لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
1-1 مقدمه :
یک شرکت قبل از ورود به بازارهای خارجی، باید اهداف و سباستهای بازاریابی بین المللی خود را روشن سازد. به عبارت دیگر اولاً باید تصمیم بگیرد میخواهد در بازار خارجی به چه حجم فروش دست یابد(بعضی از شرکتها به عنوان هدف سهم کم را در بازار انتخاب میکنند) ثانیاً باید تعیین کند میخواهد در چه تعدادی از کشورهای خارجی به فعالیت بپردازد و در نهایت باید تصمیم بگیرد میخواهد در چه نوع کشورهایی فعالیت کند.
یک شرکت پس از اینکه درباره فروش در یک کشور خارجی تصمیم گرفت نوبت به انتخاب بهترین روش ورود به این کشور میرسد. روشهای ورودی که در گزینههای شرکتها قرار دارد عبارتند از : صادرات، سرمایهگذاری مشترک، سرمایهگذاری مستقیم.
1-2 تشریح و بیان موضوع:
صادرات ساده ترین و کم ریسک ترین راه ورود به یک بازار خارجی است. صادرات کمترین تخصیص امکانات و کمترین تغییرات بر روی برنامه های داخلی را در بردارد و میزان ارز آوری صادرات بیش از هر روش دیگر ورود به بازار است. بعد از دههها پافشاری بر استراتژی جایگزینی واردات که از سوی کشورهای در حال توسعه اتخاذ شده ولی به نتایج در خور توجهی در جهت توسعه صنعتی این کشورها نیانجامید، استراتژی توسعه صادرات در مواردی به عنوان استراتژی جایگزین ولی در موارد بسیار دیگری به عنوان استراتژی مکمل در دستور کار و صدر برنامههای توسعه صنعتی کشورهای جهان قرار گرفت. نگاهی به تجربه موفق کشورهای تازه صنعتی شده نظیر کره جنوبی، سنگاپور و ...گذشته موفقیت آمیز این استراتژی را تجلی بیشتری میبخشد. کشورهایی که اصطلاحا « چهارببر » نامیده می شوند ( سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی ، تایوان ) و همینطور ژاپن از طریق صادرات توانستند در کشورهای خود توسعه اقتصادی ایجاد کنند.
از آنجا که در برهه کنونی اقتصاد کشور توسعه صادرات صنعتی و جهش صادراتی محوریت یافته است لذا بر آن شدم تا در توان خویش در این تحقیق صادرات را که یکی از چند روش ورود به بازارهای خارجی است از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهم.
این مجموعه در هفت بخش مجزا شامل عواملی مرتبط با صادرات تنظیم شده که در ادامه شرح تفضیلی هر یک از این بخشها آمده است.
2-1 صادرات :
تعریف صادرات : در لغت به معنی انتقال کالا یا ارسال و فرستادن کالا از جائی به جای دیگر .
1- ساده ترین و کم ریسک ترین راه ورود به یک بازار خارجیف صادرات است.
2- فروش از طریق صادرات کمترین تخصص امکانات و کمترین تغییرات بر روی برنامه های داخلی را می بردارد و میزان صادرات بیش از ره روش ورود به بازار است.
یک شرکت ممکن است هر از گاهی به صورت انفعالی نسبت به صدور مازاد تولید به خارج از کشور اقدام کند. یا ممکن نیست برای گسترش صادرات یبه یک بازار خاص، به صورت فعال خود را متعهد گرداند. در هر دو مورد، شرکت کالاهای صادراتی را در کشور خود تولید می کند و ممکن است برای صدور این کالاها، تغییر آنچنانی هم در آنها ندهد صادرات مستلزم حداقل تغییراتی است که یک شرکت در خط محصولات، سازمان شرکت، سرمایه گذاری یا ریاست شرکت می هد.
3- سالانه بیش از 2 میلیارد دلار کالا از کشور های مختلف صادر می شود. کشورهایی که اصطلاحا « مهاریبه » نامیده می شود. ( سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی ، تایوان ) و همینطور ژاپن از طریق صادرات توانستند در کشورهای خود توسعه اقتصادی ایجاد کنند.
صادرات را می توان به دو نوع صادرات غیر مستقیم و صادرات مستقیم تقسیم کرد. 0
2-2 صادرات غیر مستقیم :
زمانی یک شرکت صادر کننده غیر مستقیم است که محصولاتش در بازاهای خارجی به فروش برسد بدون اینکه بررسی این منظور هیچگونه فعالیت خاصی در داخل کشور صورت گیرد. در واقع شرکت با صادرات غیر مستقیم به خصوص واقعی، درگیر بازاهای بازارهای بین المللی نمی شود. در صادرات غیر مستقیم محصولات شرکت توسط دیگران به بازارهای خارجی صادر می گردد.
صادرات غیر مستقیم توسط شرکتها بدون هیچ تخصص خاصی و بدون سرمایه گذاری امکانپذیر است اما در این روش انتخاب بازار و یا استراتژی های بازاریابی ضعیف و محدود است. روشهای صادرات غیر مستقیم عبارتند از:
فروش خارجی از طریق سازمان فروش داخلی
شرکتهای مدیریت صادرات (EMC)
همکاری در صادرات
2-3 صادرات مستقیم :
تفاوت بین صادرات مستقیم و غیر مستقیم در این است که در صادرات مستقیم تولید کننده بجای تفویض ، خودش وظیفه صادرات را برعهده می گیرد . در این روش وظیفه تماسها ،پژوهشها ، توزیع مدارک ، قیمت گذاری و... همه بر عهده بخش صادرات و یا مدیر صادرات شرکت است . معمولاً صادرات مستقیم در مقایسه با صادرات غیر مستقیم فروش بیشتری را ایجاد می کند . در هر حال از مزایای صادرات مستقیم فروش بیشتر کنترل بیشتر ، اطلاعات بازاربیشتر، ایجاد تجربه و تخصص بیشتر شرکت در صادرات است و معایبش هزینه بیشتر است به طور کلی برای بازارهای بزرگ ،صادرات مستقیم مناسبتر و برای بازارهای کوچک صادرات غیر مستقیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
1-1 مقدمه :
یک شرکت قبل از ورود به بازارهای خارجی، باید اهداف و سباستهای بازاریابی بین المللی خود را روشن سازد. به عبارت دیگر اولاً باید تصمیم بگیرد میخواهد در بازار خارجی به چه حجم فروش دست یابد(بعضی از شرکتها به عنوان هدف سهم کم را در بازار انتخاب میکنند) ثانیاً باید تعیین کند میخواهد در چه تعدادی از کشورهای خارجی به فعالیت بپردازد و در نهایت باید تصمیم بگیرد میخواهد در چه نوع کشورهایی فعالیت کند.
یک شرکت پس از اینکه درباره فروش در یک کشور خارجی تصمیم گرفت نوبت به انتخاب بهترین روش ورود به این کشور میرسد. روشهای ورودی که در گزینههای شرکتها قرار دارد عبارتند از : صادرات، سرمایهگذاری مشترک، سرمایهگذاری مستقیم.
1-2 تشریح و بیان موضوع:
صادرات ساده ترین و کم ریسک ترین راه ورود به یک بازار خارجی است. صادرات کمترین تخصیص امکانات و کمترین تغییرات بر روی برنامه های داخلی را در بردارد و میزان ارز آوری صادرات بیش از هر روش دیگر ورود به بازار است. بعد از دههها پافشاری بر استراتژی جایگزینی واردات که از سوی کشورهای در حال توسعه اتخاذ شده ولی به نتایج در خور توجهی در جهت توسعه صنعتی این کشورها نیانجامید، استراتژی توسعه صادرات در مواردی به عنوان استراتژی جایگزین ولی در موارد بسیار دیگری به عنوان استراتژی مکمل در دستور کار و صدر برنامههای توسعه صنعتی کشورهای جهان قرار گرفت. نگاهی به تجربه موفق کشورهای تازه صنعتی شده نظیر کره جنوبی، سنگاپور و ...گذشته موفقیت آمیز این استراتژی را تجلی بیشتری میبخشد. کشورهایی که اصطلاحا « چهارببر » نامیده می شوند ( سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی ، تایوان ) و همینطور ژاپن از طریق صادرات توانستند در کشورهای خود توسعه اقتصادی ایجاد کنند.
از آنجا که در برهه کنونی اقتصاد کشور توسعه صادرات صنعتی و جهش صادراتی محوریت یافته است لذا بر آن شدم تا در توان خویش در این تحقیق صادرات را که یکی از چند روش ورود به بازارهای خارجی است از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهم.
این مجموعه در هفت بخش مجزا شامل عواملی مرتبط با صادرات تنظیم شده که در ادامه شرح تفضیلی هر یک از این بخشها آمده است.
2-1 صادرات :
تعریف صادرات : در لغت به معنی انتقال کالا یا ارسال و فرستادن کالا از جائی به جای دیگر .
1- ساده ترین و کم ریسک ترین راه ورود به یک بازار خارجیف صادرات است.
2- فروش از طریق صادرات کمترین تخصص امکانات و کمترین تغییرات بر روی برنامه های داخلی را می بردارد و میزان صادرات بیش از ره روش ورود به بازار است.
یک شرکت ممکن است هر از گاهی به صورت انفعالی نسبت به صدور مازاد تولید به خارج از کشور اقدام کند. یا ممکن نیست برای گسترش صادرات یبه یک بازار خاص، به صورت فعال خود را متعهد گرداند. در هر دو مورد، شرکت کالاهای صادراتی را در کشور خود تولید می کند و ممکن است برای صدور این کالاها، تغییر آنچنانی هم در آنها ندهد صادرات مستلزم حداقل تغییراتی است که یک شرکت در خط محصولات، سازمان شرکت، سرمایه گذاری یا ریاست شرکت می هد.
3- سالانه بیش از 2 میلیارد دلار کالا از کشور های مختلف صادر می شود. کشورهایی که اصطلاحا « مهاریبه » نامیده می شود. ( سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی ، تایوان ) و همینطور ژاپن از طریق صادرات توانستند در کشورهای خود توسعه اقتصادی ایجاد کنند.
صادرات را می توان به دو نوع صادرات غیر مستقیم و صادرات مستقیم تقسیم کرد. 0
2-2 صادرات غیر مستقیم :
زمانی یک شرکت صادر کننده غیر مستقیم است که محصولاتش در بازاهای خارجی به فروش برسد بدون اینکه بررسی این منظور هیچگونه فعالیت خاصی در داخل کشور صورت گیرد. در واقع شرکت با صادرات غیر مستقیم به خصوص واقعی، درگیر بازاهای بازارهای بین المللی نمی شود. در صادرات غیر مستقیم محصولات شرکت توسط دیگران به بازارهای خارجی صادر می گردد.
صادرات غیر مستقیم توسط شرکتها بدون هیچ تخصص خاصی و بدون سرمایه گذاری امکانپذیر است اما در این روش انتخاب بازار و یا استراتژی های بازاریابی ضعیف و محدود است. روشهای صادرات غیر مستقیم عبارتند از:
فروش خارجی از طریق سازمان فروش داخلی
شرکتهای مدیریت صادرات (EMC)
همکاری در صادرات
2-3 صادرات مستقیم :
تفاوت بین صادرات مستقیم و غیر مستقیم در این است که در صادرات مستقیم تولید کننده بجای تفویض ، خودش وظیفه صادرات را برعهده می گیرد . در این روش وظیفه تماسها ،پژوهشها ، توزیع مدارک ، قیمت گذاری و... همه بر عهده بخش صادرات و یا مدیر صادرات شرکت است . معمولاً صادرات مستقیم در مقایسه با صادرات غیر مستقیم فروش بیشتری را ایجاد می کند . در هر حال از مزایای صادرات مستقیم فروش بیشتر کنترل بیشتر ، اطلاعات بازاربیشتر، ایجاد تجربه و تخصص بیشتر شرکت در صادرات است و معایبش هزینه بیشتر است به طور کلی برای بازارهای بزرگ ،صادرات مستقیم مناسبتر و برای بازارهای کوچک صادرات غیر مستقیم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 124
1-1 تاریخچه توربین گاز
از حدود 70 سال قبل توربین های گازی جهت تولید برق مورد استفاده قرار می گرفته اند، اما در بیست سال اخیر تولید این نوع توربین ها بیست برابر افزایش یافته است.
اولین طرح توربین گازی مشابه توربین های گازی امروزی در سال 1791 به وسیله «جان پایر» پایه گذاری شد که پس از مطالعات زیادی بالاخره در اوایل قرن بیستم اولین توربین گازی که از یک توربین چند طبقه عکس العملی و یک کمپرسور محوری چندطبقه تشکیل شده بود، تولید گردید.
اولین دستگاه توربین گازی در سال 1933 در یک کارخانه فولادریزی در کشور آلمان مورد بهره برداری قرار گرفت و آخرین توربین گازی با قدرت 2/212 مگاوات در فرانسه نصب و مورد بهره برداری می گردد. [1]
در صنعت برق ایران اولین توربین گازی در سال 1343 در نیروگاه شهر فیروزه (طرشت) مورد استفاده قرار گرفته است که شامل دو دستگاه بوده و هر کدام 5/12 مگاوات قدرت داشته است. در حال حاضر کوچکترین توربین گازی موجود در ایران توربین گاز سیار «کاتلزبرگ» با قدرت اسمی یک مگاوات و بزرگترین آن توربین گازی 49-7 شرکت زیمنس با قدرت 150 مگاوات می باشد. [1]
1-2- نقش توربین گاز در صنعت برق
توربین های گاز جدا از تولید برق به خاطر خصوصیات ویژه ای که دارند می تواند در موارد دیگری مثل موتورهای جت در هواپیماها برای تأمین نیروی محرکه هواپیما و نیروی جلوبرندگی به کار رود یا مثلاً جهت به گردش درآوردن یک پمپ قوی به کار رود.
اما چون بحث ما پیرامون توربین های گازی است که در صنعت برق وجود دارد. لذا مطالب خود را بر اساس همین موضوع پیگیری می کنیم.
با توجه به آمار و ارقام مشخص می شود که میزان مصرف برق در ساعات مختلف شبانه روز متفاوت است مثلاً در بعضی از ساعات شبانه روز (فاصله ساعت 10:00 تا 12:00 صبح و از تاریک شدن هوا به مدت تقریباً دو ساعت در شب) مصرف برق خیلی زیاد است و به میزان حداکثر خود می رسد (پیک بار) و در بعضی ساعات مثل ساعات بین نیمه شب تا بامداد مصرف برق خیلی پایین است و در بقیه اوقات یک مقدار متعادل را دارد.
************************************************************
شکل (1-1) تغییرات بار به ازاء شبانه روز (منفی بار)
همانطوری که در شکل 1-1 دیده می شود [1] یک مقدار از بار مصرف تقریباً در تمام ساعات شبانه روز ثابت است که به آن بار پایه می گوییم و یک مقدار بار نیز تنها در ساعات محدودی از شبانه روز اتفاق می افتد و مقدار آن بیشتر از بار در بقیه ساعات شبانه روز می باشد. این بار را بار حداکثر یا پیک می گوییم. نوسانات بین بار پایه و بار پیک را نیز بنام بار متوسط یا میانی می گوییم و برای تأمین بار پایه به نوعی نیروگاه احتیاج داریم که مخارج جاری آن پایین باشد. این نیروگاه ها شامل نیروگاه های بخار (به خاطر سوخت ارزان- چون سوخت مصرفی آنها معمولاً سوخت های سنگین مثل ماژوت است) نیروگاه های هسته ای و نیروگاه های آبی می باشد. اما برای تأمین بار پیک به نوعی نیروگاه احتیاج داریم که مخارج نصب پایین و سرعت راه اندازی و باردهی بالا داشته باشد. [حتی اگر مخارج جاری آن بالا باشد و در رابطه با تأمین بار پیک توربین های گازی مطرح می شوند، زیرا خصوصیات تقاضا شده فوق را دارا می باشند.
توربین های بخار به خاطر آنکه برای راه اندازی و رسیدن به مرحله باردهی چندین ساعت وقت لازم دارند و استفاده از آنها به صورت رزرو به صرفه نیست در این مورد استفاده نمی شوند.
بار میانی نیز توسط ترکیبی از نیروگاه های مختلف که اقتصادی تر باشد، تأمین می شود. بنابراین یکی از بارزترین موارد استفاده توربین های گاز در صنعت برق، تأمین بار پیک توسط این واحدهاست البته در کشورهایی مثل ایران که مسأله سوخت حتی گاز و گازوئیل مسأله مهمی را ایجاد نمی کند از واحدهای گازی برای تأمین بار پایه نیز استفاده می شود.
از ویژگی های دیگر واحدهای گازی که با دیزل استارت می شود قادرند با استفاده از باتری ها موجود در باتری خانه که همواره شارژ کامل هستند بدون وابستگی به شبکه استارت شده و به مرحله باردهی برسند لذا از واحدهای گازی می توان برای مناطقی که به شبکه سراسری متصل نیستند و نیز برای شروع برقرارکردن شبکه پس از خاموشی کامل شبکه استفاده کرد. در بعضی از واحدهای گازی کلاچ مخصوص بین محور توربین و محور ژنراتور وجود دارد که می توان این دو محور را از هم جدا کند و در واحدهایی که به این نوع کلاچ مجهز هستند می توان در حالی که ژنراتور به شبکه متصل است با خاموش کردن توربین و باز شدن کلاچ موردنظر که با افت دور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
1-1- آموزش :
1-1-1 اهمیت آموزش و پرورش:
تمدن امروزه وجوه متفاوتی دارد. دگرگونی تکنیک زندگی مرتبا بر وسعت و تنوع نیازها میافزاید و بهرهمندی انسانها را از مهارتها و تواناییهای جدید ایجاب میکند. در اثر این تحول تدریجی چه بسا هدفهای تربیتی که روزی بعنوان مقاصد تجملی مطرح بوده اند و اکنون یک نیاز اجتناب ناپذیر عمومی جلوه میکنند. روشن است که کسب مهارت برای مقابله با نیازهای متنوع و پیچیده زندگی و کسب اهلیت برای استفاده از تکنیک نوع و کاربرد ابزار جدید. خود مستلزم توسل جستن به تربیت عمدی است . آن بربیت عمدی ای که برای زندگی در جاهله امروز با ابعاد وسیع نیازهای روزمرهاش توانایی لازم فراهم آورد و افراد را برای مقابله با ضرورتهای روزمره زندگی آماده کند. این ضرورت نشانه بارز آموزش و پرورش است ولویت آن را نسبت به دیگر فعالیتها توجیه میکند.
در جامعه امروز ا«وزش و پرورش تنها وسیله دسترسی به تکنیک قویتر و توسعه و پیشرفت بیشتر است رقابت دامنه داریکه باری استفاده از تکنیکهای جدید و تامین شرایط بهتر زیست و بین ملل مختلف جهان وجود دارد ، انگیزه تلاش و کوشش وسیعی است که برای بنیادگذاری نظام جامعتر و سود بخشتر آموزشی اعمال می شود و خود از اهمیت این بخش از فعالیت های اجتماعی متاثر است دگرگونیهای روزمره و سریع زندگی انسان نیز نیاز به ترتبیت و کسب آمادگی برای قبول تحول در ابعاد گوناگون حیات انسانی را به خوبی توجیه میکنند. دگرگونیهای که اجتناب ناپذیرند و تنها تربیت و تعلیم صحیح مقابله متعادل و مطلوب با آنها را امکان پذیر میسازد.
1-1-2 محتوای آموزش و پرورش:
به دنبال بحث درباره آموزش و پرورش کنجکاوی برای آشنایی با آن محتوا و برنامه در خور اینهمه توجه امری کاملا طبیعی است. روشن است که تربیت تک فرد فقط نتیجه کوششهای عمدی و رسمی خانواده نیست. تربیت یک فرد نتیجه همه عواملی است که در شکل گیری شخصیت او نقش داشتهاند. اثر محیط در سازندگی ویژگیهای عقل ، عاطفی و رفتاری انسانها، خواه ناخواه مقام دارد. اثری که اجتناب ناپذیر است تغییر نیست، تدریجی و با دوام است و عموما نافذتر کوششهای عمدی است. مدرسه خود جذیی از محیط است و در چهارچوب سازندگیهای محیط، در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان نقش قابل ملاحظهای دارد.
آموزش و پرورش رسمی، هم کوششهای معلم برای انتقال دانش و مهارت زمان به نسل جوان و هم آن سلسله فعالیتهایی را که نقش سازنده رفتاری دارند ، در بر میگیرد. آن محتوا و برنامه که در هر زمینه فوق موثر و سودب0خش باشد در خور اهمیت است. رسالت تربیتی خانواده و مدرسه و جامعه را در هر دو بعد آموزش و پرورش باید دید که نتیجه اول در یادگیری و دومین در تغییر رفتار خلاصه میشود.
با این توضیح ، محتوای تربیتی سودبخش تر است که در هر دو جهت ، یادگیری و تغییر رفتار – موثر باشد بخصوص یادگیری، آنگاه در خور توجه است که به تغییر رفتار در جهت مطلوب منتهی شود.
تهیه آن محتوای تربیتی که نیازها و توقعات جامعه را بصورتی جامع و همه جانبه پاسخ دهد و در خور آن باشد که بعنوان یک نیاز عمومی مطرح شود از دشواریهای جدی مدیریت کنونی است. مسئله اساسی این است که نظام آموزشی با کدام محتوا سود بخش و قابل اعتماد میتواند به نیازها و ضرورتهایی که شاخص اهمیت و ضرورت کار مدرسهاند پاسخ دهد.
محتوای آموزش و پرورش باید بصورتی تهیه شود که بین وقت و سرمایه وکار مصرفی برای تربیت هر فرد و نتیجه ای که از این سرمایه گذاریها حاصل می شود تعادل و تناسب مطلوب را برقرار کند. این موازنه و تعادل هم در گروه برنامه موثر و مفید است و هم به اجرای سنجیده آن برنامه بستگی دارد. بررسی مسائل آموزش و پرورش خود کوششی برای یافتن آن محتوا و آن کیفیت اجرای است که مقاصد تربیتی را به صورت بهتر و موثر تامین کند و قدرت سازگاری و سازندگی را در افراد جامعه فراهم آورد.
1-1-3 رده بندی مسائل آموزش و پرورش:
مسائل آموزش و پرورش را با دیدهای مختلف می توان مورد توجه قرار داد و با هر نقطه نظر نوعی رده بندی از آنها حاصل میشود.
1.رده بندی از نظر ارتباط با هدفها: هدف آموزش و پرورش ابعاد گوناگونی دارد. تربیت بدنی، روانی، اخلاقی و مذهبی و اجتماعی و ... در رده بندی مسائل آموزش و پرورش ممکن است دشواریها را براساس همین هدفها طبقه بندی کنیم یا آنکه اصولا مجموعه مسائل آموزش وپرورش را در دوره اصلی شامل «مسائل آموزشی» در ارتباط با کوششهایی که برای انتقال دانش و مهارت به نسل جوان اعمال میشوند و مسائل پرورشی در ارتباط با آن سلسله فعالیتهایی که متضمن سازندگی تغییر رفتار هستند از هم تفکیک کنیم.
2. رده بندی از نظر نتیجه: مسائل آموزش و پرورش را از نظر بازده کار نیز میتوان طبقه بندی کرد. به این معنا که در یک طبقه موفقیتها و پیشرفتها و در طبقه دیگر آن فعالیتهایی را قرار دهیم که به تامین هدفها و مقاصد مربوط منتهی نشده اند.
3.رده بندی از نظر علتها: مسائل آموزش و پرورش ممکن است از نارسایی برنامهها و وجود ضعف و نقص دریافت و محتوا و روشها یا از نحوه عمل و جریان کار مدرسه، ناشی باشند. بنابراین در ارتباط با علتها نیز مسائل آموزش و پرورش به دو دسته بنیادی و بسطری تقسیم میشوند. در اینگونه رده بندی ناهماهنگی هدف و برنامه فقدان ارتباط بین برنامه و نیازهای عینی و واقعی زندگی ، نقص و ضعف در آئین نامهها و مبانی ساختمانی نظام آموزشی و ... از مسائل نبیادی هستند که در خارج از مدرسه و ضمن برنامه ریزی پدید میآیند و از دشواریهای برون مرزی مدرسهاند. کم کاری و ناتوانی معلم ، نقص و کم بود وسائل کار ،تضاد فکری بین معلم و متعلم، مدیریت ضعیف و بینظمی فقدان کنترل و ارزشیابی و ... از مسائل اجرایی هستند و منشا آنها جریان کار در داخل مدرسه است.
4.رده بندی از نظر ماهیت: مسائل آموزش و پرورش را از نظر ماهیت در دو رده کیفی و کمی میتوان از هم تفکیک کرد. پارهای از دشواریها از چگونگی کار، اعم از نبیادی یا اجرایی ناشی میشود در حالی که بعضی دیگر نتیجه گسترش سازمانها و افزایش روزمره نیازها هستند و مشخصا کمبودهای عددی را در بر میگیرد. چاره جوی دسته اول مستلزم اصلاح محتوا و روش کار مدرسه است و به همین سبب این گونه دشواریها را مسائل کیفی میگوئیم. دسته دوم که به صورت کمبودهای مقداری بیان میشوند و به همان سبب تحت عنوان مسائل کمی از آنها نام میبریم.
1-1-4 اهداف در نظام آموزش و پرورش :
هدف آموزش و پرورش را در چهارچوب نیازها و ضرورتهای زندگی فردی و گروهی انسانها باید بنیاد کرد. بنابراین منظور از تربیت بیش ازآنکه قابل وضع کردن باشد در حوزه کشف کردن است. مقاصد تربیتی را در هر زمان و بر مبنای شرایط خاص هر مکان در آن سلسله مسائلی که مبتنی به زندگی روزمره انسانهاست باید جستجو کرد و این مستلزم شناسایی دقیق و بازشناسی مستمر نیازها و ضرورتهای زندگی است. پس برای تعیین مقاصد تربیتی باید نیازها و ضرورتها را بررسی کرد. به همین سبب هدفهای آموزش و پرورش اغلب کهنه به نظر می رسند و به حق می توان قبول کرد که گاهی سنتی و نارسا هستند و با ضرورتهای محسوس و ملموس زمان مغایر هستند.
مساله دیگر لزوم هماهنگی بین هدفهای تربیتی و نیازها و شرایط محلی و منطقهای است. این وضعیت را نباید از نظر دور داشت که شهر و روستا – مناطق کوچک و بزرگ – جامعههای صنعتی و کشاورزی – قشرها و طبقات مختلف جامعه و بالاخره ملتها طبیعت متفاوت دارند. حتی افراد مختلف با قابلیتهای ذهنی مختلف اهداف متفاوتی در آموزش و پرورش آنها وجود دارد.
در هر صورت این حقیقت را نمیتوان از نظر دور داشت که بخش مهمی از مقاصد تربیتی به شکوفایی استعدادها و تواناییهای مبتنی بر شایستگیهای فردی باز میگردد براستی زیادند استعدادهای بالقوه که در اثر عدم بهرهمندی از تربیت و به سبب آنکه به کار گرفته نمیشوند به مرحله بروز و سود بخشی نمیرسند و در حقیقت تلف میشوند.
1-1-5 اصول کلی و اصول برنامه ریزی آموزشی در دورة متوسطه :
1.رابطه برنامه با نیازها
پس در تهیه برنامه ریزی درسی ابتدا باید نیازها و ضوررتهای زندگی را یافت و سپس تهیه برنامه رد جهت پاسخگویی به آن نیاز باشد.
2.رابطه برنامه با هدف
با توجه به هدفی که از آموزش در نظام آموزشی تعریف شده است برنامه ریزی باید در جهت رسیدن به هدف باشد.
3.رابطه برنامه با ویژگیهای فردی :
کوششهای تربیتی اگر محرک ذوق و شوق افراد باشد سود بخش تر و زودتر به نتیجه می رسند. کار روزانه در صورتی محرک ذوق خواهد بود که با علایق و تواناییهای انسان هماهنگ باشد. بنابراین در تهیه برنامههای آموزشی به رغبتها و استعدادها باید توجه داشت. اما استعدادها و رغبتها متنوعاند و هر شخص را ویژگیهایی است که کم و بیش منحصر به فرد اوست. در برخورد با این مسئله در اولین دید ضورت توسل به تربیت انفرادی جلب توجه میکند.
رابطه برنامه با شرایط منطقهای :
برنامه آموزش و پرورش لزوما باید در بهرهمندی از تربیت مطلوب برای همه افراد جامعه فرصتهای یکسان فراهم آورد این تساوی فرصت در صورتی تامین میشود که نصاب مقرر تربیت عمومی و استانداردهای آموزشی در مقیاس مملکتی یکسان اما در تهیه برنامهها و کاربرد روشهای تربیتی امکانات و شرایط محلی و منطقهای ملحوظ باشد.
مسائل برنامه ریزی در ارتباط با شرایط و مراحل رشد .
چنانکه ذکر شد در تهیه برنامههای آموزشی به نیازها و شرایط رشد نیز باید توجه داشت و همین ضرورت بروز مسائل خاص را موجب میشود. با توجه به اینکه در هر نظام آموزشی، با هر الگوی ساختمانی، وجود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 71
1-1- آموزش :
1-1-1 اهمیت آموزش و پرورش:
تمدن امروزه وجوه متفاوتی دارد. دگرگونی تکنیک زندگی مرتبا بر وسعت و تنوع نیازها میافزاید و بهرهمندی انسانها را از مهارتها و تواناییهای جدید ایجاب میکند. در اثر این تحول تدریجی چه بسا هدفهای تربیتی که روزی بعنوان مقاصد تجملی مطرح بوده اند و اکنون یک نیاز اجتناب ناپذیر عمومی جلوه میکنند. روشن است که کسب مهارت برای مقابله با نیازهای متنوع و پیچیده زندگی و کسب اهلیت برای استفاده از تکنیک نوع و کاربرد ابزار جدید. خود مستلزم توسل جستن به تربیت عمدی است . آن بربیت عمدی ای که برای زندگی در جاهله امروز با ابعاد وسیع نیازهای روزمرهاش توانایی لازم فراهم آورد و افراد را برای مقابله با ضرورتهای روزمره زندگی آماده کند. این ضرورت نشانه بارز آموزش و پرورش است ولویت آن را نسبت به دیگر فعالیتها توجیه میکند.
در جامعه امروز ا«وزش و پرورش تنها وسیله دسترسی به تکنیک قویتر و توسعه و پیشرفت بیشتر است رقابت دامنه داریکه باری استفاده از تکنیکهای جدید و تامین شرایط بهتر زیست و بین ملل مختلف جهان وجود دارد ، انگیزه تلاش و کوشش وسیعی است که برای بنیادگذاری نظام جامعتر و سود بخشتر آموزشی اعمال می شود و خود از اهمیت این بخش از فعالیت های اجتماعی متاثر است دگرگونیهای روزمره و سریع زندگی انسان نیز نیاز به ترتبیت و کسب آمادگی برای قبول تحول در ابعاد گوناگون حیات انسانی را به خوبی توجیه میکنند. دگرگونیهای که اجتناب ناپذیرند و تنها تربیت و تعلیم صحیح مقابله متعادل و مطلوب با آنها را امکان پذیر میسازد.
1-1-2 محتوای آموزش و پرورش:
به دنبال بحث درباره آموزش و پرورش کنجکاوی برای آشنایی با آن محتوا و برنامه در خور اینهمه توجه امری کاملا طبیعی است. روشن است که تربیت تک فرد فقط نتیجه کوششهای عمدی و رسمی خانواده نیست. تربیت یک فرد نتیجه همه عواملی است که در شکل گیری شخصیت او نقش داشتهاند. اثر محیط در سازندگی ویژگیهای عقل ، عاطفی و رفتاری انسانها، خواه ناخواه مقام دارد. اثری که اجتناب ناپذیر است تغییر نیست، تدریجی و با دوام است و عموما نافذتر کوششهای عمدی است. مدرسه خود جذیی از محیط است و در چهارچوب سازندگیهای محیط، در شکل دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان نقش قابل ملاحظهای دارد.
آموزش و پرورش رسمی، هم کوششهای معلم برای انتقال دانش و مهارت زمان به نسل جوان و هم آن سلسله فعالیتهایی را که نقش سازنده رفتاری دارند ، در بر میگیرد. آن محتوا و برنامه که در هر زمینه فوق موثر و سودب0خش باشد در خور اهمیت است. رسالت تربیتی خانواده و مدرسه و جامعه را در هر دو بعد آموزش و پرورش باید دید که نتیجه اول در یادگیری و دومین در تغییر رفتار خلاصه میشود.
با این توضیح ، محتوای تربیتی سودبخش تر است که در هر دو جهت ، یادگیری و تغییر رفتار – موثر باشد بخصوص یادگیری، آنگاه در خور توجه است که به تغییر رفتار در جهت مطلوب منتهی شود.
تهیه آن محتوای تربیتی که نیازها و توقعات جامعه را بصورتی جامع و همه جانبه پاسخ دهد و در خور آن باشد که بعنوان یک نیاز عمومی مطرح شود از دشواریهای جدی مدیریت کنونی است. مسئله اساسی این است که نظام آموزشی با کدام محتوا سود بخش و قابل اعتماد میتواند به نیازها و ضرورتهایی که شاخص اهمیت و ضرورت کار مدرسهاند پاسخ دهد.
محتوای آموزش و پرورش باید بصورتی تهیه شود که بین وقت و سرمایه وکار مصرفی برای تربیت هر فرد و نتیجه ای که از این سرمایه گذاریها حاصل می شود تعادل و تناسب مطلوب را برقرار کند. این موازنه و تعادل هم در گروه برنامه موثر و مفید است و هم به اجرای سنجیده آن برنامه بستگی دارد. بررسی مسائل آموزش و پرورش خود کوششی برای یافتن آن محتوا و آن کیفیت اجرای است که مقاصد تربیتی را به صورت بهتر و موثر تامین کند و قدرت سازگاری و سازندگی را در افراد جامعه فراهم آورد.
1-1-3 رده بندی مسائل آموزش و پرورش:
مسائل آموزش و پرورش را با دیدهای مختلف می توان مورد توجه قرار داد و با هر نقطه نظر نوعی رده بندی از آنها حاصل میشود.
1.رده بندی از نظر ارتباط با هدفها: هدف آموزش و پرورش ابعاد گوناگونی دارد. تربیت بدنی، روانی، اخلاقی و مذهبی و اجتماعی و ... در رده بندی مسائل آموزش و پرورش ممکن است دشواریها را براساس همین هدفها طبقه بندی کنیم یا آنکه اصولا مجموعه مسائل آموزش وپرورش را در دوره اصلی شامل «مسائل آموزشی» در ارتباط با کوششهایی که برای انتقال دانش و مهارت به نسل جوان اعمال میشوند و مسائل پرورشی در ارتباط با آن سلسله فعالیتهایی که متضمن سازندگی تغییر رفتار هستند از هم تفکیک کنیم.
2. رده بندی از نظر نتیجه: مسائل آموزش و پرورش را از نظر بازده کار نیز میتوان طبقه بندی کرد. به این معنا که در یک طبقه موفقیتها و پیشرفتها و در طبقه دیگر آن فعالیتهایی را قرار دهیم که به تامین هدفها و مقاصد مربوط منتهی نشده اند.
3.رده بندی از نظر علتها: مسائل آموزش و پرورش ممکن است از نارسایی برنامهها و وجود ضعف و نقص دریافت و محتوا و روشها یا از نحوه عمل و جریان کار مدرسه، ناشی باشند. بنابراین در ارتباط با علتها نیز مسائل آموزش و پرورش به دو دسته بنیادی و بسطری تقسیم میشوند. در اینگونه رده بندی ناهماهنگی هدف و برنامه فقدان ارتباط بین برنامه و نیازهای عینی و واقعی زندگی ، نقص و ضعف در آئین نامهها و مبانی ساختمانی نظام آموزشی و ... از مسائل نبیادی هستند که در خارج از مدرسه و ضمن برنامه ریزی پدید میآیند و از دشواریهای برون مرزی مدرسهاند. کم کاری و ناتوانی معلم ، نقص و کم بود وسائل کار ،تضاد فکری بین معلم و متعلم، مدیریت ضعیف و بینظمی فقدان کنترل و ارزشیابی و ... از مسائل اجرایی هستند و منشا آنها جریان کار در داخل مدرسه است.
4.رده بندی از نظر ماهیت: مسائل آموزش و پرورش را از نظر ماهیت در دو رده کیفی و کمی میتوان از هم تفکیک کرد. پارهای از دشواریها از چگونگی کار، اعم از نبیادی یا اجرایی ناشی میشود در حالی که بعضی دیگر نتیجه گسترش سازمانها و افزایش روزمره نیازها هستند و مشخصا کمبودهای عددی را در بر میگیرد. چاره جوی دسته اول مستلزم اصلاح محتوا و روش کار مدرسه است و به همین سبب این گونه دشواریها را مسائل کیفی میگوئیم. دسته دوم که به صورت کمبودهای مقداری بیان میشوند و به همان سبب تحت عنوان مسائل کمی از آنها نام میبریم.
1-1-4 اهداف در نظام آموزش و پرورش :
هدف آموزش و پرورش را در چهارچوب نیازها و ضرورتهای زندگی فردی و گروهی انسانها باید بنیاد کرد. بنابراین منظور از تربیت بیش ازآنکه قابل وضع کردن باشد در حوزه کشف کردن است. مقاصد تربیتی را در هر زمان و بر مبنای شرایط خاص هر مکان در آن سلسله مسائلی که مبتنی به زندگی روزمره انسانهاست باید جستجو کرد و این مستلزم شناسایی دقیق و بازشناسی مستمر نیازها و ضرورتهای زندگی است. پس برای تعیین مقاصد تربیتی باید نیازها و ضرورتها را بررسی کرد. به همین سبب هدفهای آموزش و پرورش اغلب کهنه به نظر می رسند و به حق می توان قبول کرد که گاهی سنتی و نارسا هستند و با ضرورتهای محسوس و ملموس زمان مغایر هستند.
مساله دیگر لزوم هماهنگی بین هدفهای تربیتی و نیازها و شرایط محلی و منطقهای است. این وضعیت را نباید از نظر دور داشت که شهر و روستا – مناطق کوچک و بزرگ – جامعههای صنعتی و کشاورزی – قشرها و طبقات مختلف جامعه و بالاخره ملتها طبیعت متفاوت دارند. حتی افراد مختلف با قابلیتهای ذهنی مختلف اهداف متفاوتی در آموزش و پرورش آنها وجود دارد.
در هر صورت این حقیقت را نمیتوان از نظر دور داشت که بخش مهمی از مقاصد تربیتی به شکوفایی استعدادها و تواناییهای مبتنی بر شایستگیهای فردی باز میگردد براستی زیادند استعدادهای بالقوه که در اثر عدم بهرهمندی از تربیت و به سبب آنکه به کار گرفته نمیشوند به مرحله بروز و سود بخشی نمیرسند و در حقیقت تلف میشوند.
1-1-5 اصول کلی و اصول برنامه ریزی آموزشی در دورة متوسطه :
1.رابطه برنامه با نیازها
پس در تهیه برنامه ریزی درسی ابتدا باید نیازها و ضوررتهای زندگی را یافت و سپس تهیه برنامه رد جهت پاسخگویی به آن نیاز باشد.
2.رابطه برنامه با هدف
با توجه به هدفی که از آموزش در نظام آموزشی تعریف شده است برنامه ریزی باید در جهت رسیدن به هدف باشد.
3.رابطه برنامه با ویژگیهای فردی :
کوششهای تربیتی اگر محرک ذوق و شوق افراد باشد سود بخش تر و زودتر به نتیجه می رسند. کار روزانه در صورتی محرک ذوق خواهد بود که با علایق و تواناییهای انسان هماهنگ باشد. بنابراین در تهیه برنامههای آموزشی به رغبتها و استعدادها باید توجه داشت. اما استعدادها و رغبتها متنوعاند و هر شخص را ویژگیهایی است که کم و بیش منحصر به فرد اوست. در برخورد با این مسئله در اولین دید ضورت توسل به تربیت انفرادی جلب توجه میکند.
رابطه برنامه با شرایط منطقهای :
برنامه آموزش و پرورش لزوما باید در بهرهمندی از تربیت مطلوب برای همه افراد جامعه فرصتهای یکسان فراهم آورد این تساوی فرصت در صورتی تامین میشود که نصاب مقرر تربیت عمومی و استانداردهای آموزشی در مقیاس مملکتی یکسان اما در تهیه برنامهها و کاربرد روشهای تربیتی امکانات و شرایط محلی و منطقهای ملحوظ باشد.
مسائل برنامه ریزی در ارتباط با شرایط و مراحل رشد .
چنانکه ذکر شد در تهیه برنامههای آموزشی به نیازها و شرایط رشد نیز باید توجه داشت و همین ضرورت بروز مسائل خاص را موجب میشود. با توجه به اینکه در هر نظام آموزشی، با هر الگوی ساختمانی، وجود