انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد مدیریت بر مبنای ارزشها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مدیریت بر مبنای ارزشهامصطفی فراهانی

اشاره

شتاب تحولات در عصر ما، به حدی است که نمی توان وقایع و رویدادهای آینده را با معادلات عادی و ساده پیش بینی کرد. تغییرات در دنیا هم چون گذشته خطی نبوده و در نتیجه باید گفت آینده ادامه گذشته نیست . پیچیدگی و رشد فزاینده پدیده ها سبب شده است دیگر نتوانیم با اتکا به تجربه ها و رویکردهای سنتی، موفقیت سازمانهای کسب و کار را در آینده تضمین کنیم.مجموع این شرایط سبب شده است صاحب نظران رویکردهای جدیدی را برای مقابله با چالشهای فوق بیاندیشند. یکی از این رویکردهای نوین، رویکرد مدیریت برمبنای ارزشها (MBV) است .در این مقاله تلاش شده است رویکرد مدیریت بر مبنای ارزشها و جایگاه آن در سازمان بررسی شود.

مقدمهاگر چه در گذشته مقوله ارزشها، بین رویکردهای مدیریتی از اهمیت زیادی برخوردار نبود، ولی امروزه ، ارزشها در روندهای مدیریتی از نقش محوری برخوردار هستند. شکل زیر این روند تغییر را نشان می‌دهد .این تغییر جهت در کانون توجه مدیریت، عمدتاً ناشی از تقاضای فزاینده مدیران به مسئولیت پذیری حرفه ای، کیفیت و مشتری مداری بوده است. از طرفی دنیا هم مکان نامطمئن تر و پیچیده تری شده است و مدیران نمی توانند از توجه به پیچیدگیها اجتناب کنند و برای مواجهه با پیچیدگیها به مهارتهایی از قبیل درک تئوری پیچیدگی، تئوری سیستم ها و تئوری آشوب نیازمندند. امروزه محدوده پیشرفت و رشد پیچیدگی پدیده ها (شخص، سازمان و جامعه) درونی و همراه با ساده‌سازی سطح پدیده هاست و به همین دلیل «زنگ هشدار مدیریت» بایستی به صدا درآید.همان طور که شکل نشان می دهد، در دهه 1920 مدیریت از طریق دستورالعملها (MBI) جوابگو بود، چون تغییرات سریع نبود و راهی که کارها در گذشته انجام می گرفت برای انتقال به دیگران کافی بود. اما تا دهه 1960، تغییرات به نقطه ای رسید که انعطاف پذیری بیشتری را از سوی مدیران ایجاب می کرد. پس مدیریت بر مبنای اهداف (MBO) مطرح شد و مدیران را به این سمت و سو سوق داد تا درباره جهت گیری و انتخاب استراتژی خود به صورت توافقی عمل کنند. در سال 1986 پرای گوگین استدلال کرد که برای درک رفتار سیستم های پیچیده و پدیده های پویا بایستی آنها را از نظر ارزشی تحلیل کرد. نتیجه سالها تحقیق او تصدیق کرد کلید درک و رهبری افراد، سازمانها و جوامع، نظامهای ارزشی هستند که این مفهوم امروزه در MBV تبلور یافته است .حرکت پدیده های خطی، ساده، بی جان و دست ساز بشر از قبیل ماشین آلات، پلها، ساختمانها را می توان از طریق نیرو ها و جاذبه های ساده مانند جاذبه زمین درک کرد. اما در مورد پدیده های زنده و پیچیده این طور نیست . در این مورد، جاذبه های قوی به جای جاذبه ساده، برای درک فرم کلی رفتار راهگشا بوده و می تواند با سطح بالایی از اطمینان پیش بینی کند چه پدیده ای اتفاق خواهد افتاد. در خصوص افراد، گروهها، سازمانها و جوامع، نظامهای ارزشی جاذبه های قوی ای هستند که فرم کلی رفتارشان را تعیین می کند. (پاول چی پندال ، 2004)

 

 

 

سیر تکامل مدیریت بر مبنای ارزشهامتناسب با نیاز روز افزون به جذب درجه های بسیار بالای پیچیدگی و عدم قطعیت در سازمانهای تجاری، رویکرد سنتی «مدیریت بر مبنای دستورالعملها» که در ابتدای قرن 20 بسیار مقبول بود، از دهة 1960 تاکنون جای خود را به «مدیریت بر مبنای اهداف» داده است و امروزه رویکرد دیگری در حال تکوین است که از آن به عنوان «مدیریت بر مبنای ارزشها» نام می‌برند. در شکل زیر، نمایه ای از سیر تکاملی این سه رویکرد مدیریتی را ملاحظه می کنید . گفته می شود این سیر تکاملی پیامد ظهور 4 روند سازمانی در خلال دهه های اخیر است. این روند ها، سازمانها را وادار کرده اند تا به منظور حفظ قابلیتهای رقابتی خود در بازارهای بسیار متوقع و غیرقابل پیش بینی امروزی خود را با شرایط نوسازگار کنند.

این روند های چهارگانه در افزایش قابل ملاحظه پیچیدگی و عدم قطعیت در سازمانها مؤثر بوده و البته با یکدیگر پیوند متقابل دارند . این روندها عبارتند از :-1 ضرورت بهبود کیفیت و مشتری مداری-2 ضرورت تخصص گرایی، استقلال عمل و پاسخگویی در میان کارکنان-3 ضرورت تبدیل «رئیسان» به رهبران و تسهیل کنندگان-4 ضرورت ایجاد ساختارهای سازمانی «تخت تر» و چالاک تراگر می خواهید در بازارهای بسیار متوقع حضور پایدار داشته و قادر به رقابت باشید , باید بدانید که الگوهای صنعتی مرسوم در ابتدای قرن 20 که به تولید انبوه محصولات استاندارد شده معطوف بودند، امروزه کهنه و بی استفاده شده اند . شرایط رقابتی ایجاب می کند که فرایندهای تولید را به گونه ای بازآفرینی کنیم که اطمینان یابیم مشتری همیشه از رابطه بین قیمت، کیفیت و عملکرد کاملاً خشنود است. در موقعیت جدید، خطوط تولید باید هرچه بیشتر حالت «مقطعی – موردی » بگیرند و یا به عبارت دیگر برای مشتری و موقعیت خاص طراحی شوند. در نتیجه باید تأکید کرد که دیگر متمایز سازی محصول یا جهت گیری کسب و کار به سمت گروههای انبوه مشتریان که انتظارات و نیازمندیهای مشابهی دارند، کم کم به پایان رسیده و کارایی سابق را ندارد. بنابراین جهت گیری سازمانها به سمت ذائقه ها و نیازمندیهای متغیر مشتریان متوقع امروزی، در مقایسه با تولید انبوه محصولات استاندارد برای خریداران یا کاربرانی که قدرت خرید اندکی دارند، بسیار پیچیده تر می شود. ضرورت تخصص گرایی و استقلال عمل و پاسخگویی کارکنان و ظهور فناوری های نو از جمله رباتیک، اتوماسیون فرایند و مخابرات، تقاضا برای جهت گیری به سمت کیفیت بهتر و مشتریان منفرد را افزایش داده که این به نوبة خود سطح دانش و مهارتهای تخصصی را که بخش لاینفکی از تأمین محصولات و خدمات است افزایش می دهد .

 

 

 

 

در جدول 1، عامل مهم دیگری را نیز ملاحظه می کنید :نمودار پیچیدگی سازمان، خطی نیست. در سمت راست شکل، نمودار پیچیدگی روند نزولی به خود می گیرد و نشان می‌دهد که مدیریت بر مبنای ارزشها به خوبی پیچیدگی سازمانی را جذب می کند و از اثرات این پیچیدگی می کاهد. به بیان دیگر سازمانی که به طور هوشمندانه ارزشهــای مشترک خود را می پذیرد، در مـقایسه با سازمانی که اهداف معینی را تعیین یا صرفاً از دستورالعملها یا آیین نامه ها پیروی می‌کند، در مدارا با خلاقیت و بهره برداری از پیچیدگی و عدم قطعیت به مراتب کارآمدتر عمل می کند. اهداف و دستورالعملها پیچیدگی را کاهش می دهند و حتی شاید قادر به حذف کامل آن شوند (یا اثرات بد آن را بر کارکنان به صفر برسانند.) اما از افرادی که واقعاً به صورت تخصصی و خلاقانه عمل می کنند، بیشتر از این انتظار می رود . کارکنان دانش گر باید به زندگی با پیچیدگی عادت کنند و نه تنها با آن مدارا و آن را جذب کنند، بلکه از مزیتهای آن بهره ببرند . بزرگترین محدودیت «مدیریت بر مبنای اهداف» از آنجا ناشی می شود که اهداف عملیاتی به خودی خود بی معنی هستند. در واقع اهداف سازمانی فقط تا حدودی که مشتق از ارزشها و باورهای کاملاً پذیرفته شده و مشخص هستند، معنا پیدا می کنند . اگر ارزشها را با این دید ببینیم که به اقدامات ما معنا می دهند آنگاه می بینیم که اهداف عملیاتی این اقدامات را به شکل نتایج و ثمرات ملموس در می آورند. همان طور که در جدول زیر بعد ملاحظه می کنید اهداف، ارزشها را به رفتار عملیاتی تبدیل می کنند و بدین ترتیب به ارزشها جامه عمل می پوشانند . در این مثال خاص، اصل یا ارزش «کیفیت» در صورتی که بتوان برای آن هدف مشخصی را در چارچوب زمان بندی واقعی تبیین کرد، فقط از طریق شکل ملموس دریافت گواهی نامه رسمی کیفیت درک می شود. هنگامی که می کوشیم مدیریت بر مبنای اهداف را در سازمانی اعمال کنیم و معتقد به «کنترل سلسله مراتبی» کارکنان هستیم، تأثیر گذاری بالقوه آن به عنوان ابزاری برای انگیزش کارکنان در جهت انجام کارهای پرکیفیت خنثی می شود و کمابیش به شکل نسخه اصلاح شده مدیریت بر مبنای دستورالعملها در می آید . تعیین هدفی مانند «افزایش تولید به اندازه 9 درصد ظرف 6 ماه آینده، آن چنان تفاوتی با این ندارد که دستورالعملی با همین مضمون صادر شود. به ویژه آن که کارکنان تا حدودی که به آنها مربوط می شود، هیچ مشارکتی در تعیین این «هدف» ندارند.سخن گفتن درباره ارزشها مطلقاً به این معنی نیست که هدفها باید فراموش شوند. ارزشها و هدفها رابطه متقابل دارند . بنابراین مدیریت بر مبنای ارزشها جایگزین مدیریت بر مبنای اهداف نمی شود، بلکه تا حدودی آن را کامل و از طریق معنا بخشیدن به آن، اجرایی شدن آن را تسهیل می کند . در واقع در همه کاربردهای مدیریت بر مبنای اهداف، نشانه هایی از توجه به ارزشها به طریقی وجود دارد . اما آنچه در مدیریت بر مبنای ارزشها پر رنگ تر می شود، نظام مند شدن این کار است . در واقع ارزشهای اساسی مشترک به «عامل های کلیدی موفقیت» تبدیل می شوند و ساختار اهداف را به عنوان واسطه های ابزاری تعیین می کنند. (دولان و گارسیا، ترجمه وحیدی مطلق و ملکی فر، 2005)

جمع بندی دراین مقاله سعی شد جایگاه مدیریت بر مبنای ارزشها و تاثیرات آن بر سازمانها تبیین شود. همان طور که تبیین شد، این رویکرد یکی از الزامات بقا و ماندگاری بنگاههای اقتصادی در شرایط بحرانی، پیچیده و رقابتی امروزهستند و می تواند مسیر موفقیت سازمانهای امروزی را هموار سازد. سیستم باورها و ارزشهایی که در سازمان های قرن بیستم کارایی داشت، در سازمانهای امروزی کارایی لازم را ندارد . لذا با توجه به حساسیت ها و پیچیدگی هاو الزامات فعلی محیط کسب و کار این رویکرد راهگشا خواهد بود.

فهرست مأخذ1) Chippendale , paul (2004) , MBV – Management By Values , http : //www.minessence.net/ezines/ezine 19.htm2) شیمون ال . دولان و سالوادور گارسیا، مدیریت بر پایه ارزش ها در هزاره نوین، ترجمه وحید وحیدی مطلق، عقیل ملکی فر (1384)، سایت اندیشکده وحید، http : //www.jila.net/vahid/

_ مصطفی فراهانی: کارشناس اداره تحقیقات و مطالعات منابع انسانی شرکت واگن پارس

بازگشت به صفحه اول سایت سازمان مدیریت صنعتی

در این شماره مى خوانید:

سر مقاله

مدیریت سرمایه گذاری خارجی و چالشهای فراروی

میز گرد

اخلاق حرفه ای و مشاوره مدیریت دو اصل جدایی‌ناپذیر

مقالات

رویکردی به دانش آفرینی

 

بعد انسانی چابکی سازمان

 

تاثیر جامعه‌ اطلاعاتی بر انسجام اجتماعی

 

شرکتهای مجازی و شبکه آنها

 

راهکارهای چابکی در سازمانهای تولیدی

 

مدیریت برفرایند خصوصی سازی در نظام بانکی

 

اهداف استراتژیک در تجارت الکترونیک

 

شناخت فرهنگها در فروش بین المللی

 

بازاریابی جاویژه ؛ گام نخست در کامیابی کسب و کار

 

ساخت در کلاس جهانی از منظر مشتری

 

پیش بینی تکنولوژی؛جهش در روشنی

 

مدیریت بر مبنای ارزشها

 

کلینیک بازاریابی و تبلیغات بخش بندی بازار

 

بنگاههای برتر جهانی (9)شرکت اچ پیHP

 

مورد کاوی(22)اوج گیری دوباره با روشهای رقیب

 

به سوی جامعه اطلاعاتی

 

تدبیرانه

 

گزارشهاى داخلى

نیاز به تعاملی همه جانبه

 

فرهنگ مدیریت پروژه در سازمانهای ایرانی

 

عملکرد استراتژیک؛ چالش‌ها و موانع

 

نقش محوری مدیریت ارتباط با مشتری

 

کوتاه و خواندنى

تجارت خانوادگی

 

23 نکته برای یک ارائه خوب

 

توان مدیریت و مدیریت توان

 

کاربرد زیست آهنگ در صنعت

 

روى خط اینترنت

 

نگاهی به یک کتاب کسب و کار نام تجاری

 

معرفى کتاب

 

روی جلد

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت بر مبنای ارزشها


تحقیق در مورد مبنای نظری در الگوهای کینزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 78 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

در سال 73 که سیاستهای تعدیل برنامه اول موجب افزایش بیش از حد پیش‌بینی نقدینگی شده بود‌، یکی از محورهای اساسی سیاستهای پولی مهار رشد نقدینگی قرار گرفت‌. به دلیل تقاضای روزافزون بخشها برای دریافت تسهیلات‌، ناشی از افزایش نرخ ارز و قیمتها‌، مجلس در تبصره دو بودجه برای بخشهای دولتی و غیر دولتی سقفهای اعتباری (افزایش مانده حداکثر معادل 7000 میلیارد ریال و 55 درصد آن برای بخش خصوصی) تعیین نمود‌. ضمن آنکه به منظور خنثی نمودن اثرات افزایش کسری حساب ذخیره تعهدات ارزی بر نقدینگی‌، بانک مرکزی مجاز شد که معادل این افزایش اوراق قرضه به بانکها بفروشد‌. سهم بخشها از اعتبارات بانکی به این شرح مقرر شد‌: 19 درصد کشاورزی‌، 36 درصد صنعت نفت‌‌و‌معدن‌، 30 درصد ساختمان و مسکن‌، 8 درصد صادرات و 7 درصد بازرگانی داخلی‌، خدمات‌، و متفرقه‌. جابجایی مانده تسهیلات جذب نشده نیز منوط به نظر بانک مرکزی بود‌. حد فردی تسهیلات برای اشخاص حقیقی از دو میلیارد ریال به 500 میلیون ریال و برای اشخاص حقوقی از 15 میلیارد ریال به 5 میلیارد ریال تقلیل داده شد (مگر بر اساس مجوز بانک مرکزی)‌. مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیر دولتی با رشد 6/23 درصدی (در مقایسه با رشد 5/30 درصدی 1372) همراه شد‌. همانند سالهای گذشته بیشترین تسهیلات را ساختمان ومسکن و صنعت و معدن گرفته است‌. ضمن آنکه کشاورزی و صنعت و معدن کمتر از مصوب و ساختمان و مسکن و بازرگانی‌، خدمات و صادرات بیش از سهم مصوب اعتبار دریافت داشته‌اند‌.

هدف سیاستهای پولی و اعتباری در سال 1374 کنترل تورم از طریق محدود نمودن تسهیلات بانکی بود‌. براساس قانون بودجه سال 1374 سقف تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش دولتی‌، خصوصی و تعاونی به 6700 میلیارد ریال محدود شد‌. شایان ذکر است که براساس تبصره نه قانون بودجه سال 1374 دولت‌، 55 درصد از افزایش تسهیلات بانکی در این سال باید منحصراً به بخش خصوصی اختصاص می‌یافت‌. در اصل مذکور به دلیل افزایش نرخ سود تسهیلات و افزایش کارایی بانکها نرخ سود سپرده‌های سرمایه‌گذاری مدت‌دار افزایش یافت‌.

بررسی عملکرد اعتباری بانکها طی سال مورد بررسی نشان‌ دهنده افزایش مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیر‌دولتی (بدون احتساب سود و در‌آمد سالهای آتی) است که با رشدی معادل 24 درصد به 7/40967 میلیارد ریال رسید و بدین ترتیب طی سال 1374 مبلغ 5/7942 میلیارد ریال به مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیر‌دولتی افزوده شد‌. لازم به ذکر است که بخشی از تسهیلات اعطایی به بخش غیر‌دولتی در قالب تبصره‌های قانون بودجه سال 1374 بوده است‌.

پایین بودن نرخهای سود انتظار تسهیلات و بالا بودن حجم تقاضا برای تسهیلات از جمله علل افزایش تسهیلات اعطایی بانکها در مقایسه با سقف مصوب می‌باشد‌.

بررسی سهم‌های مصوب بخشهای اقتصادی از افزایش در مانده کل تسهیلات اعتباری بانکها به بخش غیر‌دولتی در سال 1374 نمایانگر افزایش قابل توجه سهم بخش کشاورزی و کاهش نسبی سهم سایر بخشها می‌باشد‌. این امر در راستای محور قرار گرفتن بخش کشاورزی در برنامه دوم توسعه اقتصادی صورت گرفته است‌. شایان ذکر است که براساس تبصره 77 قانون برنامه دوم‌، در طول سالهای برنامه باید به طور متوسط حداقل 25 درصد از تسهیلات کلیه بانکهای کشور به طرحهای بخش آب و کشاورزی و همچنین یک درصد از سهم هر بخش (جمعاً 4 درصد) به فعالیتهای اشتغالزای ویژه اختصاص یابد‌.

در سال 1375 براساس بند ( ﻫ) تبصره دو قانون بودجه کشور ] 2[ افزایش سقف تسهیلات بانکی قابل واگذاری توسط بانک مرکزی از طریق بانکهای تجاری و تخصصی کشور به بخشهای دولتی‌، خصوصی و تعاونی نسبت به مانده سال 1374 فقط تا حدی مجاز گردید که تغییر در بدهی آنها به سیستم بانکی معادل 7500 میلیارد ریال افزایش یابد‌. 55 درصد از افزایش سقف تسهیلات بانکی در سال 1375 منحصراً بایستی به بخش خصوصی و تعاونیهای مردمی و 45 درصد باقیمانده به بخش عمومی اختصاص داده شود‌. در این سال شورای پول و اعتبار مقرر نمود که با رعایت سقفهای مندرج در تبصره‌های مختلف قانون بودجه سال 1375 اعطای تسهیلات بانکی به نحوی صورت پذیرد که معادل 60 درصد مبلغ 7500 میلیارد ریال در قالب تبصره‌ها پرداخت و کسری مبالغ تا سقف‌های مقرر در قانون بودجه از محل مبالغ وصولی تسهیلات اعطایی سالهای قبل تبصره‌ها پرداخت گردد‌. 40 درصد بقیه نیز به عنوان تسهیلات غیر تکلیفی توسط سیستم بانکی به مشتریان خود پرداخت گردد‌.

در این سال به منظور خنثی کردن اثرات انبساطی کسری حساب ذخیره ارزی و بر مبنای ردیف 3 بند (ج) تبصره 29 قانون بودجه] 3‌[، بانک مرکزی بانکها را ملزم نمود که علاوه بر تودیع سپرده قانونی بابت پیش پرداخت اعتبارات اسنادی‌، بقیه وجوه پیش پرداخت تا سقف 90 درصد را نیز نزد بانک مرکزی تودیع نمایند‌.

ضمناً شورای پول و اعتبار سهم افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیر‌دولتی در سال 1375 را همانند سال گذشته تعیین نمود‌.

بررسی عملکرد اعتباری بانکها در سال 1375 نشان‌ دهنده افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیر‌دولتی (بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی) به میزان 4/12339 میلیارد ریال (1/30 درصد) می‌باشد‌. به این ترتیب مانده مطالبات بانکها از غیر‌دولتی در پایان سال 1375 به رقم 1/53307 میلیارد ریال بالغ گردید‌.

لازم به ذکر است که اعطای بخشی از این اعتبارات در قالب تسهیلات تکلیفی و به موجب تبصره‌های قانون بودجه سال 1375 می‌باشد‌. از سوی دیگر پایین بودن نرخهای سود مورد انتظار تسهیلات در بسیاری از بخشهای اقتصادی منجر به افزایش تقاضای مؤثر برای تسهیلات بانکی شد‌، لذا افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکه به بخش غیر‌دولتی به میزان 4/8214 میلیارد ریال بیش از سقف مصوب در بودجه (4125 میلیارد ریال) گردید‌.

شایان ذکر است که بخش عمده‌ای از این تسهیلات (50 درصد) در دو ماهه پایانی سال اعطا شده است‌.

بررسی چگونگی اعطای تسهیلات به بخش غیر‌دولتی در بخشهای مختلف اقتصادی نشان می‌دهد که اگر چه کلیه بخشها بیش از میزان پیش‌ بینی شده از سقف مقرر (4125 میلیارد ریال) تسهیلات بانکی دریافت نموده‌اند لیکن با توجه به عملکرد تسهیلات اعطایی مشاهده می‌شود که بخشهای صنعت و معدن و بازرگانی و خدمات بیشتر از سهمهای مصوب خود و بخشهای کشاورزی و مسکن و ساختمان کمتر از سهمهای مصوب تسهیلات دریافت کرده‌اند‌.

در سال 1376 محدود نمودن رشد تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخشهای دولتی و غیر‌دولتی به منظور کنترل تورم کماکان مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار داشت‌. در جهت نیل به هدف مزبور و براساس قانون بودجه سال 1376 کل کشور‌، مقرر گردید که در این سال اعطای تسهیلات سیستم بانکی به بخشهای مختلف اقتصادی به گونه‌ای صورت پذیرد که ضمن رعایت سهم‌های نسبی مندرج در این قانون (60 درصد بخش خصوصی و 40 درصد بخش دولتی) کل افزایش در مانده تسهیلات اعطایی تا پایان سال 1376 حداکثر به 8800 میلیارد ریال بالغ گردد‌. شورای پول و اعتبار ضمن تأیید ادامه سیاستهای پولی سال 1375 برای این دو سال‌، سهم نسبی افزایش در مانده تسهیلات اعطایی به بخشهای مختلف اقتصادی برای بخش غیر‌دولتی را نیز مانند سال 1375 بدون تغییر باقی گذاشت‌. شایان ذکر است که به علت وقوع خشکسالی و به منظور کمک به بخش کشاورزی و بر اساس مصوبه هیأت دولت سقف تسهیلات این بخش 000/1 میلیارد ریال افزایش یافت‌.

عملکرد اعتباری بانکها در سال 1376 نشان می‌دهد که مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیر‌دولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 1/9117 میلیارد ریال (1/17 درصد) افزایش به 2/62424 میلیارد ریال بالغ گردیده است‌. مقایسه رشد این متغیر با سال 1375‌، حاکی از کاهش نسبتاً زیاد در نرخ رشد تسهیلات مذکور به بخش غیر‌دولتی است‌.



خرید و دانلود تحقیق در مورد مبنای نظری در الگوهای کینزی


نگرش و سیستم یکپارچة هزینه یابی بر مبنای فعالیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

 

موضوع تحقیق:

* نگرش و سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت(EVA)و ارزش افزوده اقتصادی(ABC)

*مفاهیم هزینه کیفییت

استاد مربوطه: آقای اکبر زاده

گرد اورنده : حاتم حصومی دانشجوی ترم 4 رشته امور مالی و مالیاتی

شماره دانشجویی: 8525288041

نگرش و سیستم یکپارچه ی هزینه یابی بر مبنای فعالیت

(EVA) و ارزش افزودة اقتصادی (ABC)

چکیده

مقالة حاضر سیستم سنجش و ارزیابی هزینه و عملکرد را از طریق یکپارچه کردن روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت( ABC) با ارزش افزودة اقتصادی( EVA) به عنوان معیار ارزیابی مالی مبتنی بر ارزش مورد بررسی قرار میدهد. در سیستم یکپارچه ABC-and-EVA

هزینة فعالیت ها نه تنها نرخ مصرف منابع را شامل می شود.

، بلکه تقاضای سرمایه فعالیت ها را از طریق هزینه سرمایه در نظر می گیرد. در این مقاله

نخست پیشرفتهای اخیر در هزینه یابی بر مبنای فعالیت و نقش ارزش افزوده اقتصادی در محیطهای تجاری جدید و همچنین هدف و انگیز ة به کارگیری سیستم یکپارچه ABC-and-EVA در شرکت ها بیان می گردد.

سپس متدلوژی و روش اجرا ی آن با استفاده از تحقیقات انجام شده در این زمینه تشریح می شود. به طور کلی یافته ها و نتایج تحقیقات انجام شده بیان کنندة این است که اطلاعات هزینه روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت به تنهایی در بسیاری از موارد منجر به تحریف اطلاعات هزینه و اّتخاذ تصمیمات ضعیف و حتی گمراه کننده می گردد در حالی که در سیستم یکپارچه، ABC-and-EVA قابلیت اتکای اطلاعات هزینه به طور قابل توجهی. افزایش می یابد و موجب بهبود تصمیمات استراتژیک و عملکرد تجاری موثرتر خواهد گردید .

واژه های کلیدی

هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، ارزش افزودة اقتصادی ، سیستم هزینه یابی، مدیریت هزینه ، مدیریت استراتژیک.

مقدمه

هدف اصلی اکثر شرکت ها ایجاد پول در زمان حال و آینده است . اگر یک شرکت قادر

به ایجاد سود اقتصادی کافی در طول زمان نباشد حیات و بقای آن در تردید و ابهام قرار دارد.از این رو شرکت با سود پایین یا بدون سود برای سهامداران و سرمایه گذاران بالقوه

جذاب نیست؛ از این رو مدیریت برای جلب رضایت سرمایه گذاران ضمن حفظ حداقل سطح سودآوری مورد انتظار مجبور به مدیریت هزینه و ایجاد ارزش اقتصادی خواهد بود.

در بسیاری از شرکت های بزرگ در ترکیب با سایر ABC در سال های اخیر سیستم

ابزارهای نوین ، از طریق حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده و بهبود فرآیندها ، مدیران

واحدهای تجاری را قادر به مدیریت هزینه به طور موفق تر و عملکرد تجاری کارا و مؤثرتر

کرده است .

امروزه در محیط تجاری بسیاری از شرکت های تولیدی در مواجه با نیروهای رقابتی

در بازار های محلی و جهانی ابزارهای مدیریت استراتژیک را به منظور افزایش قدرت رقابت به کار می برند EVA و ABC هر دو از چنین ابزارهای مدیریت استراتژیک هستند.

و به طور متداول روش های EVA و ABC به طور مجزا مورد استفاده میباشند

. اساسا ABC یک سیستم هزینه یابی برای بهبود کارایی عملیات و EVA

به عنوان یک معیار

عملکرد(مالی برای بهبود کارایی مالی شمرده می گردد . در سال های اخیر بسیاری از

محققان موضوع ترکیب این دو نگرش را برای ایجاد یک سیستم یکپارچه هزینه یابی و عملکرد مطرح نمودند در این سیستم یکپارچه بخش ABC روی هزینه های عملیاتی( برگرفته از صورت سود و زیان) و بخش EVA روی هزینه های سرمایه

(برگرفته از ترازنامه) شرکت متمرکز می گردد در واقع این سیستم با نگرش ترکیبی

EVA و ABC به عنوان یک ابزار قدرتمند مدیریت استراتژیک قادر به محاسبه کل هزینه های رخ داده اعم از هزینه های مستقیم، هزینة عملیاتی و هزینة سرمایه در فرایند ایجاد محصولات، سفارشات و خدمات خواهد شد به منظور به دست آوردن اطلا عات هزینه کامل و قابل اتکا هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای ردیابی هزینه عملیاتی ( سربار) و ارزش افزود ة اقتصادی، برای برآورد هزینه سرمایه و ضمنا هزینه های مستقیم ، مستقیمابه موضوع هزینه ردیابی می شود .طی سال های اخیر این سیستم و نگرش یکپارچه ABC و EVA به طور موفقیت آمیز در بسیاری از شرکت های بزرگ اجرا شده است .

EVE یک معیار مالی است که بر اساس آن کارایی کل فرآیند در مقایسه با سرمایه قابل دسترس ارزیابی می گردد . در حالی که ABC برای تخصیص و توسعه هزینه ها به محصول به کار می رود . سیستم یکپار چه ABC و EVA یک ابزار حمایتی

مدیریت است که از طریق ترکیب آنها، عدم کارایی و معایب هر دو روش مورد استفاده به طور مجزا رفع می شود

کوپر و کاپلان در کتاب» هزینه و ارزش« عنوان کردند که یکپارچه کردن

EVA و ABC مسلم به نظر می رسد و هر دو نگرش برای حل و رفع تحریف گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی یکی از بعد عملیاتی و دیگری از بعد مالی توسعه یافته است .

هزینه یابی بر مبنای فعالیت تخصیص اختیاری هزینه های غیر مستقیم یا سربار

کارخانه به محصولات و مشتریان را اصلاح و ارزش افزود ة اقتصادی نقص حسابداری

مالی را در گزارشگری سود شرکت ها با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به عنوان یک هزینه

اقتصادی رفع می نماید . توانایی واقعی ترکیب این دو ابزار مکمل این است که مدیران

درک واضح و ,واقع بینانه ای از چگونگی مخارج و منابع سرمایه دارند و این که چگونه در بُعد

عملیاتی و استراتژیک تصمیم گیری کنند.

پیشرفت های اخیر در ABC

کاربرد گسترده تکنولوژی اطلاعات و جهانی شدن محیط رقابتیی ای ایجاد کرده است که در آن اغلب واحد های تجاری با ساختار هزینه پایین در بحرانها موفق



خرید و دانلود  نگرش و سیستم یکپارچة هزینه یابی بر مبنای فعالیت


اثر اقلیمی – خاکی بر مبنای محصول بذر اسفرزه ،بارهنگ و پسیلیوم 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

اثر اقلیمی – خاکی بر مبنای محصول بذر اسفرزه ،بارهنگ و پسیلیوم

چکیده

سه گیاه اسفرزه ،بارهنگ، پسیلیوم ( متعلق به تیره بارهنگ ) که از منابع مهم تولید طبیعی موسیلاژ جهان شناخته شده و در فلات ایران بهتر از دیگر نقاط می روید . در این تحقیق از نظر کمیت ، کیفیت و افزایش بذر در سطح زراعی تحت اثر عوامل اقلیمی- خاکی برخی مناطق الگویی در ایران مورد مطالعه قرار گرفته است . بذر این گیاه محتوی مقادیر زیادی موسیلاژ است که بیشتر از استفاده های دارویی و صنعتی شهرت دارد .

در حال حاضر بازار بی رقیب عرضه موسیلاژ به تقاضای جهانی ، از ان هندوستان است . ضرورت این تحقیق از آن جهت بود که نشان دهد آیا ایران می تواند از نظر هدفهای یاد شده در مقاله بر هندوستان برتری دارد؟

با توجه به پراکنش طبیعی این گیاهان در فلور ایران سه منطقه کشت دراطراف تهران شامل : باغ گیاه شناسی ملی ایران در ناحیه چیتگر ، مزرعه پژوهشی دانشکده علوم دانشگاه تهران در منطقه مردآباد کرج و ایستگاه پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در ناحیه آبسرد نزدیک دماوند و دو منطقه کشت در اطراف اصفهان : یکی در محوطه دانشگاه اصفهان و دیگری در ناحیه کبوتر آباد آن شهر ، در نظر گرفته شده است. این گیاهان دست کم در سه نوبت متوالی : اوایل بهار ، اواسط بهار و اواخر بهار در قالب طرح بلوکهایی به کلی تصادفی ( چهار تکراری ) با در نظر گررفتن فاصله کاشت پایه ها در هر بلوک کشت شوند .

با توجه به طول دوره کشت ومنطقه مناسب ، می توان نتیجه گرفت که کشت اسفرزه در تهران و کشت پسیلیوم و بارهنگ در اصفهان بیشتر مقرون به صرفه است . به طور کلی مناسبترین زمان و مکان کشت جهت تولید محصول بذر بارهنگ ، کشتهای دوم در محوطه دانشگاه اصفهان و کشت اول ناحیه کبوتر آباد به ترتیب با مقادیر 275 و 230 گرم بر متر مربع است .

بالاترین مقدار محصول بذ رمربوط به کشت اول اسفرزه در ناحیه همند ، برابر 310 گرم بر متر مربع است . بهترین زمان و مکان کشت پسیلیوم از نظر محصول بذر کشت اوایل بهار در کبوتر آباد با 175 گرم بر متر مربع است . از طرفی مقایسه میانگین محصول بذر در مناطق مختلف کشت نشان می دهد که این محصول برای اسفرزه در همند ( 208 گرم بر متر مربع ) ، برای بارهنگ در محوطه دانشگاه اصفهان ( 232 گرم بر متر مربع ) و برای پسیلیوم در کبوتر آباد ( 195 گرم بر متر مربع ) بیشتر از نقاط دیگر بوده واسفرزه بیشتر از بارهنگ و این یکی بیشتر از پسیلیوم محصول می دهد .

مقدمه

بررسیها نشان می دهد سه گیاه مورد مطالعه از منابع مهم تولید طبیعی موسیلاژ در جهان به شمار می رود . این سه گیاه متعلق به سرده پلانتاگو از تیره پلانتاژیناسه (بارهنگ ) است . این تیره بیشتر از نظر استفاده دارویی و صنعتی دانه برخی از گونه ها آن اهمیت دارد . در این پژوهش با توجه به نتایج حاصل از مطالعه موسلاژ در گونه های دیگر ، سه گونه پلانتاگو به نامهای اسفرزه ، بارهنگ معمولی و پسیلیوم که به لحاظ مصارف پیش گفته بیش از سایر گزینه ها مطرح است ، در سطح زراعی مورد استفاده قرار گرفته است .

روش مطالعه

با توجه به گستره های طبیعی این گیاهان در ایران و نظر به خصوصیتهای اقلیمی – خاکی این گستره ها ، سه منطقه کشت در اطراف تهرانودر منطقه کشت در اطراف اصفهان به منظور پرورش زراعی گونه های یاد شده ، همراه یکدیگر و در کنار هم در نظر گرفته شده و با استفاده همه جانبه از منابع مطالعاتی مختلف و پیشرفتهای علمی و عمومی در این زمینه ، اقدامهای لازم برای اجرای کار تحقیق شروع شد .

سه منطقه اطاف تهران عبارتند از :

باغ گیاه شناسی ملی ایران در ناحیه چیتگر کیلومتر 15 بزگراه تهران کرج با طبیعت معتدل و خاک شنی بسیار سبک .

مزرعه پژوهشی دانشکده علوم دانشگاه تهران در ناحیه مرد آباد کرج با طبیعت



خرید و دانلود  اثر اقلیمی – خاکی بر مبنای محصول بذر اسفرزه ،بارهنگ و پسیلیوم 20 ص


تحقیق در مورد معنا و مبنای سکولاریسم 30 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

معنا و مبنای سکولاریسم

اهتمام اسلام به امر سیاست و حکومت و جهاد و جعل قوانین برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید، معارف روحی و اخلاقی، عدالت اجتماعی، مساوات و عواطف انسانی است.

محمد جواد نوذری

سکولاریسم اشاره به تحولاتی دارد که پس از از عصر نوزایی در مغرب زمین به وقوع پیوست و منجر به جدایی دیانت از سیاست شد. اهمیت بحث از سکولاریسم از آن رو است که در خلال آن تا حدودی با فرهنگ غرب آشنا می شویم. درک سیاست غرب، که در کشور ما نیز شیوع یافته و بدان دامن زده می شود، در گرو آشنایی با فلسفه فکری معاصر غرب است. بنابراین، بحث از سکولاریسم، علاوه بر آن که جنبه سلبی ارتباط دیانت با سیاست را می کاود، کلید فهم سیاست، در عصر جدید به شمار رفته و ما را در شناخت غرب و غرب زدگی مدد می رساند. با توجه به آن چه گفته شد، این بحث را با پرسش های ذیل پی می گیریم: مفهوم سکولاریسم چیست؟

ریشه ها و علل گرایش به سکولاریسم کدامند؟

مبانی و اصول سکولاریسم کدامند؟

مفهوم سکولاریسم

سکولاریسم ( Secularism ) واژه ای انگلیسی است و از ریشه لاتین « Seculum »، به معنای یک برهه زمانی معین، گرفته شده است. در فارسی به معنای ناسوتی، دنیوی گرایی، بشری، عرفی، زمینی و گیتیانه آمده است. در فارسی، اصطلاحی که مبین تمام حقیقت واژه سکولاریسم باشد، ارائه نشده است. از این رو، واژه انگلیسی آن در فارسی به کار برده می شود. معادل فرانسوی سکولاریسم، «  Laicite » یا « Seculoise » است که در فارسی، از آن به لائیک تعبیر می شود. برای سکولاریسم، تعریف های متعددی ارائه شده است که برخی ناظر به بعد فکری است؛ نظیر آن که گفته شود: سکولاریسم نظام عام عقلانی است که در آن، روابط میان افراد، گروه ها و دولت بر مبنای عقل تنظیم می گردد.» این تعریف، چون تنها به یکی از اصول سکولاریسم اشاره دارد، تعریفی کامل نیست. برخی تعریف ها ناظر بر روند شکل گیری سکولاریسم است که در خلال آن، به تدریج، حقوق، وظایف و امتیازات کلیسا به نهادهای غیرمذهبی منتقل می شود. برخی تعاریف دیگر، سکولاریسم را به مثابه یک نظام منسجم فکری می انگارند که پس از رنسانس به صورت یک نگرش یا جهان بینی در آمده و با نگرشی که در قرون وسطی حاکم بود، تمایز ماهوی دارد و مبنای آن، انسان گرایی، تجربه گرایی و عقلانیت است. از آن چه گذشت، روشن شد که سکولاریسم اشاره به جدایی دین از سیاست دارد، به گونه ای که هیچ یک از آن دو، در حوزه دیگری دخالت نکند. در مقایسه بین سکولاریسم و لائیک، تلقی عمومی برآن است که سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست و در نتیجه، پذیرش دین به عنوان یک رابطه صرفاً فردی میان فرد و خداوند است؛ اما لائیک به معنای ضدیت با دین و الحاد است؛ ولی برخی نویسندگان، آن را مترادف با سکولاریسم و در بردارنده مفهومی نسبی و تشکیکی می دانند که طیف وسیعی، از الحاد تا پذیرش دین به عنوان یک نهاد، را در بر می گیرد. زمینه های شکل گیری سکولاریسم نوزایی (رنسانس) به معنای تجدید حیات حاکی از احیای فرهنگی است که در یونان و روم باستان رایج بوده است. در تاریخ باستان، که تا قرن پنجم بعد از میلاد ادامه داشت، ادیان رایج، با غیب و ماورای طبیعت ارتباطی نداشتند، بلکه اساطیری و طبیعی بودند. خدایان، مظهر نیروهای طبیعت بودند و با نام های مختلفی خوانده می شدند. ادیان رومی و یونانی، هر دو فاقد جنبه های عرفانی و معنوی مظاهر شرقی بود. گرایش روم به مسیحیت و رسمیت یافتن آن، موجب رسوخ خرافاتی شد که ریشه در فرهنگ روم و یونان داشت. در این زمینه، پادشاهان نقش به سزایی داشتند. در قرون وسطی تعارض امپراتوران و کلیسا، منجر به حاکمیت کلیسا شد. کلیسا به نام دین، داعیه دفاع از دین را داشت؛ اما برخلاف جهت فطرت آدمی گامی برمی داشت. این امر، دیر یا زود، مردم را متوجه انحرافاتی می ساخت که به نام دین، از سوی کلیسا عرضه می شد و منجر به عصیان و شورش همگانی، یا در جهت بازگشت به ارزش ها، و حاکمیت دین واقعی، که در اسلام متجلی شده بود می کرد، و یا به انکار غیب و الوهیت و آن چه انتساب به کلیسا داشت، می شد. رنسانس در حقیقت،  به معنای طرد کلیسا و فراموشی واقعیت الهی و دینی است که در قرن چهاردهم، نخست در ایتالیا و سپس در سراسر اروپا با احیای فرهنگ رومی-یونانی زمینه های آن مهیا شد. پیدایش سکولاریسم در غرب، بازتاب حوادثی بود که در قرون وسطی رخ داد. برخی از عوامل موثر در شکل گیری سکولاریسم عبارت بودند از:

الف) نارسایی تعالیم انجیل و مسیحیت

۱. بعضی از اصول مسیحیت چارچوبه هایی ارائه می کند که قابلیت دفاع عقلانی ندارند. راه رستگاری در آن،  بر ایمان تقلیدی متوقف است که عقل در فهم آن راهی ندارد. مسیحیت معتقد است راه رستگاری،  که انسان طالب آن است، در انجیل بیان شده و بشر به امر دیگری ورای آن نیاز ندارد. فقدان یک نظام منسجم عقلانی، قدرت دفاع از دین را از مسیحیان گرفت و با سستی کلیسا،  آیین مسیحیت از عرصه اجتماع حذف شد. و چون فاقد شریعت متقن بود، آن گاه که علم بشری خلاءهای قانونی را مورد توجه قرار داد، کلیسا توان مقابله با آن را نیافت.

در مقابل، اسلام آیینی است که بر عقاید، احکام واخلاق استوار است. عقاید، که زیربنای اندیشه دینی به شمار می رود،  تقلید بردار نیستند. هر انسانی باید بکوشد با تامل و استدلال، مجموعه باورهای دینی خود را استحکام بخشد. این امر،  نشانگر اتقان و استحکام مبانی دین در اسلام است. اگر آیینی به اتقان پایه های فکری خود اعتماد نداشته باشد، به پیروان خویش اجازه تفکر نمی دهد؛ زیرا به بی پایگی آن پی خواهند برد. در حوزه احکام و اخلاق نیز چنین نیست که تنها طبقه و گروه خاصی حق کاوش و مطالعه داشته باشند، بلکه راه برای پویندگان حق و حقیقت باز است؛ اما ضرورت های جامعه، اقتضای نوعی تقسیم کار را کرده است. از سوی دیگر، اسلام آن چه را که همواره برای کمال و سعادت بشر لازم است، مستقیمأ بیان کرده و برای مقررات متغیر، و چارچوبه های کلی تعیین نموده است که فقها و دین شناسان می توانند با توجه به آن ها مقررات و احکام جزئی را استنباط کنند.

۲. کلیسا تفسیری موازی و دوگانه از دنیا و آخرت و تقسیم کار میان ارباب کلیسا و امپراتوران ارائه می داد که ریشه در انجیل تحریف شده دارد؛ زیرا براساس آن،  چیزی که متعلق به قیصر بود، می بایست به قیصر و آن چه را متعلق به خدا بود،  می بایست به کلیسا واگذار می کرد. دوگانگی در سنت کلیسا منجر به تعارض بین کلیسا و پادشاهان در اواخر قرون وسطی و طرد جنبه الهی پادشاهان شد که خود، زمینه زوال نفوذ و کلیسا و سلطه پادشاهان را مهیا ساخت.

در فرهنگ اسلامی، چنین نگرشی مطرود است. دنیا و آخرت در عرض یکدیگر قرار ندارند،  بلکه دنیا به مثابه گذرگاهی است که به آخرت منتهی می شود و سعادت آخرت به زندگی این جهانی انسان منوط است. در فرهنگ اسلامی، روحانیت به عنوان کارشناس امور دینی، و نه به عنوان طبقه ویژه، مطرح است. چنان که میان امور معنوی و مادی دوگانگی نیست. از این رو،  مدیریت کلان جامعه باید به افرادی واگذار شود که بیش تر با احکام و قوانین اجتماعی  سیاسی، آشنایی دارند؛ از سویی، آراسته به اخلاق الهی و باتقوا یند و از سوی دیگر، قدرت مدیریت و آگاهی لازم را در میدان عمل دارا باشند.

۳. کلیسا در حالی دسترسی به حقایق را منحصر به خود می دانست که دنیای مسیحیت، فاقد متن و حیاتی مصون از تحریف بود. علاوه بر آن، خرافات بسیاری در دین وارد شده بود که در قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است ( یحرفون الکلم عن مواضعه ). کلیسا خود را نماینده خدا و منبع تشریع احکام به طور مستقل می دانست: ( اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباأ من دون الله).

علم، شجره ممنوعه قلمداد می شد وتنها علومی مجال رشد می یافتند که مؤید فرضیه های انجیل باشند و حتی علوم تجربی نیز در تحت سیطره کلیسا بود. برخورد خشن کلیسا با صاحبان اندیشه و تفتیش عقاید، چهره ناخوشایندی را از کلیسا به نمایش گذاشت و به تعبیر شهید مطهری، دین که باید دلیل هدایت و پیام آور محبت باشد به صورتی در آمد که تصور هر کسی از دین و خداوند،  خشونت و اختناق و استبداد بود. در فرهنگ اسلامی، همگان دسترسی به حقایق دارند. البته تفسیر دین، مانند اظهار نظر در هر رشته از علوم و معارف، صلاحیت ها و توانایی ها خاصی را می طلبند که بدون آن ها تفسیر انسان قابل اعتماد نیست. از سوی دیگر، قرآن کریم تنها کتاب آسمانی مصون از تحریف است و با استناد به آن می توان به حقایقی عمیق دست یافت که از قلمرو حس و تجربه خارج است. اسلام پیروان خود را به تعقل، تفکر و نوآوری علمی دعوت می کند.

ب) نهضت اصلاح دینی (رمفرمیسم)

نهضت اصلاح دینی، جریانی بود که طی آن، از نفوذ مذهب به تدریج کاسته شد. مارتین لوتر(۱۴۸۳- 1546م) از پیشگامان این حرکت، با هدف اصلاح و پیرایه زدایی از آیین مسیحیت و برقراری انضباط در آن، دیدگاه های جدیدی را عرضه کرد، اصل خود کشیشی را که مشوق فردگرایی بود، مورد تاکید قرار داد و با این هدف، انجیل را به زبان آلمانی ترجمه کرد. تفکیک دین از سیاست، از دیگر اصول مورد اشاره وی بود. لوتر اظهار داشت که پادشاهان قدرت خود را مستقیماً از خدا می گیرند و وظیفه کلیسا تنها پرداختن به امور معنوی و روحی است.

به هر حال،  نهضت اصلاح دینی، در پیدایش طرز فکر جدید، نقشی اساسی داشت و باعث در هم شکستن حاکمیت کلیسا و ظهور فلسفه سیاسی جدید شد. از پیامدهای این حرکت، درگیری فرقه های مذهبی بود که موجب از بین رفتن قداست دین و زمینه سازی برای سکولاریسم شد.

ج) تماس با فرهنگ های ملل جهان

تماس غرب با فرهنگ جوامع دیگر، موجب تحول در نگرش آنان و جذب عناصر مفید و سازنده شد. به ویژه تماس اروپایی ها با مسلمانان، در خلال جنگ های صلیبی، موجب آشنایی آنان با فرهنگ اسلامی گشت. این امر، تاثیر شگرفی در نگرش آنان به دنیا داشت و زمینه ساز ظهور نویسندگان بزرگی در آن سامان شد. اکتشاف های جغرافیایی نیز موجب باز شدن درهای بسته جامعه اروپا به روی مناطق دیگر گردید که زمینه ساز تحولات جدید در عرصه فرهنگ شد.

بنیادهای فکری سکولاریسم

متولیان جامعه غرب، برای پایه گذاری تمدن خود،  از سویی آیین مسیحیت را مورد بی مهری قرار دادند و از سوی دیگر، نظام فکری جدیدی را بر مبنای سکولاریسم پی ریزی کردند. اصول و عناصر قوام بخش سکولاریسم عبارتنداز:

الف) انسان مداری ( اومانیسم)

هویت فرهنگی عصر جدید غرب است. براساس این اصل، انسان، مدار و محور همه اشیاء و خالق ارزش ها و ملاک تشخیص خیر و شر است. در واقع، انسان جای خدا می نشیند و قادر است بدون در نظر قرار دادن دین و ارتباط با ماورای طبیعت، مشکلات زندگی و دنیای خود را حل و فصل کند. بنابراین اصل، انسان با دو اهرم عقل و علم، دیگر نیازی به دین ندارد. اومانیسم ملاک و تکیه گاه تشخیص ارزش ها را خود انسان می داند و مبدا ماورایی برای آن قائل نیست. در واقع، آن چه اصالت دارد، انسان است و خداوند صرفاً می تواند در جهت رفع آلام روحی و نیازهای بشر مورد پذیرش قرار گیرد و خود از اصالت برخوردار نیست. نظام سیاسی اومانیسم، مبنای مشروعیت خود را از مردم و به اصطلاح، «قرارداد اجتماعی» می گیرد، که امروزه در انتخابات و آرای مردمی تجلی می یابد

ب) عقل مداری(راسیونالیسم)

از دیگر مشخصه های سکولاریسم، عقل گرایی است؛ بدین معنا که انسان با استفاده از عقل قادر است همه مسائل را درک کند و به حل آن ها پردازد. داوری نهایی در حل منازعات، به عهده عقل است و عقل، مستقل از وحی و آموزش های الهی، توان اداره زندگی بشر را دارد. عقل مداری، در تاریخ اندیشه سیاسی غرب، به دکارت باز می گردد.

پیش از او، طی دو قرن، فلسفه مدرسی با حملات منتقدان و تشکیک در مبانی فکری آن سست شده بود و سپس دکارت، فلسفه مدرسی را از اعتبار انداخت و فلاسفه نوینی را جایگزین آن ساخت. از نتایج عقل مداری، طرد دین بود؛ زیرا عقلانیت به گونه ای تفسیر شد که دین را ضد عقل معرفی می کرد. از این رو، عقل معیار صحت و سقم قلمداد شد. محاسبه گرایی از پیامدهای عقل مداری است که در پی ریزی تمدن غرب، نقش اساسی را ایفا کرد.

در تفکر اسلامی، عقل ابزار شناخت عقاید اصلی و یکی از منابع استنباط احکام شرعی است و نه تنها با دین سر ستیز ندارد، بلکه در خدمت آن است. آیات و روایات فراوانی دعوت به تعقل و تفکر می کنند، به گونه ای که در برخی روایات، تفکر یک ساعت، معادل هفتاد سال عبادت شمرده شده است. ولی به هر حال، عقل به تنهایی نمی تواند همه نیازهای بشر را برطرف کند و در مواردی که کمیت عقل  لنگ است باید از وحی کمک گرفت.

ج ) علم محوری

بنابراین مبنا، ایمان به علم، نقش مذهب را در حیات انسان ها ایفا می کند. به دیگر سخن، یافته های علمی، برای اداره جامعه کافی است. تجربه گرایی توسط فرانسیس بیکن پایه گذاری شد و پژوهش تجربی، جایگزین تفسیر نهادهای سنتی از جهان شد. به همین دلیل، تعارض بین علم و دین، از مسائلی است که پس از رنسانس و با ظهور موج تجربه گرایی رخ نمایاند. از دید اینان، علم بر دین مقدم است و رویکرد افراطی تجربه گرایی، این است که هر آن چه به محک تجربه در نیاید، طرد و انکار می شود. تقابل علم و دین از هنگامی آغاز شد که تئوری های جدیدی، در فضاشناسی و هیئت، به وسیله کوپرنیک، کپلر و گالیله مطرح شد که با پذیرفته ها و باورهای کلیسا و با ظواهر کتاب مقدس مسیحیان مخالفت داشت. از آن پس تعارض بین کلیسا و علم آغاز شد و به تدریج شدت گرفت. گرچه در ابتدا کلیسا مقاومت های بسیاری کرد، اما در نهایت، شکست خورد و عکس العمل های مختلفی را از خود نشان داد که از جملة آن ها جدایی دین از علم بود. گفته شد که دین زبانی مخصوص به خود دارد و علم نیز زبانی مخصوص به خود. نزد آنان روح دین، صرفاً راز و نیاز با خدا و حداکثر، توصیه های اخلاقی است. در تفکر اسلامی، همان گونه که بین عقل و دین تعارض نیست، بین علم و دین نیز تعارضی نیست. علم و عالم، از دیدگاه قرآن ارزشمندند: (قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون). در تفکر اسلامی، معرفت تجربی، تنها راه شناخت نیست، بلکه راه های دیگری نیز برای شناخت واقعیت وجود دارند. د) آزادی و تساهل(لیبرالیسم)



خرید و دانلود تحقیق در مورد معنا و مبنای سکولاریسم 30 ص