لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
مجموعه سؤالات اعتقادی
1ـ از کجا بدانیم که قرآن معجزه است ؟
به نظر من بهترین معنی معجزه یا همان اعجاز قرآن همان چیزی است که خدای تعالی در قرآن در آیات 24 سورة بقره ، 38 سورة یونس و 13 سورة هود و آیه 88 سورة اسراء به آن اشاره فرمودند و میگویند اگر جن و انس پشت به پشت هم بدهند و بخواهند مانند این قرآن را به کمک یکدیگر بیاورند، نمیتوانند زیرا معجزه از عجز گرفته شده و عجز به معنی ناتوانی است. پس معجزه پدیدهای است که تمام عوامل طبیعی از ایجادش ناتوان باشد و عقل هر عاقل این چنین پدیده ای را مربوط به طبیعت نمیداند و به عبارت علمی معجزه فاعل است و از عجز گرفته شده یعنی غیر فاعلش که خدای تعالی باشد و دیگران عاجزند از انجامش. بنابراین اگر جن و انس که دو گروه عاقل و متفکر عالم خلقت هستند نتوانند مثل قرآن را بیاورند به طریق اولی بقیه موجودات عالم خلقت که مادون این دو نوع از مخلوقات هستند و اهل علم و فکر و عقل نیستند نمیتوانند کتابی مثل قرآن بیاورند.
مقدمه اول :
شهر مکه مثل امروز نمیتوانسته جای بزرگی باشد، زیرا زندگی هر اجتماعی بخصوص در آن روزگار مربوط به مقدار آبی بوده که در سرزمین محل زندگی آنان وجود داشته است و تردیدی نیست که در آن زمان و حتی امروز تنها آبی که در مکه وجود داشته و دارد یک حلقه چاهی بوده که اسمش «چاه زمزم» است و از این چاه در آن روزگار تنها با سطل و ریسمان آب میکشیدند و از این طریق در آن هوای گرم و سوزان زندگی خود و حیوانات خود را ادامه میدادند آنان در آن روزگار مثل امروز نمیتوانستند از وسایل موتوری و لولهکشی و برق و یا لااقل از همان چاه بوسیله موتور، آب زیادی را مورد استفاده خود قرار دهند علاوه بر این سرزمین مکه چون از کوههای سنگی تشکیل شده به جز همان چاه زمزم جای دیگر یافت نمیشود تا مردم خود چاهی بزنند وحتی بعضی از دانشمندان زمینشناسی معتقداند که چاه زمزم از نظر زمینشناسی غیر عادّی حفر شده است این مقدمه برای آن بود که بگوئیم جمعیت مکه در آن زمان خیلی زیاد نبوده و بلکه نهایت یکصد خانوار تجاوز نمیکرده است زیرا اطراف این آب در آن اراضی سوزان بیشتر از این جمعیت نمیتوانستهاند زندگی کنند.
مقدمه دوم :
پیغمبر اسلام (ص) از معروفترین مردم مکه بوده است زیرا خانوادة آنها کلیددار کعبه و مالک چاه زمزم و پدر و جدش رئیس بزرگ قریش بودهاند این موضوع به قدری در تاریخ واضح است که احتیاج به شرح و بیان زیادتری ندارد این مقدمه برای آن بود که بگویم : شکی نیست که اگر خانوادة معروف در قریهای که حدوداً صد خانوار بیشتر ندارد وجود داشته باشد قطعاً تمام اعمال و رفتار آنها کاملاً زیر شظر اهل آن محل بوده و نمیتوانند کارهایی از قبیل مدرسه رفتن و مدارک علمی گرفتن خود را از اهل آن قریه و حتی اقوام وخویشان مخفی نگه دارد.
مقدمه سوم:
در مکه و بلکه در جزیره العرب مردم باسواد و متمدی وجود نداشتند و بلکه دارای تعصبات جاهلانة فوق العادة زشتی بودهاند که حتی علی ابن ابیطالب (ع) فرمود : حتی یک نفر از عربها خواندن و نوشتن را نمیداستند. این مطلب در نهجالبلاغه بسیار تکرار شده است. و بلکه آنچه در زمین مردم آن زمان بیش از هر چیز ضایع بوده خرافات و اعمال وحشیانه و دور از اخلاق و امتیازات نژادی و خونریزیها بوده است قرآن دربارة آنها فرموده « وکُنْتُم علی شفا حُفْرَهٍ من النّار فاَنقَدَ لَم مِنْها»
یعنی شما مردم عرب لب گودی آتش جهل و بدبختی به سر میبرید خدا شمار را بوسیله بهشت (پیامبر اکرم (ص) نجات داد.
و بالاخره رفتار اخلاقی و فرهنگی مردم جزیره العرب بخصوص مردم مکه به حدی بود که بعدها نام آن زمان را (زمان جاهلیت) و اسم مردم آن زمان را مردم زمان جاهلیت گذاردهاند و بدترین عقوبت کسی که کار زشتی انجام میداد این بود که بگویند او با مردم زمان جاهلیت محشور میشود.
آنها فرزندان خود را زنده به گور میکردند و به هیچ وجه در رسومات و روشهای غلط توجهی به عقل و وجدان نمینمودند و نادانی آنها به حدی بود که در هیچ زمان هیچ جمعیتی تا آن حد این گونه نبوده این مقدمه به این جهت عنوان کردیم که بگوئیم پیغمبر اسلام (ص) نمیتوانستند از کسی سخنی یاد بگیرد و از مردم مکه مطالب علمی قرآن را بیاموزد.
مقدمه چهارم :