لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به نام خدا
بازی های محلی بختیاری
شامل:کله ورووانکkelavaruvânak))- خرس خرسی(xers xersi)-جیزبازی(jizbâzi) یا پندگال(pendegâl (- پشکل غار(peškelegâr)- کاکله مشت یا پوچ بازی(kâkelamošt)- تپ تپو(taptapu)- تل تل(taltal)- بند سرلنگ (bande sare leng)- قاچو- بِتی بازی- چغال( چغه)-دال پِلان-ُگل ُگلرز- قاو- چزگو- جوزو- هِی مِلکی-کاز کیز-کیله پینه-چو چور- طاق پیل- چار پشکلی- خالکی
شرح ِ چند نوع بازیِ سنتیِ لری و بختیاری
خرس خرسی xers xersi
این بازی ازجمله بازیهای مردانه است که درمراسم عروسی وجشنهای بختیاری برگزارمی شود ودرآن یک نفربا پوسیدن لباسهای مندرس وانداختن پتوبه دورخود به صورت خرس درمی آید و به بقیه حمله می کند ودیگران با دیدن وی درچنین حالتی می خندند. در واقع این بازی جنبه مزاح وسرگرمی برای حاضرین درمراسم را دارد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بند سرلنگ bande sare leng
دراین بازی که توسط مردان وپسران برگزارمی شد طنابی را به پای یک نفر می بستند وعده ای دور او می چرخیدند ویک نفربا کفش و یا وسیله ای او را کتک کاری می کردند و فرد دربند نیزسعی می کرد با پا به پای آنها بزند ٬ اگرکسی را می زد آن فرد جای وی دربند گرفتارمی شد و توسط بقیه کتک می خورد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بالا بلندیbalabolandi
این بازی مخصوص دختران لر و بختیاری است و در آن معمولا،بچه های سنین 5 تا 10 ساله شرکت میکنند.فصل انجام این بازی عمدتا در بهار است.در این بازی ،یک نفر نقش گرگ دارد و بقیه به عنوان گوسفند به جاهای بلند فرار میکنند.آنها اجازه نمی دهند فردی که نقش گرگ را دارد،به آنها دسترسی پیدا کند.فرد ی که توسط گرگ دستگیر شود،از بازی اخراج میشود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
سیم سیم مجسمه
این بازی که در روستاهای لر نشین اطراف شوش انجام می شود.بازی سیم سیم مجسمه با ریتم و ساز و دهل انجام می شود وهمراه آن اشعاری خوانده می شود.هنگامی که شعر تمام می شود،آهنگ قطع شده،تمام افراد بی حرکت می مانند.کسی بازنده است که هنگام قطع آهنگ همچنان مشغول رقص باشد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
چوب بازی(چو بزی)- ču bozi
چوب بازی عمدتا در مراسم عروسی اجرا می شود.سن بازیگران معمولا 15 سال به بالاست.وسایل بازی شامل یک چوب ضخیم و بلند و یک چوب باریک و کوتاه یا شیلنگ است. نفر اول چوب ضخیم را برداشته و دور میدان راه می رود و رجز می خواند و دیگران را به بازی فرا می خواند.
فردی که ابراز تمایل به بازی دارد چوبی باریک بر می دارد.حرکات بازیکن با ریتم خاصی از ساز و دهل همراه است.فردی که چوب باریک بر می دارد، در حالی که با دو دست چوب رابالای سر ش نگه می دارد،شروع به رقصیدن و چرخیدن می کند.هنگامی که او قصد دارد به نفر اول(کسی که چوب ضخیم در دست دارد)حمله کند،او(نفر اول)چوب را با کمی فاصله از خود در زوایای 60-90 درجه نگه میدارد.طبق قانون این بازی ، نفر دوم(صاحب چوب باریک)میتواند ضربه خود را تا زیر زانوی نفر اول بزند و زدن ضربه بالاتر از زانو ،خطا می باشد. از نظر مردم حاضر ، هر چه نفر اول ضربات بیشتری تحمل نماید،قدرتمند تر جلوه می نماید. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
بازی ِ ُگل و ُگل ریز
در این بازی گروهی،افراد هدفی را مشخص می کنند سپس چوبی به طول 20 تا 30 سانتی مترانتخاب می کنند.چوب را به سمتی پرتاب می کنند.هر کسی چوب را زود تر پیدا کرده و به هدف بزند برنده است.ضمن اینکه افراد دیگر سعی می کنند که به او اجازه ندهند چوب را به هدف بزند و اگر کسی بتواند چوب را از دست او برباید و خود به هدف بزند،برنده است.این بازی در سنین مختلف بین 7 تا 15 سال مرسوم است. . این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
بازیِ قاو
دایره ای در نظر می گیرند.گروهی داخل دایره می نشینند.گروه دیگر در بالای سر آنها به دور شان می چرخند و سعی می کنند کلاهِ گروه وسط را بردارند.اگر موفق شوند،برنده اند و اگر گروه وسط هر کدام از آنها را با پا بزنند،گروه مقابل بازنده است و باید داخل دایره بنشیند و گروه داخلِ دایره دور آنها بچرخد و کار آنها را انجام دهد.این باز ی عمدتا در روزهای عید نوروز انجام می شود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
توجه:مطالبی که مطالعه نمودید، تنها بخشهایی از بازیهای سنتی ِ لرها و بختیاریهای خوزستان می باشد.چنانچه مایلید می توانید به آرشیو تحقیقات مردم نگاری استان خوزستان که در واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی موجود می باشد نیز مراجعه نمایید.
منابع:
1. طلاییان پور،پرویز،حمید حسینی،علی محمد زمانیان و دیگران.مردم نگاری شهرستان اندیمشک-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-پاییز 80
2. تراب زاده،عباس،آرزو عبدی،شیما رشنوادی،فرزانه امیری.مردم نگاری شهرستان شوش-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 80
3. طلاییان پور،پرویز،خداداد مزارعیان،حمید حسینی.مردم نگاری شهرستان ایذه -پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 87
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بازیهای محلی
دو نفر استاد انتخاب مىشوند و یارگیرى مىکنند. سپس به روش شیر یا خط تعیین مىکنند که کدام دسته باید گرگ شود. بازى با حملهٔ دستهٔ گرگها آغاز مىشود. آنها باید سعى کنند افراد دستهٔ مقابل را بگیرند. هرگاه یکى از افراد دسته اسیر شد، سایرین باید به کمک او بشتابند و او را آزاد کنند. براى این کار کافى است یکى از افراد دستهٔ برّهها، دست خود را به یکى از افراد دستهٔ گرگها بزند. آن وقت شخص گرفتارشده آزاد مىشود. لازم به یادآورى است که شخص گرفتار تنها در صورتى آزاد مىشود که فردى که دست خود را به گرگ مىزند بگوید: آزاد شده. آزاد کردن اسیر کار دشوارى است زیرا حملهکننده خود نیز بهخطر مىافتد و ممکن است گرفتار شود. بازى آنقدر ادامه پیدا مىکند تا افراد یک دسته همه اسیر شوند، آنوقت جاها عوض مىشود.
استا مرا زد
کاغذ را به قطعههاى کوچک مىبُرند و براى هر بازیکن یکى از تکههاى کاغذ را در نظر مىگیرند. فقط روى یکى از آنها مىنویسند ”اوستا“ و باقى کاغذها سفید مىماند. کاغذها را درهم مىکنند و هرکس یکى از آنها را برمىدارد. هیچکس نمىداند چه کسى استاد شده است و هرکس فکر مىکند دیگرى استاد شده است. استاد اصلى نباید بگذارد کسى متوجه شود.
در زمانىکه مطمئن است کسى متوجه او نیست به یکى از بازیکنان چشمک مىزند. آن بازیکن باید کاغذ دست خود را زمین بىاندازد و بگوید: ”اوستا مرا زد“. بعد استاد بهترتیب با دیگر بازیکنان هم همینکار را مىکند. وقتى همه، کاغذهاى خود را زمین انداختند، نفر آخر بازنده مىشود و دیگر بازیکنان بر سر او مىریزند و او را مىزنند. اگر استاد به کسى اشاره کند و او کاغذ خود را به زمین نیندازد، او هم سوخته است و کتک خواهد خورد. اگر در موقع اشارهٔ استاد یکى از بازیکنان متوجه او شود، مىگوید: ”اوستا را دیدم که دزدى مىکرد“ و بقیه افراد مىپرسند: ”چطوری؟“ و او نشانى مىدهد و مثلاً بگوید با چشم راست یا چپ. وقتى استاد شناخته شود، بازى تمام مىشود و دور دیگرى آغاز مىشود.
الخترو (alaxtaru)
از هر گروه یک بازیکن به وسط مىآید و یک پاى خود را بلند مىکند و با دست، پاچهٔ شلوار خود را مىگیرد. سپس هریک از دو بازیکن سعى مىکند با تنه زدن به بازیکن دیگر او را بىاندازد. هر بازیکنى که مجبور شود پاى خود را زمین بگذارد، مىسوزد و یک امتیاز به دستهٔ مقابل تعلق مىگیرد. بهترتیب همهٔ بازیکنان دو گروه، دو به دو مسابقه مىدهند و امتیازها محاسبه مىشود. هر گروهى که امتیاز بیشترى کسب کند، از گروه مقابل کولى مىگیرد.
پشتکبازى
بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و با قرعهکشى گروه بازنده را مشخص مىکنند. افراد این گروه همگى بهصورت چمباتمه داخل میدان مىنشینند و حالت دفاعى بهخود مىگیرند. افراد بیرون دایره حالت تهاجمى بهخود مىگیرند و با دست زدن به افراد داخل، حمله مىکنند. افراد داخل میدان نیز با حرکت پا (جهش از عقب) به دفاع مىپردازند. اگر پاى آنها به پاى افراد خارج از میدان برخورد کند، جاى دو گروه عوض مىشود. لازم است گفته شود که افراد داخل میدان ضمن حرکت پا به عقب، حتماً باید دستهاى آنها روى زمین باشد. در این بازى برد و باخت مطرح نیست و هرچند بار که بازیکنان مایل باشند، بازى را تکرار مىکنند.
تیر و کمان
ابتدا در فاصلهٔ ۵-۱۰مترى خط شروع، نشانهاى مانند یک قوطى خالى یا پلاستیکى را در محلى بلند به ارتفاع ۱-۲ متر، روى زمین قرار مىدهند. سپس بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و در کنار خط تعیین شده به صف مىایستند. آنگاه به نوبت با سنگریزههائى که بهعنوان تیر با خود دارند و به کمک کمان، هدف را نشانهگیرى مىکنند. داور به ازاى هر سنگى که به هدف بخورد، یک امتیاز براى آن بازیکن محسوب مىکند و در پایان گروهى که بیشترین امتیاز را آورده باشد، برندهٔ بازى خواهد بود.
حلال و حرام
ابتدا بازیکنان دو نفر را بهعنوان استاد که سردار خوانده مىشود، انتخاب مىکنند. استادها یاران خود را جدا مىکنند و هر گروه در گوشهاى قرار مىگیرد. سپس استادها سنگ و چوب را برمىدارند و یکى را با آب دهان خیس مىکنند که به آن حرام مىگویند و دیگرى هم حلال خوانده مىشود. بعد، بچهها را یکى یکى صدا مىکنند و از آنها دربارهٔ حلال و حرام سئوال مىکنند و حرامها را در گوشهاى مىنشانند و حلالها را در گوشهاى دیگر. پس از آن، کسانى را که حرام شدهاند دو بهدو مىکنند. چهار نفر دست و پاى آنها را مىگیرند و از زمین بلند مىکنند و سه مرتبه پشت آنها را بههم مىکوبند. در آخر استادها بین حلالها و حرامها آشتى برقرار مىکنند و بازى دوباره آغاز مىشود.
خرکم
بازیکنان ابتدا به دو گروه مساوى تقسیم مىشوند و با قرعهکشى گروه غالب را تعیین مىکنند. گروه مغلوب خم مىشود و هر نفر با دست کمر نفر جلوئى خود را مىگیرد. آنگاه گروه غالب بهترتیب قوى بودن پرش خود را انجام مىدهد، زیرا اولى باید از ستون بگذرد و روى کمر فرد اول ستون مستقر شود. نفر دوم روى کمر نفر دوم ستون و ... وقتى پرشها انجام شد، نفر اول باید فوراً از یک تا بیست بشمارد، اگر موفق شد، دوباره پرش را انجام مىدهند. اگر گروه غالب ضمن پرش و یا در حین شمارش، دچار خطا شود، موقعیت دو تیم عوض مىشود. در پایان چند دوره بازی، گروه برنده باید، مسافتى را از گروه بازنده سوارى بگیرد.
دست به شلاق
ابتدا با قرعهکشى یا با توافق، یک نفر را بهعنوان شروعکنندهٔ بازى انتخاب مىکنند و شلاق را به او مىسپارند. بقیهٔ بازیکنان با فاصلهٔ کمى از یکدیگر روى زمین دایرهوار مىنشینند و دستهاى خود را در پشت خود قرار مىدهند. با شروع بازى حامل شلاق دور دایره مىچرخد و در یک لحظه شلاق را در دست یکى از افراد نشسته مىگذارد. این بازیکن باید با شلاق فردى را که در سمت راست خود نشسته است، بزند. البته وى نیز باید سریع بلند شود و از سمت راست دایره فرار کند (حرکت در جهت چپ خطا است) و حامل قبلى در ادامهٔ فرار، باید یک دور کامل بزند و جاى شلاقزن فعلى بنشیند. در پایان بازى کسانى که با هوشیارى قبل از کتک خوردن فرار کرده باشند، تشویق مىشوند.
زار گزیدم
بازیکنى را که مهارتى در رقص داشته باشد انتخاب مىکنند. بازیگر همراه با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بازیهای محلی
بازیهای محلی اغلب در بین خوردسالان رایج بوده و متاسفانه امروزه این بازیها در حال فراموشی است. البته برخی از آنان توسط مربیان ورزشی در مدارس قابل اجرا است.
ارهنگ ارهنگ اسب چه رنگ؟
نوعی بازی محلی بوده که از قدیم در بین نوجوانان رواج داشته بازیکنان شامل دو گروه 5 نفره بوده و یکی از افراد گروه نقش اُستا را اجرا می کند .گروه اول می گوید ارهنگ ارهنگ . گروه دوم می گوید اسب چه رنگ ؟ گروه اول اسبی را با مشخصات خاص نام می برد . گروه دوم در پاسخ می گوید بزن و برو چکار داری از اینجا بازی شروع می شود . دو اُستا با هم در یکجا ایستاده و به نظاره دو گروه می نشینند گروه اول که پاسخ درست داده با شلاق گروه دوم را تعقیب می کند . بازی تا زمانی ادامه می یابد که دو استا با هم اعلام کنند سیه جو با این عم کاربرعکس می شود و گروه دوم به تعقیب گروه دوم می پردازد . این تعقیب و گریز تا زمانی دامه می یابد که فردی دستگیر شود در این هنگام دستگیر شده را به محل دو استا برده و آن فرد بازنده اعلام می شود و از دوربازی اخراج میشود .
استخوان مهتاب
در این بازی دو گروه 5 نفره هستند . گروه اول استخوانی را پرتاب میکند و گروه دوم باید آن را پیدا کند . اگر گروه دوم پیدا نکردند باید گروه اول را به پشت سوار کنند و در کوچه های روستا به همین حالت حرکت کنند تا به درب خانهای رفته و در زده واز ساحب خانه می پرسند سواره بر سواره یا پیاده بر سواره ؟ اگر گفت: سواره بر سواره بر پشت سواری ادامه می دهند و اگر گفت: پیاده بر سواره جای گروه عوض می شود.
اسم و فامیل بازی
هر یک از افراد از افراد شرکت کننده برگ سفیدی را خط کشی نموده و در ستونهای آن اسم،فامیل،گل،حیوان،شهر،غذا و... را می نو یسند یکی از افراد حرفی از الفبا را مشخص نموده و بلافاصله افراد در هر کدام از ستون ها نامی را می نویسند. هر کس که زودتر تکمیل نمود با صدای بلند می گوید ایست.نوشتن متوقف شده و فرد اعلام کننده اسامی را یکی یکی میخواند. پس از او دیگران اسامی نوشته شده را می خوانند و هر یک از نامها که درست باشد چنانچه با دیگران مشترک باشد 5 امتیاز و در غیر این صورت10 امتیاز تعلق می گیرد در پایان امتیازات جمع بندی شده فردی که بیشترین امتیاز را آورده برنده اعلام می شود و رتبه سایرین نیز مشخص می شود.
اندندینه
افراد شرکت کننده دایره وار جمع می شوند و هر یک کلمه ای ازاین شعر را هجی کرده و دست به نفر مقابل زده و اشاره می کنند :اَن –دَن –دی –نَه –سر فَلکه –دگردو –دُو -اَنی –مَنی- بُو،هر فردی که کلمه بو به او رسید از دایره خارج میشود. آنقدر بازی ادامه می یابد تا همه خارج شده و نفر آخری باقی بماند. این فرد به اصطلاح کَل محسوب شده و باید دیگر بچه ها را دنبال کند و دست خود را بر سر آنها بگذارد. وقتی همگی آنها را کل کند بازی تمام می شود.
تسمه کشی ور چه کسی؟
افراد شرکت مننده دایره وار بدور استا قرار گرفته و استا تسمهای در دست به همراه داوطلبی دیگرکه سر تسمه را دارد حرکت نموده استاد مشخصات را اعلام کرده فرد همراه با استا باید آنقدر بپرسد تا تشخیص دهد . به محض پاسخ درست تسمه را از استا گرفته به تعقیب افراد اطراف می پردازد. آنها باید فرار کنند به هر فردی که زد امتیاز می گیرد اینتعقیب و گریز آنقدر ادامه می یابد که استا بگوید سیه جو و کار متوقف میشود.
قطار بازی
با زغال بر روی زمین تعدا سه مربع داخل هم کشیده و قسمتهای میانی هر دسته را با خطی قطع نموده،یک بازیکن تعداد 9 ریگ ریز و دیگری 9 هسته خرما را به ترتیب روی زوایای مربع و نقاط تقاطع مربع ها گذاشته و با به حرکت در آوردن ریگها و هسته های خرما بازی ادامه پیدا می کند. چنانچه سه تا از یک نوع در یک راستا قرار گرفت قطار ایجاد شده و فرد برنده می تواند یکی از مهره های رقیب را خارج کند و این ادامه می یابد تا یکی شکست بخورد.
لَپَر بازی
تعداد 6 مربع در کنار هم با گچ روی زمین کشیده و با یک تخته سنگ کوچک، با یک پا آنها را در خانه ها به حرکت در می آورند. اگر سنگ بر روی خطوط بماند فرد باخته ،برای دور بعدی شروع،از یک خانه جلوتر آغاز می شود تا کار به پایان برسد.
تشله بازی
تعداد 3 تا 4 سوراخ کوچک در زمین مسطح با فاصله های مشخص از یکدیگر حفر نموده، در ابتدا یکی از تشله ها را که از شیشه یا سنگ می باشد در فاصله معینی گذاشته و افراد دیگر به قصد زدن تشله رقیب، بازی را شروع می کنند و با هر دفعه انداختن داخل یکی از حفره ها ،به قصد زدن تشله رقیب ادامه می دهند تا یکی از آن دو از صحنه خارج شود.از دیگر بازیها :الک دولک،توپ از هوا گرفته نوک،جن بازی،قایم باشک،کلاه پرونک، کوش پرونک،گت بازی،غرل خانم،گرگم گله می برم،پشت دست،کوتش خراب و گل بازی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
گوشهای از بازیهای محلی شیراز
یارگیری در شیراز
بازیکنان دو نفر را از میان خود به نام اوسا1 انتخاب میکنند. اوساها کناری ایستاده بازیکنان دوتادوتا با هم مشورت کرده هر یکی نامی برای خود برمیگزیند سپس نزد اوسا آمده و این گفتگو میان آنان و اوسائی که حق انتخاب با اوست صورت میگیرد.
بازیکن: علی علی
اوسا: گلاب به جمال علی
بازیکن: کی میخواد توپ طلا را – کی میخواد خونه خدا را
یکی از اوساها: من میخوام توپ طلا را. بدینترتیب بازیکنی که نام توپ طلا را برای خود برگزیده است جزء دسته او انتخاب میشود و به همین ترتیب سایر بازیکنان انتخاب میشوند.
1- عمو یادگار
از بازیهای رایج در شیراز یکی بازی « عمو یادگار » است. بازیکنان که تعدادشان باید حتماً زوج باشد به دو دسته تقسیم میشوند. اوساها شیر یا خط میکنند تا یکی از دو دسته باخته محسوب شود افراد دسته باخته کنار دو دیوار موازی « مثلا در یک کوچه » رو به هم خم میشوند تا افراد دسته برنده بر کول آنها سوار شوند. بعد یکی از اوساها کلاه یا چیز دیگری را به دست میگیرد و چنین میخواند:
آرد جو خراسونی
به مردما میرسونی
مرد ما سپر داره
شمشیر در بغل داره
عمو یادگار خوابی یا بیدار؟
دیگری جواب میدهد: بیدار بیدار
همان اولی کلاه را برای جوابدهنده پرتاب میکند اگر توانست بگیرد بازی به همین نحو ادامه مییابد در صورتی که نتوانست کلاه را بگیرد دسته سواره پیاده شده به دسته پیاده « کولی » میدهند و بازی از نو آغاز میشود.
2- آزنگه شیر2
بازیکنان از میان خود یکی را بر میگزینند وی دست به دیوار نهاده خم میشود سایر بازیکنان هر یک خود را یکی از اندامهای شیر نامیده و چنین میخوانند:
آزنگه شیر- بشین- بشین- بالابشین که سر شیر اومد رسید ، و بر دوش فرد خم شده میپرد و فرود میآید - بعد نوبت به نفر دوم که او هم خود را یکی از اندامهای شیر مینامد میرسد و میخواند:
آزنگه شیر- بشین - بشین - بالانشین که یال شیر اومد رسید.
و به همین ترتیب بازی ادامه مییابد و هر کس خود را به نام یکی از اعضای شیر معرفی میکند تا اینکه سرانجام یکی از افراد بازی زبانش بگیرد یا خود را به نام عضوی که قبلا گفته شده معرفی کند و نوبت خمشدن به او میرسد.
3- لی لی حوضک
این بازی برای سرگرم داشتن کودکان کوچک است یک دست کودک را گرفته با انگشت کف آن را قِل قِلی میکنند 3 و میخوانند:
لی لی حوضک
انگشت کوچکه دستش را به طرف تو خم میکنند.
ای 4 افتاد تو حوضک
انگشت دوم را خم میکنند
ای رفت درش آورد
انگشت سوم را خم میکنند
ای شستش
انگشت چهارم را خم میکنند
ای پختش
شست دست را خم میکنند
دادش به ای کله گنده ، خوردش و بازی از سر نو شروع میشود.
4- گرگ و گله
از میان بازیکنان یکی را که از همه قویتر باشد « گرگ » انتخاب میکنند و یکی را « چوپان » – چوپان در نقطهای میایستد و باقی بازیکنان که گله محسوب میشوند پشت سر او قرار میگیرند گرگ نیز مقابل همه آنها روبهروی چوپان میایستد و در حالی که مدام از این سو و آن سوی چوپان خیال حمله به گله را دارد و چوپان راه را بر او میبندد – این سوال و جوابها میان گرگ و چوپان و گله ردوبدل میشود:
گرگ: گرگم و گله میبرم
گله: چوپون دارم نمیذارم
گرگ: بوام 5 گفته دنبه بیار
گله: دنبه ندارم چه کنم؟
گرگ: من میبرم خوب خوبشو
چوپان: من نمیدم پشکلشو
گرگ: کارد من تیزتره [69]
چوپان: من نمیدم پشکلشو
گرگ: کارد من تیزتره
گله: دنبه من چربتره
گرگ: هَپون هَپونت میکنم
چوپان: با سنگ قپونت میکنم
پس از اتمام این گفتگو - گرگ حمله میکند و هربار یکی از گوسفندان را میبرد تا بازی تمام شود.
5- آرامورا Aramura
در این بازی عدهای دایرهوار میایستند - یک نفر از میان آنها به عنوان اوسا انتخاب میشود. اوسا یکی از بازیکنان را به وسط دایره برده بر کول او سوار میشود و با یک دست چشم او را گرفته با دست دیگر با ضربات آهسته انگشت به سر او میزند و چنین میخواند:
آرامورا
شمس کورا
تو که دز ، دز دربغلی 6
جب بر بدعملی
راست بگو ، دروغ نگو
چن در زمین7
چن در هوا
و هر اندازه از انگشتان دستش را که بخواهد بلند میکند اگر بازیکن سواریدهنده توانست درست بگوید اوسا میشود اگر نتوانست بگوید اوسا به کول یکی دیگر سوار میشود و تا موقعی که یکی دیگر اوسا نشده بازی به همین ترتیب ادامه دارد.
6- شیر گََنْدِهْ Cir gande
نفرات بازی تقریباً باید زیاد باشند آنگاه به دو دسته تقسیم شده دسته اول دایرهوار میایستند و دسته دیگر بر کول آنها سوار میشوند. به ترتیب هر یک از سواران پیاده شده در حالی که یک دور تمام میدود کلمه شیر را تا هنگامی که باز به جفت خود برسد به یک نفس میگوید ، چون به جفت خود رسید میگوید « گنده » و میایستد و نفر بعدی همین عمل را تکرار میکند. بازنده کسی است که نفسش کلمه شیر را یارا نکند و یا قواعد بازی را بشکند.
7- چشم بگیرک
بچهها یک نفر را به نام اوسا انتخاب میکنند. اوسا خطاب به آنها میگوید:
چشم بگیرک چه باله؟
یکی از بازیکنان جواب میدهد:
وقت گل اناره
اوسا میگوید:
چشمت بگیر که باله
ممکن است هیچکدام از بازیکنان حرفی نزنند - آنگاه اوسا برای اینکه گرگ را معین کند از یک تا صد میشمارد یا ده - بیست - سی چهل میکند نمره صد به هر کس افتاد چشمش گرفته میشود. برای اینکه مبادا گرگ از زیر چشم ببیند بچه به او میگویند: بوات « بابات » چندبار نمک داره؟
گرگ میگوید: دوتا
بچهها: هر دو بار نمک تو چیشات « چشمهایت » اگر بازشون کنی.
آنگاه بازیکنان خود را در گوشه و کنار مخفی میکنند گرگ شروع میکند به پیدا کردن آنها - اولین نفری که گرفته شد به جای او گرگ میشود و بازی ادامه مییابد.
8- اَتَلْ مَتَلْ توتوله
این بازی مخصوص بچههاست - بازیکنان دایرهوار مینشینند و پاهایشان را از هر طرف به مرکز دایره دراز میکنند یک نفر بزرگتر در حالی که انگشتش را هر بار روی یکی از پاها میگذارد میخواند:
اتل متل توتوله
گاب حسن چه جوره؟8
نه شیر داره نه ِپسون. 9
شیرش بردن گُُلِسون10
یه زن گرجی بسون11
اسمش بذار عمه قزی
دور قباش قرمزی
َارّه ْ، بَّرهْ
یه پات بزن دره
آخرین کلمه به هر یک از پاها بیفتد آن پا از بازی خارج میشود تا آنکه یک پا بیشتر باقی نماند صاحب این پا برنده است آنگاه همه با هم دست میزنند و میخوانند:
آقا کجان ؟ تو بالاخونه
کفشش کجان ؟ تو آسونه12
عصاش کجان ؟ تو طاقچه
بیبی کجان ؟ تو باغچه
چی چی میچینه؟ آلوچه
خانم کجان؟ حمومشا
چیچی زائیده ؟ زنگولهپا
در این موقع همه بازیکنان با هم دم میگیرند: [70]
هازنگله – هازنگله
9- اُسُخونْ مهتاب Ossoxun - mahtab
این بازی فقط در شبهای مهتابی قابل اجراست بازیکنان از میان خود یک نفر به نام اوسا انتخاب میکنند اوسا ، اسخونی Ossoxuuni »استخوان » را به دست گرفته در برابر چشم بازیکنان تا مسافت ممکن به جلو پرتاب میکند آن وقت نفرات برای یافتن آن میدوند هر که ُاسخون را جُست سکوت میکند و بروز نمیدهد زیرا در غیر این صورت بازیکنان دیگر از او خواهند گریخت – یابنده اسخون یکی از بازیکنان را میگیرد و تا جایی که اوسا ایستاده بر کولش سوار میشود و بازی از نو آغاز میگردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به نام خدا
بازی های محلی بختیاری
شامل:کله ورووانکkelavaruvânak))- خرس خرسی(xers xersi)-جیزبازی(jizbâzi) یا پندگال(pendegâl (- پشکل غار(peškelegâr)- کاکله مشت یا پوچ بازی(kâkelamošt)- تپ تپو(taptapu)- تل تل(taltal)- بند سرلنگ (bande sare leng)- قاچو- بِتی بازی- چغال( چغه)-دال پِلان-ُگل ُگلرز- قاو- چزگو- جوزو- هِی مِلکی-کاز کیز-کیله پینه-چو چور- طاق پیل- چار پشکلی- خالکی
شرح ِ چند نوع بازیِ سنتیِ لری و بختیاری
خرس خرسی xers xersi
این بازی ازجمله بازیهای مردانه است که درمراسم عروسی وجشنهای بختیاری برگزارمی شود ودرآن یک نفربا پوسیدن لباسهای مندرس وانداختن پتوبه دورخود به صورت خرس درمی آید و به بقیه حمله می کند ودیگران با دیدن وی درچنین حالتی می خندند. در واقع این بازی جنبه مزاح وسرگرمی برای حاضرین درمراسم را دارد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بند سرلنگ bande sare leng
دراین بازی که توسط مردان وپسران برگزارمی شد طنابی را به پای یک نفر می بستند وعده ای دور او می چرخیدند ویک نفربا کفش و یا وسیله ای او را کتک کاری می کردند و فرد دربند نیزسعی می کرد با پا به پای آنها بزند ٬ اگرکسی را می زد آن فرد جای وی دربند گرفتارمی شد و توسط بقیه کتک می خورد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بالا بلندیbalabolandi
این بازی مخصوص دختران لر و بختیاری است و در آن معمولا،بچه های سنین 5 تا 10 ساله شرکت میکنند.فصل انجام این بازی عمدتا در بهار است.در این بازی ،یک نفر نقش گرگ دارد و بقیه به عنوان گوسفند به جاهای بلند فرار میکنند.آنها اجازه نمی دهند فردی که نقش گرگ را دارد،به آنها دسترسی پیدا کند.فرد ی که توسط گرگ دستگیر شود،از بازی اخراج میشود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
سیم سیم مجسمه
این بازی که در روستاهای لر نشین اطراف شوش انجام می شود.بازی سیم سیم مجسمه با ریتم و ساز و دهل انجام می شود وهمراه آن اشعاری خوانده می شود.هنگامی که شعر تمام می شود،آهنگ قطع شده،تمام افراد بی حرکت می مانند.کسی بازنده است که هنگام قطع آهنگ همچنان مشغول رقص باشد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
چوب بازی(چو بزی)- ču bozi
چوب بازی عمدتا در مراسم عروسی اجرا می شود.سن بازیگران معمولا 15 سال به بالاست.وسایل بازی شامل یک چوب ضخیم و بلند و یک چوب باریک و کوتاه یا شیلنگ است. نفر اول چوب ضخیم را برداشته و دور میدان راه می رود و رجز می خواند و دیگران را به بازی فرا می خواند.
فردی که ابراز تمایل به بازی دارد چوبی باریک بر می دارد.حرکات بازیکن با ریتم خاصی از ساز و دهل همراه است.فردی که چوب باریک بر می دارد، در حالی که با دو دست چوب رابالای سر ش نگه می دارد،شروع به رقصیدن و چرخیدن می کند.هنگامی که او قصد دارد به نفر اول(کسی که چوب ضخیم در دست دارد)حمله کند،او(نفر اول)چوب را با کمی فاصله از خود در زوایای 60-90 درجه نگه میدارد.طبق قانون این بازی ، نفر دوم(صاحب چوب باریک)میتواند ضربه خود را تا زیر زانوی نفر اول بزند و زدن ضربه بالاتر از زانو ،خطا می باشد. از نظر مردم حاضر ، هر چه نفر اول ضربات بیشتری تحمل نماید،قدرتمند تر جلوه می نماید. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
بازی ِ ُگل و ُگل ریز
در این بازی گروهی،افراد هدفی را مشخص می کنند سپس چوبی به طول 20 تا 30 سانتی مترانتخاب می کنند.چوب را به سمتی پرتاب می کنند.هر کسی چوب را زود تر پیدا کرده و به هدف بزند برنده است.ضمن اینکه افراد دیگر سعی می کنند که به او اجازه ندهند چوب را به هدف بزند و اگر کسی بتواند چوب را از دست او برباید و خود به هدف بزند،برنده است.این بازی در سنین مختلف بین 7 تا 15 سال مرسوم است. . این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
بازیِ قاو
دایره ای در نظر می گیرند.گروهی داخل دایره می نشینند.گروه دیگر در بالای سر آنها به دور شان می چرخند و سعی می کنند کلاهِ گروه وسط را بردارند.اگر موفق شوند،برنده اند و اگر گروه وسط هر کدام از آنها را با پا بزنند،گروه مقابل بازنده است و باید داخل دایره بنشیند و گروه داخلِ دایره دور آنها بچرخد و کار آنها را انجام دهد.این باز ی عمدتا در روزهای عید نوروز انجام می شود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
توجه:مطالبی که مطالعه نمودید، تنها بخشهایی از بازیهای سنتی ِ لرها و بختیاریهای خوزستان می باشد.چنانچه مایلید می توانید به آرشیو تحقیقات مردم نگاری استان خوزستان که در واحد پژوهشی سازمان میراث فرهنگی موجود می باشد نیز مراجعه نمایید.
منابع:
1. طلاییان پور،پرویز،حمید حسینی،علی محمد زمانیان و دیگران.مردم نگاری شهرستان اندیمشک-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-پاییز 80
2. تراب زاده،عباس،آرزو عبدی،شیما رشنوادی،فرزانه امیری.مردم نگاری شهرستان شوش-پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 80
3. طلاییان پور،پرویز،خداداد مزارعیان،حمید حسینی.مردم نگاری شهرستان ایذه -پژوهشکده مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی کشور-اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری خوزستان-زمستان 87