لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 74 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فاطمه (س)
بانوی مستقل
یکی از نکات برجسته و درخشان زندگی خدیجه داستان ازدواج او با پیغمبر (ص ) است . بعد از آنکه شوهر اول و دوم خدیجه وفات نمودند ، یک حالت استقلال و آزادی مخصوصی در آن بانوی بزرگ پیدا شد و همانند عاقل ترین و رشیدترین مردان به تجارت می پرداخت و تن به ازدواج نمی داد . با اینکه از جهت اصالت و نجابت خانوادگی و مال و ثروت فراوان ، خواستگاران زیادی داشت و حاضر بودند مهریه های سنگینی بدهند و با وی ازدواج کنند ، ولی او از قبول شوهر جدا" امتناع می ورزید . اما نکته جالب اینجاست که همین خدیجه ایکه حاضر نبود به هیچ قیمتی ، با سران و اشراف عرب و مردان ثروتمند ازدواج کند ، با کمال شوق و علاقه حاضر شد با محمد که شخص یتیم تتاریخ خبر می دهد که خواستگاران متشخص و آبرومندی حتی از ملوک و ثروتمندان برایش می آمدند ولی به ازدواج راضی نمی شد ، اما در مورد وصلت با محمد نه تنها راضی شد بلکه خودش با کمال اصرار و علاقه پیششنهاد ازدواج نمود و مهریه اش را نیز در مال خودش قرار داد ، به طوریکه این موضوع اسباب سخریه و سرزنش شد. با توجه بدین مطلب که زنها معمولا" به ثروت و تجملات زندگی خیلی علاقه دارند و نهایت آرزویشان این است که شوهر ثروتمند و آبرومندی نصیبشان گردد تا در خانه اش به آرامش و تجمل و خوشگذرانی سرگرم باشند ، به خوبی روشن می شود که خدیجه در مورد ازدواج ، اندیشه و افکار عالیتری داشته و در انتظار شوهر فوق العاده و شخصیتی برجسته ای بوده است . معلوم می شود خدیجه شوهر ثروتمند و پولدار نمی خواسته بلکه درجستجوی شخصیت برجسته روحانی بوده که جهانی را از گرداب بدبختی و جهالت نجات دهد . تاریخ به ما خبر می دهد که خدیجه از بعض دانشمندان عصر خویش شنیده بود که محمد ( ص) پیغمبر آخر الزمان است . و خودش بدان موضوع عقیده داشت . بعد از آنکه مدتی محمد را به عنوان کاروان تجارت انتحاب نمود – و شاید خود این عمل یک نوع آزمایشی بوده تا بدان وسیله در پیرامون اظهارات دانشمندان آزمایش کند- و « مسیره » غلام خودش را ناظر جریان سفر قررار داد و ان غلام وقایع و حوادث شگفت آوری را از محمد برای خدیجه تعریف کرد ، آن بانوی شریف و رشید ، شخص مطلوب و گمشده اش را یافت . آن حضرت را احضار نمود و گفت : ای محمد من چون تورا شریف و امانتدار و خوش خلق و راست گو یافته ام ، میل دارم با تو ازدواج کنم .
محمد ( ص) قضیه را با عموها و خویشانش در میان نهاد . آنان به عنوان خواستگار نزد عموی خدیجه رفتند و مقصدشان را در ضمن خطبه ای اضهار داشتند .
عموی خدیجه که یکی از دانشمندان بود خواست پاسخ دهد ولی چون نتوانست به خوبی سخن بگوید ، خود خدیجه از غایت شوق با زبان فصیح ، گفت : ای عمو ! شما گررچه در سحن گفتن از من سزاوار ترید اما از خودم بیشتر اختیارم را ندارید . سپس عرض کرد : ای محمد ! خودم را به تو تزویج کردم و مهرم را در مال خودم قرار دادم . به عمویت بفرما برای ولیمه عروسی شتری بکشد .
تاریخ می گوید : خدیجه « ورقه » را واسطه قرار داد تا وسیله ازدواج بامحمد ( ص) را فراهم سازد ، هنگامیکه ورقه به او بشارت داد که محمد و خویشانش را به ازدواج راضی کردم ، خدیجه به پاس این خدمت بزرگ ، خلعتی به وی عطا کررد که پانصد اشرفی ارزش داشت .
وقتی محمد ( ص) خواست از خانه خارج شود خدیجه عرض کرد : این خانه ، خانه تو و من کنیز تو هستم ، هر وقت خواستی به سرای خویش درآی.
این ازدواج برای پیغمبر اکرم خیلی ارزش داشت ، زیرا از یک طرف فقیر و تهیدست بود و به همین علت یا علل دیگر تا سن بیست و پنج سالگی نتوانست ازدواج کند . از طرف دیگر بی خانمان و تنها بود و احساس تنهایی می کرد و بوسیله اینازدواج مبارک ، هم نیازمندیش برطرف شد و هم یار و غمگسار و مشاور خوبی پیدا کرد .
بانوی فداکار
محمد ( ص) و خدیجه یک کانون با صفا و گرم خانوادگی را تأأسیس کرردند . نخستین زنی که دعوت پیغمبر را اجابت نمود خدیجه بود . آن بانوی بزرگ تمام اموال و ثروت بی حد و حصر خویش را بدون قید و شرط در اختیار محمد ( ص) قرار داد . خدیجه از آن زنان کوتاه فکری نبود که اگر اندک مال و استقللالی برای خویش دید اعتنا به شوهر نکند و مالش را از او دریغ دارد . او چون از هدف عالی پیغمبر آگاه بود و بدان عقیده داشت تمام اموالش را در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
چکیده مطالب :
برترین بانو : سرور زنان جهان ، میلاد فاطمه ، بحثی درباره فدک رحلت مظلومانه زهرا (ع)
مسئله :
حضرت زهرا (س) از منزل تعویل آیات فرقانی و روایات قرآنی و نیز مختصری اشاره به وقایع تولد و زندگی ایشان ؟
پیشگفتار :
ولله الحمد والصلاه علی النبی محمد و عترته امناؤ الوحی و هداه الامه .
این تحقیق مجموعه ای است اشاره به پاره ای از فضایل و مناقب و تاریخ ولادت و زندگی و شرح خطبه فدک پاره تن رسول خدا (ص) یعنی صدیقه کبری فاطمه زهرا علیهاالسلام هر چند که ( گنجایش بحر در سبو ممکن نیست ) .
فاطمه زهرا سلام علیها در کمالات نفسانی و تخلق به اخلاق سبحانی و تادب به آداب ربانی مانند پدر بزرگوارش خاتم الانبیاء و همسر عالی مقدارش علی مرتضی علیهما السلام است و مقام ولایت کلی دارد و بعد از پدر و همسر خود برتر از تمام پیامبران است ، چنان که امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :
« نحن حجه الله علی خلقه و جدتنا فاطمه حجه الله علینا »
فاطمه (ع ) انسانی است بزرگ در هز زمینه که بیندیشی او را سرور و در اعلی نرتبه انسانیت می یابی .
سخن گفتن درباره هر یک از جنبه های شخصیت کامل او مجال بسیار و استعدادی در حد کمال می خواهد که هیچ کدام در این مختصر نمی گنجد . فاطمه موهبتی است که از طرف خداوند به محمد (ص) اعطا شده تا انسان با سر مشق گرفتن از او اوج انسانیت را فهم کند تا بتواند به حقیقت ذاتی خود فعلیت کمال بخشد . فاطمه (ع ) جان خود را در راه اعتقاد و ایمان خویش بر کف نهاد . او چندان پیرو اصول حق و حقیقت بود که هرگز حاضر نشد ، دره ای از آیین و سیره خود منحرف شود .
می خواست حق به کرسی نشیند نفوذ ایمان در فاطمه به درجه ای است که فرزندش محسن را که در شکم داشت در این راه فدا کرد . پیروی از او مایه رستگاری و رسیدن به عرصه کمالات و فضایل و کرامات انسانی است . در شرافت و علو رقبت ، علم و فضیلت و بنالت صدیقه طاهره (ع) هیچ گونه شبهه ای نیست او سیده ی زنان دنیا و آخرت به نص صریح پدر بزرگوارش خاتم الانبیاء (ص) است .
در فضیلت و عظمت روحی فاطمه (ع) همین بس که این وحی جبرئیل بر او نازل می شد و از اخبار آینده به او خبر می داده و این اخبار را ماتب وحی امیر المومنین (ع)
می نوشت و جمع آوری کرد . او درس صداقت و سعادت سعی و کوشش پاکی و پاکیزگی در عمل قدرت و ارزش دانش ، مقاومت در میدان زندگی ، صبر ، و عقل ، استقامت و شهامت بزرگواری و شرافت را از همان سر چشمه ای می نوشید که رسول الله صلی الله علیه واله می نوشیده است .
قولی تعالی : و انزل الله علیک الکتاب و الحکمه و عقلک مالم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما . « و خداوند بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آن چه را نمی دانستی به تو آموخت و لطف خداوند بر تو بسیار است . »
فاطمه (ع) در جایگاه عظیم خود که خداوند به او اختصاص داده با فضایل بسیاری از بدو آفرینش احاطه شده است ، فضایلی که جمیع بشر از توصیف آن ها خودداری کردند و صاحبان اخبار از انتشار شان ناتوان ماندند سفارش فضایل و مناقب او غیر ممکن است ، چون ما را مجال احصا و معرفت آن مراتب و راهی به ساحت مقدس او نیست .
( و ان تعدو نعمه الله لا تحصوها ) «و اگر نعمت های خدا را بشمارید هرگز حساب آن نتوانید کرد . »
گر چه بسیار در این باب بگفتند سخن
اندکی بیش نگفتند هنوز ار بسیار
الهم صل علی افتک و ابنه نبیک و زوجه وصی نبیک صلاه تزلفها فوق زلف عبادک المکرمین من اهل السموات واهل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
فاطمه و سیره نبوى
اخبرنى ابوالحسین یحیى بن الحسین المطلبى وسع الله له الرحمه امام المسجد فى مسجد النبى صلى الله علیه قال اخبرنا ابو عثمان محمد بن عثمان العثمانى قال قرإت على طاهربن یحیى العلوى ابى القاسم قال حدثنى ابى قال حدثنا بکربن عبدالوهاب قال حدثنى عیسى بن عبدالله عن ابیه انه حدثه ان بیت فاطمه بنت النبى صلى الله علیه فى الدور الذى فیه القبر بینها و بین قبر النبى صلى الله علیه خوخه ... روایت کرده اند که خانه فاطمه دختر محمد علیه السلام در سراهائى است که در آن جا گورهاست و میان آن و میان قبر رسول, روزنى است. و آورده اند که رسول صلى الله علیه و آله بر در سراى امیرالمومنین على و فاطمه علیهما السلام باز ایستاد و گفت: السلام علیکم اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.
ابوالحمرا گفت: من دیدم که رسول علیه السلام چهل روز بامداد همچنین مى کرد. و رسول علیه السلام چون از سفرى باز آمدى اول در پیش فاطمه رفتى. پس یک بار از سفرى باز آمد و در(درون) رفت. فاطمه دو گوشوار کرده بود و گردن بندى و جفتى دست افرنجن از نقره و پرده اى از براى در خانه. چون رسول علیه السلام آن بدید, ساعتى نیک توقف کرد و بیرون رفت و اثر خشم بر رویش پیدا بود, تا بر منبر نشست, و فاطمه دانست که آن خشم از براى اوست از آنچه رسول علیه السلام دیده بود, هر دو گوشوار بیرون کرد و گردن بند و دو دست افرنجن و آن پرده برگرفت و همه را بفرستاد به نزدیک رسول علیه السلام و گفت: یا رسول الله, این جمله به صدقه ده. چون این خبر پیش رسول علیه السلام آوردند, گفت: پدر فداى او باد. سه بار و گفت: لیست الدنیا من محمد و لا من آل محمد و لو کانت الدنیا تعدل عند الله جناح بعوضه ما سقى کافرا شربه مإ. گفت: دنیا نیست محمد را و نه آل محمد را, و اگر دنیا برابر بودى نزد خداى تعالى به پر پشه اى, هرگز کافرى را یک شربت آب ندادى. پس, رسول علیه السلام برخاست و در (درون) رفت و فاطمه را بدید.
قال على بن ابى طالب رضى الله عنه زارنا رسول الله صلى الله علیه فبات عندنا و الحسن و الحسین نائمین فاستسقى الحسن فقام رسول الله صلى الله علیه الى قربه فجعل یسکبها فى القدح ثم جعل یسقیه فتناول الحسین فمنعه و بدإ بالحسن قالت فاطمه یا رسول الله کانه احب الیک قال انما استسقانى اولا ثم قال صلى الله علیه انى و ایاک و هذین و هذا الراقد یعنى علیا فى مکان واحد یوم القیمه.على بن ابى طالب رضى الله عنه گفت: رسول علیه السلام به زیارت ما آمد و شب آن جا بخفت, و حسن و حسین خفته بودند. پس در شب حسن آب خواست. رسول علیه السلام برخاست و مشکى آب بود, از آن پاره اى در قدحى ریخت و خواست که به حسن دهد, حسین دست فرا کرد که آب فرا گیرد. رسول علیه السلام او را منع کرد و ابتدابه حسن داد. فاطمه گفت: یا رسول الله! گویى حسن را دوست تر مى دارى؟ رسول علیه السلام گفت: حسن اول آب خواست از من. پس گفت: یا فاطمه! من و تو و این دو فرزند و این خفته, یعنى على بن ابى طالب در یک جایگاه خواهیم بود روز قیامت.
آورده اند که رسول علیه السلام از سفرى باز آمد, پس در پیش فاطمه رفت و پرده اى دید آویخته. گفت: یا فاطمه, اگر خواهى که خداى تعالى تو را بپوشاند روز قیامت, این پرده به من ده. پس فاطمه بدو داد و رسول علیه السلام آن پرده بیرون آورد و یک گز یک گز مى درید و به مردمان مى داد. جعفربن محمدالصادق روایت مى کند از پدر خویش از جد خویش که رسول صلى الله علیه به سراى فاطمه رفت و آن جا چیزى طلب مى کرد و ایشان را محتاج دید به چیزى. پس باز نگریست و فاطمه را گفت: مگر پیش شما چیزى باشد؟ فاطمه گفت: رسول خدا از ما داناتر است و آنچه در خانه ما است. و حسن و حسین درآمدند و چیزى طلب کردند. رسول علیه السلام برخاست و دو رکعت نماز بکرد. پس برخاست و در خانه اى کوچک رفت از آن ما, و آنجا دو رکعت نماز بکرد و از آن جا طبقى بیرون آورد بر آنجا خرماى حجاز و مویز طایف و کعک شام و پیش ما نهاد. ما بخوردیم و هر وقت که ما از آن جا چیزى بر مى داشتیم, در حال عوض آن به جاى باز مىآمد. پس سائلى بیامد و دستورى خواست و رسول علیه السلام او را باز زد و زجر کرد. فاطمه گفت: اى پدر, به خدا که تو هرگز مسکین را باز نزده اى؟ رسول علیه السلام خاموش گشت. پس سائل یک بار دیگر سوال کرد و رسول او را زجر کرد. فاطمه یک بار دیگر آن کلمه را باز گفت. پس رسول علیه السلام گفت: یا فاطمه, مى دانى که این سائل کیست؟ گفت: نه. گفت: ابلیس است, پنهان بیامده است تا میوه هاى بهشت بخورد, و خداى تعالى روزى او نکرده است. این طبقى است که جبرئیل علیه السلام به من آورده است از بهشت. پس طبق برداشته شد.(1)
برگرفته از کتاب: ((شرف النبى)), باب ;46 ص437 ـ 435
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
چکیده مطالب :
برترین بانو : سرور زنان جهان ، میلاد فاطمه ، بحثی درباره فدک رحلت مظلومانه زهرا (ع)
مسئله :
حضرت زهرا (س) از منزل تعویل آیات فرقانی و روایات قرآنی و نیز مختصری اشاره به وقایع تولد و زندگی ایشان ؟
پیشگفتار :
ولله الحمد والصلاه علی النبی محمد و عترته امناؤ الوحی و هداه الامه .
این تحقیق مجموعه ای است اشاره به پاره ای از فضایل و مناقب و تاریخ ولادت و زندگی و شرح خطبه فدک پاره تن رسول خدا (ص) یعنی صدیقه کبری فاطمه زهرا علیهاالسلام هر چند که ( گنجایش بحر در سبو ممکن نیست ) .
فاطمه زهرا سلام علیها در کمالات نفسانی و تخلق به اخلاق سبحانی و تادب به آداب ربانی مانند پدر بزرگوارش خاتم الانبیاء و همسر عالی مقدارش علی مرتضی علیهما السلام است و مقام ولایت کلی دارد و بعد از پدر و همسر خود برتر از تمام پیامبران است ، چنان که امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند :
« نحن حجه الله علی خلقه و جدتنا فاطمه حجه الله علینا »
فاطمه (ع ) انسانی است بزرگ در هز زمینه که بیندیشی او را سرور و در اعلی نرتبه انسانیت می یابی .
سخن گفتن درباره هر یک از جنبه های شخصیت کامل او مجال بسیار و استعدادی در حد کمال می خواهد که هیچ کدام در این مختصر نمی گنجد . فاطمه موهبتی است که از طرف خداوند به محمد (ص) اعطا شده تا انسان با سر مشق گرفتن از او اوج انسانیت را فهم کند تا بتواند به حقیقت ذاتی خود فعلیت کمال بخشد . فاطمه (ع ) جان خود را در راه اعتقاد و ایمان خویش بر کف نهاد . او چندان پیرو اصول حق و حقیقت بود که هرگز حاضر نشد ، دره ای از آیین و سیره خود منحرف شود .
می خواست حق به کرسی نشیند نفوذ ایمان در فاطمه به درجه ای است که فرزندش محسن را که در شکم داشت در این راه فدا کرد . پیروی از او مایه رستگاری و رسیدن به عرصه کمالات و فضایل و کرامات انسانی است . در شرافت و علو رقبت ، علم و فضیلت و بنالت صدیقه طاهره (ع) هیچ گونه شبهه ای نیست او سیده ی زنان دنیا و آخرت به نص صریح پدر بزرگوارش خاتم الانبیاء (ص) است .
در فضیلت و عظمت روحی فاطمه (ع) همین بس که این وحی جبرئیل بر او نازل می شد و از اخبار آینده به او خبر می داده و این اخبار را ماتب وحی امیر المومنین (ع)
می نوشت و جمع آوری کرد . او درس صداقت و سعادت سعی و کوشش پاکی و پاکیزگی در عمل قدرت و ارزش دانش ، مقاومت در میدان زندگی ، صبر ، و عقل ، استقامت و شهامت بزرگواری و شرافت را از همان سر چشمه ای می نوشید که رسول الله صلی الله علیه واله می نوشیده است .
قولی تعالی : و انزل الله علیک الکتاب و الحکمه و عقلک مالم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما . « و خداوند بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آن چه را نمی دانستی به تو آموخت و لطف خداوند بر تو بسیار است . »
فاطمه (ع) در جایگاه عظیم خود که خداوند به او اختصاص داده با فضایل بسیاری از بدو آفرینش احاطه شده است ، فضایلی که جمیع بشر از توصیف آن ها خودداری کردند و صاحبان اخبار از انتشار شان ناتوان ماندند سفارش فضایل و مناقب او غیر ممکن است ، چون ما را مجال احصا و معرفت آن مراتب و راهی به ساحت مقدس او نیست .
( و ان تعدو نعمه الله لا تحصوها ) «و اگر نعمت های خدا را بشمارید هرگز حساب آن نتوانید کرد . »
گر چه بسیار در این باب بگفتند سخن
اندکی بیش نگفتند هنوز ار بسیار
الهم صل علی افتک و ابنه نبیک و زوجه وصی نبیک صلاه تزلفها فوق زلف عبادک المکرمین من اهل السموات واهل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
تاریخ بشریت گواه بر این حقیقت است که همواره دو گروه ((حق و باطل))،((مؤمن و مشرک)) و ((مظلوم و ظالم)) در مقابل هم قرار داشته اند؛ سلاح و ابزار گروه حق،((ایمان،حقیقت و صداقت))و سلاح و ابزار گروه باطل،((تهدید،تطمیع و فریب)) بوده است. نمونه های بارز از صف آرایی این دو گروه ،در تاریخ یکهزار و چهارصد ساله اسلام به چشم می خورد؛ زر اندوزان و دنیا طلبان که گسترش اسلام را به زیان خود می دیدند، با تمام توان و با تمسک به زور و فریب، در مقابل عده ای خدا پرست که جز خدا نمی گفتند و جز او سر تسلیم بر دیگران فرود نمی آوردند، قد علم کرده و با شکنجه و آزار مسلمانان و حتی شخص پیامبر(ص) مانع ادامه راه ایشان می شدند؛ اما اراده الهی بر این قرار گرفته بود که آنان طرفی نبسته و بالاخره گروه حق پیروز شود.
نگاهی گذرا به تاریخ صدر اسلام نشان میدهد که چگونه همانانی که سد راه اسلام و گسترش آن بودند و با مسلمانان و پیامبر(ص) دشمنی دیرینه داشتند، به سرعت رنگ عوض کرده و جبهه ای جدید در مقابل پیش کسوتان اسلام و مبارزه تشکیل دادند؛ آنان این بار به نام اسلام و با تمسک به قرآن و پیامبر(ص) تیشه به ریشه و اصل اسلام می زدند و بنای انحرافی را پایه ریزی کردند که تا قرنها، مسلمانان چوب آن را خوردند و می خوردند؛ و اینها همه نشأت گرفته از حوادثی است که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اتفاق افتاد.
وظیفه مؤمنین و مسلمانان خالص در مقابل این جبهه گیری جدید، ارشاد مردم و امر به معروف و نهی از منکر در حد توان و نیز دفاع از حریم امامت و ولایت بود که در این مهم، فاطمه زهرا(ع) بیشترین نقش را ایفاء نمود.
پشتیبانی از امیر مومنان (ع) دز مقاطع حساس،ارائه خطبه های غرّاء و آتشین، افشای چهره نفاق و دورویی، یادآوری مسلمانان به آیات قرآن و سفارشات پیامبر(ص) و.... همه وهمه از تلاشهای بانوی بزرگ اسلام در مقابله با این انحراف عظیم بوده است. آشنایی و اشنا نمودن افراد با روش و سیره عملیاهل بیت عصمت و طهارت (ع) وظیفه ای است که بر عهده علماء و محققین گذارده شده و آنان باید در رساندن پیام عدالتخواهی آن
آن بزرگواران به همگان، تمام سعی و کوشش خود را مبذمل دارند.
- فاطمه مولود بهشتی :
حضرت فاطمه (ع) هدیه ای است الهی که خداوند متعال بر بشریت ارزانی داشته است. در روایات علمای بزرگ شیعه و اهل سنت آمده است که انعقاد نطفه ی حضرت زهرا به فرمان خداوند تبارک و تعالی و با میوه ای بهشتی انجام افته است.در اینجا به پاره ای از این روایات اشاره می کنیم:
عایشه نقل کرده است که رسول خدا می فرماید )) :هنگامی که به آسمانها بالا رفتم داخل بهشت شده و در برابر درختی از درختهای بهشت رسیدم که بهتر از آن درختی در آنجا ندیده بودم و برگهایش از هر درختی زیباتر و میوه اش بهتر بود،پس میوه های آن درخت را چیده و خوردم وآن میوه به صورت نطفه ای در صلب من قرار گرفت و فاطمه ثمره ی آن است)).
حضرت رسول اکرم می فرماید: جبرئیل سیبی از بهشت برای من آورد و من آن را خوردم و با خدیجه همبستر شدم و خدیجه به فاطمه حامله شد.
عایشه می گوید که به رسول خدا عرض کردم :((ای رسول خدا! چگونه است که هروقت فاطمه پیش تومی آید او را چنان می بوسی، زبان در دهانش می نهی که گویا می خواهی عسلی را بخوری؟))
فرمود: ((آری ای عایشه! هنگامی که مرا به آسمان بالا بردند جبرئیل مرا وارد بهشت کرد و سیبی به من داد و من آن را خوردم و همان به صورت نطفه ای در صلب من قرار گرفت و چون به زمین آمدم با خدیجه نزدیک شدم ، فاطمه پدیدار گشت. و به همین خاطر او (حوراء انسیه) است و هرگاه اشتیاق به بهشت پیدا می کنم ، فاطمه را می بوسم.))
علی بن ابراهیم قمی نیز در تفسیر خود از امام صادق روایت کرده است که : رسول خدا فاطمه را بسیار می بوسید، عایشه از این کار ناراحت شده و بر حضرت ایراد کرد، رسول خدا فرمود: (( ای عایشه !هنگامی که به معراج رفتم داخل بهشت شده و جبرئیل مرا نزدیک درخت طوبی برد و از میوه ان به من داد و من از آن خوردم و به صورت نطفه ای در پشتم قرار گرفت و چون به زمین آمدم و با خدیجه مواقعه کردم و او به فاطمه حامله شد و من هر زمان فاطمه را می بوسم بوی درخت طوبی را استشمام می کنم)).