انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

مسجد حکیم اصفهان 59 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

پیشگفتار:

مسجد حکیم اصفهان، یکی از شاهکارهای معماری ایران در دوره اسلامی، مسجدی است چهار ایوانی با آجرکاری‌های بسیار متنوع و در حد یکی از بهترین کارهای معماری دوره صفویه می‌باشد. این مسجد دارای محراب‌های متعدد و متنوع که هر کدام نسبت به شبستان خود ساخته شده و ایوان‌های مرتفع و شبستان‌های تابستانی و زمستانی و طاق‌نماهاست که با تزییناتی بسیار عالی همراه است.

این مسجد در محله‌ای قرار گرفته (بازارچه نو انتهای بازار رنگرزان) که دور از دیدگاه جهانگردان و مشتاقان هنر است و سیاحانی که از گوشه و کنار جهان به این شهر زیبا سفر می‌کنند و مشتاق دیدن آثار باستانی اصفهان هستند به دیدن این مسجد نایل نمی‌شوند. باید گفت این بیشتر بدین جهت است که راه ماشین رو ندارد و فاصله این مسجد نسبت به خیابان‌های اطراف آن زیاد است و راهنمایان جهانگردان را نسبت به این امر بی‌توجه کرده است و از به نمایش گذاردن این مسجد صرفنظر می‌کنند.

یک بررسی کوتاه، نشانگر آن است که افرادی که در کارهای خیر قدم می‌گذاشتند، با نیتی پاک و خالی از هرگونه خللی که در آنها بود و نیز با پایبند بودن به معتقدات مذهبی که به آنها اجازه ذره‌ای کج‌روی را نمی‌داد، به کارهای هنری می‌پرداختند.

با توجه باینکه سال‌ها از بنای موردنظر می‌گذرد و هر کدام از این بناها به نوبه خود قابل یک بررسی و تعمیق است، که در این جا نمی‌توان نام یک یک آنها را ذکر کرد، فقط و فقط می‌توان از ذوق درونی هنرمندان یاد کرد.

با زیرورو شدن تاریخ و دست به دست شدن حکومت‌ها و به سامان رسیدن هر حکومتی، تغییراتی پیدا می‌شد که گاه باعث تشویق هنرمندان می‌گردید و گاهی به رکود این بازار کمک می‌کند. هرچه این تغییرات از نوسانات و گسستگی کمتر برخوردار بود، پیشرفت و برتری هنر خود را بهتر نمایان می‌کرد. حکومت‌هایی بودند که هنرمندان را به دور خود جمع می‌‌کردند و با تشویق و آماده نمودن و سایل کار آنها و مراوده بیشتر با هنرمندان دیگر سرزمین‌ها و کمک آنها به ابداع هنری برتر می‌پرداختند.

معماری ایران که از فرهنگ خاصی برخوردار است، گویای تمدن این مرز و بوم از دیرزمان بود و مانند معماری همه جهان که بازگو کننده اندیشه‌های آن سرزمین می‌باشد و از فرهنگ مردم آن دیار سرچشمه گرفته است، سخن می‌گوید.

مقدمه:

اصفهان را نیمه خوانند از جهان صد جهان من دیده ام در اصفهان

تاریخ معماری اصفهان در ادوار گذشته همانند دیگر نقاط کشور، بومی و مورد توجه بوده است، و دست‌‌اندرکاران معماری همیشه با ترتیبی خاص به آن نگریسته اند.

معماری اسلامی بویژه در دوران صفویه که تاریخ‌نویسان و هنردوستان دنیا راجع به آن قلم‌فرسایی‌ها نموده‌اند، هر روز مشتاقانی را به خود جلب می‌کند، و درخور یک بررسی مجدد جهت کشف روابط انسانی و زیباسازی بنا می‌باشد.

اصفهان را می‌توان محفل هنردوستان و هنرمندان نامید، محفلی که پرذوق و شوق‌ترین محفل‌هاست. هنرمندانی که به تمامی هنرهای مختلف آشنایی داشته‌اند در این شهر از زمان‌های بسیار دور کنار معماران و کارگران چیره‌دستی می‌زیستند که هنر آنها همیشه زبانزد جهانیان بوده و است. آثاری که از آنها بجای مانده، می‌تواند مصداق گفتار ما باشد، به مصداق معروف مشت نمونه خروار است. در میان رشته‌های ساختمانی کاشیکاری یکی از نوادر کارهایی بود که می‌توان سرچشمه آن را در اصفهان جست‌وجو کرد. هنرمندانی پرذوق و باقدرت توانسته‌اند یک نگین فیروزه‌ای بر تارک کره زمین نهند و این نگین انگشتری آن را به جهانیان عرضه نمایند. این قدرت هنری درخور توجه است و بدین مناسبت همه ساله مشتاقانی را از گوشه و کنار جهان به این شهر می‌کشاند و همه به را به تحسین وا می‌دارد. بناهای پوشیده به رنگ فیروزه‌ای در نور اطراف خود تاثیر می‌گذارد و با ابهت و رشادت کامل در برابر همه پابرجا و با قامتی استوار خودنمایی می‌کند.

در باره مسجد حکیم اصفهان که کمتر از آن سخن رفته وآثاری بسیار زیبا در آن نهفته است به یک برسی کوتاه می‌پردازیم.

مسجد حکیم در حدود هشت هزارمتر مربع (کمی کمتر از یک هکتار) وسعت دارد ودر مرکز شهر در نزدیکی بازارچه نو و انتهای بازار رنگرزان واقع شده است.

مسجد حکیم اصفهان را حکیم داود ملقب به تقرب خان طبیب شاه عباس دوم بنا نهاده و در سال 1073ه‍.ق ساختمان آن را به پایان رسانیده است.

شاردن در سفرنامه خود می‌نویسد: «حکیم داود که طبیب شاه عباس دوم و شاه‌صفی بود و در نتیجه دسایس اطرافیان مورد بی‌مهری شاه واقع شد و از پیش آمدهای بدتری ترسید ... و به هندوستان گریخت، و در آنجا در اثر ملازمت اورنگ زیب و انجام خدماتی ملقب به تقرب خان به اندازه‌ای ترقی کرد که شخص بسیار معتبری شد. حکیم داود به محض اینکه درهندوستان بر مسند عزت استقرار یافت اموال زیادی برای خانواده‌اش به اصفهان فرستاد و دستور ساختن یک مسجد را داد و با نیتی که داشت این کار را آن قدر ادامه داد تا این مسجد عالی ساخته شد».

«دیگر از مساجد بزرگ عهد صفویه مسجد حکیم داود اسپهانی معروف به هندی است. مسجدی باصفا و مقدس و گشاده، نزدیک به هفت هزار ذرع زمین را مسجد و ملحقاتش اشغال نموده و حکیم داود ملقب به تقرب خان با پولی که از عطا و انعام هند آورده این مسجد را مجاور مسجد جوء جوء ساخته و گویند بسی دقیق بوده که کارکنها به خشنودی باشند تا جایی که جلو راه خران گچ کش علف می‌ریختند که خود خران گچ و آجر و آهک آورند. بنای آن به سلطنت شاه عباس دوم شروع و کاشی‌کاری و زینتش به عهد شاه سلیمان انجام گرفته. تاریخ سر درب 1067 که به تاریخ نوشته (مقام کعبه دیگر شد از داود اصفاهان) و نیز تاریخ کاشیکاری 1085 وارد.»

«دیگر از مساجد کهنه مسجد جوء جوء پهلوی مسجد حکیم است که گویند چنانکه در روضات نوشته بنای آن به روزگار صاحب بن عباد شده و بعد از قرون بسیارحکیم داود هندی مسجد حکیم را جنب آن ساخته و بدان ملحق نموده و جوءجوء سفینه کشتی را گویند و به نظر می‌آید اعراب شهر را بکشتی مانند کرده‌اند و این محل را سینه‌کشتی و از اینکه کوچه پایین‌تر را که منزل پیشین حاج عبدالغفار و حاج محمد حسین کازرونی بود سینه پایینی می‌گفتند، این کوچه بالاتر از سینه بالایی بوده که پس از بنای بزرگ مسجد حکیم به درب مسجد حکیم مشهور شده به هر جهت عوام عجم معنی جوء چوء را ندانسته قسمتی جدا از این مسجد را هنور مسجد جوجه می‌خواند و جوجی می‌نویسند و درست نیست. سر دربش را زمان شاه عباس اول در هزار و هیجده به کاشی معرق تزیین کرده اند و این عبارت است (فی ایام خلافه السلطان الاکرم الاعظم الاعدل الاشجع قهرمان الماء و الطین ابوملوک العرب والعجم ابوالغازی ابوالنصر ابوالفتح ابوالمظفر شاه عباس بها درخان خلد الله ملکه وسلطانه وافاض علی العالمین عدله واحسانه بتوفیق الله تعالی که بانی مکان شریف ملا آقای حوائج دارخاصه شریفه است رقم فقیر جویمری سنه ثمان عشر والف 1018».

ما فروخی در وصف مسجد جوء جوء می‌نویسد: «آن مسجد را مناری بس بلند و متقن بوده و گمان می‌رود یا در فتنه مغول یا در قتل عام امیر تیمور ویران کرده باشند. یا قتل عام امیر جانشاه ترکمان یا جنگ‌های داخلی مذهبی چون غالباً این گونه منارها در شهر و بیابان برای استفاده از خبر یافتن و خبر دادن دشمن و نتایج دیگر ساخته می‌شد. اگر همین محل مسجد جوء جوء باشد. چون صاحب بن عباد کراراً می‌نویسد. نزدیکی دروازه طوقچی که بزرگ‌ترین دروازه‌های کهن اسپهان بود و گنبدی آجری عالی و شیری سنگی داشت مقبره صاحب بن عباد و صندوق لوحش می‌باشد که درحوالی خانه‌های معروف او بوده و چیزی بر آن ننوشته‌اند و چندین ذرع پایین‌تر گنبدی بود که سنگ مرمر بسیار ممتازی با خط نفیسه بر آن منقور شده و بر آن نیز نام صاحب منقور بود، اما لفظ اسمعیل نداشت و تاریخش خوانده نمی‌شد».

جابری انصار می‌نویسد: «اسمعیل بن عباد مسجدی به نام جوء جوء ساخت که در محل گلبهار بوده بعد از ویرانی‌های قرون، حکیم داود هندی اساس آن مسجد را تغییر داد و بزرگ‌تر نموده و به مسجد حکیم معروف شده. محمدمهدی هم آن را به حکیم داود هندی نسبت داده که در زمان شاه عباس آن را بناء و به اتمام رسانیده است. سیدجلال می‌نویسد: «می‌گویند این مسجد را صاحب بن عباد بنا نموده و حکیم داود هندی تعمیر نموده است.»

در زاویه جنوب غربی مقبره‌ای معروف به مقبره سادات است و پشت مسجد قبر مرحوم ملامحمدجعفر ولد مرحوم ملامحمدباقر سبزواری و مقابل درب شرقی مقبره مرحوم آیت الله حاج محمدابراهیم کلباسی است که آفتاب عالم زهدش جهان را گرفت.

چنانکه روایت شده یا سینه به سینه آمده است حکیم داود پول‌هایی به اصفهان فرستاد و مسجد را بنا نهاد. روزی به قصدسرکشی از عملیات ساختمانی به محل مسجد آمد و با تیز هوشی تمام کارها را از مدنظر



خرید و دانلود  مسجد حکیم اصفهان 59 ص


مسجد حکیم اصفهان 59 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

پیشگفتار:

مسجد حکیم اصفهان، یکی از شاهکارهای معماری ایران در دوره اسلامی، مسجدی است چهار ایوانی با آجرکاری‌های بسیار متنوع و در حد یکی از بهترین کارهای معماری دوره صفویه می‌باشد. این مسجد دارای محراب‌های متعدد و متنوع که هر کدام نسبت به شبستان خود ساخته شده و ایوان‌های مرتفع و شبستان‌های تابستانی و زمستانی و طاق‌نماهاست که با تزییناتی بسیار عالی همراه است.

این مسجد در محله‌ای قرار گرفته (بازارچه نو انتهای بازار رنگرزان) که دور از دیدگاه جهانگردان و مشتاقان هنر است و سیاحانی که از گوشه و کنار جهان به این شهر زیبا سفر می‌کنند و مشتاق دیدن آثار باستانی اصفهان هستند به دیدن این مسجد نایل نمی‌شوند. باید گفت این بیشتر بدین جهت است که راه ماشین رو ندارد و فاصله این مسجد نسبت به خیابان‌های اطراف آن زیاد است و راهنمایان جهانگردان را نسبت به این امر بی‌توجه کرده است و از به نمایش گذاردن این مسجد صرفنظر می‌کنند.

یک بررسی کوتاه، نشانگر آن است که افرادی که در کارهای خیر قدم می‌گذاشتند، با نیتی پاک و خالی از هرگونه خللی که در آنها بود و نیز با پایبند بودن به معتقدات مذهبی که به آنها اجازه ذره‌ای کج‌روی را نمی‌داد، به کارهای هنری می‌پرداختند.

با توجه باینکه سال‌ها از بنای موردنظر می‌گذرد و هر کدام از این بناها به نوبه خود قابل یک بررسی و تعمیق است، که در این جا نمی‌توان نام یک یک آنها را ذکر کرد، فقط و فقط می‌توان از ذوق درونی هنرمندان یاد کرد.

با زیرورو شدن تاریخ و دست به دست شدن حکومت‌ها و به سامان رسیدن هر حکومتی، تغییراتی پیدا می‌شد که گاه باعث تشویق هنرمندان می‌گردید و گاهی به رکود این بازار کمک می‌کند. هرچه این تغییرات از نوسانات و گسستگی کمتر برخوردار بود، پیشرفت و برتری هنر خود را بهتر نمایان می‌کرد. حکومت‌هایی بودند که هنرمندان را به دور خود جمع می‌‌کردند و با تشویق و آماده نمودن و سایل کار آنها و مراوده بیشتر با هنرمندان دیگر سرزمین‌ها و کمک آنها به ابداع هنری برتر می‌پرداختند.

معماری ایران که از فرهنگ خاصی برخوردار است، گویای تمدن این مرز و بوم از دیرزمان بود و مانند معماری همه جهان که بازگو کننده اندیشه‌های آن سرزمین می‌باشد و از فرهنگ مردم آن دیار سرچشمه گرفته است، سخن می‌گوید.

مقدمه:

اصفهان را نیمه خوانند از جهان صد جهان من دیده ام در اصفهان

تاریخ معماری اصفهان در ادوار گذشته همانند دیگر نقاط کشور، بومی و مورد توجه بوده است، و دست‌‌اندرکاران معماری همیشه با ترتیبی خاص به آن نگریسته اند.

معماری اسلامی بویژه در دوران صفویه که تاریخ‌نویسان و هنردوستان دنیا راجع به آن قلم‌فرسایی‌ها نموده‌اند، هر روز مشتاقانی را به خود جلب می‌کند، و درخور یک بررسی مجدد جهت کشف روابط انسانی و زیباسازی بنا می‌باشد.

اصفهان را می‌توان محفل هنردوستان و هنرمندان نامید، محفلی که پرذوق و شوق‌ترین محفل‌هاست. هنرمندانی که به تمامی هنرهای مختلف آشنایی داشته‌اند در این شهر از زمان‌های بسیار دور کنار معماران و کارگران چیره‌دستی می‌زیستند که هنر آنها همیشه زبانزد جهانیان بوده و است. آثاری که از آنها بجای مانده، می‌تواند مصداق گفتار ما باشد، به مصداق معروف مشت نمونه خروار است. در میان رشته‌های ساختمانی کاشیکاری یکی از نوادر کارهایی بود که می‌توان سرچشمه آن را در اصفهان جست‌وجو کرد. هنرمندانی پرذوق و باقدرت توانسته‌اند یک نگین فیروزه‌ای بر تارک کره زمین نهند و این نگین انگشتری آن را به جهانیان عرضه نمایند. این قدرت هنری درخور توجه است و بدین مناسبت همه ساله مشتاقانی را از گوشه و کنار جهان به این شهر می‌کشاند و همه به را به تحسین وا می‌دارد. بناهای پوشیده به رنگ فیروزه‌ای در نور اطراف خود تاثیر می‌گذارد و با ابهت و رشادت کامل در برابر همه پابرجا و با قامتی استوار خودنمایی می‌کند.

در باره مسجد حکیم اصفهان که کمتر از آن سخن رفته وآثاری بسیار زیبا در آن نهفته است به یک برسی کوتاه می‌پردازیم.

مسجد حکیم در حدود هشت هزارمتر مربع (کمی کمتر از یک هکتار) وسعت دارد ودر مرکز شهر در نزدیکی بازارچه نو و انتهای بازار رنگرزان واقع شده است.

مسجد حکیم اصفهان را حکیم داود ملقب به تقرب خان طبیب شاه عباس دوم بنا نهاده و در سال 1073ه‍.ق ساختمان آن را به پایان رسانیده است.

شاردن در سفرنامه خود می‌نویسد: «حکیم داود که طبیب شاه عباس دوم و شاه‌صفی بود و در نتیجه دسایس اطرافیان مورد بی‌مهری شاه واقع شد و از پیش آمدهای بدتری ترسید ... و به هندوستان گریخت، و در آنجا در اثر ملازمت اورنگ زیب و انجام خدماتی ملقب به تقرب خان به اندازه‌ای ترقی کرد که شخص بسیار معتبری شد. حکیم داود به محض اینکه درهندوستان بر مسند عزت استقرار یافت اموال زیادی برای خانواده‌اش به اصفهان فرستاد و دستور ساختن یک مسجد را داد و با نیتی که داشت این کار را آن قدر ادامه داد تا این مسجد عالی ساخته شد».

«دیگر از مساجد بزرگ عهد صفویه مسجد حکیم داود اسپهانی معروف به هندی است. مسجدی باصفا و مقدس و گشاده، نزدیک به هفت هزار ذرع زمین را مسجد و ملحقاتش اشغال نموده و حکیم داود ملقب به تقرب خان با پولی که از عطا و انعام هند آورده این مسجد را مجاور مسجد جوء جوء ساخته و گویند بسی دقیق بوده که کارکنها به خشنودی باشند تا جایی که جلو راه خران گچ کش علف می‌ریختند که خود خران گچ و آجر و آهک آورند. بنای آن به سلطنت شاه عباس دوم شروع و کاشی‌کاری و زینتش به عهد شاه سلیمان انجام گرفته. تاریخ سر درب 1067 که به تاریخ نوشته (مقام کعبه دیگر شد از داود اصفاهان) و نیز تاریخ کاشیکاری 1085 وارد.»

«دیگر از مساجد کهنه مسجد جوء جوء پهلوی مسجد حکیم است که گویند چنانکه در روضات نوشته بنای آن به روزگار صاحب بن عباد شده و بعد از قرون بسیارحکیم داود هندی مسجد حکیم را جنب آن ساخته و بدان ملحق نموده و جوءجوء سفینه کشتی را گویند و به نظر می‌آید اعراب شهر را بکشتی مانند کرده‌اند و این محل را سینه‌کشتی و از اینکه کوچه پایین‌تر را که منزل پیشین حاج عبدالغفار و حاج محمد حسین کازرونی بود سینه پایینی می‌گفتند، این کوچه بالاتر از سینه بالایی بوده که پس از بنای بزرگ مسجد حکیم به درب مسجد حکیم مشهور شده به هر جهت عوام عجم معنی جوء چوء را ندانسته قسمتی جدا از این مسجد را هنور مسجد جوجه می‌خواند و جوجی می‌نویسند و درست نیست. سر دربش را زمان شاه عباس اول در هزار و هیجده به کاشی معرق تزیین کرده اند و این عبارت است (فی ایام خلافه السلطان الاکرم الاعظم الاعدل الاشجع قهرمان الماء و الطین ابوملوک العرب والعجم ابوالغازی ابوالنصر ابوالفتح ابوالمظفر شاه عباس بها درخان خلد الله ملکه وسلطانه وافاض علی العالمین عدله واحسانه بتوفیق الله تعالی که بانی مکان شریف ملا آقای حوائج دارخاصه شریفه است رقم فقیر جویمری سنه ثمان عشر والف 1018».

ما فروخی در وصف مسجد جوء جوء می‌نویسد: «آن مسجد را مناری بس بلند و متقن بوده و گمان می‌رود یا در فتنه مغول یا در قتل عام امیر تیمور ویران کرده باشند. یا قتل عام امیر جانشاه ترکمان یا جنگ‌های داخلی مذهبی چون غالباً این گونه منارها در شهر و بیابان برای استفاده از خبر یافتن و خبر دادن دشمن و نتایج دیگر ساخته می‌شد. اگر همین محل مسجد جوء جوء باشد. چون صاحب بن عباد کراراً می‌نویسد. نزدیکی دروازه طوقچی که بزرگ‌ترین دروازه‌های کهن اسپهان بود و گنبدی آجری عالی و شیری سنگی داشت مقبره صاحب بن عباد و صندوق لوحش می‌باشد که درحوالی خانه‌های معروف او بوده و چیزی بر آن ننوشته‌اند و چندین ذرع پایین‌تر گنبدی بود که سنگ مرمر بسیار ممتازی با خط نفیسه بر آن منقور شده و بر آن نیز نام صاحب منقور بود، اما لفظ اسمعیل نداشت و تاریخش خوانده نمی‌شد».

جابری انصار می‌نویسد: «اسمعیل بن عباد مسجدی به نام جوء جوء ساخت که در محل گلبهار بوده بعد از ویرانی‌های قرون، حکیم داود هندی اساس آن مسجد را تغییر داد و بزرگ‌تر نموده و به مسجد حکیم معروف شده. محمدمهدی هم آن را به حکیم داود هندی نسبت داده که در زمان شاه عباس آن را بناء و به اتمام رسانیده است. سیدجلال می‌نویسد: «می‌گویند این مسجد را صاحب بن عباد بنا نموده و حکیم داود هندی تعمیر نموده است.»

در زاویه جنوب غربی مقبره‌ای معروف به مقبره سادات است و پشت مسجد قبر مرحوم ملامحمدجعفر ولد مرحوم ملامحمدباقر سبزواری و مقابل درب شرقی مقبره مرحوم آیت الله حاج محمدابراهیم کلباسی است که آفتاب عالم زهدش جهان را گرفت.

چنانکه روایت شده یا سینه به سینه آمده است حکیم داود پول‌هایی به اصفهان فرستاد و مسجد را بنا نهاد. روزی به قصدسرکشی از عملیات ساختمانی به محل مسجد آمد و با تیز هوشی تمام کارها را از مدنظر



خرید و دانلود  مسجد حکیم اصفهان 59 ص