لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
در جامعهای که فعالان امور زنان شبانهروز در جستجوی راهی برای برابری دیه و ارث زن و مرد هستند، صحبت کردن از روابط جنسی و حقوق جنسی زنان شاید کمی گزافهگویی باشد. بر اساس قوانین موجود ایران، دختران ما نصف برادران خود از اموال پدرانشان ارث میبرند و دیه قتل یک زن نصف قتل یک مرد است. قانون به صراحت مردان را مجاز دانسته که بیش از یک همسر داشته باشند و شهادت یک مرد در محضر دادگاه معادل شهادت دو زن است. سنگسار زنان خائن به همسرانشان نیز قانون مشهوری است که حتماً به گوش شما خورده است.
مشکل از آن جا پیچیدهتر میشود که بدانیم بخش مهمی از مردم کوچه و بازار (مخصوصاً مردان) در اعماق وجودشان مخالفت چندانی با این قوانین تبعیض آمیز ندارند. در واقع، نادر مردی را میتوان پیدا کرد که هنگام تقسیم ارثیه پدر حاضر باشد از سهم دوبرابر خود چشمپوشی کرده و در موقعیتی برابر با خواهرش قرار گیرد. همچنین مردان بسیاری از این که قانون و تربیت ایرانی به آنها حق میدهد تا روابط جنسی خارج از خانواده داشته باشند خشنودند. مخصوصاً آن که همین قانون و تربیت ایرانی هرگونه روابط جنسی زنان در خارج خانواده و حتی رویاپردازیهای ذهنی یک زن را گناهی نابخشودنی میداند.
متاسفانه باید گفت که رویکرد بخشی از جامعه به حقوق زنان و روابط جنسی زنان مخصوصاً در روستاها و شهرهای محروم حتی سختگیرانهتر از قوانین موجود است. پدیده «قتلهای ناموسی» یکی از مظاهر این واقعیت است. بر اساس آمار موجود، ۲۰ درصد قتلهای اتفاق افتاده در کل کشور از دسته «قتلهای ناموسی و جنسی» است و در بسیاری از موارد؛ مردان بدون اطمینان از خیانت همسر اقدام به قتل وی میکنند.
متاسفانه در برخی از روستاهای دورافتاده ایران هنوز دختران کوچک را وحشیانه ختنه میکنند و زندگی زناشویی و عاطفی آنان را تباه میسازند. عمل تحقیرکننده بررسی بکارت دختران توسط مادر و خواهران داماد یکی از اقدامات همچنان معمول در شهرهای کوچک و روستاهاست. ازدواج دختران زیر ۱۲ سال هنوز اقدامی متعارف در شهرهای کوچک است و این سنت وحشیانه قبایل پاکستان برای تجاوز به دختران قبیله متخاصم، ولو به ندرت اما در برخی روستاهای نوار مرزی شرق کشور به اجرا گذاشته میشود.
نمیخواهم تصویری نگران کننده یا ترسناک از جامعه ایران ارایه دهم. در حقیقت موارد فوق رویدادهایی نادر است که در صورت وقوع؛ حتی شهرنشینان ایرانی را نیز به حیرت و خشم وامیدارد. اشاره به موارد فوق ضروری است چرا که میخواهم باور کنید بخش اعظم مشکلات زنان در ایران ناشی از تلقی سنتی یک جامعه مردسالار از موجودی به نام زن است.
در جامعهای که مردسالاری توام با تعصب در تمام ابعادش ریشه دوانیده، فرآیند گذر از سنت به مدرنیت و فرآیند اعاده «حقوق اجتماعی زنان» فرآیندی به شدت پیچیده و گاه پارادوکسیکال است. این فرآیند در زمینه «حقوق جنسی زنان» به مراتب پیچیدهتر میگردد چرا که سکس و جنسیت بزرگترین تابوی اجتماعی برای زنان است.
من خود در جریان مشاوره به زنان متاهل بارها به بانوانی برخوردهام که حتی پس از چند سال زندگی زناشویی، هیچ شناختی از ارگاسم نداشتهاند. برخی از مسایلی که در جهان غرب خشونت جنسی شوهر نامیده میشود (مثلاً نزدیکی بدون اجازه) در جامعه ایران امری معمول است که زنان آن را به عنوان یک خشونت نمیشناسند. ظاهراً آموزههای سنتی، سیستم آموزشی، نوع روابط اجتماعی و قوانین قضایی، ناخودآگاه احساس برتری جنسی مذکر را به یک اصل مسلم برای بسیاری از زنان تبدیل کرده است. یکی از دختران دانشجو چندی قبل به شوخی میگفت که ایران را میتوان بهشت مردان فتیشیست نامید؛ چرا که بسیاری از زنان سنتی، تمکین جنسی در مقابل شوهرانشان را اساساً یک اصل خدشهناپذیر میدانند.
شاخصی به نام «میزان رضایت جنسی» در جامعه سنتی ایران و در میان زنان سنتی اساساً شاخصی بیمفهوم است. زنان سنتی بسیاری را دیدهام که سکس و نزدیکی با همسر را صرفاً عاملی برای جلب رضایت مرد، دوام زندگی مشترک و لابد ادامه حمایتهای مالی مرد از خود میدانند. آخرین نمونه، دختری ۲۴ ساله به نام لیلا بود که به دلیل تمایلات شدیداً سادیستی همسرش و تمکینهای دائمی در مقابل وی به سوختگی ۷۰ درصدی مزمن و ناشنوایی ۶۵ درصدی دچار گشته بود. میخواهم بدانید که لیلا هیچ گونه تمایلات مازوخیستی نداشت و در حقیقت از شکنجههای همسرش بیزار بود، با این حال آموخته بود که جلب رضایت مرد با هر قیمتی وظیفه یک زن ایدهآل است. او نیز از ایفای نقش یک زن ایدهآل به خود مباهات میکرد.
تصویری که ارایه کردم با آن که عین واقعیت است اما هرگز تمام واقعیت نیست. در واقع روابط زناشویی در ایران و رویکرد جامعه زنان به روابط جنسی را نمیتوان بررسی کرد مگر آن که نگاهی عمیق به نسل نوین بانوان ایرانی انداخت.
اگر تا همین چند سال پیش از «بحران سکس» در جامعه ایران سخن گفته میشد، اکنون دیگر روابط جنسی دختر و پسر امری طبیعی و تکراری است. تغییر رویکرد جوانان مخصوصاً دختران به مقوله روابط جنسی نه بیانگر سقوط ارزشهای دینی و اخلاقی است و نه نشانگر تضعیف نهاد خانواده در ایران. هیچ پیام یا رفتار سیاسیای در کار نیست. از بین رفتن بحران سکس، پدیدهای صرفاً اجتماعی بر مبنای نیازهای نسل جوان و آگاه است.
در واقع فعالیتهای اجتماعی دختران، تحصیلات دانشگاهی آنان، فراگیری ماهواره و اینترنت و ارتقای سطح عمومی دانش در جامعه باعث شده است که دختران طبقه متوسط روابط جنسی را با رویکردی نوین مورد بازنگری قرار دهند. به رغم محدودیتهایی که همچنان اعمال میشود، سایتهای اینترنتی دوست یابی، چتهای شامگاهی، کافیشاپها، سینماها، پارتیها و از همه مهمتر، خیابانهای شلوغ شهرها به دختران امکان داده است که به سادگی با یک پسر دوست شوند. دختران ما درست یا نادرست پذیرفتهاند که دوستی با جنس مخالف فقط یک تفریح نیست؛ بلکه یک نیاز انسانی است. ناگفته پیداست که روابط جنسی؛ خواسته یا ناخواسته یک مرحله ناگزیر و پله دوم از چنین رابطهای خواهد بود.
در کشوری که یک دهه قبل دختران و پسران به جرم قدم زدن با یکدیگر بازداشت میشدند، اکنون چیزی که «روابط سالم» دختران و پسران خوانده میشود رسماً ترویج میگردد. مراد دستگاههای فرهنگی ایران از «سلامت» یک رابطه، پرهیز دو طرف از رابطه جنسی است؛ با این حال بسیاری از دختران تعریف متفاوتی از سلامت یک رابطه دارند. اصلاً باید گفت که تابوی سکس در میان اغلب دختران نسل جدید شکسته شده است. کافی است وبلاگهای دختران جوان را مرور کنید یا سری به چترومها بزنید تا نوشتههای بیپرده وبلاگها و حرفهای رکیک دختران در چترومها شما را قانع سازد که با نسل دیگری روبرو هستید.
«ازدواج» البته هنوز یکی از اصلیترین اهداف دختران ایرانی در دوستی با یک پسر است. نسل جدید دختران ایرانی البته ترجیح میدهد که پیش از ازدواج، رابطه جنسی با همسر آینده خود را تجربه کند. این یعنی آن که شاخصهایی مانند «رضایت جنسی» به مسالهای مهم در نگاه دختران نسل جدید به خانواده تبدیل شده است. در جامعهای که الگوهای هالیودی حداقل در میان نسل جوان از جذابیت بسیاری برخوردار است، تصویر زنی که اقتدار جنسی همسر خود را پذیرفته و بدون توجه به خواستههای خود در برابر او تمکین میکند، تصویری غیرقابل قبول است. در واقع نسلی که از طریق اینترنت، فتیشیسم و BDSM را میشناسد هرگز به سرنوشت لیلا دچار نخواهد شد. اکنون دختران بسیاری را میتوان پیدا کرد که برای پیشنهاد دوستی یا حتی ازدواج به پسر مورد علاقه خود پیشقدم شدهاند. این پیشرفت، نمادی از گذار جامعه دختران ایران از «جنس دوم» به «جنس برابر» است.
کاهش آمار رسمی رجوع به اداره پزشکی قانونی برای تایید بکارات زنان طی سالهای گذشته را شاید بتوان به کاهش حساسیت مردان ایرانی نسبت به این دغدغه سنتی تعبیر کرد. با این حال تعبیر صحیحتر آن است که بگوئیم الگوی رابطه جنسی زنان پیش از ازدواج حتی اگر پذیرفته هم نشده باشد، با عنوان یک واقعیت مقابل مردان جوان قرار گرفته است. دختران بزرگ شده در خانوادههای سنتی و دختران شهرستانها البته راهحل دیگری نیز برای مساله بکارت پیدا کردهاند. به این شکل که روابط جنسی پیش از ازدواج خود را به گونهای تنظیم میکنند که همچنان باکره باقی بماند.
نگرانی از بارداریهای ناخواسته، هراس از بیماریهای مقاربتی و نگرانی از رسوایی یک رابطه جنسی نامشروع؛ گرایش کمرنگی را نیز به همجنسگرایی در میان دختران ایجاد کرده است. این گرایش در سنین پایین مخصوصاً در دبیرستانها مشهودتر است. این همجنسگرایان نوجوان تفاوتی ماهُوی با لزبینهای غربی دارند. به معنای دیگر، این همجنسگرایی نه تنها یک عمل انتخابی نیست که یک واکنش سلبی و انفعالی در مقابل خطرات رابطه نامشروع با جنس مخالف مخصوصاً در سنین نوجوانی است.
طی سالهای اخیر فیلمهای متعددی از روابط جنسی یک دختر با دوست پسرش که توسط همان پسر به صورت مخفیانه ضبط گشته، بر روی شبکه اینترنت قرار گرفته یا در تیراژ وسیع تکثیر شده است. این فیلمها غالباً برای انتقامگیری از دختر یا به عنوان یک اقدام ماجراجویانه و هیجانآمیز ضبط و پخش شدهاند. پخش چنین فیلمی میتواند نه تنها حیثیت که جان دختران را نیز تهدید کند. طی ماههای اخیر، برخورد شدید دستگاه قضایی با این پدیده رو به گسترش خوشبختانه به مهار نسبی آن انجامیده است. با این حال، نگرانی شدید دختران نوجوان از چنین رسواییای عامل دیگری است که رابطه با همجنس را برای آنان کم خطرتر میسازد. چند ماه قبل پس از خودکشی یک دختر که قربانی چنین دسیسهای شده بود، وبلاگهای دخترانه پر شد از مطالبی که تاکید میکردند رابطه جنسی با دختر خاله یا دختر عموی خود را به رابطه با هیچ پسری عوض نخواهند کرد.
نهایتاً بایستی تاکید کرد که نسل جدید دختران ایرانی هرگز نسلی بیبند و بار نیست. گرایشهای این نسل جدید به سرعت در حال سرایت به شهرستانها و روستاهای دورافتادهای است که دخترانی سنتی اما کنجکاو و دلربا دارند. رابطه جنسی برای این نسل دیگر نه یک تابو که یک واقعیت انسانی است که سرکوب آن معنا ندارد.
دکتر مینا محمدیصفا، روانشناس و فعال امور زنان.
توطئه شرم آور دشمن
دوستان سلاممن نمیدونم چی باید بگم اما این موبایل ها هم شده دست آویز دشمن . شاید شما هم دیده باشید به تازگی تصاویری از طریق موبایل ها پخش شده که تعدادی از شیعیان رو در حال اهانت کردن به اهل تسنن نشان میده یا بر عکس اون سنی ها رو نشون میده که به شیعیان اهانت می کنند راستش من فکر می کنم صد البته حق دارند چون اصولا ما مسلمانان بی جنبه ایم تا یه تکنولوژی تازه میاد به فکر سوء استفاده از اون هستیم تا استفاده درست .بگذریم این تصاویر به قدری شرم آوره که من به شخصه از عنوان کردنش هم شرم دارم حالا این دیگه بستگی به جنبه بیننده داره که چه عکس العملی از خودش نشان بده راستش من لحظه اول که دیدم خندم گرفت و حسابی خندیدم ولی آیا کار درستی کردم؟بعد از اینکه بقدر کافی راجع به کار خودم فکر کردم علی رغم اینکه حالا حالا ها وقت نوشتن رو نداشتم تصمیم گرفتم تا وقت با ارزشتون رو بگیرم و راجع به این موضوع مطلب بنویسم . من یکی که باور نمی کنم اون کسی که با این جسارت به صف نماز جماعت حمله بکنه واون کار زشت رو انجام بده شیعه باشه یا اون کسی که به خودش اجازه میده با ناموس مردم تو خیابون ....... سنی باشه به هر حال ما باید حواسمون به این مسائل کاملا جمع باشه وحداقل کاری که می کنیم به پخش چنین تصاویری کمک نکنیم.این یکی خفن تره
قابل توجه دختران دبیرستانی وراهنمایئ و.....به تازگی حدود یک ماهه که در بعضی از مدارس دخترانه فرم هائی با عنوان دوست یابی و همسر یابی و.....پخش شده که برای اغفال دختران دست به حیله های کثیفی مثل این زده اند وحتی در نگاه اول کار خودشون رو کاملا شرعی معرفی کردند که باید بگم اصلا این طور نیست من نمتونم درست توضیح بدمیعنی زبان بیان خوبی ندارم ولی توجه شما رو به بخشی از این اعلامیه ها جلب می کنم :اگر می خواهید رابطه ای سالم با جنس مخالف داشته باشیداگر می خواهید رابطه ای رویائی با جنس مخالف خود بصورت کاملا شرعی وقانونی داشته باشیداگر می خواهید برای اولین بار داشتن دوست پسر تحت نظارت و سالم را تجربه کنیداگر می خواهید .........و هزار اگر می خواهید دیگهکه به راحتی میتونه هر دختر ساده ای رو گول بزنه با ما تماس بگیرید و تازه در این فرم ها این عبارت هم هست ((اگر معذوریات خانوادگی دارید ساعت خاصی را مشخص کنید تا ما با شما تماس بگیریم و شما را راهنمائی کنیم))و یک ادرس اینترنتی هم در اون هست .من نمیدونم چی باید بگم اما برای کسانی که این مطلب رو بخونن و باز هم گرفتار دام این گونه باند ها بشن جدا متاسفم حالا خودتون قضاوت کنین
دوست یابی
امروزه اینترنت این امکان را برای افراد به وجود آورده است تا بار دیگر با همکلاسی ها، همکاران یا دوستان دوران کودکی در ارتباط قرار گیرند که در غیر این صورت شاید برای همیشه ناپدید می شدند.
ریچل پاین(1)ژوئیه 2004 آیا هیچ وقت به این فکر افتاده اید که چه بر سر بهترین دوست دوران دبستانتان یا یکی از اساتید دانشگاهتان آمده است؟ شاید دلتان بخواهد با یک همکار قدیمی که دیگر از او خبر ندارید تماس برقرار کنید. کاربران اینترنت به طور روز افزون از شبکه برای جست و جوهای فردی استفاده می کنند تا باردیگر با افرادی که در گذشته با آن ها در تماس بوده اند از جمله دوستان قدیم زمان مدرسه، اقوامی که مدت ها است از آن ها بی خبرند و همکارانی که به شغل های دیگر روی آورده اند ارتباط برقرار کنند.Classmates.com و Reunion.com در راس این حوزه قرار دارند، با این وجود تارنماهای فراوان دیگری نیز وجود دارند که خدمات مشابهی را ارایه می دهند. تارنمای Classmates.com 38 میلیون عضو به ثبت رسیده دارد. این تعداد در تارنمای Reunion.com 22 میلیون است که روزانه 40.000 عضو به آن اضافه می شود. قرار است این تارنماها که مرکزشان آمریکا است در آینده در سطح جهانی فعالیت نمایند.دکتر جان یاگر(2) نویسنده بیش از 20 کتاب درباره دوستی، مشاغل و شبکه سازی از جمله ”زمانی که دوستی آزار می دهد“(3) که قرار است در ژوئن 2004 توسط جریر(4) به زبان عربی چاپ شود می گوید: ”دوباره در ارتباط قرار گرفتن می تواند برای هر دو دوست تجربه شگفت آوری باشد. داستان های بی شماری درباره دوستانی که از طریق اینترنت دوباره یکدیگر را پیدا می کنند و یا ایجاد ارتباطاتی با نتیجه مثبت وجود دارد.“