لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
مقدمه
مصرف بالای انرژی در ساختمانهای مسکونی یکی از عمدهترین مشکلات کشورهای در حال توسعه است که دارای اثرات اقتصادی و زیست محیطی میباشد . مصرف انرژی در ایران بدلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی در حد بالایی میباشد. طبق آمار موجود سالانه حدود 150000 تا 200000 واحد مسکونی جدید در سطح کشور ساخته میشود. از آنجائیکه بخش ساختمان با مصرف بیش از 40 درصد کل انرژی تولید شده در کشور و صرف هزینهای معادل 30 درصد از درآمد حاصل از فروش نفت، بیشترین میزان مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است، لذا بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمان تأثیرات مثبتی بر اقتصاد خانواده و نیز ملی خواهد داشت. بیشترین تلفات انرژی در واحدهای مسکونی و آپارتمانی مربوط به دیوارهای خارجی میباشد که میتوان با انجام راهکارهایی از اتلاف انرژی جلوگیری کرد. امروزه ساختمانهای ساخته شده در کشورهای پیشرفته از لحاظ مصرف انرژی درجهبندی میشوند مثلاً در استرالیا منازل را به منظور استفاده بهینه از انرژی توسط برنامه کامپیوتری ارزیابی میکنند و اصطلاحاً به آنها ستاره اعطا میشود. یعنی به هر میزانی که یک ساختمان از لحاظ مصرف انرژی بهینه باشد به همان میزان به آن ساختمان ستاره داده میشود. در کشور ما نیز میتوان با انتخاب ساختمان بهینه در راستای بهرهوری انرژی قدم برداشت.
برق ساختمان
1. اتاقهای نشیمن و اتاقهایی که از آنها بیشتر استفاده میشود در طرف جنوب ساختمان قرار گرفته باشد به این ترتیب از نور طبیعی خورشید استفاده کرده و در زمستان نیز بیشترین بهره را از گرمای خورشید ببرید. 2. بهتر است اتاقهای پذیرایی، ناهارخوری، خواب و نشیمن در طرف جنوب و بقیه جاها مانند آشپزخانه، سرویس بهداشتی. حمام، انباری و مانند آن در طرف شمال قرار گرفته باشد. 3. به منظور کاهش تلفات حرارتی، دودکشهای موجود در ساختمان بسته شده باشند و به جای بخاری از سیستم حرارت مرکزی استفاده شده باشد. 4. مسیر مستقیمی برای حرکت هوای بیرون در ساختمان پیشبینی شده باشد که در تابستان به خنک کردن ساختمان کمک کند. 5. اتاقهایی که کاربرد همانند دارند در کنار هم قرار گرفته باشد. بویژه اتاقهایی که کاربرد خاص دارند را از بقیه اتاقها جدا شده باشد. این کار به شما کمک میکند تا فقط اتاقهایی را گرم کنید که در آنها زندگی میکنید . 6. بخشهایی از ساختمان که نیاز به آب دارند نزدیک هم قرار گرفته باشد. این قسمتها عبارتند از آشپزخانه، دستشویی و حمام . با اینکار طول لولههای آب کم میشود و در نتیجه حرارت کمتری از لولههای آب گرم به هدر میرود. 7. سقف تا ارتفاع 7/2 متر پایین باشد. اگر این کار انجام نشده است میتوانید تمام و یا فقط سقف بعضی قسمتها را پایین بیاورید. برای این کار میتوانید از سقفهای کاذب استفاده کنید. بالا بودن سقف باعث افزایش تلفات حرارتی میشود. بیشتر حرارت تولید شده توسط بخاری یا شوفاژ در سقف جمع میشود و قسمت پایین اتاق که ما در آن قرار داریم گرم نمیشود. در این حالت هم مصرف انرژی بالا میرود و هم آسایش ساکنین تأمین نمیشود. 8. در صورت عدم امکان کاهش ارتفاع سقف به 7/2 متر ، نصب یک پنکه سقفی کمک بسیار زیادی به گرم کردن خانه میکند. روشن کردن پنکه در زمستان با دور کم نه تنها خانه را سرد نمیکند، بلکه با راندن هوای گرم جمع شده زیر سقف به پایین، دمای اتاق را یکنواخت میکند و از تلفات حرارت میکاهد. 9. در ساختمان چند طبقه نباید راهپلهها را در فضاهایی که نیاز به گرمایش دارند قرار داد زیرا در این صورت هوای گرم از مسیر راه پله بالا رفته و به هدر میرود. قسمتهای راهپله باید به وسیله یک در از محیط زندگی جدا شود. 01. ساختمان از مصالح سنگین که، ظرفیت حرارتی بالا دارند، مانند بتن و آجر که باعث افزایش پایداری حرارتی خانه میشود یعنی با تغییر دمای هوای بیرون، هوای داخل زیاد سرد یا گرم نشود، ساخته شده باشد. 11. تا جایی که امکان دارد پنجرهها در سمت جنوب ساختمان نصب و از قرار دادن هر گونه مانع بر سر راه ورود نور و گرمای خورشید خودداری شده باشد. بهتر است اندازه پنجرهها نیز تا حد امکان کم باشد. 21. پنجرههای سمت شمال ساختمان باید تا حد امکان، کوچک باشد. زیرا خورشید از سمت شمال تابشی ندارد و نصب این پنجرهها تنها باعث هدر رفتن حرارت بیشتر میشود. 31. برای خنک کردن ساختمان در فصل تابستان بهتر است، که در مواقع لازم هوا آزادانه در کل ساختمان حرکت کند. به این ترتیب در روزهایی که هوای بیرون خنک تر از هوای داخل ساختمان است، میتوان بدون نیاز به کولر یا دیگر دستگاههای خنککننده، ساختمان را خنک کرد. پس بهتر است که دارای پنجرههایی با امکان باز شدن مقدار زیاد باشد. 41. برای جلوگیری از تلفات حرارتی پنجرهها، نصب پنجره دوجداره در جاهایی که استفاده از پرده ممکن نیست یا جاهایی که پنجره بزرگ وجود دارد، تعبیه شده باشد. 51. بر روی پنجرههای جنوبی سایبان، حصیر یا پوششهای کدر قرار داشته باشد تا جلوی ورود گرمای خورشید را بگیرد و پنجرههای شرقی از بیرون با حصیر، پرده و یا پوششهای کدر کنترل شده باشد. 61. بیشترین استفاده از نور طبیعی را از پنجرههای جنوبی برده باشد. 71. دیوار اتاقها و دیگر قسمتهای داخل ساختمان با رنگهای روشن رنگآمیزی شده باشد. 81. در اتاق نشیمن و اتاقهایی که از آنها بیشتر استفاده میشود، دارای لامپهای مهتابی یا کممصرف باشد . 91. ساختمان دارای لامپهای متعدد در داخل سقف نباشد زیرا مصرف برق بالا میرود و تعویض آنها پرهزینه است. 02. برای هر لامپ از کلید جداگانه استفاده شده باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 177
مقدمه :
در دنیای امروزه هیجانات ، تنش ها ، عصبیت ها وعوامل متعددی از این قبیل حاکم بر زندگی روزمره افراد هستند .
هر کدام از افراد جامعه امروزی در برخورد مستقیم با انواع استرسها و شرایط عصبی قرار دارند .محیط زندگی اجتماعی ، خانواده وهر آنچه فرد با آن در ارتباط است میتواند بعنوان عامل تنش زا جریان زندگی اورا به سمت بحرانها ونگرانیها سوق دهد .
امروزه تجارب تنش زا ناخواسته عکس العمل افراد را تعیین می کنند . بدین ترتیب که وقتی فردی یک تجربه ناخوشایند واسترس همراه با آن را دریافت می کند واکنش منفی بصورت اضطراب خود کم بینی ، افسردگی وغیره را از خود بروز می دهد . زیرا قدرت برخورد مقابله طبیعی با مشکلات را در نیافته وشاید نمی تواند که دریافت صحیحی ا زموقعیت خود داشته باشد .
از معضلات جامعه امروزی وشاید از بزرگترین آنها مسائل اضطراب است وافسردگی که هر کدام را به اختصار بیان می داریم .
اضطراب ، دلشوره ، تشویش ، نگرانی ،دلهره ، دلواپسی ، بی قراری ، دل آشوبه ونابسامانی حالاتی هستند که هر انسانی خواه وناخواه آنرا تجربه کرده است . می توان با اطمینان گفت که امکان ندارد انسان در این جهان زیسته باشد وتجربه اضطراب را نداشته باشد ( معانه ، 1370).
ممکن است اضطراب را یک نوع درد داخلی دانست که سبب ایجاد هیجان وبه هم ریختن تعادل موجود می گردد و چون بشر دائما به منظور برقراری تعادل کوشش می کند بنابراین می توان گفت که اضطراب یک محرک قوی است .
امکان دارد این محرک مضر باشد واین خود بستگی دارد به درجه ترس ومقدار وخطراتی که متوجه فرد است (شاملو 1369).
در برخی از دیدگاهها گفته می شود که هنگامی احساس اضطراب دست میدهد که فرد با موقعیتی روبرو شود که کنترلی بر آن ندارد بطور کلی کنترل ناپذیر بودن آنچه روی می دهد واحساس درماندگی در برابر آن باعث میشود که فرد در موقعیتی فشار زا قرار گرفته احساس اضطراب نماید .
هر آدمی برای رویارویی با موقعیت فشار زا روش خاص خود را دارد گاهی فرد هیجان را در مدار توجه قرار می دهد وبجای درگیری با مساله اضطراب زا سعی می کند ، به طرق دیگری از اضطراب خود بکاهد ، گاهی خود مساله را در مدار توجه قرار می دهد .
موقعیت اضطراب زا را ارزیابی می کند وسپس دست به کاری می زند تا آن موقعیت را تغییر دهد یا از آن اجتناب نماید .( هیلگارد به 1369)
اگر چه مقدار محدودی اضطراب برای رشد بشر ضرروی است ولی مقدار آن نیز باعث اختلال رفتار می شود واغلب اوقات شخص را مجبور به نشان دادن رفتار نوروتیک یا پسیکوتیک می نماید (شاملو ، 1369).
موقعیتهای گوناگون زندگی خانوادگی اجتماعی تحصیلی ، شغلی همگی میتوانند عوامل تنش زا را ایجاد ویا تشدید نمایند .
چنانچه فردی در یک موقعیت خاص شغلی قرار گرفته باشد که همواره استرس ، نگرانی ترس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مقدمه
انسان همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری رو به دوست که فقط میتواند از شمار محدودی از آنها برگزینند: چشم خود را به بعضی از دیدنیها بدوزد، به بخشی از شنیدهیها گوش فرا دهد، دست، پا و سایر اندامهای خود را برای انجام برخی از کارها به کار گیرد. همگام با رشد قوای بدنی، فکری و عاطفی، و در هم تنیدن روابط گوناگون اجتماعی و افزایش اندوختههای علمی و مهارت علمی، دایرة گزینهها به صورت تصاعدی گسترش مییابد، به طوری که هر لحظه هزاران کار امکان انجام مییابد و گزینش دشوار و دشوارتر میشود.
برای ترجیح و تعیین گزینهها، عوامل گوناگونی وجود دارد که از جمله میتوان به شکوفایی غرایز و افزایش خواستههای آنها، احساس ناامنی و نیز به عادت، تقلید، تلقین و سایر عوامل روانی و اجتماعی اشاره کرد. اما مهمتر از همه، عامل عقلانی یعنی «گزینش آگاهانه» است که با در نظر گرفتن همة گزینهها و بررسی تأثیر هر یک در سعادت و کمال نهایی انسان، ترجیح و تعیین گزینههای برتر، والاتر و ارزشمندتر را به عهده میگیرد و نقش خود را در شکل گیری ارادة انسانی ایفا میکند. راز برتری حقیقی انسان را باید در برخورداری از همین عامل و به کارگیری آن جستجو کرد.
در این مقاله سعی شده است که تمامی عوامل و ابزاری که رادر شناخت ابعاد وجودی انسان مهم میباشند را بررسی کرده و به عنوان الگویی برای رسیدن به موفقیت به معنای واقعی آن قرار داد باشد که مقبول باشد.
اومانیسم یا اصالت انسان بطور اعم به نظامی فلسفی یا اخلاقی گفته میشود که انسان مدار و فردگر است و انسان و خواست و ارادة او را محور همة امور میداند. اما به طور اخص به نهفتی گفته میشود که در قرن چهاردهم میلادیدر اروپا پدید آمد که در آغاز با کلیسانی نقی نداشت اما بعد از مدتی به مخالفت با ارباب کلیسا پرداخت و به جرح و تعدیل متون مذهبی پرداخت. با حاکمیت بینش افسانگرا یا نه در فرهنگ اروپا همه چیز دگرگون شهر چون تا آن زمان همة فعالیتها جنبه ی الهی داشت و انسان از جایگاه ویژهای برخوردار بود و اعتقاد بر این بود که حضرت مسیح برای نجات او آمده همچنین در سلسله مراتب همتی انسان در زمرة مخلوقات قرار داشت، عنایت و مقصود او خداوند بود و هستی او منوط به ارادة خداوند بود و خلاصه همة امور حول محور اعتقاد به خدا دور میزد. اما در بینش جدید انسان جایگزین خدا شد مرکز ثقل تمام ارزشها و عنایت همة امور قرار گرفت. انسان خود را بریده از آسمان و پیوند خورده با زمین میدانست و رستگاری و بهشت موعد را در زمین طلب میکرد. هدفش کسب علم و در نهایت تحصیل قدرت بود زیرا منادیان علم جدید هدف اصلی علم را تحصیل قدرت و سلطة انسان بر طبیعت میدانستند. به هر ترتیب انسان باید تنها با تکیه بر استعداد ها و تواناییهای وجود خود سرنوشت خود رابسازد و بر آن حاکم گردد.
ایمان به نوع بشر و پذیرش عظمت و توانایی انسان و نهایتاً پرستش او از دیگر خصوصیات این عصر است. در این عصر شخصیت و فردیت افراد از اهمیت والایی برخوردار بود. هر کس وظیفه داشت تا با مدد گرفتن از قوای عقلانی و استعدادهای خود در جهت کمال و دست یابی به آرمانهای مقالی بشر گام بردارد و مقصود از ساخت جامعه آن بود تا امکانات لازم جهت شکوفایی استعدادهای افراد فراهم گردد. آراء این دوره بر عقل و خلاقیت اندیشه انسان طبیعت و علم و پیشرفت تمدن بشریکه داشت و این امور به این جهت مهم بود که بشر را به سعادت دنیوی رهنمون میساختند. آزادی انسان از ویژگیهای بارز این عصر بشمار میآید که هیچ چیز بنابراین آزادی را محدود میکرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه
یکی از بلاهای خانمان سوز که آفتی بر پیکر جوامع بشری است مسئله مواد مخدر واعتیاد می باشد که قدرت تفکر، خلاقیت، توان وکوشش وسازندگی را از انسان ها گرفته و بنیان خانواده واعتقاد و باورهای دینی آنها ها را در معرض نابودی و از هم پاشیدگی قرار داده است ومتاسفانه روز به روز رو به گسترش است.
امروزه مسئله اعتیاد به مواد و داروها چه به مواد مجاز و غیرمجاز، بصورت یک مشکل جهانی و فراگیر در آمده است،آمارهای منتشره ،از سوی سازمانهای بین المللی، مخصوص سازمان بهداشت جهانی، کمیته کنترل جهانی مواد مخدر و سازمان یونسکو حاکی از افزایش فزاینده مصرف این مواد در سطح جهان است.بر هیچکس پوشیده نیست که گسترش این روند تیشه بر ریشه بنیادهای اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه می زند و آن را از درون دچار فساد میکند و در نهایت به انحطاط می کشد.
«به این دلیل هر ساله مبالغ هنگفتی ،صرف مبارزه با آن می گردد و لی همچنان رقم باندهای قاچاق مواد مخدر وتعداد معتادان افزایش می یابد و سازندگی ها رو به وزندگی توانایی ها رو به ناتوانی و ثروت ها رو به انهدام و نابودی می رود و میکده خیالی معتاد نیز به ماتمکده ای سرد مبدل می گردد»
از این رو، پی بردن به علل سوء مصرف داروها ومواد، به عنوان اولین قدم پیشگیری مطرح می شود. حال این معضل اجتماعی نیازمند مبارزه ای مستمر وهمه جانبه از ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی،آموزشی و….. را طلب میکند.
آنچه مسلم است علاج واقعه قبل از وقوع بیش از هر راه حل دیگر با عقل سلیم جور در می آید. در این مقاله سعی شد تا از معنای اعتیاد وانواع آن و زیان بهداشتی اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی بحث گردد.
معنای اعتیاد وانواع آن
اعتیاد واژه ای است تازی از ریشه «عاد» و به معنای عادت کردن و خو گرفتن است. چنان چه عات کردن وخوگرفتن (به هر چه که باشد) به نحو اتفاق افتد که شرک کردن و دست برداشتن از آن به قول معروف موجب مرض گردد و با ناراحتی جسمی c روحی ورفتاری همراه شود اعتیاد نام دارد و وابستگی تلقی می شود.و عبارت مواد مخدر اصطلاحی است که در سال 1338 در قانونگذاری و سازمان های مبارزه با این مواد در ایران مورد استفاده قرار گرفته است و به تمامی موادی گفته میشود که برانسان اثر گذاشته و وابستگی جسمی وروانی به وجود می آورند.
مواد مخدر دارای انواع ومشتقات متعددی است که تعداد شناخته شده آن حدود نوع 105می باشد که تعدادی از این مواد دارای خواص مشابه ولی به طور کلی بنا به جهات مختلف قابل تقسیم بندی هستند.
چنان چه بعضی از دانشمندان این مواد را از نظر وابستگی به دو طبقه تقسیم کرده اند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
مقدمه:
توسعه و تعمیق مشارکت از اهم مباحث تعلیم و تربیت معاصر است. بدون تردید آگاهی از نظریات مردم، دانشمندان و دست اندرکاران آموزش و پرورش زمینه را برای ارتقاء مشارکت و نظارت مردم در آموزش و پرورش هموار می سازد.
رسیدن به این مهم مستلزم آن است که مدیران، مجریان و دست اندرکاران جهت بهینه سازی تصمیمات و بهبود روش ها و برخورداری از بالاترین بهره وری در ابعاد مادی و معنوی، ضمن بهره گیری از اطلاعات و تجربیات شخصی، خود را از تجربیات ، ابتکارات و عملکرد دیگر نظام های آموزشی کشورهای مختلف که سیستم مشابه دارند و توفیقاتی یافته اند بی نیاز ندارند. شکی نیست که تفاوت های فرهنگی ، تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و جغرافیایی ملت های مختلف، نظام های آموزش و پرورش متفاوتی را به وجود می آورد و اقتباس یک ساختار، برنامه محتوی و سازمان ویا روش تربیتی از یک کشور بدون توجه به فرهنگ ارزش ها و نیازهای اجتماعی و اقتصادی مربوط به آن اشتباه بزرگی است که می تواند یکی از عوامل تهدید کننده در جهت انحراف نظام شورایی آموزش و پرورش باشد و باید توجه داشت که کسب تجربه ها و یافته های دیگران با تقلید کورکورانه متفاوت است و عاقلانه ترین منش، استفاده از بهره برداری از تجربه های دیگران است.
“ اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است” امام خمینی (ره)
مفهوم آموزش و پرورش
از آموزش و پرورش تعاریف و تعابیر زیادی شده است. آموزش و پرورش ساز و کار رسمی جامعه برای حفظ و انتقال فرهنگ است. در این مفهوم آموزش و پرورش فراگردی است که به واسطه آن مجموعه اعتقادات، ارزش ها، هنجارها، دانش و مهارت های جامعه به نسل جدید منتقل می گردد.
ارسطو هدف و نهایت آموزش و پرورش را فهمیدن و اندیشیدن می داند.
افلاطون می گوید از راه تربیت درست، شهروندان باید مردمانی خردمند و منطقی بار آیند آن گاه آنان بی درنگ همه چیزها را به روشنی خواهند دید.
سقراط می گوید آموزش و پرورش باید دانش هایی را که موجب شکوفا شدن قدرت تفکر انسان می شود در اختیار وی قرار دهد، وی بر این باور است که آگاهی به راستی، عمل کردن به راستی در پی می آورد.
آموزش و پرورش باید فراگرد باشد که انسان را از هر وضعی که دارد به وضعی دیگر برتر بالا برد و «بودن های» محدود را به «شدن های» نامحدود مبدل می سازد.
تعریف مشارکت:
مک گریگو بر این باور است که «مشارکت فرآیندی است با تفویض اختیار که با معنای اساسی آن تفاوت اندکی دارد. در حقیقت مشارکت موردی خاص از تفویض اختیار است که زیر دستان با توجه به مسئولیت خود حق کنترل و انتخاب بیشتری به دست می آورند».
فرهنگ مشارکت:
مشارکت از دیر باز یکی از ابزارهای مهم زندگی انسانی و همواره رو به تکامل بوده است. کانون خانواده بر پایه مشارکت استوار است و هدف های آن از راه مشارکت آسانتر به دست می آید. ادیان الهی و مذاهب گوناگون، مشارکت را زمینه ای برای کوشش های عبادی و سیاسی پیروان خود می دانند و آن را ابزار نیرومند اداری و سیاسی تلقی می کنند.