لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 109
فصل اول
قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی
مقدمه – تعریف
ماده1- مدارس غیر انتفاعی مدارسی است که از طریق مشارکت مردم, مطابق اهداف و ضوابط و دستور العمل های عمومی و وزارت آموزش و پرورش تحت نظارت آن وزارتخانه تاسیس و اداره میشود.
مبحث اول- تاسیس مدارس غیر انتفاعی
مادة2- موسس یا موسسان مدارس غیر انتفاعی فرد یا افراد حقیقی و نیز اشخاص حقوقی هستند که بر طبق مفاد این قانون اقدام به تاسیس واحد اموزشی می نمایند.
مادة3= موسس یا موسسان باید واجد شرایط ذیل باشند.
الف- اسلام و عمل به احکام اسلامی و برخوردرای از حسن شهرت.
ب- التزام عملی به ولایت فقیه و قانون اساسی.
ج- تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
د- عدم وابستگی به رژیم گذشته و عدم وابستگی به گروهکهای منحرف و یا منحرف و غیر قانونی مانند منافقین.
هـ - تاهل و داشتن حداقل 30 سال سن.
و- داشتن سابقة آموزشی یا فرهنگی.
ز- داشتن حداقل مدرک دیپلم یا معادل (حوزوی) آن.
تبصرة 1: در صورتی که موسس یا موسسان از اشخاص حقوقی باشند، فرد یا افرادی که به عنوان نماینده یا نمایندگان موسس یا موسسان معرفی می شوند باید دارای شرایط مندرج در این ماده باشند.
تبصره 2: مرجع تحقیق و رسیدگی و اعلام صلاحیت موسس یا موسسان شورای نظارت مذکور در ماده 15 این قانون می باشد.
تبصرة 3: موسسان مدارس اقلیتهای دینی شناخته شدة موضوع این قانون شرایط مراجع رسمی مذهبی آنان که تابع و مقیم کشور هستند یا نمایندگان مورد تائید ایشان به وزارت آموزش و پرورش معرفی می شوند.
مادة4- وظایف موسس یا موسسان به قرار زیر میباشد:
الف- اخذ مجوز رسمی از وزارت آموزش و پرورش برای تاسیس واحد یا واحدهای آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی (کودکستان، دبستان، مدرسة راهنمایی، دبیرستان و آموزشگاههای آمادگی برای کنکور و کلاسهای تقویتی).
ب- تضمین منابع مالی لازم برای تامین هزینه های واحد آموزشی، حداقل به مدت یک سال.
ج- پیش بینی و تهیة فضای آموزشی مناسب و تجهیزات و امکانات آموزشی و تربیتی مورد نیاز واحد آموزشی بر طبق ضوابط وزارت آموزش و پرورش. فضای آموزشی این گونه مدارس همانند مدارس دولتی موجود در منطه است، مگر آنکه برای موسسین امکان استفاده از فضای بیشتر باشد.
د- پیشنهاد سه نفرواجد شرایط به آموزش و پرورش برای صدور حکم مدیریت واحد آموزشی به نام یکی از آنها.
مادة 5- مدیر واحد آموزشی باید دارای شرایط زیر باشد:
الف- اعتقاد و التزام عملی به مبانی و احکام اسلامی و ولایت فقیه وقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
ب- سلامت روانی و نداشتن نقص عضو، به طوری که مانع انجام وظیفه شود.
ج- عدم وابستگی به رژیم گذشته و گروهکهای منحرف غیر قانونی.
د- داشتن آشنایی با مسائل آموزشی.
ه- تاهل برای مردان
و- تابعیت جمهوری اسلامی ایران.
ز- داشتن حداقل 30سال سن.
تبصره- مدیران مدارس غیر انتفاعی بر حسب دوره های تحصیلی واحد آموزشی باید حداقل دارای یکی از مدارک زیر یا معادل آنها باشند:
دبستان: دیپلم، راهنمایی، کاردانی (فوق دیپلم)، دبیرستان: کارشناسی (لیسانس).
مادة 6- مدیر مدارس غیر انتفاعی باتوجه به شرایط مندرج در مادة 5 و بر اساس پیشنهاد موسس یا موسسان و حکم آموزش و پرورش منصوب می گردد. در صورتی که ظرف دو ماه از تاریخ پیشنهاد، حکم صادر نشود، شورای نظارت مذکور در ماده 15 در مورد فرد یا افراد پیشنهاد شده از طرف موسس و یا موسسان اتخاذ تصمیم خواهد نمود.
تبصره- انتخاب مجد مدیر قبلی بلامانع است.
مادة 7- منابع مالی مدارس غیر انتفاعی عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
کشورهای غیر متعهد (non_aligned state otected countries)
جنبش عدم تعهد عنوان کشورهای در حال توسعه با هدف استعمار زدایی و مبارزه با امپریالیسم و نو استعمار، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان کشورهای درحال توسعه، برقراری مناسبات سیاسی و اقتصادی آزاد و مستقل از هر یک از قدرتهای برزگ و کمک به برقراری صلح و امنیت بین کشورهای عضو جنبش عدم تعهداست.
به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، کشورهای غیر متعهد میگویند. سران کشورهای غیر متعهد هر سه سال یکبار و کنفرانس وزرای امور خارجه غیرمتعهد در فاصله بین دو کنفرانس سران در پایتخت یکی از کشورهای عضو جنبش برگزار میشود.
اولین کنفرانس سران در سال 1961 با شرکت 25 کشور در پایتخت یوگوسلاوی تشکیل شد رئیس کشور میزبان تا اجلاس بعدی، ریاست کشورهای غیر متعهد را عهده دار میشود. پیروی از سیاست همزیستی مسالمتآمیز ، پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش ، عدم پیوستگی به هیچیک از پیمانهای نظامی در چارچوب اختلافات قدرتهای بزرگ از جمله مشخصات کشورهای غیر متعهد است.
به دنبال فروپاشی شوروی و پیمان ورشو، بعضی از کشورها مثل آرژانتین از جنبش کناره گیری کردند و کشورهای مثل هندوراس و تایلند به عضویت آن در آمدند. قرقیزستان به عنوان عضو ناظر و جمهوریهای چک و اسلواکی نیز به عنوان میهمان پذیرفته شدند. تا سال 1944 حدود 109 کشور عضو جنبش عدم تعهد بودند که مالت و قبرس از اروپا و بقیه از سه قارۀ آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین بودند.
اعضای اولیه جنبش عدم تعهد هند، یوگسلاوی، مصر و اندونزی بودند.
منابع:
1- آشوری، داریوش؛ دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید
2- فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و آمار ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 106
مصادره اموال غیر منقول
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
«کلید واژه»
3
«دیباچه»
3
سیر تکامل بشر از ادوار نخستین تا زمان معاصر
9
«باب نخست – تاریخچه مصادره در ایران»
10
فصل نخست: ایران پیش از انقلاب مشروطیت
11
بخش نخست: ایران باستان
12
بخش دوم: ایران از ظهور اسلام تا دوران معاصر
17
بخش سوم: ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی
23
بخش چهارم: ایران از انقلاب اسلامی تا عصر حاضر
45
«باب دوم – مصادره از اموال غیر منقول و حقوق خصوصی»
50
فصل نخست – حقوق مدنی و مصادره
51
بخش نخست – قانون مدنی
52
گفتار نخست: «مالکیت و مصادره اموال غیر منقول»
53
گفتار دوم: «ارث و مصادره اموال غیرمنقول»
70
گفتار سوم: «عقود معین و مصادره اموال غیر منقول»
77
باب سوم – مصادره اموال غیرمنقول در حقوق عمومی
97
بخش اول – قانون اساسی
97
نتیجه گیری مبحث
105
منابع و مآخذ
108
کلید واژه نامه:
مصادره:
قطع استمرار مالکیت اشخاص بر اشیاء به واسطة نظم عمومی توسط قوای عمومی اعم از آنکه متصرف، «قانونی یا غیرقانونی» اموال مزبور را تحت ید داشته باشد.
اموال: (ج مال):
اشیایی که موضوع «داد و ستد حقوقی» بین اشخاصی قرار می گیرد و مورد حقوق مالی از جمله «مالکیت» قرار می گیرند.
غیر منقول:
غیرقابل نقل از محلی به محل دیگر اعم از اینکه استقرار آن «ذاتی» باشد یا به واسطة عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود یا محل آن گردد.
دیباچه
«سیر تکامل بشر از ادوار نخستین تا زمان معاصر»
1-یکی از نخستین جوامع بشر، نیاز او به مأمنی بوده است که حریم او در مقابل هجوم آفات محیط پیرامون اوست.
در ابتدای حضور او در پهنة گیتی، «غارنشینی» بر می گزینند و همگان دیگر را «دشمن» کاشانة طبیعی خویش می پندارد و «استیلاء و تصرف» در مفهوم بسیار اولیة آن نمایان می گردد.
بتدریج و با مسخر ساختن عناصر چهارگانه طبیعت «آب و باد و خاک و آتش» می آموزد که چگونه می توان «بقاء در یک محیط ساکن» را تجربه کند و در عین حال «آدمیانی» چون «خویشتن» را در کنار و جوار خویش بپذیرد و گاه با ایشان در تعاملی انسانی – در حدود بشر نخستین – به سر برد.
یکی از نتایج لاجرم این همزیستی کمابیش، ظهور نخستین «قبیله های بشری» است. قبیله هایی که خود یک نماد ابتدایی از زیست جمعی آدمیان است.
در همین اثناءست که مفاهیمی چون «ریاست» و «اداره» امور را می آموزد و یک «نماد از سلسله مراتب قراردادی» در ذهن بشر شکل می گیرد.
زیستن در زمین پاک که ودیعه آفرینشگر است برای اشرف مخلوقات «انسان» تا از نیکوئیهای آن بهره گیرد. سپس قابل «تملک» بودن آنچه برروی این زمین خاکی، جای گرفته است در ابتدای امر مفهومی «بسیط» به نظر می رسد. مفهومی که به غایت «مطلق» است و غیرقابل «تقید». سپس آنچه این تفاوت نهفته در «سلسله مراتب اولیه قراردادی» را بیشتر نمایان می سازد، تمایل بشر به «تصرف» در آن سمت و سویی است که بنام «غصب» و «گسترش استیلاء خویش به نام حق بر اموال دیگری – چه آنچه ذاتاً در حرکت است و انتقال و چه آنچه را که بالذات در زمین آرام گرفته – خواهد بود.
بدین معنا که اگر آفرینشگر، ابناء بشر را یکسان، مسلط بر زمین مخلوق خویش قرار داده است، پس آیا می توان استیلاء بر بخشی از آن را متعلق حق یک فرد از افراد بشر بدانیم؟
و اگر این «تعلق حق استیلاء» را آدمیان بنا بر قراردادهای بشری به گونه های ناهمگون پذیرفته اند و آنگاه در کمال آرامش و امنیت در کنار یکدیگر زیستن را تجربه نموده اند؛ پس چگونه است که در ادوار متأخر این چنین نزاع بر سر این تملک با ابعادی گسترده رخ می نماید؟
آیا می توان پذیرفت که پیدایش «حکومتهای نخستین» - چنانچه حکومت را در مفهوم بسیط و ساده آن در نظر آوریم – عامل اصلی بروز این چنین جدالهایی بوده است؟
و دیگر آن که اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد؛ آیا می توان «حق استیلای ممتاز» و متمایز از سایر افراد یک جامعه را از «حقوق ذاتی» آن حکومت (به معنای عام کلمه) بدانیم؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 98
مقدمه
ازدواج و تشکیل خانواده یکی از مسائل مهمی است که در زندگی انسانها آثار فراوانی از نظر رشد و ارتقا شخصیت و نیل به کمالات اخلاقی و انسانی و همچنین حفظ بهداشت روانی و افزایش کارائی می تواند داشته باشد . اثرات مطلوب ازدواج منوط به شرایطی است که منجر به رضامندی از زندگی زناشویی و نهایتااز زندگی می شود . شروع و آغاز بودن آدمی روی کره خاکی همراه خانواده بوده است . هر کدام از ادیان الهی صرفنظر از نوع بینش آنها به حهان بدون شک با خانواده همراه بوده است . خانوادخ کانونی است که در تامین ارزشهای اجتماعی چون قدرت ، ثروت ، تقوی و احترام و … برای افراد مؤثر بوده و بهترین وسیله گسترش محبت در میان افراد حامعه است .
خانواده نهادی است که در طی تاریخ و در هر جامعه شکل یا ساخت و کارکرد و کنش معین داشته و اولین و مهمترین کنش آن تامین نیازهای عاطفی اعضاء و ترویج و اشاعه این نیازها از راه ایجاد روابط محبت آمیز و دوستیهای ژرف در میان افراد جامعه است.
از نظر روان شناسی خانواده به عنوان اولین محیط شکل گیری شخصیت انسانها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است . در این رابطه آنچه که بیشتر مد نظر روان شناسی است تاثیر روابط والدین بر روی رشد سالم و متعادل عاطفی ، روانی اجتماعی و تحصیلی کودکان و یا رشد ناسالم و ایجاد اختلافات رفتاری و روانی و . . . می باشد. کودک بیشترین تاثیر را از طریق تقلید از والدین و خانواده کسب می کند و بنابر این میتوان گفت پایه های اولیه سلامت و عدم سلامت جامعه در خانواده شکل می گیرد . با تقریب بسیار خوبی پرداختن به خانواده و حل مسائل و مشکلات آن را می توان به عنوان جهت گیری به سوی جامعه ای سالم و توانمند و مقاوم قلمداد نموده و رشد و تعالی جامعه را در بهبود اوضاع خانواده جستجو کرد.
موضوع پژوهش
بررسی و مقایسه میزان رضایت مندی زناشویی زنان شاغل دیپلم و غیر شاغل دیپلم شهرستان آبیک در سال 81 .
این تحقیق با ارائه پرسشنامه رضایت زناشویی ENRLCH (ضمائم) انتخاب شده است . که به دو گروه از زنان شاغل و غیر شاغل دیپلم در سال 81 انجام گرفته است تا مقایسه ای گردد بین رضایت مندی زناشویی که به عنوان متغیر وابسته و زنان شاغل و غیر شاغل به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده اند.
رضایت مندی زناشویی که باعث ثبات و دوام زندگی زناشویی می شوند و به طور مستقیم تاثیر مثبتی بر خانواده داشته و در نتیجه به ایفای درست کنش ها و نقش های خانواده منجر خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری شهر ایذه
چکیده :
زمینه و هدف: بررسی عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی از جمله تنش (Stress) در اعتیاد به سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور در جوانان که نیروهای سازنده و فعال جامعه محسوب میشوند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین دلیل این مطالعه به منظور بررسی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع بررسیهای زمینهیابی است که به شکل مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شد. 356 نفر از جوانان جمعیت شهری ایذه با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هرخوشه 10 خانوار انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی و رویدادهای زندگی جمعآوری و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمون Kendlls t/aub مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: 9/5% از جوانان سیگار مصرف میکردند. مردان (9/12%) به طور کاملاً معنیداری بیشتر از زنان (7/1%) سیگار میکشیدند (0=P). بیشترین میزان جوانان سیگاری در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در سنین 20-25 سال بود؛ همچنین برادران و خواهران جوانان سیگاری از جوانان غیرسیگاری به طور معنیداری سیگار بیشتری مصرف میکردند (0=P) (6/28% در برابر 3/3%). هیچگونه اختلاف معنیداری بین فراوانی و میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت. شایعترین رویدادهای استرسزا در جوانان سیگاری مشکلات مالی سنگین، عدم کفایت حقوق و درآمد، مشکلات مالی متوسط و بیکاری موقت و در جوانان غیر سیگاری بروز بیماری خفیف جسمی، دوری از یک فرد مورد علاقه، بستری شدن یکی از اعضای خانواده و شرکت در یک امتحان مهم بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه به نظر میرسد که تنشهای خاصی (مالی و اقتصادی) در نمونه مورد بررسی ممکن است با رفتار سیگار کشیدن در ارتباط باشد که این موضوع را میتوان با توجه به فردی بودن ارزیابی تنش و اهمیت کار، حقوق و درآمد در سنین جوانی تبیین نمود.
کلید واژهها: رویدادهای تنشزا؛ سیگاری؛ جوانان؛ ایذه
افق دانش؛ مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایذه (دوره 10؛ شماره 1؛ سال 1383)
مقدمه
مصرف سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور دارای عوارض زیانبار جسمی و روانی و اقتصادی است. سیگار علت عمده سرطان ریه، افزایش ضربان قلب، فشار خون، زخم معده و روده است و در بسیاری از مشکلات جسمی دیگر از جمله در بیماریهای قلب و عروق، سکته مغزی، اختلالات چشمی و شنوایی، چهارده نوع سرطان مختلف و غیره نقش دارد.
مصرف هر سیگار بیش از 5 دقیقه از عمر انسان را میکاهد و در کشور سالانه 50 هزار نفر بر اثر استعمال این ماده فوت میکنند. از نظر اقتصادی مصرف دخانیات صدمات مالی و جبرانناپذیری به خانواده و اجتماع وارد میسازد.
بر اساس بررسیهای به عمل آمده، یک سوم درآمد خانوار در خانوادههای فقیر صرف مصرف سیگار میشود. در مورد شیوع استعمال سیگار نتایج بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در سال 1371، 6/28% مردان و 6/3% زنان بالای 15 سال کشور سیگاری بودهاند؛ همچنین در بررسی دیگری نتایج نشان داد که 12% جمعیت 15 تا 65 سال کشور سیگار میکشیدند (1).
بر اساس پژوهشهای انجام شده سیگار حاوی چهارهزار ماده شیمیایی است که بسیاری از آنها برای بدن و مغز انسان مضر میباشند. مدارکی دالّ بر این مطلب وجود دارد که نیکوتین مسؤول بسیاری از عوارض روانی و رفتاری مصرف سیگار از جمله تأثیر آن بر روی تنش است (3،2). بنابراین با توجه به وسعت، شدت و پیامدهای منفی این مشکل بویژه در جوانان که نیروهای کارآمد و فعال کشور محسوب میشوند، بررسی این امر به عنوان تهدیدی جدّی در بهداشت آنان، میتواند مفید واقع شود. در صورت وجود ارتباط بین تنش و سیگارکشیدن میتوان با راهکاری مناسب و پیشگیرانه یعنی آموزش بهداشت روانی بویژه در زمینه کنترل و اداره تنش و یادگیری راههای مقابلهای مؤثر با آن مصونیت جوانان را در برابر تنش بالا برد و از وسعت و گستردگی مشکل جلوگیری کرد. ارتباط تنش و سیگار کشیدن در پژوهشهای مختلفی به اثبات رسیده است
(4-12).
برخی از افراد از سیگار به عنوان ابزاری برای تعدیل خلق و احساسات منفی خود همچون خشم، اضطراب و افسردگی و برای مواجهه با تنش استفاده میکنند (4). بسیاری از سیگاریها به هنگام مواجهه با تنش، خشم، اضطراب یا غمگینی سیگار بیشتری دود میکنند (4) و انتظار دارند که مصرف سیگار این هیجانات منفی را کاهش دهد .در این زمینه بسیاری از افراد سیگاری اظهار مینمایند که مصرف سیگار تنش را در آنها کاهش میدهد و نوعی احساس آرامش و تسکین در آنان ایجاد میکند؛ به طوری که بدون مصرف آن دچار تنش و اضطراب میشوند. آنها بر این عقیدهاند که سیگارکشیدن به هنگام ناراحتی، عصبانیت آنان را آرام میکند و فعالیتی لذتبخش محسوب میشود؛ البته نتایج پژوهشها در این رابطه ضمن عدم تأیید چنین موضوعی این احتمال را مطرح میسازند که سیگاریها ممکن است ذاتاً نوروتیک باشند و تنش آنها به نوبه خود به وسیله وابستگی نیکوتین ایجاد شده باشد (13). پژوهشها همچنین بیانگر این مطلب است که با مصرف سیگار نمیتوان تنش و عصبانیت را کاهش داد؛ احتمالاً چنین احساسی در سیگاریها به کاهش تنش و تنش ناشی از وابستگی به نیکوتین مربوط است تا تنش و تنشهای واقعی زندگی. بنابراین میتوان گفت بر خلاف این عقیده که سیگارکشیدن به کنترل خلق کمک میکند، مصرف آن واقعاً تنش، بیقراری و افسردگی را در طول وابستگی بدن به نیکوتین افزایش میدهد. این تغییر خلق در ضمن مصرف سیگار یا دورههایی که نیکوتین به بدن نمیرسد، رخ میدهد و معتادان به سیگار برای داشتن احساس طبیعی به نیکوتین نیاز دارند (14)؛. بنابراین باید به افراد سیگاری آموخت که در مواقع تنش و عصبانیت به اشتباه به سیگار پناه نبرند بلکه برای اجتناب از چنین وضعیتی از راههای مقابلهای مؤثر استفاده کنند.
در مطالعات متعددی رابطه سیگارکشیدن و تنشهای مختلف از جمله سوء استفاده کودکان، تجارب بد دوران کودکی، طلاق والدین، رویدادهای زندگی و تنشهای حاد و مزمن به اثبات رسیده است که تمامی آنها با افزایش خطر سیگارکشیدن همراه بوده است (15)؛ در این زمینه مدارک مشخصی وجود دارد مبنی بر این که افرادی که در معرض تجربه تنشهای مختلفی میباشند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سیگار و نیز تشدید مصرف آن میباشند؛ در ضمن نتایج مطالعات بیانگر این امر است که تنش اغلب مقدم بر مصرف سیگار میباشد نه پیامد سیگار کشیدن (17،16). در در بررسی Loyd و Lucas بر روی دانش آموزان مدارس انگلستان، کمترین میزان تنش در افراد غیرسیگاری، بیشتر از آن در افرادی که گهگاهی سیگار میکشند و بیشترین میزان آن در افرادی بود که مرتب سیگار میکشیدند (11).
اگر سیگارکشیدن منجر به افزایش تنش میشود، ترک آن بایستی تنش را کاهش دهد. این موضوع در پژوهشهای مختلف به اثبات رسیده است (19،18،8)؛ Cary و همکاران در بررسی خود با کاهش معنیداری در تنش افراد نمونه که به طور موفقیتآمیزی سیگار را ترک کرده بودند، مواجه شدند (20).
برخی از محققان نقش متغیرهای جمعیتشناختی را در رفتار سیگارکشیدن مورد بررسی قرار دادهاند؛ Kroutil و همکاران در این زمینه در بررسی خود بر روی کارکنان نطامی دریافتند که مصرف سیگار با تحصیلات پایین، مردان و کسانی که دارای تنش کاری بالایی بودند، بیشتر همراه است (21)؛ در مطالعهای دیگر بر روی دانشجویان دانشگاه، گزارش شد که جنسیت مرد، همنشینی با دوستان، سطح سواد پایین والدین و سیگاری بودن اعضای خانواده با مصرف سیگار در فرد ارتباط دارد (1). Johnson و Gilbert همبستههای فامیلی و روانشناختی سیگارکشیدن را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که برادران و خواهران سیگاری و تجربه احساسات شدید خشم و بیقراری در شروع و ادامه سیگارکشیدن مؤثر است؛ همچنین افراد سیگاری و غیرسیگاری در واکنش هیجانی خود به تنش متفاوت میباشند (22). در یک بررسی بر روی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، میزان شیوع مصرف سیگار در دانشجویان 8/9% (مردان 4/14% و زنان 1/4%) گزارش گردید؛ همچنین میزان مصرف سیگار در دانشجویان گروه سنی 23-26 سال و دانشجویانی که والدین آنها سیگار میکشیدند، بیشتر بود (1).
روش بررسی
در این مطالعه مقطعی و زمینهیابی، تمامی جوانان در منطقه شهری ایذه (جوانان تحت پوشش مراکز بهداشتی، درمانی شهری 1 و 2 با دامنه سنی 20-40 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی اتنخاب شدند؛ در نهایت از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هر خوشه 10 خانوار به تعداد 356 نفر انتخاب شدند؛ در این تحقیق از پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی و نیز پرسشنامه رویدادهای زندگی، بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و همکاران که یکی از معروفترین فهرستهای تنشزای روانی است،استفاده شد. ابتدا تعدادی از کارکنان مراکز بهداشتی، درمانی شهری در مورد پرسشنامهها و نحوه تکمیل آن آموزش دیدند؛ بعد از نمونهگیری و تعیین خوشههای هر خانوار، فهرستی از افراد نمونه با مشخصات دقیق آنها تهیه شد و به آدرس آنها مراجعه گردید؛ پرسشنامه توسط جوان یا جوانان هر خانوار تکمیل شد؛ اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری Kendalls t\aub مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها
در مجموع 9/5% از افراد مورد بررسی سیگاری بودند (جدول 1). این میزان در مردان 9/12% و در زنان 7/1% بود؛ یعنی مردان حدود 8 برابر بیشتر از زنان سیگاری بودند؛ این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (23/0=P). بیشترین میزان سیگاریها در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در دامنه سنی 20-25 سال (5/9%) بود؛ این اختلافها نیز از نظر آماری معنیدار بود (02/0= P، 2=df و 78/7=X2) (جدول 2)؛ همچنین 6/28% از برادران و خواهران جوانانی که سیگار میکشیدند، سیگاری بودند؛ ولی میزان برادران و خواهران سیگاری در جوانان غیر سیگاری 3/3% بود؛ این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (0=P ، 2= df و 27= X2) اما از نظر سایر عوامل جمعیتشناختی از قبیل وضعیت تأهل، تحصیلات و وضعیت مصرف سیگار والدین هیچگونه اختلاف معنیداری بین میزان جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت.
جدول 1- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری در نمونه مورد بررسی
وضعیت مصرف سیگار
در جوانان
فراوانی
درصد
جوانان سیگاری
21
9/5
جوانان غیر سیگاری
302
8/84
نا مشخص
33
3/9
جمع
356
100
جدول 2- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری بر حسب عوامل جمعیت شناختی مختلف
وضعیت سلامت روانی
جوانان
کل
P-value
سیگاری
غیر سیگاری
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
جنس
مرد
18
9/12
12
1/87
139
100
S*
زن
3
7/1
178
3/98
181
100
سن
25-20
2
5/9
110
4/36
112
7/34
S
30-25
10
6/47
77
5/25
87
9/26
30 به بالا
9
4
115
1/38
124
4/38
وضعیت تأهل
مجرد
2
5/9
60
9/19
62
3/19
NS**
متأهل
18
7/85
239
4/79
25
8/79
جدا شده یا مطلقه
1
8/4
2
7/0
3
9/0
وضعیت تحصیلات
بی سواد
1
8/4
3
1
4
2/1
NS
ابتدایی
6
6/28
48
16
54
8/16
راهنمایی
4
19
51
17
55
1/17
دبیرستان
2
5/9
30
10
32
10
دیپلم
3
3/14
101
7/33
104
4/32
فوق دیپلم
3
3/14
28
3/9
31
7/9
لیسانس
2
5/9
38
7/12
40
5/12
بالاتر
0
0
1
3/0
1
3/0
وضعیت مصرف سیگار والدین
والدین سیگاری
4
19
28
5/9
32
9/9
NS
والدین غیر سیگاری
17
81
267
5/90
284
9/87
وضعیت مصرف سیگار برادران و خوهران
برادران و خواهران سیگاری
6
6/28
10
3/3
16
5
برادران و خواهران غیرسیگاری
15
4/71
281
93
296
6/91
*: اختلاف معنیدار است. **: اختلاف معنیدار نمیباشد.
جدول 3 توزیع فراوانی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری را بر حسب تعداد رویدادهای تجربهشده نشان میدهد؛ اغلب جوانان سیگاری (4/71%) و غیرسیگاری (2/76%) تنها با 1 تا 3 رویداد تنشزا در طول یک سال گذشته خود مواجه بودهاند؛ 8/4% از جوانان سیگاری در طول این مدت 3 تا 6 رویداد تنشزا را تجربه کرده بودند؛ این میزان در جوانان غیر سیگاری 2/15% بود.
تجربه 6 تا 9 و 9 تا 12 رویداد تنشزا در جوانان سیگاری (به ترتیب 3/14% و 5/9%) بالاتر از جوانان غیرسیگاری (به ترتیب 3/6% و 3/2%) بود؛ البته این اختلافها از نظر آماری معنیدار نبود (0071/0=P، 3=df، 70= X2).
در جدول 4 میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری با یکدیگر مقایسه شده است؛ میانگین رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری (90/2) در مقایسه با جوانان غیرسیگاری (31/2) بیشتر بود اما از نظر آماری اختلاف معنیداری بین دو میانگین وجود نداشت
(059/0=P، 321=df، 096/0=T).
جدول 5 توزیع فراوانی و درصدی رویدادهای تنشزا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری را نشان میدهد. در جوانان سیگاری به ترتیب مشکل مالی سنگین (6 مورد، 6/28%)، عدم کفایت حقوق و درآمد، مشکلات مالی متوسط و بیکاری موقت (هر کدام 5 مورد، 8/23 %) نسبت به سایر رویدادها بیشتر تجربه شده بود؛ در حالی که در جوانان غیرسیگاری به ترتیب بروز بیماری خفیف جسمی (58 مورد، 2/19%)، دوری از یک فرد مورد علاقه