انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دانلود پروژه ویژگی های عاطفی دوران بلوغ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تغییرات روحی و روانی دوران بلوغ در پسران 

مقدمه دوره بلوغ سرشار از تنش‌های عاطفی و روانی است. نوجوان که در حال جدا شدن از وابستگی‌های دوره کودکی و ورود به دوره بزرگسالی است با تضادها و کشمکش‌های گوناگون روانی روبرو خواهد شد. آگاهی از این تغییرات سبب می‌شود تا نوجوان با هوشیاری به تحریکات محیطی پاسخ دهد و دگرگونی‌های درونی خود را کنترل نماید به‌گونه‌ای که قادر باشد در شرایط مناسبی از نظر سلامت و استحکام روانی با مشکلات کمتری دوره نوجوانی را پشت‌سر بگذارد و بحران‌های روانی آینده را نیز کنترل بکند.

مهمترین تغییرات روانی دوران بلوغ الف- رشد ذهنی و عقلی از سن 12- 15 سالگی فکر منطقی، عینی و قدرت استدلال و نتیجه‌گیری در نوجوان شکل می‌گیرد. ب – رشد هیجانی و عاطفی: احساسات و عواطف متعدد قوی و غیرقابل پیش‌بینی در نوجوان وجود دارد که گاه در تضاد با یکدیگرند و سبب نوسانات واضح خلقی و رفتاری زیر می‌شود: 1- اضطراب : به دلایل پیدایش علائم بلوغ، ترس از شکست در تحصیل، ترس از بروز بیماری، ترس از تنها شدن و از دست دادن دوستان. 2- خشم : ناسازگاری و پرخاشگری در نوجوان به دلائل زیر ممکن است ایجاد شود. برخورد با موانع و مشکلات، اختلال در قضاوت¬های تجربه شده نوجوان، مواجه شدن با سلب آزادی، محرومیت، سرزنش مکرر، تبعیض در محیط خانه و مدرسه، انتقاد و دخالت والدین. 3- افسردگی : به دلیل شکست در رسیدن به اهداف تحصیلی، عدم مقبولیت اجتماعی، وجود خلاء روانی، کاهش علائق درسی، احساس بی¬ارزشی و پوچی. ت – رشد اجتماعی : وجه اصلی رشد اجتماعی به خصوص در سال¬های ابتدائی نوجوانی حضور نوجوان در گروه همسالان است. تشکیل این گروه¬ها در جهت کسب استقلال و فرار از تسلط بزرگترهاست اما فشارهای گروهی همیشه مثبت نیستند و نوجوان باید بیاموزد تا با کمک خانواده توان مبارزه با خواست¬های منفی گروه را کسب نماید و به انحراف کشیده نشود. از ویژگی¬های دیگر نوجوان تلاش در جهت کسب محبوبیت است. در پسران عواملی مانند فعال بودن در فعالیت¬های دسته¬جمعی، مهارت در بازی¬ها، ورزش¬ها، شوق وذوق و شوخ¬طبعی، شاد بودن، رفتار دوستانه پایدار از جمله عوامل کسب محبوبیت در میان همسالان است و به تدریج گرایش به همجنسان تبدیل به گرایش¬به جنس مخالف می¬شود گر چه بسیاری از هر گونه ارتباط با جنس مخالف اجتناب می¬کنند اما برخی نیز ممکن است روابطی برقرار و روابط جنسی را تجربه کنند که می¬تواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد. ث – رشد اخلاقی : رشد اخلاقی با رشد اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد. خانواده و جامعه در کسب صفات اخلاقی مطلوب مؤثرند. توجه به انگیزه و نیت اعمال در دوره بلوغ به تدریج افزایش می¬یابد و نوجوان به وجدان، عدالت و رفتار منصفانه بها می¬دهد و نسبت به عدم رعایت اصول اخلاقی از جانب بزرگترها واکنش نشان می¬دهد و به تدریج با تأثیرات اکتسابی از محیط صفات اخلاقی پسندیده مانند راستگوئی، امانتداری، درستکاری، حق¬طلبی، عزت نفس، رعایت حقوق دیگران، پذیرش مسئولیت و... در نوجوان شکل می¬گیرد و یا برعکس صفات نامطلوب در او رشد می¬کنند. ج – رشد شخصیت و رفتار : مجموعه گرایش¬ها و حالات رفتاری نوجوان کم¬وبیش وضعیت ثابتی دارند. واکنش¬های فرد در مقابل آنچه که در محیط پیرامون او اتفاق می¬افتد و مجموعه احساسات و نگرش¬های وی شخصیت او را می¬سازند که در نوجوانی به صورت چشمگیری رشد می¬کنند. احساس مسئولیت، نوع پیوند و رابطه با بزرگسالان، روابط با همسالان، طرز مقابله با خواهش¬ها و تمایلات نوظهور و خاص، فراگیری انتظارات جامعه از فرد به عنوان ویژگی¬های شخصیتی نوجوان شکل می¬گیرد. فشارهای روانی دوره نوجوانی : همزمان با دوره نوجوانی نگرانی¬های خاص اجتماعی پسران نوجوان را تهدید می¬کنند. نگرانی در مورد آینده تحصیلی، خدمت سربازی، آینده شغلی و وضع مالی با افزایش سن نوجوان و نزدیک شدن به سال¬های پایانی نوجوانی افزایش می¬یابد و او را در پاسخ به سؤالات مربوط به شناخت هویت خودش درمانده می¬سازد. نوجوان که در سال¬های نوجوانی به دنبال کسب استقلال خود را در معرض تهدید برخی عوامل اجتماعی می¬بیند. لزوم پذیرش فرامین بی¬قیدوشرط مافوق در سربازی، احتمال عدم موفقیت در کنکور ورودی به دانشگاه¬ها و عواقب اجتماعی احتمالی آن، مواجه شدن با آینده مبهم شغلی و... سردرگمی¬های نوجوان را افزایش می¬دهند نوجوان باید با اتکاء به نفس و استفاده از حمایت اطرافیان و مشاوره با افراد توانمند از پیدایش عواقب ناخوشایند روانی و فشارهای اجتماعی پیشگیری کند

1 – تنوع طلبی :

یکی از صفات و ویژگی های دوران جوانی تنوع طلبی است . جوان مظهر تنوع طلبی و شیفته ی روش های نوین در روزگار خود است . همیشه دنبال چیز های نو و تازه است ، لباس نو ، آرایش نو ، وسیله نقلیه نو و ....... جوان به هر چیز نو با عینک خوش بینی نگاه می کند و شاید این تنوع طلبی مورد توجه دشمنان قرار گیرد و آنها را وادار به مد گرایی افراطی کند . ولی در نهایت ، تنوع طلبی را می توان یک ویژگی مثبت در جوانان دانست زیرا یکسان طلبی خستگی می آورد مثل جاده اتوبانی که برای هر راننده ی ماهری خسته کننده است ولی جاده کوهستانی با تنوع جنگل و دریا و پیچ و خم و ..... ملال آور نیست .

این خصوصیت در خلقت جهان هم قابل مشاهد ه است اگر جهان همه اش دریا بود چی می شد ؟اگر همه اش جنگل بود ، اگر همه ی درختان شبیه هم بود ، اگر همیشه شب بود ، اگر همه انسان ها مرد یا زن بودند، اگر همه زشت یا زیبا بودند ، اگر همیشه سرد یا گرم بود و...... پس جهان هم ،با نوعی تنوع خلق شده است حتی در عبادات ، اگر نماز ما رکوع و سجود و تشهد و قنوت نداشت چقدر خسته کننده بود .

جوان از پوشش یکسان ، از خوراک یکسان ، تفریح یکسان ، آرایش یکسان ، لذت نمی برد و به همین خاطر دنبال تنوع است . اگر ما جوان را با این تنوع ها دیدیم ، او را متهم به بی دینی نکنیم این مطلب مورد تایید مقام معظم رهبری هم هست که فرمودند :

آن کسانی که خیال می کنند نسل جوان فاسد شده ، چون چهار نفر دختر و پسر با لباسی که آنها نمی پسندند ، می بینند که لزوما هم معلوم نیست آنچنان منفی باشد ، اشتباه می کنند . 2

2 – اصلاح طلبی

اصلاح طلبی واژه ی زیبایی است که هم از آن اراده ی باطل می توان کرد وهم اراده ی حق ، آنچه پس از خرداد 76 مطرح شده ، معنای واقعی کلمه اصلاح طلبی نیست چون از آن اراده باطل می کنند . منظور از اصلاحات را اصلاح قران ، دین ، قانون اساسی ، حذف ارزش ها ، اصول و اعتقادات و مقدسات مردم دانسته و مخالفین خود را ضد اصلاحات می نامند در حالیکه هیچ عاقلی با اصلاحات و اصلاح طلبی نمی تواند مخالفت کند .

اولین اصلاح طلبان پیامبران و ائمه معصومین (ع) بودند ، اصلاح طلب واقعی امام حسین (ع) است که فلسفه قیام خود را اصلاح امور امت جدّش می داند ، این خصوصیت در جوانان به شکل دیگری نمود پیدا می کند . در این زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند :

جوان به طور طبیعی طالب اصلاح طلبی است . منظور از اصلاح طلبی تعبیر های رایج آن و اصلاح طلبی به عنوان یک پز سیاسی نیست . بعضی زیر نام زیبا و جذاب اصلاح طلبی بدنبال چیزهایی هستند که این فقط جنبه تشریفات در زندگی انسان داشته باشد که این امر نقطه مقابل اصلاح طلبی است . بعضی اسم اصلاح طلبی را می آورند اما مقصودشان اصلاحات آمریکایی است .

3 – عدالت خواهی

یکی دیگر از صفات دوران جوانی عدالت خواهی است . جوان از بی عدالتی و ظلم تنفر دارد و مخالفتش را به هر نحو ممکن اعلام می کند . امروزه پرچمدار مبارزات ضد ظلم در اکثر کشور ها دانشجویان و جوانان اند . در انقلاب شکوهمند ما هم یاران با وفای امام عزیزمان را همین جوانان تشکیل می دادند تا بدست توانمند پیر و مرادشان بتوانند عدالت را در جامعه ظلم زده بگسترانند . در دوران آخر الزمان هم اکثر یاران عدالت گستر جهان ، مهدی موعود را جوانان تشکیل می دهند .

« انّ اصحاب القائم شباب لا کهول فیهم » 3

مقام معظم رهبری به عنوان سمبل عدالت خواهی در این باره می فرمایند : جوان بطور طبیعی خواهان عدالت ، آزادی مشروع و تحقق آرمان های اسلامی است . جوان تصویری از سیمای امیر المومنین (ع) را در ذهن خود دارد که او را به هیجان می آورد و نواقص موجود را با آن مقایسه می کند و طالب اصلاح می شود که این چیز بسیار بر جسته ای است .

4 – الگو پذیری



خرید و دانلود دانلود پروژه ویژگی های عاطفی  دوران بلوغ


دانلود پروژه بررسی مشکلات عاطفی روانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

قسمت اول

مقدمه :

کودکان و نوجوانان همه روزه با کوله بارى از کتاب ، دفتر و خوراکى به مدرسه مى روند تا بتوانند با کسب علم و دانش ، قدم در راه پیشرفت و ترقى گذارند . آنها هر روز مشق مى نویسند ، درس مى خوانند ، در فعالیت هاى گوناگون کلاسى شرکت مى کنند و همه چیز به روال عادى پیش مى رود تا. .. زمانى که امتحانات شروع مى شوند . از آن پس چنان آرامش و راحتى آنان به هم مى ریزد که قدرت تمرکز و توجه بر روى ساده ترین مسائل و مطالب را هم از دست میدهند .

کودکان از ابتداى آغاز دبستان و زمانى که وارد مدرسه مى شوند ، هیچ ترس و دلهره و تصورى درباره امتحان و آزمون هاى کلاسى در ذهن ندارند و اساساً روز امتحان با روزهاى دیگر فرقى برایشان نمى کند . اما ، متاسفانه این والدین ، مربیان و آموزگاران هستند که بچه ها را نسبت به امتحان ، آشفته و پریشان مى کنند ، تا حدى که در سال هاى بعد ، چنان دچار اضطراب امتحان مى شوند ، که از مدرسه رفتن امتناع مى ورزند . مقدار کمى هشدار و ایجاد انگیزه در وجود دانش آموزان موجب برنامه ریزى براى درس خواندن ، افزایش حس مسئولیت و تلاش بیشتر آنان مى شود ، زیرا مى توانند در جهت مثبت از آن استفاده کنند . اما اگر فشار و استرس ایجاد شده بیشتر از حد توان و تحمل آنها باشد ، نتایج ناگوارى در بر خواهد داشت که مى تواند باعث کاهش یادگیرى و علاقه بچه ها به درس و نهایتاً افت تحصیلى آنان شود .

اضطراب امتحان ، حالت تشویش ، نگرانى و هیجان ناخوشایندى است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان در ایام امتحانات بدان مبتلا مى شوند . گاهى این اضطراب با سردرد ، سرگیجه ، دل درد ، حالت تهوع ، تپش قلب و

تنگى نفس نیز همراه مى شود .

بسیارى از دانش آموزان قبول دارند زمانى که عمیق تر و دقیق تر درس مى خوانند ، اضطراب کمترى براى امتحان دارند ، زیرا هر چه درباره موضوعى بیشتر مى دانند ، تسلط و اعتماد بیشترى هم نسبت به دانسته هاى شان در خود پیدا مى کنند و با هیجان کمترى بر سر جلسه امتحان حاضر مى شوند . به همین دلیل است که تمامى آموزگاران و مربیان به بچه ها توصیه مى کنند که عادت به مطالعه و تمرین را همواره به صورت رویه زندگى تحصیلى خود قرار دهند . آنها معتقدند اگر دانش آموزان در خواندن ، نوشتن ، حساب کردن و... مهارت فوق العاده اى هم داشته باشند ، باز به سختى مى توانند زحماتى که باید طى یک ترم بر دوش کشند ، یک شبه متحمل شوند . به طور کلى ، اگر بپذیریم که هدف اصلى از امتحان گرفتن ، ایجاد علاقه و انگیزه بیشتر براى یادگیرى بهتر ، ارزیابى میزان پیشرفت دانش آموزان و اصلاح روش هاى تدریس آموزگاران است ، على الاصول نباید موجب ترس و دلهره بچه ها شود . تنها دانش آموزانى از امتحانات و آزمون هاى کلاسى نگران و مضطرب مى شوند که نسبت به توانایى ها و عملکرد خود در طول ترم اعتماد و اطمینان کافى نداشته باشند .

در این جا به بررسى روش هاى ساده اى که والدین و مربیان مى توانند با به کار بردن آنها ، اضطراب امتحان را در بچه ها از بین ببرند ، مى پردازیم :

۱ _ انجام تکالیف درسى ، تمرین حل کردن و.. . باید از ابتداى سال تحصیلى با نظم و جدیت دنبال شود . اگر دانش آموزى در طول ترم تحصیلى خود عملکرد ضعیفى داشته باشد ، تذکر هاى پشت سر هم پدر و مادر در ایام امتحان نه تنها هیچ کمکى به کودک یا نوجوان نمى کند ، بلکه موجب ترس و آشفتگى بیشتر او

هم مى شود .

۲ _ هر گونه سخت گیرى بى مورد و تنبیه دانش آموز به دلیل نگرفتن نمرات عالى ، باعث تشدید اضطراب درونى دانش آموز از درس و مدرسه و امتحان مى شود . راه حل نمرات پایین بچه ها در تنبیه کردن آنها نیست ، بلکه در یافتن راهى است براى رفع علت اصلى آن ، که همانا ضعف یادگیرى کودک است. ۳ _ ترس از شکست و عدم قبولى در دانش آموزانى رشد مى کند که فکر موفقیت و اول شدن ، ذهن آنها را بیش از حد به خود مشغول کرده است . اگر پدر و مادر خواسته ها و معیارهایى دور از توان و استعداد بچه هاى شان داشته باشند ، آنان را چنان نگران و پریشان مى کنند که راه دستیابى به موفقیت برایشان غیر ممکن و سخت جلوه مى کند .

۴ _ هیچ گاه تفاوت هاى فردى بچه ها را نادیده نگیرید و مرتب نمرات آنها را با هم مقایسه نکنید ، زیرا همین امر موجب ناراحتى ، فشار روانى و بدبینى نسبت به یکدیگر در آنها مى شود . براى تشویق بچه ها به درس خواندن مى توان به آنها دلگرمى داد و با حمایت هاى کلامى مثبت خود ، آنها را نسبت به استعدادهاى بالقوه شان آگاه کرد تا بدین ترتیب ، ریشه هاى ترس و اضطراب را - که عامل بسیارى از مشکلات روانى است - در آنها از بین برد .

۵ _ ایجاد آمادگى در بچه ها و فراهم آوردن شرایط و امکاناتى که آنها بتوانند با آرامش و راحتى به مطالعه و درس بپردازند ، مى تواند ترس و اضطراب ناشى از امتحان را کاهش دهد .

۶ _ در مواردى نگرش ها و پیش فرض هاى منفى دانش آموزان درباره نحوه امتحان دادن شان ، به شدت بر روحیه آنها تاثیر مى گذارد و موجب اضطراب بچه ها مى شود . مثل وقتى که دانش آموزى از قبل از امتحان دائم به خود مى گوید : «من هرگز نمى توانم از این امتحان نمره خوبى بگیرم ...» . در صورتى که اگر همین دانش آموز بتواند افکار مثبت و امیدوارکننده را جایگزین ناامیدى و تلقینات منفى اش کند ، قادر خواهد بود با روحیه بهتر و نشاط بیشترى بر سرجلسه امتحان حاضر شود . او مى تواند به خود بگوید: «من این درس را خوب خوانده ام و مطمئنم که مى توانم نمره خوبى از آن بگیرم» . (البته او باید واقعاً درس را خوانده باشد !)

نکاتى که والدین و اطرافیان بچه ها ، باید در ایام امتحانات بدان توجه داشته باشند ، عبارتند از :

• جدولى از برنامه امتحانى فرزندان تان تهیه کنید و به آنها در برنامه ریزى مناسب ، براى مطالعه درس هاى مختلف کمک کنید .

• با تشویق فرزندان تان در انجام تکالیف و تمرین هاى لازم در ایام امتحانات ، به آنها دلگرمى دهید .

• به فرزندان تان کمک کنید تا به تنهایى پاسخ پرسش هاى درسى اش را بیابند . • در صورت نیاز با آموزگار فرزندتان در مورد چگونگى انجام آزمون هاى پایان سال صحبت کنید و اطلاعات لازم را از او بگیرید .

• فرزندان تان را تشویق کنید تا در خانه و یا کلاس پرسش هایى را که نمى دانند ،

بپرسند .

• نقاط ضعف و قوت درسى فرزندان تان را در درس هاى مختلف بشناسید و حتى الامکان درصدد رفع آنها برآیید .

• به فرزندان تان اطمینان دهید که موفقیت آنها براى تان ارزش و اهمیت دارد .

• نسبت به خواب ، خوراک و آرامش روانى فرزندان تان در روزهاى امتحان محتاط و دقیق باشید . دقت داشته باشید ، شب قبل از امتحان بچه ها به موقع بخوابند و صبح ، صبحانه اى مناسب و کافى بخورند . تصور نکنید اگر شب قبل از امتحان تا صبح بیدار بمانند ، مطالب در حافظه شان بهتر جایگزین مى شود . این کار تنها موجب عدم تمرکز و خواب آلودگى آنها در سر جلسه امتحان مى شود .

• خواسته ها و انتظارات خارج از توان بچه ها نداشته باشید .

• به بچه ها بگویید که امتحان تنها وسیله اى براى سنجش موفقیت هاى کلاسى آنان است .

• هیچ گاه ارزش فرزندان تان را با نمراتى که مى گیرند ، نسنجید .

• همیشه درباره امتحان دادن ، مثبت صحبت کنید و بچه ها را از آن نترسانید .

نکاتى که دانش آموزان باید ضمن امتحان ، بدان توجه داشته باشند ، عبارتند از :

• ابتدا تمام سئوالات را به دقت بخوانند .

• پاسخ گویى به سئوالات را از آسان به سخت شروع کنند .

• جواب پرسش ها را با توجه به دانسته ها و معلومات شان بدهند نه بر پایه حدسیات .

• سعى کنند از حاشیه روى پرهیز کنند و تنها اصل پاسخ را بنویسند .

• توجه به زمان داشته باشند و بیش از حد براى یک سئوال وقت نگذارند .

• سئوالاتى را که پاسخى براى آنها ندارند ، کنار بگذارند و به بقیه پرسش ها بپردازند . در صورتى که وقت اضافه داشتند ، مى توانند با تمرکز بر سئوال ، پاسخ آن را پیدا کنند .

• پاسخ هر سئوال را در جاى خودش بنویسند .

• بعد از پایان پاسخ گویى به سئوالات ، در صورت داشتن وقت ، حتماً ورقه شان را یک بار مرور کنند .

در مورد سئوالات چهار گزینه اى:

• ابتدا تمام جواب ها را به دقت بخوانند و سپس جواب درست را علامت بزنند ، شاید پاسخ صحیح ، گزینه چهارم باشد .

• دقت داشته باشند ، هیچ گاه سعى نکنند ارتباطى بین پاسخ هاى صحیح پیدا کنند .

• تنها زمانى که اطمینان دارند پاسخى که اول داده اند اشتباه است ، آن را تغییر دهند .

اختلالات رفتاری دانش آموزان و از آن جمله، اقدام به خودکشی در میان این گروه سنی شاید در همه نقاط دنیا و به دلایل گوناگون رخ دهد، تنها ممکن است کم و کیف آن با هم متفاوت باشد.اعلام آمار ۲۸۳ مورد خودکشی دانش آموزان در شهر تهران طی سال گذشته از سوی مسئولان آموزش و پرورش پرسش هایی را پیش روی همگان قرار می دهد که دلایل شیوع این ناهنجاری و انتخاب گزینه خودکشی از سوی یک دانش آموز، مهمترین آن است.

هر چند آمار دقیقی مبنی بر تعداد موارد خودکشی دانش آموزان در سطح کشور و علل مشخص آن از سوی مسئولان ارائه نمی شود، اما آنچه همه بر آن صحه می گذارند، یک چیز است:  «مشکل عدم کسب مهارت های لازم زندگی.» اگرچه دفتر سلامت و تندرستی وزارت آموزش و پرورش، آموزش مهارت های ۱۰ گانه اجتماعی، عاطفی و ارتباطی را تازه به آزمون گذارده و امید دارد تا با برپایی کلاس های موردی و به تعداد محدود در سطح استانها، این مهارت ها را به دانش آموزان بیاموزد، اما نکته اصلی اینجاست که برای پیشگیری از اختلالات رفتاری دانش آموزان، مهارت های زندگی اجتماعی و توان رویارویی با مصائب و مشکلات را چگونه و از چه زمان می بایست به آنها انتقال داد؟«باورم نمی شود. این چه رتبه ای است که آوردی همه امید و آرزوی پدرت این بود که تو در دانشگاه قبول شوی. این همه برایت خرج کردیم. معلم بگیر و کلاس خصوصی ثبت نام کن، آخرش چه شد؟ هیچی! آقا دانشگاه قبول نشده جواب پدرت را خودت می دهی.»

دو ساعتی می شد که پسرک ۱۸ ساله سرکوفت های مادرش را می شنید. می دانست نیم ساعت دیگر همین جملات را از پدرش خواهد شنید. احساس می کرد آینده اش تباه شده است. نه شغلی نه مهارتی، از سربازی برگردد تازه باید از صفر شروع کند. چطور خرج زندگی اش را دربیاورد. غرورش اجازه نمی داد باز هم از پدرش پول بگیرد. به مدیر مدرسه فکر کرد. او هم منتظر رتبه اوست. صورتش را در دستانش جای داد و دردی سنگین را در سینه اش احساس کرد. نمی توانست نفس عمیق بکشد. فقط به تمام شدن این اتفاقات فکر می کرد. فکرهای احمقانه پشت سر هم از ذهنش رد می شد. جرأت اجرا کردنشان را نداشت. هرچه سرکوفت ها بیشتر می شد جسارتش هم بیشتر می شد. در اتاقش را بست منتظر ورود پدرش به خانه شد.

قوطی خالی نوشابه زودتر از خودش به خانه رسید. وقتی آخرین ضربه را در کوچه تنگ و تاریکشان وارد کرد، قوطی به سنگی گیر کرد و به لوله گاز کنار در خورد. دستش را درون جیب شلوارش کرد ولی نیافت. باز هم کلیدش را جا گذاشته بود، می دانست تا پدر و مادرش با آن حال بخواهند بیایند و در باز کنند، نیم ساعتی پشت در خواهد ماند. پایش را روی بست لوله گاز گذاشت و پرید روی لبه دیوار و چند ثانیه بعد در حیاط خانه شان بود. از همان خانه  های قدیمی که وسط حیاطش حوض دارد و تعداد زیادی اتاق. به اتاقک کنار حیاط خیره شد، باز هم چراغی کم نور و دودی غلیظ از پشت شیشه مشجر معلوم بود. باقی مانده پاکت فالهایی را که مردم از او نخریده بودند را کنار طاقچه گذاشت. برگشت و پدرش را خمیده و سیاه رنگ در چهارچوب در دید. تا آمد به خود بجنبد یک سیلی محکم بیخ گوشش نشست. می دانست باید برای فروخته نشدن همه پاکتها جوابگو باشد.

با بسته ای سفید که به جای پول فالها گرفته بود راهی پشت بام شد. کنار کبوترهایش همیشه احساس راحت تری داشت. تمام راه مدرسه به این فکر کرده بود چطور تمام این مشکلات را می توان حل کرد. بسته سفید را در دستانش فشرد و تصمیم خود را گرفت. به عادت همیشه، پدرش با توپ پر و با لگد به سراغش آمد. اما او خواب بود خوابی عمیق که پزشکان هم برای بیدار کردنش راهی نداشتند.وقتی به هوش آمد دوست داشت همه را ببیند الا برادرهایش را. خود را به پهلو چرخاند و مادرش را دید. مددکار بیمارستان همه را بیرون کرد و در کنار دختر ۱۵ ساله سرم به دست نشست. پرسید چرا و شنید:« بارها به خاطر مسائلی مثل خندیدن در خیابان و یا مورد توجه قرار گرفتن از طرف



خرید و دانلود دانلود پروژه بررسی مشکلات عاطفی روانی


تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 280

 

مقدمه

دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به این مراکز روی می آورند .

دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسـمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی درگیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه در مدیریت دانشگاه می گردد .

از جمله مسائلی که دانشـگاه به عـنوان یک سـازمان با آن روبرو اسـت مساله تعارض و عدم موافقت هاست. فعالیت های سازمانی مستلزم تعامل بین افراد وگروه های سازمان می باشد . در سازمان ها افراد مختلفی در رده های گوناگون مشغول انجام فعالیت ها و وظایف خود می باشند . لازمه انجام این فعالیت ها ارتباط دو جانبه یا چند جانبه افراد با همدیگر بوده که می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض باشند

بنابراین یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد .دانشگاه نیز از این امر مستثنا نیست . « اصولا خمیر مایه مدیریت نظام های آموزشی با تعارض عجین است » (لی فام وهووئه2، 1974، ترجمه نائلی، 1370 ).

باید به خاطر داشت، این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان می شود؛ بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض ها است که سبب نتایج نامطلوب می شود . تعارض در حد معقول یک جنبه طبیعی و مطلوب در هر رابطه ای است و اگر مدیریت تعارض به شکل سازنده صورت گیرد بسیار ارزشمند خواهد بود ( کتزلز 3 و همکاران ، ترجمه کریمی ، 1378 ).

بنابراین سازمان های ورزشی بخصوص دانشکده های تربیت بدنی برای اینکه بتوانند برنامه های اصولی تربیت بدنی را در جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی دانشجویان ارائه دهند و زمینه های مساعدی را برای رشد و پرورش استعدادهای ورزشی دانشجویان ایجاد نمایند و از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند، باید اختلافات ، کشمکش ها و تعارضات را به گونه ای موثر و سودمند اداره کنند . از کسانی که نقش مهمی در شـناسایی ، هدایت و حل تعارضـات در سـازمان ها دارند ، مدیران آن سـازمان ها می باشند . توانایی برخورد مدیران با تعارض و اداره آن در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد .

یکی از مهمترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل موثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی است. برخلاف آنچه که درگذشته تصـور می شد و هوش شناختی را تنها عامل موفقیت افراد می دانستند امروزه هوش عاطفی را از عوامل تعیین کننده موفقـیت افراد در کار و زندگی می دانند (گلمن ، 1995 ) .آنچه که امروزه هوش عاطفی نامیده می شود، در اصل منبع اصلی انرژی ، قدرت ، آرزو و اشتیاق انسان است و درونی ترین ارزش ها و اهداف فرد را در زندگی فعال می سازد. با توسعه عاطفی فرد می آموزد که احساسات خود و دیگران را تایید کند و برای آنها ارزش قائل شود و بطور مناسب به آنها پاسخ گوید و در می یابد که عواطف در هر لحظه از روز اطلاعات حیاتی و سودمندی در اختیار او می گذارند . این واکنش قلبی است که نبوغ خلاق و شهود را شعله ور می سازد . فرد را با خود صادق می گرداند ، روابط اطمینان بخش برقرار می کند ، تصمیمات مهم را روشن می کند ، قطب نمای درونی برای زندگی و کار فراهم می آورد و شخص را به پیشآمدهای غیرمترقبه و راه حل های موفقیت آمیز رهنمون می سازد ( کوپر ، 1980 ، به نقل از عزیزی ،1377 ) .

تحقیقات نشان می دهند که حل تعارض در سازمان ها نیاز به ایجاد یک محیط مسالمت آمیز ، کاهش تبعیض وبرقراری عــدالت ، یادگیری مشارکتی ، پیــشگیری از خــشونت و تفــکر انتقـادی دارد ( کاترین ، 1995 ) . مدیرانی می توانند چنین محیط هایی را خلق کنند که از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشند .

مدیر با داشتن شعور عاطفی بالا می تواند نسبت به تعارض آگاهی بیشتری کسب نماید و بدین وسیله سریع تر و صحیح تر تعارض را شناسایی کند و با همدلی و اطمینان به هدایت سودمند آن بپردازد و از این طریق محیطی فراهم آورد که کارکنان از سلامت روانی بیشتری در آن برخوردار شوند . چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم ، احساس پذیرش ، درک حمایت ، ارزش ، اعتماد و اهمیت می کنند و این تامین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است . در چنین فضایی است که مدیریت تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر می شود .

همچنین از دیگر عوامل مؤثر در حل تعارضات در سازمان علاوه بر جلوگیری از دخالت ذهنیت در ارتباطات سازمانی و پذیرش نظرات دیگران و .... برخورداری مدیر از مهارت های ارتباطی می باشد (سلطانی، 1380).

یک مدیر چنانچه بتواند گوینده خوب و فرستنده خوب ، شنونده خوب و گیرنده خوب باشد ، مشارکت افراد درون و بیرون سازمان را از طریق جلب اعتماد فراگیر تامین خواهد کرد و این امر موفقیت او را در دستیابی به اهداف سازمان تضمین خواهد کرد .

دستیابی اهداف آموزش و پرورش در دانشگاه ها منوط به استفاده بهینه از منابع انسانی ، مالی و تجهیزاتی است . اما پویایی نظام آموزشی به عوامل مختلفی از جمله وجود روابط سالم و به دور از هرگونه تیرگی و همکاری و همدلی بین کارکنان دارد تا افراد بتوانند در محیطی پویا و سالم در جهت تحقق اهداف شخصی و سازمانی گام بردارند .

بنابراین مدیران باید این حقیقت را بپذیرند که تعارض جزء انکار ناپذیر زندگی سازمانی است و مدیریت سازمان چاره ای جز پذیرش آن ندارد .آنها می بایست از تعارض برای افزایـش اثـر بـخشی سـازمان بهره جویند .برای مدیـریت تعارض در سـازمان ها تکنـیک های متـعددی وجـود دارد .همـکاری، مصـالحه، رقـابت، سازش و اجتـناب از روش هـای برخورد با تعـارض است که در این تحـقیق از آنها در قالب سـه راهبـرد راه حل گرا، عدم مقابله و کنترل نام برده شده است .

پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که نگاهی موشکافانه به مدیران تربیت بدنی و ورزش که وظایف گوناگونی در محیط دانشگاهی بر عهده دارند ، داشته باشد . از طرفی باید متذکر شد که بین مدیران آموزشی و اجرایی از نظر نوع کاری که انجام می دهند ماهیتاً تفاوت هایی وجود دارد . زیرا بخش عمده کار مدیر آموزشی در ارتباط با مسائل آموزشی ، دانشجو و استادان که صرفا ً مشغول به تحصیل و کار در یک رشته خاصی هستند می باشد . ولی مدیران اجرایی با تمام دانشجویان سر و کار دارند، که هریک در رشته های خاصی مشغول به تحصیل می باشند .



خرید و دانلود  تعیین رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی


بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی

نویسندگان :

Jhon D Mayer

Peter Salovey

David R Caruso

بینش عاطفی وEQ به وسیله انجمن گویش آمریکایی به عنوان مفیدترین صفات یا واژه های نوین در سال 1995 انتخاب شدند . (1995،1999،Brrodie ، 1996) . و همانطور که این گفتار شهادت می دهد در این زمینه گسترش زیادی ایجاد شده است . جنبش در علاقه مندی دائم به بینش عاطفی با ارائه مقاله در نشریات دانشگاهی در سال 1990 شروع شد و پس از آن با نشر عمومی بوسیله کتاب پر فروش « بینش عاطفی » گسترده شد . بعد از آن تفکر «بینش عاطفی » روی جلد جمله Time رفت ( 1995 Gibbs ) . از آن به بعد درباره بینش عاطفی آنقدر سخنها رانده شد که محال است (یا حداقل بسیار طاقت فرساست ) تا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار داده.

به هر حال حائز اهمیت است که ببینیم واژه « بینش عاطفی » در چه زمینه هایی بکار می آید در این فصل سه معنای آن را مورد بررسی قرار می دهیم . اولین آنها که مهمترین و جامعترین معناست عبارت «جو فکری» ( Zeitgeist) یا فرهنگ رایج می باشد . روحیه یک عصر غالباً به عنوان جو فکری ، یک ذهنیت یا علاقه رایج که آن دوران را شخصیت می دهد . در فرهنگ تنها یک عامل دخیل نیست بلکه جو فکری در هم پیچیده ای آن را متأثر می کند . فکر می کنیم که واژه « جو فکری » به نوعی معرف بینش عاطفی می باشد و اولین معادلی است که در این فصل به عنوان معادلی فرهنگی و سیاسی یافتیم . و دومین معادل تخصیص یک خصیصه شخصیتی است که به نظر می رسد مانند پشتکار مؤلفه مهمی برای موفقیت در زندگی محسوب می شود . سومین و آخرین معنی بینش عاطفی که نظرها را در متون علمی جلب کرد و خصیصه یک سری از توانایی ها در فرآیند بینش عاطفی می باشد .

مطالعات ما در زمینه بینش عاطفی هم منابع عمومی و هم منابع دانشگاهی را در بر می گیرد هدفمان این است تا موارد استفاده واژه بینش عاطفی را روشن کنیم و مواردی را که ممکن است با نادیده گرفتنشان معنای بینش عاطفی مبهم شود . خاطر نشان کنیم برای این منظور اگر لازم باشد به مباحث علمی و فرهنگی پرداخته خواهد شد . بعد از این مقدمه بخش اعظم این بخش به مطالعه سه معنای بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی . بینش عاطفی و جو فکری

رواج بینش عاطفی احتمالاً در 1995 با چاپ یک سری داستان در مجله Time و مجله USA Today Weekend در باره اهمیت بینش عاطفی برای موفقیت در مدرسه و کار ، به اوج خود رسید Gibbs) 1995 ؛ Goleman ، 1995) . این گزارشات ترکیبی از دانش و احساس افروزی بود . ایده اصلی این بود که یک بخش اعظم شخصیت - بخشی که می توان به دستش آورد ـ به صورت گسترده أی می تواند شخص را در بدست آوردن اهدافش یاری رساند و توجهی که به این مقالات می شد بیشتر از یک دلگرمی برای بدست آوردن خواسته ها بود . اساساً علاقه به این مقالات پی آمدی از دو ناحیه نقش های فرهنگی جامعه بود . اول تنش در تفکر غربی بین عاطفه و دلیل بود . یک واژه که بینش و عاطفه را بهم مربوط می کرد و به نوعی ترکیب متضاد (ترکیب متضاد با استفاده از کلمات متضاد رفتاری را کالبد شکافی می کند مانند لطف ظالمانه ) محسوب می شد زیرا عاطفه ها ایده أی را بدون دلیل در خود جای می دهد. Mayer , Salorey) ،1990) . چندین سال قبل، Payne پیش بینی کرده بود که در آینده عصری خواهد آمد که در مدارس ترکیب و هم آمیزی عاطفه و بینش را آموزش خواهند داد ، و دولتها نسبت به احساسات شخصی مسئول خواهند بود.Payne) ، 1986) . دومین تنشی که در اندیشه غربی وجود داشت برابر گرایی و نخبه گرایی بود . در همان دوران معروفیت بینش عاطفی،Herrnstein ، Murray (1994) کتاب Bell Curve . را که در مورد اهمیت IQ در فهم طبقه بندی های اجتماعی آمریکا بود ، چاپ کردند . وقتی که کتاب « بینش عاطفی» چاپ شد ، نویسنده اش تصریح کرده بود که این کتاب به نوعی برابر گرایی و تکذیب و رد مباحث کتاب Bell Curve می باشد که به صورت گسترده ای جانب نخبه گرایی را گرفته است . Goleman) ، 1995) .

بررسی تاریخی : مناعت طبع در مقابل عشق گرایی

جدال بین احترام گذاردن و بی توجهی عاطفه در اندیشه غربی حکایت بلندی است . رواج خویشتن داری ( مناعت طبع ) از یونان باستان (حدوداً200 سال قبل از میلاد تا 300 سال بعد از میلاد مسیح ) همراه با دلواپسی از اینکه عاطفه زندگی خوب را چگونه پیش می برد ، بود. رواقیون (پیروان فلسفه رواق ، که بی توجه به لذات مادی بودند ) ، روحیات میل ، ترس ، خواسته های بیش از اندازه فردی و منحصر بود می دانستند تا بتوان بر آنها تکیه کرد . در فلسفه رواقیون یک فرد خردمند هیچ گونه احساس یا عاطفه ای از خود نشان نمی داد . آن قدر این گونه احساسات کنار گذاشته می شد تا سر انجام تنها چیزی باقی بماند عقلانیت و منطق باشد Payne)964) . فلسفه رواق به اندازه مذهب فلسفی شد . در ابتدا این فلسفه خطوط مشخصی از اندیشه یهود را تحت تأثیر قرار داد .Guttman) ، 1964) و سپس مسیحیت اولیه را . این فلسفه سرانجام در قرن سوم بعد از میلاد متلاشی شد اما هنوز در مذهب مسیحیت رگه هایی از آن دیده می شود . « رواقی گری اصول و شیوه خود را برای مسیحیت به ارث گذاشت … ترکه ای که تمدن غربی را متأثر کرد … و در ساختار درونی مسیحیت فرو رفت » ( جمله ای از Rendell به نقل از Payne ، 1986) . نتیجه روالی ضد عاطفی در اندیشه غربی برد .

این روال ضد عاطفی در اعصار مختلف تأکید می شد . به عنوان مثال در اواسط قرن هجدهم در یهود اروپای شرقی انقلابی عاطفی رخ داد .Israel ben Eliezer Rabbi ، حرکت خاسیدیم را به عنوان مقداری بر عاطفه گرایی و تصرف بنیان نهاد ، چیزی که بر خلاف بینش گرایی معروف یهود بود .

در اواخر قرن هجدهم حرکت رمانتیک اروپایی تأکید داشت که چقدر اندیشه تلقین و مشهود گرایی (که عاطفه را نیز شامل می شد ) از خط درونی بوسیله منطق غیر دست یافتنی است . نویسنده ها ، نقاشها ، و موسیقی دانها شورش عاطفی خود را در برابر قوانین خشک عقلانی و چیده و کتابهای کلاسیک نشان داده اند . احساسات آنها بیانگر این بود که چقدر از ترکیب صنعتی شدن جامعه بیزارند . واکنش در برابر چنین انزجاری غالباً در شعر ، نثر و نمایشنامه هایشان مشهود بود . upshur etal) ، 1995).

با نزدیکتر شدن به زمان حال ، به ابزار احساسات در دهة هفتاد در آمریکای شمالی و اروپا می رسیم . دهه هفتاد قیامی طولانی در برابر نیروهای عقلانیت می باشد . این دهه همچنین دورانی است که بسیاری از محققان بینش و عاطفه پا به عرصه گذاشتند . این دوران زمانی است که فعالیتهای سیاسی شدیدی برای برافراشتن حقوق بیشتر از فعالیتهای یک دانش آموز بر علیه جنگ



خرید و دانلود  بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی 20 ص


بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی

نویسندگان :

Jhon D Mayer

Peter Salovey

David R Caruso

بینش عاطفی وEQ به وسیله انجمن گویش آمریکایی به عنوان مفیدترین صفات یا واژه های نوین در سال 1995 انتخاب شدند . (1995،1999،Brrodie ، 1996) . و همانطور که این گفتار شهادت می دهد در این زمینه گسترش زیادی ایجاد شده است . جنبش در علاقه مندی دائم به بینش عاطفی با ارائه مقاله در نشریات دانشگاهی در سال 1990 شروع شد و پس از آن با نشر عمومی بوسیله کتاب پر فروش « بینش عاطفی » گسترده شد . بعد از آن تفکر «بینش عاطفی » روی جلد جمله Time رفت ( 1995 Gibbs ) . از آن به بعد درباره بینش عاطفی آنقدر سخنها رانده شد که محال است (یا حداقل بسیار طاقت فرساست ) تا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار داده.

به هر حال حائز اهمیت است که ببینیم واژه « بینش عاطفی » در چه زمینه هایی بکار می آید در این فصل سه معنای آن را مورد بررسی قرار می دهیم . اولین آنها که مهمترین و جامعترین معناست عبارت «جو فکری» ( Zeitgeist) یا فرهنگ رایج می باشد . روحیه یک عصر غالباً به عنوان جو فکری ، یک ذهنیت یا علاقه رایج که آن دوران را شخصیت می دهد . در فرهنگ تنها یک عامل دخیل نیست بلکه جو فکری در هم پیچیده ای آن را متأثر می کند . فکر می کنیم که واژه « جو فکری » به نوعی معرف بینش عاطفی می باشد و اولین معادلی است که در این فصل به عنوان معادلی فرهنگی و سیاسی یافتیم . و دومین معادل تخصیص یک خصیصه شخصیتی است که به نظر می رسد مانند پشتکار مؤلفه مهمی برای موفقیت در زندگی محسوب می شود . سومین و آخرین معنی بینش عاطفی که نظرها را در متون علمی جلب کرد و خصیصه یک سری از توانایی ها در فرآیند بینش عاطفی می باشد .

مطالعات ما در زمینه بینش عاطفی هم منابع عمومی و هم منابع دانشگاهی را در بر می گیرد هدفمان این است تا موارد استفاده واژه بینش عاطفی را روشن کنیم و مواردی را که ممکن است با نادیده گرفتنشان معنای بینش عاطفی مبهم شود . خاطر نشان کنیم برای این منظور اگر لازم باشد به مباحث علمی و فرهنگی پرداخته خواهد شد . بعد از این مقدمه بخش اعظم این بخش به مطالعه سه معنای بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی . بینش عاطفی و جو فکری

رواج بینش عاطفی احتمالاً در 1995 با چاپ یک سری داستان در مجله Time و مجله USA Today Weekend در باره اهمیت بینش عاطفی برای موفقیت در مدرسه و کار ، به اوج خود رسید Gibbs) 1995 ؛ Goleman ، 1995) . این گزارشات ترکیبی از دانش و احساس افروزی بود . ایده اصلی این بود که یک بخش اعظم شخصیت - بخشی که می توان به دستش آورد ـ به صورت گسترده أی می تواند شخص را در بدست آوردن اهدافش یاری رساند و توجهی که به این مقالات می شد بیشتر از یک دلگرمی برای بدست آوردن خواسته ها بود . اساساً علاقه به این مقالات پی آمدی از دو ناحیه نقش های فرهنگی جامعه بود . اول تنش در تفکر غربی بین عاطفه و دلیل بود . یک واژه که بینش و عاطفه را بهم مربوط می کرد و به نوعی ترکیب متضاد (ترکیب متضاد با استفاده از کلمات متضاد رفتاری را کالبد شکافی می کند مانند لطف ظالمانه ) محسوب می شد زیرا عاطفه ها ایده أی را بدون دلیل در خود جای می دهد. Mayer , Salorey) ،1990) . چندین سال قبل، Payne پیش بینی کرده بود که در آینده عصری خواهد آمد که در مدارس ترکیب و هم آمیزی عاطفه و بینش را آموزش خواهند داد ، و دولتها نسبت به احساسات شخصی مسئول خواهند بود.Payne) ، 1986) . دومین تنشی که در اندیشه غربی وجود داشت برابر گرایی و نخبه گرایی بود . در همان دوران معروفیت بینش عاطفی،Herrnstein ، Murray (1994) کتاب Bell Curve . را که در مورد اهمیت IQ در فهم طبقه بندی های اجتماعی آمریکا بود ، چاپ کردند . وقتی که کتاب « بینش عاطفی» چاپ شد ، نویسنده اش تصریح کرده بود که این کتاب به نوعی برابر گرایی و تکذیب و رد مباحث کتاب Bell Curve می باشد که به صورت گسترده ای جانب نخبه گرایی را گرفته است . Goleman) ، 1995) .

بررسی تاریخی : مناعت طبع در مقابل عشق گرایی

جدال بین احترام گذاردن و بی توجهی عاطفه در اندیشه غربی حکایت بلندی است . رواج خویشتن داری ( مناعت طبع ) از یونان باستان (حدوداً200 سال قبل از میلاد تا 300 سال بعد از میلاد مسیح ) همراه با دلواپسی از اینکه عاطفه زندگی خوب را چگونه پیش می برد ، بود. رواقیون (پیروان فلسفه رواق ، که بی توجه به لذات مادی بودند ) ، روحیات میل ، ترس ، خواسته های بیش از اندازه فردی و منحصر بود می دانستند تا بتوان بر آنها تکیه کرد . در فلسفه رواقیون یک فرد خردمند هیچ گونه احساس یا عاطفه ای از خود نشان نمی داد . آن قدر این گونه احساسات کنار گذاشته می شد تا سر انجام تنها چیزی باقی بماند عقلانیت و منطق باشد Payne)964) . فلسفه رواق به اندازه مذهب فلسفی شد . در ابتدا این فلسفه خطوط مشخصی از اندیشه یهود را تحت تأثیر قرار داد .Guttman) ، 1964) و سپس مسیحیت اولیه را . این فلسفه سرانجام در قرن سوم بعد از میلاد متلاشی شد اما هنوز در مذهب مسیحیت رگه



خرید و دانلود  بینش عاطفی به عنوان جو فکری ، شخصیت و توانایی روحی  21 ص