر خاصی به تصویر است. در واقع تصویر نشان می دهد و ادبیات وصف می کند. به همین دلیل هم فیلمساز مثلاً روی این نما از Naration استفاده می کند.
2- واقعگرایی
واقعگرایی بیشتر مربوط به کار ماشینی وسایل نمایش و هنر و ضبط کننده است. یعنی دوربین (اعم از مگاتیو، ویدئو یا دیجیتال) بخشهایی از فضا و حرکت را با فواصل ثابت و معین ثبت می کند و دستگاه نمایش (آپارات، تلویزیون یا ...) سازو کاری فراهم می کنند که با همین شکل و همین ترتیب این بخش های واقعیت ترکیب شوند و حرکت را بازسازی کنند و این متحرک بودن و تغییر کردن لحظه به لحظه تصویر به شدت توهم مثل صدا باشد (مثل تصاویر یک آبشار با صدای آن) این حس واقعگرایی شدید نیز می شود. ضمناً پسر سپکتیو اشیاء ثابت یا متحرک هم این واقعگرایی را دو چندان می کنند و با اینکه تصاویر فیلم تقریباً همیشه دوبعدی دیده می شوند ولی حرکت اشیاء در عمق و کوچکتر شدنشان (و برعکس) احساسی از عمق و برجستگی به بیننده می دهد که با تجربه زندگی عادی او همخوان است.
حرکت (رجوع به موضوع قبلی) حرکت به عنوان یکی از اصلی ترین خصوصیات ویژه سینما آنقدر بدیهی و طبیعی است که عموماً فراموش می شود و تماشاگران این ویژگی را یک ویژگی ذاتی سینما می دانند در واقع اگر عامل حرکت از این حذف شود آن را به عکاسی و یا هنرهای گرافیک تبدیل می کند.
چند جور حرکت داریم؟ حرکت دوربین، حرکت موضوع و حرکت تدوین
حرکت تدوین یعنی در چشم به هم زدنی از نقطه ای به نقطه دید دیگری جابجا شدن حتی اگر این نقطه دیدها خودشان فاقد حرکت باشند. در یک فیلم معمولاً نماهای به کل ثابت بسیار بسیار کمتر از نماهای متحرک هستند ولی حتی با همین نماهای fix هم در تدوین میتوان احساسی از حرکت را به دست داد که ما سعی می کنیم شکلی از آن را تجربه کنیم. یعنی تغییر موضوع تصویر به علاوه ضربآهنگ برش نماهایی با طول های احیاناً متفاوت حس و جلوه ای از حرکت را القا می کنند.
به تناسب داستان یا هدف فیلم معمولاً رنگ ها، فضاها، اشیا و انسانها، نورها و صداها دائماً که حال تغییر و یا به عبارتی در حرکت هستند. این ویژگی ها را در هنرهای نمایشی هم اغلب می توان سراغ گرفت اما نمایش (تئاتر) صرفنظر از تفاوت هایی مثل مختصات سالن و زنده بودن بازیگران دو فرق مهم با سینما دارد.
1- حرکت دوربین
2- مفهوم Close up (تدوین) اگرچه سعی می کنند ولی نمی شود مرتباً به مفهوم نمای بسته یا Close up و در واقع تدوین رسید.
در فارسی واژه تدوین عموماً هم در مقابل واژه انگلیسی اوتینیگ به کار می رود و هم در مقابل واژه فرانسوی مونتاژ.