لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
فلسفه
هدف :
تربیت دبیر برای تدریس فلسفه و محقق آشنا به فلسفه اسلامی و سایر مکتبهای مهم فلسفی و نیز تربیت مدرسان و استادان فلسفه برای دانشگاههای کشور هدف این رشته است.
«رشته فلسفه یک رشته آموزشی است که کلیه پرسشهای بنیادی انسان را نسبت به مسائل وجود، هستی، جهان پیرامون انسان و حقیقت انسان بررسی میکند پرسشهایی که زمانی به ارزشهای دینی و معنوی بر میگردد که همان فلسفه دینی است و زمانی مربوط به ارزشهای اخلاقی و مبانی ارزشهای اخلاقی است که به عنوان فلسفه اخلاق آن را میشناسیم و گاه مبانی نظام حکومتی را در بر میگیرد که همان فلسفه سیاسی است و گاهی نیز شامل مبانی هنر و زیباشناسی و موضوعاتی از این دست میشود.»
«البته در دوره کارشناسی رشته فلسفه، دانشجویان شناخت مفصلی درباره تاریخ فلسفه غرب به دست میآورند. یعنی سیر تاریخی فلسفه را از فلسفه یونان تا زمان حاضر بررسی میکنند و تا حدودی نیز سیر تاریخی فلسفه اسلامی را مطالعه کرده و به مفاهیم و مسائل اساسی فلسفه اسلامی و پاسخهای فلسفه اسلامی به پرسشهای بنیادی فلسفه میپردازند. همچنین علاوه بر تاریخ فلسفه، فیلسوفان مهم تاریخ فلسفه به عنوان «تک فیلسوف» مورد بررسی قرار میدهند و شعب فرعی مباحث فلسفه مثل فلسفه دین، فلسفه اخلاق ، فلسفه علم، معرفتشناسی و زمینههای گوناگون مسائل فلسفی مانند فلسفههای تطبیقی را مطالعه میکنند.
ماهیت :
دکتر افضلی استاد فلسفه دانشگاه تربیت مدرس در معرفی این علم میگوید:
«برای تعریف فلسفه بهتر است که تفاوت آن را با سایر علوم توضیح داد چرا که سایر علوم هریک به بخشی از موجودات عالم هستی میپردازند و آنها را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهند. برای مثال یک گیاهشناس از بین همه موجودات هستی فقط گیاه را گزینش کرده و درباره آن سخن میگوید و یا یک ستارهشناس تنها اجرام آسمانی را مطالعه میکند. اما فلسفه درباره یک موجود گزینش شده سخن نمیگوید بلکه همه امور را در عالم هستی مورد بررسی قرار داده و با تمام موجودات سروکار دارد. مثلا در فلسفه از خدا گرفته تا انسان ، از عالم طبیعت گرفته تا ماوراء طبیعت و از روح انسان و موجودات غیرمادی گرفته تا اجسام ، مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد. تفاوت دوم فلسفه با سایر علوم نیز در این است که در فلسفه مسائلی عام و کلی که درباره هر موجودی قابل طرح است، مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرد. برای مثال این سؤال که یک موجود مادی است یا غیرمادی ، درباره هر موجودی از خدا گرفته تا یک تکه سنگ قابل طرح میباشد.
حال این دو فرق اساسی فلسفه با سایر علوم باعث شده که این علم بتواند به سوالاتی پاسخ دهد که پاسخش بر عهده هیچکدام از علوم خاص به خصوص علوم تجربی نیست. برای مثال این سوال که آیا غیر از موجودات مادی که در عالم میبینیم، موجودات غیرمادی نیز در عالم هستند؟ و آیا انسان فقط در همین وجود فیزیکی و بدن مادی خلاصه میشود یا هویت دیگری هم دارد که مادی نیست؟ و مهمتر از همه این که آیا کل هستی متکی به خالقی است و از او بوجود آمده و یا عالم هستی بینیاز از خالق است؟ و دهها سوال دیگر، در هیچکدام از علوم، بخصوص علوم تجربی پاسخ داده نمیشود و در واقع وظیفه این علوم پاسخ به سوالهای فوق نیست. در حالی که سوالهای مورد نظر برای انسان کنجکاو مطرح است و نمیتوان به انسان دستور داد که درباره این مسائل فکر نکند بلکه دانش خاصی لازم است که عهدهدار و پاسخگوی این گونه سوالها باشد و فلسفه همین دانش خاص است یعنی فلسفه به این دسته از سوالهای اساسی که برای ذهن بشر مطرح است و به نوعی جهانبینی هر انسان را میسازد، پاسخ میدهد و از همینجا میتوان نتیجه گرفت که برخلاف تصور کسانی که فکر میکنند فلسفه دانش زائد و بیهودهای است و همه نیازهای فکری و علمی بشر را همین علوم و دانشهای تجربی میتوانند پاسخ دهند صحیح نیست، بلکه نیاز به فلسفه یک نیاز ذاتی برای ذهن انسان است.»
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:
«فارغالتحصیل فلسفه از نظر شغلی یا باید به عنوان استاد یا معلم فلسفه به تدریس فلسفه بپردازد و یا در مراکز پژوهشی مثل دایرهالمعارفها و پژوهشگاه علومانسانی فعالیت بکند که البته در چنین مراکزی بیشتر فارغالتحصیلان فوقلیسانس و دکترای فلسفه فعالیت دارند و یک لیسانس فلسفه در صورتی که فعال و علاقهمند باشد، میتواند به عنوان دستیار پژوهشگر در بعضی از این مراکز مشغول به کار گردد.
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه :
توانایی علمی : ریاضیات قوی، زیرا ریاضیات پلی مناسب برای رفتن به سوی فلسفه میباشد.
توانایی جسمی: صاحبنظر باشد یعنی هم قدرت ذهنی و هم خلاقیت داشته باشد.
علاقمندیها: نوعی علاقه ذاتی به فلسفه برای بدست آوردن پاسخ سوالاتی نظیر روابط علت و معلول در جهان هستی، ضروری میباشد .
«هرکس ریاضیات یا هندسه نمیداند، وارد نشود!» این جمله بر سر در آکادمی که افلاطون در زمان خویش تاسیس کرده و در آن فلسفه تعلیم میداد، نقش بسته بود. چرا که ریاضیات نیز مانند فلسفه با مسائل ذهنی ، انتزاعی و غیرتجربی سروکار دارد و برای موفقیت در ریاضیات بخصوص ریاضیات جدید نیز باید ذهن خود را از مسائل تجربی دور کرده و در حوزه استدلال تعمق و تفکر کرد.
دکتر افضلی در ادامه سخنان خویش میگوید:
«به همین دلیل یکی از راههای موفقیت در فلسفه آشنایی اولیه با ریاضیات و مباحث ریاضی است. یعنی ریاضیات پلی مناسب برای رفتن به طرف فلسفه میباشد.»
وی علاقهمندی به فلسفه را نیز یکی دیگر از عوامل موفقیت در این رشته دانسته و در توضیح سخن خویش میگوید:
«تنها فردی میتواند در این رشته موفق گردد و صاحبنظریه باشد که هم قدرت ذهنی و خلاقیت داشته و هم به این رشته بسیار علاقهمند باشد.»
دکتر غفاری نیز علاقهمندی به فلسفه را برای دانشجویان این رشته یک ضرورت میداند و میگوید: «یکی از مشکلات رشته فلسفه با علاقه کامل وارد این رشته نشدهاند، یعنی رشته فلسفه انتخاب اول یا دوم آنها در آزمون سراسری نبوده است.»
وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر:
در مقطع کارشناسی ارشد سه گرایش فلسفه و حکمت اسلامی، فلسفه غرب و منطق وجود دارد.
سیستم آموزش فلسفه اسلامی بر اساس مکاتب فلسفی مثل فلسفه نشاء،اشراق یا ملاصدرا میباشد. هرچند که دانشجویان هر یک از دو رشته فلسفه اسلامی و فلسفه غرب مطالعات محدودی نیز در زمینه فلسفه دیگر دارند. یعنی دانشجویان فلسفه غرب واحدهایی را در زمینه فلسفه اسلامی و دانشجویان فلسفه اسلامی واحدهایی را در زمینه فلسفه غرب میگذرانند.»
مصاحبه با دانشجوی مشغول به تحصیل :
مریم شهابی دانشجوی فلسفه معتقد است که اگر خیلی شانس بیاورد شاید بتواند دبیر فلسفه آموزش و پرورش شود.
مصاحبه با دانشجوی فوق لیسانس این رشته :
شهرام نادری، فوقلیسانس فلسفه آشنایی کامل با زبان انگلیسی را برای دانشجویان فلسفه غرب و آشنایی با زبان عربی را برای دانشجویان فلسفه اسلامی ضروری میداند زیرا کتابهای فلسفه به زبان فارسی بسیار محدود میباشد و تازه همین کتابهای محدود نیز اکثرا نامفهوم هستند چون بیشتر مترجمین کتب فلسفی آشنایی دقیق و عمیقی از فلسفه ندارند.
مصاحبه با استاد دانشگاه :
دکتر غفاری ، استاد فلسفه دانشگاه تهران میگوید: رشته فلسفه اهمیتی بنیادی در ارتقاء سطح فکری جامعه دارد چرا که هر جامعه نیازمند افرادی است که اهل تفکر و نقادی باشند و