لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می نمایم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است!
زیارت بانوی مکرم اسلام حضرت فاطمه معصومه (س)
حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.
سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) «عالمه غیر معلمه» بوده است.
مظهر فضایل
حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
مقام علمی حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.
فضیلت زیارت
دعا و زیارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهایی، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زیارت، جامی است زلال از معنویت ناب درکام عطشناک زندگی؛ و زیارت حرم معصومه (س)، بارقه امیدی در فضای غبارآلود زمانه، فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بی خبری، و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغستان های بهشت است. زیارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس می دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نومیدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار با صفای کریمه اهل بیت (س)، سبب می شود که زائر حرم، خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامی بدبختی ها و سیه روزی هاست- فرو آید و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».
برگزیدن شهر قم
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: «بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد! از ما در نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»
پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: «هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حدیث دیگری آمده است: «زیارت او، هم سنگ بهشت است».
زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست. هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.
امام رضا (ع) و لقب «معصومه»
حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در اینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».
کریمه اهل بیت
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.
القاب حضرت معصومه (س)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر
باغبان هستی:
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.
گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.
خشم لبریز از مهربانی:
مهربانی و لطافت مادر را بارها یاد کرده ایم و ستوده ایم، ولی من، لحظه های ناب خشم و قهر او را نیز می ستایم؛ لحظاتی که پایم در راه می لغزید و سوی بیراهه می رفتم؛ لحظاتی که دست به خطا می بردم و از سر جهل راه عصیان پیش می گرفتم. نه به کلام او دل می سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعی می نهادم. سر در جیب جهالت فرو کرده، راه خود می رفتم و او چون کوهی سترگ، راه بر من می بست. چون رودی خروشان می خروشید، آن گونه که خود را خردتر از آن می دیدم که نافرمانی کنم و چه زود پرده جهالتم دریده می شد و چشم دلم گشوده، و می دیدم که با آن خشم لبریز از مهربانی اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش می نشستم.
قدرت مندی و جدیت:
به همان اندازه که مهربانی و لطافت مادر قابل ستایش است، قدرت مندی و استواری او در راه تربیت صحیح کودک نیز قابل تحسین، و شایسته ستایش است. مادر فهمیده و دانا، با جدیت از مشاجره با کودک و یا کوتاه آمدن در مورد خواست های نا به جای او دوری می کند و با قدرت مندی، راه او را بر خطا می بندد و این، بهترین راه برای حفظ سلامت جسمی و روحی کودکی است که نه خوب و بد را می شناسد و نه می تواند بفهمد و بشناسد.
گام به گام رو به سعادت:
مادر مسلمان، در کنار همه محبت های مادرانه و عاطفه بی پایانی که خداوند به او بخشیده، چون راهنمایی است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامی آشنا می کند. او با نقل داستان های واقعی یا تخیلی، تذکر گام به گام و بیان کودکانه از واقعیت ها و بایدها و نبایدها، کودک را با رفتاری مطلوب و اسلامی پرورش می دهد، آن گونه که این رفتارها از همان آغاز کودکی در وجود کودک برجسته می شود. چنین مادرانی که راه سعادت را بر روی فرزندان خود می گشایند، شایسته تحسین و پاداش الهی هستند.
عظمت مقام مادر:
در قانون خلقت، هرچه مقام آفریده ای بالاتر است، وظایف او هم سنگین تر می شود. در این میان، زن که به عنوان انسان، جانشین خدا در زمین و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشری است، از مقام بلند و والایی برخودار است. آیت الله جوادی آملی، در مورد عظمت مقام مادر و وظایف او چنین می نویسد: �یک سلسله مسئولیت های پرورشی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه یک سری مسئولیت هایی دارد که مرد ندارد. در این سی ماه که کودک مستقیماٌ از مادر تغذیه می کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ یکی برای خود و دیگری برای کودک. آیا این عظمت زن نیست؟ این مسئولیتی نیست که ذات اقدس الهی به زن داده است که به زن فرمود: مسئولیت در حفظ اندیشه ها، افکار و عقاید بیش از مرد است. تو مسئول دو نفری. از این رو مواظب افکار و اندیشه هایت باش؛ زیرا که بسیاری از مسائل، از راه اندیشه به فرزند می رسد�.
تعالی اندیشه در مادر:
حساسیت مقام زن و دشواری وظایف او، و سنگینی اموری که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسیار دشوار و در عین حال ظریف و دقیق است. توجه مادران به این وظایف حساس، باعث سلامت جامعه بشری است. استاد جواد آملی در این باره چنین می نویسد: �اگر مادری بداند که اندیشه های او در کودک اثر می گذارد، اندیشه ها و بینش های خود را تعالی بیشتری می بخشد، وظیفه مادری تنها این نیست که با وضو بچه را شیر بدهد و (یا هنگام شیر دادن) �بسم الله� بگوید که اینها امور ظاهری و عبادت های ظاهری است؛ بلکه دین می فرماید: مواظب اندیشه های خودت نیز باش�.
تجلیل ویژه از مادر:
خداوند در جای جای قرآن کریم، به تکریم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردی، احسان به والدین را در کنار عبادت حق ذکر می کند. ولی با همه این توصیه ها، در جایی که از زحمات آن دو یاد می کند، تنها از دشواری هایی که مادر تحمل کرده نام می برد و می فرماید:� ما انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، (خاصه مادر) زیرا مادرش (بار وجود) او را به سختی حمل کرده و به سختی فرو نهاده است.� بله آن جا که سخن از سختی ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بیان می دارد تا بلندای حق او بر فرزند، آشکار گردد.
بلندای مقام مادری:
استاد جوادی آملی درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظیفه حساس مادران می فرماید: �مبادا ارزش های مادی و عادی، مقام والای مادری را به دست نسیان بسپارد و آن را کمتر از سمت های دیگر وانمود کند و خانه داری و مدیریت داخلی خانواده که رکن اصیل جامعه اسلامی است، کم رنگ گردد�.
منزلت رفیع مادر:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
زندگی حضرت فاطمه
مقدمه
بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامی ، فاطمه زهرا ( ع ) محبوبترین چهره دینی ، علمی ، ادبی ، تقوایی و اخلاقی در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به شمار می رود . شخصیت فاطمه زهرا ( ع ) سیده نساء العالمین ( سرور زنان جهان ) اسوه و الگویی تام و تمام برای تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است . در دامن پاک فاطمه زهرا ( ع ) بود که دو امام بزرگوار و دو شخصیت ممتاز عالم بشری ، حضرت امام حسن ( ع ) مظهرحلم و وقار و حضرت امام حسین ( ع ) سرور شهیدان تربیت یافتند ، و نیز زینب کبری ( ع ) حماسه مجسم و مجسمه شجاعت و نمونه یکتا در سخنوری و حق طلبی که پیام حسینی و حماسه عاشورا را در جهان اعلام کرد و نقاب شرک و ریا و پستی و دنیاپرستی را از چهره یزید و یزیدیان به یک سو زد . کیست که نداند که مادر در تربیت فرزندان بویژه دختران ، سهم بسیار زیادی دارد ، و فاطمه زهرا ( ع ) بود که روح آموزش و پرورش اسلامی را در مهد عفت و کانون تقوای خانوادگی به پسران و دختران خود آموخت . پدر و مادر : فاطمه یگانه دختر بازمانده پیغمبر ( ص ) از خدیجه کبری می باشد . چه بگویم درباره پدری که پیغمبر خاتم و حبیب خدا و نجات دهنده بشر از گمراهی و سیه کاری بود ؟ چه بگویم درباره پدری که قلم را توان وصف کمالات اخلاقی او نیست ؟ و فصیحان و بلیغان جهان در توصیف سجایای او عاجز مانده اند ؟ و اما مادرش خدیجه دختر خویلد از نیکوترین و عفیفترین زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامی نخستین زنی که به پیامبر اکرم ( ص ) ، شوهرش ، ایمان آورد و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد . درجه وفاداری خدیجه ( ع ) نسبت به پیامبر ( ص ) را در بذل مال و جان و هستی اش ، تاریخ اسلام هرگز فراموش نخواهد کرد . همچنان که پیامبر اکرم نیز تا خدیجه زنده بود زنی دیگر نگرفت و پیوسته از فداکاریهای او یاد می کرد . از عایشه ، زوجه پیامبر ( ص ) ، نقل شده است که گفت : " احترام هیچ یک از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید . رسول الله ( ص ) پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است " . عایشه سپس نقل می کند : روزی به پیغمبر ( ص ) گفتم : او بیوه زنی بیش نبوده است ، پیغمبر سخت برآشفت به طوری که رگ پیشانی اش برآمد . سپس فرمود : به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود . روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند ، او به من ایمان آورد . روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند ، او مرا تصدیق کرد ، روزی که همه از من روی می گردانیدند ، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد . خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود . عایشه سپس می گوید : به پیغمبر عرض کردم از این سخن نظر بدی نداشتم و از گفته خود پشیمان
شدم . باری ، فاطمه زهرا ( ع ) چنین مادری داشت و چنان پدری . گفته اند : خدیجه از پیغمبر ( ص ) هفت فرزند آورد : قاسم که کنیه ابو القاسم برای پیغمبر از همین فرزند پیدا شد . وی قبل از بعثت در دو سالگی درگذشت . عبد الله یا طیب که او هم قبل از بعثت فوت شد . طاهر ، که در آغاز بعثت متولد شد و بعد از بعثت درگذشت . زینب که به ازدواج ابو العاص درآمد . رقیه که ابتدا با عتبه و پس از آن با عثمان بن عفان ازدواج کرد و در سال دوم هجرت درگذشت . ام کلثوم که او نیز به ازدواج عثمان - پس از رقیه - درآمد و در سال چهارم هجرت درگذشت . هفتم فاطمه زهرا ( س ) که به ازدواج حضرت علی ( ع ) درآمد و سلاله پاک امامان بزرگوار ما ثمره این ازدواج پر شوکت و برکت است . ولادت فاطمه زهرا ( ع ) را روز بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت می دانند که در مکه اتفاق افتاد . بنابراین در هنگام هجرت ، سن آن بانوی یگانه نزدیک نه سال بوده است . نامها و لقبهایی که فاطمه ( ع ) دارد ، همه بازگوینده صفات و سجایای ملکوتی اوست ، مانند : صدیقه طاهره ، زکیه ، زهرا ، سیدة النساء العالمین و خیر النساء و بتول ... . کنیه های آن حضرت : ام الحسن ، ام الحسنین ، ام الائمة ... . و شگفت تر از همه " ام ابیها " یعنی " مادر پدرش " می باشد که نشان دهنده علاقه بسیار زیاد فاطمه ( ع ) است به پدر بزرگوارش و این که با همه کمی سن از
آغاز کودکی پناهگاه معنوی و تکیه گاه روحی - بعد از خداوند متعال - مانند خدیجه برای پدر بزرگوارش بوده است . لقب ام ابیها را پیغمبر ( ص ) به دختر عزیزش عنایت کرد . چون کلمه " ام " علاوه بر مادر ، به معنی اصل و منشأ هم به کار می رود و مانند " ام الخبائث " که به شراب ( سرچشمه همه زیانها و بدیها ) می گویند و " ام القری " که به مکه معظمه گفته می شد ، بنابراین ام ابیها به معنی منشأ و اصل و مظهر نبوت و ولایت است ، و براستی زهرا ( س ) درخت سایه گستری بود که میوه های شیرین امامت و ولایت را به بار آورد .
دوران زندگی فاطمه زهرا (ع)
فاطمه زهرا ( س ) وارث صفات بارز مادر بزرگوارش خدیجه بود - در جود وبخشش و بلندی نظر و حسن تربیت وارث مادر و در سجایای ملکوتی وارث پدر و همسری دلسوز و مهربان و فداکار برای شوهرش علی ( ع ) بود . در لوح دلش جز خداپرستی و عبادت خالق متعال و دوستداری پیامبر ( ص ) نقشی نبسته و از ناپاکی
دوران جاهلیت و بت پرستی به دور بود . نه سال در خانه پر صفای مادر و در کنار پدر و نه سال دیگر را در کنار شوهر گرانقدرش علی مرتضی ( ع ) دوش به دوش وی در نشر تعلیمات اسلام و خدمات اجتماعی و کار طاقت فرسای خانه ، زندگی کرد . اوقاتش به تربیت فرزند و کار و نظافت خانه و ذکر و عبادت پروردگار می گذشت . فاطمه ( ع ) دختری است که در مکتب تربیتی اسلام پرورش یافته و ایمان و تقوا در ذرات وجودش جایگزین شده بود. فاطمه در کنار مادر و آغوش پر مهر پدر تربیت شد و علوم و معارف الهی را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
شخصیت فاطمه (س) از دیدگاه پیامبر
شاءن و منزلت فاطمه زهرا علیهاالسلام را همین بس که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره اش زیباترین سخنان را بیان فرموده که درباره هیچ یک از زنان عالم چنین چیزى نفرموده حتى درباره همسر و سایر دختران خود.اینک از میان دهها روایتى که درباره این شخصیت بى نظیر نقل گردیده به چند روایت بسنده کرده سپس به نکاتى در این جهت اشاره اى خواهیم داشت :
1- فاطمه علیهاالسلام پاره تن پیامبربخارى در صحیح خود از ولید از ابن عیینه از عمر بن دینار از ابى ملیکه از مسور بن مخرمه از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: فاطمة بضعة منى فمن اءغضبها اءغضبنى ؛ فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است .
2- فاطمه علیهاالسلام قلب پیامبرحسن بن سلیمان در کتاب محتضر از تفسیر ثعلبى از مجاهد از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت کرده که روزى آن حضرت از خانه بیرون آمد و در حالى که دست فاطمه علیهاالسلام را گرفته بود، چنین فرمود: هر که این را مى شناسد که شناخته است و هر که وى را نمى شناسد بداند: این فاطمه علیهاالسلام دختر محمد است و او پاره تن من مى باشد، او قلب من است که در بین دو پهلوى من قرار گرفته است ؛ پس هر که او را آزار دهد مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد خداى را آزار داده است .
3- فاطمه علیهاالسلام تار موى پیامبر جابر بن عبدالله گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: فاطمه علیهاالسلام شعرة منى ؛ فمن آذى شعرة منى ، فقد آذانى فقد آذى الله و من آذى الله لعنه الله ملاء السموات و الارض .فاطمه علیهاالسلام تار موى من است و هر که به تارى از موهاى من آزار برساند مرا آزار رسانده و هر که مرا آزار رساند خدا را آزار رسانده است و هر که خدا را آزار برساند، خداوند به اندازه آسمان ها و زمین او را لعنت خواهد کرد.
4- فاطمه نور چشم پیامبر ابن فتال نیشابورى ضمن حدیثى از پیامبر صلى الله علیه و آله آورده است که به على علیه السلام فرمود: یا على ، آن فاطمه علیهاالسلام بضعة منى و هى نور عینى و ثمرة فؤ ادى . على جان ؛ فاطمه علیهاالسلام پاره تن من و نور چشم و میوه دلم مى باشد.
5- فاطمه علیهاالسلام مایه سرور پیامبر امام حسین علیه السلام از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود: فاطمه علیهاالسلام بهجة قلبى وابناها ثمرة فؤ ادى و بعلها نور بصرى ؛ فاطمه علیهاالسلام مایه سرور و خوشحالى من مى باشد، همچنین دو فرزندش میوه دلم و همسرش نور چشمم مى باشد.
6- فاطمه برتر از آسمانها و زمین و در حدیثى دیگر درباره خلقت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پس خداوند از نور دخترم فاطمه علیهاالسلام آسمان ها و زمین را آفرید، پس آسمان ها و زمین از نور دخترم فاطمه علیهاالسلام است و نور دخترم فاطمه علیهاالسلام از نور پروردگار است و دخترم فاطمه علیهاالسلام برتر از آسمانها و زمین است .
7- فاطمه برگزیده خداوندخطیب بغدادى ضمن اشاره به معراج پیامبر صلى الله علیه و آله از آن حضرت چنین روایت کرده که فرمود: همان شبى که مرا به آسمان بردند دیدم که بر درب بهشت چنین نوشته بود: لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على حبیب الله ، و الحسن و الحسین صفوة الله ، فاطمه علیهاالسلام خیرة الله و على باغضهم لعنه الله
8- فاطمه یکى از حجت هاى خداطبرى در بشارة المصطفى به سند خود از امام زین از پدرش از امیر مؤ منان از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: اءنا و على و فاطمه علیهاالسلام و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین حجج الله على اءعداءنا اءعداءالله و اءولیاءنا اءولیاءالله ؛ من و على و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین و نه فرزند از فرزندان حسین حجت هاى خداوند بر بندگان او هستیم ، دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.(11)9- فاطمه بهترین زنان اءمت انس بن مالک از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: بهترین زنان امتم فاطمه علیهاالسلام دختر محمد صلى الله علیه و آله است
10- برترین زنان اولین و آخرینو در روایت دیگرى که از پیامبر صلى الله علیه و آله رسیده چنین آمده : مردان عالم در زمان من على است و برترین زنان اولین و آخرین فاطمه علیهاالسلام است .
11- اگر تمام خوبى ها مجسم شودهم چنین درباره شخصیت بى مانند فاطمه علیهاالسلام فرمود: ولو کان الحسن شخصا لکان فاطمه علیهاالسلام بل هى اءعظم ؛اگر تمام خوبى ها و فضایل اخلاقى مجسم شود، شایسته است که فاطمه علیهاالسلام باشد؛ بلکه فاطمه علیهاالسلام والاتر از همه آنها مى باشد.
12- فاطمه مریم کبرى است و از جمله بیانات و سفارش هایى که رسول خدا صلى الله علیه و آله در حال احتضار به على داشت این بود؛ على جان ؛ فاطمه علیهاالسلام امانت خدا و رسولش در نزد تو مى باشد، پس از این امانت خوب نگهدارى کن و مى دانم که چنین خواهى کرد، بدان که او مریم کبرى است .
13- عزیزترین مردم نزد پیامبرشیخ طوسى به سند خود از عبدالله بن حارث بن نوفل نقل کرده که گفت از سعد بن مالک شنیدم که مى گفت : از رسول خدا شنیدم که مى فرمود: فاطمه علیهاالسلام بضعة منى من سرها فقد سرنى و من ساءها فقد ساءنى ، فاطمه علیهاالسلام اءعز البریة على ؛ فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر که او را آزار دهد مرا آزار داده فاطمه علیهاالسلام عزیزترین مردم نزد من مى باشد.
توصیف مقام حضرت فاطمه(س) در اخبار و احادیث اسلامیفاطمه، قیام بی پایانمنیره غلامی توکلیمنم که عصمت اله و، به ساق عرش زیورمحبیبه خدا منم، حباب نور داورمرضای من رضای او، ولای من ولای اوکه من ولیه اله و، ز هر بدی مطهرماعتقاد اکثر مردم بر این است؛ یا معمولا چنین می پندارند که مناقب و فضائل حضرت زهرا علیه السلام فقط به این جهت است که وی، دختر حضرت رسول اکرم(ص) می باشد. اما باید معتقد بود که حضرت فاطمه سلام الله صاحب ولایت کبری است، یعنی همان طور که باید به ولایت رسول خدا و امیرالمؤمنین و حسنین اعتقاد داشت؛ به ولایت این بانوی بزرگ نیز همان گونه معترف بود. از این رو شناخت درست فاطمه مرضیه مهم و درخور توجه است. شناختی که باید از آغاز تولد تا لحظه شهادت مسیری الهی و عرفانی را بپیماید.شیخ طوسی در مصباح می گوید: ولادت آن حضرت در روز بیستم ماه جمادی الاخر بوده و برخی گفته اند: در روز جمعه سال دوم از بعثت؛ علامه مجلسی روایت کرده است که پنج سال بعد از بعثت ، حضرت فاطمه(س) از خدیجه متولد شد.درست از همان زمان ها بود که ام ابیها لقب گرفت، اگر ما قبول داریم حضرت محمد(ص) پدر امت اسلام است پس حضرت فاطمه سلام الله مادر و بزرگ زن تمامی مسلمانان می باشد. برای او نزد حق تعالی نه نام است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا؛ فاطمه(س) از همه محبوب تر است. فاطمه(س) یعنی«فطمت من الشر» بریده شده از بدیها. با این اوصاف اگر او را به امیرالمؤمنین تزویج نمی نمودند برایش کفوی و نظیری بر روی کره زمین تا روز قیامت نبود. شیخ مفید و شیخ طوسی از طریق عامه روایت کرده اند که حضرت رسول خدا(ص) فرمودند که فاطمه پاره تن من است، هر که او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده و هر که او را آزار دهد، مرا آزار داده است. فاطمه عزیزترین مردم است نزد من، با این میزان علاقه رسول خدا به فاطمه که عشقی الهی است چه کسی می تواند جز وصی پیامبر شایستگی همسری کوثر الهی را داشته باشد. چه کسی می تواند امانتداری شایسته تر و انسانی قابل اعتمادتر برای به ودیعه گذاشتن این موجود عزیز، نزدش بر کره خاکی باشد؛ جز امام شیعیان علی علیه السلام.اما فاطمه فقط دختر نبی و همسر علی و مادر حسنین دو سرور جوانان بهشت و مادر زینب نبود، او مادر پدر امت و یک مطهره و معصومه بود که می توان شخصیت او را از دیدگاه قرآن و روایات مورد نظر و تحقیق قرار داد.حضرت فاطمه(س) از دیدگاه قرآن چنین است: انما یریدالله لیذهب عندکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. «خدا چنین می خواهد که هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند.» و قریب 300 نفر نصوصی از پیامبر نقل کرده اند که فرمود: این آیه در شأن من (حضرت محمد) و علی و فاطمه و حسنین می باشد. و ایشان برای اثبات و روشن نمودن حقیقت این امر کار بسیار جالبی نیز کرده اند که 9 نفر از اصحاب آن را نقل می کنند به این شرح که، بعد از نزول آیه، حضرت رسول(ص)، هنگام خروج از منزل وقتی برای اقامه نماز صبح به مسجد می رفتند، در مسیر حرکت خود به در خانه حضرت صدیقه آمده و این آیه را تلاوت می کردند و نیز حضرت امیرالمؤمنین در «یوم الدار» برای اثبات گفتار خود به این آیه (تطهیر) استناد نمودند. و نیز در سوره بقره آیه 27 آمده است: (فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه) پس حضرت آدم(ع) از حضرت حق تبارک و تعالی کلماتی را فراگرفت و آن کلمات را وسیله قبول توبه خویش قرار داد. از پیامبر اکرم(ص) سؤال کردند: آن کلمات که به وسیله آنها توبه آدم مورد قبول قرار گرفته شد چه بود؟ حضرت فرمود: آدم با این کلمات از خدا خواست که توبه اش را بپذیرد: «به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، توبه مرا قبول به فرما.» پس خدای تبارک و تعالی توبه او را پذیرفت. این روایت را «سیوطی» در (درالمنثور) و (بدخشانی) از (حافط دارقطنی) و (ابن النجار) با ذکر سند نقل کرده اند. موارد این چنینی بسیار است. اما حدیث فاطمه در روایات که دو دسته اند: یکی روایاتی که در آنها پنج تن مورد نظر بوده اند و دیگری روایاتی که مخصوص به مدایح و فضایل حضرت صدیقه سلام الله می باشد. و ما به بررسی دسته دوم می پردازیم: خلقها من نور عظمه الله تبارک و تعالی، و هی ثلث النور المقسوم بینها و بین ابیها و بعلها «آفرینش زهرا علیه السلام از نور عظمت حضرت حق تبارک وتعالی، همان نور واحدی که حضرت رسول اکرم(ص) و علی بن ابیطالب (ع) نیز از آن آفریده شده اند و مایه خلقت فاطمه علیه السلام یک سوم همان نور بوده است.»«هو (فاطمه) نور مخزون مکنون فی علم الله» و نوری نهفته در خزینه علم خدائی، نور مقدس، نور جلال، نور کمال، نور کبریائی الهی است.«ولادتها طاهره مطهره زکیه، میمونه، کما یعتقد فی الائمه الاطهار» فاطمه علیهما السلام همانند ائمه اطهار مبارک و با طهارت و پاک و پاکیزه از مادر تولد یافته است.«فی انها من الکلمات التی تلقها آدم و اتبلی بها ابراهیم ربه» فاطمه سلام الله یکی از کلماتی است که حضرت آدم(ع) فرا گرفت و حضرت ابراهیم نیز با همان کلمات امتحان شد، یعنی با کلمات محمد، علی، فاطمه و حسن و حسین علیهما السلام.«یا اهل المحشرغضو ابصارکم حتی تجوز فاطمه» ای اهل محشر نگاهتان را فرو افکنید تا فاطمه عبور نماید.و شاعر چه زیبا و بحق می گوید از زبان فاطمه سلام اللهبجز محمد و علی که نور ما بود یکیزانبیاء و اولیاء خدانموده برترممحمد و علی و من، چو اصل وام خلقتیممنم که باب خویش را در این مقام مادرمافسوس که بعد از رحلت پیامبر اکرم با زهرای مرضیه آن کردند، که کردند. فدک را از وی ستاندند. علی امامش، شویش را منع کردند، وی را به جهت حمایت از امامش سیلی زدند، جلوی دیدگان علی خانه اش را آتش زدند. ضربه کشنده و فجیعی بر او وارد کردند؛ او را به بستر بیماری سپردند تا به شهادت رسید؛ اما قبل از شهادت چون دیگر بزرگان دین قیام ها کرد و رازها در هر قیامش داشت.علی در راستای سکوت و صبر، جریان سرنوشت امت را به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام در کلام امام جعفر صادق علیه السلامامام جعفر صادق علیه السلام درباره آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام گوید:من سبح الله فى دبر الفریضة تسبیح فاطمة علیهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1271)ترجمه :هر کس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام - که مجموعا صد مرتبه است - مورد تقدیس وئ تحمید قرار دهد و آن را با ذکر لا اله الا الله - یک مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گیرد.و نیز در جاى دیگر فرماید:من سبح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و یبداء بالتکبیر (1272)ترجمه :هر که بعد از نماز واجب و قبل از آنکه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام مورد تقدیس قرار دهد و تسبیح را با الله اکبر آغاز نماید، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سید رضى الدین على بن طاووس (664 ه ) در کتاب فلاح السائل روایت دیگرى را از کتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق علیه السلام نقل نموده که آن حضرت فرمود:من سبح تسبیح فاطمة فى دبر المکتوبة من قبل اءن یبسط رجلیة ، اءوجب الله له الجنة (1273)ترجمه :هر که پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنکه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغییر دهد، خداوند را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام تقدیس نماید، خداوند بهشت را بر او واجب مى کند - یعنى او را در بهشت جاى مى دهد.و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در کتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق علیه السلام روایت نموده :من سبح تسبیح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه من صلاة الفریضة غفر له (1274)ترجمه :هر کس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنکه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبیح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشیده مى شود.همان طور که پیش از این گفتم ، ذکر - هر چه که باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنین امرى با مسلمات شریعت همخوانى ندارد زیرا خداوند متعال در قرآن کریم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتیب خاصى معین نموده و در آیات متعدد تصریح کرده است که بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصیب گناهکاران مى گردد.برخى از این آیات عبارتند از:من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله یتوب علیه ، ان الله غفور رحیم (1275)من عمل منکم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحیم (1276)الذین عملوا السیئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1277)ثم تابوا من بد ذلک و اءصلحوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1278)انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1279)همان گونه که مشاهده مى کنید در این آیات دو مرحله خاص براى بخشش گناهان پیش بینى شده است :1 - توبه2 - اصلاح اعمال و افعالو در صورت تحقق این دو امر است که خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همین آیات بر این ترتیب تاءکید و تصریح نموده سپس مى فرماید:(ان ربک من بعدها لغفور رحیم )(1280)و یا مى فرماید:(انى لغفار لمن تاب و...)(1281)بنابراین ملاک غفران و چگونگى آن در کلام قرآن مجید کاملا واضح و مشخص است .فصل سوم : آموختن تسبیح به کودکان امام صادق علیه السلام فرماید: انا ناءمر صبیاننا بتسبیح فاطمة الزهرا علیهاالسلام کما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما یلزمه عبد فشقى (1282)ترجمه :ما به کودکانمان همان طور به ذکر تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام امر مى کنیم که به نماز امر مى کنیم .فصل چهارم : زنان و تسبیح حدیث پیامبر رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند:علیکن بالتسبیح و التهلیل و التقدیس ، و لا تغفلن فتنسین الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1283)ترجمه :بر شما باد اذکار تسبیح و تهلیل و تقدیس و از آن غفلت نکنید تا رحمت شما را فرا گیرد و با انگشتان آنها را شمارش کنید که مورد سؤ ال واقع مى شوید و باید پاسخگوى آن باشید.سخن امام باقر علیه السلام امام محمدباقر علیه السلام فرماید: