لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
تولید مثل
مقدمه
گذشته از هر نوع تولید مثلی که جانوران ممکن است داشته باشند تولید مثل گامتیک در همه آنها انجام میشود. جنسها عموما جدا از هم هستند اما هرمافرودیسم هم بخصوص میان جانوران ساکن و کم تحرک معمول است. دستگاه تولید مثل شامل بیضه یا تخمدان یا بطورکلی گناد است و مجراهایی که این اندامها را به خارج از بدن مربوط میسازند نیز معمولا وجود دارند. گامت سازی با تقسیم میوز همراه است، اسپرم و تخمک تنها نماینده مرحله هاپلوئید دور زندگی دیپلونتیک است. از تخمک لقاح یافته جنینی پدید میآید که یا مستقیما به فرد بالغ تبدیل میشود یا چنان که معمولتر است ابتدا به صورت لارو درمیآید و سپس به مرحله بلوغ میرسد.
غدد جنسی نر
غدد جنسی در جنس مذکر غدد Mixed مخلوط بوده و هم ترشحات درون ریز و هم ترشحات برون ریز دارند. ترشحات درون ریزشان هورمونهای جنسی و ترشحات برون ریز سلول جنسی یا اسپرم است. غده مسئول بیضهها هستند که در داخل کیسهای قرار گرفتهاند. رویه خارجی بیضهها را غشای سختی به نام تونیکا آلبوژینا Tonica Albogina احاطه کرده است و استحاطههایی را درون بیضهها فرستاده و آن را به محفظههایی به نام لوبول که هر لوبول هر دو نوع ترشحات را دارد تقسیم میکند. تعداد لوبولها در حدود 250-300 لوبول میباشد.در فضاهای بین لوبولی سلولهای لایدیک ، عصب و رگ خونی وجود دارد که سلولهای لایدیک 20% غده را تشکیل میدهند و وظیفه ترشح هورمون جنسی نر را بر عهده دارد در هر بیضه 900 - 700 لوله سمنیفر وجود دارد که به تولید اسپرم اشتغال دارند.لولههای سمنیفر ، لولههای نسبتا درزی به شکل u میباشند یعنی ابتدا و انتهایشان به یک جا (نسبت بیضه) ختم میشود و سپس وارد شبکه تور مانندی میشود که Rtetetestis یا شبکه تورینهای نامیده میشود شبکه تورینهای هم به اپیدیدم منتهی میشود و آن هم به نوبه خود به کانال دفران ختم میشود انتهای کانال دفران ناحیه گشاد شدهای است که آمپول نامیده میشود. از آمپول کانال دفران مجرای باریکی جدا میشود که مجرای انزالی گفته میشود. مجرای انزالی به مجرای پیشابراهی منتهی میشود در این حوالی غدد ضمیمه دستگاه تناسلی مرد قرار دارد.کیسههای منی در طرفین آمپول کانال دفران قرار داشته و ترشحات خود را به داخل آن میریزند و در اطراف مجرای انزالی غدد پروستات قرار گرفته است که ترشحات خود را به مجرای انزالی میریزند. غدد کوپر غددی هستند که ترشحات خود را به مجرای پیشابراه وارد میکنند. اسپرمهای ساخته شده در لولههای سمنیفر این مراحل را طی میکنند بافت زمینهای یا همبند هم دارای نقش حمایتی بوده و هم توسط سلولهای لایدیک به ترشح هورمون جنسینر اشتغال دارند.
سلول جنسی نر
سلول جنسی در لولههای سمنیفر تولید میشود. در جدار لولههای سمنیفر دو سری سلول وجود دارد یک سری بزرگ و کشیدهاند سرتولی هستند و نقش بسیار مهمی در اسپرم سازی دارند ولی خودشان اسپرم ساز نیستند و سلولهای کوچک دیگری به نام اسپرماتوگونی بکار اسپرم ساز مشغولند که سر و هسته این سلولها در خارجیترین لایه اسپرماتوگونی A نامیده میشود.
مرحله اسپرماتوژنز یا میتوز
در سلولهای اسپرماتوگونی تقسیمات میتوزی انجام گرفته و اسپرماتیت تولید میشود و تولید سلولهای A4 , A3 A2 , A1 میکند و A4یک بار دیگر تقسیم میتوزی انجام میدهد و سلولهای حاصل را سلولهای بینابینی گویند سلولهای بینابینی نیز به طریق میتوز تقسیم و اسپرماتوگونی B را میسازند. اسپرماتوگونی B با تقسیم میتوزی خود اسپرماتوسیت اولیه را تولید میکند.
مرحله میوز
اسپرماتیت اولیه با تقسیم میتوزی به اسپرماتوسیت ثانویه تبدیل میشود و آن هم با تقسیم دوم میتوزی به اسپرماتید تبدیل میشود و به این ترتیب از هر اسپرماتوسیت اولیه 4 اسپرماتید تولید میشود.
تغییر شکل اسپرماتید به اسپرم
در این مرحله بدون اینکه تقسیمی انجام میشود اسپرماتیدها به اسپرم تغییر شکل که این مرحله را اسپرماتوژنز نیز مینامند.
خصوصیات اسپرم
ماده کروماتین درون اسپرماتید فشرده شده است روی آن نیز کلاهک آکروزومی وجود دارد که در داخل کلاهک آکروزمی دو تا آنزیم مهم به نامهای هیالورونید و اروزومال وجود دارد. در گردن اسپرم نیز میتوکندری فراوانی دیده میشود. دم اسپرم نیز در حقیقت یک آکسونیم یا یک تاژک است که از اپیدیدم بالغ شده و میتوانند تحرک داشته و در ارتفاع و در لقاح شرکت کنند همچنین این اسپرمها باید ظرفیت یا بن شوند عاملی که مانع ظرفی یا بن اسپرم میشود PH اسیدی است. PH حداقل باید 6.5 شود تا اسپرم ظرفیت یابی شوند.در چه شرایطی یک بارور نیست؟ 40% عدم باروریها مربوط به مردان میباشد. در هر سیسی از مایع منی مرد باید 20 میلیون اسپرم وجود داشته باشد وی تا 180 میلیون اسپرم هم میتواند موجب باروری شود. در ضمن اسپرمها باید شکل و حرکت درستی داشته باشند. حداقل 60% اسپرمها باید شکل طبیعی داشته باشند و نیز 60% از این تعداد باید حرکت طبیعی داشته باشند.
غدد جنسی مونث
غدد تولید مثلی جنس مونث ، تخمدانها میباشند که مانند غدد جنسی مذکر Mixed یا مختلط هستند یعنی هم ترشحات درون ریز هستند که عبارت است از هرمونهای جنسی و هم دارای ترشحات برون ریز که عبارت است از سلولهای جنسی. تخمدانها غددی بادامی شکل هستند در گلن در مجاورت قسمت شیپوری لولههای فالوپ واقع شدهاند تخمدانها مانند بیضهها از غشای نسبتا سفتی پوشیده شدهاند که تونیکا آلبوژینا نام دارد و در زیر این غشا دو بخش میتوان تشخیص داد.قشر یا کورتکس و مغز یا مدولا. مدولا فاقد فولیکول بوده و فولیکولها در کورتکس واقع شدهاند سلولهای جنسی مونث که ادوگونی خوانده میشوند مشابه اسپرماتوگونی در لولههای اسپرم ساز میبلشند.
تفاوت عملکرد اسپرماتوگونی و اووگونی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
تولید مثل
مقدمه
گذشته از هر نوع تولید مثلی که جانوران ممکن است داشته باشند تولید مثل گامتیک در همه آنها انجام میشود. جنسها عموما جدا از هم هستند اما هرمافرودیسم هم بخصوص میان جانوران ساکن و کم تحرک معمول است. دستگاه تولید مثل شامل بیضه یا تخمدان یا بطورکلی گناد است و مجراهایی که این اندامها را به خارج از بدن مربوط میسازند نیز معمولا وجود دارند. گامت سازی با تقسیم میوز همراه است، اسپرم و تخمک تنها نماینده مرحله هاپلوئید دور زندگی دیپلونتیک است. از تخمک لقاح یافته جنینی پدید میآید که یا مستقیما به فرد بالغ تبدیل میشود یا چنان که معمولتر است ابتدا به صورت لارو درمیآید و سپس به مرحله بلوغ میرسد.
غدد جنسی نر
غدد جنسی در جنس مذکر غدد Mixed مخلوط بوده و هم ترشحات درون ریز و هم ترشحات برون ریز دارند. ترشحات درون ریزشان هورمونهای جنسی و ترشحات برون ریز سلول جنسی یا اسپرم است. غده مسئول بیضهها هستند که در داخل کیسهای قرار گرفتهاند. رویه خارجی بیضهها را غشای سختی به نام تونیکا آلبوژینا Tonica Albogina احاطه کرده است و استحاطههایی را درون بیضهها فرستاده و آن را به محفظههایی به نام لوبول که هر لوبول هر دو نوع ترشحات را دارد تقسیم میکند. تعداد لوبولها در حدود 250-300 لوبول میباشد.در فضاهای بین لوبولی سلولهای لایدیک ، عصب و رگ خونی وجود دارد که سلولهای لایدیک 20% غده را تشکیل میدهند و وظیفه ترشح هورمون جنسی نر را بر عهده دارد در هر بیضه 900 - 700 لوله سمنیفر وجود دارد که به تولید اسپرم اشتغال دارند.لولههای سمنیفر ، لولههای نسبتا درزی به شکل u میباشند یعنی ابتدا و انتهایشان به یک جا (نسبت بیضه) ختم میشود و سپس وارد شبکه تور مانندی میشود که Rtetetestis یا شبکه تورینهای نامیده میشود شبکه تورینهای هم به اپیدیدم منتهی میشود و آن هم به نوبه خود به کانال دفران ختم میشود انتهای کانال دفران ناحیه گشاد شدهای است که آمپول نامیده میشود. از آمپول کانال دفران مجرای باریکی جدا میشود که مجرای انزالی گفته میشود. مجرای انزالی به مجرای پیشابراهی منتهی میشود در این حوالی غدد ضمیمه دستگاه تناسلی مرد قرار دارد.کیسههای منی در طرفین آمپول کانال دفران قرار داشته و ترشحات خود را به داخل آن میریزند و در اطراف مجرای انزالی غدد پروستات قرار گرفته است که ترشحات خود را به مجرای انزالی میریزند. غدد کوپر غددی هستند که ترشحات خود را به مجرای پیشابراه وارد میکنند. اسپرمهای ساخته شده در لولههای سمنیفر این مراحل را طی میکنند بافت زمینهای یا همبند هم دارای نقش حمایتی بوده و هم توسط سلولهای لایدیک به ترشح هورمون جنسینر اشتغال دارند.
برش عرضی غده جنسی
سلول جنسی نر
سلول جنسی در لولههای سمنیفر تولید میشود. در جدار لولههای سمنیفر دو سری سلول وجود دارد یک سری بزرگ و کشیدهاند سرتولی هستند و نقش بسیار مهمی در اسپرم سازی دارند ولی خودشان اسپرم ساز نیستند و سلولهای کوچک دیگری به نام اسپرماتوگونی بکار اسپرم ساز مشغولند که سر و هسته این سلولها در خارجیترین لایه اسپرماتوگونی A نامیده میشود.
مرحله اسپرماتوژنز یا میتوز
در سلولهای اسپرماتوگونی تقسیمات میتوزی انجام گرفته و اسپرماتیت تولید میشود و تولید سلولهای A4 , A3 A2 , A1 میکند و A4یک بار دیگر تقسیم میتوزی انجام میدهد و سلولهای حاصل را سلولهای بینابینی گویند سلولهای بینابینی نیز به طریق میتوز تقسیم و اسپرماتوگونی B را میسازند. اسپرماتوگونی B با تقسیم میتوزی خود اسپرماتوسیت اولیه را تولید میکند.
مرحله میوز
اسپرماتیت اولیه با تقسیم میتوزی به اسپرماتوسیت ثانویه تبدیل میشود و آن هم با تقسیم دوم میتوزی به اسپرماتید تبدیل میشود و به این ترتیب از هر اسپرماتوسیت اولیه 4 اسپرماتید تولید میشود.
تغییر شکل اسپرماتید به اسپرم
در این مرحله بدون اینکه تقسیمی انجام میشود اسپرماتیدها به اسپرم تغییر شکل که این مرحله را اسپرماتوژنز نیز مینامند.
خصوصیات اسپرم
ماده کروماتین درون اسپرماتید فشرده شده است روی آن نیز کلاهک آکروزومی وجود دارد که در داخل کلاهک آکروزمی دو تا آنزیم مهم به نامهای هیالورونید و اروزومال وجود دارد. در گردن اسپرم نیز میتوکندری فراوانی دیده میشود. دم اسپرم نیز در حقیقت یک آکسونیم یا یک تاژک است که از اپیدیدم بالغ شده و میتوانند تحرک داشته و در ارتفاع و در لقاح شرکت کنند همچنین این اسپرمها باید ظرفیت یا بن شوند عاملی که مانع ظرفی یا بن اسپرم میشود PH اسیدی است. PH حداقل باید 6.5 شود تا اسپرم ظرفیت یابی شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بکرزایی
بکرزایی نوعی تولید مثل در جانداران است که در آن تخمک بدون آنکه بوسیله گامت نر تلقیح شود، خودبخود تقسیم شده و به جاندار جدید ، تبدیل میشود که این نوع تولید مثل هم در گیاهان و هم در جانوران دیده میشود.
دید کلی
در هر جاندار ، اعم از اینکه تک جنسی باشد یا هرمافرودیت ، بسیار اتفاق میافتد که نتوانند جفت مناسبی پیدا کنند. بیشتر چنین گامتهای ناموفقی پس از اندک زمانی متلاشی میشوند. اما در موارد استثنایی ، گامتهای منفرد میتوانند رشد کنند و افراد بالغ طبیعی بوجود آورند. این پدیده را بکرزایی (Parthenogenesis) گویند. از آنجا که هیچ جاندار نری در این نوع تولید مثل شرکت ندارد تا ماده ژنتیک خود را به اشتراک بگذارد، فرزندان حاصل کاملا شبیه مادر هستند و در واقع یک کلون هستند. در طبیعت کلونها در نتیجه تولید مثل غیر جنسی پدید میآیند. بکرزایی ، شکل ویژهای از کلون کردن است که به انواع تولید مثل تعلق دارد.
بکرزایی در چه جاندارانی رخ میدهد؟
در بسیاری از آغازیان ، هر نوع گامت میتواند به شیوه بکرزایی رشد کند. در جانوران ائوگام ، فقط تخمکها گاهی میتوانند به این شیوه رشد کنند. از اینرو ، بکرزایی طبیعی مثلا در روتیفرها ، زنبورها و دیگر حشرات اجتماعی صورت میگیرد. و در پرندگانی از قبیل بوقلمون و مرغ خانگی نیز بندرت رخ میدهد. آپومیکسی نوعی بکرزایی است که در گیاهان رخ میدهد. در این پدیده ، جنین از طریق لقاح حاصل نمیشود. بلکه از یاختههای داخل کیسه جنینی و یا یاختههای خورش اطراف کیسه جنینی بوجود میآید. در بکرزایی گامتی که قادر به بکرزایی است، از نظر کنش تفاوتی با هاگ ندارد یعنی هر دوی آنها سلولهای زایندهای هستند که میتوانند مستقیما به فرد بالغ تبدیل شوند.
بکرزایی طبیعی
حشرات اجتماعی از جمله زنبورها ، جانورانی هستند که در آنها پدیده بکرزایی اتفاق میافتد. به این ترتیب که ، هنگامی جمعیت یک کندو زیاده از حد شود. ملکه و چند زنبور نر و چندین هزار کارگر از کلونی جدا میشوند. ملکه و زنبور نر با هم جفت تشکیل میدهند. اسپرمهای دریافت شده توسط ملکه در کیسهای واقع در درون شکم ذخیره میشوند. اسپرمهای دریافت شده از همین یکبار جفتگیری تا آخر دوره تخمگذاری ملکه باقی میمانند.
در میان تخمهایی که یکی یکی در جایگاههای شانه کندو زنبور نهاده میشوند، حتی در بدن ملکه جوان هم بعضی از آنها بارور نمیشوند. در ملکه پیری که ذخیره اسپرم خود را به پایان رسانده ، هیچکدام از تخمها بارور نمیشوند. تخمهای بارور نشده ، زنبورهای نر را میسازند. چنین رشد محروم از پدری را که معمولا در میان حشرات اجتماعی فراوان است، بکرزایی طبیعی گویند.
بکرزایی مصنوعی
در بعضی از گونههای جانداران ، با استفاده از وسایل آزمایشگاهی ، بکرزایی مصنوعی ایجاد میکنند. مثلا میتوان با فرو کردن سوزن بر سطح تخمک بارور نشده قورباغه (همراه با تدابیر دیگر) ، آن را وادار به رشد کرد. نیش سوزن بر سطح تخمک ، اثری چون نفوذ اسپرم دارد و رشد آن را سبب میشود. سرد کردن تخمک بارور نشده یا تحریک کردن آن با اسیدهای قوی از دیگر راههای بکرزایی مصنوعی به شمار میروند.
بکرزایی در روتیفرها
رده روتیفرها جز شاخه آشلمنتها یا کرم سانان رده بندی میشوند و شامل 1500 گونه هستند. روتیفرهای ماده در طول بهار و تابستان تخمکهایی تولید میکنند که بدون لقاح ، روتیفرهای ماده دیگری را پدید میآورند. این مادهها نیز بدون لقاح تولید مثل میکنند و به این روش ، نسلهای ماده متوالی حاصل میآید. در پاییز ، مادهها چند تخمی کوچکتر از بقیه میگذارند که از آنها نرهای کوچکی حاصل میآیند.
نرها میتوانند اسپرم تولید کنند که با تخمک لقاح یافته و تخم حاصل میشود که دارای پوستهای ضخیم است که میتواند شرایط نامساعد را تحمل کند. در شرایط مساعد مثلا در بهار سال بعد ، از این تخمها ، کرمهای ماده حاصل میشود. در بعضی از اقسام روتیفرها ، اصولا جنس نر دیده نمیشود و افراد همگی حاصل از رشد تخمکهای لقاح نیافته هستند که رشد بدون لقاح یا بکرزایی است.تولید مثل و تشکیلات کندوی زنبور عسل
نبورهای یک کندو شامل یک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندین هزار زنبور کارگر می باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعالیت زیادی برای جمع آوری شیره دارند .
زنبورهای یک کندو شامل یک ملکه، چند صد زنبور نر ون چندین هزار زنبور کارگر می باشد. در تابستان و بهار که زنبورها فعالیت زیادی برای جمع آوری شیره دارند کندو ممکن است ۵-۷ کیلو زنبور داشته باشد و تعداد زنبورهای نر در این موقع زیادتر از هر موقع دیگر در کندو دیده شوند. هر یک از این دو نوع زنبور وظیفه خاصی دارند ولی منظوری که یک کندو تعقیب می نماید عبارت از بقای نسل و یا دفاع و نگهداری کندو می باشد و نظر انفرادی در بین نیست و هیچکدام از آنها در نتیجه سعی انفرادی قادر نیستند که برای مدت طولانی زنده بمانند و بنابراین هدف آنها به طور دسته جمعی انجام می گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تولید مثل
همه ی جاندارانی که پیرامون ما هستند یا تک سلولی و یا پر سلولی هستند هر یک از این جانداران توانایی دارند که هم نوع خود را به وجود آورند. به عبارت دیگر تولید مثل کنند.
اهمیت تولید مثل:
همه ی موجودات زنده برای بقای خود فعالیت هایی مانند: تنفس کردن، رشد کردن، .... انجام می دهند. اما یکی از مهمترین کارهای موجودات زنده فعالیت در جهت بقای نسل خود است. اگر جانداری نتواند فعالیت غیر تولید مثل انجام دهد از بین می رود اما اگر این گونه از جانداران نتواند فعالیت تولید مثل انجام دهد نسل جاندار منقرض خواهد شد. بقای نسل در جاندار به عوامل ارثی محیطی جاندار مربوط می شود.
توانایی مقاومت یک جاندار در برابر بیماری ها، شکار شدن، عوامل محیطی، آب و هوا، تغییرات دما، بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، آتشفشان از جمله عوامل محیطی و ارثی هستند.
تولید مثل غیر جنسی:
در تولید مثل غیر جنسی جاندار به مرحله ای از رشد خود که می رسد می تواند تکثیر شود و افراد جدیدی را به وجود آورد. بسیاری از جانداران ساده که ساختمان بدنی ساده ای دارند و برخی گیاهان به این روش زیاد می شوند مانند: باکتریها، تک سلولی ها، برخی گیاهان و جانداران.
در روش تولید مثل غیر جنسی همه ی جانداران تکثیر یافته یک گونه و کاملا مانند هم بوده و خصوصیات ساختمانی و حیاتی یکسانی دارند. در این جانداران اگر شرایط محیطی تغییر کند و این شرایط برای جاندار مضر باشد همه ی نسل آنها از بین می رود.
دونیم شدن:
در این روش یک جاندار مانند: آسیب تقسیم می شود و به جاندار که از نظر اندازه تقریبا ساده است تبدیل می شود.
جوانه زدن:
بعضی از جانداران مانند هیدر به این روش زیاد می شوند در این روش برآمدگی کوچکی در بدن جاندار ایجاد می شود و کم کم به جانداری مستقل تبدیل شده و ممکن است از بدن جاندار اولیه جدا شود یا همچنان متصل باقی بماند مانند: هیدر آب شیرین و مخمرنان.
قطعه قطعه شدن:
در این روش بدن جاندار به چندین قطعه تقسیم می شود پس بعضی، یا همه ی آنها به جاندار بالغ تبدیل می شود مثلا جلبک اسپیروژیر با این روش زیاد می شود. این گیاهان نیز با روش تولید مثل غیرجنسی زیاد می شوند.
تولید مثل رویشی در گیاهان به دو طریق طبیعی و مصنوعی صورت می گیرد.
ساقه زیر زمینی:
بعضی از گیاهان با ساقه زیر زمینی زیاد می شوند،ساقه های زیر زمینی کلروفیل ندارند و دارای برگ های قهوه ای فلس مانند دارند.
ریزم:
ریزم تقریبا به صورت افقی در خاک رشد می کند در انتهای این ساقه ها جوانه انتهای وجود دارد، مانند مهد سلیمان.
غده:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
خدا نورآسمانها وزمین است. مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد. آن چراغ درون آبگینه ای و آن آبگینه چون ستاره ای درخشنده از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاوری است و نه باختری افروخته باشد. روغنش روشنی بخشد هرچند که آتش بدان نرسیده باشد. نوری افزون بر نور دیگر خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه می نماید و برای مردن مثلها می آورد زیرا بر هر چیزی آگاه است.
سوره نور آیه 35
I - مقدمه
گیاه شناسی
منشاء
رشد، مرفولوژی و فنولوزی( گل و میوه)
اهیمت تغذیه ای
ارقام
آب وهوا
آبیاری
خاک
تغذیه
10- برداشت
11- هر س و تربیت و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
12-تکثیر( پیوند) و تأثیر آن بر فیزیولوژی گیاه
13- ریزش و علل عمده آن
14- روغن زیتون و سه فاکتور اساسی در تولید ماکزیمم آن
II - شرایط محیطی و اثرات فیزیولوزیک آن
1- نور
الف- شدت نور
ب- کیفیت نور
2- دما
الف- دمای بالا
ب- دمای پائین
3- آب
الف- میزان آب مورد نیاز
ب- استرس خشکی و تأثیر آن بر فتوسنتز، مانیتول و پتانسیل اسمزی
ج- استرس غرقابی
4- مواد غذایی
الف- نیازغذایی
ب- استرس غذایی
5- نمک
6- آلودگی های زیست محیطی
الف- ازن
ب- UV-B
7- نتیجه گیری
I - مقدمه
1-گیاه شناسی:
دانه داران Phyllum division :Spermatophta : شاخه
نهاندانگان: sub division: Anigosprems : زیرشاخه
دولپه ها: Dicotyledon Class: زده
پیوسته گلبرگان Gamopetales : sub class : زیرکلاس
پیوسته گلبرگان تخمدان فوقانی : Seri
گل منظم: Group
Geutinales : راسته
Oleaceae : تیره
Oleodieae : زیر تیره
1-L europaea Olea : جنس- گونه
این خانواده در سال 1809 بعنوان یک خانواده مجزا و مستقل به رسمیت شناخته شد. این جنس حداقل 35-30 گونه دارد(5).
زیتون در ختی است زیبا و همیشه با برگهای متقابل و پایا که در مناطق مدیترانه ای رویش دارد. میوه آن سفت و برای تهیه روغن استفاده می شود (1) .
این درخت کوچک بومی قسمت نواحی مدیترانه ای است(7-5). مصریان، یونانیان، و رومی های دوران باستان و بقیه ملت های مدیترانه زیتون را بخاطر میوه های روغنی آن کشت می کردند(7).