لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
ضرورتهای محیطی خصوصی سازی
مقدمه
خصوصی سازی فرایندی اجرایی، مالی و حقوقی است که دولتها در بسیاری از کشورهای جهان برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور به اجرا درمی آورند. واژه خصوصی سازی حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بــازار و به نفع بازار است. خصوصی سازی وسیله ای برای افزایش کارایی (مالی و اجتماعی) عملیات یک موسسه اقتصادی است. زیرا چنین به نظر می رسد که مکانیسم عرضه و تقاضا و بازار در شرایط رقابتی باعث بکارگیری بیشتر عوامل تولید، افزایش کارایی عوامل و درنتیجه تولید بیشتر و متنوع تر کالاها و خدمات و کاهش قیمتها خواهد گردید. این پیش بینی به جهت مبانی تئوریک و علمی در سطح اقتصاد خرد و همچنین تجربه سایر کشورها امری پذیرفته شده است و در این صورت چرایی مسئله قابل پاسخ و اثبات است اما نکته غامض و پیچیده چگونگی انجام آن و در پیچیده ترین مسئله آن یعنی انتقال مالکیت و نیز شکل گیری بخش خصوصی در جامعه است. به طور خلاصه برای آنکه خصوصی سازی هرچه بهتر صورت پذیرد باید اقدامات زیر به طور «همزمان» به عمل آیند:
الف - تقویت حقوق مالکیت خصوصی، تغییر ساختار شرکتها، آزادسازی و مقررات زدایی، اصلاح مقررات، اصلاح ساختار مالی (بویژه بازار سرمایه) و بازار نیروی کار؛ ب - تشویق و هدایت درجهت توسعه بخش خصوصی به منظور تحریک رقابت و ورود تولیدکنندگان به بازار؛
ج - واگذاری موسسات عمومی دولتی به بخش خصوصی (تغییر مالکیت).
نیازمندیهای «محیطی»
خصوصی سازی در سطح ملی باید با اتکا بر اهداف استراتژیک خاص آغاز شود چرا که بسیاری از طرحها به علت نبود اهداف استراتژیک مشخص، قابل پیگیری و قابل ارزیابی، یا از حرکت می ایستند و یا از مسیر اصلی خود خارج می شوند. اهداف تبیین شده می بایستی بدون تعارض، تداخل منفی و در کوششی هماهنگ و اولویت بندی شده تعریف گردنــد. اهداف استراتژیک خصوصی سازی می توانند درجهت توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی منطقه و کشور، حذف انحصار و گسترش رقابت، اشتغالزایی، توسعه فعالیت، کاهش هزینه های جاری شرکتها، کوچک شدن اندازه دولت و... باشند. پس از تبیین اهداف باید به دو اصل مهم افزایش سودآوری و تقویت مالکیت خصوصی توجه گردد. مطالعه تاریخی فرایند خصوصی سازی در کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، فرانسه و... و کشورهایی نظیر روسیه، کره جنوبی، لهستان،جمهوری چک، اسلواکی و... (که به لحاظ ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و رفتاری دارای تفاوتهای اساسی هستند) نشان می دهد در مرحله گذر از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار و شکل گیری نظام بازار به این دو اصل توجه شده است و به فراخور زمان، مکان و شرایط، زمینه های زیر را فراهم و به وجود آورده اند:
اول) اقدامات «درونی» بنگاه درجهت افزایش بهره وری و سودآوری - توسط مدیـــران بنگاه - : در این زمینه می توان به اقداماتی مانند تقویت فرهنگ عمومی کارکنان و مدیران بنگاه، توسعه منابع انسانی، مدیریت سرمایه و افزایش بهره وری سرمایه، تجدید ساختار و مهندسی مجدد به منظور کاهش سطوح مدیریتی و سلسله مراتب اداری و نیز ادغام فعالیتهای متجانس و حذف فعالیتهای موازی، توسعه امور بین الملل درجهت جذب سرمایه و فناوری، بازنگری در قراردادها به منظور شفاف سازی و همچنین تعریف و ارائه استانداردها و شرایط خصوصی پیمان و... اشاره کرد.
دوم) ایجاد شرایط و بستر «محیطی» به عنوان «موتور» خصوصی سازی - توسط دولت - : نوشته حاضر به عنوان یک حلقه و زیرمجموعه فراموش شده درخصوصی سازی کشور تاکید بر این موارد دارد. بررسی قوانین و برنامه های توسعه و اقدامات خصوصی سازی و مکمل آن در کشــور مؤید آن است که دولت فاقد مجموعه ای جامع، همــاهنگ و مکمل و جهت دار (بویژه مابین نهادها و سازمانها) با اهداف و استراتژی های کلان خصوصی سازی کشور است. به طور خلاصه درجهت بهبود شرایط و زمینه های تخصصی «محیطی» خصوصی سازی، حتی قبل از شروع اقدامات اجرایی در مرکز حکومت، ارائه دو بستر زیر ضروری می کند:
ارائه بستر مناسب قانونگذاری: نهادهای قانونگذار(تصمیم ساز و تصمیم گیر) با تعیین اولویتها باید از یک طرف قوانین و مقررات لازم را برای ایجاد یک اقتصاد کارآمد مبتنی بر بازار و کوچک شدن اندازه دولت تدوین کنند.
بازنگری قوانین، ارزیابی اثربخشی آنها در اجرا، تدوین و پیشنهاد قوانین جدید ازجمله وظایف این نهادها خواهدبود. در این مرحله مهمترین بحث چگونگی تغییر مالکیت و گذر از بنگاهها و شرکتهای دولتی به شرکتهایی با مالکیت مشترک و یا خصوصی و تقویت حقوق مالکیت خصوصی است. در این زمینه به تدوین قوانینی در موارد زیر اشاره می شود:
گسترش رقابت (قانون ضدانحصار)؛
قوانین روابط بین الملل و داخلی؛ - نحوه بازگرداندن سود و چگونگی خارج کردن آن از کشور؛ - مالکیت خارجی سرمایه و زمین؛ - محدودیتهای تبدیل ارز؛ - محدودیتهای درمورد استخدام و اخراج کارگران.
و ازطرف دیگر، قوانین و مقررات لازم را به منظور نظارت بر فعالیت بنگاه خصوصی - و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
عنوان مقاله:
تولید علم و ضرورتهای اساسی نهادینه سازی آن
جهت ارائه به کنگرة بینالمللی تولید علم و جنبش نرمافزاری
نویسندگان:
راحله محمدباقر (کارشناس ارشد)
علی اشجاران (کارشناس ارشد)
مقدمه
ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر میبریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازههای جدیدی در حیطة علم و تولید آن مطلع میشویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت لحظهای نمیگذرد که ما از آن متأثر نشویم. معمولاً اشتیاق و هدفگیریهای اصلی انسانهاست که در جریان و کشاکش بدست آوردن معرفت علم و درک واقعیتها دخیل هستند و این مسئله باعث شده تا آنها در پی جستجوی علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مکانی دارای ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطی هیچیک از کشیشان صومعه های اروپایی به هیچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل کنند، آنها علاقهای به علوم نداشتند و به شکلهای مختلف در این دورة تاریخی آنرا رد می کردند، این درحالیست که در مشرق زمین درست عکس این قضیه صادق بود چرا که در پرتو تمدن اسلامی آن روزی علم و شکوفایی آن با سرعت خوبی مرزهای تاریکی را یکی یکی درمینوردید. در اواخر قرن 16م کتب درسی و مکتب اسکولاستیک قرون وسطایی کنار گذاشته شد و طبقه بندی منظمی از علوم و انسانها عرضه شد که توسط آن توانستند دستورالعملی که امروزه بعنوان معیار تشخیص قطعی علوم تلقی میشود را ابداع کنند، تا آنکه نوبت به انقلاب صنعتی و دستاوردهای ناشی از آن رسید جهان تمدن زیر و رو شد، معیارهای علمی تغییر کرد و در نهایت جهان غرب در رقابتی تنگاتنگ از علم و تولیدات علمی قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتی غیرقابل تصور در حال رشد است و به ما کمک میکند تا بهتر زندگی کنیم، بهتر بیاندیشیم، بر بیماری و گرسنگی فائق آئیم و مسافتهای بسیار دور را به آسانی بپیمائیم و ...
اما متأسفانه این همة موضوع نیست چرا که میدانیم امروزه وجود بمبهای اتمی و سلاحهای غیرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه کارهایی میشوند و این مسئله شاید برای محققین و دانشمندان عصر حاضر خود معظلی است و آنها را در ادامة تحقیقاتشان با شک و تردید روبرو میسازد. ما در اینجا از ادامة این بحث صرفنظر میکنیم چرا که موضوع ما پیرامون تولید علم و ضرورتهای ایجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه این مقاله نیز بدان جهت است که بدانیم علوم در خدمت انسانیت درآمده و برای همگان امکان فهمی دقیقتر از جامعه و پیرامون خود و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده را فراهم میسازد. پس به همین جهت ما در این مقاله خواستار بررسی چگونگی تولید علم و بایستههای اساسی آن در زندگی امروزی و هرروزی هستیم و امید است با ارائة راهکارهایی مناسب وقابل اجرا در جامعه جهانی به این مطلوب نهایی و اهداف آرمانی ترسیم شده هرچهبهتر دست یازیم.
جایگاه کنونی تولید علم و دستاوردهای ناشی از آن
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیتهای جامعه روند حیانی خود را ادامه میدهد. امروزه تولید دانش و ایجاد مهارتهای لازم جهت بهرهبرداری از آن محور یک هدف اساسی و تعیین کننده برای همة کشورهاست. در برخی از کشورها، این مسئله مدت مدیدی است که درونی شده و در واقع تولید علم و آگاهی را همواره در دستور کار خود قرار دادهاند که ما آنها را به عنوان کشورهای شمال میشناسیم، اگر به تاریخ یکصد سال اخیر این دسته از کشورها نظر کنیم خواهیم دید که موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلی توجه کشورهای شمال بوده است که در همین راستا دست به ایجاد مراکز و مؤسساتی زدند که به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهایی مشخص برای ارتقای سطح کیفی جامعه خود و پیشرفت در دنیای امروز همواره بسترسازی کردند. پیشرفتهای برقآسای بشر در علم و تکنولوژی سبب توسعة پایدار و عمیق برای کشورهایی است که نقشی اساسی در پیشبرد این مهم دارند یا خود محرک تولید علم و تکنولوژی هستند و یا در حمایت و تقویت علم و فناوری همواره در تکاپو میباشند. در واقع علم قرن بیست و یکم نیز باید طوری باشد که همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفیض گردند، نیاز روزافزون به دستاوردهای علمی در سیاستگذاری عام و خاص ازجمله وظایفی است که علم باید در شکلگیری تصمیمات سیاسی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تولید علم و ضرورتهای اساسی نهادینه سازی آن
جهت ارائه به کنگرة بینالمللی تولید علم و جنبش نرمافزاری
مقدمه
ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر میبریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازههای جدیدی در حیطة علم و تولید آن مطلع میشویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت لحظهای نمیگذرد که ما از آن متأثر نشویم. معمولاً اشتیاق و هدفگیریهای اصلی انسانهاست که در جریان و کشاکش بدست آوردن معرفت علم و درک واقعیتها دخیل هستند و این مسئله باعث شده تا آنها در پی جستجوی علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مکانی دارای ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطی هیچیک از کشیشان صومعه های اروپایی به هیچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل کنند، آنها علاقهای به علوم نداشتند و به شکلهای مختلف در این دورة تاریخی آنرا رد می کردند، این درحالیست که در مشرق زمین درست عکس این قضیه صادق بود چرا که در پرتو تمدن اسلامی آن روزی علم و شکوفایی آن با سرعت خوبی مرزهای تاریکی را یکی یکی درمینوردید. در اواخر قرن 16م کتب درسی و مکتب اسکولاستیک قرون وسطایی کنار گذاشته شد و طبقه بندی منظمی از علوم و انسانها عرضه شد که توسط آن توانستند دستورالعملی که امروزه بعنوان معیار تشخیص قطعی علوم تلقی میشود را ابداع کنند، تا آنکه نوبت به انقلاب صنعتی و دستاوردهای ناشی از آن رسید جهان تمدن زیر و رو شد، معیارهای علمی تغییر کرد و در نهایت جهان غرب در رقابتی تنگاتنگ از علم و تولیدات علمی قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتی غیرقابل تصور در حال رشد است و به ما کمک میکند تا بهتر زندگی کنیم، بهتر بیاندیشیم، بر بیماری و گرسنگی فائق آئیم و مسافتهای بسیار دور را به آسانی بپیمائیم و ...
اما متأسفانه این همة موضوع نیست چرا که میدانیم امروزه وجود بمبهای اتمی و سلاحهای غیرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه کارهایی میشوند و این مسئله شاید برای محققین و دانشمندان عصر حاضر خود معظلی است و آنها را در ادامة تحقیقاتشان با شک و تردید روبرو میسازد. ما در اینجا از ادامة این بحث صرفنظر میکنیم چرا که موضوع ما پیرامون تولید علم و ضرورتهای ایجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه این مقاله نیز بدان جهت است که بدانیم علوم در خدمت انسانیت درآمده و برای همگان امکان فهمی دقیقتر از جامعه و پیرامون خود و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده را فراهم میسازد. پس به همین جهت ما در این مقاله خواستار بررسی چگونگی تولید علم و بایستههای اساسی آن در زندگی امروزی و هرروزی هستیم و امید است با ارائة راهکارهایی مناسب وقابل اجرا در جامعه جهانی به این مطلوب نهایی و اهداف آرمانی ترسیم شده هرچهبهتر دست یازیم.
جایگاه کنونی تولید علم و دستاوردهای ناشی از آن
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیتهای جامعه روند حیانی خود را ادامه میدهد. امروزه تولید دانش و ایجاد مهارتهای لازم جهت بهرهبرداری از آن محور یک هدف اساسی و تعیین کننده برای همة کشورهاست. در برخی از کشورها، این مسئله مدت مدیدی است که درونی شده و در واقع تولید علم و آگاهی را همواره در دستور کار خود قرار دادهاند که ما آنها را به عنوان کشورهای شمال میشناسیم، اگر به تاریخ یکصد سال اخیر این دسته از کشورها نظر کنیم خواهیم دید که موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلی توجه کشورهای شمال بوده است که در همین راستا دست به ایجاد مراکز و مؤسساتی زدند که به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهایی مشخص برای ارتقای سطح کیفی جامعه خود و پیشرفت در دنیای امروز همواره بسترسازی کردند. پیشرفتهای برقآسای بشر در علم و تکنولوژی سبب توسعة پایدار و عمیق برای کشورهایی است که نقشی اساسی در پیشبرد این مهم دارند یا خود محرک تولید علم و تکنولوژی هستند و یا در حمایت و تقویت علم و فناوری همواره در تکاپو میباشند. در واقع علم قرن بیست و یکم نیز باید طوری باشد که همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفیض گردند، نیاز روزافزون به دستاوردهای علمی در سیاستگذاری عام و خاص ازجمله وظایفی است که علم باید در شکلگیری تصمیمات سیاسی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تولید علم و ضرورتهای اساسی نهادینه سازی آن
جهت ارائه به کنگرة بینالمللی تولید علم و جنبش نرمافزاری
مقدمه
ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر میبریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازههای جدیدی در حیطة علم و تولید آن مطلع میشویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت لحظهای نمیگذرد که ما از آن متأثر نشویم. معمولاً اشتیاق و هدفگیریهای اصلی انسانهاست که در جریان و کشاکش بدست آوردن معرفت علم و درک واقعیتها دخیل هستند و این مسئله باعث شده تا آنها در پی جستجوی علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مکانی دارای ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطی هیچیک از کشیشان صومعه های اروپایی به هیچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل کنند، آنها علاقهای به علوم نداشتند و به شکلهای مختلف در این دورة تاریخی آنرا رد می کردند، این درحالیست که در مشرق زمین درست عکس این قضیه صادق بود چرا که در پرتو تمدن اسلامی آن روزی علم و شکوفایی آن با سرعت خوبی مرزهای تاریکی را یکی یکی درمینوردید. در اواخر قرن 16م کتب درسی و مکتب اسکولاستیک قرون وسطایی کنار گذاشته شد و طبقه بندی منظمی از علوم و انسانها عرضه شد که توسط آن توانستند دستورالعملی که امروزه بعنوان معیار تشخیص قطعی علوم تلقی میشود را ابداع کنند، تا آنکه نوبت به انقلاب صنعتی و دستاوردهای ناشی از آن رسید جهان تمدن زیر و رو شد، معیارهای علمی تغییر کرد و در نهایت جهان غرب در رقابتی تنگاتنگ از علم و تولیدات علمی قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتی غیرقابل تصور در حال رشد است و به ما کمک میکند تا بهتر زندگی کنیم، بهتر بیاندیشیم، بر بیماری و گرسنگی فائق آئیم و مسافتهای بسیار دور را به آسانی بپیمائیم و ...
اما متأسفانه این همة موضوع نیست چرا که میدانیم امروزه وجود بمبهای اتمی و سلاحهای غیرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه کارهایی میشوند و این مسئله شاید برای محققین و دانشمندان عصر حاضر خود معظلی است و آنها را در ادامة تحقیقاتشان با شک و تردید روبرو میسازد. ما در اینجا از ادامة این بحث صرفنظر میکنیم چرا که موضوع ما پیرامون تولید علم و ضرورتهای ایجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه این مقاله نیز بدان جهت است که بدانیم علوم در خدمت انسانیت درآمده و برای همگان امکان فهمی دقیقتر از جامعه و پیرامون خود و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده را فراهم میسازد. پس به همین جهت ما در این مقاله خواستار بررسی چگونگی تولید علم و بایستههای اساسی آن در زندگی امروزی و هرروزی هستیم و امید است با ارائة راهکارهایی مناسب وقابل اجرا در جامعه جهانی به این مطلوب نهایی و اهداف آرمانی ترسیم شده هرچهبهتر دست یازیم.
جایگاه کنونی تولید علم و دستاوردهای ناشی از آن
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیتهای جامعه روند حیانی خود را ادامه میدهد. امروزه تولید دانش و ایجاد مهارتهای لازم جهت بهرهبرداری از آن محور یک هدف اساسی و تعیین کننده برای همة کشورهاست. در برخی از کشورها، این مسئله مدت مدیدی است که درونی شده و در واقع تولید علم و آگاهی را همواره در دستور کار خود قرار دادهاند که ما آنها را به عنوان کشورهای شمال میشناسیم، اگر به تاریخ یکصد سال اخیر این دسته از کشورها نظر کنیم خواهیم دید که موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلی توجه کشورهای شمال بوده است که در همین راستا دست به ایجاد مراکز و مؤسساتی زدند که به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهایی مشخص برای ارتقای سطح کیفی جامعه خود و پیشرفت در دنیای امروز همواره بسترسازی کردند. پیشرفتهای برقآسای بشر در علم و تکنولوژی سبب توسعة پایدار و عمیق برای کشورهایی است که نقشی اساسی در پیشبرد این مهم دارند یا خود محرک تولید علم و تکنولوژی هستند و یا در حمایت و تقویت علم و فناوری همواره در تکاپو میباشند. در واقع علم قرن بیست و یکم نیز باید طوری باشد که همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفیض گردند، نیاز روزافزون به دستاوردهای علمی در سیاستگذاری عام و خاص ازجمله وظایفی است که علم باید در شکلگیری تصمیمات سیاسی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تولید علم و ضرورتهای اساسی نهادینه سازی آن
جهت ارائه به کنگرة بینالمللی تولید علم و جنبش نرمافزاری
مقدمه
ما در جهانی شگفت انگیز از علم و دانش به سر میبریم. تقریباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسی منابع خبری و اطلاع رسانی از کشفیات و تازههای جدیدی در حیطة علم و تولید آن مطلع میشویم و ترقی و پیشرفت آدمی و جهان پیرامونش را در اصل مدیون همین تولیدات علمی و تکنولوژیکی هستیم. جهانی که در آن زندگی می کنیم جهانی از علم است آری علم و دانش چنان در زندگی تأثیر دارد که باید گفت لحظهای نمیگذرد که ما از آن متأثر نشویم. معمولاً اشتیاق و هدفگیریهای اصلی انسانهاست که در جریان و کشاکش بدست آوردن معرفت علم و درک واقعیتها دخیل هستند و این مسئله باعث شده تا آنها در پی جستجوی علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مکانی دارای ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطی هیچیک از کشیشان صومعه های اروپایی به هیچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل کنند، آنها علاقهای به علوم نداشتند و به شکلهای مختلف در این دورة تاریخی آنرا رد می کردند، این درحالیست که در مشرق زمین درست عکس این قضیه صادق بود چرا که در پرتو تمدن اسلامی آن روزی علم و شکوفایی آن با سرعت خوبی مرزهای تاریکی را یکی یکی درمینوردید. در اواخر قرن 16م کتب درسی و مکتب اسکولاستیک قرون وسطایی کنار گذاشته شد و طبقه بندی منظمی از علوم و انسانها عرضه شد که توسط آن توانستند دستورالعملی که امروزه بعنوان معیار تشخیص قطعی علوم تلقی میشود را ابداع کنند، تا آنکه نوبت به انقلاب صنعتی و دستاوردهای ناشی از آن رسید جهان تمدن زیر و رو شد، معیارهای علمی تغییر کرد و در نهایت جهان غرب در رقابتی تنگاتنگ از علم و تولیدات علمی قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتی غیرقابل تصور در حال رشد است و به ما کمک میکند تا بهتر زندگی کنیم، بهتر بیاندیشیم، بر بیماری و گرسنگی فائق آئیم و مسافتهای بسیار دور را به آسانی بپیمائیم و ...
اما متأسفانه این همة موضوع نیست چرا که میدانیم امروزه وجود بمبهای اتمی و سلاحهای غیرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه کارهایی میشوند و این مسئله شاید برای محققین و دانشمندان عصر حاضر خود معظلی است و آنها را در ادامة تحقیقاتشان با شک و تردید روبرو میسازد. ما در اینجا از ادامة این بحث صرفنظر میکنیم چرا که موضوع ما پیرامون تولید علم و ضرورتهای ایجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه این مقاله نیز بدان جهت است که بدانیم علوم در خدمت انسانیت درآمده و برای همگان امکان فهمی دقیقتر از جامعه و پیرامون خود و زندگی بهتر برای نسلهای کنونی و آینده را فراهم میسازد. پس به همین جهت ما در این مقاله خواستار بررسی چگونگی تولید علم و بایستههای اساسی آن در زندگی امروزی و هرروزی هستیم و امید است با ارائة راهکارهایی مناسب وقابل اجرا در جامعه جهانی به این مطلوب نهایی و اهداف آرمانی ترسیم شده هرچهبهتر دست یازیم.
جایگاه کنونی تولید علم و دستاوردهای ناشی از آن
علم و تولید آن سنگ بنای اصلی تمدن امروزی است و به شکلی گسترده در ارتباط با سایر واقعیتهای جامعه روند حیانی خود را ادامه میدهد. امروزه تولید دانش و ایجاد مهارتهای لازم جهت بهرهبرداری از آن محور یک هدف اساسی و تعیین کننده برای همة کشورهاست. در برخی از کشورها، این مسئله مدت مدیدی است که درونی شده و در واقع تولید علم و آگاهی را همواره در دستور کار خود قرار دادهاند که ما آنها را به عنوان کشورهای شمال میشناسیم، اگر به تاریخ یکصد سال اخیر این دسته از کشورها نظر کنیم خواهیم دید که موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلی توجه کشورهای شمال بوده است که در همین راستا دست به ایجاد مراکز و مؤسساتی زدند که به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهایی مشخص برای ارتقای سطح کیفی جامعه خود و پیشرفت در دنیای امروز همواره بسترسازی کردند. پیشرفتهای برقآسای بشر در علم و تکنولوژی سبب توسعة پایدار و عمیق برای کشورهایی است که نقشی اساسی در پیشبرد این مهم دارند یا خود محرک تولید علم و تکنولوژی هستند و یا در حمایت و تقویت علم و فناوری همواره در تکاپو میباشند. در واقع علم قرن بیست و یکم نیز باید طوری باشد که همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفیض گردند، نیاز روزافزون به دستاوردهای علمی در سیاستگذاری عام و خاص ازجمله وظایفی است که علم باید در شکلگیری تصمیمات سیاسی و