لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بررسی میزان استفاده از قواعد کتابشناختی در پایان نامه های کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران در سال های 1373- 1372
نوشته: احمد تندیور
کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی
کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی مالک اشتر
کلید واژه ها
پایان نامه ها /کتابداری و اطلاع رسانی/دانشگاه تهران/قواعد کتابشناختی
چکیده
در این نوشته پایان نامه های کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگده تهران به منظور آگاهی از میزان استفاده از قواعد کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. میانگین نمره های حاصله برابر 96/84 و نمره خوبی است. اما با توجه به انحراف معیار
18/11، این نتیجه حاصل میشود که هر چند استفاده از قواعد استناد در سطح بالایی است، ولی پراکندگی و ناهماهنگی در جامعه نمونه وجود دارد.
مؤلف برای به وجود آوردن یک اثر به منابع و مآخذ متعددی رجوع می کند. این منابع و مأخذ ازطرفی در به وجود آوردن یک اثر تقش دارد و از طرف دیگر ارتباط موضوعی بین یک نوشته و سایر آثار را بیان می کند. او برای پیگیری عمیق تر یک موضوع به سراغ ارجاعات آن اثر می رود تا به سرچشمه اصلی برسد و آغاز و شروع یک فکر را دریابد. اهمیت مستندات در یک نوشته، بتدریج قواعد نوشتاری مناسبی را برای آن ها به وجود آورده است. این قواعد موجب یکدستی در ارائه یک سند می شود و جوینده را در بازیابی و دستیابی ملی و بین المللی یاری می کند. پس به کار بردن قواعد استناد از ضروریات یک نوشته علمی و تحقیقی است که موجب اعتبار بخشیدن به آن نوشته می شود و لازم است پدید آوردنده اثر با استعانت از متخصصین اطلاع رسانی در تهیه مستندات نوشته خود طبق ضوابط و قواعد ملی اقدام نماید. این مقاله به بررسی پایان نامه های رشته کتابداری از نظر میزان استفاده از چنین قواعدی می پردازد. از جمله مطالعاتی که در این زمینه انجام شده و از نظر محتوا در حوزه این تحقیق قرار دارد، میتوان از کار کربلا آقایی (1375) نام برد. در این اثر مؤلف استفاده از استانداردهای بین المللی را در نوشتن پایان نامه های کارشناسی ارشد رابررسی و مقایسه کرده و نتیجه گرفته که درصد استناد به کتاب ها بیش تر از مقالات بوده است. هدف از این بررسی، آگاهی از میزان آشنایی فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی به قواعد و ضوابط استنادهای کتابشناختی و کاربرد این قواعد برای انواع مواد می باشد. روش انتخابی در این تحقیق، روش سندی است و برای دستبابی به میزان استفاده از قواعد استناد، به پایان نامه های موجود در کتابخانه رجوع شده است. منابع معیار در باره قواعد نوشتن اسناد که در این نوشته از آن ها به عنوان شاخص استفاده شده عبارت اند از : حری (1371) و سلطانی (1363) که اولی مفصل تر و کامل تر از دومی، و موارد اختلاف ناچیز و اندک است.
جمع آوری اطلاعات
برای جمع آوری اطلاعات از فرم شماره 1 (پیوست) استفاده شده است. همانطور که در فرم ملاحظه می شود در زیر متغیر “پدیدآورنده” 8 قاعده باید رعایت شود. رعایت هر کدام از این قواعد نمره “1” می گیرد و عدم رعایت آن قاعده نمره صفر دارد. سپس جمع نمره ها بر تعداد قواعد تقسیم می شود و نمره پدیدآورنده به دست می آید. هر چند که تعداد قواعد در زیر متغیر دلیلی بر تقسیم نمره ها بر 8 نیست؛ زیرا در تمام کتاب ها تمام قواعد 8 گانه در بارة
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
قواعد کلی برای آب درمانی
1) بدن بیمار به ویژه پاها را باید به مقدار کافی گرم نگه داشت و چنانچه احساس لرز نماید، از طریق مالش با حوله داغ، ورزش و جریانی ازآب گرم در پا او را گرم نمود.
2) مناسب ترین زمان برای آب درمانی پیش از اوقات صبحگاهی و قبل از رفتن به بستر خواب است. بیمار نباید قبل یا بلافاصله پس از هر غذا یا فعالیت یا وقتی که اطاقش سرد است، درمان شود.
3) پس از جریان هوای گرم، باید کشاله ران را شستشو داد یا دوش گرفت یا با اسفنج بدن را مرطوب ساخت.
پاشیدن آب بر بدن یا شستشو با آب سرد ازسرماخوردگی جلوگیری می کند و پس از مصرف آب سرد باید احتیاط کرد که گرما از طریق ورزش حاصل گردد، ولی اگر بیمار ناتوان است، حمام آفتاب، مالش با استفاده از کمپرس آب داغ ، حمام بخار، پوشش و غیره در اطاق گرم (حداقل 20 درجه) ضرورت پیدا می کند.
4) یک قاشق چایخوری آب تازه یا ولرم در صورتی که بیمارآب بطلبد، در حلقوم او می ریزند، ولی نباید مقادیر زیادی آب داد.
5) از تمام مواد مضعف یا محرک اعصاب مانند چای، قهوه، لیکور، تنباکو، حشیش و تریاک باید پرهیز کرد. در موارد شدید از گوشت و ادویه باید پرهیز کرد.
شیر،میوه و نان را وقتی که بیمار اشتها داشت یا در حالات دیگر، باید به او داد.
هر گاه بیمار احساس تشنگی نمود، باید آب نارگیل، شربت، آب میوه و آب خالص به وی نوشاند. مواد بسیار داغ یا سرد نباید داده شود. از تجویز نوشابه گازدار در خلال درمان باید پرهیز نمود.
6) اطاق بیمار باید آرام و تهویه هوای آن مناسب باشد.
7) حمام آب نه سرد و نه گرم و مالش دادن بیمار زمانی توصیه می شود که بیمار نتواند فعالیت کند یا برای کسب گرمای آفتاب بیرون قدم بزند.
8) اشخاص حساس و ناتوان و کودکان را نباید با شدت معالجه کرد. اگر آنها آب سرد را تحمل نمی کنند، آب گرم یا ولرم را باید به کار برد. ولی باید آنها به تدریج به آب سرد عادت کنند و این امر می تواند برای پایین افتادن درجه حرارت بدن، مرحله به مرحله برای حصول به نتایج موفقیت آمیزتر موثر باشد.
9) اگر بیمار احساس سرما و لرز کرد، آب سرد نباید به کار برد. باید او را بوسیله حوله ماساژ داد یا او را به ورزش و یا حرکات سریع دست ها و سایر قسمت های بدن یا قدم زدن های تند یا جریان آب گرم و غیره واداشت.
مصرف آب سرد را نباید زیاد تکرار کرد و باید فواصل زمانی کافی برای بروز واکنش در بدن برقرار کرد.
10) خاطر باید آسوده و راحت باشد.
11) درمان بیماری های مزمن باید مطابق با دوره زمانی بیماری و به اندازه کافی تداوم پیدا کند.
12) حتی پس از معالجه، از عواملی که احتمال عود بیماری را افزایش دهد، باید اجتناب نمود.
13) تمام حوله ها، پتوها، ملحفه ها وغیره را باید شست و در آفتاب پهن کرد.
14) بهترین جنس ملحفه مرطوب ابریشم خام است. چنین محصولی چندان گران نیست و زمانی که نتوان ملحفه های سرد و زبر را به کار برد، از آن می توان استفاده کرد.
مواد بافتنی نرم آب را بهتر می کشد و باید آن را به دقت دور بدن پیچاند. لازم است دو ملحفه باشد که یکی در نوبت شستشو و دیگری در نوبت کار باشد.
استعمال ملحفه ها ممکن است آنها را آلوده سازد و باید آن را درآب نیم گرم یا آب و صابونی که از جوزهای گیاهی به دست می آید شستشو داد و سپس با آب سرد آب کشید و درآفتاب پهن کرد تا خشک شود.
15) پتوها را باید تکاند و در آفتاب و در معرض هوا نوبت به نوبت قرار داد. آنها را نیز باید شستشو داد.
منبع:
Drugless prevention cure of diseases with water
Cret Poblishing House , Newdenli Tidia 1997
آب درمانی چیست؟
(Hydropathy)
آب درمانی(هیدروپاتی) یعنی درمان امراض به وسیله آب. از زمانی که به یاد می آید، هم قبایل بدوی و هم ملل متمدن آب را برای درمان به کار می گرفتند. حتی حیوانات وحشی و اهلی دریافته اند، زمانی که بیمار می شوند، باید آب بیاشامند.
مصرف صحیح آب نه تنها تندرستی ما را حفظ می کند، بلکه در صورت از دست رفتن تندرستی یا بروز اختلال در آن از طریق پاکسازی مواد زاید از بدن، آن را باز می گرداند.
* طبقه بندی آب از نظر درجه حرارت:
1) آب خنک تر از دمای بدن (37 درجه)، اثر برانگیزنده، خنک کننده و محرک دارد.
2) آب گرم تر از بدن، تقویت کننده، نیرو بخش و قدرت آفرین است.
3) آبی که داغ است آرامش به وجود می آورد و دردها را مرتفع می سازد، ولی ایجاد خستگی مفرط می نماید.
4) آبی که اندکی از درجه حرارت بدن پایین تر است، یعنی آب ولرم (27 تا 32 درجه) یا آب نه سرد و نه گرم (32 تا 35 درجه) همیشه سودمند است و برای مصارف عمومی مناسب است.
* چار چوب نظری آب درمانی
نظریه اساسی و اصول هیدروپاتی را می توان به قرار زیر تشریح کرد:
ناخالصی های بدن، علت تمام بیماری هاست.
درد، آوای طبیعت است که به مغز هشدار می دهد که پناهگاه عضو، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است و برای دفع میهمان ناخوانده یاری می طلبد.
داروهای شیمیایی زهرآگین در چنین مواردی صرفا بیماری را کنترل می کنند، ولی نمی توانند علت را مرتفع سازند. این داروها متعاقبا صدمات شدید تری عارض می کنند.
طبیعت درمان دهنده بزرگی است. بنابراین تمهیدات ما در گرو همکاری با طبیعت، در پاکسازی زواید از طریق مصرف داخلی و خارجی آب است که سالم ترین، مطمئن ترین و بی آزارترین پاک کننده است.
بدن انسان سالم بیش از 60 درصد آب دارد که درجه حرارت آن 37 درجه سانتی گراد است. بدن روزانه مقداری آب از طریق پوست، شش ها، کلیه ها و روده ها دفع می کند و برای اینکه در تندرستی باقی بماند، باید مقداری آب خالص را از راه غذا و آشامیدنی به بدن برسانیم.
برای آنکه تندرستی را حفظ کنیم، همیشه باید غریزه طبیعی را به منزله راهنما قرار دهیم.
علت اولیه تمام بیماری ها، باقی ماندن مواد مرضی در سیستم بدنی است. باکتری ها ازاین مواد زاید تغذیه می کنند. هیچ گونه باکتری در خون خالص اکسیژن دار و در مکانی که این مواد زاید یافت نمی شوند، نمی تواند رشد کند.
بیماری های مزمن در اثر تجمع این مواد مرضی در بعضی از مناطق بدن که بنا به دلایلی ضعیف تر از بقیه اعضا در دفع مواد زاید است، مانند ریه، کبد یا کلیه به وجود می آیند که این مواد زاید سبب تضعیف و تخریب عضو گرفتار می شوند.
تمهیدات ما در علاج بیماری حاد یا مزمن باید کمک به طبیعت در خروج این مواد زاید از بدن باشد که عملکرد اعضا را مختل می کند و این کار نباید با سموم یا تزریق مواد بیگانه در سیستم باشد که حالت بیماری را مشکل تر می سازد، پس آنگاه طبیعت با ناخالصی ها می ستیزد و موادی که برای بدن لازم نیست از بدن دفع می کند.
* ما به وسیله ی آب می توانیم ...
1) هضم غذا را در بدن خود بهبود بخشیم.
2) اجابت مزاج خود را فعال سازیم.
3) جریان ادرار را منظم کنیم.
4) پوست را پاک کنیم و منافذ را برای تعریق باز نگه داریم.
5) تعریق را کم کنیم، وقتی که بیشتر از حد باشد.
6) خواب طبیعی و سالم داشته باشیم.
7) درجه حرارت را به هنگام تب کم کنیم.
8) درجه حرارت را در شرایط لرز زیاد کنیم.
9) جریان خون را تسریع نماییم.
10) التهاب و احتقان را در هر جای بدن کاهش دهیم.
11) از چرکی شدن هر قسمت ملتهب جلوگیری کنیم.
12) در هنگام بیماری تشنگی را مرتفع سازیم.
13) تمام ضایعات از قبیل زخم، بریدگی، سقوط، شکستگی ها، سوختگی ها و ... را ترمیم کنیم.
14) درد را به شیوه ای طبیعی، بدون داشتن اثرات ناگوار شایع داروهای سمی آرام کنیم.
15) به طبیعت در ریشه کن ساختن ناخالصی ها، سموم و ... از بدن کمک برسانیم.
16) آسیب های کبد، یرقان، سنگ صفرا، یبوست، قولنج، کهیر، چاقی و بیماری های تحلیل برنده را شفا بخشیم.
17) اختلال در آشامیدن، تپش قلب، روماتیسم، نقرس، ضعف جنسی و ... را بهبود نماییم.
18) بیماری هایی از قبیل گال، کورک و دمل، کیست سرطان، زخم های خورنده، خنازیر، لوپوس، سل، جذام و ... را التیام دهیم.
19) از افراد ضعیف و خسته مراقبت کنیم و آنها را با طراوت و سرپا نگه داریم.
* موارد احتیاط
آب های خنک تر را برای مدت زمان کوتاه تری باید به کار برد.
وقتی که بدن خشک می شود، نباید آب سرد را به مصرف داخلی رساند.
در کم خونی ها، درجه حرارت پایین، سیانوز و در خلال عادات ماهانه در افراد حساس، آب درمانی توصیه نمی شود.
آب گرم را نباید در افراد ناتوان که احساس کوفتگی می کنند، یا مستعد غش و ضعف هستند، یا آنهایی که مستعد گرمازدگی می باشند و یا در سکته به مصارف داخلی و خارجی بدن رساند.
آب ولرم، نه سرد و نه گرم، در درمان اغلب بیماری ها موثر است، به شرط آنکه توسط پزشکی مجرب در زمینه ی آب درمانی تجویز شده باشد.
آب دارای مواد معدنی اولیه و ناخالصی یا آغشته به رادیوم و ... را نباید برای مصارف آشامیدنی به کار برد.
منبع:
Drugless prevention cure of diseases with water
Cret Poblishing House , Newdenli Tidia 1997
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 94
فعل معتل
به فعلی که در ریشة آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» میگویند.
مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و …»
انواع فعل معتل
از این جهت که حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص
1-معتل مثال: فعلی است که اولین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها کرد، ترک کرد)، وهب(بخشید)…
ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)…
2معتل اجوف: فعلی است که دومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)…
ب)اجوف یائی مانند: بیع(فروخت)، سیر(حرکت کرد)…
3-معتل ناقص: فعلی است که سومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)ناقص واوی مانند: دعو(دعوت کرد، خواند)، تلو (تلاوت کرد)…
ب)ناقص یائی مانند: رمی (پرتاب کرد)، هدی (هدایت کرد)…
وجود حروف عله در ریشة فعل های معتل باعث می شود که تلفظ بعضی از صیغه ها دشوار یا غیر ممکن باشد به همین دلیل برای حل این مشکل تغییراتی در فعل های معتل به وجود می آوریم که به این تغییرات «اعلال» می گویند.
مثلاُ «قول» برای تلفظ راحت تر به «قال» تبدیل می شود و «یرمی» به «یرمیُ»، «لم تقول» به «لم تقل».
بنابراین به تغییراتی که در فعل معتل ایجاد می شود«اعلال» می گویند.
انواع اعلال
در فعل معتل سه نوع اعلال (تغییر) بوجود می آید:(اعلال به قلب، اعلال به حذف، اعلال به اسکان)
الف)اعلال به قلب:
هرگاه یک حرف عله به حرف علة دیگری تبدیل شود به این نوع تغییر «اعلال به قلب» می گویند.
مانند: قول قال بیعباع یخشیُیخشی
ب)اعلال به حذف:
هرگاه حرف عله حذف شود به این نوع تغییر، «اعلال به حذف» می گویند.
مانند:یدعوون یدعون لم یقول لم یقل
ج)اعلال به اسکان:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 128
عنوان:
قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران
فهرست مطالب
مقدمه 1
بیان مسئله: 3
فرضیهها: 3
بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج 4
فصل دوم: بررسی تعاریف ارائه شده پیرامون حراج 5
مبحث اول: حراج در قانون شهرداری 6
گفتار اول: آییننامه معاملات شهرداری تهران مصوب 17/9/1344 مجلس شورای ملی 6
گفتار دوم: آیین نامه مالی شهرداری ها مصوب 12/4/1346 مصوب مجلس شورای ملی و مجلس سنا. 7
گفتار سوم: آییننامه طرز وصول عوارض شهرداری و جرایم مستنکفین از پرداخت نامبرده مصوب 13/7/1317 مصوب مجلس شورای ملی 8
گفتار چهارم: آییننامه معاملات شهرداری پایتخت مصوب 25/1/1355 مجلس شورای ملی و مجلس سنا 11
مبحث دوم: حراج در قانون ثبت اسناد و املاک کشور 13
گفتار اول: حراج در قانون ثبت اسناد مصوب 26/12/1310 13
گفتار دوم: حراج در قانون اصلاحی ثبت اسناد املاک مصوب 1358 14
گفتار سوم: قانون الحاقی به قانون ثبت مصوب 3/11/1355 15
گفتار چهارم: آییننامه ترتیب اتخاذ ارزیاب و نحوه ارزیابی موضوع قانون الحاق یک تبصره به ماده 34 قانون ثبت 16
مبحث سوم: حراج در آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازمالاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 6/4/1355 وزیر دادگستری 16
گفتار اول: درخواست اجراء مفاد اسناسنامه رسمی 16
گفتار دوم: شرایط اجرای حراج مطابق فصل نهم از ماده 140 آییننامه 19
گفتار سوم: موارد توقیف عملیات حراج 21
گفتار چهارم: موارد بیاعتباری فروش در حراج 22
مبحث چهارم: حراج در مقررات نظام صنفی 24
گفتار اول: آییننامه اجرای موضوع ماده 51 قانون نظام صنفی. 25
گفتار دوم: آییننامه اجرایی ماده 84 قانون نظام صنفی 27
مبحث پنجم: حراج در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور 29
مبحث ششم: حراج در آییننامه معاملات دولتی 31
گفتار اول: آییننامه معاملات دولتی مصوب 10/2/1334 مجلس شورای ملی 31
گفتار دوم: آییننامه معاملات دولتی مصوب 27/12/1349 مجلس شورای ملی 31
مبحث هفتم: حراج در قانون تجارت 34
گفتار اول: تصدی به عملیات حراجی چیست؟ 34
گفتار دوم: بررسی نظریات 36
مبحث هشتم: حراج در مقررات امور گمرکی 37
گفتار اول: حراج در قانون تعرفه گمرکی مصوب 6/4/1334 37
گفتار دوم: حراج در قانون امور گمرکی مصوب 3/3/1350 39
گفتار سوم: نحوه حراج در آییننامه اجرایی قانون امورگمرکی 40
گفتار چهارم: نحوه اقدام خصوص کالای متروکه در فرودگاه 43
مبحث نهم: حراج در قانون جمعآوری و فروش اموال تملیکی 44
مبحث دهم: حراج در قانون محاسبات عمومی 45
مبحث یازدهم: حراج در قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17/10/82 مجلس شورای اسلامی 46
گفتار اول: شرایط فروشنده کالا و ارائه دهنده خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
گفتار دوم: شرایط تامین کننده جهت انجام معامله و خدمات در قانون تجارت الکترونیک 47
مبحث دوازدهم: حراج در قانون اداره تصفیه و امور ورشکستگی 48
بخش دوم: مزایده 49
فصل اول: معنای لغوی و اصطلاحی 49
فصل دوم: سابقه تقنینی در خصوص مزایده معاملات دولتی و مفهوم آن 50
فصل سوم: تشریفات مزایده در قراردادههای دولتی 52
فصل چهارم: مزایده در اجرای احکام مدنی 54
گفتار اول: اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است. 54
گفتار دوم: اصلاح آییننامه قانون تشکیل دادگاه عمومی و انقلاب مصوب 19/6/87 و نحوه اجرا 55
گفتار سوم: اصول مقدماتی حاکم بر اقدامات مدیر دفتر و دادورز و مامورین اجرا جهت اجرای اجرائیه 56
گفتار چهارم: نوع معامله در اجرای احکام مدنی 58
مبحث دوم: نحوه مزایده اموال منقول 58
گفتار اول: محل مزایده 58
گفتار دوم: زمان مزایده 59
گفتار سوم: آگهی مزایده 60
گفتار چهارم: دعوت از طرفین برای مزایده 62
گفتار پنجم: جلسه مزایده 64
گفتار ششم: توافق محکوم علیه و محکوم له در جلسه مزایده 68
گفتار هفتم: موارد رد مامورین اجرا برای مزایده 69
گفتار هشتم: مبلغ پایه در مزایده 70
گفتار نهم: ضمانت اجرای عدم اقدام ضابطین از دستور دادورز در مزایده 71
گفتار دهم: نحوه پرداخت وجه معامله در مزایده 72
بند چهارم) ضمانت اجرای عدم پرداخت ثمن مطابق شرایط 73
گفتار یازدهم: فروش قسمتی از مال توقیف شده در جلسه مزایده 73
گفتار دوازدهم: تحویل و تسلیم مال فروخته شده به برنده مزایده 74
گفتار سیزدهم: اتمام عملیات مزایده در اموال منقول 75
گفتار چهاردهم: موارد به اعتباری مزایده 75
مبحث دوم: مزایده اموال غیرمنقول 76
گفتار اول: مندرجات آگهی فروش اموال غیرمنقول 76
گفتار دوم: اتمام عملیات مزایده در اموال غیرمنقول 77
بخش سوم: بورس و تمایز آن با حراج 79
فصل اول: مبنای لغوی و اصطلاحی بورس 79
فصل دوم: ارکان بورس 80
فصل سوم: نحوه سرمایهگذاری در بورس 81
گفتار اول: خرید 81
گفتار دوم: فروش 81
گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش 81
فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی 82
بخش چهارم: بررسی سابقه فقهی حراج 84
بخش پنجم: ماهیت حقوقی حراج 88
فصل اول: بررسی تعاریف و ارائه تعریفی از حراج 88
فصل دوم: اقسام حراج 89
گفتار اول: حراج به جهت پایان فصل مصرف 89
گفتار دوم: حراج به جهت توسعه اولیه فروش کالا 90
گفتار سوم: حراج به جهت تغییر شغل 90
گفتار چهارم: حراج به جهت تعطیل واحد صنفی 90
گفتار پنجم: حراج فصلی و حراج غیرفصلی 90
گفتار ششم: حراج جمعی 91
فصل سوم: مشخصات حراج 91
گفتار اول: حراج دولتی 91
بند اول: حراج در مقام فروش کالا 92
بند دوم: حراج در مقام اخذ حقوق دولتی 92
گفتار دوم: حراج خصوصی 92
بند اول: حراج اشخاص حقیقی 93
بند دوم: حراج اشخاص حقوقی 93
فصل چهارم: شرایط انعقاد و اعتبار حراج 93
گفتار اول: اصل آزادی قراردادها 93
گفتار دوم: قصد و رضای طرفین 94
گفتار سوم: اهلیت طرفین 100
گفتار چهارم: موضوع حراج 102
بند اول: مورد حراج باید در جلسه حراج وجود داشته باشد. 103
بند دوم: مورد حراج باید قابلیت تملک مالیت داشته باشد. 103
بند سوم: مورد حراج باید مقدورالتسلیم باشد. 103
بند چهارم: مورد حراج باید معین باشد 103
بند پنجم: مورد حراج نباید مبهم باشد 104
گفتار پنجم: مشروعیت جهت در حراج 105
فصل پنجم: ثمن معامله در حراج 105
فصل ششم: آیا حراج نوعی دلالی است 107
فصل هفتم: آیا حراج نوعی حقالعمل کاری است 109
فصل هشتم: آیا حراج نوعی مناقصه است 110
فصل نهم: ویژگیهای حراج 111
نتیجهگیری 119
منابع و ماخذ 122