انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق؛ شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

شعر فارسی در قرن هفتم و هشتمشعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترک دنیا و زهد و نظایر این افکار مشحونست. علت آن هم آشکار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست که با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را با دشوارترین شرایطی مقرون ساخته بود. همین وضع مورث توجه شدید غالب شعرا به مسائل دینی و خیالات تند صوفیانه و درویشانه و گوشه‏گیری و در نتیجه تصورات باریک و دقیق نیز شده است. در عصر مغول بر اثر انتشار بسیاری از مفاسد اخلاقی انتقادات اجتماعی به شدت رواج یافت. البته پیش از این تاریخ از این قبیل انتقادات در اشعار شعرا خاصه در شعرای قرن ششم که بر اثر تسلط ترکان و رواج بعضی مفاسد از اوضاع ناراضی بودند، نیز مشاهده می‏شود ولی در عهد مغول به همان نسبت که مفاسد اجتماعی رواج بیشتری یافت به همان درجه هم این انتقادات شدیدتر و سخت تر شد. از این انتقادات سخت در آثار سعدی خاصه گلستان و در هزلیات او و در جام جم اوحدی و د رغزلهای حافظ و آثار شعرای دیگر بسیار دیده می‏شود و از همه آنها مهمتر آثار شاعر و نویسنده خوش ذوق هوشیار «عبید ذاکانی قزوینی» است که آثار او نظماً و نثراً حاوی مسائل انتقادی تندیست که با لهجه ادبی بسیار دلچسب و شیرین بیان کرده و در این باب گوی سبقت از همه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. حقاً هم هیچ دوره‏یی از ادوار مقدم بر او در ایران به نحوی که او می‏خواسته مانند عهد زندگی وی نمی‏توانست مضامینی بدان شیرینی و خوبی برای انتقادات اجتماعی او فراهم سازد. در شعر قرن هفتم و هشتم قصیده به تدریج متروک می‏شد و به همان نسبت غزلهای عاشقانه لطیف جای آنرا می‏گرفت. منظومهای داستانی نو عرفانی زیاد سروده شد و همچنین منظومهایی که حاوی افکار اجتماعی و حکایات و قصص کوتاه باشد(مانند بوستان سعدی) در این دوره معمول گردید. داستانهای منظوم قرن هفتم و هشتم معمولاً به تقلید از نظامی شاعر مشهور پایان قرن ششم ساخته می‏شد و از بزرگترین مقلدان نظامی در این دوره امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی را می‏توان ذکر کرد. سبک شعر در قرن هفتم و هشتم دنباله سبک نیمه دوم قرن ششم است که اکنون اصطلاحاً سبک عراقی نامیده می‏شود. علت توجه شاعران این قرن به سبک مذکور آنست که مرکز شعر در این دو قرن نواحی مرکزی و جنوبی ایران است که لهجه عمومی استادان این نواحی با سبک سابق الذکر سازگارتر است. با این حال در میان شعرای این دوره کسانی مانند مجد همگر شیرازی و ابن یمین فریومدی و مولوی بلخی بودند که به سبک خراسانی بیشتر اظهار تمایل می‏کردند و علی الخصوص سبک مولوی در غزلها و قصائدش نزدیکی تام بروش شاعران خراسان دراوایل قرن ششم داشت. شعر فارسی دوره مغول با دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی شروع می‏شود که هر دو پیش از حمله مغول ولادت یافته و در محیط دور از دسترس مغولان تربیت شده بودند.



خرید و دانلود تحقیق؛ شعر فارسی در قرن هفتم و هشتم


تحقیق در مورد کاربرد علم فیزیک در ورزش 26 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

بسمه تعالی

کاربرد علم فیزیک در ورزش

کاربرد علم فیزیک و علوم وابسته علم مکانیک و مکانیک زیستی " بیومکانیک " در تکنیک و مهارتهای ورزشی :

حدودا از سال 1914 میلادی اهمیت استفاده از قوانین علم فیزیک و رشته های وابسته آن خصوصا علم مکانیک در فعالیتهای روزمره و ورزشی مورد توجه قرار گرفت . خانم واتز " WATTS " در همین سال با بکار گیری وسایل تحقیقاتی ساده ، اهمیت درک و کاربرد صحیح اصول علم مکانیک را در فعالیتهای روزانه و ورزشی گوشزد نمود و گفت :

زمانیکه این اصول کاملا تفهیم شد ، آنوقت ما مجاز به استفاده از آنها نه تنها برای تمرینهای بخصوص ، بلکه در تمام رشته های ورزشی و فعالیتهای عادی روزمره هستیم .

خانم واتز گفت : کاربرد درست اصول علم مکانیک ، نتایج فعالیتهایی ورزشی شما را مطلوبتر و از جراحات هولناک به نحو چشم گیری پیش گیری کی نماید . ناخودآگاه ، در حرکات ورزشی و فعالیتهای ورزشی روزمره قوانین علم مکانیک و مکانیک زیستی " بیو مکانیک " نظیر ، قوانین نیروی جاذبه ، تعادل ، حرکت ، طرز بکار بردن اهرم ، نیرو ، شناوری " در ورزشهای آبی " برخورد و پرتاب و غیره مورد استفاده قرار می گیرند . از سال 1950 میلادی سود جستند از این علوم و رقابتهای المپیک و بین المللی توسط کشورهای صاحب در ورزش خصوصا شوروی سابق جنبه جدی و ظهور خط سیاسی در ورزش را هر چه بیشتر دامن زد . کاربرد قوانین فیزیک زمانی شگفتی آفرید که ورزشکاران آلمان شرقی سابق با شرکت خود در مسابقات بین المللی و ثبت رکوردهایی باور نکردنی در اکثر رشته ها ، دو کشور صاحب نام ورزشی یعنی شوروی سابق و آمریکا را مات و مبهوت نمودند .

انستیتوهای ورزشی آلمان شرقی با تجهیزات آزمایشگاهی فوق مدرن و اساتید مجرب و صاحب کلاس و با ارائه سیستم های مدرن و جدید تمرینی و تربیتی و خلق تکنیک های باور نکردنی بر مبنای قوانین علم مکانیک ، فاصله خود را در تحقیقات علمی ورزشی با سایر کشورها به نحو چشم گیری عمیق تر کردند . این چنین تکنیک های علمی تا حدود زیادی موضوع شانس یا بهانه قرعه سخت و جهت گیری دارو بنفع کشور خاصی را خنثی کرد و ثابت نمود ، تنها ورزشکاران صاحب تکنیکهای علمی کامل و بی نقصی می توانند مبارز به طلبند .

امروزه شاهد شکوفائی ورزش علمی در تمام زمینه ها هستیم و آینده نشان خواهد داد که کشورهای صاحب " علم و تحقیقات " و آماده سرمایه گذاری معنوی و اقتصادی دراین جهت ، مقامهای بزرگ را به دست می آورند . در این مقالات سعی می شود با زبان ساده ، قوانین علم فیزیک و رشته های وابسته " مکانیک و بیو مکانیک " و کاربرد مؤثر آنها را در ورزش بررسی کنیم . قبل از ارائه این قوانین ، لازم است ، رابطه بین علم فیزیک و مکانیک و بیو مکانیک برای خوانندگان عزیز تشریح گردد :

فیزیک چیست ؟

فیزیک یکی از شاخه های مهم " شاید مهم ترین " علوم طبیعی بوده و بررسی تمام پدیده های طبیعی را به نحوی زیر پوشش خود قرار می دهد . علم فیزیک در مطالعه عناصر تشکیل دهنده ماده یا جسم مادی و عمل متقابل این عناصر غیر قابل انکار و بررسی چنین برهم کنشها ، خواص جسم مادی را در پیش روی ما قرار داده و دسترسی به مجهولات پدیده های طبیعی را آسان می کند . فیزیک علاوه بر بررسی ساختار جسم مادی و عوامل تشکیل دهنده آن ، ارتباط نزدیک با سایر علوم طبیعی در رشته و بعنوان یک پدیده بنیادی در تمامی پژوهشهای علمی کاربرد وسیعی را به خود اختصاص می دهد . بررسی اوضاع و احوال علومی نظیر انرژی ، نور ، مکانیک " جامدات و سیالات " شیمی ، نجوم ، زمین شناسی بدون استفاده از فیزیک امکان ندارد.

شاخه های سنتی فیزیک :

تا پایان قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم ، حیطه عملیات علم فیزیک را در علومی نظیر ، مکانیک ، ترمودینامیک ، الکتریسیته ، مغناطیس ، صدا و نور خلاصه می دانستند . مثلا ،مکانیک را علم الحرکات و نور را برای دستیابی به علم اپتیک و صدا و شنوائی را برای دسترسی به علم اکوستییک و الکترومغناطیس را بعنوان رابط با تمامی شاخه های ذکر شده بکار می گرفتند . علم مکانیک بعنوان شاخص ترینن رشته های علم فیزیک بکار گرفته شد و بسرعت توسعه یافت و بهه دو بخش استاتیک ودینامیک تقسیم گردید. قوانین بیشماری در ارتباط با استاتیک و دینامیک مطرح شد که اغلب آنها امروز نیز در فعالیتهای علمی ـ صنعتی ـ ورزشی مورد استفاده قرار می گیرند " در مقالات آتی به این قوانین و کاربرد آنها در ورزش اشاره خواهد شد ". در شروع قرن بیستم دیدگاه ها نسبت به علم فیزیک دستخوش دگرگونی گردید و شاخه جدیدی بنام فیزیک نوین خصوصا بررسی انرژی هسته ای بدان اضافه شد . این تغییرات بیشتر تحت تاثیر اندیشه های نوین ، ستاره تابناک و جاویدان عالم فیزیک یعنی " آلبرت انیشتین " قرار داشت . انیشتین دیده فیزیک دانان ، عالمان و دانشمندان را نسبت به فضا ، زمان و سرعت و حرکت بکلی دگرگون ساخت و مسائل پیچیده نیروی جاذبه ومعماهای کهکشانها را حل نمود . کارهای علمی انیشتین و معادلات و برداشت او از نیروی جاذبه " که بنحو چشم گیری با تعریف نیروی جاذبه نیوتن اختلاف دارد " زمان فعلی را پوشش میدهد و قوانین ارائه شده او برآینده جهان تاثیر خواهد گذاشت . ثقل انیشتینی یا " نسببیت عام " همانطوری که بر اجرام سماوی و اقمار و ستارگان و سفینه



خرید و دانلود تحقیق در مورد کاربرد علم فیزیک در ورزش 26 ص


زیبایی شناسی در هنر اسلامی 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

دانشگاه علم و هنر

دانشکده هنر و معماری اردکان

مربوط به درس :

هنر و تمدن اسلامی1

موضوع تحقیق:

زیبایی شناسی در هنر اسلامی

هدف : بررسی زیبایی شناسی در هنر اسلامی از نظر فرم

نام استاد:

جناب آقای اشعاری

دانشجویان:

ندا زمانی نژاد

زینب مهمدی

بهار88

مقدمه

در طی قرون متمادی ، هنرمندان بیشماری از موضوعات مذهبی الهام گرفته وآثار بسیار ارزندهای در زمینه نقاشی ،حکاکی،طراحی،پیکرتراشی،معماری و غیره بوجود آورده اند.

هنر نقاشی اکثرا در ایجاد شیوه ها نقش فعالی داشته و بصورتی پیشرو در روند تکاملی هنر قرار گرفته است ،کتابهای تاریخ هنر در سرار جهان شاهدی زنده و سندی ارزنده در این باره میباشند.

وجود ادیان مختلف که توام با دیدگاههای گوناگون بوده ، با گذشت زمان دریشبرد هنرهای تجسمی نقشی بسزا نمودهاند، در این راه نه تنها مذهب بلکه قوامین سنتی ،فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی یک جامعه نیز دخالت نموده و هر کدام یکی از پایه های اصلی در نظام هنر هایتجسمی به کمال خود نمیرسد.با توجه به این مسائل میتوان هنر یک ملت را که از مبانی فلسفی نیز سرچشمه میگیرد مورد مداقه و تحلیل قرار داد.

نقش مذهب در پیدایش موضوعات مذهبی و انتخاب آن توسط هنرمند از یک سو ودر پیدایش شکل از سوی دیگر مورد تجسس و پژوهش قرار میگیرد.نکته ای که نباید از نظر پنهان بماند.

نقش دوران کهن و عصر بدویت (هنر بدوی ) در دوران مذهبی یعنی از زمانیکه یکتاپرستی آغاز می گردد و اثراتی که تا عصر حاضر از خود باقی می گذارد ، می باشد.

مضامین مذهبی در آثار هنری از دوران صدر مسیحیت

از قرن چهارم میلادی به بعد رو به فزونی گذاشته و هنرمندان غربی علاوه بر بینشی که تا آن زمان داشتند آثار هنری خود را با نگرشی نو در خدمت مضامین مذهبی به بوته آزمایش کشیدند. موضوع انتخاب شده دیگر داستانی ساده و یا بازگو کننده قهرمانی زمینی ، یا نقشی معمول از طبیعت یا طبیعت بیجان و امثال آنها نبوده بلکه حکایات مذهبی که در اعماق روح انسان مسکن گزیده الهام بخش هنرمندان بوده است . برای ایجاد یک چنین احساسی که از فضائی روحانی سرچشمه می گرفت ، هنرمند در هر عصری که بود سعی در بوجود آوردن عناصری داشت که بتواند دنیای غیر مادی را با شیوه ای خاص القا نماید ، زیرا شیوه هائی که تا آن زمان در راه اجرای موضوعات غیرمذهبی بکار گرفته میشد طبعاً جوابگوی فضائی ماکوتی و غیرمرئی نبود.

هنر اسلامی

همانگونه که در آثار هنرمندان غربی مشاهده می شود ، در می یابیم که آنها تا حدودی متوجه این مسائل شده بودند و برای خلق و القای یک چنین دنیائی ، یعنی عالم ربانی از فضائی مادی و الفبای حرکات سه بعدی مدد می گرفتند و از این راه اقدام به ایجاد فضائی معنوی می کردند . اما هنرمندان اسلامی پس از درک این مهم کوشش و مجاهدت بسیار نمودند تا قوانین اجرائی اثر را از نظر زیبائی شناسی در ترکیب فرم و رنگ با مفهوم نظری چنین آثاری منطبق سازند ، بعبارت دیگر هنرمندان اسلامی با تغییرات شگرفی که در امکانات و عناصر فضای مادی بوجود آورند راه را برای پیدایش الفبای غیر مادی یعنی



خرید و دانلود  زیبایی شناسی در هنر اسلامی 34 ص


درویکردهای هرمنوتیکی به هنر اسلامی 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

دانشگاه علم و هنر

دانشکده هنر و معماری اردکان

مربوط به درس :

هنر و تمدن اسلامی

موضوع تحقیق:

رویکردهای هرمنوتیکی به هنر اسلامی

نام استاد:

جناب آقای اشعاری

دانشجو:

مریم محمدی پورمقدم

بهار88

رویکردهای هرمنوتیکی به هنر اسلامی

The Hermeneutic Approaches to Islamic Art

چکیده:

رویکردهای هرمنوتیکی به هنر اسلامی را می‌توان بر دو گونه دانست: در یکی کوشش بر این است که «هنر اسلامی» هنری شمرده شود که با استفاده از نمودگارها و تمثیلها و استعاره‌ها و رمزها درصدد بیان اندیشه‌ای معنوی یا دینی است که از حقیقت اسلام برمی‌آید؛ و در دیگری کوشش بر این است که «هنر» اساساً به گونه‌ای تأویل شود که یا مغایر با «شرع»، احکام اسلام، نباشد یا راهی شمرده شود به سوی شناخت خداوند و ستایش آفرینش او، و بنابراین، «هنر» وسیله‌ای باشد برای تهذیب اخلاقی یا معرفت به نفس. از این دو کوشش، کوشش نخست جدیدتر و البته مسبوق به کوشش دوم است. با این همه، در کوشش نخست گاهی فراموش می‌شود که متفکران قرنهای نخست هجری بدون قائل شدن به طبیعتی هرمنوتیکی برای هنر نمی‌توانستند در برابر مخالفت شریعت‌گرایان با «هنر» به‌طور عام، یا گاهی به‌طور خاص، مشروعیتی برای «هنر» کسب کنند. در این مقاله می‌کوشم که از هر رویکرد دیدگاه دوتن از برجستگان آن را بیازمایم.

واژگان کلیدی: هنر، هنر اسلامی، هرمنوتیک، تأویل، هنر و دین، هنر و تأویل، بورکهارت، نصر، عطار، غزالی

درآمد

دین و هنر در مرحله‌ای از تاریخ خود چندان با یکدیگر متحدند که تمایز آنها از یکدیگر به آسانی ممکن نیست. اما، با سر بر آوردن ادیان توحیدی و ترک ادیان شرک، پیوند دوبارۀ دین و هنر به مسأله‌ای دشوار تبدیل می‌شود. بخش بزرگی از کوششهای متفکران جهان اسلام معطوف به کسب مشروعیت دوباره برای هنر می‌شود. این کوششها بدون رویکردی هرمنوتیکی به «هنر» با توفیق قرین نمی‌شود. اما موفقیت متفکران مسلمان در به وجود آوردن مشروعیت برای هنر، از رهگذر تلاشهای هرمنوتیکی یا «تأویلی»، تنها به رواج و توسعۀ هنر در جامعۀ اسلامی نمی‌انجامد. در این میان، خود هنر نیز طبیعتی هرمنوتیکی می‌یابد. سرشاری هنر اسلامی از بیانهای نمودگارانه، تمثیلی، استعاری و رمزی همه حاکی از این است که هنر اسلامی نمی‌تواند، یا نمی‌توانسته، بدون استفاده از این صنایع بیانی وجود یابد یا به حیات خود ادامه دهد. بنابراین، هنر اسلامی به دو معنا طبیعتی هرمنوتیکی دارد: (۱) نمی‌تواند بدون کسب مشروعیت از جهان‌بینی مسلط بر زمانه و زمینۀ خود حیاتی خودمختار داشته باشد، بنابراین می‌باید خود را «تأویل» کند؛ (۲) امکانهای تأویلی بسیاری را در خود نهفته دارد که هم می‌تواند بازتابی از تسلیم به جهان‌بینی مسلط زمانه و زمینۀ خود و هم، به صورتی متناقض‌نما، شورشی برضدّ آن باشد. این مقاله می‌‌کوشد، با توجه به این دومعنا، گامی مقدماتی را در تبیین طبیعت هرمنوتیکی هنر اسلامی و رویکردهای هرمنوتیکی به آن بردارد.

نخست، می‌پرسیم چرا می‌باید «هنر» از «دین» طلب مشروعیت کند؟ مگر هنر و دین عناصر مشترکی ندارند؟ پاسخ این پرسش در این گفتۀ مارتین به روشنی بیان می‌شود: «به نظر می‌آید که دین و هنر واجد عناصر مشترکی باشند. هردو به فهم و بیان جهان واقعیت می‌پردازند. نظریه‌پردازان هردو حوزه می‌توانند مدعی شوند که بصیرتها یا شهودهای هنری و دینی فهمی مستقیم و غیرمفهومی از جهان واقعی به دست می‌دهند و متکی به الهام و نبوغ یا دیگر استعدادهای موهوبی‌اند. هردو از صورتها و موضوعات و فعالیتهایی بحث می‌کنند که بیانگر شهودهایی خاص از واقعیت‌اند و این شهودها به‌طور غالب، اما نه همواره، غیراستدلالی‌اند» (Martin 1987, p. 39).

اسلام، در مقام دینی وحیانی، دارای خداشناسی خاصی است. در این خداشناسی نخست می‌باید با توجه به اصل توحید از هر واقعیت دیگری سلب اصالت کرد و تمامی توجه خود را به یک اصل معطوف ساخت، اصلی که در مقام سرچشمه و سرآغاز در ورای هر موجود محسوس قرار می‌گیرد. همین امر اسلام را بر آن می‌دارد که سختگیرانه عادتهای ذهن انسان بدوی را در توجه به جهان محسوس نفی و انکار کند و به او بیاموزد که آنها را فقط «آیات» یا نشانه‌های واقعیتی بزرگتر و پایدارتر ببیند تا بتواند به درکی از کل عالم و روابط حاکم بر آن دست یابد. در تجربۀ تاریخی اسلام، اهل شریعت و اهل هنر و شهود و اندیشه برداشت یکسانی از این خداشناسی قرآنی ندارند. اهل شریعت، اهل ظاهر، می‌کوشند که هرگونه توجه قلبی انسان به امور مادی و محسوس را نفی و از این طریق او را به پرستش خدای یگانه وادارند. خدای اهل شریعت در نزد پاکدین‌ترین آنان به مفهومی یکسره انتزاعی تبدیل می‌شود. اما ارباب معرفت، اهل باطن، می‌کوشند از راه مشاهدۀ ربوبیت به حقیقت دست یابند و خدا را نه به صورت مفهومی صرفاً انتزاعی و غایب و برکنار از جهان بلکه به صورت موجودی حاضر در جهان و آشکار در آن ببینند. آیات خداوند آشکارکنندۀ او نیز هستند و انسان به فهم خداوند نمی‌رسد مگر از رهگذر فهم آیات او. از همین رو، دیدگاههای باطنی در اسلام مشروعیت «زیبایی» جسمانی و مادی را به‌منزلۀ راهی به سوی خدا تأویل می‌کنند.

برای شرح مستند این روند هرمنوتیکی در تجربۀ تاریخی شکل‌گیری مفهوم «هنر» در جهان اسلام، نخست به رویکردهای هرمنوتیکی معاصر توجه می‌کنم و رویکرد هرمنوتیکی دو تن از مورخان و نظریه‌پردازان برجستۀ معاصر «هنر اسلامی» را گزارش می‌کنم: تیتوس بورکهارت و سید حسین نصر. در این دو رویکرد توجهی وجود دارد به «معنا»ی اساساً دینی هنر اسلامی و بازتاب اصول اعتقادی اسلام در این هنر. بدین ترتیب، این مورخان و نظریه‌پردازان به تعریفی از اسلام و هنر قائل‌اند که ترکیب «هنر اسلامی» را معنادار می‌سازد. در بخش دوم توجه می‌کنم به رویکردی که به تخاصم مشهور هنر و دین در جامعۀ اسلامی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه رفع این تخاصم و بخشیدن مشروعیت به هنرهای سکولار در جامعه‌ای دینی ممکن شده است، چرا که در جامعه‌ای که بر آن احکام شرع و حلال و حرام آن رایج باشد، «هنر» نمی‌تواند وجود یابد مگر اینکه بتواند از «دنیوی‌ترین» تعابیری که در جامعۀ دینی نکوهیده می‌شود نیکوترین تأویل ممکن را به دست دهد. در این بخش گزارشی به دست می‌دهم از تحقیق پدیدارشناسانۀ نصرالله پورجوادی در خصوص عطار و نظریۀ او دربارۀ رابطۀ شعر و شرع. و سرانجام، گزارشی به دست خواهم داد از دیدگاههای غزالی دربارۀ هنر و معنا و ارزش آن.

۱. هنر اسلامی و رویکردهای هرمنوتیکی معاصر به آن

«هنر اسلامی» عنوانی است که هنرشناسان و مورخان اروپایی برای طبقه‌بندی و تمایز آثار هنری به وجود آمده در تمدن اسلامی از دیگر آثار به وجود آمده در تمدنهای دیگر داده‌اند. «هنر اسلامی»، همچون بسیاری از شاخه‌های دیگر دین و تمدن و فرهنگ و تاریخ کشورهای اسلامی و نیز ادیان و فرهنگهای دیگر، از قرن نوزدهم میلادی مورد توجه محققان خاورشناس اروپایی قرار گرفت و در دهه‌های اخیر با رشد نهضتهای سیاسی و فرهنگی در جهان اسلام برای خود مسلمانان نیز به موضوعی درخور برای کسب خودآگاهی فرهنگی و دینی و سپس تثبیت هویت ملی و دینی تبدیل شد. در چرایی توجه اروپاییان به تمدن و فرهنگ و تاریخ و دین و هنر جوامع دیگر و طبقه‌بندی و توصیف و نظریه‌پردازی و کاوش در میراثهای آنها سخن بسیار گفته شده است، و در اینجا نیازی به تکرار یا نقد و بررسی آنها نیست، اما بایسته است یادآور شویم که نظریه‌های مربوط به «دین» و «هنر» و «زیباشناسی» و «هرمنوتیک»، در مقام رشته‌هایی مستقل و متمایز از یکدیگر، و تابع قواعد علم سکولار، به قرن هجدهم میلادی باز می‌گردد و مرهون ظهور روشنگری اروپایی است. این علوم همچنین ادامۀ سنت «انسان‌گرایی» اروپایی است که به عصر رنسانس بازمی‌گردد و برای علم مرزهای دینی و قومی و زبانی را به رسمیت نمی‌شناسد و به ارزشهای جهانی و کلی بشری باور دارد. بنابراین، پرداختن به تحقیقاتی دربارۀ «هنر اسلامی» یا هر «هنر دینی» یا «مقدس» دیگری، صرف نظر از اینکه این تحقیقات چه اغراض و مقاصدی را می‌تواند به‌طور ثانوی در پی داشته باشد، ریشه در مبانی انسان‌گرایانۀ دانشهای عصر جدید دارد. بدین طریق، هرگونه نگاه ما به گذشته، چه «بازسازانه» و چه «واسازانه»، بی‌ هیچ شرمندگی یا پنهانکاری، مقید و متکی به یافته‌ها و برساخته‌های نظریه‌پردازیهای جدید اروپایی است.

۱.۱ رویکرد هرمنوتیکی تیتوس بورکهارت به هنر اسلامی

از جمله نکته‌هایی که مورد توجه اندکی از محققان قرار گرفته است، اما به شایستگی بررسی شده است، جنبه‌های فکری و نمودگارانه و معنوی هنر اسلامی بوده است. «هنر اسلامی» در ژرفکاویهای این محققان معانی عمیقی در خود نهفته داشته است و این محققان کوشیده‌اند به تبیین یا شرح معانی رمزی و نمودگارهای هنر و عرفان اسلامی



خرید و دانلود  درویکردهای هرمنوتیکی به هنر اسلامی 19 ص


خوشنویسی دوره صفویه 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

دانشگاه علم و هنر

دانشکده هنر و معماری اردکان

مربوط به درس :

هنر در تمدن 2

موضوع تحقیق:

خوشنویسی در دوره صفویه

نام استاد:

جناب آقای اشعاری

دانشجویان:

محیا درویش نژاد

مریم هارونی

بهار88

مقدمه :

بعد از اسلام در ایران هفت نوع خط معروف وجود داشته که اگر هنرمند خوشنویسی قادر بود این هفت خط را کامل بنویسد سمت استادی داشت و او را در حد کمال و «هفت خط» می‌نامیدند.

خطهای هفت گانة اسلامی که در ایران متداول بوده و هست به ترتیب قدمت عبارت‌اند از: خط کوفی، خط محقّق و ریحان، خط ثلث، خط نسخ، خط تعلیق و دیوانی، خط نستعلیق و خط شکسته نستعلیق که رقعه را نیز باید به این جمع اضافه نمود. هر کدام از این خطها مشتقات و گونه‌های مختلف دارد.

تاریخ خط فارسی را با تاریخ تحول خط عربی همزمان می دانند زیرا با ظهور دین اسلام و گسترش آن در ایران خط عربی کوفی جایگزین خط پهلوی شد.

خط کوفی در ابتدا بدون نقطه و اعراب بود اما در سال 69 هجری قمری ابوالاسود دولی از شاگردان حضرت علی (ع) براین خط اعراب نهاد و دیگری به نام نصر بن عاصم نقطه گذاری کرد.

در اصفهان تا قرن دوم هجری خط همان خط پهلوی بود که از عهد ساسانیان رایج بود و تا سال 132 هجری قمری تغییری در خط معمول این شهر پیدا نشد.

با روی کار آمدن عباسیان و قدرت یافتن ابومسلم، برای اولین بار خط اسلامی در شهر اصفهان متداول شد و به تدریج مکاتیب عمومی از خط پهلوی به خط اسلامی تبدیل شد.

قرن پنجم و ششم زمان رواج خط کوفی در اصفهان است. از قرن هفتم هجری استقبال از این خط به شدت کاهش یافت. اما متروک نشد.

آخرین نمونه این نوع خط در کتیبه دور گنبد امامزاده جعفر است که تاریخ آن 725 هجری قمری است.

از اوائل قرن پنجم رواج خط نستعلیق که خط تحریری خاص ایرانی بود شروع شد و در قرن ششم و هفتم رواج کامل یافت بطوری که اکثر کتب فارسی و برخی از کتب عربی با این خط نوشته می شد.

چکیده :

دوره صفویان از درخشان ترین ادوار ترقی و تکامل خطوط مختلف ایرانی بویژه ثلث، (نسخ) و (نستعلیق) است.

در این زمان بیشتر شاهان و شاهزادگان و رجال و امراء صفویه خود خوشنویس بوده اند و خطاطان و اساتید خوشنویس از احترامی ویژه برخوردار شدند و مکتب خط و خطاطی در این شهر دائر شد و این شهر در حدود 4 قرن مهد بزرگترین خطاطان و خوشنویسان شد.

خط نستعلیق در دوران صفویه به آنچنان جایگاهی رسید که نه تنها در ایران و افغانستان (که در آن هنگام جزئی از ایران بود) بلکه در ممالک مجاور و دور دست همچون هندوستان و عثمانی و مصر و عربستان نیز طرفدارانی پیدا کرد و اساتید بزرگی مانند میر معزکاشی نستعلیق نویس بزرگ دوران شاه عباس اول به هند سفر کرد و این خط را در آن کشور رواج داد.

دوران صفویه زمان رونق خط ثلث نیز هست.

در ادامه مقاله بیشتر با رشد این هنر در دوره صفویه آشنا می شویم .

خوشنویسی در دوره صفویه

دوران حکومت صفویه در ایران و اصفهان زمان اوج شکوفایی هنر در سطوح مختلف بوده است. از جمله خوشنویسی به علت علاقة سلاطین این دوره به هنر خوشنویسی و گرامی‌ داشتن هنرمندان آن، بسیاری از خوشنویسان مشهور از سراسر کشور راهی اصفهان شدند تا در دستگاه صفویه ارج و قربی بیابند، همانند علیرضا عباسی و عمادالحسنی و عبدالمجید درویش طالقانی و سیداحمد نیریزی و دیگران.

با کمال تأسف، حسادت، دشمنی و سعایت بعضی از خوشنویسان نزدیک شاه عباس، باعث شهادت و کشتن بزرگترین نستعلیق نویس ایران زمین که شهرت جهانی دارد گردید، ولی عاقبت شاه عباس از این عمل ناپسند خود پشیمانگردید اما پشیمانی سودی نداشت.

ثلث نویسان و نسخ نویسان معروف اصفهانی که آثار ارزنده و زیبایی از خود به یادگار گذاشته‌اند عبارت‌اند از:

محمدرضا امامی اصفهانی: او به نام امام و پیشوای زمان خود شهرت داشته و دارای عمر طولانی بوده و همزمان با شاه عباس اوّل و شاه صفی و شاه عباس دوم و شاه سلیمان زندگی می‌کرده و کتیبه‌هایی به خط ثلث و نسخ و نستعلیق در هر دوره به یادگار گذاشته است. تعداد کتیبه‌ها به خط محمدرضا امامی در بناهای تاریخی اصفهان بیست و نه عدد می‌باشد

که بین سالهای 1038 تا 1081 هجری، رقم زده است.

محمدمحسن، فرزند محمدرضا امامی: نامبرده کتیبه‌های زیادی در بناهای تاریخی اصفهان دارد. محمدمحسن امامی اگرچه نستعلیق و نسخ را خوش می‌نوشته اما تخصّص او در خط



خرید و دانلود  خوشنویسی دوره صفویه 11 ص