انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تفسیر سوره قدر

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم....

 

سوره قدر مکی است و پنج آیه دارد

سوره قدر آیات ۱ - ۵

بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیلهٔ القدر (۱) و ما ادراک ما لیلهٔ القدر (۲) لیلهٔ القدر خیر من الف شهر (۳) تنزل الملئکهٔ و الروح فیها باذن ربهم من کل امر (۴) سلام هی حتی مطلع الفجر (۵).

▪ترجمه آیات

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم(۱).

و تو چه می‏دانی شب قدر چیست؟(۲).

شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(۳).

در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهی و سرنوشت‏خلق) نازل می‏شوند(۴).

این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(۵).

▪بیان آیات

این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می‏کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می‏داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل می‏شوند، و این سوره، هم احتمال مکی بودن را دارد، و هم می‏تواند مدنی باشد، و روایاتی که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالی از تایید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابی بود که رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود که دید بنی امیه بر منبر او بالا می‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت‏بنی امیه است).

"انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"

ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمی‏گردد، و ظاهرش این است که: می‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.

و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که می‏فرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" (۱) ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست‏سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.

پس مدلول آیات این می‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا" (۲) ، نزول تدریجی آن را بیان می‏کند، و همچنین آیه زیر که می‏فرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ کذلک لنثبت‏به فؤادک و رتلناه ترتیلا" (۳) .

و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی (۴) اعتنا کرد که گفته‏اند: معنای آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

و در کلام خدای تعالی آیه‏ای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمی‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" (۵) که می‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم می‏شود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏های آن است در قرآن چیزی که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده می‏شود، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده می‏گذرد.

در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیری است، پس شب قدر شب اندازه‏گیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می‏کند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر می‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمهٔ من ربک" (۶) ، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیری مشخص سازند.

و از این استفاده می‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر می‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می‏شود.

برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را می‏رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائکه در آن شب نازل می‏شوند"مؤید این معنا است.

پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی (۷) کرده و گفته‏اند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبی بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمی‏شود.و همچنین تفسیر دیگری که بعضی (۸) کرده و گفته‏اند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار می‏شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر (۹) دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر (۱۰) دیگر که گفته: شب قدر



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر


تفسیر سوره قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تفسیر سوره قدر

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم....

 

سوره قدر مکی است و پنج آیه دارد

سوره قدر آیات ۱ - ۵

بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیلهٔ القدر (۱) و ما ادراک ما لیلهٔ القدر (۲) لیلهٔ القدر خیر من الف شهر (۳) تنزل الملئکهٔ و الروح فیها باذن ربهم من کل امر (۴) سلام هی حتی مطلع الفجر (۵).

▪ترجمه آیات

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم(۱).

و تو چه می‏دانی شب قدر چیست؟(۲).

شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(۳).

در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهی و سرنوشت‏خلق) نازل می‏شوند(۴).

این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(۵).

▪بیان آیات

این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می‏کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می‏داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل می‏شوند، و این سوره، هم احتمال مکی بودن را دارد، و هم می‏تواند مدنی باشد، و روایاتی که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالی از تایید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابی بود که رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود که دید بنی امیه بر منبر او بالا می‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت‏بنی امیه است).

"انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"

ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمی‏گردد، و ظاهرش این است که: می‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.

و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که می‏فرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" (۱) ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست‏سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.

پس مدلول آیات این می‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا" (۲) ، نزول تدریجی آن را بیان می‏کند، و همچنین آیه زیر که می‏فرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ کذلک لنثبت‏به فؤادک و رتلناه ترتیلا" (۳) .

و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی (۴) اعتنا کرد که گفته‏اند: معنای آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

و در کلام خدای تعالی آیه‏ای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمی‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" (۵) که می‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم می‏شود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏های آن است در قرآن چیزی که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده می‏شود، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده می‏گذرد.

در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیری است، پس شب قدر شب اندازه‏گیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می‏کند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر می‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمهٔ من ربک" (۶) ، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیری مشخص سازند.

و از این استفاده می‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر می‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می‏شود.

برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را می‏رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائکه در آن شب نازل می‏شوند"مؤید این معنا است.

پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی (۷) کرده و گفته‏اند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبی بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمی‏شود.و همچنین تفسیر دیگری که بعضی (۸) کرده و گفته‏اند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار می‏شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر (۹) دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر (۱۰) دیگر که گفته: شب قدر



خرید و دانلود  تفسیر سوره قدر


شب قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تفسیر:

شب قدر نزول قرآن : از آیات قرآن به خوبی استفاده می شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است : شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن (بقره 185)

و ظاهر این تعبیر آن است که تمام این قرآن در ماه رمضان نازل گردیده است.

و در نخستین آیه سوره قدر می فرماید: (( ما آن را در شب قدر نازل کردیم.)) ( انا انزلناه فی لیله القدر)

گرچه در این آیه صریحاً نام قرآن ذکر شده ولی مسلم است که ضمیر ‘‘ انا انزلناه به قرآن باز می گردد و ابهام ظاهری آن بررسی بیان عظمت و اهمیت آن است. تعبیر به انا انزلناه ( ماه آن را نازل کردیم ) نیز اشاره دیگری به عظمت این کتاب بزرگ آسمانی است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصاً با صیغه تکلم مع الغیر که مفهوم جمعی دارد و دلیل بر عظمت است. نزول آن (( شب قدر )) همان شبی که مقدرات و سرنوشت انسان ها تعیین می شود دلیل دیگری بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آٍسمانی است.

از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیری می شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است ، اما کدام شب است؟ از قرآن چیزی در این مورد استفاده نمی شود ولی روایات در این باره بحث فراوان کرده اند که در پایان تفسیر این سوره به خواست خدا در این زمینه و مسائل دیگر سخن خواهیم گفت در اینجا سئوالی مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخی و هم از نظر ارتباطات محتوای قرآن با حوادث زندگی پیغمبر اکرم (ص) مسلم است که این کتاب آسمانی به طور تدریجی و در طی 23 سال نازل گردیده است این امر چگونه با آیات فوق که می گوید در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است سازگار می باشد؟ پاسخ این سئوال به گونه ای که محققان گفته اند این است که قرآن دارای دو نزول بوده است . نزول دفعی که در یک شب تمام قرآن بر قلب پاک پیغمبر اکرم (ص) یا بیت العمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید.

و نزول تدریجی که در طول 23 سال دوران نبوت انجام گرفت ( شرح این مطلب را ذیل آیه 3 سوره دخان جلد 21 تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد بیان کرده ایم ) بعضی نیز گفته اند آغاز نزول قرآن در لیله القدر بوده نه تمام آن ولی این برخلاف ظاهر آیه است که می گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. قابل توجه اینکه : درباره نازل شدن قرآن در بعضی از آیات تعبیر به « انزال» و در بعضی به تعبیر « تنزل » شده است ، و از پاره ای از متون لغت استفاده می شود که « تنزل » معمولاً در جایی گفته می شود که چیزی تدریجاً نازل گردد، ولی « انزال » مفهوم وسیعتری دارد که نزول دفعی را نیز شامل می گردد این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده می تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.

در آیة بعد برای بیان عظمت شب قدر می فرماید :« تو چه می دانی قدر چیست ؟» ( و ما اورئک ما لیله القدر) و بلافاصله می گوید :« شب قدر شبی است که از هزار ماه بهتر است.»

این تعبیر نشان می دهد که عظمت این شب به قدری است که حتی پیغمبر اکرم (ص) با آن علم وسیع و گسترده اش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود.

می دانیم هزار ماه بیش از هشتاد سال است ، به راستی چه شب با عظمتی است که به اندازة یک عمر طولانی پر برکت ارزش دارد. در بعضی از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم (ص) فرمود : « یکی از بنی اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده ) جهاد فی سبیل الله بود ، اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخاری برای آنها نیز میسر می شد، آیة فوق نازل گشت و بیان کرد که : « شب قدر از هزار ماه برتر است.»

در حدیث دیگری نیز آمده است که پیغمبر اکرم (ص) از چهار نفر از بنی اسرائیل که هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند سخن به میان آورد ، اصحاب آرزو کردند ای کاش آنها هم چنین توفیقی پیدا می کردند آیة فوق در این زمینه نازل شد.

در اینکه عدد هزار در اینجا برای « تعداد » است یا « تکثیر »؟ بعضی گفته اند برای تکثیر است و ارزش شب قدر از هزاران ماه نیز برتر می باشد ولی روایاتی که در بالا نقل کردیم نشان می دهد که عدد مزبور برای تعداد است ، و اصولاً عدد همیشه برای تعداد است مگر اینکه فرضیة روشنی بر تکثیر باشد.

سپس به توصیف بیشتری از آن شب بزرگ پرداخته می افزاید: « فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای تقدیر هر کار نازل می شوند.» (تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر )

با توجه به اینکه « تنزل » فعل مضارع است و دلالت به استمرار دارد ( در اصل « تنزل » بوده ) روشن می شود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (ص) و نزول قرآن مجید نبوده ، بلکه امری است مستمر و شبی است مدام که در همه سال تکرار می شود.

در اینکه منظور از روح کیست؟ بعضی گفته اند : « جبرئیل امین » است که « روح الامین » نیز نامیده می شو و بعضی « روح » را به معنی « وحی » تفسیر کرده اند به قرینه آیة 52 سورة شوری «« و کذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا » : « همان گونه که بر پیامبران پیش وحی فرستادیم به تو نیز به فرمان خود وحی می کردیم » بنابراین مفهوم این آیه چنین می شود: « فرشتگان با وحی الهی در زمینة تعیین مقدرات در آن شب نازل می شوند » در اینجا تفسیر سومی وجود دارد که از همه نزدیکتر به نظر می رسد و آن اینکه « روح » مخلوق عظیمی است مافوق فرشتگان ، چنانکه در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که شخصی از آن حضرت سئوال کرد: « آیا روح همان جبرئیل است »؟ امام (ع) در پاسخ فرمود :« جبرئیل من ملائکه والروح اعظم من الملائکه ، الیس ان الله عزوجل یقول : تنزل الملائکه والروح ». جبرئیل از ملائکه است و روح اعظم از ملائکه است ، مگر خداوند متعال نمی فرماید :« ملائکه و روح نازل می شوند»

یعنی به قرینة مقابله ، این دو با هم متفاوتند ، تفسیرهای دیگری نیز برای کلمة « روح » در اینجا ذکر شده چون دلیلی بری آنها نبود از آن هدف نظر گردید.

منظور از « من کل امر » این است که فرشتگان برای تقدیر و تعیین سرنوشت ها و آوردن هر خیر و برکتی در آن شب نازل می شوند، و هدف از نزول آنها انجام این امور است.

یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیری را با خود می آورد. بعضی نیز گفته اند منظور این است که آنها به امر و فرمان خدا نازل می شوند ولی مناسب همان معنی اول است.

تعبیر به « ربهم » که در آن تکیه روی مسأله ربوبیت و تدبیر جهان شده است تناسب نزدیکی با کار این فرشتگان دارد که آنها برای تعبیر و تقدیر امور نازل می شوند و کار آنها نیز گوشه ای از ربوبیت پروردگار است.

و در آخرین آیه می فرماید: « شبی است آلنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح ( سلام هی حتی مطلع فجر ) هم قرآن در آن نازل شده هم عبادت و هم احیاء آن معادل هزار ماه است هم خیر و برکات الهی در آن شب نازل می شود هم رحمت خاصش شامل حال بندگان می گردد ، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند . بنابراین شبی است سرتاسر سلامت ، از آغاز تا پایان حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبی است سالم و توأم با سلامت. بنابراین اطلاق « سلام » که به معنی سلامت است بر آن شب ( به جای اطلاق سالم ) در حقیقت نوعی از تأکید است همانگونه که گاه می گوییم فلانکس عین عدالت است.



خرید و دانلود  شب قدر


تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اِنّا اَنزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنّاسِ بِلْحَقِّ فَمَنِ اهَتدی فَلِنَفْسِه وَ مَنْ ضَلََّ فَاِنَّما یَضِلُّ عَلَیْهْمِ بِوَکیلٍ

اَللهُ یَتَوَفَّی الْانْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الّتَی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْهَا اْلمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْاخُرْی اِلی اَجَلٍ مُسَمّیً اِنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ

اَمِ اتّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ شُفَعاءَ قُلْ اَوَلَوْکانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَیَعْقِلُونَ

قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَهُ جَمیعًا لَهُ مُلْکُ السّشمواتِ وَاْلَارْضِ ثُمَّ اِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

تفسیر:

خداوند ارواح را به هنگام مرگ و خواب می گیرد

بعد از ذکر دلائل توحید و بیان سرگذشت مشرکان و موحدان، در نخستین آیه مورد بحث این حقیقت را توضیح می دهد که پذیرش و عدم پذیرش شما سود و زیانش متوجه خودتان است، و اگر پیامبر (ص) در این زمینه اصرار می ورزد نه بخاطر نفعی است که عائد او شود، بلکه صرفاً انجام وظیفه الهی است، می فرماید:

«ما این کتاب آسمانی را به حق برای مردم بر تو نازل کردیم» (انا انزلنا علیک الکتاب للناس بالحق) (1).

«هر کس هدایت را پذیرا شود به نفع خود او ست، و هرکس گمراهی را بر گزیند تنها به زیان خود او تمام می شود» (فمن اهتدی فلنفسه و من ضل فانمایضل علیها).

و در هر حال «تو مأمور نیستی که حق را در قلوب آنه به اجبار داخل کنی» وظیفه تو تنها ابلاغ و انذار است (و ما انت علیهم بوکیل)

این سخن که هر کس راه حق را پیش گیرد سودش عائد خود او می شود، و هرکس در بیراهه گام نهد زیانش دامن خود او را می گیرد، کراراً در آیات قرآن آمده است، و تأکیدی است بر این واقعیت که نه خدا نیازی به ایمان بندگان و وحشتی از کفر آنها دارد و نه پیامبر او، او این برنامه را تنظیم نکرده تا سودی کند «بلکه تا بر بندگانش جودی کند».

تعبیر «و ما انت علیهم بوکیل» (با توجه به اینکه وکیل در اینجا به معنی کسی است که موظف بر ایمان آوردن گمراهان باشد) کراراً در آیات قرآن با همین عبارت و یا شبیه به آن تکرار شده، و بیانگر این حقیقت است که پیغمبر اکرم (ص) مسئول ایمان مردم نیست، اصولا ایمان از طریق اجبار به دست نمی آید، و تنها موظف است که در ابلاغ فرمان الهی به مردم لحظه ای کوتاهی و سستی نکند خواه پذیرا شوند یا رویگردان؟

***

سپس برای اینکه روشن سازد همه چیز انسانها و از جمله حیات و مرگشان به دست خدا است می گوید: «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند» (الله یتوفی الا نفس حین موتها).

«وارواحی را که نمرده اند نیز به هنگام خواب می گیرد (و التی تمت ؟ فی منامها).

و به این ترتیب «خواب» برادر «مرگ» است و شکل ضعیفی از آن چرا که رابطه روح با جسم به هنگام خواب به حداقل می رسد وبسیاری از پیوندهای این دو قطع می شود.

بعد می افزاید: «ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه می دارد» (به گونه ای که هرگز از خواب بیدار نمی شوند) و ارواح دیگری را که فرمان ادامه حیاتشان داده به بدنهایشان باز می گرداند تا سر آمد معینی» (فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الخری الی مسمی).

آری «در این مسأله آیات و نشانه های روشنی است برای کسانی که تفکر می کنند» (ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون)

***

از این آیه امور زیر به خوبی استفاده می شود:

انسان ترکیبی است از روح و جسم، روح گوهری است غیر مادی که ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است.

به هنگام مرگ خداوند این رابطه را قطع می کند، و روح را به عالم ارواح می برد و به هنگام خواب نیز این روح را می گیرد، اما نه آنچنان که رابطه به کلی قطع شود، بنابر این روح نسبت به بدن دارای سه حالت است: ارتباط تام (حالت حیات و بیداری) ارتباط ناقص (حالت خواب) قطع ارتباط به طور کامل (حالت مرگ).

«خواب» چهره ضعیفی از «مرگ» نمونه کامل «خواب»!

خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است، مخصوصاً هنگامی که «رویا» آنهم رویاهای صادقه توأم باشد این معنی روشنتر میشود.

بعضی از ارواح هنگامی که در عالم خواب و ؟؟؟ می شود گاه به قطع کامل این ارتباط می انجامد به طوری که صاحبان آنها هرگز بیدار نمی شوند، و اما ارواح دیگر در حال خواب و بیداری در نوسانند تا فرمان الهی فرا رسد.

توجه به این حقیقت که انسان همه شب به هنگام «خواب» در آستانه مرگ قرار می گیرد درس عبرتی است که اگر در آن بیندیشد برای «بیداری» او کافی است.

تمام این امور به دست قدرت خداوند انجام می گیرد، و اگر در آیات دیگر سخن از قبض روح به دست «ملک الموت» و فرشتگان مرگ مرگ امده، به عنوان این است که آنها فرمانبران حق و مجریان اوامر او هستند و تضادی میان این دو وجود ندارد.

به هر حال این که پایان آیه می فرماید: «در این موضوع نشانه های روشنی است برای کسانی که اندیشه می کنند» منظور نشان هائی از قدرت خداوند و مأله مبدء و معاد و ضعف و ناتوانی انسان در برابر اراده او است.

***

از آنجا که در آیه گذشته حاکمیت «الله» بر وجود انسان و تدبیر او از طریق نظام مرگ و حیات و خواب و بیداری مسلم شد در آیه بعد سخن از انحراف مشرکان در مسأله شفاف به میان می آورد تا به آنها ثابت کند مالک شفاعت همان مالک مرگ و حیات و حیات آدمی است، نه بتهای فاقد شعور، می فرماید: «آنها غیر خدا را شفیعان خود برگزیدند» (ام اتتخذوا من دون الله شفعاء).

می دانیم که یکی از بهانه های معروف بت پرستان در مورد پرستش بتها این بود که می گفتند: «ما آنها را بخاطر این می پرستیم که شفیعان مانزد الله بوده

97- اِنَّ الَّذینَ تَوَفّیهُمُ الْملائکَهُ ظالِمی اَنْفُسهِمِ قالوا فِیهمَ کُنتُمْ قالُوا کُنّا مُسْتَضْعَفینَ فی الاَرْضِ قالُوا اَلَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللهِ واسِعَهْ فَتُهاجِروا فیها فَاُلئِکَ مَأوْیهُمْ جَهَنَّمس وَ ساعَتْ مَصیراً.

98- اِلَّا الْمَستَضْعَفینَ مِنَ الرَجالِ وَالنِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لایسْتَطیعونِ حیلَةً وَلا یَهتَدونَ سَبیلاً

99- فَاوُلَئِکَ عَسَی اللهَ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکانَ اللهُ عَفُواً غَفُوراً.

ترجمه:

97- کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالی بودید (و چرا با اینکه مسلمان بودید در صف کفار جای داشتید؟) گفتند ما در سرزمین خود تحت فشار بودیم، آنها (فرشتگان) گفتن مگر سرزمین خدا پنهاور نبود که مهجرت کنید؟ پس آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ و سر انجام بدی دارند.

98- مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفته اند، نه چاره ای دارند و نه راهی (برای نجات از آن محیط آلوده) می یابند.

99- آنها ممکن است خداوند مورد عفوشان قرار دهد و خداوند عفو کننده و آمرزنده است.

شأن نزل:

قبل از آغاز جنگ بدر سران قریش اخطار کردند همه افراد ساکن مکه که آمادگی برای شرکت در میدان جنگ دارند، باید برای نبرد با مسلمانان حرکت کنند و هر کس مخالفت کند خانه او ویران و اموالش مصادره می شود، به دنبال این تهدید، عده ای از افرادی که ظاهراً اسلام آورده بودند ولی به خاطر علاقه شدید به خانه و زندگی و اموال خود حاضر به مهاجرت نشده بودند، نیز با بت پرستان به سوی میدان جنگ حرکت کردند، و در میدان در صفوف مشرکان ایستادند و از کمی نفرات مسلمانان به شک و تردید افتادند و سرانجام در این میدان کشته شدند، آیه فوق نازل گردید و سرنوشت شوم آنها را شرح داد.

تفسیر: در تعقیب بحثهای مربوط به جهاد، در این آیات اشاره به سرنوشت شوم کسانی می شود که دم از اسلام می زدند ولی برنامه مهم اسلامی یعنی «هجرت» را عملی نساختند در نتیجه به وادی های خطرناکی کشیده شدند و در صفوف مشرکان جان سپردند، قرآن می گوید: «کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود ستم کرده بودند، و از آنها پرسیدند، شما اگر مسلمان بودید، پس چرا در صفوف کفار قرار داشتید و با مسلمانان جنگیدید؟»

(ان الذین تو فاهم الملائکه ظالمی قالوا فیم کنتم).

آنها در پاسخ به عنوان عذر خواهی می گویند: «ما در محیط خود تحت فشار بودیم و به همین جهت توانائی بر اجرای فرمان خدا نداشتیم».

(قالوا کنا مستضعفین فی الارض).

اما این اعتذار از آنان پذیرفته نمی شود و بزودی از فرشتگان خدا پاسخ می شنوند که: «مگر سرزمین پروردگار وسیع و پهناور نبود که مهاجرت کنید وخود را از ان محیط آلوده و خفقان بار برهانید».

(قالوا الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا فیها).

و در پایان به سرنوشت آنان اشاره کرده، می فرماید: «این گونه اشخاص که با عذرهای واهی و مصلحت اندیشی های شخصی شانه از زیر بار هجرت خالی کردند و زندگی در محیط آلوده و خفقان بار را بر آن ترجیح دادن، جایگاهشان دوزخ و بد سرانجامی دارند».

(فاولئک مأویهم جهنم و ساعت مصیراً).

در آیه بعد مستضعفان و ناتوانانهای واقعی (نه مستضعفان دروغین) را استثناء کرده و می فرماید:

«مردان و زنان و کودکانی که هیچ راه و چاره ای برای هجرت و هیچ طریقی برای نجات از آن محیط آلوده نمی یابند، از این حکم مستثنی هستند، زیرا واقعاً این دسته معذورند و خداوند ممکن نیست تکلیف مالا یطاق کند».

(الا المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان لا یستطیون حیله و لا یهتدون سبیلا).

و در آخرین آیه می فرماید: «ممکن است اینها مشمول عفو خداوند شوند و خداوند همواره بخشنده و آمرزنده بوده است».

(فالءک عسی الله ان یعفو عنهم و کان الله عفوا غفورا).



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره قدر 17 ص


تفسیر سوره قدر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تفسیر سوره قدر

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم....

 

سوره قدر مکی است و پنج آیه دارد

سوره قدر آیات ۱ - ۵

بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیلهٔ القدر (۱) و ما ادراک ما لیلهٔ القدر (۲) لیلهٔ القدر خیر من الف شهر (۳) تنزل الملئکهٔ و الروح فیها باذن ربهم من کل امر (۴) سلام هی حتی مطلع الفجر (۵).

▪ترجمه آیات

به نام خداوند رحمان و رحیم.ما این قرآن عظیم الشان را(که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم(۱).

و تو چه می‏دانی شب قدر چیست؟(۲).

شب قدر(در مقام و مرتبه)از هزار ماه بهتر و بالاتر است(۳).

در این شب فرشتگان و روح(یعنی جبرئیل)به اذن خدا از هر فرمان(و دستور الهی و سرنوشت‏خلق) نازل می‏شوند(۴).

این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه(۵).

▪بیان آیات

این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می‏کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می‏داند، چون در آن شب ملائکه و روح نازل می‏شوند، و این سوره، هم احتمال مکی بودن را دارد، و هم می‏تواند مدنی باشد، و روایاتی که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالی از تایید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابی بود که رسول خدا(ص)دید، و آن خواب این بود که دید بنی امیه بر منبر او بالا می‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت‏بنی امیه است).

"انا انزلناه فی لیلهٔ القدر"

ضمیر در"انزلناه"به قرآن برمی‏گردد، و ظاهرش این است که: می‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضی از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.

و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که می‏فرماید: "و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلهٔ مبارکهٔ" (۱) ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست‏سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.

پس مدلول آیات این می‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه"و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا" (۲) ، نزول تدریجی آن را بیان می‏کند، و همچنین آیه زیر که می‏فرماید: "و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملهٔ واحدهٔ کذلک لنثبت‏به فؤادک و رتلناه ترتیلا" (۳) .

و بنا بر این، دیگر نباید به گفته بعضی (۴) اعتنا کرد که گفته‏اند: معنای آیه"انزلناه" این است که شروع به انزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

و در کلام خدای تعالی آیه‏ای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمی‏شود بجز آیه"شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" (۵) که می‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم می‏شود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏های آن است در قرآن چیزی که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده می‏شود، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده می‏گذرد.

در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیری است، پس شب قدر شب اندازه‏گیری است، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می‏کند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر می‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است‏بر این معنا دلالت دارد: "فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمهٔ من ربک" (۶) ، چون"فرق"، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیری مشخص سازند.

و از این استفاده می‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر می‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می‏شود.

برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد. علاوه بر این، کلمه"یفرق"به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را می‏رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: "شب قدر از هزار ماه بهتر است"و نیز فرموده: "ملائکه در آن شب نازل می‏شوند"مؤید این معنا است.

پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی (۷) کرده و گفته‏اند: شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود، و آن شبی بود که قرآن در آن نازل گردید، و دیگر تکرار نمی‏شود.و همچنین تفسیر دیگری که بعضی (۸) کرده و گفته‏اند: تا رسول خدا(ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار می‏شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد.و نیز سخن آن مفسر (۹) دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان.و نیز سخن آن مفسر (۱۰) دیگر که گفته: شب قدر



خرید و دانلود  تفسیر سوره قدر