لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
قارچهای عالی
آسکومیتسها Ascomycetes
قارچهای کیسه ای
مقدمه
آسکومیست ها و بازدیدیومیستها گاهی اوقات بنام قارچهای عالی نامیده می شود. این قارچها نسب به قارچهائی که تاکنون مورد بحث قرار گرفته است دارای تکامل بیشتری می باشد، گرچه بعضی از قارچ شناسان (Bessey, 1942,1950 – Dodge’ 1914) معتقدند که قارچهای این رده دارای منشأ مستقلی است و از تکامل قارچهای دیگری بوجود نیامده است ولی با توجه به ساختمان آنها احتمال می رود که از تکامل قارچ های پست بدست آمده باشد. مخمرها، بعضی از کپکهای سیاه و سبز، سفیدکهای حقیقی، قارچهای فنجانی، قارچهای کلاهدار اسفنجی و دنبلانهای نمونه هائی از معروفترین قارچهای آسکومیست می باشد.
انتشار و اهمیت
آسکومیست ها را در مناطق مختلف و در اکثر فصول سال می توان پیدا نمود. بعضی از آنها ریزومیکروسکپی بوده بر روی گیاهان بصورت پارازیت زندگی می کنند و فقط به کمک علائمی که بر روی نباتات میزبان به ظهور می رسانند می توان بوجود آنها پی برد. عده ای دیگر از آسکومیست ها گندرو بوده بر روی سطح خاک و یا روی چوبها و برگهای پوسیده زندگی می کند و بدین وسیله ایجاد اندامهای زایشی و اسپر می نمایند. تعداد معدودی از آنها نیز کاملاً هیپوژن Hypogean (به یونانی ـ hypo = زیر + ge = زمینی) بوده دارای فعالیت زیرزمینی هستند. همچنین عده ای از آسکومیست ها کوپروفیلوس Coprophilous ( به یونانی ـ kopros = پهن + philein = دوست داشتنی) بوده فقط بر روی پهن یا مدفوع حیوانات بخصوصی می رویند.
آسکومیست های پارازیت گیاهی را که بعضی از آنها اسپرهای خود را بر روی پهن پوسیده تشکیل می دهند می توان در اوائل فصل بهار که مصادف با تکمیل رشد اسپرها و انتشار آنها می باشد جمع آوری نمود. عده ای دیگر از آسکومیست ها مانند قارچهای فنجانی گندرورا در تمام فصول سال می توان در بیشه ها و جنگلها پیدا نمود. در بعضی از گونه ها مانند انواع قارچهای کلاهدار اسفنجی دورة باردهی قارچ کوتاه بوده از 3ـ4 هفته تجاوز نمی نماید.
آسکومیست های دریائی که سابقاً از نظر مطالعة قارچ شناسان دور مانده بود هم اکنون در بعضی از آزمایشگاههای مربوطه مورد بررسی و تحقیق می باشد.
(Johnson, Sparrow, 1961 – Wilson, 1960 – John, Meyer, 1957) . آسکومیست های دریائی ممکن است نروری انواع مختلف مواد آلی که در داخل آب دریاها وجود دارد بصورت گندرو زندگی نمایند و یا آنکه بصورت پارازیت، جلبکها و گیاهان عالی دریائی را مورد حمله قرار دهند.
آسکومیست ها در زندگی انسان حائز اهمیت فوق العاده می باشند. آسکومیست ها سلولولیتیک Cellulolytic مانند Chaetomium یکی از موجوداتی است که موجب تخریب کالائی که در ساختمان آنها مادة سلولز وجود داشته باشد می گردد. گیاهان زراعی و درختان نیز از صدمة قارچهای این رده مصون نبوده بیماریهای مختلف مانند لکة سیاه سیب، پوسیدگی قهوه ای میوه های هسته دار، سفیدک های حقیقی، پوسیدگی پایة غلات و بعضی از بیماریهای گیاهی دیگر بوسیلة آسکومیست ها ایجاد می گردد. بیماری بلایت Blight شاه بلوط نیز که عامل آن یک نوع آسکومیست بنام Endothia Parasitica می باشد موجب نابودی کامل جنگلهای شاه بلوط آمریکا گردیده است. همچنین قارچ Ceratocystis که یک نوع آسکومیست دیگر و عامل بیماری خطرناکی روی درختان نارون می باشد هم اکنون در آمریکا شیوع داشته درختان مذکور را مورد تهدید قرار داده است. بعضی از بیماریهای حیوانات اهلی و حتی خود انسان نیز در اثر عده ای از قارچهای آسکومیست ایجاد می گردد، مانند بیماری آسپرژیلوزیس Aspergillosis که در واقع یک نوع بیماری تنفسی است و بوسیلة قارچ Aspergillus ایجاد می گردد. باز در همین مورد آسکومیست دیگری بنام Claviceps Purpurea داریم که میسلیوم آن پس از حمله به تخمدانهای گیاه چاودار آنها را به اسکلروتهائی تبدیل می نماید که حاوی مواد آلکالوئیدی است و در صورتی که مواد مزبور به مصرف حیوانات و انسان برسد کشنده و مهلک خواهد بود
از طرف دیگر عده ای از قارچهای آسکومیست مفید بوده از وجود آنها در بعضی از صنایع استفاده می شود.
مثلاً عده ای از مخمرها اساس کار صنایع نانوائی و آبجوسازی را تشکیل می دهد. مخمر غذائی نیز در جنگهای بین المللی اول و دوم رل بسیار مهمی را در تغذیة آلمانیها بازی می کرد و هم اکنون نیز ممکن است بیش از پیش به عنوان یک مادة غذائی برای بشر که هر روز در نتیجة افزایش جمعیت جهان دچار گرسنگی و مرگ می گردد از آن استفاده نمود. قارچهای کلاهدار اسفنجی و دنبلانها نیز بواسطة ارزش غذائی و طعم مطبوع آنها شهرت خاصی دارد.
اگر قارچهای ناقص (Deuteromycetes) را نیز جزء آسکومیست ها محسوب نمائیم ملاحظه خواهیم نمود که آسکومیست ها دارای چه اهمیت فوق العاده ای خواهد بود. البته در فصل 18 در مورد Deuteromycetes شرح خواهیم داد.
مشخصات عمومی
یکی از صفات ممیزه ای که آسکومیست ها از سایر قارچها مشخص می گرداند وجود آسک (Ascus) در آنها می باشد. آسک یک اندام کیسه ای مانند است که معمولاً حاوی تعداد معینی آسکوسپر (به یونانی ـ askos = پوست بز، کیسه + sporos = هاگ) می باشد، که اسپرهای مزبور به طریقة کاریوگامی و تقسیم با کاهش کروموزمی تشکیل گردیده است. معمولاً در داخل هر آسک تعداد 8 عدد آسکوسپر دیده می شود ولی تعداد مزبور ممکن است در گونه های مختلف از یک تا پیش از هزار عدد تغییر نماید. از مشخصات دیگر آسکومیست ها وجود جدار عرضی در میسلیوم آنها و تولیدمثل اکثر گونه ها به وسیلة آسکوسپرهائی است که در داخل آسکها قرار گرفته است همچنین در هیچیک از آسکومیست ها سلول تاژک دار وجود ندارد. البته صفات اخیر از مشخصات ثانوی آسکومیست ها بشمار می آید ولی مشاهدة آسک و آسکوسپر در هر قارچ دلیل قاطع آسکومیست بودن آن قارچ می باشد، و بدون تردید قارچ مزبور را باید در رده آسکومیست قرار داد.
بطور کلی آسکومیست ها دارای دو مرحلة زایشی مشخص می باشد، مرحلة آسکی (Ascus stage) یا جنسی که غالباً بنام مرحلة آسکی ژروس Ascigerous یا مرحلة کامل (Perfect stage) نامیده می شود ولی مرحلة دوم که شامل مرحلة کنیدیال (Conidial stage) یا غیرجنسی است، مرحلة ناقص (Imperfect stage) نام دارد. عده ای از آسکومیست ها هم هستند که مراحل غیرجنسی آنها هنوز شناخته نشده است. بدین جهت رده بندی این آسکومیست ها براساس مرحلة جنسی آنها قرار گرفته است. از طرف دیگر عده زیادی آسکومیست شناخته شده وجود دارد که تشخیص آنها فقط به کمک مرحلة ناقص یا غیرجنسی آنها انجام گردیده است. چون مراحل ناقص زندگی این قارچها شباهت به مراحل ناقص آسکومیست های شناخته شده دارد بدین جهت می توان بطور یقین اظهار نمود که این قبیل قارچها آسکومیست هائی هستند که ضمن تکامل تدریجی مراحل آسکی خود را از دست داده اند و یا آنکه در آنها مرحلة آسکی وجود دارد ولی هنوز کشف و شناخته نشده است.
اندامهای رویشی
میسلیوم آسکومیست ها از هیف هائی که دارای جدار عرضی است و در ساختمان شیمیائی دیوارة آنها مقدار زیادی مادة کیتین دخالت دارد تشکیل شده است. هیف ها رشد کامل داشته به صورت رشته های منشعب ظریف یا کلفت می باشد. تشکیل جدارهای عرضی ابتدا از قسمت محیطی لولة هیف شروع شده به طرف مرکز لوله پیشرفت می نماید، و فقط در وسط هر یک از آن سوراخ ریزی باقی می ماند .این سوراخ اجازه می دهد که رشته های سیتوپلاسمی از سلولی به سلول مجاور راه یابد و بدین وسیله ارتباط حیاتی بین تمام قسمتهای میسلیوم